گویش واداب وسنن استان زنجان

جشن ها Minimize left_pipe.gif
ver.gif

جشن ها و آداب و رسوم : جشن ها و آداب و رسوم مختلف در موارد گوناگون ، دارای نظم و قوانين خاصی هستند که همگان ملزم به رعایت آن ها هستند و این الزام یکی از اصلی ترین دلایل ماندگاری این سنت ها هستند . مراسم اعياد مذهبی و ملی ، مراسم عروسی و عزا ، نوع لباس پوشیدن و جشن های محلی از جمله مواردی هستند که دارای نظم خاصی بوده و جزو آداب و رسوم مردم استان زنجان به شمار می آیند. لازم به يادآوری است که آداب و رسوم ديرينه ، در بین اهالی استان ، در روستاها و شهرهای کوچک نسبت به شهرهای بزرگ تر بيش تر رعایت می شوند .
مراسم اعياد مذهبى : مراسم اعياد مذهبى که شامل: جشن ميلاد حضرت محمد (ص) ، جشن ميلاد حضرت فاطمه (س) (روز مادر) ، جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر) ، جشن های بزرگ نيمه شعبان ، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج ) ، مراسم های آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه ، جشن بزرگ عيد فطر و عيد قربان ، جشن بزرگ غدير خم و تعیین حضرت امام علی(ع) به جانشينی حضرت رسول الله(ص) ، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) می شود ؛ دراستان زنجان مانند ساير مناطق كشور انجام مى گیرد . در این روزها افراد با لباس هاى مرتب و تميز به ديدن بزرگ ترهای فامیل مى روند و عيد را تبريک مى گويند و هدایایی را دریافت می کنند. مراسم ويژه اعياد ملى و مذهبى با اصول و شيوه اى يكسان ولى به صورت محلى در مناطق مختلف استان انجام مى شود.
جشن حالا : كهن ترين جشن رايج در استان زنجان ، در منطقه انگوران جشن حالا نام دارد كه احتمال مى رود با آيين زرتشتى ارتباط داشته باشد . اين جشن كه در اوايل پاييز و پس از برداشت محصولات كشاورزى از كشت زارها و خرمن گاه ها برگزار می شود ، يک مهمانى مردانه است و هيچ زنی در آن حضور ندارد . اين جشن به نشانه شادى و سرور از جمع آوری محصول برپا مى شود .
مراسم ازدواج : مراسم ازدواج نیز در اين استان از اهميت زيادى برخوردار است و به طور كلى شامل دو نوع مراسم مى شود. نوع اول؛ همان شيوه ی خواستگارى معمولى است كه در تمام كشور رايج بوده و ترتيب آن به اين گونه است كه خانواده داماد براى خواستگارى به خانه عروس مى روند . در اين منطقه پس از صحبت هاى اوليه و توافق نهايى بين دو خانواده قراردادى با عنوان كسمات منعقد مى شود . متن اين قرارداد شامل تعيين شيربها و مهريه است . مراسم عروسى نيز داراى آداب و رسوم خاصى است كه در نقاط مختلف به شيوه هاى گوناگون انجام مى شود ، ولى اصول اصلى آن در تمام استان يكسان است. مراسم عروسی سه روز و سه شب طول می كشد و عروس پس از رقص و پايكوبى ميهمانان در ميان بدرقه دوستان و آشنايان به خانه داماد مى رود و دو روز پس از مراسم عروسى رسم زنانه دواق قاپما انجام مى شود كه پس از جشن و پايكوبی و صرف شيرينى حوالى عصر به پايان مى رسد. نوع دوم عروسى رايج در اين منطقه، به اين شيوه است كه عروس بدون هيچ گونه اطلاع قبلى به همراه داماد یا یکی از خویشان داماد و با اطلاع خانواده داماد، خانه پدرى را ترک مى كند و چند روز بعد پدر داماد به خانه عروس رفته و جريان را به پدر او اطلاع مى دهد و به نوعی او را راضى و خشنود مى كند . اين نوع ازدواج در ميان عامه مردم ناپسند دانسته مى شود وعروسى كه به اين شيوه خانه پدرى را ترک نمايد ، از عزت و احترام زيادى بین مردم برخوردار نخواهد بود .
جشن های عید نوروز : در میان جشن های ملی ؛ جشن های ویژه عید نوروز مهم ترین و بزرگ ترین جشن های منطقه به شمار می آیند . نخستين جشن ايرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشيد مرسوم شد و در زمان های بعد ، جشن‌ها و آيين‌های ديگری چون تيرگان ، مهرگان ، سده و غيره در فرهنگ ايرانی پديد آمدند . «نوروز» بزرگ ترين و شكوه مندترين جشن ايرانى است كه از هزاران سال پيش در نخستين روز سال نو - در روز يكم ماه فروردين، كه روز اول فصل بهار نيز است - با آيين‏هاى ويژه و باشكوه بسيار در پهنه و گستره ايران زمين برگزار مى‏شده و مى‏شود . اجراى مراسم های مربوط به نوروز در استان زنجان نیز حدود دو هفته تمام طول می کشد . در استان زنجان آداب نوروز به شیوه دیگر استان ها با مراسم های چهارشنبه سوری ، خانه تکانی ، سبزه عید ، چیدن سفره هفت سین ، خرید لباس نو ، آداب دید و بازدید های نوروزی و ... همراه است . در پایان تعطیلات 13 روزه نوروزی اهالی استان زنجان به گردشگاه های طبیعی و به دامنه کوه ها و باغ ها پناه می برند و آخرین روز تعطیلی های نوروز را با صرف ناهار در بیرون از خانه و گره زدن سبزه به پایان می برند

