فرهنگ رانندگی در ایران:

فرهنگ رانندگی در ایران:

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

در یک دستش سیگار بود و در دست دیگرش گوشی موبایل! پایش را روی گاز گذاشته بود و هرکسی جلوی راهش سبز می شد، فحش بارانش می کرد. راننده جلویی راهنمای سمت راست را زد و قصد حرکت به لاین راست را داشت، اما برای او که خود را صاحب حق می دانست راهنما معنایی نداشت. پس سرش را از شیشه ماشین بیرون برد و فریاد کشید: هوی مرتیکه چه خبرته!؟ و بعد به شخصی که پشت خط تلفنش بود گفت"باتو نبودم با این عوضی بودم" و بعد ادامه داد: "خارج که بودم کیف می کردم از رانندگی مردم. شیطونه می گه به خاطر اوضاع افتضاح رانندگی بذارم برم از این مملکت.

بعد ته سیگارش را از شیشه ماشین داخل خیابان پرت کرد و همانطور که مشغول حرف زدن با موبایل بود با زحمت دستش را دراز کرد تا از صندلی کناری یک موز بردارد بعد همانطور که مشغول رانندگی و حرف زدن با موبایل و غرزدن بود، موز را پوست کند و آن را به سرعت خورد و بدون معطلی پوست موز را از شیشه ماشین به بیرون پرت کرد بعد همانطور که با دهان پر با موبایل حرف می زد گفت: مملکت نیست که بی نظمی بیداد می کند. خیابونها کثیف، راننده ها بی قید!... خاک بر سر من که موندم اینجا و دارم زندگی می کنم. کی قدر آدمو می دونه اینجا؟!

همانطور که داشت حرف می زد بی آنکه راهنما بزند به سمت راست متمایل شد و وقتی بوق ممتد ماشین پشتی به صدا درآمد، سرش را از شیشه بیرون برد و فریاد زد "زهر مار، چه خبرته؟"
دوباره گوشی موبایل را به گوشش نزدیک کرد و با اخم گفت: "با تو نبودم، با یک راننده عقده ای بودم، فکر کرده اتوبان رو خریده"
همانطور که مشغول صحبت بود ادامه داد: یک لحظه گوشی! صبر کن چراغ قرمز را رد کنم بعد حرف می زنیم"
و بعد با مهارت از چراغ قرمز گذشت و بدون آنکه غم به دلش راه بدهد گوشی موبایل را برداشت و به غرغرهایش ادامه داد.
"داشتم می گفتم. واقعا این مردم بی فرهنگ شدن؛ خارج که بودم هیچ کس هنگام رانندگی تخلف نمی کرد، آدم شرم می کنه وقتی این راننده هارو با راننده های خارجی مقایسه می کنه. یک ذره این مردم انصاف ندارن..."

در همین حین به خط کشی عابر پیاده رسید. بعد با عصبانیت فریاد کشید: "زود باشید دیگه فس فس نکنید. مگه دارید از روی فرش قرمز عبور می کنید که اینقدر ادا دارید" و بعد با سرعت از روی خط کشی عابر پیاده رد شد و صدای اعتراض عابران را بلند کرد. اما او بی توجه گذشت و همانطور که بین ماشین ها لایی می کشید غرزنان از هدر رفتن استعدادش حرف می زد و با فرهنگی خارجی ها! کمی که جلوتر رفت ناگهان یک اتوشویی را دید و یادش افتاد که باید کت و شلوارش را از اتوشویی بگیرد. اما مقابل اتوشویی یک ایستگاه اتوبوس بود باز هم شروع کرد به فحش دادن "هیچ چیز سرجایش نیست، ایستگاه اتوبوس اینجا چکار می کنه؟ بعد مکالمه موبایلش را قطع کرد و همانجا داخل ایستگاه پارک کرد و زیر لب گفت: "اگه جلوتر پارک کنم باید کلی پیاده برگردم. همینجا خوبه!"

