رمز و رازهای "ذبح" در مقایسه مذاهب و ادیان

             علاوه بر رواج داشتن آن میان قبایل و طوایف دوره باستان، ذبح و قربانی آئینی است که در تاریخ اغلب ادیان و مذاهب الهی وجود داشته و دارد. هر چند در ادیان الهی از زرتشتی و یهود تا مسیحیت و اسلام تفاوت هایی در اهداف و نحوه اجرای این آئین مشاهده می شود. داستان ذبح اسماعیل(ع) ، کامل ترین درجه تسلیم حضرت ابراهیم(ع) در برابر خداست( هر چند که نویسندگان تورات با تعصب نژادی خود اسحق نبی را "ذبیح الله" معرفی می کنند اما همین تورات در تناقضی آشکار تصریح دارد که ابراهیم یگانه فرزند خود را به قربانگاه برد  ودر جائی دیگر آورده که اسحق یازده سال پس از اسماعیل به دنیا آمده است). نجات معجزه آسای حضرت موسی در کودکی از دست جلادان فرعون (که فرزندان بنی اسرائیل را سر می بریدند)، کشته شدن ناقه (ماده شتر) حضرت صالح ، و نیز نذر عبدالمطلب مبنی بر قربانی کردن فرزندش عبدالله (پدر پیامبراسلام(ص)) به پای خدای کعبه و نجات او به واسطه امداد الهی همه نمونه هایی از رخنه فرهنگ ذبح در گذشته ادیان الهی بوده است.

             در دوره جاهلیت و حتی در قرون پس از اسلام هم دیده می شود که افراد پیروز پس از کشتن طرف مقابل و گاه حتی قبل از مرگ او، سرش را از تنش جدا می کردند و به عنوان هدیه به ما فوق خود تقدیم می کردند. در تاریخ آمده است که راس مبارک امام حسین(ع) در دستان پلید عبیدالله بن زیاد در قصر کوفه رویت گردید و سر عبیدالله بن زیاد در دستان مختار ثقفی و سر مختار ثقفی در دستان مصعب ابن زبیر و سر مصعب ابن زبیر در دستان عبدالملک ابن مروان دیده شد و بین اولین سر تا آخرین سر، تنها 12 سال فاصله بود. یا کمی عقب تر در زمان خلیفه اول، خالد ابن ولید سردار ابوبکر، سر صحابی بزرگ پیامبر، مالک ابن نویره تمیمی را به جرم زیر پا نگذاشتن قانون مسلم غدیر خم مبنی بر ولایت علی(ع) و عدم بیعت با ابوبکر برید و آن را پخت و مقداری از آن را خورد و سپس به زور همسرش را تصاحب کرد. شاید این ها مصادیقی باشد که امروزه، مسلمان نماهایی با دستاویز قرار دادن آن ها، توحش و بربریت را در عصر جدید با بریدن سر انسان های در بند خود به نام اسلام و با خواندن آیات مقدس قرآن، در برابر عدسی دوربین های شبکه های تلویزیونی جهان به نمایش می گذارند. این در حالی است که در دو آیه ای که ذبح کفار جایز شمرده شده است (آیه 4 سوره محمد(ص) و آیه 12 سوره انفال)، با توجه به ادامه آیه و نیز آیات بعد، احتمالا منظور بریدن سر کفار در حین جنگ ( و نه در حالت اسارت ) و نیز بریدن سر کافر زخمی رو به مرگ به منظور تسریع در مرگ او بوده است (مانند بریده شدن سر عمرو ابن عبدود، پهلوان کفار در جنگ خندق به دست حضرت علی(ع) ). بدون شک تفسیر این دو آیه بر عهده قرآن شناسان است.

           در جستجویی گذرا در رفتار مدعیان ادیان آسمانی، ذبح انسان ها همواره نمودی بارز داشته است. در کتب مقدس یهود آمده است که افراد و اقوام بیگانه را از دم شمشیر بگذرانید. شواهدی در دست است که برخی یهودیان منحرف و افراطی، تعداد زیادی کودک و حتی بزرگسالانی از ادیان دیگر را سر بریده اند و در مراسمی از خون آنها در عید فصح استفاده کرده اند. یا اینکه در میان خود یهودیان نیز قربانی کردن فرزندان برای خشنودی خداوند تا ظهور مسیحیت ادامه داشته است. در دین مسیحیت نیز، مسیح(ع) در فرهنگ و تمدن پیروان به عنوان قربانی خداوند به منظور آمرزش گناه اولیه انسان ها معرفی شده است. صلیبیان جنگجو و نیز برخی اقوام مسیحی در اروپای وحشی، سر انسان های زنده را می بریدند (یک نمونه ساده آن را می توان در فیلم های غربی تاریخی مانند "شجاع دل" دید. مسلما این گونه فیلمنامه های جهانی با تحقیقات تاریخی گسترده ای نوشته می شوند). خداوند در اسلام جان و مال انسان ها را به قربانی می پذیرد، اما نه بیهوده. بلکه امثال شهادت در این مکتب حکم قربانی در راه خدا را دارد.

