مقاله:مديريت توليد نمايش كودك و نوجوان

 مقاله:مديريت توليد نمايش كودك و نوجوان 

 

 

 

ترجمه و تدوين:

فاطمه حسيني

سيدحسين فدايي‌حسين

 

توضيح:

مطلب پيش رو، ترجمه‌ي بخشي است از فصل هفتم كتاب «كارگرداني تئاتر كودك و نوجوان» نوشته‌ي محقق و نظريه‌پرداز تئاتر كودكان و نوجوانان، «هلنا روزنبرگ»(Helane Rosenberg). كتاب مذكور در نه فصل، به تشريح دقيق و جامع پيرامون وظايف و مسئوليت‌هاي كارگردان تئاتر كودك و نوجوان مي‌پردازد. از آن‌جا كه مخاطب اين كتاب بيشتر كارگردانان و گروه‌هاي تئاتر جوان و نيمه‌حرفه‌اي هستند، نويسنده سعي نموده است تا گام‌به‌گام به تشريح جوانب مختلف تهيه و  توليد يك اثر نمايشي شامل انتخاب متن، انتخاب بازيگران و تمرينات مختلف با آنان براي ايجاد آمادگي جهت ايفاي نقش، هدايت بازيگر در راستاي نقش و خط سير نمايش، تهيه نمايشنامه كارگاهي، طراحي فني و هنري نمايش و در نهايت مديريت توليد نمايش كودك و نوجوان بپردازد.

 تئاتر كودك

 

تمام مراحل توليد

اين مطلب، به امري اساسي در روند توليد تئاتر، يعني روي صحنه آوردن متن نمايشي مي‌پردازد. ممکن است شما نمايشنامه‌هاي بسياري را بخوانيد. صدها خاطره بنويسيد و در يک چشم به‌هم زدن چارچوب اصلي آن‌ها را دريابيد. اما حتّي اگر همه ارزش‌هاي حسي- معنوي آن‌ها را به‌کار گرفته و براساس آن نمايشي براي اجرا در مقابل تماشاچي آماده كنيد، بازهم تنها بخشي از کار را انجام داده‌ايد. به عبارتي شما فقط کارگرداني کرده‌ايد.

وقتي از مردم راجع به تهيه‌کننده يا توليد‌کننده تئاتر مي‌پرسيم، يا اطّلاعاتي در اين‌باره ندارند و يا فقط به جنبه پول‌سازي و اقتصادي آن اشاره مي‌کنند كه البتّه اين جنبه فقط در مورد نمايش‌هاي تبليغاتي و سفارشي مصداق دارد. نمايش‌ها توسط تهيه‌کنندگان توليد مي‌شود، توسط کارگردانان، کارگرداني مي‌گردد، توسط طرّاحان، طرّاحي مي‌شود و بازيگران آن‌را بازي مي‌کنند. البتّه ممكن است در مواردي، تهيه‌کننده نمايش همان کارگردان کار باشد. وظيفه تهيه‌کننده کاملاً روشن است: پيدا کردن کاري مناسب براي توليد، تهيه پول (اغلب ميليوني) براي آغاز پروژه، به‌کار گرفتن کارشناس امور مالي، جمع‌آوري بهترين بازيگران، کارگردانان، طرّاحان، و مديران اجرايي که موفّقيّت کار را تضمين مي‌کنند و نظارت کلّي بر روند توليد نمايش.[1]

 

 

هرچند سرمايه اوليه براي توليد نمايش بسيار مهمّ است، اما چون بودجه لازم براي نمايش كودك و نوجوان کمتر از بودجه توليد نمايش‌هاي تبليغاتي و سفارشي است، اين بودجه مي‌تواند به راحتي توسط کارگردان يا گروه توليد نمايش تأمين شود. بنابراين، ما در اين بخش، به تهيه‌کنندگي و توليد تئاتر در سطوح بالا و با بودجه‌هاي كلان نمي‌پردازيم، بلکه به توضيح آن‌چه کارگردان بايد براي توليد تئاتر از مرحله اول، يعني متن نمايش تا آخر، يعني اجرا در مقابل كودكان و نوجوانان انجام دهد، اشاره خواهيم كرد. براي اين منظور، از پله اوّل و نکات قابل توجّه اوليه شروع کرده و روند توليد را پيش مي‌گيريم تا به پله آخر يعني اجراي نمايش براي كودكان و نوجوانان برسيم.

