نماز

 

اگر درست بفهمد معصيت، نقد نيست زيرا حرام است پس جاى مقايسه ندارد. اگر بين دو مباح كه يكى نقد است و ديگرى نسيه گزينش مىكرد وجهى داشت امّا مثال عامى چنان است كه به تب دار گويند: عسل نخور بگويد: لذت عسل نقد است و وعده سلامت نسيه. و يا اينكه از مردم عوام كسى باشد كه بگويد: خدا كريم است عفوش بسيار گسترده است و اميد به لطف الهى جزء دين است. اين آرزوى دور و دراز را اميد و رجاء نامند و هلاك گردند»

پس همه اين امور از حيلههاى شيطان است و براى نجات و رهايى از آن بايد چاره جويى كرد. در طريق نجات و آزادى از اين مكرهاى شيطانى ابن جوزى چنين پيشنهاد مىكند كه: «بايد جانب احتياط را نگهداشت و حكم احتياط اين است كه ترك امروز و فردا كنيم و از آرزوى دراز روى گردانيم كه عمر رفته باز نمىآيد و از آنچه مىترسيم يعنى مرگ امانى نداريم و در تأخير، آفتهاست بايد مرگ را جدّى گرفت و در توبه و نيكوكارى تعجيل نمود كه گفتهاند: سوف (يعنى بزودى فلان كار را خواهم كرد) بزرگترين لشكر شيطان است. كسى كه فريب امروز و فردا كردن نفس و شيطان را خورده دم مرگ، تلخابه ندامت را به سختى فرو مىبرد»

 

 

 

 

 

 

نماز چيست ؟ 


نماز سرود عشق و آهنگ آسمانى است .

نماز سرود فضليت و پاكى است.

نماز ريسمانى است كه ما را به خداوند جهان متصل مى كند.

آن نيايش و پرستش و اين راز و نياز و كمك خواهى در زبان قرآن نماز ناميده مى شود. نماز، مراسم مخصوصى براى پرستش خدا و راز و نياز با اوست كه در آن جنبه هاى ارزنده و آموزنده خاصى در نظر گرفته شده است . نماز، سرود توحيد و يكتا پرستى ، پاكى وفضيلت است كه روح و جان ما را از شرك و آلودگى شستشو داده و بايد فكر و درون ما را در برابر عوامل شرك زا وآلوده كننده يى كه در زندگى روزمره با آنها سر و كار داريم پاك و يكتاپرست نگه مى دارد.

روح ما نيز در ميدان زندگى روزانه در معرض ‍ آلودگى است ، آلودگى به هوسها خودخواهيها و صدها آلودگى هاى ديگر. بنابراين بايد همانطور كه لباس و تن خود را مى شوييم و پاكيزه مى كنيم ، دل و جان را هم شستشو دهيم و پاكيزه كنيم ، خود را به خدا كه سرچشمه پاكى و كمال است نزديك سازيم ، لحظاتى را به ياد او، به نيايش او و راز و نياز با او بگذرانيم و روح آلوده را در چشمه صاف و زلال الهى شستشو دهيم .نمازهاى پنجگانه همين كار را مى كند با پنج نماز در روز، خداوند، لغزشها را از آدمى مى زدايد و او را پاكيزه مى كند.

در ابتدای سوره اسراء می خوانیم که خداوند بنده خویش را به معراج دعوت کرد و در این دعوت آسمانی هدایایی برای وی در نظر گرفت ، که بزرگترین این هدایا نماز می باشد . خداوند کریم در 103 جای کتاب خویش تاکید بر خواندن نماز کرده است  ودر آیه ی 103 سوره نساء آنرا حکمی واجب کرده است و به قول پیامبر (ص) نماز همانند نحری است که انسان هر روز 5 بار خود را در آن شستشو می دهد . نماز یعنی شکستن نفس و خود را در مقابل خالق خویش خوار دیدن ، وتسلیم او بودن است .

