آداب و رسوم ازدواج در مازندران

به نام خداوند بخشنده مهربان

«آداب و رسوم ازدواج در مازندران»

انتخاب همسر

در گذشته هاي دور به ندرت پسران حق انتخاب همسر آينده ي خود را داشتند و پدر و مادرها بودند كه در اين مورد تصميم مي گرفتند البته آنان ابتدا تصميم خود را در مورد دختر مورد نظر با پسرشان در ميان مي گذاشتند و پسر حتي اگر مخالف بود در بسياري از مواقع به خاطر حجب و حيا مخالفت خود را اظهار نمي داشت. اگر پدر و مادري به پسر پيشنهاد انتخاب همسر مي دادند(البته نه خودشان بلكه با فرستادن پيغام براي پسرشان) باز هم اتفاق مي افتاد كه پسر همه ي اختيارات و انتخاب همسر را به پدر و مادرش واگذار مي كرد. گاهي اتفاق مي افتاد كه پسري از سربازي مي آمد و مي ديد كه دختري را برايش نامزد كرده اند او هم با كمال ميل مي پذيرفت. گاهي هم پسران به خاطر اهميت موضوع ترجيح مي دادند كه بزرگترهايشان مسؤوليت اين امر خطير به عهده بگيرند.

كيجا اش يا دختر ديدن

   پس از اينكه دختر مورد نظر انتخاب شد مادر پسر يا يكي از زنان اقوام كه تردست هم بود به بهانه اي به منزل دختر مي رفت و چند ساعتي آن جا مي ماند او حركات دختر را زير نظر مي گرفت و بعد برمي گشت در صورت قطعي شدن تصميم زني را به عنوان "رافع" و راه باز كن به نزد مادر دختر مي فرستادند. مادر دختر هم مي گفت:"اختيار دختر دست پدرش است چند روز مهلت بدهيد تا با پدر دختر در ميان بگذارم". بعد از چند روز رافع مراجعت مي كرد. اگر خانوده ي دختر مخالفت مي كردند مادر دختر اظهار مي داشت:"اين آب از اين جوي نمي رود". و يا مي گفت: "اين حرف را
همين جا بگذاريد زير فرش ". معني اش اين بود كه ما به شما دختر نمي دهيم . بزرگان قوم را به جان پدر دختر مي انداختند تا بالاخره جواب ((بله)) بگيرند و اگر مصر نبودند با اندكي دلتنگي و كدورت از خانواده دختر پي كار خود ميرفتند .

خازندي يا خواستگاري

بعد از انجام كارهاي اوليه و موافقت خانوادهي دختر از طرف خانوادهي پسر شبي براي خازندي تعيين مي گرديد و اين موضوع از قبل به اطلاع پدر دختر مي رسيد. در شب خواستگاري پدر پسر چند نفر ار بزرگان فاميل و يا ريش سفيدان محل را دعوت مي نمود. معمولا شام را دز خانه پسر مي خوردند و بعد از شام به اتفاق هم به منزل دختر مي رفتند. پدر دختر هم به همين نسبت از بزرگان فاميل دعوت به عمل مي آورد و در خانه منتظر مهمانان بود. بعد از ورود مهمانان و تعارفات معمول صرف چاي و ميوه بزرگترين فرد فاميل داماد ته طور رسمي مساله خواستگاري را مطرح مي نمود. معمولا جمله را بسيار خاضعانه ادا مي نمود و مي گفت: پسر فلاني را به فلامي خود قبول كنيد و يا آقاي فلاني (پدر داماد) از شما دس مره و يا قليون اوكر مي خواهد.

فاميل دختر براي گفتن بله به يكديگر تعارف مي كردند و بالاخره پدر دختر بله را مي گفت و همه ي حضار صلوات مي فرستادند و مادر دختر از همه با چاي شيرين پذيرايي مي
نمود.

