طهران مهرجويي، بداهه‌اي تصويري

تاريخ خبر: چهارشنبه یکم اردبیهشت 1389- 6جمادی الاول 1431- 21آوریل 2010 - شماره 24730


طهران مهرجويي، بداهه‌اي تصويري


در موسيقي اين سرزمين، يكي از زيباترين نوع اجراها، اجراي في‌البداهه موسيقي است كه نشانگر تبحر و چيره‌دستي نوازنده و تسلط خواننده بر شعر و موسيقي است.

در موسيقي بداهه‌پردازي (چه نوازي و چه آوازي)، نكته مهم، اجرايي است هماهنگ با شرايط مجلس موسيقي و اين حس آني باعث مي‌شود كه كنسرت داراي «آن» باشد و ارتباط حسي خوبي با شنونده موسيقي برقرار كند.

به‌هرحال پس از ثبت آثار گرانقدري در موسيقي بداهه، سينماي ايران نيز با ساخت فيلم «طهران» اثر داريوش مهرجويي، نقطه عطفي را در ساخت يك بداهه سينمايي رقم زده است. طهران بخشي از مجموعه سينمايي «طهران ـ تهران» است كه، كتايون امير ابراهيمي، پانته‌آ بهرام، رحمان حسيني، فريده سپاه منصور، مينو صابري و اردشير كاظمي، پرويز نوري و يكي از برادران جهانگرد معروف با نام خانوادگي اميدوار، در آن بازي كرده‌اند.

شتابزدگي فيلمبردار در ثبت تصويري پلان‌ها و سكانس، رها شدن خط فرضي توسط كارگردان و از همه جالب‌تر دو اسم متفاوت «مهدي و مجيد» براي بازيگر نقش مقابل پانته‌آ بهرام، اين بداهه را دچار نقصان كرده است.

داستان فيلم، رويكرد ساده‌اي دارد. اما اين سادگي در تهران امروز كه صدا به صدا نمي‌رسد، پر از يادآوري شيرين نوستالژي‌ها است.

خانواده‌اي در لحظه تحويل سال از ترس آوار شدن سقف خانه، سفره هفت‌سين را رها مي کنند و به پيشنهاد يكي از فرزندان عازم يك سفر درون‌شهري مي‌شوند.

از قضا اتوبوس‌هاي گردشگري رايگان حركت كرده‌اند و آنها به اشتباه سوار اتوبوس تهران‌گردي يك گروه سالمند زنده‌دل مي‌شوند.

داريوش مهرجويي، كارگردان اين بداهه تصويري، اگرچه شايد بدون فيلمنامه‌اي حساب شده بر ميدان لوكيشن‌هاي معين شهرداري تاخته است، اما رنگ و لعاب حس صميمي او هرگز رنگ نباخته و باز هم مي‌توان سينماي مهرجويي را در كليت اين اثر مشاهده كرد.

نكته ديگري كه در گردش دستجمعي اين افراد كهنسال با همراهي خانواده چهار نفره در تهران به عنوان يك اثر سفارشي به عنوان نقيصه به چشم مي‌آيد، زيرنويس‌هاي نامتعادل در مكان‌ها و ابنيه مشخص در فيلم است. مثلاً در زيرنويس كاخ گلستان 1291 هجري قمري را مشاهده مي‌كنيم ولي اثري از تطابق تاريخ با آنچه اكنون مرسوم است (هجري شمسي) نه فقط انجام نشده است بلكه از زبان بازيگران سال 1915 ميلادي شنيده مي‌شود!

اما بياييد به احترام مهرجويي، زيبايي‌هاي اين بداهه تصويري را مرور كنيم.

در لحظه ريزش سقف به دليل بارش شديد باران و در لحظه اعلام تحويل سال، ترانه «بوي بارون» شنيده مي‌شود و در امتداد ترك خوردن سقف خانه، مرد زير آواز مي‌زند و آوازي از استاد شجريان سر مي‌دهد!

حال بگذريم از تناسب سقف با ديوارهاي قطور يك خانه قديمي كه به شهادت بازيگر فيلم در سكانس‌هاي پاياني، نظير چنين خانه‌هايي در اروپا با چند بار بازسازي مي‌توانند تا 300 سال عمر كنند.

و باز هم بگذريم كه احتمال شكافتن سقف و آوار شدن آن، خيلي سخت از چشم اعضاي خانواده‌هاي امروزي به دور مي‌ماند.

و سرانجام باز هم بگذريم كه در سرسراي اين منزل قديمي، حداقل دو اتاق خواب ديگر وجود دارد كه در فيلم اعلام نشد كه چرا خانواده، در وسط حياط، به ادامه حيات مي‌پردازند!