 

توليد نمايش براي كوكان و نوجوانان:

از انتخاب متن تا اجرا

وقتي از تهيه و توليد نمايش حرف مي‌زنيم، درحقيقت از يک روند کاملاً گروهي صحبت مي‌کنيم. در اين مرحله، مي‌خواهيم از سنجش ظرفيت و توان تهيه‌کننده صحبت كنيم. او مسئول و مدير نهايي کار است و اين درحالي است كه وي در شب اجرا- وقتي پرده نمايش بالا مي‌رود- هيچ کنترلي روي کار ندارد؛ چون ديگر نمايش در دست بازيگران، کادر اجرايي و مخاطبان است. با اين‌حال، تهيه‌کننده مي‌تواند با به‌کارگيري روش‌هايي که ما در اين مطلب بيان مي‌کنيم از اجراي نهايي نمايش مطمئن شود و ديگر نگران اجرايي که هيچ کنترلي روي آن ندارد، نباشد.

پيش از بيان مطالب مربوط به روند توليد نمايش، شايد بد نباشد به تفاوت‌هاي مقوله توليد در تئاتر كودك و نوجوان و تئاتر بزرگسالان بپردازيم:

● در نمايش کودک و نوجوان، سن و سطح درک مخاطب در انتخاب نمايشنامه مؤثّر است. براي مثال نمايش «هملت» مناسب کودکان نيست.

● تعداد نمايشنامه‌هاي كودك و نوجوان بسيار اندک است. اين کمبود، دو دليل عمده دارد: يکي اين‌که «تئاتر کودک و نوجوان» تئاتر نوپايي است و تازه در چند دهه‌ي اخير جدي گرفته شده ‌است. بنابراين، اگر کسي بخواهد متني بنويسد ترجيح مي‌دهد كار بزرگسال انجام بدهد. دوّم اين‌که نويسندگان به‌نام، تمايلي براي نوشتن در اين زمينه ندارند چرا که به لحاظ مالي براي آن‌ها صرفه چنداني ندارد.

● به لحاظ اقتصادي نيز توليد نمايش كودك و نوجوان و توليد نمايش بزرگسالان از هم متفاوت‌اند. مردم معمولاً حاضر نيستند حتّي نصف پولي را كه براي تماشاي تئاتر بزرگسالان مي‌پردازند، به کودکان‌شان بدهند تا در يک سالن معمولي نمايش خودش را ببينند. به‌همين دليل، نمايش کودک و نوجوان درآمد پاييني دارد و از طرفي، بودجه توليد آن نيز اندک است.

● بازيگران مجرب و حرفه‌اي معمولاً پيشنهاد بازي در تئاتر كودك و نوجوان را رد مي‌کنند. براي آن‌ها کار در تئاتر بزرگسال، نسبت به‌کار کودک و نوجوان منافع بيشتري دارد؛ چرا که موقعيّت شغلي بالاتري ايجاد كرده و به لحاظ مادي هم پردرآمدتر است. به‌همين دليل، بازيگر تئاتر كودك و نوجوان، به بازيگري به‌عنوان شغل درآمدزا نگاه نمي‌کند.

توليد‌کننده نمايش كودك و نوجوان بايد اين محدوديت‌ها و مشکلات را بداند تا براي رفع آن‌ها اقدام کند. اوّلين مرحله در روند توليد نمايش، انتخاب متن نمايشي و به تبع آن دعوت از کارگردان مي‌باشد. در اين مطلب، تهيه‌کننده را همان کارگردان درنظر گرفته‌ايم چرا که در اغلب نمايش‌هاي كودك و نوجوان، تهيه‌کننده اثر در واقع همان کارگردان است.

 

نکات اوليه براي انتخاب متن

مخاطب

توليد‌کننده نمايش كودك و نوجوان، هنگام انتخاب متن به‌ندرت مخاطب را در نظر مي‌گيرد در صورتي که مخاطب مهمّترين عاملي است که بايد در اين زمينه مورد توجّه قرار گيرد. به‌خصوص سن و قدرت درک مخاطب بسيار مهمّ است چرا که اين مؤلفه‌ها تعيين‌کننده انتخاب‌هاي بعدي در روند توليد نمايش‌اند.

اگر براي نمايشي که توليد مي‌کنيد بليط مي‌فروشيد بايد مخاطب خود را درنظر گرفته باشيد و با توجّه به سليقه وي، نامي مناسب براي نمايش انتخاب کنيد. نامي که بتواند تماشاچي و همراهان وي را جذب کند. ولي چنان‌چه براي اجراي مدارس، نمايش توليد مي‌کنيد ديگر انتخاب عنوان اهميت چنداني ندارد چرا که قصد شما فروش بليط و جذب فردفرد تماشاگران نيست. در اين شرايط بايد يك حمايت‌كننده مالي (اسپانسر) جذب نماييد كه عموماً آموزش و پرورش و يا کادر مدارس هستند. بنابراين، بايد سليقه اين مخاطبان را نيز در انتخاب نمايش و روند توليد در نظر بگيريد. در چنين شرايطي، سن مخاطب و نحوه دسترسي آنان به نمايش، دو عامل مربوط به مخاطب هستند که در انتخاب نمايشنامه تأثير دارند.

