بازشناسی تاریخی به مدارس علمیه­ جریان ساز

بازشناسی تاریخی به مدارس علمیه­ جریان ساز  

نویسنده: مصطفی سلیمانی

IAC05044.jpg

درآمد:

«سابقه حوزه هاي علميه شيعه به قدمت تاريخ اسلام است. بلافاصله پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) اميرالمومنين علي(ع) در مسجد مدينه، سفرۀ ارشاد خلق را گشودند و آنان را از آبشخور وحي سيراب مي كردند و مسائل مستحدثه را با استناد به كتاب خدا، سنت رسول و احاديث آن بزرگوار پاسخ مي فرمودند...

نگاهي گذار به جغرافياي تاريخي و گستره حوزه هاي علميه شيعه نشان مي دهد كه اين دانشگاههاي ارزشمند كه از همان نيمۀ اول قرن اول هجري توسط اميرالمومنين(ع)، نخست در مدينه پايه گذاري شد و سپس در كوفه و بصره ادامه يافت و تا زمان كه به شكل افتخارآميزي در شهرهاي بزرگ شيعه نشين جهان اسلام به خصوص ايران پس از انقلاب اسلامي رشد كرده است اصيل ترين قوي ترين و موثرترين مجموعه هاي توليد علم و ترويج علمي اسلام در تاريخ 1400 ساله اين دين است و در مسير خود بزرگان و علماي صاحب نام مسلمان را پرورش داده اند و فقط به بسط علم در ميان شيعيان بسنده نكرده اند، بلكه حوزه هاي علميه اهل سنت و علماي عامه نيز مستقيم و غيرمستقيم تحت تاثير اين نهضت علمي در طول تاريخ اسلام بوده اند. نگاهي به تاريخچۀ قديمي ترين دانشگاه برادران اهل سنت، يعني الازهر قاهره نشان مي دهد كه حكومت شيعه فاطميان پايه گذار اوليه اين قديمي ترين مركز تعليمي جهان تسنن بوده اند.»[ر.ک: مدارس و حوزه هاي علميه شيعه، دكتر علي اكبر ولايتي]

تاريخچۀ حوزه ها و مدارس علمي شيعه به حوزه هاي علميه و مدارس شيعه در تاريخ اسلام از جمله حوزه مكه معظمه،‌ مدينه منوره، حوزه علميه كربلا، حوزه كوفه، حوزه بصره، حوزه شيعي بغداد، حوزه نجف اشرف، حوزه يمن، حوزه ري، حوزه علميه قم، حوزه مشهد و ...اطلاق می گردد.

تعریف حوزۀ علمیه:

حوزه علميه نامي است که به مراکز آموزشي ديني در جهان اسلام و به ويژه در ميان شيعيان اطلاق مي‌شود. به عبارت ديگر حوزه علميه يعني دانشگاه فراگيري تعاليم قرآن و سنت معصومين عليهم السلام ، اين نهاد علمي داراي کارکردهاي آموزشي ، تربيتي و مديريتي است که در گستره ملي و فرا ملي فعاليت دارد و از حيث عملکرد داري سطوح سياستگذاري ، قانون گذاري و اجرايي در حيطه کارکرد خويش است. نخستين حوزه علميه ويژه شيعيان در سده چهارم قمري در کشور عراق و شهر نجف اشرف در کنار بارگاه مقدس حضرت امير المومنين علي بن ابيطالب(ع) توسط شيخ طوسي(ره) برپا شد.

حوزه های علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محكم اسلام در برابر حملات و انحراف ها و كجروی ها بوده اند. علمای بزرگ اسلام در همه عمر خود تلاش نموده اند تا مسائل حلال و حرام الهی را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند.

یكی از اهداف حوزه‌‌های علمیه عینیت بخشیدن به دین و تشكیل حكومت دینی مبتنی بر اصل امامت در دوره غیبت است، به عبارت دیگر، یكی از اهداف حوزه، تحقق حاكمیت الله و عبودیت واقعی می‌‌باشد، زیرا اسلام دینی جامع و كامل است كه در تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضائی و حقوقی و ... دارای قانون و برنامه مشخص و حساب شده می‌‌باشد، در حقیقت، فقه نظریه اداره جامعه است و حكومت، فلسفه عملی فقه است كه این هدف در عصر حاضر به دست یكی از پرورش یافتگان در مهد حوزه علمیه یعنی حضرت امام خمینی(ره) محقق شده است.[درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، منصور علم الهدی، ص 27؛ مباحثی درباره حوزه، آیة الله مصباح یزدی، ص 57]

تاریخچۀ حوزه علمیه:
این نهاد مقدس نیز مانند همه نهادهای اجتماعی به تدریج و در طول سالهای متمادی شكل گرفته است، كه ریشه شكل گیری آن به صدر اسلام و آغاز بعثت پیامبر اكرم(ص) باز می‌‌گردد. مطالعه سیر تحول و شكل گیری حوزه علمیه مستلزم نگاهی اجمالی به چهارده قرن تاریخ آموزش در اسلام است كه باید در ضمن دو دوره جداگانه بررسی شود.

