جزوه آموزشی لغات مشکل معنایی ادبیات

                              از طرف دبیر گرامی: عباسعلی پورعلیزاده

موضوع : معنی و مفهوم مهم کنکوری

 

پیام: زبان و ادبیات فارسی ۱ و ۲ پیش دانشگاهی
درس اول :
ــ سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق
۱ ــ برای بیان درد اشتیاق ، شنونده ای می خواهیم که دوری از حق را ادراک کرده و دلش از درد و داغ فراق سوخته باشد .
ــ هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش
۲ ــ اشاره به این سخن مشهور است : (( کُلّ شی ٍ یرجعُ الی اصلِهِ )) ؛ هر چیزی سرانجام به اصل و ریشه خویش باز می گردد و اصل خویش [ در این جا ] بازگشت به سوی خداست .
ــ من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوشحالان شدم
۳ ــ بد حالان کسانی هستند که سیر و سلوک آن ها به سوی حق ، کُند است و خوش حالان ، رهروان راه حق ّ اند که از سیر به سوی حق شادمان اند . مولانا ناله ی عشق به حق را برای همه سر می دهد .

۴ــ سر من از ناله ی من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست
۵ ــ اسرار من در ناله های من نهفته است اما چشم و گوش ظاهری نمی تواند راز و حقیقت این ناله را دریابد ( تنها با چشم و گوش دل می توان آن را ادراک کرد )
ــ تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست
۶ ــ گرچه جان ، تن را ادراک می کند و تن از جان آگاهی دارد و هیچ یک از دیگری پوشیده نیست اما توانایی دیدن جان به هیچ چشمی داده نشده است .
ــ آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد
۷ ــ (( باد )) در مصراع دوم ، فعل دعایی است .
ــ نی حریف هر که از یاری برید پرده هاایش پرده های ما درید
۸ ــ نغمه های نی ، هخمدم هر عاشق هجران دیده است و راز او را فاش می کند و برای کسی که جویای معرفت است پرده ها و حجاب را از مقابل چشم بر می دارد تا معشوق حقیقی را ببیند .
ــ همچو نی زهری و تریاقی که دید؟ همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟
۹ ــ نی هم زهر است و هم پادزهر . در عین درد آفرینی ، درمان بخش نیز هست ( به ظرفیت وجودی افراد بستگی دارد .
ــ نی حدیث راه پرخون می کند قصه های عشق مجنون می کند
۱۰ ــ نی ، داستان راه خونین عشق را بیان می کند و از قصه ی عشق عاشقانی چون مجنون ــ که سراسر درد و رنج است ــ سخن به میان می آورد .
ــ محرم این هوش جز بی هوش نیست مر زبان را مشتری جز گوش نیست
۱۱ ــ حقیقت عشق را هر کسی درک نمی کند ؛ تنها ، عاشق ( بی هوش ) محرم است ، همان طور که (( گوش )) برای ادراک سخنان (( زبان )) ابزاری مناسب است .
ــ در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد
۱۲ ــ عاشق ، عمری غمگین است و روزها را با سوز دل به پایان می برد .
ــ هرکه جز ماهی ز آبش سیر شد هرکه بی روزیست روزش دیر شد
۱۳ ــ تنها ماهی دریای حق ( عاشق ) است مه از غوطه خوردن در آب عشق و معرفت سیر نمی شود . هر کس از عشق بی بهره باشد ، روزگارش تباه و بیهوده می شود .
ــ درنیابد حال پخته هیچ خام پس سخن کوتاه باید ، والسلام
۱۴ ــ آن که راه عشق نسپرده ، از حال عارف و اصل بی خبر است .
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درس چهارم :
ــ شماریت با من بباید گرفت بدان تا جهان مانَد اندر شگفت
۱ ــ لازم است برای این اقدام [ ظالمانه ] به من حساب پس دهی تا مردم جهان شگفت زده شوند .
ــ خروشید کای پایمردان دیو بریده دل از ترس گیهان خدیو
۲ ــ کاوه رو به پیران مجلش ضحّاک کرد و فریاد برآورد : ای حامیان ضحّاک دیو صفت و ای کسانی که از خدای جهان نمی ترسید .
ــ نباشم بدین محضر اندر گوا نه هرگز براندیشم از پادشا
۳ ــ هرگز از پادشاه نمی هراسم .
ــ خروشید و برجست لرزان زجای بدرّید و بسپَرد محضر به پای
۴ ــ استشهادنامه را پاره کرد و زیر پا انداخت .
ــ بپویید کاین مهتر آهرمن است جهان آفرین را به دل دشمن است
۵ ــ حرکت کنید ، برخیزید …
ــ بدان بی بها ناسزاوار پوست پدید آمد آوای دشمن ز دوست
۶ ــ با آن چرم کم ارزش ، دوست از دشمن شناخته شد .


مطالب مشابه :


نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی

وبلاگ دفتر اسناد رسمی 4 سبزوار - نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی - سردفتر: غلامرضا لندرانی




چگونه یک استشهادیه محلی بنویسیم؟

طغراجه - چگونه یک استشهادیه محلی بنویسیم؟ - نوشتن مطالب اجتماعی فرهنگی وتاریخی - طغراجه




نمونه سوال های موضوعی و طبقه بندی شده زبان فارسی سال سوم متوسطه(انسانی) (عالیه زرین بخش)

باغ بی برگی - نمونه سوال های موضوعی و طبقه بندی شده زبان فارسی سال سوم متوسطه(انسانی) (عالیه




نمونه سؤالات زبان فارسی سال سوم رشته های علوم تجربی و ریاضی و فیزیک

گروه آموزشی زبان و ادبیّات فارسی دوره ی2 - نمونه سؤالات زبان فارسی سال سوم رشته های علوم




شرح درس سوم کاوه­ی دادخواه

نمونه های دیگر: معنی بیت: من این استشهادنامه را امضا نمی­کنم و هرگز از پادشاه نمی­ترسم.




جزوه آموزشی لغات مشکل معنایی ادبیات

نـمونه ســـوالات زبـان و ادبیات فارسی1. ۴ ــ استشهادنامه را پاره کرد و زیر پا انداخت .




برچسب :