نامزدي

اره سري يا قند شكني

  يكي دو شب بعد از خواستگاري مراسم اره سري برگزار مي شد كه در نقاط مختلف مازندران متفاوت بود.
در بعضي نقاط اگر داماد سيد بود شال سبزي از طرف خانواده ي داماد پهن مي شد و يك انگشتري نقره هم روي آن قرار مي دادند. اگر داماد سيد نبود باز هم يك قواره پارچه از جنس شال غير سبز رنگ پهن مي نمودند .
  در نقاطي هم يك قواره پارچه به عنوان نشانه در مجمه اي قرار مي دادند و به خانه عروس مي بردند. كله قند پاي تقريبا ثابت همه ي >> اره سري <<ها بود . در شب اره سري از طرف خانواده داماد يك نفر شيخ يا پا منبري خوان براي جاري كردن صيغه ي محرميت دعوت مي شد و پس از خواندن دعاي مخصوص با چكش كله قند را مي شكست. مادر عروس در سيني اي كه معمولا با يك بقچه ي زيبا تزيين شده بود يك قواره پارچه پيراهني و يا دستمال و جوراب مردانه مي گذاشت و به مجلس مي برد كه اين هديه سهم كسي بود كه كله قند را شكست. تكه هاي كله قند را به مادر عروس مي دادند تا عروس خانم آن را با خود به خانه بخت ببرد و با داماد نوش جان كند.
  در مراسم "اره سري" معمولا مهريه و شيربها و مدت نامزدي و چند و چون مراسم شربت خوري و يا عقد كنان مطرح مي شد.
  اگر خانواده عروس براي تهيه جهزيه پول و يا لوازم زندگي مطالبه مي كردند معمولا از اصل مهريه كم مي شد. مثلا قيد مي كردند از كل مهريه 500 تومان 200 تومان گرفته و 300 تومان نگرفته . البته اين مبلغ و اين رسم بر مي گردد به حدود صد سال پيش.

لوازم مورد مطالبه معمولا دو دسته بودند :
1) مجمعه با ظرف: شامل يك مجمعه ي مسي و 6 عدد بشقاب و 6 عدد كاسه و يك عدد ديس و يك دست قاشق. كاسه و بشقاب معمولا مسي و يا لعابي بودند.

2) سماور با ظرف: شامل سماور و قوري و سيني چاي و استكان و نعلبكي و قندان

    عروس خانم يك متكا و يك جاجيم بافته ي خود را به آ ن اضافه مي نمود و در مجموع يك صندوق چوبي وسيله اي بود كه بار يك اسب مي شد و جهزيه عروس را تشكيل مي داد. در بعضي از نقاط رسم بر اين بود كه مادر يا خواهر بزرگ داماد انگشتري هم به دست عروس خانم مي زد. عروس و داماد تا روز عقد كنان در هيچ كدام از مراسم حضور نداشتند . در بعضي نقاط عروس و داماد تا روز عروسي چهره همديگر را نمي ديدند.

وظايف خانواده داماد در هنگام نامزدي

  اگر در دوران نامزدي اعياد و يا روزهاي خاصي وجود داشت خانواده ي داماد وظايفي داشتند كه بايد به فراخور وضع مالب خود به آن عمل مي كردند.
   مثلا قبل از عيد نوروز شير و بره و نان خانگي و حلوا و يك قواره پارچه براي عروس خانم مي فرستادند. شير و بره شامل سه من (9 كيلو) شير و يك بره بود كه بره را خانوادة عروس شب عيد مي كشتند و ته چين درست مي كردند.

مادر عروس هم يك سبد تخم مرغ رنگ شده براي خانواده داماد مي فرستاد. قبل از عيد قربان هم گوسفندي براي قرباني به خانه عروس فرستاده مي شد. براي شب تير ماه سيزه تمام سور و سات اين شب شامل پيسه گنده و پشت زيك و ميوه و نان خانگي و حلوا و دختر دونه بهمنزل عروس فرستاده مي شد. در روز عيد بيست شش مادر داماد به خار خون بازار رمي رفت و هدايايي براي عروس خود مي خريد و به منزل آنها مي برد.

از مشخصه هاي ديگر دوران نامزدي اين بود كه عروس و داماد كمتر يكديگر را ملاقات مي كردند. اگر ملاقاتي صورت مي گرفت پنهاني و دور از چشم بزرگترها بود به خاطر اينكه حجاب كردن در مقابل ديگران خصوصا بزرگتر ها حرمت نگه داشتن محسوب مي شد.

عروسي

مقدمات عروسي
هنگامي كه موعود عروسي نزديك مي شد خانواده ي داماد نزد پدر عروس مي رفتند تا با كسب اطلاع از آمادگي آن ها و موافقت شان در مورد چگونگي برگزاري مراسم ازدواج به گفت و گو بپردازند
خانواده ي عروس مخير بودند كه به هر دليل روز عروسي را عقب بيندازند. وقتي كه قرارانجام مراسم عروسي گذاشته شد پدر داماد بايد هزينه ي عروسي را تامين مي كرد و به فكر انجام اين مهم مي شد.