بایزید بسطامی (ره) روزی از خدا خواست که ابلیس را ببیند ، ابلیس به امر خدا در جلویش ظاهر گشت و به او گفت :که کجا بودی ؟ ابلیس به او گفت: به زیارت قبر آدم 1000 رکعت نماز خواندم . بایزید به او گفت : مگر تو نماز هم می خوانی ؟ ابلیس به او گفت: من از بندگی خلع شده ام ولی او از خدایی خلع نشده است

نماز نزدیکترین و بهترین حالتی است که بنده می تواند با خدای خود گفتگو کند . البته از امام علی (ع) نقل شده است : که نماز واجب است ولی واجب تر از آن عمل به ان است .

در حد توان فکری مان نماز ،یک گزارش روزانه به خداست . حال ببین که موقع نماز چه چیزی به در گاه او می بری ...... 

نماز چيست تفسير كلي نماز؟

 

نماز چيست و چرا هر مسلمان روزانه حداقل پنج نوبت اين فريضه الهي را به‌جا مي‌آورد؟

آيا نمي‌شود مثل برخي عبادات ديگر آنرا هفتگي (مثل نماز جمعه)، ماهانه (مثل برخي نمازهاي مستحبي)،يا سالانه (مثل روزه) و يا يك بار براي هميشه (مثل حج) برگزار كرد؟

آيا بهتر نيست به جاي اين عبادات عربي كه گاه مي‌فهميم و گاه نمي‌فهميم،از مناجات‌هاي فارسي استفاده كنيم؟

 و يا اصلاً آيا صبح زود كه تازه از خواب برخاسته‌ايم بهتر مي‌توان با خدا سخن گفت و يا بعد از ظهر كه انرژي كافي داريم؟

اصلاً وقتي دستانمان تمييز است وضو گرفتن چه لزومي دارد؟

 

اين‌ها همه سؤالاتي است كه در ذهن بسياري از ما وجود دارد و اگر به درستي به پاسخ آن‌ها دست نيابيم ، در آينده‌اي نه چندان دور ، در مواجهه با چنين سؤالاتي درمانده و خداي ناكرده در اعتقاداتمان سستي به‌وجود مي‌آيد.به‌حول وقوه الهي تصميم بر آن است تا جزواتي كه حضورتان مي‌كنيم، به يكايك سؤلات فوق پاسخ داده و ذهن شما دوستان را در اين موضوع مهم واساسي روشن نمائيم.

مقدمات نماز شش چيز است: 

۱- طهارت يعني وضو ۲- پاك بودن لباس ۳- پوشش ۴- شناختن وقت نماز ۵- قبله ۶- مكان نمازگذا

◄وضو: 

به هنگام وضو گرفتن، واجب است كه صورت و دستهاي خود را بشوييم و جلوي سر و روي پاها را مسح كنيم. صورت بايد از بالاي پيشاني (جايي كه موي سر بيرون مي آيد ) تا آخر چانه را بشوييم و پهناي آن به مقداري كه بين دو انگشت شست و وسط قرار گيرد بايد شسته شود و براي آنكه يقين كنيم اين مقدار كاملاً شسته شده بايد كمي اطراف آن را هم بشوييم و اگر مقداري حتي كم از اين مقدار شسته نشده باشد وضو باطل است.

بعد از اينكه صورت را شستيم بايد دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشتان بشوييم و براي اينكه يقين كنيم آرنج را كاملاً شسته ايم بايد مقداري هم بالاتر از آرنج را بشوييم.

شستن داخل بيني و مقداري از لب و چشم كه در وقت بستن ديده نمي شود واجب نيست، ولي براي اينكه يقين كنيم آرنج را كاملاً شسته ايم بايد مقداري بالاتر از آرنج را هم بشوييم.

اگر احتمال داديم كه چرك يا چيز ديگري در ابروها و گوشه هاي چشم و لب و صورت و دستها هست كه نمي گذارد آب به آنها برسد، چنانچه احتمال ما در نظر مردم به جا باشد بايد قبل از وضو دقت كرده و سپس اگر مطمئن شديم آن را برطرف كنيم.

 

اگر كسي انگشتر در دست داشته باشد ، در موقع وضو گرفتن و شستن دستها بايد يا آن را از دست بيرون آورده و يا در انگشت بگرداند تا آب به زير آن برسد.

بعد از شستن صورت و دستها واجب است كه جلوي سر را مسح بكشيم.