سنتهاي رايج ماه رمضان در استان زنجان

  مردم استان زنجان ماه رمضان را فرصت مغتنمي براي عبادت، خودسازي و تذهيب روح و نفس مي‌دانند و خود رااز ماه‌هاي رجب و شعبان براي شركت در ضيافت الهي آماده مي‌كنند. مومنان اين خطه با غبارروبي از مساجد، امامزاده‌ها، تكايا و منازل و خريد اقلام و مايحتاج ضروري خود، از روزهاي پاياني ماه شعبان رسما به پيشباز رمضان، ماه نزول قرآن مي‌روند. روزه‌داري مومنين زنجان معمولا همزمان باآخرين روز ماه شعبان‌المكرم و برخي مواقع نيز يك هفته قبل از آغاز ماه رمضان، تحت عنوان "روزه پيشباز" آغاز مي‌شود و عيدسعيد فطر خاتمه مي‌يابد.

  درطول ماه رمضان كه به زبان تركي "اوروشليق" خوانده مي‌شود مساجد، اماكن مقدس و نمازخانه‌هاي اين استان مملو از جماعت روزه‌داري مي‌شود كه‌با انگيزه‌ي تكميل عبادت و كسب فيض بيشتر، نمازهاي يوميه را به‌جماعت اقامه مي‌كنند. فعاليت‌هاي ديني و مذهبي در اين ماه در شهرها و روستاهاي استان به‌اوج خود مي‌رسد و كلاس‌هاي ويژه قرايت، تفسير و تعليم قرآن، جلسات احاديث، علوم ديني و فقهي به‌طور گسترده در اماكن مقدسه و منازل مردم برگزار مي‌شود.

  آحاد مختلف مردم اين استان از قديم‌الايام اعتقاد دارند، ماه رمضان با خود خير وبركت مي‌آورد و اعضاي خانواده‌اي كه‌در آن روزه‌خوار بدون عذر موجه وجود داشته باشد از نعمات و بركات بيكران ضيافت خداوندي محروم مي‌شوند. مردم زنجان روزه گرفتن در دهه اول ماه مبارك رمضان را " يوقوشا داشينان- چيخماق " ( حركت در سربالايي تند كوه با بار سنگ )، ده روز دوم اين ماه را "يوقوشا كرپيجينن چيخماق " (بالارفتن از دامنه‌كوه با بار خشت) و روزه‌داري در دهه‌ي سوم اين ايام پربركت را "انيشه قاشماق سو ايچماق كيميندي" (پايين آمدن از دامنه كوه مثل آب خوردن است) تعبير مي‌كنند.

  به‌اعتقاد مردم زنجان ، در ماه مبارك رمضان اعضاي بالغ خانواده‌ها از ثواب روزه‌هاي كله‌گنجشكي كودكان و افراد نابالغ برخوردار مي‌شوند و به‌همين خاطر، والدين كودكان خودرا به‌گرفتن روزه‌ي نصفه‌روز ترغيب مي‌كنند و درقبال پرداخت وجهي، روزه‌ي كله‌گنجشكي آنان را مي‌خرند. مردم اين منطقه در شب‌هاي قدر نيز با برپايي آيين‌هاي ويژه و خاصي از قبيل دعا و نيايش، شركت در محافل معنوي دعاي جوشن كبير ، دعاي فرج امام زمام و ابوحمزه، اقامه نماز هفت قل‌هواللهي، حضور درمساجد و تكايا و قرآن‌سرگرفتن، ‪ ۱۹ و ‪ ۲۱ و ‪ ۲۳ ماه مبارك رمضان را گرامي مي‌دارند. خواندن سوره‌هاي عنكبوت ، روم ، دخان و قدر از ديگر باورهاي كهن مردم اين استان است كه در شب‌هاي قدر عملي مي‌شود.

  برپايي جشن و شادي در شب بيست و هفتم ماه رمضان (شب قتل ابن ملجم مرادي) تا هنگام سحر و خوردن كله‌پاچه‌اي كه همراه با سير پخته شده‌است براي افطار و سحري در اين شب نيز جزيي از باورهاي مردم زنجان را تشكيل مي‌دهد. دوختن كيسه برات "برات كيسه‌سي" در آخر ماه رمضان به تعداد اعضاي خانواده نيز از آداب ورسوم مردم اين منطقه است و مادر خانواده اين كيسه را درمسجد و بين دو نماز ظهر و عصر و دعاهاي تعقيبات نماز ، با پارچه‌ي سفيد چلواري و نخ و سوزن كارنكرده مي‌دوزد. براي بريدن نخ و پارچه‌ي اين كيسه به‌جاي چاقو و قيچي از دندان‌ها استفاده و يك سكه‌ي "پول" نيز در قسمت پايين آن قرار داده مي‌شود.