الف. حوزه‌‌های علمیه در عصر حضور:
عصر حضور حدود سه قرن طول كشید كه همزمان با طلوع اسلام شروع و تا زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) ادامه یافت. عنصر مشترك در طول این مدت وجود معصوم به عنوان عامل محوری در آموزش معارف دین می‌‌باشد. با آغاز رسالت حضرت محمد(ص) در مكه، اولین حلقه‌‌های رسمی آموزش اسلام تشكیل گردید. یكی از اولین مكان‌‌های تجمع و آموزش در آغاز بعثت خانۀ «ارقم بن ابی ارقم» در دامنۀ كوه «صفا» بود كه در این محل چهل نفر از جمله حضرت حمزه و ابوذر غفاری به اسلام گرویدند.
[سیره ابن هشام، ج 1، ص263؛ فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج 1، ص 254] بعد از هجرت مسلمین به مدینه و نزول آیۀ «نَفر» تلاش بیشتری برای آموزش و فراگیری احكام و معارف اسلامی صورت پذیرفت و مسجد به عنوان كانون برگزاری جلسات آموزش دین معرفی شد، كه تا قرنها بعد نیز این محوریت حفظ گردید. با رحلت رسول مكرم اسلام(ص) این رسالت عظیم توسط حضرت علی(ع) و امامان بعد از ایشان به بهترین وجه ممكن عملی شد و تشنگان معارف اصیل اسلام با حضور یافتن در محضر این بزرگان و شاگردان آنها، كام تشنه خود را سیراب می‌‌كردند. درعصر امام باقر و امام صادق(ع) تحولی عظیم در آموزش اسلامی پدید آمد. این دو بزرگوار در مسجد نبوی رَواقی برای تدریس داشتند و جلسات درس و گفتگوی علمی در منازلشان نیز بر پا بود كه روایان و طالبان علم در آنها حضور می‌‌یافتند. علاوه بر آن به سؤالات مسلمانانی كه از نقاط مختلف جهان آمده بودند پاسخ می‌‌گفتند. سازمان این حوزه‌‌های درسی، ساده و قابل استفاده و بهره برداری برای همگان و پاسخگوی نیازهای زمان بود. دانشمندان متعددی در رشته‌‌های مختلف علوم اسلامی، عقلی و علوم طبیعی در این عصر پرورش یافتند. چندین نسل از فقها تربیت شدند كه دارای قدرت اجتهاد بودند. قواعد مهم فقهی و اصولی وضع شد و مدارس فلسفه و كلام تاسیس گردید. كتابهای مختلفی توسط دانشمندان تعلیم یافته در محضر این بزرگواران نگاشته شد. علاوه بر مدینه، كوفه نیز به دلیل دو سال حضور امام صادق در آن، مركز علمی نشر و آموزش علوم ال محمد گردید. حوزه علمی و درسی، در این عصر الگوی تاسیس و اداره حوزه‌‌های علمیه در قرون بعد و خصوصا در عصر غیبت شد. بعد از این حركت عظیم علمی، به دلیل سختگیری خلفاء بنی عباس، این حركت دچار كندی شد، تا اینكه زمان غیبت امام عصر فرا رسید.
ب. حوزه‌‌های علمیه در عصر غیبت و تاسیس حوزه علمیه امامیه:
در سال 329 هـ.ق با وفات آخرین نایب خاص حضرت مهدی(عج)، (علی بن محمد سمری) غیبت كبری آغاز شد. در این مقطع حضرت مسئولیت اداره امور فرهنگی و مرجعیت دینی را به فقهای تربیت شده در مكتب اهل بیت واگذار نمود.
[وسائل الشیعه، ج 8، ص 101] و از همین جا سازمان روحانیت شكل گرفت و در حوزه‌‌های علمیه تبلور یافت.
جرقه‌‌های نخستین در قم و ری:
همزمان با غیبت صغری و شروع غیبت كبری به علت فشار شدید عباسیان بسیاری از علماء شیعه مجبور به ترك وطن شده و به قم و ری مهاجرت كردند، زیرا این دو شهر تحت فرمانروائی آل بویه بود، گرچه برخی هم در عراق ماندند. نتیجه تلاشهای علمی دانشمندان شیعه در حوزه‌‌های قم، ری و عراق تهیه یك موسوعۀ حدیثی كامل، كه اصول اربعماة را در خود جای داده بود، می‌‌باشد. از آن جمله می‌‌توان به كتاب كافی مرحوم كلینی و كتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق اشاره نمود. ویژگی مهم این دوره توجه گسترده به تدوین احادیث و فتوی دادن بر طبق متن روایات و جمع آوری اطلاعات لازم در مورد راویان حدیث بوده است.