و اما در بين افراد كهنسال تور خصوصي تهران‌گردي، زوجي عاشقانه به واسطه كاراكتر پانته‌آ بهرام و همسرش، مشاعره مي‌كنند و اين دو چون نمي‌توانند اشعار را كامل بيان كنند، موجب خنده تلخ تماشاگر مي‌شوند، خنده‌اي كه بيشتر متوجه خود تماشاگر است. كداميك از تماشاگران فيلم طهران، اپيزود نخست طهران ـ تهران، مي‌توانند مغازله و مشاعره‌اي چنين زيبا اجرا كنند.

اگرچه اين حرمان و اندوه با تب ترك عادات قديمي ايرانيان، توسط مهرجويي بزرگنمايي نمي‌شود، ولي داستان شال گردن‌ خاكستري (رايج است كه مي‌گويند پا به سن گذاشته‌ها بايد رنگ سنگين استفاده كنند) و انتظار پيرمرد براي انداختن شال‌گردن سفيد بر دوش و قهر و آشتي اين زوج «چندين بهار ديده» از نظر خيلي از علاقه‌مندان سينماي مهرجويي، چشم‌نواز درآمده است.

اگر فيلم «دختردايي گمشده» با بازي زنده‌ياد خسروشكيبايي به خاطر جلوه‌هاي بصري در تدوين به تعريف بداهه نزديك نشده است، ولي فيلم «طهران» مهرجويي، به خاطر تمهيدات شهرداري تهران و فيلمنامه‌اي سفري، مجبور به بداهه بوده است.

به‌هرحال، معرفي برج ميلاد به عنوان برجي بلند در تهران، اگرچه بايسته فيلم سفارش شهرداري بود، ولي در فيلم مهرجويي در كنار صحنه‌هاي مشاركت اهالي خانه سالمندان در بازسازي خانه آقاي «مهدي، مجيد» و رنگ زيباي آجرهاي بهمني، گرماي خوش‌رنگ و سرخي را به فيلم اعطا كرده است.

كوتاه سخن اينكه اگر تاريخچه تهران را كه در فيلم بازگو شد گزارشي از علم تاريخ بدانيم و رحم و شفقت را كه اين روزها كيميا شده است جزئي از عرصه مخيلات و روياها بناميم، مي‌توان اثر مهرجويي را حتي يك بداهه علمي ـ تخيلي ناميد.

بخش دوم كه «سيم آخر» نام دارد، در شناسنامه خود، مهدي كرم‌پور را به عنوان كارگردان قبول كرده است.

داستان اگرچه شباهتي به «گربه‌هاي ايراني» مشهور دارد، اما هيچ سنخيتي در نوع روايت، ساختار و بازيگري با آن ندارد.

يك گروه نوازنده راك در شب برگزاري كنسرت، با لغو برنامه مواجه مي‌شوند. سوءتفاهم مأمور لغو كننده اين كنسرت موسيقي با افراد گروه با بازي مجيد جوزاني كه يكي از نوازندگان را به گود زورخانه مي‌برد، يكي از لحظات كميك ناخواسته فيلم است.

اما از حق نگذريم ترانه انديشه فولادوند در فيلم با نقش‌آفريني سروش صحت و نوازندگي گروه رضا يزداني توانسته است كليپي قابل قبولي را به نمايش بگذارد.

فيلم آنچنان از روايتگري رنج مي‌برد كه حتي حادثه تصادف خياباني يكي از كاراكترهاي فيلم كه مي‌تواند براي تماشاگر سينما سهمگين و تلخ به حساب آيد، حسي متفاوت به‌وجود مي‌آورد. چرا كه تماشاگر، لحظه‌شماري مي‌كند آخر فيلم سريع‌تر فرابرسد و كليپ را مشاهده كند!

جاي اميدواري دارد كارگردان «سيم آخر» بتواند با تجربه معنوي و مالي به‌دست آمده، فيلمي قابل دفاع بسازد.

*هومن ظريف

codex37x

page25
 


مطالب مشابه :


ليست تعاوني هاي كشاورزي كشور

آدرس مديرعامل تلفن فاكس كد نام استان تبريز، خ آزادي،خيابان دكتر موحدي 3339717 3339717 مينو




طهران مهرجويي، بداهه‌اي تصويري

دكتر موحدي امير ابراهيمي، پانته‌آ بهرام، رحمان حسيني، فريده سپاه منصور، مينو صابري و




برچسب :