  به‌اعتقاد زنجاني‌ها اگر اين كيسه‌ها توسط پنج زن سيده كه اسامي آنها فاطمه يا يكي‌از القاب حضرت زهرا (س) باشد لمس شود، بركت و نعمت خدا به‌همراه اين كيسه‌ها به خانه‌هاي آنان وارد مي‌شود و اعضاي خانواده به آرزوي خود مي‌رسند. خواندن نماز مغرب و عشا پس از قرايت دعا و آياتي از قرآن كريم چون سوره‌ي مباركه قدر به‌تعداد سه يا هفت بار قبل‌از خوردن اولين لقمه افطاري از ديگر آداب و رسوم زنجاني‌ها به‌شمار مي‌رود و روزه‌داران اين ديار معمولا افطار خود را با خرما و يا نمك باز مي‌كنند.

  زنجاني‌ها در سال‌هاي دور كه وسايل ارتباطي چون راديو و تلويزيون به‌ندرت و تنها در منازل تعدادي از متمولين شهر يافت مي‌شد، زمان افطار را بااستفاده از رشته‌هاي نخ سياه و سفيد تعيين مي‌كردند. به‌همين منظور دو رشته نخ سياه و سفيد را در مقابل چشم قرار داده و زماني كه چشم قادر به تشخيص اين دو رنگ از هم نمي‌شد، افطار مي‌كردند. آش كشك، آش ترش، شيربرنج، آش بلغور ، تاس كباب ، فرني، كله پاچه، حلوا، آبگوشت كوفته ، كالاجوش ، پياز آب ، سوپ، رنگينك و انواع خورشت‌ها از جمله غذاهايي است كه براي افطاري و سحري خانواده‌ها طبخ مي‌شود.

  نان‌چايي ، بربري ، فتير ، شيرمال روغني و شيرين ، زولبيا وباميه و پشمك نيز از جمله نان‌ها و شيريني‌هاي سنتي است كه بيشتر در ماه مبارك رمضان در اين استان پخت و عرضه مي‌شود. تورنا بازي ، گل يا پوچ و گرداندن انگشتر توسط اوستا دربين گروه، دبرنا و شاه‌وزير نيز از جمله بازي‌هاي سنتي‌است كه هنوز در ايام ماه مبارك رمضان پس‌از بازكردن افطاري، در قهوه‌خانه‌هاي سنتي و يا منازل و شب نشيني‌ها توسط نوجوانان ، جوانان و حتي بزرگسالان انجام مي‌شود. زنجاني‌ها همچنين عادت دارند در ايام ماه مبارك رمضان، كدورت و اختلاف‌هاي فيمابين را برطرف و نسبت به‌هم محبت بيشتري ابراز كنند چراكه معتقدند لطف خدا بيشتر شامل حال كساني مي‌شود كه دل مومن روزه‌داري را شاد مي‌كند.

  تهيه و توزيع مايحتاج عمومي از قبيل برنج ، روغن، گوشت و آرد بين افراد و خانواده‌هاي نيازمند در آستانه‌ي ماه مبارك رمضان و همزمان با شب‌هاي قدر نيز از ديگر آدابي است كه‌از ساليان دور بين زنجاني‌هاي رايج است.