تاسیس حوزه علمیه بغداد:
در قرن پنجم مدرسه فقه قم و ری به دلیل ضعف حكومت عباسی و خارج شدن فقه شیعه از سانسور و فشار طاقت فرسای عباسیان و ظهور شخصیتهای بزرگ علمی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی، به بغداد منتقل شد. مدارسی توسط این بزرگان در بغداد تاسیس گردید و به مركزی برای آموزش معارف دین به طالبان حقیقت تبدیل شد.«دارالعلم» نام مدرسه ای بود كه توسط سید مرتضی در همین زمان تاسیس شد.
تاسیس حوزه علمیه نجف:
با اشغال بغداد توسط سلجوقیان و مهاجرت شیخ طوسی به نجف سنگ بنای حوزه علمیه در این شهر مقدس گذاشته می‌‌شود. گرچه قبل از شیخ نیز عالمانی در آنجا می‌‌زیسته اند. با ورود شیخ به نجف و هجرت بسیاری از طلاب به این شهر نجف به یك پایگاه علمی بزرگ برای جهان تشیع تبدیل می‌‌شود. بعد از شیخ حوزه نجف به دلیل تقلید صرف از آراء شیخ دچار ركود علمی می‌‌شود اما با ظهور دانشمندانی چون ابن ادریس، محقق ثانی و دیگران این حوزه حیاتی تازه می‌‌یابد. از خصوصیات مهم این حوزه محور قرار گرفتن آن در امر آموزش علوم دین و مرجعیت شیعه در طول چندین قرن است.
حوزه‌‌های علمیه حلب، حلّه، شام:
قبل از شكل گیری حوزه نجف، سلار شاگرد سید مرتضی(ره) حوزه علمیه حلب را شكل داد. در حله نیز برخی از علماء با دائر كردن مركزی علمی به پرورش جویندگان دانش پرداختند. علامه حلی و محقق حلی از تربیت شدگان این مدرسه اند. این حوزه در حدود سه قرن رونق داشت. در شام هم، دانشمندانی چون ابی محمد بن جعفر ورّاق طرابلسی از شاگردان شیخ طوسی در طربلس، شهید اول و شهید ثانی در دمشق و جبل عامل به تاسیس مراكز علمی شیعی اقدام نمودند.
ج. حوزه‌‌های علمیه در ایران:
تاریخ تاسیس حوزه‌‌های علمیه در ایران همزمان با شروع غیبت كبری و ظهور شخصیتهائی چون مرحوم صدوق در ری و پدرش در قم است. شیخ مفید كه از مؤسسین حوزه علمیه بغداد است خود از شاگردان شیخ صدوق به شمار می‌‌رود. روند تاسیس و رونق یافتن حوزه‌‌های علمیه در ایران در سیر تاریخ ادامه یافته و حوزه هائی در اصفهان، مشهد، ری، قم و شهرهای بزرگ دائر شده است كه عمدتاً از لحاظ علمی تحت تاثیر حوزه علمیه نجف بوده اند. در عصر صفوی با هجرت علماء بزرگ به اصفهان این حوزه رونق خاصی می‌‌یابد. دوره جدید شكوفائی حوزه ها در ایران با هجرت آیه الله شیخ عبدالكریم حائری از نجف به قم آغاز می‌‌شود و سپس با زعامت و مرجعیت عامه آیة الله العظمی بروجردی رونق بیشتری یافته به طوری كه توجه بسیاری را به سمت خود جلب می‌‌كند. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تحت فشار قرار گرفتن علماء در نجف از سوی رژیم بعث عراق حوزه علمیه قم تبدیل به محور و مركز حوزه‌‌های علمیه در جهان تشیع می‌‌گردد به طوری كه هم اكنون هیچ حوزه ای در جهان تشیع به عظمت آن نمی رسد و هزاران دانشمند و جویای حقیقت اسلام ناب از سراسر جهان در آن به تع
لیم و تدریس و تحقیق می‌‌پردازند[درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، منصور علم الهدی، ص 15 تا 27؛ سیر حوزه‌‌های علمی شیعه، آیة الله صافی گلپایگانی، ص 5 تا 23؛ حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج 1، ص 2 الی 10] و در مسیر خدمت به ارزشها و معارف والای دین و مذهب تشیع و حفظ دینداری مردم از هیچ تلاشی دریغ نمی كنند و در حقیقت، این عملكرد و تلاشها را برای خود افتخاری بس ارزشمند می‌‌دانند چرا كه در راستای عملكرد معصومین(ع) و خدمت به مذهب، در این مسیر و هدف گرانمایه گام بر می‌‌دارند.