بعد پیاده شد و داخل اتوشویی رفت. وقتی برگشت با یک قبض جریمه مواجه شد که زیر برف پاک کن ماشینش چشمک می زد. برگ جریمه را برداشت و با عصبانیت گفت: فقط بلدن بیخود و بی جهت از آدم پول بیگرن. برم خارج راحت شم. نه قانون سرشون می شه نه فرهنگ می دونن چیه؟"
بعد سیگار دوم را روشن کرد و سوار ماشین شد. تلافی عصبانیتش را سر راننده های دیگه درمیآورد و با سرعت ۱۲۰ کیلومتر رانندگی می کرد.
هرکس دم پرش می شد با کلمات رکیک از او پذیرایی می کرد.
همچنان با سرعت حرکت می کرد و به این فکر می کرد که خارجی ها کجا هستند و ما کجا هستیم؟ آنقدر سرعتش بالا بود که علایم راهنمایی و رانندگی را نمی دید. اگر هم می دید فرقی نمی کرد. به نظر او این علایم فقط در خارج کاربرد دارد و هر وقت رفت خارج به آنها توجه می کند.

آنقدر عجله داشت و عصبانی بود که حتی متوجه نشد که کمی جلوتر خط کشی عابر پیاده است. البته اگر هم متوجه می شد، فرقی نداشت. چرا که به عقیده او حق تقدم در همه موارد با خودش بود.
همان موقع بود که پیرمرد عصا به دست به گمان آنکه خط کشی عابر پیاده از سایر نقاط خیابان امن تر است در حال عبور از روی خط کشی بود. اما راننده عصبانی، در فکر برگ جریمه بود و فرهنگ رانندگی خارجی ها. آنقدر عصبانی بود که هیچ چیز و هیچ کس را نمی دید. همان موقع بود که بی آنکه بفهمد صدای برخورد یک چیز را با ماشینش حس کرد.
وقتی چشمش را باز کرد و به خودش آمد فهمید یک پیرمرد روی خط کشی عابر پیاده نقش زمین شده و عصایش آن طرف تر پرت شده و خون از سر و صورتش به بیرون ریخته می شود. نمی دانست چه عکس العملی نشان دهد. چه کسی را باید فحش دهد. پیرمرد را؟ خط کشی عابر پیاده را! خارجی ها را؟! فرهنگ رانندگی را، قبض جریمه را یا خودش را که استعدادش هدر رفته بود؟!!

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

مقایسه ای از فرهنگ رانندگی در تهران و کالیفرنیا

 

 

این روزها خیلی چیزها برایمان عادی شده. اگر ببینیم که یک موتور با سرعت از پیاده رو می گذرد، بی آنکه اعتراضی بکنیم، راه را برایش باز می کنیم و موتور سوار با طلبکاری فراوان از کنارمان می گذرد و می رود. اگر ببینیم که چراغ قرمز است و بعضی راننده ها از غیبت پلیس استفاده می کنند و از چراغ قرمز عبور می کنند، باز هم برایمان عادی است و خیلی عادی تر است که ببینیم موتورسیکلت کارکرد تاکسی یا باربر را دارد و چند سرنشین و یا یک بار طویل را حمل می کند. عادت کرده ایم خیلی راحت از کنار همه اینها بگذریم چرا که این روزها پیاده رو کار کرد سواره رو، و سواره رو کارکرد پارکینگ را پیدا کرده و علایم راهنمایی و رانندگی هم برای تزیین خیابانها به کار می روند و کاربرد دیگری ندارند.
همه ما وقتی برای گرفتن گواهی نامه رانندگی ثبت نام می کنیم کتاب آیین نامه را با دقت می خوانیم و علایم راهنمایی و رانندگی را در ذهنمان حک می کنیم. اما به محض اینکه امتحان آیین نامه به پایان رسید و در امتحان شهری رانندگی هم قبول شدیم دیگر علایم را می بوسیم و می گذاریم لب تاقچه! آن وقت است که دیگر رعایت کردن قوانین می شود قرتی بازی! بستن کمربند سوسول بازی است و راهنما زدن افت دارد!