  شب يلدا در زنجان

  يلدا، طولاني‌ترين شب سال يكي ‌از آداب به يادگار مانده از گذشتگان و پيشينيان، شب انار و آجيل و قصه و هندوانه، شب لحظات مهرورزي و شب تولد خورشيد است. شب يلدا درازترين شب سال است، شبي كه در آن صبح ديرتر آغاز و ماه و ستاره‌ ديرتر به خانه‌ مي‌روند. شب يلدا در فرهنگ ايرانيان جايگاه ويژه‌اي دارد و در آن رسم و رسوماتي دارند كه جالب و خواندني است.
استان زنجان يكي از استان‌هاي كشور است كه در آن شب يلدا در ميان مردم جايگاه ويژه‌اي دارد و مردم در اين ايام كارهايي را انجام مي‌دهند كه براي ديگر هموطنان جالب است. خواندن فال حافظ، شاهنامه‌خواني، نقل خاطرات، قصه‌گويي پدر و مادربزرگ‌ها، حضور در منزل بزرگان خانواده، خواندن دعاهاي شكرانه‌ نعمت و سلامتي، تزيين سفره‌ مخصوص با انواع ميوه‌ها و خشكبار، تهيه تنقلات و شيريني‌جات، خوردن هندوانه و از همه مهمتر صله ارحام، از جمله رسوم و سنت‌هاي ديرينه مردم زنجان در شب يلدا محسوب مي‌شود.
عده‌اي بر اين باورند كه خوردن هندوانه در اين شب، باعث جلوگيري از تاثير سرما در زمستان و گرمازدگي در تابستان مي‌شود كه اين كار در بيشتر نقاط كشورمان صورت مي‌گيرد و مردم در اين شب هندوانه مي‌خورند. يكي از مهم‌ترين و زيباترين كارهايي كه در شب يلدا انجام مي‌گيرد صله رحم و ديدار از بزرگان است كه هنوز از با وجود گذشت سال‌ها مردم و به ويژه كوچكترها تلاش مي‌كنند به خوبي آنرا عملي كنند.
در جاي جاي استان زنجان مردم رسم دارند كه در اين شب به ديدار بزرگان قوم و فاميل رفته و در آنجا شب يلدا يا به قول زنجاني‌ها و آذري‌ها شب چله را سپري كنند.
در زنجان در شب يلدا كوچكترها و جوانترهاي فاميل و يا فرزندان در خانه پدر و پدربزرگ جمع مي‌شوند و اين شب را به خوبي و خوشي مي‌گذرانند.از جمله سنن زنجاني در اين ايام رفتن به خانه نوعروسان فاميل است كه در آن خانواده داماد با بستن خنچه‌هاي شيريني، آجيل و ميوه آن را به خانه عروس مي‌برند كه در اصطلاح به آن شبچره گفته مي‌شود.شبچره‌ زنجاني‌ها شامل انواع آجيل، شيريني و ميوه‌هاي فصل مانند انار، ازگيل و هندوانه همراه با هدايايي براي عروس، در بسته‌هاي آذين‌بندي شده به‌ نام خونچه است. البته اين اقدام خانواده داماد در سال بعد و در نخستين شب يلدا توسط خانواده عروس مقابله به مثل مي‌شود و اين بار خانواده عروس براي دختر خود شبچره مي‌برند.
خوردن آجيل به ويژه شكتن گردو، فندق و بادام نيز در كنار آجيل‌هاي امروزي و سنجد در سنن زنجاني‌ها از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. مردم زنجان در شب يلدا مقداري برف سفيد را با شيره‌ انگور مخلوط كرده و آنرا مي‌خورند كه بسيار خوشمزه مي‌شود. همچنين زنجاني‌ها با خوراكي‌هايي چون ترب، شلغم، كلم و تنقلاتي مانند توت و انجير خشك، كشمش، گردو و نخودچي در اين شب از ميهمانان خود پذيرايي مي‌كنند.
در برخي نقاط استان زنجان نيز كه هنوز به سبك قديم براي گرم شدن از كرسي استفاده مي‌شود و هنوز بخاري‌هاي مدرن بدون نياز به لوله و غيره در آنجا جايگاهي ندارد، در شب يلدا و در استقبال از روزهاي بلند رحمت و بركت در چهار گوشه‌ كرسي گردو و فندوق مي‌شكنند به ‌اين اميد كه ‌بر اطراف خود شادي و خنده حاكم شود.
در كنار خوردن، زنجاني‌ها آداب ديگري نيز براي اين شب دارند كه طرح معما و چيستان از سوي بزرگترها و بازي‌هاي دسته جمعي نظير گل يا پوچ، از سرگرمي‌هايي است كه در شب يلدا، بزرگ و كوچك خانواده را به خود مشغول مي‌كند تا در شب يلداي زنجان كه معمولا هوا سرد و زير صفر است كانون گرمي در خانواده‌ها تشكيل شود. البته شايد اين سنن در برخي مناطق استان به دليل گرفتاري‌ها و مشكلات اجرا نشود ولي هنوز هم خانواده‌هايي هستند كه به اين سنن پايبند بوده و اگر اين سنن را اجرا نكنند دلگير شده و آنرا خوش يومن نمي‌دانند.

 

  چارشنبه سوري

  آخرين چهارشنبه اسفند ماه هر سال شمسي كه ايرانيان در شب آن جشن چارشنبه سوري ميگيرند و آداب و رسوم خاصي را در آن شب برگزار ميكنند. جشن چارشنبه سوري كه از جشن هاي ملي و باستاني ايرانيان است و هنوز در بسياري از شهرها و روستاهاي ايران شب اين روز را بطرزي خاص جشن ميگيرند. سعيد نفيسي استاد دانشگاه تهران در شماره 11 سال اول و شماره 1 سال دوم مجله مهر درباره «چارشنبه سوري » مقاله مفصل و محققانه اي نوشته اند كه قسمتهايي از آن را در اينجا نقل ميكنيم : چهارشنبه سوري يعني چهارشنبه عيش و عشرت و ميرساند كه اين شب را براي جشن و سرور بنياد گذاشته اند. اين جشن ملي از قديمترين زمانهاي تاريخ در ميان ايرانيان بوده است ... شب چهارشنبه سوري در ايران آئين خاص و تشريفات گوناگون دارد كه هر يك از آنها را در ناحيه ديگر ميتوان يافت .آئين چهارشنبه سوري يا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است يك قسمت از آن عمومي و مشترك ميان تمام مردم ايران است كه حتي بعضي از آنها را در ملل ديگر نژاد آريا ميتوان يافت و قسمت ديگر آئين خصوصي است كه مردم تهران بدعت گذاشته اند و از اينجا كم و بيش بشهرهاي ديگر ايران رفته است . آن قسمت از آئين اين شب كه درتمام ايران معمول است از كرمان گرفته تا آذربايجان و از خراسان تا خوزستان و از گيلان تا فارس يعني تمام اين دشت وسيع كه ايران امروز را فراهم ساخته است و زيباترين بقاياي ايران باستاني است در هر شب چهارشنبه آخر سال با شور و دلبستگي خاصي آشكار ميشود تمام مردم آذربايجان چه در شهر و چه در ده ها در آن شركت دارند و حتي هنوز در ميان مردم قفقاز معمول است . ايرانياني كه از ديار خود دور افتاده اند نيز آن را فراموش نميكنند و ايرانيان مقيم تركيه و مصر و هندوستان نيز در جامعه خود اين رسوم و آداب را معمول ميدارند.
توپ مرواريد: در ميدان ارك طهران توپ كهن سالي بود كه مدت صد سال بر فراز صفه اي جاگرفته بود و چون پيران زمين گير از جاي خود نمي جنبيد - شبهاي چهارشنبه سوري زنان و دختراني كه حاجتي داشتند مخصوصاً آن زناني كه در آرزوي شوي بودند از آن توپ بالا ميرفتند و بر فراز آن دمي مي نشستند و از زير آن ميگذشتند و در برآورده شدن آرزوي خود شك نداشتند و بچه هاي شيرخوار را كه به اصطلاح «نحسي » ميكردند يا ريسه ميرفتند از زير توپ مرواريد و سر در نقاره خانه ميگذراندند. اين توپ را توپ مرواريد ميناميدند و افسانه هاي گوناگون در حق آن ميگفتند.
آتش افروختن : زيباترين و شايد قديمترين آداب چهارشنبه سوري آتش افروختن و جستن از آن و شادي كردن در كنارآتش است ....
اينك تقريباً در تمام ايران شب چهارشنبه سوري توده هايي از بوته خودروي بياباني فراهم مي آورند و نزديك يكديگر قرار ميدهند زن و مرد و پير و جوان در صحن خانه يا در ميدانهاي عمومي و بر سر چهارسوها و چهارراههاي شهر و ده از روي اين اخگرهاي افروخته يكي پس از ديگري جستن ميكنند و در هر جستني ميگويند: «زردي من از تو سرخي تو از من » يعني زردي بيماري و ناتواني را از من بستان و سرخي و شادابي و تندرستي را كه در خود داري بمن ببخش » پس از سوخته شدن خاكستري را كه از آتش ميماند بايد در خاك اندازي جمع كنند و از خانه بيرون برند ودر كنار ديوار بريزند و آنكس كه بيرون ريخته است در بازگشت در ميزند بايد از درون خانه از او بپرسند: «كيست ؟ » و او هم جواب دهد; «منم » گويند: «از كجاآمده اي ؟ » جواب دهد كه : «از عروسي » بپرسند: «چه آورده اي ؟ » گويد: «تندرستي ».

