نهادهای اجتماعی

چگونگی ظهور نهادهای اجتماعی و نقش آن‌ها
چرا بی منطقی از رفتارهای رایج است؟بسیاری از مردم هنگامی که بحث از مراسم ازدواج به میان می‌آید خودرا طرفدار مراسم کم‌خرج ومهرییه پایین معرفی می‌کنند؛ اما هنگامی که نوبت به دختر خودشان می‌رسد همانگونه عمل می‌کنند که جامعه می‌پسندد و فعلشان را نیز به ضرب‌المثل معروف "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو" می‌آرایند. آیا چنین رفتار دوگانه‌ای را باید ناشی از دورویی دانست و یا انگیزه‌ی دیگری در میان است؟آیا در مراسم ازدواج، روابط اجتماعی ، مراسم ترحیم و بسیاری دیگر از كنش های اجتماعی شاهد رفتار های دوگانه و غیر قابل توجیه نیستیم؟ چرا مراسم ازدواج وعزاداری پر سر وصدا است و برای همسایگان مزاحمت زا؟ آیا مراسم عروس كِشی، یعنی راه انداختن كاروان اتومبیل در خیابانها كار كرد قابل توجیه دارد؟ آیا كار كرد اینگونه رفتار هارا می توان تبیین كرد؟ چرا موعظه و سفارش و ممنوعیت قانونی نیز نمی تواند مانع این رفتار ها شود؟ ...در مثال دیگری، تقریبا همگان متفق‌القول‌اند که برگزاری مراسم ختم در خانه‌ متوفی که در ایران گاهی به‌صورت افراطی در‌می‌آید، بار مضاعفی برای بازماندگان است. ناراحتی از دست دادن عزیزی و تحمل هزینه های گزاف بر سر آن. اما کمتر پیش می‌آید خانواده‌ای با از دست دادن عزیزی چنین مراسمی را برگزار نکند و خود را در معرض حرف و سخن دیگران قرار دهد. نکته جالب آنجاست که هرچه فرد متوفی از حسن شهرت بیشتری برخوردار باشد سعی بر آنست که مجلس "آبرومندانه و سنگین"تری برگزار شود.اگر به رفتار روزمره‌مان مراجعه کنیم بسیاری از رفتارها را خواهیم یافت که دلیل قانع‌کننده‌ای برای انجامشان نیست و جز به مدد عرف قابل توجیه نیستند. نوع لباس پوشیدن، استاندارد های ادب و نزاکت و مقبول عام بودن، و بسیاری از رفتارهای دیگر در این زمره قرار می‌گیرند. براستی چه عاملی ما را وا می‌دارد که انتخاب‌هایمان را در محدوده‌ی عرف اجتماعی انجام دهیم؟ آیا چنین انتخاب‌هایی را می‌توان در چارچوب رفتار عقلایی آحاد اقتصادی گنجاند؟ آیا این رفتارها در راستای بیشینه کردن مطلوبیت است و یا بسیاری از آن‌ها علیرغم اینكه نا مطلوب است و نارضایتی به همراه دارد باز هم اتخاذ می شود؟آنچه كه اجبار را فرا راه ما قرار می دهد
عرف و فرهنگ اجتماعی را می‌توان همانند قاعده‌ای دانست که مردم، آن را به عنوان یک قید پذیرفته و در تصمیم‌گیری‌شان دخیل می‌کنند. اگر یادگیری بشر را متأثر از تجربیات او در طول زمان بدانیم، فرهنگ اجتماعی به مثابه فیلتری خواهد بود که تجربیات بشر از آن می‌گذرد. به بیان دیگر، تفسیر بشر از جهان بر اساس قواعدیست که در جامعه‌ و در غالب فرهنگ، سنت، دین، و مانند آن‌ها آموخته‌است و مدل‌ ذهنی و طرز تفکر خود را بر اساس آن شکل داده‌است. به این قواعد "نهاد[۱]" گفته می‌شود؛ "نهادها محدودیت‌هایی هستند که توسط بشر ایجاد شده و تعاملات انسانی را شکل می‌دهند." هنگامی که بحث نهادها‌ به میان می‌آید، ناگزیر از چارچوب سنتی اقتصاد نئوکلاسیک[۲] خارج شده و وارد دنیایی ‌می‌شویم که به آحاد اقتصادی اختیار تام نمی‌دهد تا هر گونه که خواستند انتخاب کرده و