جنگل پیمایی شاهرود به الستان در استان گلستان انجام شد

با سلام

نفرات : سیدجواد ، عباس ، اکبر ، محسن ، حمید ،علی ، جابر یوسفلو و من
راهنما : مسعود ذوالفقاری از شاهرود

DSC058%20%2828%29.jpg

ساعت ۳۰/۲۳ چهارشنبه ۱۲ خرداد ۸۹ حرکت ما از پارکینگ بیهقی در میدان آرژانتین با اتوبوس رویال سفر آغاز شد . ساعت ۶ صبح به دفتر سیر و سفر در شهر شاهرود رسیدیم ، طبق هماهنگی با آقای حسینی در شاهرود با یک مینی بوس در ساعت ۳۰/۶ صبح روز پنجشنبه ۱۳ خرداد ۸۹ به سمت روستای ابر حرکت کردیم آقای حسینی با یک گروه کرمانی همراه شد  و ما با راهنمایی آقای مسعود ذوالفقاری راهمان را از تپه های روستای ابر به سمت آبشار شرشر آغاز کردیم .
مینی بوس از طریق جاده شاهرود به آزاد شهر حرکت کرد ، پس از حدود ۲۵ کیلومتر به محلی به نام چارطاق پرو رسیديم و جاده سمت چپ به طرف مقبره شیخ ابوالحسن خرقانی را در پیش گرفتیم . ساعت ۷ صبح از کنار مقبره شیخ ابوالحسن خرقانی عبور می کنیم ، منطقه ایی ییلاقی با انبوهی از درختان زرد آلو . از کنار مقبره به بعد جاد ه خاکی شروع می شود ، البته جاده نسبتاً هموار است و این جاده بیش از۲۰ دقیقه امتداد ندارد ، که باز هم جاده آسفالته می شود ، مسیر منطقه قلعه خرقان یک مسیر میان بر برای رفتن به روستای ابر می باشد ،  این جاده آسفالته مستقیماً از جاده شاهرود به آزاد شهر منشعب می شود .

یه راه شناسی این جاده اینه که در مسیر همیشه شما دکل های فشار قوی برق رو در دیدرس داريد ، این دکل های برق از نیروگاه نکا به سمت شاهرود کشیده شده است .
ساعت ۳۰/۷ به منطقه قرق شده می رسیم که با تابلو کوچک و سیم خاردار اطراف آن مشخص می باشد . از این منطقه به بعد درختان تراکم بیشتری یافته و جنگل آغاز می گردد .بعد از منطقه قرق حدود ۱۰ دقیقه جاده سمت راست (شرق)رفته و در همانجا پیدا روی ما آغاز می گردد ، ما از روستای ابر عبور نکردیم ولی از منطقه ایی که روستای ابر در آن قرار داد عبور کردیم .
ساعت ۴۰/۷ جنگل نوردی آغاز می گردد . در ساعت ۱۵/۱۱ صبح به یک آبشار زیبا به نام آبشار آلوچال یا آبشار شرشر می رسیم ، تحمل جایز نبود من و راهنمای برنامه تنی به آب زده و در زیر آبشار به شدت سرما را در وجودمون حس می کنیم .
همنوردانمان به استراحت در کنار آبشار مشغول می شوند و البته گرفتن عکس و فیلم از آبشار هم رونق یافته . نیم ساعت در کنار آبشار توقف داریم و راهمان را به سمت چشمه ترشو ادامه می دهیم .
در ساعت ۱۵/۱۳ به چشمه ترشو می رسیم ، چرا اسم این چشمه ترشو هست ، چون یک نوع گیاه به نام ترشک در کنار آن به وفور رشد می کند برای همین به آن چشمه ترشو می گویند .
از این چشمه اگه به سمت غرب نگاه کنید دکل ها دیده می شوند و در تپه های روبرویی ( در غرب ) جاده شاهرود به علی آباد کتول دیده را خواهيد ديد .
مسیرحرکت ما به سمت غرب ادامه می یابد و به محل تقاطع جاده شاهرودبه علی آباد کتول در ارتفاعاتی می رسیم که به قلعه چه ( قله کوچک ) معروف است. از شاهرود توسط ماشین به این محل زیاد می آیند و اردوهای مختلف نیز در همین مکان برگزار می گردد . یک سرویس بهداشتی مناسب در این مکان ساخته شده و محل هایی برای کمپینگ و چادر زنی وجود دارد .
مسیر طی شده دشوار بود ، هم پایین آمدن با شیب تند همراه بود و هم بالاکشیدن از دره با شیب زیاد همراه بود ، کوله های ما هم سنگین ،در این مکان مشکلی برای زانوی جابر پیش آمد که مجبور به بازگشت شد و ما مسیر را ازیک دره با شیب بسیار تند و خطرناک در پیش گرفتیم . خدا رحم کرد برای بچه مشکلی پیش نیامد . پس از بیرون آمدن از دره با طی مسافت طولانی در حالی که هیچ رمقی در زانوها نمانده بود به محل شب مانی رسیدیم و چادر زدیم ، جای صافی خوبی نداشت و اجباراً زیر چادرهایمان کمی شیب داشت و با پوشش گیاهی بلند کمی لغزنده بود .
سه چادر دونفره بر پا کردیم و دو نفر از ۸ نفر در بیرون چادر خوابیدند ، دوستانی که کیسه خواب به همراه نداشتند سرمای جنگل را حسابی نوش جان کردند .