  مراسم تدفين
اهالي بعد از رسيدن خبر فوت شخص در منزل او حاضر مى‌شوند. سپس مراسم تدفين انجام مى‌شود. جلوي ميت، يك سيني پر از قند شكسته با پارچه سياه رنگ روي آن حمل مى‌شود كه به آن ”ورخباز“ مى‌گويند. كه در مراسم بين مردم تقسيم مى‌شود. پس از آن اهالي به منزل متوفي مراجعه و به صرف غذا مى‌پردازند. روز بعد صاحب مجلس سوگواري، مجلس ”صلاح‌ لاشماق“ را برپا مى‌كند كه با دعوت ريش‌سفيدان و خويشان نحوه برگزاري مراسم تعيين مى‌شود.

 روز مراسم اگر پنج‌شنبه باشد شام و اگر جمعه باشد ناهار خواهد بود. يك روز قبل از مراسم، قرآن‌خوان‌هاي محلي جمع مى‌شوند و بايد يك جلد كلام ا... مجيد را تمام كنند، تا پذيرائي جالبي نصيبشان شود. بعد از صرف غذا مهمان بايد مجلس را ترك كند. بعد از روز شنبه اولاد خانواده با كسب اجازه منزل را ترك مى‌كنند. اما رفت و آمد مهمانان تا چهلم ادامه دارد. مراسم بعدي چند روز به چهلم مانده است كه قوم و خويشان با آوردن پارچه‌هاي رنگي مجلسي به‌نام ”قره اچماق“ برپا مى‌كنند. لباس‌هاي سياه را از تن درآورده و لباس رنگي مى‌پوشانند. شخص عزادار بعد از اين مراسم به منزل دوستان مراجعه و با تقديم پارچه، اجازه كندن لباس سياه را مى‌دهند.
روز چهلم پنج‌شنبه يا جمعه انتخاب مى‌شود و ناهار يا شام ترتيب داده مى‌شود، كه با دعوت قبلي مى‌باشد. آخرين مرحله روز عيد است كه آشنايان و دوستان از منزل متوفي ديدن كرده و مراسم پايان مى‌گيرد.

 پوشش سنتي زنان و مردان زنجاني:

  1- 1: سرپوش زنان : مهمترين سرپوش زنان در دوره قبل از كشف حجاب چادر مشكي بوده است كه در قسمت كمر داراي يك بند جهت بستن آن بوده است . علاوه بر اين زنان و دختران زنجاني از روسري سفيد رنگي كه بدان « چرگات » مي‌گفتند براي پوشاندن موهاي سرشان استفاده مي‌كرده‌اند ، به طور كلي آنچه كه عموميت دارد اينكه براي سر از سه نوع پوشش استفاده مي‌شده است. ابتدا پارچه‌اي به نام پوشن موي سر با قوس پيشاني به طور محكم محافظت مي‌نموده ، سپس ابزار دومي كه به جهت حفاظت پوشن مورد استعمال است « چنه آلتي » ( زيرچانه ) نام دارد كه خود از سكه‌هاي قلابدار به هم پيوسته و يا منجوق رنگارنگ تشكيل شده است و از زير چانه تا فرق سر چسبيده مي‌شود پوشش سوم بنام «ياشماق» (روسري) است كه براي پوشش دهان چانه و گردن استفاده مي‌شود كه در حقيقت نوعي روبند است