مطلوبیتشان را ماکزیمم کنند؛ مبحث نهادها به ما می‌آموزد که بشر در دنیای واقعی خواه و ناخواه با قیودی مواجه است که توسط خود او و یا پیشینیانش در طول زمان وضع شده‌اند و دامنه‌ی انتخاب‌های وی را محدود می‌کنند. بدیهی است که این قیود بشری، ربطی به قید بودجه که مبین محددیت منابع است ندارد. به طور سنتی حیطه علم اقتصاد به آنجا كه بحث انتخاب آزادانه آحاد اقتصاد مقدور است، مانند بحث تولید، مصرف و مبادله بازاری، محدود می شد. آنجا كه بحث تحمیل قیود پیرامونی و اجبار اجتماعی مطرح بود به حیطه جامعه شناسی مربوط می گردید. طی چند دهه اخیر این حیطه نیز مورد توجه و بر رسی اقتصاددانان قرار گرفته و دست آورد های قابل توجهی فرا دست آمده است. یكی از این حیطه های مطالعه "نهاد ها" و دلیل ظهور و تداوم آنها است.مبحث نهادها که با جایزه‌ی نوبل داگلاس نورث (۱۹۹۳) وارد مرحله‌ای از بلوغ شد، این امکان را می‌دهد تا پدیده هائی را توضیح دهیم كه با نظریه عقلانیت صرف قابل توجثه نیست. این نظریه جدید دید گاه صرف نظری دنیای ارو-دبرو[۳]، را با رفتارهای واقعی بشر نزدیكتر می كند. رفتارهایی از قبیل اسطوره‌سازی، دگماتیسم، ایدئولوژی و سنت، ایجاد نظامهای ارزشی، حقوقی و حكومتی را که توجیهی عقلانی برایشان متصور نیست می‌توان در چارچوب مبحث نهادها توضیح داد.ظهور نهادها را می‌توان از دو منظر مورد بررسی قرارداد. منظر اول، بحث هزینه مبادله[۵] است و اینکه چگونه ظهور نهادها منحر به کاهش و یا جایگزینی آن می‌شود؛ و منظر دوم، باز‌ی‌های تعاملی-اجتماعی[۶] است که منجر به ظهور نهادها می‌گردد. به این معنی كه وجود هزینه مبادله منجر به ایجاد نهاد ها می شود و نهاد ها نیز گرچه بعضی هزینه های مبادله را كاهش می دهند لكن خود نوعی هزینه مبادله را جایگزین می كنند به نحوی كه در مجموع بهبود رفاهی ایجاد می شود. دیگر اینكه كنش های اجتماعی و بهره مندی متقابل نهاد ها را ئی اجاد میكنند كه قاعده ایجاد آنها مشابه نتیجه یك بازی تعاونی است.هزینه مبادله و ایجاد نهاد ها
بر خلاف تصور رایج آنچه در اقتصاد به عنوان هزینه مبادله شناخته می شود عبارت است از هزینه اقتصادی (شامل هزینه فرصت، هزینه وقت و سایر هزینه های) عقد قراداد ها و تضمین اجرای آنها خواه قرار داد صریح یا ضمنی باشد. فرض کنید شما می‌خواهید منزلی خریداری کنید. آیا هزینه‌ای که برای این کار متحمل می شوید تنها شامل قیمت مسکن می‌شود؟ شما ناچارید برای عقد قرارداد هزینه‌ی محضر را نیز پرداخت کنید؟ پیش از آن هنگام نوشتن قولنامه ناگزیر خواهید بود با اعتماد به بنگاه مسکن، چک یا سفته‌ای نزد وی به امانت بگذارید تا در موعد تحویل کلید منزل، با گرفتن مابقی پول، چک و سفته را نیز به شما تحویل دهد. سوال اول: چرا دو فرد خریدار و فروشنده بنگاه مسکن را امین قرار داده و به جای آن، چک و سفته را مستقیما رد و بدل نمی‌کنند تا هزینه‌های مربوط به ثبت قولنامه در بنگاه را نیز پرداخت نکنند؟ سوال دوم: اگر به هر دلیل فروشنده از تحویل منزل سر باز زند هزینه دادگاه برای باز پس‌گیری پول اولیه‌ای که در قولنامه ثبت شده چقدر خواهد بود؟"