زبان پارسی و زبان امروزی

زبان پارسی و زبان امروزی

نگرشی بر ورود اصطلاحات و کنایه های کوچه بازاری ، لمپنیزم و واژگان بی معنی در عصر عجله به قند پارسی

زبان بطور کلی ، پدیده ای شگفت و پیچیده و به اذعان برخی صاحب نظران حوزه علوم انسانی و زبان شناسی شاید مهمترین اختراع یا کشف با قابلیت اکتسابی توسط نوع بشر است .

در این میان بحث دگرگونی های زبانی ، زایایی و میرانی زبان ها و نیز زایایی و میرانی در حوزه های واژگانی هر زبانی ، یکی از جدی ترین دغدغه های زبان شناسان بوده است .

در زبان شیرین پارسی نیز اگر نظری بیاندازیم در می یابیم که در هر دوره ای به اقتضای آن دوره برخی اصطلاحات محاوره ای روزبمراتب وارد دیالوگهای روزمره مردم کوچه و بازار شده و کم کم زبان اصیل ما را تحت الشعاع قرار داده است بطورکه در دهه اخیر در مکالمات عامیانه این اصطلاحات و واژگان به سرعت جا باز نموده است .

در این میان از نقش واسطه رسانه ملی هم که بعضا در میان دیالوگهای بازیگران سریالها و فیلم های سینما یی اش اینگونه واژه ها رد و بدل می شود نباید غافل شد .

واما در این گزارش کوتاه و اجمالی آنچه که مورد نظراست نگاهیست به دگرگونی های ساختاری و بویژه محتوایی در حوزه زبان توده مردم از حیث فحوا و محتوای معنایی که به سمت تعمیق        مبتنی بر طنز و هزل و تشبیه و بویژه کنایه پیش رفته است .

آنچه که امروز در میان قشر جوان ایرانی  که مرکز ثقل ورود این نوع اصطلاحات به زبان فارسی هستند به عنوان زبان توده در ارتباطات میان فردی واحدهای انسانی به کار گرفته می شود زبانی سخت متحول و بسیار قابل مطالعه است که متاسفانه نه مطالعه میدانی صورت گرفته که البته بسیار هم سخت است و نه مطالعه آکادمیک که در حوزه کاری فرهنگستان زبان می باشد .

بهرحال نباید فراموش کرد که فارغ از ارزش های عمیق میراث زبانی و ادبی هر جامعه ای ، زبان توده و تحولاتش حائز اهمیت کمتری نیست ، زبان فارسی توده بویژه در قشر جوان آن هم در شهری مثل تهران  خصوصا در دهه اخیر دستخوش دگرگونی های بسیاری شده است این دگرگونی ها شامل ، زایش و مرک لغات ، ترکیبات ، اصطلاحات ، کنایه ها و واحدهای معنایی متعدد و متنوعی است که گاه عمر برخی از این واژه ها و اصطلاحات کمتر از پنج سال بوده است .

تکنولوژی و زبان

زبان امروز قشر جوان جامعه  اثرات گسترده و عمیقی از حیث ساخت و ساز واژه ها و اصطلاحات و عبارات ، از فرآیندتکنولوژی و پدیده ها و عناصر نوین ماشینیزم پذیرفته است .

یک بررسی اجمالی نشان می دهد که ده ها واژه و اصطلاح مبتنی بر تشبیه ، استعاره ، کنایه و دارای بار معنایی ناظر بر هجو و هزل و تمسخر و نظایر آن فقط از پدیده ای به نام اتومبیل اخذ شده است . تا جایی که می توان گفت کارکرد کنایی بالاترین بسامد و گستردگی را در زایایی معنایی و اصطلاحی زبان دهه های اخیر داشته است . اما اتومبیل و واژه های مشتق از آن ؛ گیر پاچ کردن ، به گاز رفتن ، تخته گاز ، ماشین باز ، شاخ به شاخ ، سرویس شدن ، لگن ، ریپ زدن ، کم آوردن ، بالا و پایین کردن ، اتول ، عروسک ، انداختن به خلاصی ، داغ کردن ، پیاده کردن ، آینه تریلی ( صفتی برای گوش های برجسته ) ، آب روغن قاطی کردن ، ترمز کردن ، گازشو گرفتن ، موتور سوزوندن ، به روغن سوزی افتادن ، قراضه شدن ، یاتاقان زدن ، چراغ زدن و .....