واجب نيست مسح سر بر پوست سر باشد، بلكه بر قسمت موي جلوي سر هم صحيح است. ولي كسي كه موي جلوي سر او به اندازه اي بلند است كه اگر شانه كند از حد جلوي سر تجاوز مي كند بايد بيخ موها را مسح كند و يا فرق سر را باز كرده پوست سر را مسح نمايد و اگر بر موهايي كه از حد جلوي سر تجاوز كرده يا بر روي جاهاي ديگر سر، كه در جلوي آن آمده مسح كند باطل مي شود.

واجب است كه جايي را كه مسح مي كشيد خشك باشد و اگر به قدري تر باشد كه رطوبت آن به كف دست تأثير بگذارد مسح باطل است.

همچنين واجب است بعد از مسح سر با تري آب وضو كه در دست مانده روي پا را از سر يكي از انگشتها تا برآمدگي روي پا مسح كند و بهتر آن است كه تا مفصل را مسح نمايد.

◄مقارنات نماز:

مقارنات نماز يازده چيز است: اول نيت، دوم قيام، سوم تكبيره الاحرام، چهارم قرائت، پنجم ركوع، ششم سجود، هفتم تشهد، هشتم سلام، نهم ذكر، دهم ترتيب، يازدهم موالات

◄مبطلات نماز: 

مبطلات نماز يازده چيز است. اول حدث، دوم دست بسته نماز خواندن، سوم پشت به قبله كردن، چهارم حرف زدن به طريق ديگران، پنجم قهقهه كردن، ششم گريه كردن براي امور دنيايي، هفتم كاري كه از صورت نمازگزار بودن بيرون برود مانند رقصيدن يا كف زدن، هشتم خوردن و آشاميدن، نهم آمين گفتن بعد از سوره حمد، دهم شك در عدد ركعات نماز دو ركعتي، يازدهم چيزي در نماز كم و زياد كردن.

 

 

◄نمازهاي واجب و فرصتهايي كه براي آنها مقرر شده است: 

۱ نمازهاي يوميه (روزانه) ۱۷ ركعت به ترتيب زير:

نماز صبح دو ركعت از اذان صبح تا طلوع خورشيد.

نماز ظهر چهار ركعت،‌از اذان ظهر تا چهار ركعت به غروب مانده.

نماز عصر چهار ركعت از بعد از نماز ظهر تا غروب.

نماز مغرب سه ركعت از غروب تا چهار ركعت به نصف شب.

نماز عشاء چهار ركعت بعد از نماز مغرب تا نيمه شب شرعي

 

سوره حمد

بسم الله الرحمن الرحيم

در تمام دنيا رسم است كه مردم سعي مي‌كنند جهت مهم جلوه دادن و پايدار ماندن برنامه‌ها و پروژه‌هاشان را باحضور افراد مهم شروع ‌كنند؛ وبا همين اسامي كارهايشان را شروع مي‌كنند.

اما ما مسلمانان براي تبرك و تيمن برنامه‌ها وكارهايمان ، همه چيز را با نام خداوند شروع مي‌كنيم؛ چرا كه مي‌دانيم اگر امور رنگ خدايي به خود بگيرد در واقع آن‌را به ماندگارترين موجود هستي متصل كرده‌ايم ، ودر نتيجه كارمان پايدارتر و آثارش ماندگارتر شود.

ـ بسم الله در رأس همة كتب آسماني است.

تفسير نماز۲

سوره حمد

بسم الله الرحمن الرحيم

در تمام دنيا رسم است كه مردم سعي مي‌كنند جهت مهم جلوه دادن و پايدار ماندن برنامه‌ها و پروژه‌هاشان را باحضور افراد مهم شروع ‌كنند؛ وبا همين اسامي كارهايشان را شروع مي‌كنند.

اما ما مسلمانان براي تبرك و تيمن برنامه‌ها وكارهايمان ، همه چيز را با نام خداوند شروع مي‌كنيم؛ چرا كه مي‌دانيم اگر امور رنگ خدايي به خود بگيرد در واقع آن‌را به ماندگارترين موجود هستي متصل كرده‌ايم ، ودر نتيجه كارمان پايدارتر و آثارش ماندگارتر شود.1

ـ بسم الله در رأس همة كتب آسماني است.2

الحمد لله رب العالمين :

ـ ستايش فقط مخصوص خداست.