هزینه مبادله شامل هزینه‌ی عقد قرارداد و اعمال آن است." هزینه‌ای که برای ثبت سند پرداخت می‌شود (هزینه عقد قرارداد) و هزینه‌های احتمالی دادگاه (هزینه اعمال قرارداد) مصادیقی از هزینه مبادله خواهند بود. بدیهی است که هر چه هزینه‌ی مبادله بالاتر باشد تمایل افراد به شرکت در مبادله و در نتیجه احتمال شکل‌گیری بازار کمتر خواهد بود. مثلا اگر شما به حسب اتفاق شنیده باشید که فروشنده فردی دغل‌باز است، احتمالا با او وارد معامله نمی‌شوید. از سوی دیگر، اگر در جامعه‌ای هزینه‌ی ثبت سند و یا هزینه‌ی اعاده‌ی حق در دادگاه (که شامل هزینه فرصت شاکی و خوانده هم می‌شود) آنقدر بالا باشد که ریسک مبادله را بالا ببرد افراد وارد معامله نمی‌شوند و بازار شکل نمی‌گیرد.یکی از کارکرد‌‌های نهادها، کاهش هزینه‌ی مبادله است؛ هر چند که خود آنها نیز می‌توانند عاملی برای ایجاد هزینه مبادله باشند. در مثال بالا، فروشنده و خریدار به آن دلیل به بنگاه مسکن اعتماد می‌کنند و چک و سفته‌شان را نزد وی به امانت می‌گذارند زیرا احتمالا، فرد بنگاه‌دار در محل شناخته‌ شده‌ بوده و سرمایه‌ی انسانی و فیزیکی خود را به کسب و کارش وارد کرده‌است و برای حفظ این سرمایه‌ها دغل‌بازی نخواهد کرد. اعتماد به بنگاه مسکن نهادی به شمار می‌رود که برای کاستن از هزینه‌ی مبادله بوجود آمده‌است (هرچند که خود می‌تواند هزینه مبادله را بالا ببرد زیرا دو طرف معامله ناگزیرند هزینه بنگاه را نیز متحمل شوند).در مثال مراسم ازدواج نیز که در ابتدای نوشته آمد، هزینه مبادله‌ی بالایی که ازدواج برای دو فرد (و بخصوص برای خانم‌ها ) در بر دارد، موجب می‌شود تا برای کاستن از آن، نهادهایی شکل گیرد. هدف از پیدایش این نهادها که قواعد رفتاری خانواده‌ها را هنگام ازدواج شکل می‌دهند آنست که میزان پایبندی دو طرف را به زندگی مشترک آینده بسنجند. آیا داماد حاضر است به خاطر این ازدواج از پول که عزیزترین دارایی‌اش به شمار می‌رود بگذرد و مراسم باشکوهی برگزار کند؟ این خود نشان دهنده تعهد عملی به حفظ پیوند زناشوئی در آینده است. آیا وی حاضر است با قبول مهریه‌ای سنگین، پیشاپیش پایبندی خود را به همسر آینده‌ نشان دهد؟ علاوه بر این ایجاد هزینه مرده (مانند ریخت و پاش های بی پروا در كلیه مراحل خواستگاری تا ازدواج) در این نهاد سبب می شود كه دو طرف (بخصوص مرد) تمایل كمتری به تكرار این معامله داشته باشد، و این نیز می تواند كمكی به تداوم پیوند ازدواج تلقی شود.واقعیت آنست که زندگی اجتماعی ایرانیان در نهاد خانواده شکل می‌گیرد. محدود بودن کانال‌های ارتباطی با جامعه که بخصوص برای بانوان بارزتر است، موجب شده تا کسانی که به هر دلیل از خانواده‌ی خود جدا شده‌اند و یا خانواده‌ای ندارند، از بخش عظیمی از زندگی اجتماعی باز بمانند هزینه‌ی گزاف عاطفی و روانی را علاوه بر هزینه مادی متحمل شوند. به دلیل چنین هزینه‌ی بالایی که در صورت از هم پاشیدگی خانواده (بخصوص برای بانوان) متصور است، مراسم پرخرج و غیرضروری ازدواج به مثابه‌ی نهادی برای کاستن از احتمال از هم پاشیدگی بوجود آمده‌است.