روز جمعه ۱۴ خرداد ۸۹
ساعت ۸ صبح پس از جمع آوری وسایل و خوردن صبحانه به سمت غرب به منطقه غیر جنگلی و مرتعی وارد شدیم ، تنوع پوشش گیاهی در این منطقه بیداد می کنه و اکثر قسمت های آن با سیم خاردار قرق شده است به همین خاطر ارتفاع گیاهان تا زانوها هم می رسه .
در ساعت ۱۵/۹ به محل دشت مانند رسیدیم ، سمت جنوب این مکان قله بیدر و دره پایین دست آن بنام "بروم بروم " معروف است . حدود ۴۵ دقیقه از محل کمپ حرکت کرده بودیم که به محل رویش قارچ های خوراکی رسیدیم ، جاتون خالی حسابی قارچ چیدیم و ابتدا از هول خام خام شروع کردیم به قارچ خوردن ولی چون مقدارش زیاد شد قرار شد مقداری جمع کنیم و کباب قارچ بخوریم ، آی چه حالی داد ، جای دقیق اونو نمی گم که می ترسم نسل قارچ از اونجا هم به تاریخ بپیونده ( شوخی بود به دل نگیر )

 در ساعت ده و نيم صبح  به محلی به نام سلطان میدان رسیدیم ، جایی که زمانی شکارگاه سلاطين بوده است ، منطقه ایی دشت مانند که به سلطان میدان اصلی و سلطان میدان کوچک نامگذاری شده است که در سلطان میدان یک آرام ( به گوسفند سرا می گن آرام ) وجود داره که از مسیر شاهرود با خودروهای کمک دار می شود به این مکان آمد و گوسفند داران با وسیله نقلیه به این مکان تردد می نمایند .
ما در آرام اقای سید اسماعیل حسینی توقف کردیم ، بدلیل میهمان نوازی ایشون که ساکن علی آباد کتول می باشند جا دارد که ازاو تشکر نمایم که کل گروه را با دوغ مشتی و تولید خودشون پذیرایی کردند به قدری خورده بودم که حرکت برایمان کمی مشکل شده بود ، البته سر شیر خشک شده هم برای اولین بار در اینجا خوردم ، بازم می گم جاتون خالی
در جنوب سلطان میدان قله بیدر، سمت شمال کتل علی ملک ، پشت علی ملک قله یخوم قرار دارد ، در کنار علی ملک دره پلنگاران وقله ایی به همین نام قرار دارد .
در سلطان میدان کوچک هم یک آرام ( همان گوسفند سرا ) قرار داره که در نزدیک اون توقف کرده و از محل آرام به سمت رودخانه کم آبی سرازیر شدیم . آبریزش این رودخان و سایر رود خانه به سمت شمال و دریای خزر می باشد .ساعت ۵۰/۱۰ به فیک چشمه رسیدیم ، البته توقف نداشتیم .

