ادمک (دل نوشته)

سلام آدمک عشق جدیدم تویی
حداقل تو یه روز نمیری
خوبه که به حرفام داری گوش میدی
بخوام دردو دل کنم کر نمیشی
هر جا بریم به خاطر من کوچیک نمیشی
مثل خودم تنهایی منو دست نمیندازی
بگو چه خبر
میخوای من جات بگم؟
خبرا خوب نیست میدونی یکم درد دیدم
فقط تو نبودش روزی چند بار رد میدم
همه یه جورین انگار روانی دیدن

حتی دوستامم دیگه از دم پیچیدن جز یکی عشق سایقمو میگم

یه وقت بهت بر نخوره خیلی دوسش داشتم

نمیدونم شاید واسش کم گذاشتم

اما مهم اینه تو جاش اومدی فقط تویی که عزیزم خوبی هامو دیدی

آدمک,اینها چی میگن فکر میکنن دیونه ام که باهات حرف میزنم

خودشون چپ و راست دارن حرف میپرن بهت حسودیشون میشه که ازت دم میزنم

یادش بخیرچقدر ازش خواهش کردم که بمونه خودمو عوض کردم

عادت های بدمو واسش ترک میکردم هر چی گفتم توی کتش نرفت که نرفت

نرفت , نرفت, نرفت از زندگیم بیرون

بد جوری دل عشق مارو برده بود خر ما از کره گی دم نداشت

فدای مرامت زنگ نزن به من دیگه داداش که بگی طرفت از اول تو رو دوست داشت

نوش جونت ما که حرفی نزدیم انقدر خوردیم از اینها که دیگه سیر شدیم

حس نمیشه مگه میشه خوب بشهچه شبهایی توی تنهایی با خودم حرف میزدم به این فکر که به چه بهانه ای بهت زنگ بزنم

صد بار میرفت دستم رو گوشی و اسمت یا پاکش میکردم بعد سیوش میکردم

یا مینوشتم اما ارسال نمیکردم ,چه خری بودم ,چه فازی داشتم

خانوم اون موقع با اقایی لالایی داشتن مارک لباساش شده جای رژ لبتبه خودت بیا اینا کیان دور برت دم از سادگی میزنی اما هفت خط بودی

خداییش ها با ما چند چند بودی میگن یا خودش بیاد یا نامش بیاد

اما قرار نبود با عشق جدیدش بیاد بخت ما رو بد خط نوشته خدا مثل اینکه

گله ای نیست ,شکر ,قسمت دیگه دست بالایی آخر قصه همینه

ادمک (دل نوشته)

مطالب مشابه :

لباس بچه آشور

سرهمی های جدید

هزینه ها

عشق از زبان بچه ها

ادمک (دل نوشته)

خرید لباس نی نی