 

مکان اجراي نمايش

توليد‌کننده تئاتر بايد با واقع‌بيني، مکاني که براي اجراي نمايش در اختيار دارد را بررسي کند، چرا که مکان، تا حدّي تعيين‌کننده نوع نمايشي است که قرار است روي صحنه برود. اگر فکر مي‌کنيد در اجراي نمايش «پيتر پن» ناچار به استفاده از «پرواز به‌روش فوي»[2] هستيد اما سقف سالن و مکان اجراي شما قابليت طناب بستن و پرواز ندارد، بهتر است از انتخاب اين متن صرف‌نظر کنيد. سالني بسيار بزرگ با ظرفيت سه هزار نفر، مناسب اجراي نمايشي با چهار بازيگر نيست. توليدكننده يا کارگردان بايد فضا و مکان اجرا را از نظر امکانات و امتيازات هنري نيز بررسي کند.

 

بودجه

بودجه نمايش تعيين‌کننده بسياري از انتخاب‌ها ازجمله نمايشنامه است. اگر بودجه کمي در اختيار داريد، توليد نمايش‌هاي پرجمعيت، مجلّل و پرزرق و برق، اشتباه محض است. چرا که شما بودجه کافي براي ساخت دکور، تهيه لباس و امكانات اين نمايش‌ها را نداريد. شايد بهتر باشد نمايشنامه‌هايي را انتخاب كنيد كه شخصيت‌هاي کمتري داشته باشند و بتوان با دكور و لباس‌هاي ساده به‌راحتي آن‌ها را اجرا كرد.

 

عوامل پرانرژي و قابل دسترس

مشخّصه‌ي ديگري که در انتخاب متن تأثير دارد، بازيگران و ساير عوامل گروه هستند. تهيه‌كننده و کارگردان بايد از خصوصيات، توان و انرژي عواملي كه به‌کار مي‌گيرند باخبر باشند و بدانند آيا آن‌ها توانايي اجراي متن مورد نظر را دارند يا خير. اگر افرادي با بدن‌هاي متناسب و مخصوص حرکات موزون در اختيار داريد، انتخاب نمايش موزيکال بسيار مناسب خواهد بود. شما به‌عنوان تهيه‌كننده بايد از امتيازات و نقاط قوّت بازيگران خود استفاده کنيد. معمولاً در تئاترهاي حرفه‌اي و سفارشي، افراد را براساس نوع شخصيت‌هاي نمايش انتخاب مي‌کنند. چون هر‌چه خصوصيات بازيگر به شخصيت مورد نظر نزديک‌تر باشد، نمايش نيز به موفّقيّت نزديک‌تر مي‌شود.

 

تجزيه تحليل و انتخاب متن

تا اينجا توليد‌کننده نمايش، تمام اطّلاعات لازم جهت انتخاب نمايش را جمع‌آوري کرده‌است. در اين قسمت، يک الگوي تجزيه و تحليل متن ارائه شده‌است. با اين الگو مي‌توانيد خيلي جدي به نمايش بيانديشيد و متن را با ملاک‌هاي مشخّص ارزيابي کنيد. الگوي زير در مورد تمامي نمايشنامه‌ها صدق مي‌کند.

 

الگوي تجزيه و تحليل نمايشنامه

(فهرست بررسي متن)

1ـ داستان نمايش (ايده کلي): آيا جالب است؟..........

نقشه داستاني (سلسله حوادثي که روي صحنه رخ مي‌دهد): آيا روند روشني دارد؟..........

داستان فرعي: آيا داستان فرعي در نمايش وجود دارد؟..........

رفتارها (آن‌چه شخصيت انجام مي‌دهد و دليل انجام آن): آيا جذّاب است؟..........

درون‌مايه: آيا درون‌مايه نمايش، روشن و قابل فهم است و نويسنده به خوبي به آن پرداخته است؟..........

شخصيت‌ها: آيا خاص هستند، خوب توصيف شده‌اند، خوب شخصيت‌پردازي شده‌اند؟..........

نوع يا گونه نمايشي: تراژدي *            فارس *                 کمدي *                ملودرام*

شيوه نمايشي: کمدي يونان قديم *     کمدي دلآرته * ابزورد (پوچ‌گرا) *   نئوکلاسيک فرانسه * غيررئال قرن بيستمي *    کمدي موزيکال قرن بيستمي * حماسي * و...

گفتار: آيا گفتار‌ها متناسب با شخصيت هستند؟.......... آيا لغت به لغت کار ارزش هنري دارد و هيچ گفتاري را نمي‌توان حذف کرد؟.......... نويسنده چقدر هنرمندانه وقايعي را که مخاطب بايد بداند به وي منتقل کرده‌است؟..........

10ـ ساختار: آيا نمايش چندين شخصيت و دو يا سه پلات دارد و داستان آن در طول چندين سال اتفاق مي‌افتد؟.......... يا اين‌که تعداد کمي شخصيت و يک پلات دارد و داستان در زمان کوتاهي روي مي‌دهد؟..........