 2-1 : تن پوش زنان : تن پوش زنان عبارت بود از پيراهني كه در اصطلاح محلي بدان « كوينگ» گفته مي‌شد جنس كوينگ از كرباس بوده و پارچه آن توسط خود افراد بافته مي‌شده است و طرحهاي الوان و رنگهاي گرم در آن به كار مي‌رفته است بلندي كوينك به اندازه‌اي بوده كه تا زانو مي‌رسيده علاوه بر اين يقه كوينك كمي باز بوده كه در قسمت باز از گردن بند جهت پوشاندن گردن استفاده مي‌شده است . بر روي پيراهن يا همان كوينك ، ارخالق پوشيده مي‌شده ، ارخالق همان نيم تنه روئين زنان بود « كه معمولاً از چيتهاي رنگي دوخته مي‌شده كاملاً چسبان و بدون يقه بود و آستينهاي تنگ آن تا بالاي آرنج مي‌رسيد كه گاهي طول اين آستين تا حدود مچ هم مي‌رسيد . سر آستين آن داراي تكمه‌هاي فلزي كوچكي بود ، اين تكمه در زمستان بسته و در فصل گرما و تابستان باز بود. طرحي از گل و بوته هم روي ارخالق مي‌دوختند كه به آن قلمكار مي‌گفتند بهترين ارخالقها متعلق به بنارس بود ، در اصفهان و بروجرد و شيراز نيز ارخالق توليد مي‌كردند .لباس ديگري كه بدون آستين بود و از روي پيراهن و زير كت پوشيده مي‌شد جليزقا يا جليقه بود كه ( در اصطلاح محلي جرقا نام داشت) . از روي جليقه يا ارخالق زنان كتي مي‌پوشيدند كه در اصطلاح محلي به آن « دون » يا «يل» مي‌گفتند كه تا كمر مي‌رسيده و مورد استفاده متمولين بوده .زنان از تنبان بعنوان شلوار استفاده مي‌كرده‌اند ، « تنبان يك نوع شلوار بود كه معمولاً كوتاه و گشاد بوده و از پارچه‌هاي چون ابريشم ، مخمل ، شال كشميري يا پارچه‌هائي از اين قبيل دوخته مي‌شد ، تنبان كه در اصطلاح محلي بدان تومان گفته مي‌شود ، تا قوزك پا مي‌رسيده و سپس در قوزك پا باكش بسته مي‌شده تنبانهاي كوتاهتر گشاد دوخته مي‌شدند . همچنين زنان دامني پرچين بنام شليته ( كه در اصطلاح محلي شلته گفته مي‌شده ) مي‌پوشيدند ، شليته‌ها ابتدا دامني‌هاي پرچيني بودند كه روي زانو مي‌آمد ولي بعد اين شليته‌ها كم‌كم كوتاهتر شده شليته‌ها را روي تنبان به تن مي‌كردند. زنهاي شيك پوش معمولاً 10 الي 11 شليته برپا مي‌كردند . يك نوع شلوار هم تحت عنوان ‌( نيم‌ساق ) وجود داشته از اين شلوار در مهمانيها و مسافرتها استفاده مي‌شده كه در قسمت پا به جوراب مجهز است كه نوعي جوراب شلواري است .

پاپوش زنان : زنان كفشهاي پاشنه كوتاهي كه به « كوردي ياتي » معروف بودند به پا كرده‌اند ،رويه اين كفشها معمولاً از پوست گوسفند ( يا ميشين) و زير كفش از پوست گاو ميش يا گاو بود كه در اصطلاح محلي بدان « گون » مي‌گفتند . روستائيان معمولاً از پوست خام گاوميش‌ يا گاو استفاده مي‌كردند و رويه كفش را از لاستيك يا تسمه‌هاي بهم بافته شده از پوست ميش يا گوسفند درس مي‌كردند . لازم به ذكر است كه چرم خام انعطاف نداشته و ظاهر خوبي هم نداشت ولي ديرتر از بين مي‌رفت . چرم خام رنگ طبيعي خود را داشت اما چرم دباغي شده كه معمولاً طبقات مرفه براي ساختن كفش خود استفاده مي‌كردند به رنگ قهوه‌اي يا تيره بود . كفش زنان ثروتمند يكنوع چارق گلدوزي و تزئين شده بود ، اما كفش زنان طبقات كم درآمد يا روستايي معمولاً از چرم خام تهيه مي‌شد ( البته نسبت به كفش مردان كمي زيباتر ساخته مي‌شد) معمولاً براي دوام بيشتر كفش از يك لايه « خش » استفاده مي‌كردند كه بين كف داخلي و كف اصلي كفش قرار مي‌گرفت . لايه خش ذرات ريز تراشيده شده چرم و ميشين بود كه با سريش و مقداري آب در يك كوزه ريخته شده و مانند سابيدن كشك در كوزه شكسته كوبيده مي‌شد تا كاملاً خيس شده و بوسيله سريش به هم بچسبد سپس آنرا روي كف كفش مرتب مي‌كردند و كف اصلي را روي آن نصب كرده و مي‌دوختند .

لباس عروس : نوع لباس عروس بستگي به استطاعت و اعتقادات خانواده عروس داشته است معمولاً روي صورت عروس تور مي‌انداختند . مي‌توان گفت كه لباس عروس نسبت به لباس افراد عادي زرق و برق بيشتري داشته و رنگ آن شاد و از نظر ظاهرخوش دوخت بوده است .