ـ مداحي و ستايش‌گري يك آفت بزرگ اخلاقي است كه در طول تاريخ نتايج شومي به بار آورده است.چرا كه از طرفي شخصيت و كرامت انساني مردم عادي در مدح حاكمانشان پامال شده و از طرفي ديگر فرصت نقد شدن ، اصلاح و پيشرفت سردمداران بت‌ساخته را مي‌گيرد.

ـ مگر كسي مي‌تواند در مقابل كمال مطلق و خالق و گردانندة اين هستي عرض اندام كند؟!

ـ چون ولي‌نعمت ما خداست و ستايش و سپاس تنها شايستة اوست.

الرحمن الرحيم :

آيا تا كنون از خود پرسيده‌ايد كه تفاوت بين دو لغت «رحمن» و «رحيم» چيست؟

 

آيا اگر معني اين دو واژه يكي باشد (نعوذباالله) در قرآن حكيم تكرار بيهوده‌اي صورت نگرفته است؟

بايد گفت كه هريك از اين لغات بار مفهومي جداگانه اي دارند كه مختصراً خواهد آمد:

الرحمن: صفت رحمت الهي است كه در اين دنياست و شامل همة بندگان و حتي همة موجودات مي‌شود(مثل نعمت حيات و زندگي ويا رزق و روزي و ...)

الرحيم: رحمت خاصة خداوند است كه فقط شامل برخي افراد (مؤمنان) مي‌شود و درعوض هميشگي و ابدي است.3 ( نعمت هدايت4 يا نعمت علم و دانش5)

ملك يوم الدين :

ـ اين آيه به تأكيد و تبيين اصل معاد مي‌پردازد.

ـ مسلمان از طرفي اميد به رحمت خداوند دارد و از طرفي نگران كيفراعمالش در پيشگاه الهي نيز هست.

ـ خداوند انسان را در نماز به ياد روز قيامت مي‌اندازد.لذا نماز گزار را به سمت محاسبه خويش سوق مي‌دهد.1

ـ امام سجاد (ع) وقتي در نمازشان به اين جمله مي‌رسيدند، آنقدر تكرار مي‌كردند كه نزديك بود روح از بدنشان پرواز كند. 2

اياك نعبد و اياك نستعين :

ـ براستي كه همين يك آيه چقدر براي ما مسلمانان عزت نفس مي آورد. سربلندي در مقابل تمام موجودات.3

ـ مسلمان اگر از امكانات مادي هم براي رسيدن به اهدافش كمك بگيرد آنرا وسيله‌اي مي‌داند كه خداوند در اختيار او گذاشته و خود را اسير و مخدوم آن نمي‌داند و اين اوج عزت نفس در مقابل ماديات است.

 

ـ و از طرف ديگر اگر از فردي هم كمك بگيرد تا آن‌جائي است كه ضرورت زندگي اجتماعي ايجاب مي‌كند و اگر اين كمك منجر به زير سؤال رفتن شخصيت و ارزش‌ اجتماعي او شود هيچ‌گاه زير بار نخواهد رفت ، چرا كه تنها خداوند را عبادت مي‌كند و فقط از خود او كمك مي‌گيرد.

 

ـ افعال متكلم «مع‌الغير» ياد آور وحدت مسلمين در همه امور چه در مناسك ، عقايد، سياست ،... وحتي خوردن!4 مي‌باشد و در واقع سربلندي و سرافرازي مسلمين را طلب مي‌كند.

 

ـ پرستش در كنار بندگي آورده شده‌است. شيطان هزار سال پرستش كرد اما پاي بندگي و تعبد كه به ميان آمد، مردود شد.

 

ـ نه شرق‌گرايي نه غرب پرستي ؛ نه زور ونه زر ؛ نه تسليم شهوت و نه ثروت.

اهدناالصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم غيرالمغضوب عليهم ولا الضالين :

ـ كلمه سبيل در قرآن بصورت جمع هم آمده است (سُبُل) اما واژة صراط5 به هيچ وجه جمع بسته نشده است.6

راه بر دو گونه است:

راه مستقيم : صراط الذين انعمت عليهم :راه اهل‌بيت(ع) و آن 4 دسته قرآني : انبيا صديقين شهداء صالحين7

راه غير مستقيم : خود دو گروه را شامل مي‌شوند:

1- مغضوب عليهم: در قرآن نمونه هايي از اقوامي كه به قهر الهي دچار و مورد عذاب واقع شدند ، ذكر شده است.

ـ فرعون وهمةقدرتمندان ظالم تاريخ

ـ قارون وهمةثروتمندان بي درد تاريخ

ـ دانشمندان بي دين و عالمان بي عمل و دنيا پرست مثل علماي يهود

ـ و اقوام پيامبراني چون نوح ، لوط ، صالح و....

2- ضالين :

ـ تودة گمراه مردم هستند كه در پي غضب شدگان راه افتاده و در اين گمراهي هم تعصب ورزيدند

ـ افراد بي تفاوت و بي دردي كه فقط در پي رفاه فرديشان بوده و كاري به حق و باطل ندارند.

ـ تولي و تبري :

 

اين جمله كه مي‌گويند نماز چكيده اي از كل دين است جملة بي‌ربطي نيست چرا كه تا اينجا تعدادي از فروع و اصول دين را ذيل بحث نماز بر شمرده‌ايم و اكنون به لطف خداوند، به تبيين تولي و تبري اين دو فرع مهم دين مي‌پردازيم:

در اسلام جاذبه يا دافعه ، دشمني يا دوستي ، تشويق يا تنبيه و... به تنهايي معنا ندارد ؛ بلكه دوستي و عشق واقعي به خوب‌ها وخوبي‌ها نتيجه‌اش تنفر از بدها و بدي‌ها نيز مي‌باشد.

سوره پس از سوره حمد قرائت يكي ديگر از سوره‌هاي قرآن نيز واجب است. كه تأكيد روايات بر قرائت حداقل يك‌بار سورة اخلاص درهرنماز موجب شده است كه بيشتر از اين سوره در نماز استفاده شود و ما نيز پيرامون اين سوره سخن خواهيم گفت:

ـ برخي از سورة اخلاص با عنوان شناسنامة خداوند در قرآن ياد كرده‌اند.

ـ توحيد اساسي‌ترين اصل همة اديان است.

ـ يكي از نشانه‌هاي فطري بودن توحيد در نهاد آدمي اين است كه هنگام خطر همة انسان‌ها در هر كجا و در هر فكري كه باشند، ناگهان متوجه به يك نقطه مي‌شوند وآن قدرت ماوراء طبيعي همان خداست.

ـ هماهنگي بين قسمت‌هاي متعدد عالم هستي خود نشانگر عدم وجود خدايان متعدد و حضور يك خداي واحدِ قهار جهت خلق ، اداره و هماهنگ كردن همة قسمت‌هاي عالم مي‌باشد.

ـ صمد : معناي لغوي صمد وجود بي نيازي ‌است كه همه نيازمند به اويند. از خوراك ،خواب ، تغيير ، شريك ، فساد ، غفلت ، خستگي ، زاد و ولد ، ترس و ... بي‌نياز و دور است.

ـ مسيحيان و يهوديان هريك «عيسي» و «عُزير» را فرزند خدا مي‌دانستند و مشركان دورة جاهليت فرشتگان را دختران خدا مي‌پنداشتند كه آية « لم يلد و لم يولد » مهر بطلاني بر تمام اين عقائد انحرافي مي‌زند.

ـ اساساً بايد گفت : هركه متولد مي‌شود ازلي نيست و هر كه متولد مي‌كند ، ابدي نيست.