نقش حوزه علميه نجف در تاريخ تشيع:

در جهان انديشه شيعي به دليل گستردگي و ديرينۀ فراوان اين مكتب، شخصيت هاي بزرگ فراواني درخشيده و البته به اين انديشه نيز كمال و توسعه بخشيده اند، از دوره هاي مهم تاريخ تشيع به لحاظ تأثير شگرف آن در فرهنگ ديني، فاصله بين قرون چهارم تا آغاز قرن دهم هجري است. در اين دوره از جمله اقشار تأثير گذار بر تحولات و اوضاع اجتماعي شيعيان، افراد و اشخاص صاحب نام شامل: علما وفقهاي مدارس علميه بويژه علماي نجف، بغداد، حلّه و...بودند. پيش از ورود سلجوقيان به بغداد، محافل علمي در اين شهر رونق داشت که در رأس آنهاشيخ مفيد، سيدمرتضي، علم الهدي و شيخ الطائفه طوسي(م460ق) بودند. ولي با ورود سلجوقيان عرصه بر علماي شيعه تنگ شد و با مهاجرت شيخ از بغداد، حوزه علميه نيز از اين شهر به نجف منتقل گرديد. امنيت شهر نجف و داشتن سنگري چون مرقد اميرالمومنين علي(ع) و ديگر خصوصيات برجسته و مهم از عوامل مهم بنيان و تأثير گذاري حوزه علميه نجف در دنياي اسلامي بوده است. اين حوزه شکل تکامل يافته مراکز پيشين چون: مدينه، کوفه، قم، بغداد و...می باشد.

مدارس تأثیرگذار و جریان ساز حوزه های علمیه ایران:

در قم در كنار مدارس كهن مثل فیضیه كه از قدیم مورد استفاده طلاب بوده‌اند، از زمان تأسیس این حوزه تا كنون، به ‌اقتضای ضرورت‌های مختلف مدارسی ساخته و در اختیار طلاب قرار داده شده است...«حجت كوه‌كمری» در زمان ریاست خود عمارت نایب‌السلطنه را خرید و مدرسه‌ای برجای آن ساخت و ابتدا 26 حجره در آن تعبیه كرد كه به مدرسه حجتیه معروف شد. در زمان بروجردی و پس از نهضت امام خمینی(ره)، بنا به ضرورتِ اصلاحاتِ حوزه ‌بر شمار مدارس حوزه علمیه قم- خاصه مدارسی با الگوهای خاص- افزوده شد؛ به ‌طوری كه مدارس قم در اوایل دهه پنجاه شمسی بالغ بر پانزده باب شد.

در این میان مدرسه‌های زیرنظر آیت الله گلپایگانی و مدرسه حقانی نقش اساسی در اصلاح برنامه‌های حوزه داشتند و افراد تأثیرگذاری را تحویل جامعۀ بشری داد، که هر یک را جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم:

مدرسۀ علمیۀ گلپایگانی قم:

گلپایگانی در 1341ش در این زمینه پیشگام شد و تشكیلاتی را با 150 طالب علم سامان داد كه می‌باید بر طبق برنامه‌ای خاص درس بخوانند و در امتحانات منظم شركت كنند. این طرح، در آغاز متضمن برنامه درسی یازده ساله‌ای تا پایان سطح برای طلاب بود كه شش سال آن از 1341 تا 1346ش برگزار شد ولی از 1346ش تغییری در آن رخ داد؛ به این صورت كه قرار شد كل طرح واجد چهار دوره باشد كه طی چهار سال برگزار خواهد شد و در خاتمه این چهار سال كه دوره مقدماتی به پایان می‌رسد محصلان آن برای تحصیل در دوره سطح در درس‌های عمومی حوزه شركت كنند و درس‌های بعدی را در ردیف دیگر طلاب ادامه دهند. برنامه اجرایی این تشكیلات دربردارنده دوازده بند بود كه به عنوان اولین برنامه‌های سامان‌دهی حوزه علمیه تا حدودی از دقت و جامعیت نسبی برخوردار بود و در آن بیش از هر چیز بر نظم و انضباط و امتحانات منظم تأكید شده و واجد مواد جدید درسی بود كه در حوزه تا آن زمان سابقه نداشت.