 لباس مردان :

 1-2 سرپوش مردان : مردان معمولاً از كلاه پوستي يا كلاه‌نمدي به عنوان سرپوش استفاده مي‌كردند اما در زمان رضاشاه استفاده از اين كلاهها ممنوع شده و ابتدا كلاه پهلوي و سپس كلاه شاپو متداول گرديد . 2-2 : تن‌پوش مردان : مردان پيراهني به نام «كونيك» مي‌پوشيدند كه تا كمر مي‌رسيد ، از روي كونيك معمولاً جليقه مي‌پوشيدند كه از جلو يك طرف آن روي طرف ديگر آمده و بسته مي‌شده . همچنين دو نوع كت بنامهاي « اويما » و «ستره» وجود داشت كه هم جنس و هم استفاده‌كنندگان آنها متفاوت بود. ستره كنارش چاك داشته و جيب آن مثل قباي آخوندي بود ، ستره بلند بود و معمولاً شهريها و افراد ثروتمند از آن استفاده مي‌كردند . اما دهاتيها و مردم كم‌درآمد «اويما» مي‌پوشيده‌اند كه از جنس كرباس تهيه مي‌شده ، روستائيان كرباس را برنگ آبي رنگ مي‌كردند ( چون رنگ ديگري نبوده ) و اويما از ستره كوتاهتر بود و تا زانو مي‌رسيد . لباس كه مردان به عنوان پالتو استفاده مي‌كردند «سردري» نام داشته كه بالاتنه آن جدا بوده و پائين تنه آن داراي چينهاي زيادي بوده كه در اصطلاح محلي بدان « لوحه چين » مي‌گفته‌اند و تا پا مي‌رسيد . شلوار مردان گشاد بوده و كمر آنرا با بند مي‌بستند ، روستائيان معمولاً بندشلوار – خود را بلند مي‌گرفته‌اند به نحوي كه از جلوي شلوار آويزان مي‌شده است . رنگ اين نوع شلوارها كه به شلوار بندي معروف بوده‌اند ، آبي نيلي بوده . لازم به ذكر است كه افراد روستايي و كم‌درآمد شلوار زير و شلوار رو نداشته‌اند و همان شلوار را هم در خانه و هم در بيرون خانه مي‌پوشيده‌اند .

3-2 پاپوش مردان : كفش مردان را نيز مانند كفش زنان از پوست گاوميش يا گاو «گون» درست مي‌كرده‌اند . افراد ثروتمند از كفش پاشنه بلند استفاده مي‌كرده‌اند ولي بقيه مردم كفش پاشنه كوتاه مي‌پوشيدند كه به آن « كودري ياتي » مي‌گفتند .

  زيورآلات : استفاده از انگشتر بر خلاف مردان كه معمولاً از انگشتر عقيق به خاطر ثواب بودن استفاده مي‌كردند در بين زنان معمول نبوده است ، البته به هنگام ازدواج حلقه‌اي بين عروس و داماد رد و بدل مي‌شده است . دستبند و گردنبند زنان معمولاً از يك رشته منجوق – سنگ شبه يا شبق « سنگ سياه براق » و سنگهاي زرد رنگ (كهربا) و پشم و عقيق تشكيل مي‌شد . در روستاها معمولاً از سكه‌هاي پنج‌ريالي يا ده‌ريالي كه زرگرها آنها را با قلابهائي به هم متصل مي‌كردند به صورت سربند – گردنبند و استفاده مي‌شد . سربندها را معمولاً بوسيله پيشاني بند ( در اصطلاح محلي عصابه ) آويزان مي‌كردند .

 

آداب و رسوم در طبخ غذا

رسم هاي مختلف و خلق وخوي اقوام مختلف با توجه به تاريخ وقدمت منطقه در طي سال هاي طولاني شكل گرفته،سينه به سينه به افراد يك جامعه منتقل مي شود و در طول سال ها،زنده و پا برجا مي ماند. مردم شهر زنجان نيز با توجه به قدمت تاريخي و فراز ونشيب هاي بسيار در طول زمان خود،داراي آداب و رسوم وفرهنگ وخصلت هاي ويژه اي هستند.جشن ها و آداب ورسوم مختلف در موارد گوناگون،داراي نظم وقوانين خاصي هستند كه همگان ملزم به رعايت آن ها هستند،مراسم اعياد مذهبي وملي،مراسم عمومي وعزا،نوع لباس پوشيدن و جشن هاي محلي از جمله مواردي هستند كه داراي نظم خاصي بوده و جزو آداب و رسوم مردم شهر زنجان مي آيند.