خرج بار
وسايلي بود كه از طرف خانواده داماد براي پذيرايي از مهمانان عروس به خانه آنان فرستاده مي شد. خرج بار شامل برنج و گوسفند و كره و زعفران و كشمش و نمك و زرد چوبه و فلفل تا برف و صابون و حنا براي شب حنا بندان مي شد.

اوستي برش
به همراه خرج بار يك يا چند قواره پارچه براي عروس برده مي شد. يكي از زن هاي فاميل عروس يا داماد با قيچي برشي به پارچه مي زد و بقيه به عنوان رو نما پولي هديه مي كردند كه به عروس مي رسيد.
بار سري خاله
به همراه وسايلي كه از طرف داماد به خانه عروس مي فرستادند زني معتمد به منزل عروس مي رفت و در همان جا مي ماند و در روز عروسي همراه عروس بر مي گشت.

خمير او دينگوئن
در بعضي از نقاط مازندران ، رسم بر اين بود كه چند روز قبل از عروسي ،مادر عروس روزي را به خمير درست كردن و نان پختن براي عروس اختصاص مي داد . همسايه ها و اقوام به آن جا رفته ،پولي به عنوان هديه به عروس مي دادند.

مجمه وري
در بسياري از نقاط مازندران به خصوص در روستاها مراسم مجمه وري مرسوم است.
  يك روز قبل از عروسي ،اقوام دور و نزديك و همسايه هاي داماد طبق قرار قبلي و ساعتي معين سيني بزرگي كه محتويات آن به قرار زير است را بر سر مي گذارند و پشت سر هم از هر كوچه و برزني به طرف خانه دامادبه راه مي افتند و چشم اندازي زيبا به وجود مي آورند . محتويات مجمعه عبارت است از كله قند، يك بسته چاي ، يك جعبه شيريني ،3 تا 4 كيلو ميوه ،يك جعبه دستمال كاغذي و يك پاكت كه داخل آن امروزه حدود پنج هزار تومان پول به عنوان هديه مي گذارند . كساني كه مجمعه آوردند بعد از صرف چاي و شيريني و حلوا به خانه خود باز مي گردند .
    اين مراسم در روستا هايي كه از قديم مرسوم بوده ،امروزه پر رونق تر از پيش بر گزار مي گردد.

چتر سري
زماني بود كه آرايشگر در منزل عروس حضو پيدا مي كرد، اولين كاري كه مي كرد اين بود كه در جمع فاميل هاي نزديك ،موهاي جلوي ير عروس را با قيچي كوتاه مي كرد. حاضرين پولي داخل پيش بند عروس مي گذاشتند كه به آن چتر سري مي گفتند. چتر سري به عروس و يا آرايشگر مي رسيد ،بعضي مواقع هم بين آن دو تقسيم مي شد.

درزي ولاج(خياط عروسي)
  ولاج(ويلاج) به معناي عروسي مي باشد.در خانه ي داماد سه تا هفت روز عروسي بودهو در تمام اين مدت بساط خياط پهن بود. در اين مدت علاوه بر دوختن لباس عروس و داماد ،لباس هاي بقيه ي اقوام هم دوخته مي شد. موقع برش كردن لباس عروس و داماد ، خياط خطاب به اطرافيان مي گفت كه: قيچي نمي برد، و اين جمله به معناي درخواست پول به عنوان هديه بود كه به آن مقراض تكي مي گفتند. خياط در آخرين روز عروسي چرخش را جمع مي كرد.

لباس داماد و عروس
   لباس داماد عبارت بود از كت و شلوار و جليقه و پيراهن سفيد كه همه را خياط (درزي) در خانه داماد مي دوخت. علاوه بر اين، داماد كلاهي نمدي به نام شب كلا بر سرش مي گذاشت.
   لباس عروس شامل يك كت مخمل يا ترمه ،يك پيراهن حرير رنگارنگ ، يك روسري بزرگ گلدار به نام گل شفتالو ، يك چادر سفيد و يك كله پوش بود. روي چادر سفيد را با پول و سكه هاي مخصوص تزئين مي كردند. كله پوش كه شبيه روسري بود را از پارچه عالي و گران قيمت تهيه مي كردند و روي چادر بر سر عروس مي گذاشتند. كله پوش سر و صورت را تا حدود كمر مي پوشاند.

وسايلي كه از طرف خانواده ي عروس براي داماد فرستاده مي شد.
يك يا دو روز قبل از عروسي ،از طرف خانواده ي عروس بقچه يا چمداني براي داماد برده مي شد كه در آن وسايل استحمام داماد ،پيش بند سفيد اصلاح و لوازم سلماني به اضافه ي كمربند، جوراب و كيف پول بسته به وضع مالي خانواده عروس به عنوان تبرك اسكناس مي گذاشتند.