            از قرن چهارم پیش از میلاد، کم کم رسم قربانی ساختن انسان ها در پای خدایان به قربانی کردن حیوانات تبدیل شد. زرتشتیان ساکن ایران در قرن های اخیر در جشن مهرگان، گوسفندی را سر می بریدند. امروزه نیز آنها در جشن بهمنگان (ماه بهمن)، از خوردن گوشت قربانی خودداری می کنند. دین یهود دینی بسیار سخت گیر در زمینه ذبح و قربانی است که البته شباهت ها و تفاوت هایی با قوانین ذبح و قربانی در دین مبین اسلام دارد. یهودیان تنها عتفخوارانی را کاشر (معادل حلال در اسلام) می دانند که زوج سم و نشخوارکننده باشند و ماده آنها پستانی آویخته داشته باشد. با این توصیفات شتر به خاطر شکل خاص سم ، نزد یهود کاشر نیست. با وجود آنکه شتر در اسلام حلال است اما نحوه کشتن آن با دیگر چهارپایان متفاوت است و  "نحر" خوانده می شود. بدین شکل که ضربه کارد در گودی بین گردن و سینه آن فرود می آید و اگر به روش دیگر احشام "ذبح" شود، خوردن آن حلال نیست. در دین یهود ذبح کننده نیز شرایط خاصی دارد. ذابح باید یهودی عاقل و بالغ و از نظر دینی آموزش دیده باشد و در این زمینه مدرک گرفته باشد. چنین فردی "شوخت" نامیده می شود که نوعی خاخام است. در حالی که در دین مبین اسلام ، مرد، زن و حتی نابالغ ممیز نیز می تواند ذبح کند. قبل از ذبح، شوخت دعایی می خواند که نام خدا در آن وجود دارد. سر حیوان را با دستگاه مکنده ای که بر پوزه اش سوار می شود به جلو می کشند تا گردن آن با یک ضربه شوخت که با کاردی بلند و بسیار تیز فرود می آید بریده شود. اگر با یک ضربه، سر دام بریده نشد، این حیوان دیگر کاشر نیست . از نظر یهود، حیوان بیهوش قابل ذبح نیست و نباید حیوان را قبل از ذبح بیهوش کرد.

            یهودیان قربانی های خود (مثلا در آیین قربانی سوزاندن، عید فصح، قربانی گاو سرخ، عید گیپور و ... ) که بسته به نوع مراسم، گاو،  گوسفند یا بز است را می سوزانند یا آن را در بیابان رها می کنند. مسیحیان نیز در گذشته هنگام ذبح نام حضرت مسیح را می برده اند. همچنین قربانی ها را می سوزاندند یا در صحرا رها می کردند. این کار هم دلالت بر اسراف دارد و هم آلوده کردن محیط است. در دین اسلام ، چه در قربانی های واجب (قربانی عید قربان برای حاجیان و قربانی نذر و قسم) و چه در قربانی های مستحب، گوشت ذبیحه، بین افراد بی بضاعت و خویشان تقسیم می شود ودر آن خبری از سوزاندن و دور انداختن قربانی نیست. تنها حیواناتی در اسلام باید کشته و سوزانده شوند که انسان با آن ها  وطی کرده باشد که نشان از قبح این گناه در نظر اسلام است. در هر حال در قرآن کریم بخصوص در سوره "الانعام" –چهارپایان-  دستورات زیبایی در مورد ذبح و قربانی وجود دارد.

            در قرن گذشته در بسیاری از کشورهای اروپایی قانون منع ذبح حلال وجود داشته که بعد ها لغو شد. اما در سوئد هنوز هم این قانون تغییر نکرده است و شرایط دشواری را برای جوامع اسلامی و یهودی فراهم کرده است. این بدان جهت است که اهل سنت نیز (به مانند آنچه یهودیان می پندارند) بر عدم بیهوش کردن دام قبل از ذبح تاکید دارند و حیوان بیهوش را شبه مرده می دانند. این در حالی است که استفاده از روش بیهوش کردن دام با استفاده از جریان برق با ولتاژ مناسب، نه تنها به مرگ دام منجر نمی گردد بلکه دام پس از چند دقیقه توانائی نشخوار کردن خود را نیز به دست می آورد. استفاده از روش بیهوش کردن دام با استفاده از جریان برق، علاوه بر اینکه راهی  موثر در ذبح انسانی و بدون درد است، مزایای دیگری نیز دارد. در این روش خونگیری بهتری نیز از لاشه انجام می گردد. زیرا در برق گرفتگی، ضربان و میزان برون دهی قلب بالا می رود، عضلات و عروق منقبض می شوند و بیشترین میزان خون از لاشه هنگام ذبح خارج می شود. در ذبح با برق گوشت اسیدی تر و روشن تری بدست می آید که فاکتورهای مطلوبی هستند. آن چه دیگران به عنوان ذبح غیر انسانی در دین اسلام مطرح می کنند، ذبح به شیوه اهل سنت است. بی هوش کردن دام در مذهب شیعه از مصادیق خوش رفتاری با حیوانات قلمداد شده و جایز است.