مدرسۀ علمیۀ فيضيه قم:

اين مدرسه يكي از مشهورترين حوزه هاي علوم ديني جهان است. مدرسه فيضيه از نيمه ي نخست سده سيزدهم هـ.ق جايگزين «مدرسه آستانه» شد وبه اعتبار متون معتبر تاريخي، از ميانه ي سده ششم هـ.ق وجود داشت ود رعصر صفوي تجديد بنا شد. در اين مدرسه در طول تاريخ طلاب زيادي ساكن بوده اند. مي گويند حكيم وعارف مشهور«ملاحسن فيض كاشاني» نيزدر اين مدرسه ساكن بوده و بعيد نيست كه نام مدرسه مأخوذ از نام او باشد.

بنای این مدرسه چهار ایوانی است و در دو طبقه با 40 حجره تحتانی متعلق به عصر قاجار و 40 حجره فوقانی متعلق به قرن چهاردهم ه.ق که به اهتمام آیت الله حائری یزدی بر فراز حجره های پیشین در گرداگرد میانسرا(حیاط مرکزی) بنا شد. قدیمی ترین بخش مدرسه، ایوان جنوبی آن است با تاریخ 929 ه.ق که مزین به کاشی کاری های زیبای معرق متعلق به عصر صفوی است. سردر صحن عتیق آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (س) محسوب می شود.

مدرسۀ علمیۀ دارالشفاء قم:

مدرسه دارالشفاء كه متصل به مدرسه فيضيه است، دراوايل دوره قاجاريه تأسيس شد. اين مدرسه ابتدا به نام مدرسه فتحعلي شاه خوانده مي شد تا آن كه در سال 1307 هـ.ق كامران ميرزاي قاجار سر در آن را تجديد كرد و حجره هاي آن را به دست تعمير سپرد. از آن زمان اين مدرسه دارالشفاء نام گرفته است. اين مدرسه به علت فرسودگي زياد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به كلي تخريب و تجديد بنا شد. اين مكان دويست حجره و يك سالن نمايش مجهز براي بر گزاري گردهمايي دارد.

مدرسه عالی دارالشفاء قم با بیش از 4 قرن قدمت در طول تاریخ همواره شاهد حوادث تلخ و شیرین روزگار بوده است. مدرسه دارالشفاء پا به پای مدرسه فیضیه شاهد مبارزات و رویدادهای مختلف زمان طاغوت بوده و خاطرات تلخ و شیرین آن دوران را هنوز می توان به راحتی از جای جای این مدرسه و مدرسه فیضیه احساس کرد.

مدرسۀ علمیۀ حقانی قم:

مدرسۀ تأثیرگذار حقانی(به نام بنیان‌گذار آن علی حقانی) یا منتظریه یکی از برجسته ‌ترین و جامع ‌ترین مدارس حوزه علمیه در قم است که در سال ۱۳۴۲ به همت علی حقانی یکی از کسبه بازار تهران تاسیس گردیده‌است. این مدرسه كه به لحاظ برنامه ‌ریزی و نظم و انضباط و مدیریت قوی از شهرت بالا برخوردار بود با حمایت فكری استادان زیادی و با هدایت و همكاری كسانی چون طباطبائی و مشكینی به تربیت نسلی از طلاب جوان پرداخت و از این جهت در دهه‌های چهل و پنجاه به بهترین مدرسه با بالاترین سطح برنامه‌ریزی درسی در حوزه علمیه قم تبدیل شد. طلاب این مدرسه با مراقبت و تحت شرایط خاصی گزینش می‌شدند و به آنان ماهیانه كمك‌هزینه ویژه‌ای هم پرداخت می‌شد...[براساس مقالۀ «حوزه علمیه در دانش‌نامه جهان اسلام»]

قبل از انقلاب مدیر مدرسه مدتی آیت‌الله سید مرتضی جزایری و آیت‌الله علی قدوسی بود. محمد حسینی بهشتی، محمدتقی مصباح یزدی از دیگر مدرسین شناخته ‌شده این مدرسه بودند. در این مدرسه قبل از انقلاب اسلامی برنامه‌ای تحت عنوان برنامه ۱۸ ساله آغاز گردید که در آن طلاب پس از گذراندن ۱۸ سال درسی در سطوح مختلف با ارائه و دفاع از پایان نامه به درجه اجتهاد و صاحب نظری می‌رسیدند. لیکن این روش پس از انقلاب مقبول نیفتاد و در حال حاضر تنها تا پایه ششم در این مدرسه تدریس می‌گردد.