حنابندان

   حنابندان هم در مازندران سابقه ي ديريني دارد و همانند امروزه در شب عروسي برگزار مي شد، اما به شكلي ساده. عروس در جمع دوستان جوان خود وداماد هم در منزل خود و در بين جوانان محل جشن حنا بندان را بر پا مي كرد. در اين مراسم بر كف دست داماد حنا مي گذاشتند و پسران دم بخت با انگشت از كف دست او حنا بر مي داشتند و معتقد بودند كه با اين كار بخت شان زودتر باز مي شود.
همين مراسم در خانه ي عروس هم اجرا مي شد و تا پاسي از شب گذشته به جشن و پايكوبي مي پرداختند.

عروس حمام و داماد حمام
   در صبح روز عروسي ،داماد و دوستانش با جشن و پايكوبي از خانه داماد به طرف حمام به راه مي افتادند. يكي دو نفر از دوستان نزديك داماد همراه وي وارد گرمابه مي شدند و بقيه جلوي حمام به جشن و شادي و رقص و آواز ادامه مي دادند. بعد از استحمام داماد ، برايش گلپر دود مي كردند و بر سرش نقل و پول خرد مي ريختند و او را به خانه بر مي گرداندند .
   همين كار براي عروس هم اجرا مي شد. زنان و دختران همراه عروس به حمام مي رفتند و در آن جا آن قدر پايكوبي مي كردند تا عروس از همام خارج شود ،سپس او را با سلام و صلوات به منزل مي آوردند.

هديه روز عروسي
در آخرين روز عروسي يعني روزي كه عروس را به خانه داماد ميبرند ، در خانه داماد مهماني مفصلي داده مي شد و مهمانان پس از صرف نهار و چاي و ميوه تقاضاي مجمع مي كردند . اول ريش سفيدان و بعد بترتيب بقيه حاضرين پولي را به عنوان هديه در آن مجمع مي گذاشتناد كه در واقع زير بناي اقتصادي خانواده را محكم مي كرد . به فردي كه اول هديه مي كرد و به مقدار پول او (( سر هديه )) مي گفتند .

ديوار پيچ
  در خانه داماد اتاقي را به عروس و داماد اختصاص ميدادند . قبل از آمدن عروس ، ديوار اتاق را با پارچه گلدار (( كودري)) تزئين ميكردند ، كه به آن ديوار پيچ ميگفتند و عروس بعدا با آن براي خود لباس مي دوخت .

مراسم اصلاح داماد
  بعد از نهار و جمع كردن پول (هديه)نوبت به اصلاح صورت و موي سر داماد ميرسيد . در وسط حياط خانه داماد جشن و پايك.بي براه بود و يكنفر بعنوان آرايشگر داماد دست بكار ميشد و سر و صورت داماد را اصلاح ميكرد . اعضاي خانواده داماد و همه حاضرين پولي بعنوان چشم روشني در پيشبند داماد ميگذاشتند كه معمولا آن پول بين داماد و آرايشگر تقسيم ميشد . بعد در همان حياط لباس دامادي بر تن داماد مي كردند و جشن ميگرفتند .

بركت بني
   مادر عروس بهمراه عروس يك ظرف مسي بزرگ برنج مي فرستاد كه عروس خانم بايد هنگام ورود به خانه داماد لگدي به آن بزند و آن را داخل خانه بريزد . يك نفر برنج را جمع كرده ، به عنوان صدقه به نيازمندي ميدهند . معتقدند كه اين كار بركت خانه را زياد ميكند .

طريقه بردن عروس به خانه داماد
براي بردن عروس داماد بخاه آنها نميآمد در روز عروسي بعد از صرف نهار عروس را لباس پوشانده چادر و كله پوش بر سرش ميگذاشتند پدر و مادر عروس او را سوار اسب مينمودند برادر عروس و يا يكي از محارم افسار اسب را در دست مي گرفت كه به آن فرد جلودار ميگفتند . يك نفر هم بعنوان همراه در كنار اسب عروس حركت ميكرد و بقيه فاميل پشت سر انها حركت ميكردند و با هلهله و شادي بطرف خانه داماد ميرفتند در نيمه راه به يك منطقه سرسبز يا دشت وسيع كه ميرسيدند داماد و چند تن از دوستانش سوار بر اسب از راه ميرسيدند و داماد جلوي عروس خانم مانوري ميداد و يك مشت نقل و نبات بر سر عروس ميريخت و يا شيش ميزد .