حتی برخی از واژه ها و نام های ادوات تکنو لوژی خود به خود و فی نفسه تبدیل به کنایه شده اند مثلا : " بلدوزر "، " تراکتور " به معنایی کنایی پرکار و خرکار ( که خود خرکار دارای بارمعنایی مبتنی بر تشبیه است ) یا اصطلاحاتی چوه " ته خط رسیدن " یا  " به آخر خط رسیدن " که کنایه و برگرفته از فرایند امروزی خطوط اتوبوسرانی است .

البته این زایایی معنایی و کارکرد گسترده کنایی در زبان امروزه به عناصر تکنولوژی محدود نمی شود و از بسیاری از واژه های جدید و قدیم دیگر هم در جهت ایجاد مفهوم کنایی در زبان استفاده شده است . واژه هایی مثل : آدامس ( سمج ، مزاحم ) همچنین است ؛ کنه ، سریش ، و ... یا کویت ( جای خوب ) ، اتیوپی ( جای بد ) ، کربلا ( جای کم آب ) ، که این سه واژه اخیر دارای کارکرد تشبیهی است تا کنایی . یا واژه هایی مثل : آچار فرانسه یا اصطلاحی چون " مگسی شدن " و نظایر آن که بسایر متعدد و دامنه دارند .

لمپنیزیم نوین

 اگرچه لمپنیزم و تعارضات زبانی و رفتاری آن به سب از بین رفتن طبقه لمپن( لات )  ، بعد از انقلاب تقریبا از بین رفته است ، اما هنوز برخی از رفتارهای زبانی و تعارضات گفتاری شبیه آن در برخی از محافل و بخش های جامعه مشاهده می شود . این تعارضات به شکل استفاده از برخی از واژه های خاص و کثرت برخی از واژه ها در حوزه واژگانی گویندگانش قابل شناسایی است ، اگر چه این پدیده به شکل کاملا واضحی قابل مرز بندی نیست . شکل خاص تلفظ برخی از واژه ها از جمله " تیلیفون " به جای تلفن و استفاده متعدد از عباراتی چون " نوکرتم " ، " خاک پاتم " ، " غلومتم " ( غلامتم ) یا عباراتی چون " به سبیلت قسم " ، " به موت قسم " ، " لفظ دادن " ( قول دادن ) ، " سیبل گرو گذاشتن " ( به جای ریش گرو گذاشتن ) " جیم ، جمالتو ، ک ، کمالتو ، سپلشک ، زرشک ، سوراخ جورابتم –بندکفشتم و عبارات متعددی از این قبیل را می توان هنوز هم از مشخصه های زبان بازماندگان این طیف اجتماعی و علاقمندان به آن ذکر کرد .

سخن گفتن در عصر عجله

حرف زدن در کمترین حجم ممکن و تحرک در بیشترین حجم قابل تصور ، این خصیصه نه تنها در کیفیت معنایی واژه ها بلکه در شکستن ساختار جمله ها ، حذف فعل و عدول از گرامر و نحو رسمی زبان خود رانشان می دهد .

این پدیده که به " تلگرافی شدن زبان " مشهور است در زبان امروز تهرانی کاملا قابل مشاهده است . ضمن اینکه این ویژگی از دقت در عرصه های معنایی نمی کاهد . حتی می توان گفت که این دقت با الحاق معانی گونه گون به یک واژه بیشتر هم شده است . اسم هایی چون ، گوسفند ، بره ( ببئی ) ، بزغاله ، گاومیش ، و نام های متعدد دیگر هر یک در مقام فحش ، ناسزا ، تقبیح ، مزمت ، هزل ، هجو ، تمسخر ، و.... به جایگاه مورد نظر و به فراخور مکان و موقعیت گوینده و شنونده به کار می روند و هر یک دارای چارچوب معنایی دقیق و مشخص خود هستند که استفاده از برخی از آنها کاملا در نتیجه جلوه های جدید معنایی در زبان توده رایج شده است . فی المثل عبارت" عجب اسبیه !" تفاوت بسیاری دارد ضمن اینکه بعنوان یک صفت بین گوسفن تا کفتار تفاوت از زمین تا آمان است . اگر اصطلاحات و عبارت های متعددی چون " کسی را سوسک کردن "را در نظر بگیریم که کاملا اصطلاح جدیدی است ، خواهیم دید که چقدر واکنش های زبان فارسی در دهه های اخیر به دگرگونی های اجتماعی دامنه دار بوده است . تا جایی که عبارت ها و اصطلاحات متعددی را می توان سراغ گرفت که مستقیما از درون برخی از تحولات اجتماعی مثل انقلاب ، جنگ و چالش های سیاسی و اجتماعی دیگر بیرون آمده و با کارکرد کنایی در زبان باقی مانده اند . عباراتی مثل : " توی برجک کسی گذاشتن " یا " تک زدن " و امثالهم .