محل آشپزي :

تعسان (تنورستان) محلي بود كه تنور و اجاق پخت غذا در آن قرار داشت كه بنا به تعداد افراد خانواده تعداد اجاق نيز فرق مي‌كرد براي سوخت اجاق و تنور از هيزم استفاده مي‌كردند كه در اصطلاح محلي بدان « اودون» مي‌گويند سوختن هيزم غالباً دود زيادي ايجاد مي‌كرد و براي همين ديوارهاي تعسان هميشه با لايه‌اي از دوده پوشيده بود . در هر خانواده معمولاً دوخروار يا بيشتر آرد وجود داشت و در ماه يك يا دو بار نان مي‌پختند و سپس نانها را در يك اطاق بر روي هم مي‌چيدند و هر روز مقداري از آنرا سرسفره مي‌آوردند و اگر نان خشك شده بود با جاروي كوچكي يا با دست مقداري آب روي آن مي‌پاشيدند و بعد از يكي دو ساعت قابل خوردن مي‌شد . بيشتر خانواده‌ها مخصوصاً روستائيان در زمستان كرسي را روي همان تنور مي‌گذاشتند و افراد خانواده شبها دور آن مي‌خوابيدند و از حرارت تنور استفاده مي‌كردند . براي خوردن غذا محل خاصي وجود نداشته است و گاهي در اتاق و گاهي در آشپزخانه عمل غذا خوردن انجام مي‌گرفته است ، البته  ثروتمندان هيچوقت در آشپزخانه غذا نمي‌‌خورده‌اند.

خوراك محلي :

از غذاهائي كه معمولاً فقط در مراسم خاصي پخته مي‌شوند و مردم زنجان در ساير اوقات سال كمتر از آن استفاده مي‌كنند مي‌توان به غذاي شب چهارشنبه سوري – غذاي شب عيد و غذائي كه به هنگام دندان در آوردن كودك پخته مي‌شود اشاره كرد . در شب چهارشنبه سوري معمولاً خانواده‌ها به همراه برنج ، خورشتي بنام «‌شش‌انداز» درست مي‌كنند كه تركيبي است كه از روغن ، خرما ، كشمش ، گردو ، تخم‌مرغ ، و سركه . علاوه بر اين به تعداد افراد خانواده تخم‌مرغي با پوست پياز نازك در لابلاي برنج گذاشته مي‌شود تا رنگ بگيرد معمولاً اشكال متنوعي كه بر روي تخم‌مرغ ايجاد مي‌شود توسط افراد تفسير مي‌شود مثلاً اگر بر روي تخم‌مرغي شكلي مانند هواپيما ديده شود آنرا نشانه سفر حج مي‌گيرند و غيره .اما خوراك شب عيد نوروز ، در اين شب اغلب خانواده‌ها معمولاً يك ماهي تهيه مي‌كنند و در كنار ماهي رشته پلو يا زعفران پلو ( بسته به استطاعت خانواده) پخته مي‌شود . يكي از دلايلي كه مردم براي مصرف ماهي در شب سال نوبر مي‌شمرند اين است كه چون آب دريا حيات بخش است براي همين در اول سال از موجودات دريائي استفاده مي‌كنند تا سال خوبي داشته باشند . يكي ديگر از غذاهائي كه در زنجان در مراسم خاصي پخته مي‌شود خوراكي است به نام دنك كه در هنگام دندان در آوردن كودك پخته مي‌شود اين خوراك از گندم و گوشت تهيه مي‌شود و بعضي از اوقات اين خوراك بين خويشان نزديك و گاهي بين همسايه‌ها نيز توزيع مي‌شود.

قاتق لش (gateg lesh ) نوعي خوراك است كه از گوشت و مقداري برنج درست مي‌شود همچنين در تمام مراسم برنج با گوشت و يا ماهي پخته مي‌شود و به آن «پلاو» (plaw) مي‌گويند . چكدرمه (chekerme ) نوعي پلو با گوشت است كه براي مهمانان و نيز در مراسم پخته مي‌شود گاهي نيز كشمش و دانه‌هاي انار به آن اضافه مي‌شود كه براي مهمانان و نيز در مراسم پخته مي‌شود گاهي نيز كشمش و يا دانه‌هاي انار به آن اضافه مي‌شود . ياغ‌چوربا (yag churba) نوعي سوپ است كه از نان ريزريز و آب و چربي درست مي‌شود و گاهي پياز به آن اضافه مي‌كنند «قره‌چوربا» (gara churba) گوشت آب‌پز با نان ريزريز شده است .

غذاهاي معمولي : در گذشته غذاهائي كه توسط افراد معمولي جامعه ( قشر متوسط – متوسط به پايين مصرف مي‌شده از چند غذا تجاوز نمي‌كرده كه به تعدادي از آنها اشاره مي‌شود . پيزو ( پيازآب ) – كلجوش – آبگوشت – دوغراماج ( نان و دوغ ) –يرالماچئرك ( نان و سيب‌زميني ) – چغندر ( با نان خورده مي‌شده ) كاچي – هوره‌( غذائي بوده كه با آرد پخته مي‌شده ) – آش و برنج كه البته فقط چند بار مثل شب جمعه‌ها يا شب عيد برنج پخته مي‌شده و اكثر مردم فقط در سال يكبار و آنهم شب عيد برنج مي‌خورده‌اند .


مطالب مشابه :


تزئین سکه عید غدیر ۳

این سری سوم از تزئین سکه عید غدیر است که به عزیزان تقدیم میکنم البته از این تزئینات در




فرقه ضاله وهابیت چگونه تشکیل شد؟

تحويل مى گيرد و به قاتلين سكه هاى و جواهرات تزئين شده ۱۲۱۶ ق در روز عيد غدير




گویش واداب وسنن استان زنجان

عيد فطر و عيد قربان ، جشن بزرگ غدير خم و از سكه‌هاي و تزئين شده بود




برچسب :