رونماي داماد به عروس
بعد از ورود عروس خانم به منزل قبل از آنكه داماد كله پوش را از روي عروس بردارد بايد پولي را بعنوان رو نماي بعروس خانم ميداد تا صورتش را به او نشان دهد عروس آنقدر سر پا مي ايستاد تا مادر شوهر براي نشاندن او بيايد و معمولا مادر شوهر به عروس خانم ميگفت (( پسر مار بوي )) . عروس بايد صبح زود فرداي عروسي از خواب برميخواست و صبحانه آماده ميكرد و پاي سماور مينشست و از خانواده داماد و ميهمانها پذيريئي ميكرد آنان هم پولي بعنوان هديه به عروس خانم ميدادند .

خلعت عروس
  خلعت هدايائي است كه مادر عروس براي اقوام نزديك داماد تهيه ميكند و در چمداني قرار داده و همراه عروس به خانه داماد ميفرستد .

به سلام رفتن عروس و داماد

    سه روز پس از عروسي عروس و داماد به خانه پدر عروس رفته و عرض ادب ميكردند و رو نما ميگرفتند كه پول يا كادو بود و بعد به خانه اقوام نزديك عروس و داماد ميرفتند و همه پول يا انگشتر يا كادو ميدادند .

دس كله رفتن عروس
   بعد از اتمام مراسم سلام عروس خانم وارد مرحله جدي زندگي خود ميشود و بايد تدارك شام مفصلي را ببيند و از نزديكان خود و داماد پذيرائي بعمل آورد در واقع بايد هنر آشپزي خود را بنمايش بگذارد . اگر آشپزي او خوب بود مادرش راضي و خوشحال مي شود وگر نه موجب سرشكستگي و شرمندگي اش ميشود .

غافلگير نمودن عروس در شب دس كله
در زمان قديم سند رسمي ازدواج مدتي بعد از ازدواج در دفاتر ثبتي نوشته ميشد و داماد از فرصت استفاده ميكرد و جهت كم كردن مهريه از عروس امتياز ميگرفت زمانيكه برنج بر روي آتش در حال جوشيدن بود داماد كفگير را از ذست همسرش ميگرفت و ميگفت اگر فلان قدر مهريه ات را كم نكني نميگزارم برنج را آبكش كني آنوقت پلو شل ميشود و آبرويت جلوي مهمانها ميرود و يا داماد و يا مادرش كاتي را ميكشيدند و عروس را پشت بام گير مي انداختند و مي خواستند تا مهريه اش را كم كند تا كاتي را سر جايش بگذارند تا پائين بيايد در آن وقت عروس يا مجبور به قبول كردن ميشد و يا قبول نميكرد و با وساطت ديگران بنفع عروس قضيه خاتمه پيدا ميكرد .

منابع :

اين مقاله به صورت  مصاحبه شفاهي از ريش سفيدان و مطلعين آداب و رسوم محلي مازندران جمع آوري و ويرايش گرديده است .

گروه آموزشي علوم اجتماعي شهرستان بهشهر

 


مطالب مشابه :


نوعروسان زنجاني، چشم انتظار خنچه هاي عيدي

اين روزها ذوق مردم و خلاقيتشان براي تزيين كادوها نامزدي با يكي لباس وسايل




ازدواج در ايران باستان

نامزدي. در روز بسيار نزديک به خريد وسايل عروسي کنند مي برند و خانه را خود تزيين و




آیین سنت ازدواج در ایران باستان

نامزدي در روز نامزدي پسر نزديک به خريد وسايل برند و خانه را خود تزيين و




ازدواج در ايران باستان

آنان انگشتر نامزدي عروسي، عروس و داماد و خويشان بسيار نزديک به خريد وسايل خود تزيين




عروسي به سبك آلماني

حلقه عروسي در آلمان دوران نامزدي در مراسم در اتاقي كه كمي تزيين شده بله، مثلا وسايل




ازدواج در ايران باستان

پسر مي تواند بعد از انجام مراسم نامزدي به خانه به خريد وسايل را خود تزيين و




سنتها

لباس و وسايل سفره عقد با شكل خاصي تزيين گرديده عر وس و شيريني نامزدي




آداب و رسوم ازدواج در مازندران

نامزدي. اره سري يا بقچه ي زيبا تزيين شده بود يك قواره مي شد كه در آن وسايل استحمام داماد




برچسب :