مدرسۀ علمیۀ امام خمینی اراک:

حوزه علمیه اراک، با نام مدرسه امام خمینی بیش از 200 سال قدمت دارد. این مدرسه در بافت قدیمی بازار واقع است و همزمان با ساخت بازار اراک و به سبک معماری دوران صفوی ساخته شده است و نام قبلی آن سپهداری بوده است.
این مدرسه از معماریهای دیدنی بازار اراک است و پس از 200 سال گذر از ساخت آن، همچنان پذیرای طلبه های جوان استان مرکزی است.
گفته می شود که موسس حوزه علمیه اراک آیت الله حائری است و افرادی چون امام خمینی و آیت الله اراکی در آن درس خوانده اند.
حجره هایی مزین به نام امام خمینی و مجتهدان زمان
آیت الله احمد محسنی گرکانی دادستان کشور در اظهار نظری در مورد این مدرسه  گفت: "مدرسه امام از قدیمترین مدارس علمیه اراک است.
این مدرسه به وسیله یوسف خان سپهدار(داماد فتحعلی شاه قاجار) بنا شده و مرحوم آیت الله حاج آقا محسن عراقی در توسعه آن چنانکه مرحوم محدث قمی در فوائد الرضویة نقل کرده است، شرکت داشته اند و املاک و مغازه هایی را وقف کرده اند.
متاسفانه در زمان طاغوت در اثر عمل نکردن به وقف نامه، مدرسه رو به ویرانی نهاد.
در سال 1333 قمری چهره مدرسه با تشریف فرمایی آیت الله العظمی حائری به اراک روشن شد و ستارگان درخشانی مانند حضرات آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی، اراکی و خوانساری رضوان الله علیهم حجره های مدرسه را مزین به نور علم و تقوای خود می کنند و از خرمن علم آیت الله مؤسس، فیض می برند."
آیت الله حائری پس از اراک به قم می روند تا حوزه علمیه را در کنار آرامگاه حضرت معصومه (س) دایر کنند و پس از آن علمای زیای از حوزه علمیه اراک رهسپار قم شدند.
با جان گرفتن حوزه علمیه اراک مدارس دینی در اراک رو به گسترش نهاد و به چند مدرسه رسید. مدرسه آقاضیاء الدین از مدارس قدیم اراک است که بانی آن آقاضیاءالدین از عموزادگان مرحوم آیت الله حاج آقا محسن اراکی از عالمان معروف دینی اراک بوده است.
 این مدرسه پیش از انقلاب به تصرف افراد غیرصالح درآمد که علمای شهر، بویژه مرحوم آیت الله صدر، با کوشش فراوان از دست آنان خارج کردند و مرکز تدریس علوم دینی و حوزوی شد. اما هم اکنون به علّت خرابیهای زیاد و نبودن بودجه کافی رو به خرابی است.

 امام خمینی(ره) علاوه بر اینکه در مدرسه دینی اراک درس خوانده است، در این مدرسه تدریس هم کردند و شاگردانی داشتند.
 محل اقامت ایشان در حجره جنب ایوان ضلع شرقی بوده است. همچنین علمای بزرگواری همانند مرحوم آیت الله محمدرضا گلپایگانی و آیت الله اراکی دراین مدرسه تدریس کردند.[برگرفته از: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، تاریخ خبر: 29/01/1390]
مدرسۀ علمیۀ ستاره صبح و جلفا اصفهان:

مدرسه «ستاره صبح» از جمله مدارسي بود كه در ماه سپتامبر سال 1910 م، در اصفهان گشايش يافت در حالي كه «مدرسه جلفا» پيشتر در اين شهر مشغول تربيت دانش آموزان خود بود.[تاريخ روابط ايران و فرانسه، ابوالحسن غفاري، ص 155]

البته بايد خاطرنشان ساخت كه دانشمندان تقواپيشه و فرزانگان اصفهان در اين دوره بسان شمع سوختند تا پرچم علم و دين را افراشته نگاه دارند و استوار چون كوه به حيات علمي خويش ادامه دادند، چنانكه بزرگاني نيز چون آيةالله مجاهد شهيد سيّد حسن مدرس و آيةالله العظمي بروجردي را در خود پروريد و به جهان ارزاني داشت.

برخی از دانشمندان تأثیرگذارحوزه علميه اصفهان:

حوزۀ علميۀ اصفهان از جمله حوزه هاي نادري است كه بيشترين مهاجرت علمي علما و دانشمندان اسلامي را به خود پذيرفته و از حوزه هاي علميه شيعه بسان «جبل عامل لبنان»، «احساء» و «بحرين» بهره ها برده و دانشها اندوخته است. در اين مجال به برخي از رجال اين حوزه اشاره مي كنيم:

1- محمدباقر داماد (969-1041 ق)

فيلسوف فرزانه محمدباقر داماد فرزند مير محمدحسين استرآبادي و دخترزاده محقق ثاني علي بن عبدالعالي كركي(متوفي 940) از بزرگ دانشمندان حوزه علميه اصفهان است كه در عهد صفوي تربيت شاگرداني بسان ملاصدراي شيرازي را برعهده گرفته است.