واژه های بی معنی

از جمله ویژگی های زبان مورد بررسی شکل گیری برخی از کلمه ها و عبارات است که اگرچه کاملا ملموس و پر کاربرد بوده و هرگز کسی در استفاده از آنها دچار تردید نشده است اما علی الظاهر برای آنها نمی توان معنای مشخصی را در نظر گرفت ، در واقع آنچه که از این واژه ها استنباط می شود بک نوع مفهوم کلی غیر مشخص است که برای گوینده و شنونده ملموس است بدون اینکه چارچوب مشخص داشته باشد . واژه هایی مثل : گگول ، چت کردن ، پپه ، شوت ، توپ ، از آن جمله اند .

طبیعی است که گزارش یک زبان و تحولات اجتماعی یک جامعه زبانی در مجالی به این کوتاهی محال است اما آنچه که در پی آمد اشاراتی گذرا و فهرست وار به مقوله ای است که پیرامون ما می گذرد و در این میان در ذیل به برخی اصطلاحات کوچه و بازاری اشاره شده است .

 

و اما مجموعه ای از اصطلاحات ، کنایه ها و کلمات لمپنیزم ، کوچه بازاری ، بی معنی و تلگرافی

الف

آخرشه : نهايتشه

آشغال كله : احمق

آشغالانس : ماشين آشغاليهاي جديد تهران که چراغ گردون هم دارند

آمار دادن : نخ دادن -توجه کي را جلب کرن – اطلاع دادن

آنتن : خبرکش

مترادفها:نخ دادن ،راه دادن

آش و لاش : آسمون جل

آويزون : کسي که مرتبا کنه ميشود و بدون دعوت همه جا ميرود

اخ کردن: پول رو سريع دادن

انده :نهايته

انده مرام : نهایت خوش خلقی

اسکل: کسي که از همه دنييا بي خبر است

مترادفها:اوشگول- وسکل – شاسگول

اسم فعال: اسگلان تپه

اسدالله خان : ترياکي خفن

آرنولد: کسي که زيباي اندام کار ميکند ولي جواد است

ارازل: بستگي به مکان کلمه در گفتار دارد ولي معمولا به معني نوچهء لاتها

اق زدن: حال بهم خوردن

الاغ تور:الاغ

ان چوچک:آدم عوضي

انگل:بيشتر لقب ميزارن...يعني بیهوده

ب

باحال: خوشايند

بار كردن : تيکه انداختن - فحش دادن

ببند گاله رو : خفه شو

چکاره حسنی : چه کسی هستی

بروتوکارش : حواستو به طرف مقابل جمع کن

برو تو نخش : حواستو به طرف مقابل جمع کن

ببو: انسان ساده لوح

بخواب( بخواب لاحاف سرد شد): خفه شو

بروبچ: بچه ها-رفقا

بيريف: درست - رديف

بينيم با: برو بابا

بيشين با (بيشين بينيم با) :خفه شو بابا

پ

پارازيت : حرف بد موقع

پا دادن : قبول کردن پيشنهاد

پايه اي؟: حاضري؟

پپه : ساده لوح

پیچوندن : پرت کردن کسی از مسئله ای

پيچ: دودره  

ت

تابلو : واضح و مبرهن

تابل: تابلو

تاقال:کرمو

تريپ: (تيريپ) مدل-برنامه-قيافه

تگري زدن: بالا آوردن

تو باغ نبودن: در جريان نبودن-حواس پرت بودن

تو نخ چيزي بودن : تو فکر چيزي بودن

تو کار چيزيودن : دنبال چيزي گشتن

تو کف چيزي بودن: تعجب از چيزي کردن ، در حسرت چیزی بودن

تو کف کسي بودن: از کسی خوشش آمدن  

ته : نهايت

تيکه اندختن : متلک انداختن

ج

جيگر: جذاب

جوهر :با ارزش،ناب

جوجه اي:بچه اي(همون جريان بچه)  