ساعت ۲۵/۱۶ به آرام نی لته رسیدیم ، آرام متعلق به آقای رمضان دنکوب و پسر و برادر و برادر زاده اش بود . خیلی گرم و صمیمی از ما پذیرایی کردند ، آدم بعضی موقع که این محبت ها را می بیند تازه یادش می آد که انسان ها بسیار مهربان هستند و هر چند مشکلات بر سر آنها خراب می شود ولی مهر و محبت خود را ابراز می دارند .
این منطقه مراتع بسیار غنی و مستعدی دارد که متاسفانه به گفته این عزیزان با سوء مدیریت مدیران میانی در سازمان جنگل ها و مراتع تعداد گوسفندان به شدت کاهش یافته است و مراتع بدون گوسفند فقط حسرت و رزق و روزی دامپروران را به دنبال داشته است . شاید بررسی این مشکلات توسط نهاد های قانونی و رسیدگی به آن بتواند گره ایی از مشکلاتشان باز نماید.
در اینجا تصمیم می گیریم که برنامه جنگل پیمایی را دو روزه تمام کنیم ، مشکلات ترافیکی جاده و نگرانی از نبودن وسیله بازگشت ما را به این تصمیم واداشت که البته فشار زیادی را تحمل کردیم تا بتوانیم خود را به روستای الستان فاضل اباد در گرگان برسانیم .
حرکت خیلی دشوار شده بود کوله هایمان سنگین  و سنگین تر می نمود ، کم کردن ارتفاع ۱۰۰۰ متری برایمان فوق العاده دشوار شده بود ، پیمودن مسیر جنگل در شب با نور چراغ هدلایت تجربه جالب و خطرناکی برایمان بود ، بوته ها و درختان خار دار ، مسیرهای پرتگاهی در کنار رودخانه که هر آن احتمال سقوط به رودخانه از ارتفاعی زیاد را بوجود آورده بود ، گذر ازمسیر رودخانه از چپ به راست و  راست به چپ آن و تکرار زیاد آن خیلی هیجان انگیز و در عین حال خطر آفرین بود .
پایان جنگل پیمایی ما در روستای الستان ساعت ۲۲ روز جمعه ۱۴ خرداد ۸۹بود ، آنجا هم وسیله نبود به اجبار اکبر رفت فاضل آباد و با دو خودروی سواری بازگشت و ما در ساعت ۱۵/۲۳ روستای الستان را به سمت گرگان ترک کردیم .
ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز شنبه سوار اتوبوس شده به سمت تهران حرکت کردیم و در ساعت ۳۰/۷ در ترمینال شرق تهران از اتوبوس پیاده شدیم و پایان برنامه .

عكس از : جابر

عکس ها رو بعداً قرار می دم


مطالب مشابه :


ثبت نام سفر گاوبانگی در پارک ملی گلستان 92

- ساعت و محل گردهم آیی شروع سفر ۲۲:۴۵ ترمینال بیهقی، شرکت اتوبوس vip رویال سفر از تهران




افتتاح وب سایت نمایشگاه اتوبوس بیهقی

خرید اینترنتی بلیط اتوبوس شرکت آسیاسفر - افتتاح وب سایت نمایشگاه اتوبوس بیهقی - خرید




سفر به مشهد

سفری دیگر - سفر به مشهد - نگاهی به اقصی نقاط ایران از زاویه ای دیگر - سفری دیگر




اسکانیامارال سی12 وی آی پی:

به بزرگترين گالري عکس اتوبوس در ايران خوش آمدید * * اینک پر بازدید ترین سایت اتوبوسی ایران و




نماهای اتوبوس وی آی پی (vip):

به بزرگترين گالري عکس اتوبوس در ايران خوش آمدید * * اینک پر بازدید ترین سایت اتوبوسی ایران و




جنگل پیمایی شاهرود به الستان در استان گلستان انجام شد

چهارشنبه ۱۲ خرداد ۸۹ حرکت ما از پارکینگ بیهقی در میدان آرژانتین با اتوبوس رویال سفر آغاز




اتوبوسی در جاده موفقیت

،در عین حال نظم و انضباط خاصی هم به کار بردیم .بعدها به ترمینال بیهقی (رویال سفر




برچسب :