11ـ موقعيت اصلي: آيا نمايش هيچ موقعيت اصلي دارد؟.......... اين موقعيت چگونه روي صحنه به نمايش در مي‌آيد؟..........

12ـ درگيري يا گره نمايش: شخص مقابل شخص *              شخص مقابل خودش *        شخص مقابل جامعه *          شخص مقابل طبيعت *  

13ـ آيا نمايشنامه حول ايده اصلي مي‌چرخد؟..........

14ـ آيا نمايش اوج دارد؟.......... در صورت مثبت بودن پاسخ، بگوييد اوج آن کجاست؟.......... آيا به اندازه کافي زنده و پوياست؟..........

15ـ آيا متن به موسيقي يا حرکات موزون نياز دارد؟..........

16ـ آيا متن فکر مخاطب را درگير کار مي‌کند؟..........

17ـ آيا احساسات مخاطب را بر مي‌انگيزد؟..........

18ـ آيا مخاطب را مي‌خنداند؟ نکته طنزي دارد؟..........

19ـ آيا نمايش خوب نوشته شده‌است؟..........

20ـ آيا نمايش براي مخاطب خاص خود نوشته شده‌است و با سن و ميزان درک وي همخواني دارد؟..........

21ـ آيا عوامل و افراد گروه توانايي و ظرفيت اجراي چنين متني را دارند؟...........

22ـ آيا گروه مي‌تواند موزيکال عمل کند؟ توانايي انجام حرکات موزون را دارد؟..........

23ـ چنان‌چه پاسخ سؤال قبل منفي است، آيا حذف موزيک و حرکات موزون به نمايش آسيب نمي‌زند؟..........

24ـ خلاصه: آيا اين متن داراي مشخّصه‌هاي زير مي‌باشد:

ارزش نمايشي: نقشه داستاني، شخصيت و درون‌مايه خوب؟..........

ارزش آموزشي: مخاطب كودك و نوجوان را به‌سمت احساسات، کنکاش، آگاهي و سرگرمي هدايت مي‌کند؟..........

نکته نهايي راجع به انتخاب متن اين است كه متني را انتخاب کنيد که جذّاب بوده و قوه تخيّل شما را فعّال سازد. اگر متن، نوشتار ضعيفي دارد و داستان نمايش ساده و بي‌روح است، شما هم به احتمال زياد نمايشي ضعيف و بي‌روح توليد خواهيد کرد. بايد از متن لذت ببريد و ساعت‌ها و ساعت‌ها روي آن کار کنيد.

 

تصميمات

و اقدامات اوليه توليد نمايش

به عقيده بسياري از کارگردانان و تهيه‌كنندگان مبتدي، روند توليد حرکت از متن به اجراست. اما در واقع مراحل متعدّدي بين اين دو مرحله اصلي وجود دارد.

 

تفسير متن و انتخاب شيوه آن

کارگردان بايد شيوه مشخّصي را براي نمايش در نظر بگيرد و با آن پيش برود. سبک مبهم و نامشخّص، مخاطب را گيج مي‌کند. به‌ياد داشته باشيد که يکي از پيش فرض‌هاي ما اين است که تمامي نمايش‌هاي كودك و نوجوان، قابل اجرا در يكي از انواع شيوه‌ها هستند.

 

به‌کار گرفتن طرّاح صحنه و لباس

بعد از مشخّص شدن وضعيت متن نمايش و انتخاب آن، و پيش از جمع‌آوري بازيگران بايد با طرّاحان صحبت کرد. البتّه طرّاحي خوب به ندرت مي‌تواند ضعف نويسندگي يا کارگرداني را پوشانده و نمايش را نجات دهد اما به‌طور حتم مي‌تواند زيبايي هنري و موقعيت‌شناسي نمايش را دو چندان کند.

طرّاحي صحنه و لباس نيز هنر محسوب مي‌شود و درست به اندازه کارگرداني و بازيگري اهميت دارد. توليد‌کننده نمايش بايد توضيحات لازم راجع به‌کار را به طرّاحان بدهد و آن‌ها را آگاه کند. توليد‌کننده نمايش براي انتخاب طرّاحان با آن‌ها مصاحبه کرده و نمونه کار آن‌ها را مي‌بيند. وقتي طرّاح صحنه انتخاب شد، يک کپي از متن نمايش در اختيار وي قرار مي‌گيرد. وي نمايشنامه را خوانده و کار خود را آغاز مي‌کند. در طول جلسه تمرين نمايش، طرّاح صحنه، انتخاب‌ها و ايده‌هاي مختلف خود را به کارگردان ارائه مي‌دهد.