یکی از نقدهای اساسی‌ که طرفداران مکتب نهادگرایی جدید[۷] به نئوکلاسیک‌ها وارد می‌کنند نادیده‌ گرفتن هزینه‌ مبادله است. دنیای ارو-دبرو را نیز می‌توان با توضیحات فوق دنیایی نظری دانست زیرا شرط برابری قیمت با مینیمم هزینه متوسط که در بازار رقابت کامل ارو-دبرو و در تعادل بلندمدت حاصل می‌شود با فرض صفر بودن هزینه مبادله بدست آمده و در سطح تکنولوژی کنونی نمی‌توان هیچ بازاری با هزینه‌ی مبادله‌‌ی صفر یافت. مطالعه‌ای در سال ۱۹۷۰ و در کشور ایالات متحده نشان داده‌است که در حدود ۴۵% از تولید ناخالص داخلی این کشور شامل انواع هزینه مبادله می‌شود. هرچند که این ارقام با پیشرفت تکنولوژی رو به کاهش نهاده‌اند اما در بهترین حالات نیز به صفر نرسیده‌اند.گفتنی است مراد از تکنولوژی در مبحث هزینه مبادله الزامآ پیشرفت فنی كار خانه ای نیست. به عنوان نمونه، در مثال هزینه مبادله‌ی ازدواج، هر چه حضور بانوان در عرصه‌های اجتماعی پررنگ‌تر باشد(عرضه اشتغال، كسب و كار، فرهنگ، ورزش، مشاركت...) هزینه‌ی از بین رفتن زندگی خانوادگی ایشان کمتر خواهد بود. در این مورد ساز و كار های افزایش حضور بانوان در اجتماع نوعی از پیشرفت تکنولوژی به‌شمار می‌رود. بنا بر این تا مادام كه آن هزینه اجتماعی وجود دارد این نهاد های پر پزینه و پر دردسر وجود دارد و برای بر طرف كردن آن بهبود تكنولژی ها ی خاص آن حیطه لازم است و پند و اندرز نیز كار گشا نیست..بازی‌های تعاملی اجتماعی و ایجاد نهاد ها
بسیاری از نهادهای اجتماعی را می‌توان راه‌حل‌های پایداری دانست که برای بازی‌های تکرار شونده یافت شده‌اند و در طول زمان توسط بازیگران اجرا شده و بصورت یک نهاد درآمده‌اند. بسیاری از رفتارهای بشر را می‌توان در قالب نظریه‌ی بازی‌ها توضیح داد. برای مثال، رانندگانی که به چهار‌راهی بدون چراغ راهنما و پلیس می‌رسند و هر یک تلاش می‌کنند تا زودتر از آن چهار راه بگذرند، در نهایت گرفتار قفل شدن مسیرها شده و به نوعی دچار معمای زندانی[vii] می‌شوند. رفتار وزرایی که برای تخصیص بودجه بیشتر به وزارت مطبوعشان، هریک تلاش می‌کنند رقم درخواستی بیش از حد مورد نیازشان به دولت اعلام کنند نیز منجر به کسری بودجه دولت خواهد شد و تمامی ایشان را دچار تورم ناشی از کسری بودجه خواهد کرد. واضح است که با ایجاد تورم كه همین اقدام جمعی ایجاد می كند، ارزش حقیقی بودجه‌ای که هر وزارتخانه دریافت کرده کاسته شده و کل جامعه در معمای زندانی گرفتار شده‌اند.معمای زندانی را می‌توان در جدول زیر خلاصه کرد:اعتراف نکند / اعتراف کند / زندانی ب ـ زندانی الف(۰,۱۰) / (۲,۲) / اعتراف کند(۱,۱)/ (۱۰,۰) / اعتراف نکندفرض کنید دو زندانی که در ماجرای مشترکی گرفتار شده‌اند باید میان اعتراف کردن و نکردن یکی را انتخاب کنند. اگر هر دو اعتراف نکنند (کارای پاراتو) پلیس نمی‌تواند جرم هیچ‌یک را اثبات کند و مدت زندانی به یکسال کاهش می‌یابد. اما اگر یکی اعتراف کند و دیگری نکند، کسی که اعتراف کرده پاداش دریافت می‌کند و دیگری جریمه می‌شود. اعداد داخل پرانتز مدت حبس هریک را در چهار حالت متصور نشان می‌دهند. واضح است که استراتژی غالب برای زندانیان اعتراف کردن است در حالیکه اگر بازی تکرار شونده بود و هریک این اطمینان را داشت که دیگری اعتراف نمی‌کند (زیرا اگر فرد الف اعتراف کند در نوبت بعدی فرد ب اعتراف می‌کند و بازی در وضعیت معمای زندانی پایان خواهد یافت) جامعه می‌توانست به وضعیت کارای پاراتو دست یابد.