چ

چکل : داف

ح

حاجيت : اشاره به شخصي که از اين کلمه استفاده ميکند  

خ

خار کردن: شرمنده کردن

خفن: به معني بزرگ-زياد-مهيب

خفت کردن:از کسي زورگيري کردن

د

داغ شدن: عصباني شدن

در ديزي باره: وقت واسه دزدي مناسبه

دمبه: کسي که خيلي تنبل است

دمت قيژ : دمت گرم

دم کسي را ديدن: حق حساب را دادن

دودره کردن :  به معناي دک کردن

دهن کسي کف کرد: از حرف زدن خسته شد

دمشو ببين:باهاش راه بيا  

ر

راس و ريس کردن: حل کردن

ردش کن:بپيچونش

ز

زاقارت: ضايع-سه

زارت: (زرت) 1. زرشک 2.به سرعت(زارتي زد تو گوشم)

زرتش غمسون شدن: ازبين رفتن-حالگيري شدن

زپرشک: زرشک

زريد : زر زد-حرف مفت زد

سين

سه شدن : فهمیدن یا ضایع شدن

سريش : کنه

سنم: آشنايي

سوتي: ضايع

سولاخ : سوراخ

سه سوت: سريع  

شين

شاخ نشو:پررو نشو

شاخ شدن: خود را دخيل کردن يا بدون دعوت جايي رفتن

شستن : حال گيري- تخليه

شصت تير : با سرعت

شليمف : تنبل

شيلنگ : دراز  

ضاد

ضايع: خراب

ضد حال زدن : حال گيري کردن - به کسي که همه برنامه را خراب ميکند گفته ميشود  

عين

علافي:بي کار بودن

عمرن(عمرا): به هيچ وجه

عمرنات : عمرا

ف

فابریک : خیلی خوب

فر خوردن : ترسيدن

فک زدن : حرف زياد زدن

کاف

کف رفتن:دزديدن

کاهگل لقد نميکنم : حرف دارم ميزنم، گوش کن

کثافت کاري: کاري که از لحاظ عامه مردم خلاف است

کری خوندن: جرو بحث کردن

کف کردن : تعجب کردن

کلکل : معني ادعاي سر بودن در يک مورد خاص بين دو نفر

کم آوردن: جا زدن

کنه : کسي که مدام شاخ مي شود  

گاف

گاگول:بچه خنگ

گلابي:کسي که تنبل است

گوجه زدن : تگري زدن - شاکي بودن

گرخيدن: ترسيدن

ميم

مادر فولاد زره: زشت و بد هيکل

ماهم بله : ما هم تو جريانيم

مماس بودن: در ارتباط بودن

محرض: 100%-حتما

مخ زدن :رضایت جلب کردن

مخ خوردن : زیاد حرف زدن

ميخ شدن : خيره شدن

نون

نافرم : بد جور

نخ دادن : اطلادادن

ه

هندونه: اسکل-شاسکول

هندونه نزار:الکي تعريف نکن

 


مطالب مشابه :


اصطلاحات کوچه بازاری به زبان انگلیسی

زبانسرای ایران زمین ریز - اصطلاحات کوچه بازاری به زبان انگلیسی - انگلیسی و فرانسوی




اصطلاحات عامیانه و کوچه بازاری

دلتنگی های شوخ من - اصطلاحات عامیانه و کوچه بازاری - می نویسم کلمه به کلمه تا به رستگاری برسد




فرهنگ شفاهی سخن منتشر شد.

زبان کوچهبازاری و عامیانه. 1. زبان معیار: تکیه‌کلام‌ها و اصطلاحات کوچه‌بازاری




اصطلاحات خفن کوچه بازاری(طنز)

اصطلاحات خفن کوچه بازاری(طنز) اصطلاحات




سایت های زبان انگلیسی

از گرامر و تافل؛ از تلفظ تا اصطلاحات رایج در کوچه جدید ترین اصطلاحات لاتی و کوچه بازاری.




زبان پارسی و زبان امروزی

زبان پارسی و زبان امروزی نگرشی بر ورود اصطلاحات و کنایه های کوچه بازاری ، لمپنیزم و واژگان




برچسب :