 

استفاده از منشي صحنه

منشي صحنه، به کارگردان در گرفتن سنجش از بازيگران کمک مي‌کند. همچنين هنگام تمرين نمايش، ميزانسن‏ نهايي و نکات اصلي بازي را ثبت مي‌کند. هنگام اجرا نيز از پشت صحنه، نور و صدا و وسايل صحنه و ... را کنترل کرده و زمان شروع نمايش را با مدير سالن هماهنگ مي‌کند. منشي صحنه کار‌آمد و شايسته، ضامن موفّقيّت نمايش است.

 

برنامه‌ريزي

و طرّاحي تقويم معکوس تمرين

يکي از مهمّترين وظايف توليد‌کننده نمايش، برنامه‌ريزي روزانه تمرين است. وي بايد براي نمايشي که در دست توليد است تقويمي طرّاحي کند و طبق آن زمانبندي پيش برود. تنظيم اين تقويم و جدول زمانبندي شده بسيار مفيد بوده و به جريان کار کمک مي‌کند. بر اين اساس هر‌يک از اعضاي گروه نمايش، زمان مشخّصي براي انجام وظايف خود دارند و بايد طبق برنامه پيش بروند.

 

روند سنجش بازيگر

کارگردان از سنجش (تست) بازيگر دو هدف دارد: 1ـ سنجش توانايي بدن و بيان و شخصيت‌پردازي 2ـ به دست آوردن اطّلاعات بيشتر راجع به بازيگر به منظور درک توانايي وي براي ايفاي نقش مورد نظر و برقراري ارتباط با ساير اعضاي گروه. در ادامه به برخي روش‌هاي کاربردي سنجش بازيگري مي‌پردازيم.

 

گفت‌وگوي خصوصي

گفت‌وگو خصوصي فرصتي است تا کارگردان، راحت و صميمي با بازيگر صحبت کند. نيازي نيست از سابقه يا تجربيات بازيگر بپرسيم. اين‌گونه اطّلاعات را در فرم پر شده توسط آن‌ها مي‌توان يافت. به‌جاي اين سؤالات، راجع به مسائل و موضوعات مورد علاقه وي صحبت کنيد. «مايکل شارتلف» در کتاب «سنجش بازيگري» مي‌نويسد: «گارسون کانين، بهترين مصاحبه کننده‌اي‌ست که تا به‌حال ديده‌ام. او‏ غيرمستقيم کاري مي‌کند که خود شخص، پرده از زندگي خود برداشته و در جريان مصاحبه، اطّلاعات جالبي راجع به خود ارائه کند. راجع به همه کنجکاوي مي‌کند و بسيار صميمانه با آن‌ها گفتگو مي‌کند. راجع به آشپزي، بيسبال و يا حتّي درختكاري و ساير كارهاي روزانه هم از آن‌ها مي‌پرسد... او هر موضوعي به ذهنش برسد که هم براي خودش و هم براي فرد مقابل جذّاب باشد، سؤال مي‌کند. اين‌گونه سؤالات و مطالب، براي همه جديد است. اطّلاعات راجع به کار و سوابق شخص را بعداً مي‌تواند پيدا کند و بخواند.»[3]

در هر صورت، يکي از نکاتي که توليد‌کننده تئاتر مايل است راجع به بازيگر بداند اين است که آيا وي تا به‌حال تجربه نمايش كودك و نوجوان داشته‌است و اين‌که نظرش راجع به آن تجربه چيست. اگر مصاحبه خصوصي قبل از آزمون بازيگري انجام شود، بازيگر در سنجش راحت‌تر عمل کرده و از استرس او براي آزمون کاسته مي‌شود. بعد از سنجش نيز مي‌توان مصاحبه خصوصي را انجام داد و اطّلاعات بيشتري راجع به بازيگر کسب کرد.

 

سنجش كلي: خواندن متن

ضمن اين‌كه بايست تاريخ آزمون را از يک يا دو هفته پيش اعلام کنيد، به دو طريق مي‌توانيد پذيراي بازيگران باشيد. اوّل اين‌که شرکت در آزمون براي همگان آزاد باشد. به اين صورت که در روز سنجش، همه داوطلبان حاضر مي‌شوند و ثبت نام مي‌کنند. سپس هر 10 تا 15 دقيقه يک نفر مورد سنجش قرار مي‌گيرد. شكل دوّم اين است كه شما تعدادي بازيگر را براي شرکت در آزمون انتخاب کرده و براي هر‌يک برگه ثبت نام در سنجش مي‌فرستيد. برگه‌ها زمان‌بندي شده‌اند و براي هر 10 دقيقه يک نفر تعيين گرديده است.