خیلی زود یاد می گیریم که تنها زمانی باید قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنیم که افسر سفید پوش پلیس در معابر و چهارراهها ایستاده باشد و بیشتر از آنکه حواسمان به علایم راهنمایی و رانندگی باشد، حواسمان به این است که مبادا پلیس جایی ایستاده باشد و از چشم تیزبین ما مخفی بماند.
بدترین اتفاقی که ممکن است برایمان بیفتد این است که جریمه شویم. آن هم خیلی مهم نیست فدای سرمان. جریمه شدن از انتظار کشیدن پشت چراغ قرمز اعصاب خورد کن، بهتر است ضمن اینکه مبلغ جریمه ها آنقدر بالا نیست و حتی در صورت تلمبار شدن قبوض پرداخت نشده جریمه های رانندگی، حتی در حد چند میلیون تومان از دادگاه و زندان خبری نیست و تنها مجازات سخت گیرانه آن، دوبرابر شدن مبلغ جریمه است.

حرف آخر:

از همه ی این حرفها که بگذریم، می رسیم به این موضوع که تا خودمان اصلاح نشویم فرهنگ رانندگی کشورمان اصلاح نخواهد شد و تا زمانی که فرهنگ خارجی ها را چماق می کنیم و بر سر فرهنگ خودمان می کوبیم، هیچ کاری از پیش نخواهیم برد مگر اینکه این چماق ها تلنگری باشد برای تک تک ما. تلنگری برای اصلاح تک تک اعضای جامعه ما تا با اصلاح هر کدام از ما فرهنگ رانندگی کشورمان هم بهبود یابد و اوضاع زخمی رانندگی در ایران ترمیم شود.

گذشته از این، نحوه رانندگی در هر کشوری فرهنگ مردمان همان جامعه را نشان می دهد ولی به راستی ما را چه شده است که یکی از بی‌فرهنگ‌ترین مردمان دنیا در رانندگی از آب درآمده‌ایم به طوری که در کنار معرفی جاذبه‌های گردشگری در ایران، "هشدار جدی نسبت به رانندگی خطرناک ایرانیان" یکی از بخشهای جدایی ناپذیر کتابچه‌های راهنمای جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگی می‌کنیم که فیلم رانندگی و نیز نحوه عبور عابران در ایران، تبدیل به یکی از انواع کلیپهای پربیننده و خنده دار در اینترنت با صدها هزار بیننده شده و آبروی "ایرانی" را یکجا به حراج گذاشته ایم؟ هر چه هست ما اصلاح نشدنی نیستیم و الا ایستادن خودروها در پشت خط عابر پیاده و نیز بستن کمربند ایمنی، امروز در میان ما فراگیر نشده بود.

از برخی کشورها مثل بنگلادش و افغانستان که بگذریم، رانندگی در دنیا یک امر "جمعی" است ولی در ایران یک امر "فردی" تلقی می‌شود. رانندگی در ایران یعنی "می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم" و همیشه از قانون هر که زودتر استفاده کنم. پس رانندگان دیگر، "رقیب" من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم. این نگرش در عمل چگونه خود را نشان می‌دهد؟

هر فضای خالی که پیدا شد، باید زودتر از دیگران آن را پر کنم. چنین است که رانندگی ایرانی یعنی "چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی می‌شود". اینکه روی خط طولی می‌روم، فضا را برای دیگری تنگ می‌کنم و چه مزاحمتی برای عابران یا رانندگان دیگر ایجاد می‌کنم مهم نیست و حتی نزد برخی می‌توان از شانه خاکی سمت راست جاده برای فرار از ترافیک کمک گرفت. رانندگی به سبک ایرانی یعنی "رفتن از هر مسیر ممکن نه از مسیر تعیین شده"؛ درست مانند کودکی که در فضای حیاط منزلش که تعلق به خودش دارد ماشین بازی می‌کند و در هر لحظه به هر جهتی که خواست سر اسباب بازی اش را می‌چرخاند.