در مورد بسیاری از بازی‌های اجتماعی می‌توان گفت که اگر تکرار شونده نباشد حل آنها از نوع معمای زندانی خواهد بود. برای مثال، مهاجرت مردم از روستا به شهر موجب می‌شود تا ایشان در محیطی قرار بگیرند که اطرافیانشان را نمی‌شناسند. بنابراین بسیاری از کارهایی را که پیشتر در روستا به دلیل شناخت اطرافیان انجام نمی‌داده‌اند مرتکب می‌شوند. در حالت حدی می‌توان معمای زندانی را اینگونه ترسیم کرد که اگر مردم از طریقی مطلع شوند که امروز آخرین روز دنیا خواهد بود، تمامی نظم‌هایی که امروز در اجتماع‌های بشر وجود دارد به ‌هم خواهد ریخت و هرج و مرج بوجود خواهد آمد. زیرا مردم می‌دانند که بازی تمام می‌شود و دلیلی برای ادامه دادن به توافقات جمعی از قبیل نظم، نزاکت، عرف و رعایت حقوق دیگران نخواهند داشت. بسیاری از قراردادهای اجتماعی که از نوع نهادهای توافقی هستند در واقع راه حل‌های هستند که در اثر تکرار پذیریِ بازیِ زندگی بوجود آمده‌اند و گرچه در بسیاری از این بازی‌ها، منافع افراد در تضاد با هم قرار می‌گیرد اما به دلیل همین تکرار پذیری به راه حل پایدار رسیده و تبدیل به بازی‌های همکارانه می‌‌شوند.بازی‌های همکارانه، در مورد بوجود آمدن ائتلافات مختلف میان گروه‌های مختلف جامعه بحث می‌کند. ائتلافات سیاسی، قانون مدنی، نظم، و حتی ادب اجتماعی را می‌توان راه‌حل تعادلی برای بازی‌های تعاملی دانست که بشر به مرور زمان به آن‌ها دست یافته‌است و تبدیل به نهاد شده‌اند. برای مثال، نهاد دموکراسی یا قاعده‌ی اکثریت آرا را می‌توان حل پایدار بازی‌ تعاملی جامعه دانست که برای توزیع مواهب شکل گرفته است. همچنین، قاعده‌ی تمام آرا که در واقع به هریک از شرکت‌کنندگان حق وتو می‌دهد را نیز می‌توان نهاد دیگری دانست که برای توزیع مواهب شکل گرفته‌است. چگونگی ظهور این نهاد‌ها بستگی کاملی به ارزش هریک از شرکت‌کنندگان در بازی (یا ائتلاف) دارد که توضیح بیشتر آن از مجال این نوشتار خارج استجمع بندی
گر فروض نئوکلاسیک را در مورد رفتار آحاد اقتصادی بپذیریم، قادر نخواهیم بود رفتارهای غیر عقلایی بشر را که در طول تاریخ همواره با او بوده‌اند توجیه کنیم. همچنین، در در دنیای ارو-دبرو امکان توضیح بسیاری پدیده‌ها از قبیل هزینه‌ی مبادله و چگونگی شکل‌گیری بازارها‌ و توسعه‌ی آنها وجود ندارد. مکتب نهادگرایی جدید دریچه نوینی به روی اقتصاددانان گشوده است تا مباحث فوق را در چارچوب علم اقتصاد و با بهره‌گیری از متدولوژی غنی این علم به وحیطه مدلسازی، پژوهش و آزمون قرار دهد.همچنین می‌توان گفت که هزینه مبادله و بازی‌های تعاملی دو منظر مهم در بحث عروج و ظهئر نهاد های اجتماعی هستندکه بوسیله‌ی آن‌ها می‌توان به بسیاری از مباحث از قبیل حقوق مالکیت، شکاف درآمدی بین کشورها و مدل‌های رشد، ائتلافات سیاسی، سازمان‌ها (اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، آموزشی) و نظانهای حقوقی و مانند آن‌ها پرداخت.بی شک، فهم نهادها و چگونگی ایجاد و تحول آن‌ها مبحث مهمی برای فهم بهتر رفتار آحاد اقتصادی (از منظر خرد) و رشد کشور (از منظر کلان) و تنظیم سیاستها و خط مشی های كار آمد خواهد بود.