در طول سنجش مي‌توانيد از بازيگر بخواهيد قسمتي از متني که براي او کاملاً غريب است را بخواند و يا نوشته‌اي كه خودش آماده کرده‌است را تك‌گويي كند. البتّه هر‌يک از اين روش‌ها کاستي‌ها و مزايايي دارند؛ به‌همين علّت ممكن است شما هر‌دو روش را انتخاب کنيد. مزيّت روش اوّل اين است که شما مي‌توانيد ببينيد بازيگر در نقش مورد نظر شما چگونه است. از طرفي اشكال اين روش آن است که شايد بازيگر سرعت عمل خوبي نداشته باشد و يا متن‌خوان خوبي نباشد. بنابراين، با مشکلي که دارد در سنجش رد مي‌شود. اين درحالي است كه تمام ظرفيت و توانايي بازيگري وي سنجيده نشده است.

در روش دوّم، بازيگر، متني را که از قبل آماده کرده‌است براي شما مي‌خواند. به‌عبارتي، بهترين بازي خود را ارائه مي‌دهد. اما در اين روش نيز، توانايي بالقوه وي مشخّص نيست. اگر روش اوّل را انتخاب مي‌کنيد به بازيگران اجازه دهيد تا يک نگاه کلّي، به متني که قرار است بخوانند بياندازند. با اين کار ممکن است مشکل روخواني وي تسهيل شود. هنگامي که يک‌بار خواند، از او بخواهيد بار ديگر بخواند اما‏ اين‌بار براي او هدف تعيين کنيد به‌طور مثال، بگوييد قرار است بازيگر مقابل خود را دست بياندازد و وي را تسليم خود کند. در ادامه، اهداف مختلفي براي خواندن تعيين نماييد و ببينيد آيا موفّق به اجراي آن‌ها مي‌شود يا خير.

چنان‌چه بازيگر شما متن را تصنعي مي‌خواند، سعي کنيد ادا و تصنع را از او بگيريد. اگر موفّق به اين كار نشديد، مي‌توانيد بازيگر را رد کنيد و يا از او بخواهيد بيرون منتظر بماند تا دوباره صدايش نماييد. در اين‌صورت، سعي کنيد بازيگر را خيلي منتظر نگذاريد. هدف شما از دوباره‌خواني بازيگر اين است که بدانيد وي در کدام نقش، بهتر عمل مي‌کند و با ساير بازيگران همگوني بيشتري دارد. چرا که بازيگران نمايش بايد با يك‌ديگر همخواني داشته و به گونه‌اي مکمل هم باشند. در اين مرحله مي‌توانيد از تمرين بداهه‌گويي در همين کتاب نيز استفاده کرده و قوه تخيل و خلّاقيت بازيگر را بسنجيد.

 

سنجش حرکت

از آنجايي که اکثر نمايش‌هاي کودک و نوجوان، موقعيت‌هاي بصري و حرکتي زيبا دارد و داراي حرکات موزون و هماهنگ است. اين سنجش بسيار مهمّ بوده و نشان مي‌دهد که بازيگر چگونه مي‌ايستد، چگونه حرکت مي‌کند و آيا اندام او به لحاظ حرکتي، هماهنگ عمل مي‌کنند يا خير. چنان‌چه در گروه خود شخصي به‌عنوان طرّاح حرکات موزون داريد، اين قسمت از آزمون را به او واگذار کنيد.

 

سنجش آواز

اگر به بازيگراني احتياج داريد که آوازخوانان خوبي باشند، بايد ساز يا موسيقي مناسبي تهيه کرده و از بازيگران آزمون خوانندگي بگيريد. بازيگران مي‌توانند آواز و موسيقي آماده شده خود را نيز همراه بياورند.

 

فراخواندن دوباره بازيگر

هنگامي که از همه آزمون گرفتيد، نتيجه را بررسي کرده و چند تن از بازيگران را انتخاب کنيد و دوباره با آن‌ها صحبت نماييد. منشي صحنه برنامه‌ريزي کرده و ترتيب اين ملاقات‌ها را مي‌دهد. طي اين جلسات سعي کنيد تا ميزان ظرفيت و توان هر بازيگر را دريابيد. در ادامه، يک فهرست بازبيني سنجش ارائه شده‌است؛ با اين فهرست مي‌توانيد علاوه‌بر سنجش کلّي بازيگر، به نقاط ضعف و قوت وي پي ببريد. هر کارگرداني هنگام سنجش بازيگر، به‌دنبال توانايي خاصي مي‌گردد كه طبيعتاً براي كاري كه درنظر دارد، لازم است. شما نيز بايد مشخّصه‌ها و توانايي‌هاي خاصي را که به‌دنبال آن هستيد، براي خود تعريف کرده و در آزمون بازيگري، مدّ نظر قرار دهيد.

 

فهرست بازبيني سنجش بازيگر

سنجش صدا:

1ـ طرز بيان..........

2ـ شدت صدا..........

3ـ تنوع صدا..........

4ـ ريتم صدا..........

5ـ گويش/ لهجه..........

6ـ رسا بودن صدا..........

7ـ کنترل نفس..........