 

ركوع

 

ـ حالت ركوع به گونه‌آيست كه گويا انسان حاضر است در راه خدا گردنش زده شود.1

ـ ركوع مظهر ادب است و سجود قرب . و كساني مي‌توانند به قرب برسند كه در ابتدا از اظهار ادب كوتاهي نكرده باشند.2

ـ حضرت امير به قدري ركوعشان به‌طول مي‌انجاميد كه عرق از ساق پا جاري و زير قدم‌هاي مباركشان تر مي‌شد.3

ـ در آداب و رسوم ملل ممكن است مردم در مقابل ديگران ـ انسان‌هاي مهم سر فرود آورند ـ (مثل تعظيم ژاپني‌ها) اما در فرهنگ اسلامي دستور داريم فقط در مقابل خداوند سر فرود آوريم.4

سجدهـ قرآن مي‌فرمايد : «همة فرشتگان به انسان سجده كردند جز شيطان و خداوند او را به خاطر همين نافرماني از درگاهش راند»5

 

واما نكات :

 

1- اي انساني كه خداوند همة فرشتگان را براي تو وتدار به سجده كرد، آيا تو نمي‌خواهي بر اين خدا سجده كني؟

 

2- اي انسان ابليس به‌خاطر ترك سجده به تو براي هميشه از درگاه خدا رانده شد،آن‌وقت تو كه بر خدايت سجده نمي‌كني چه انتظاري داري؟

 

3- ابليس سجده نكرد و گفت من از انسان بالاترم آيا تو مي‌تواني بگوئي من از خدا بالاترم؟

 

ـ سجده بهترين حالت بنده در مقابل خداست.

 

ـ همة موجودات هستي در حال سجده به خداوندند و در واقع سجده به معناي هماهنگي با هستي است.

 

ـ حكمت‌هاي سجده:

 

سجده اول : به اين معناست كه : در ابتدا خاك بودم.

 

سر بر داشتن: « « « « « از خاك به دنيا آمدم

 

سجدة دوم : «‌ «‌ «‌ « «‌ « دوباره به خاك باز مي‌گردم.

 

سر بر داشتن: « » » » » » در قيامت از خاك برمي خيزم.6

 

ـ سجده به خوردني‌ها و پوشيدني‌ها باطل است كنايه از اينكه سجده براي خدا مستلزم اين است كه از ماديات رسته باشيم؛ كه باطن سجده نيز همين است.7

 

ـ سجده بر مهر كربلا يعني نماز همراه با ولايت ، شهادت ، مبارزه با ظلم.

 

ـ سلمان فارسي مي‌گويد اگر سجده نبود، من آرزوي مرگ مي‌كردم.1

 

سخت‌ترين لحظه براي شيطان سجدة انسان بر خداست.2

 

ذكر تسبيح: سبحان‌اللهـ يكي از اذكاري كه (بعدازتكبير) بيشترين مورد تكرار را در نماز دارد، سبحان‌الله مي‌باشد.

 

ـ تسبيح در لغت‌ به معناي تنزيه و تقديس و بي عيب و نقص دانستن او از هر جهت است3؛ اما حقيقت اين ذكر، ريشة تمام عقائد اسلامي مي‌باشد كه در ذيل خواهيم خواند:

 

ـ «توحيد» بر اساس تسبيح خداست ؛ يعني منزه دانستن او از هرگونه شرك.4

 

ـ «عدل» هم بر اساس تسبيح است ؛ يعني منزه دانستن خداوند از ظلم و ستم به بندگان.

 

اينكه بدانيم مشكلات براي آزمايش و تكامل است و از طرفي هر چه سر ما مي‌ايد، عكس العمل كارهاي خود ماست5.

 

ـ «نبوت و امامت» اين است كه خداوند اولياء و انبياء را براي نجات انسن از چنگ غرايز و طاغوت‌ها فرستاده است.

 

ـ «معاد» اينكه بدون زندگي اُخروي و بازگشت انسان‌ها براي محاسبه و پاداش و كيفر حق آنها ادا نخواهد شد.6

 

و نهايتاً «عشق به خدا» ، «رضاي انسان» ، «اطاعت» و «توكل» بر مبناي تسبيح است.

 

قنوت : ربنا...

 

ـ معناي قنوت ، اطاعت ، دعا ، توجه به خدا و خشوع در نماز است.7

 

ـ امام رضا (ع) : هر دعايي كه بر زبان جاري شد خوب است 8ولي برخي ادعيه بيشتر سفارش شده است.

 

ـ قنوت طولاني سبب آساني قيامت و حسابرسي بر انسان مي‌شود.9

 

ـ دستان را به آسمان گرفتن، نشانة نشان دادن فقر و تهي‌دستي بنده در پيشگاه خداوند است.