مطالب مشابه :


چگونگی خرید ملک از قولنامه تا محضر ودریافت کلید.نوشتن قولنامه.

دفتر پیشخوان خدمات دولت تختی1067 - چگونگی خرید ملک از قولنامه تا محضر ودریافت کلید.نوشتن




نحوه خرید ملک از قولنامه تا محضر حتی تا تحویل کلید

وبلاگ دفتر اسناد رسمی 4 سبزوار - نحوه خرید ملک از قولنامه تا محضر حتی تا تحویل کلید - سردفتر




نحوه نوشتن قرارداد اجاره

دانستنی های قانون - نحوه نوشتن قرارداد اجاره - توصيه هايي براي نوشتن قراردادهاي اجاره




نمونه اجاره نامه + قرارداد اجاره + فرم اجاره

شهر من خلخال - نمونه اجاره نامه + قرارداد اجاره + فرم اجاره - برای استفاده بهتر از وبلاگ ، از




نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی

وبلاگ دفتر اسناد رسمی 4 سبزوار - نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی - سردفتر: غلامرضا لندرانی




نحوه نگارش وصیتنامه

قولنامه ماشین مدارك نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی جداول مالیاتی سال 1390-2011 چک از دید




نهادهای اجتماعی

در غالب فرهنگ، سنت، دین، و مانند آن‌ها آموخته‌است و مدل‌ ذهنی و طرز نوشتن قولنامه




برچسب :