8ـ صداي مناسب نقش مورد نظر..........

9ـ صداي آواز: سوپرانو *            کنترالتو *              تنور *    باريتون *

10ـ صداي موسيقيايي..........

سنجش بدن:

1ـ حرکت: مرتب و منظم *         کنترل شده *         نرم و راحت *       سخت و نامناسب *

2ـ راحتي و آرامش فيزيکي..........

3ـ درک و آگاهي از وضعيت ساير بازيگران روي صحنه..........

4ـ استفاده از بدن در تمرينات بداهه..........

بازي در نقش شخصيت مورد نظر:

1ـ بازي لحظه به لحظه: مناسب *                 صادقانه *              جذّاب*

2ـ بررسي نقش و بازي: قابل باور؟..........

3ـ زندگي دروني: پويا و پرانرژي يا پوچ و خالي؟..........

4ـ متمرکز..........

5ـ ترس از صحنه (عدم تمرکز)..........

6ـ بازي تصنعي (بازي‏ غيرصادقانه)..........

7ـ انضباط شخصي (شخصيت سخت و محدود)..........

8ـ نگرش: الف) نسبت به مخاطب..........

ب) نسبت به ساير بازيگران صحنه..........

9ـ انتخاب‌ها و تصميمات شخصي درست و به جا..........

10ـ انرژي..........

11ـ کار گروهي..........

12ـ توانايي اجراي راهنمايي‌هاي کارگردان..........

13ـ ايجاد همذات‌پنداري در مخاطب..........

14ـ خود بازيگر داراي شخصيتي در راستاي نقش يا متضاد نقش است؟..........

15ـ تصميمات و کنش‌هاي پويا و تخيلي..........

16ـ شخصيت صحنه‌اي: گرم *   سرد *    پرجذبه *               قاطع*    خشک و بي‌روح *

 

تقسيم نقش‌ها

براي تقسيم نقش‌ها بايد آن‌چه درون بازيگر مي‌بينيد را با آن‌چه در شخصيت مدّنظر داريد تطبيق دهيد. همچنين بايد روابط بين شخصيت‌هاي نمايش را نيز در نظر بگيريد. فراموش نکنيد که قرار است شما يک خانواده خلق کنيد. گروه نمايش شما بايد يک گروه واحد باشد و متحد و منسجم کار کند.

 

اوّلين جلسات با اعضاي گروه

کارگردان بايد با اعضاي مختلف گروه نمايش جلسه‌اي برگزار کرده و راجع به توليد کار با آن‌ها صحبت کند.

 

جلسه با طرّاح صحنه و لباس

در اوّلين جلسه کارگردان و طرّاحان به‌دنبال هدفي خاص يعني رسيدن به تصوير مشترکي از نمايش هستند. آن‌ها تمام وقت و تمرکز خود را به‌کار گرفته، به هماهنگي لازم رسيده و آن تصوير مشترک را مي‌سازند.

ممکن است خود کارگردان ايده خاصي در ذهن داشته‌باشد‏ اما مسلماً از رابطه کارگردان و طرّاح و همکاري و همفکري آن‌ها نتيجه بهتري حاصل مي‌گردد، تا اين‌که کارگردان مستبدانه فقط دستور دهد و ايده شخصي خود را به مرحله اجرا برساند. در اوّلين جلسه با آن‌ها بايد به مسائل زير پرداخت:

● نظر کارگردان راجع به درون‌مايه و تصوير نمايش و بحث پيرامون چارچوب اصلي کار

● شيوه نمايش

● فضا (حال و هوا)ي نمايش: نويسنده، کارگردان و طرّاح هر‌يک مي‌خواهند چه حسّي را به مخاطب القا کنند.

● بودجه: توليد‌کننده يا کارگردان بايد طرّاحان را از وضعيت بودجه نمايش آگاه سازد، به‌ويژه اگر ميزان بودجه کم باشد. بودجه کار نه تنها تعيين‌کننده جنس و نوع مواد مصرفي است بلکه بر نحوه كار طرّاحان نيز تأثير مي‌گذارد.

● محدوديت‌ها: گروه طرّاحي بايد از محدوديت‌هاي کار نيز آگاه باشند. براي مثال، گروه نمايشي که قرار است براي اجرا به شهرهاي مختلف سفر کند، نياز به دکور و وسايلي دارد که در شرايط سفر و طي جابه‌جايي‌ها از بين نرود.

● حل مشکلات: مهمّترين زمان حل مشکلات موجود و پيشگيري از مشکلات بعدي، همين جلسه اوّل است. چرا که مشکلات اعضاي گروه و يا هر مشکل فوق‌العاده ديگر مي‌تواند درطول مراحل توليد نمايش، به يک بحران تبديل شود.

● طرح اوليه صحنه: محل ورود و خروج بازيگران روي صحنه بايد مشخّص شود. همچنين راجع به دکور کلّي صحنه نيز بايد صحبت شود.