گرچه اتومبیل سال‌هاست وارد ایران شده، اما تعریف رانندگی، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است. "رانندگی صحیح" که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است به معنای "هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر" است. این "جریان عبور و مرور" است که راننده را به مقصد می‌رساند نه به اصطلاح زرنگی او !

وقتی در جامعه‌ای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، یعنی هر کس قبل از آنکه به رسیدن به مقصدش فکر کند به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد، این نظم در همه جا خود را نشان می‌دهد. بنایراین کسی که می‌خواهد در بزرگراه به راست بپیچد از صدها متر جلوتر در مسیر تعیین شده قرار می‌گیرد و خالی بودن باند کناری، او را به قانون شکنی نمی‌کشاند. رانندگی ایرانی معنای خاص خود را دارد. این رانندگی خاص، اصطلاحات خاصی هم به دنبال آورده است که در کتابهای آموزش رانندگی اصلا" وجود ندارد؛ اصطلاحاتی مانند "راه گرفتن" و یا "رد کردن".

"راه گرفتن" یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. چه وقت راه را "می گیریم"؟ مثلا هنگام گردش به چپ در چهار راه. تا می‌توانیم وسیله ی نقلیه ی خود را جلوتر و جلوتر می‌بریم تا ماشین مقابل چاره‌ای جز راه دادن به ما نداشته باشد. "رد کردن" را هم وقتی به کار می‌بریم که خودرو خود را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیل‌های دیگر یا پای یک عابر عبور می‌دهیم.

حالا تا اندازه‌ای معلوم می‌شود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ می‌دهد و چرا بیشترین کشته‌ها در میان عابران پیاده در ایران یا "سالمند" هستند و یا "کودک"؛ تا کسی حرکات شبه آکروباتیک بلد نباشد نمی‌تواند خود را از اتومبیل‌ها و موتورسیکلت‌هایی که چفت در چفت یکدیگر و با فاصله سانتیمتری و گاهی میلیمتری از کنار عابران می‌گذرند نجات دهد.

تفاوت رانندگی ایرانی با رانندگی استاندارد بی شباهت به تفاوت فوتبال آمریکایی و فوتبال معمولی نیست. ما در بسیاری موارد رانندگی نمی‌کنیم اسکی می‌کنیم، زیرا اصل در رانندگی ما بر توقف نکردن است مگر آنکه مانعی فیزیکی مقابلمان باشد.


مطالب مشابه :


فرهنگ رانندگی در ایران:

بعد از گرفتن دار در اینترنت با صدها ها و موتورسیکلت‌هایی که




تاریخچه شهربانی یا پلیس ایران

ماشین های پلیس ایران از که افسران زن با موتورسیکلت در سطح شهر 110؛خلافی گرفتن و




بررسی تخصصی شمع

استعلام اینترنتی خلافی به کارت" از اینترنت. نیروی موتور از احتراق مخلوط سوخت و هوا




همه چیز درباره گواهی امضا الکترونیک

دانلود نرم افزار محاسبه هزینه های انواع ماشین و موتورسیکلت از طریق اینترنت گرفتن از




افزایش بازدید

به اینترنت از طریق gprs دریافت خلافی ماشین از طریق sms گرفتن تماس




اندر احوالات فرهنگ رانندگی در ایران

همه ما وقتی برای گرفتن گواهی یکی از اعمال خلافی است که دار در اینترنت با صدها




ایرانیان مهربانند، اما نه در رانندگی:

نحوه ی بیرون آوردن یا عبور از چاله یا دست نحوه ی سبقت گرفتن. جدول جدید جرائم




راهنمای گواهی امضا الکترونیک-بررسی مشکلات گواهی امضا الکترونیک و راهکارهای رفع آن هنگام کار با سامان

دانلود ارزش مالیاتی ماشین آلات و موتورسیکلت از منوی tools صفحه اینترنت ظاهر می شود




برچسب :