«قَبَسات»، «جَذَوات»، «ايقاظات» و «شارع النجاة» از جمله تأليفات اين حكيم الهي است.

2- شيخ بهايي (1030 ق)

بهاءالملة والدين محمدبن حسين مشهور به شيخ بهايي علاوه بر رسيدگي به امور سياسي-اجتماعي به تدريس فقه و اصول و فلسفه در حوزه علميه اصفهان مشغول بود و علوم نقلي و عقلي را به خوبي آموخته و در تدريس و تأليف دانشمندان موفق بود. دهها كتاب و رساله از وي باقي است كه مي توان به «جامع عباسي»، «حبل المتين» در فقه، «عروةالوثقي» و «عين الصلاة» در تفسير، «اربعين» و «شرح و حاشيه من لا يحضره الفقيه» در حديث اشاره كرد. وي در رياضيات و نجوم و آنچه كه امروز به روان شناسي شناخته مي شود داراي تأليفاتي است و در هنر معماري دست داشت.

3- ملا محمدتقي مجلسي

وي پدر علامه محمدباقر مجلسي و از شاگردان شيخ بهايي است. «احياءالاحاديث»، «الاربعون حديثاً»، «حاشيه صحيفه سجاديه»، «روضةالمتقين في شرح من لا يحضره الفقيه»، «شرح زيارت جامعه»، «شرح فارسي و عربي بر صحيفه سجاديه» از جمله آثار اوست.

4- علامه محمدباقر مجلسي (1037-1111 ق)

وي از دانشمندان عهد صفوي است كه در احياي احاديث اهل بيت(ع) تلاشي بسيار نموده است. علامه مجلسي به شرح و تفسير كتب اربعه چون اصول كافي دست زد كه «مرأةالعقول في شرح اخبار آل الرسول» از اين نوع است. وي دست به تأليف كتاب وزين «بحارالانوار» كه جهاني از چنين همتي حيران است. وي براي نشر مذهب تشيع علاوه بر تأليف كتب عربي، برخي از تأليفاتش را به زبان فارسي نگاشت. «حق اليقين»، «عين الحيوة» «حليةالمتقين»، «حيوةالقلوب»، «مشكوةالانوار» و «جلاءالعيون» از آن قسم است.

5- آيةالله مجاهد سيّد حسن مدرس (1287-1357 ق)

وي در قريۀ «سرابه كچو» از توابع اردستان تولد يافت و پس از فراگيري علوم از پدر در چهارده سالگي راهي حوزه علميه اصفهان گرديد و از مجتهدان عصر بهره برد و در علوم عقلي و نقلي به مدارج عالي نايل آمد و آنگاه راهي عتبات عاليات شد تا از محضر آيات عظام ميرزا حسن شيرازي و آيةالله سيّد محمدكاظم يزدي استفاده نمايد. پس از چندي به اصفهان برگشت و در مدرسه «جدّه كوچك» به تدريس فقه و اصول اشتغال ورزيد. و بر حسب امر آيات عظام نجف اشرف براي نظارت مجلس شوراي اسلامي به تهران آمد. بارها مورد حمله دشمن واقع شد و سرانجام مسموم و شهيد گرديد.

تاريخچه حوزه علميه خراسان:

حوزه علميه مشهد خاص اين شهر نيست، بلكه به خراسان بزرگ اختصاص دارد. چرا كه اين دوره عصر حضور امام رضا(ع) را دربر مي‏گيرد و امام تنها در يك شهر ساكن نبودند، بلكه از مدينه تا خراسان در طي عبور از شهرهاي مختلف به نشر معارف علوي اهتمام داشتند و حديث «سلسلة الذهب‏»[كتاب التوحيد، شيخ صدوق، ص25، ح 23؛ صحيفة الامام الرضا(ع)، ص40، ح 1] كه در نيشابور ايراد شد يكي از آن موارد است.
اين حوزه علمي سيار در حالي به ايفاي نقش پرداخته كه امام از سوي رژيم غاصب عباسي، در محاصره كامل قرار داشت و راههايي انتخاب شد كه امام از دسترس شيعيان دور باشد. چنانكه شيخ مفيد مي‏نويسد:
مامون به فرستادگان خود دستور داد امام(ع) و گروهي از خاندان ابي‏طالب را از راه بصره، اهواز و فارس به سوي مرو حركت دهند.[الارشاد، ج2، ص250] و راه ديگر را كه همان راه كوفه، جبل در عراق، كرمانشاه و قم - كه از نقاط شيعه نشين و مراكز قدرت شيعيان بود - روا ندانست. چون ممكن بود با مشاهده امام(ع) هيجاني شيعيان مسير را فراگيرد و وي را نزد خويش نگاه داشته، مانع از حركت ايشان به مَرو گردند.