            در مذاهب اسلامی و بخصوص مذهب شیعه، ذبح حیوان در برابر چشمان دیگر حیوانات مکروه است. هرچند که متاسفانه در مراسم مختلف همچون عید قربان و روز عاشورا، این کار علاوه بر اینکه در برابر چشم دیگر حیوانات انجام می شود، کودکان نیز ناظر چنین صحنه هائی هستند که نوئی تبلیغ قساوت قلب است. اگر بر این ها، مشکلات بهداشتی ناشی از بیماری های مشترک بین انسان و دام و نیز آلوده شدن محیط با محتویات گوارشی دام را نیز اضافه کنیم، منظره ناخوشایندی در برابر دیدگانمان صف خواهد بست. از دیگر رفتارهای ظالمانه ای که بر خلاف آموزش های مذهب مترقی شیعه توسط برخی از ما شیعیان انجام می شود، بیهوش کردن گاوها با استفاده از "پتک" است که بیشتر در کشتارگاه های کوچک و غیر صنعتی انجام می شود.

             به کار بردن نام خدا در قالب " تکبیر واجب قبل از ذبح " یا بسمل کردن نیز رموز خاص خود را دارد. چند سال پیش دانشمندی به نام سعد مخلص یعقوب که استاد دانشگاه های سوریه و اردن است ، طی تحقیقی به روش امروزی مدعی شد که بکار بردن نام خدا قبل از ذبح، باعث خونگیری بهتر دام می شود. او با محیطهای کشت خود که در مستندی در چند شبکه تلویزیونی به نمایش گذاشت، مقایسه ای را  در میزان رشد میکروب های موجود در دام (فلور) و میزان گلبول های التهابی بین گوشت حیوان ذبح شده با نام خدا و دیگری ذبح شده بدون ذکر نام خدا انجام داد. میزان رشد میکروب ها  و همچنین میزان تراکم گلبول های سفید التهابی در محیط های کشت و نمونه های حیوان ذبح شده با نام خدا به شکل معنی داری کمتر از نمونه های دیگر بود.

            با توجه به اینکه خون محیط بسیار مناسبی برای رشد انواع میکروب هاست ، خونگیری هر چه بیشتر از حیوانات ذبح شده بسیار مطلوب است. اما از حیوانات بیمار، خونگیری به خوبی انجام نمی گیرد. همه می دانیم که نابینائی، لنگش و لاغری مفرط از علائم و نشانه های حیوان بیمار است و اینجاست که حدیث روایت شده از پیامبر(ص)، بسیار خواندنی است : " استفاده از چهار نوع حیوان در قربانی جایز نیست؛ حیوان کوری که کوری اش رویت می شود، حیوان مریضی که مرضش (از ظاهر آن) پیداست، حیوان لنگی که لنگشش دیده می شود، و حیوان لاغر.

             امید است در آینده بتوانیم از طریق عرضه کلیدهای کاربردی، به تمام خوانندگان در تشخیص گوشت به دست آمده از حیوان سالم با گوشت حیوان بیمار و همچنین گوشت حیوان حلال گوشت با حیوان حرام گوشت یا مکروه کمک نمائیم.

                                                 

                                                                        دکتر علی انگالی نژاد


مطالب مشابه :


مراحل مختلف ذبح گوسفند

از مراسم قرباني کردن گوسفند بدم گفتم ذبح گوسفند، ياد يه خبر جالب افتادم که يک




رمز و رازهای "ذبح" در مقایسه مذاهب و ادیان

ذابح باید یهودی عاقل و بالغ و از نظر دینی آموزش گوسفند یا کردن دام قبل از ذبح




روش نــذر کردن و نظرات مراجع

اگر حاجت من برآورده شد، اين گوسفند را براي پيامبر (ص) ذبح كنم». روش نذر کردن.




کیست هیداتیک

در دامهاي ذبح شده، در گوسفند حدود 10-5 درصد آموزش بهداشت شروع کردن سخت نیست و




قربانی کردن

قربانی کردن در این رسم معمولاً گوسفند و گاهی مرغ، گاو یا حیوان دیگری ذبح می‌شود.




برنامه ی سالانه فعالیت هاوابتکارات پرورشی

از ذبح کردن گوسفند تشکیل جلسه آموزش خانواده و دعوت از اساتید جهت آموزش




عيد قربان،روز بندگي و بخشودگي مبارك باد.

كارشناسي آموزش ذبح گاو و گوسفند و یا نحر شتر و در منا و قربانی کردن گوسفند و




برچسب :