 

ـ وخداوند به دستاني كه به‌سويش دراز شده ، عنايت مي‌كند لذاست‌كه بعد از قنوت اين دستاني كه مورد تفضل خداوند قرار گرفته است را به صورت مي‌ساييم.

 

ـ تنها قسمتي كه در نماز مي‌توان فارسي صحبت كرد و دعاهات فارسي خواند، قنوت است.10

 

تشهد و سلامـ يك بار به هنگام ورود به نماز (دراذان) شهادتين مي‌گويي و يك‌بار نيز به هنگام خروج از نماز (در تشهد) شهادتين مي‌گوئيم.

 

تهليل: شعار همة انبياست.

 

ـ تهليل دژ محكم الهي است كه هر كه در آن داخل شود ، از عذاب الهي در امان خواهد بود.1

 

ـ تنها كلمه اي كه مي تواند نجسي را پاك كند لا اله الا الله است.(كافر با اين ذكر مسلمان مي‌شود.)

 

ـ سر اينكه در تشهد پاي راست روي پاي چپ قرار مي‌گيرد، اين است كه راست سمبل ق و چپ سمبل باطل است.لذا تأويلش اين است كه خدايا باطل را در وجود من بميران و حق را زنده كن.2

 

ـ چرا در شهادتين آخر نماز دو صفت پيامبر اول «عبده» آمده و بعد «رسوله» ؟اين تقدم و تأخر بي‌جهت نيست در واقع كنايه ايست براي ما كه بدانيم راه رسيدن به مقامات بلند نزد خداوند(مثل رسالت) ، فقط در بندگي و عبوديت است و نه چيز ديگري.3

 

صلوات:

 

ـ اينكه در صلوات اول بر پيامبر درود مي‌فرستيم و بعد به خاندانش ، اتصال نبوت با امامت را مي‌رساند.

 

ـ صلوات را بايد دسته‌جمعي و بلند فرستاد تا نفاق از ميان جمع ريشه‌كن شود.4

 

ـ اولين صلوات را خداوند ، سپس فرشتگان و بعد مائيم.5

 

سلام:

 

ـ بهترين شكل سلام ، همراه با رحمت و بركت است: سلام عليكم و رحمه الله و بركاته

 

ـ ترتيب سلام‌هاي نماز را توجه كنيد:

 

اول رسول خدا : سلام اول به پيامبر نشانه قدر شناسي از زحمات اوست.

 

سپس انبيا و صلحا : سلام دوم به خود و بندگان صالح خداست ؛ با اين وسيله خود را به بندگان خوب خدا گره مي‌زنيم

 

ودرآخرمؤمنان‌وپيروان‌آنها:و سلام سوم به جميع مسلمين است.

 


مطالب مشابه :


درست کردن موها برای رفتن به مهمانی

آموزش می دهد زمانیکه به یک مهمانی دعوت می شوید موهایتان را چگونه درست سر و کار دارید




مقاله ی در مورد نماز

اگر درست بفهمد كسى كه فريب امروز و فردا كردن نفس و ولي كسي كه موي جلوي سر او به




تقویت ریش در (چین ، هندوستان ، ایران ، مصر و آمریکای جنوبی)

پر مويي در زنان و درمان آن، مو خوره، چگونگي فر كردن و و به جلوي سر مـوي سـر را




مطالبی درباره ی نماز

اگر درست بفهمد كسى كه فريب امروز و فردا كردن نفس و ولي كسي كه موي جلوي سر او به




نماز

اگر درست بفهمد كسى كه فريب امروز و فردا كردن نفس و ولي كسي كه موي جلوي سر او به




روش63- پیوند پوست و مو

و به جلوي سر تار مو درست مانندحالت طبيعي موي موجود سر و مشخص كردن




خواص روغن های درمانی ونحویه روغن گیری

روغن‏مالى كردن موى سر با روغن نمود در جلوى گوش مورد احتياج درست كنيد




نگاه دزدكي از پشت پرده آرايشگاه هاي زنانه

گروه سه نفره كاشفان فروتن موي زائد، راه زياد، سر درست كردن پستيش و كلاه




برچسب :