در قرن يازدهم وضع حوزه تفاوت زيادي يافته و علما و مدرسان معروف در آن به تدريس مشغول شده‏اند. مدارس متعددي بنا شده و طلاب و محصلين براي استفاده از هر سو گرد آمده‏اند. در حقيقت قرن يازدهم را مي‏توان مبدأ اهميت و عظمت‏ حوزه علمي مشهد دانست. مخصوصاً در نيمه دوم اين قرن، حوزه مشهد از لحاظ كثرت علما و مدرسين در رديف حوزه‏هاي مهم شيعه قرار گرفت و طلاب از شهرهاي ديگر به آن رو آوردند و حتي مدرس بزرگ و معروفي همچون «مولانا محمد باقر» معروف به «محقق سبزواري‏» مؤلف دو كتاب، ذخيره و كفايه در فقه كه در اصفهان داراي مقام رياست علمي و ملقب به شيخ الاسلام بود، در اواخر اين قرن به مشهد هجرت كرد و مدرسه قديمي «سميعيه‏» را - كه از آن پس به نام او «باقريه‏» ناميده شد و تاكنون به اين نام باقي است, تجديد بنا نمود و خود در آن به تدريس و تربيت ‏شاگردان مشغول شد.[گزارشي از سابقه تاريخي و اوضاع كنوني حوزه علميه مشهد، حضرت آية‌الله خامنه‏اي، صص 15 و 16]

قيام طلاب مدارس علميه مشهد در سال 1354ش و درگيري آنان با مأموران و عمال ساواك اوج اين مبارزه قهرمانان است كه به دنبال آن گروهي از طلاب انقلابي دستگير شدند و تحت‏سخت‏ترين شكنجه‏هاي روحي و جسمي قرار گرفتند و در همين وقايع دانشمند بزرگوار شهيد هاشمي نژاد و آيت الله واعظ طبسي و گروه ديگري از طلاب مبارز دستگير شدند و حضرت آية‌الله خامنه‏اي كه از موقعيت و پايگاه عظيم اجتماعي در ميان مردم و روحانيون برخوردار بود، از مشهد به سيستان و بلوچستان تبعيد شد.
مبارزه روحانيون به موجب تأثيري كه در ميان اقشار مختلف مردم و بويژه نسل جوان داشت، سبب شد كه رژيم ستم شاهي در يك عكس العمل ناانديشيده، مدارس علميه را كه به كانونهاي مبارزه ضد رژيم تبديل گرديده بود، به بهانه طرح توسعه اطراف فلكه حرم مطهر ويران و طلاب را آواره سازد تا به اين وسيله چند صباحي پايه‏هاي حكومت ‏خود را استوار كند. ولي رژيم با تخريب مدارس، سركوب و تعقيب، شكنجه و زندان و تبعيد طلاب نتوانست اين خشم مقدس را خاموش سازد و بر حوزه علميه تسلط يابد. طلاب مبارز همچنان به مبارزه خود بر اساس خط رهبري و ولايت فقيه و پيروي از امام خميني تأكيد ورزيدند تا سرانجام اسلام بر كفر پيروز گرديد و نظام جمهوري اسلامي استقرار يافت.[حوزه‏هاي علميه شيعه در گستره جهان، علی اکبر ولایتی، ص352]

 


مطالب مشابه :


ده مدرسه برتر جهان

مشهورترین دانش آموزان: Aga Khan IV, - یکی از معتبرتین و گرانترین مدارس جهان ،




مشهورترین بازنده‌ صنعت خودرو/چگونه مدارس كسب و كار اوضاع را خراب كردند/مدیربرتر خودرو جنرال موتورز

پنگان - مشهورترین بازنده‌ صنعت خودرو/چگونه مدارس كسب و كار اوضاع را خراب كردند/مدیربرتر




تعدادي از مشهورترین نوابغ ایرانی در دنیا

مشهورترین نوابغ ایرانی در دنیا. امید کردستانی مدیر بازرگانی، سهامدار و معاون ارشد کمپانی




بهترین مدارس دنیا

مشهورترین دانش آموزان: Aga Khan IV, - یکی از معتبرتین و گرانترین مدارس جهان ،




بازشناسی تاریخی به مدارس علمیه­ جریان ساز

آپاندیسِ قلم[مصطفی سلیمانی] - بازشناسی تاریخی به مدارس علمیه­ جریان ساز - فکر نو، حس جدید




وزارت نظام الملک

تا این زمان، مدارس اندکی در دنیای نظامیه که مشهورترین مدارس جهان و عزیزترین بقاع




برچسب :