● برنامه‌ريزي: کارگردان و طرّاح صحنه با توافق يکديگر، زماني را براي آماده‌سازي دکور تعيين مي‌کنند.

طرّاح صحنه و لباس بايد در اوّلين جلسه دورخواني نمايش نيز شرکت کنند تا طرح اوليه و نمونه دکور را به گروه نمايش نشان دهند. با اين کار، بازيگران راحت‌تر در فضاي کار قرار مي‌گيرند.

 

تعيين گروه فني نمايش

در تئاترهاي حرفه‌اي معمولاً طرّاح صحنه، گروه فني را جمع‌آوري مي‌کند اما در ساير اشكال، گروه فني توسط همان کارگردان يا توليد‌کننده کار تعيين مي‌شود. مهمّترين نکته اين است که بايد از گروه فني توقع انجام بهترين کار ممکن را داشته باشيد. اعضاي گروه فني بايد بدانند که آن‌ها نيز به اندازه بازيگران مثمر ثمراند.

 

جلسه با گروه

تبليغات نمايش و مدير برنامه

توليد‌کننده نمايش در اوّلين جلسه با اين گروه درباره تبليغ و فروش بليط نمايش صحبت مي‌کند. در واقع هدف از اين جلسه، برنامه‌ريزي تبليغاتي کار است.

 

اوّلين جلسه دورخواني

تمام اعضاي گروه نمايش بايد در اوّلين جلسه دورخواني حضور به‌هم رسانند. منشي صحنه بايد حدود کلّي صحنه را روي زمين مشخّص کند، ورودي‌ها و خروجي‌هاي صحنه را نيز تعيين نمايد. بعد از اين‌که مطمئن شديد همه راحت سرجاي خود نشسته‌اند از منشي صحنه بخواهيد توضيح صحنه را بخواند و دور خواني آغاز شود. از اعضاي گروه بخواهيد به نکات زير توجّه کنند:

● بازيگران روي نقش خود تمرکز کنند: به آن‌چه شخصيت‌هاي ديگر راجع به آن‌ها مي‌گويند و آن‌چه خودش درباره خود مي‌گويد دقّت نمايد.

● بازيگرانِ نقش‌هاي کوچک، علاوه‌بر تمرکز روي نقش خود به اين بيانديشند که چگونه مي‌توانند حضور صحنه‌اي پررنگ‌تري داشته‌باشند.

● طرّاح صحنه و گروه فني نيز با دقّت به نمايش گوش کنند، به تصويرهاي هنري کار دقّت نمايند و ببينند چگونه مي‌توانند در کار خود آن‌ها به‌كار گيرند.

● گروه تبليغاتي نيز تمام تمرکز خود را به‌کار گيرد و به‌دنبال گفتار‌هاي خاص و زيبا و همچنين مضمون جذّاب کار باشند تا از آن در جهت تبليغ نمايش استفاده کنند.

بعد از دورخواني، همه بايد بتوانند با هم درباره کار بحث کنند. جلسات تمرين بايد دست‌كم سه يا چهار ساعت باشد. اگر وقت داشتيد دوباره متن را بخوانيد و اين‌بار با نگاهي ديگر. به‌طور مثال، تمام تمرکزتان روي چارچوب اصلي کار باشد تا ببينيد اين نگاه چه تأثيري روي هر شخصيت مي‌گذارد.

شما مي‌توانيد هر‌چندبار که مي‌خواهيد نمايش را دورخواني کنيد. برخي گروه‌هاي تئاتر، چندين روز دور هم مي‌نشينند و نمايش را مي‌خوانند و به کشف شخصيت‌ها و روابط و ارزش‌ها و معاني پنهان گفتار‌ها مي‌پردازند. مزيّت دورخواني زياد اين است که بازيگران قبل از تمرين کار به درک عميقي از نقش خود مي‌رسند. حتّي ممکن است همان‌طور که نشسته‌اند به برخي از حرکت‌هاي جزيي در بازي خود بپردازند. اين‌كار باعث مي‌گردد تا در تمرين‌هاي نمايش، موفّق‌تر عمل مي‌کنند. بايد به تمام بازيگران اهميت داد ولو اين‌که گفتاري نداشته‌باشند. هيچ بازيگري نبايد به‌دليل کم بودن گفتارها و کوتاهي حضور در صحنه، نقش خود را دست‌کم بگيرد. آن‌چه اهميت دارد تأثير روي مخاطب و حضور صحنه‌اي وي در اجراي نمايش مي‌باشد.

 

تمرين نمايش

تمرينات نمايش بايد بدون اتلاف وقت و بلافاصله بعد از دورخواني‌ها آغاز شود. به‌قول «وودي آلن»[4] کمدين: «نود درصد زندگي نمايش است. بنابراين، تئاتر همان نمايش زندگي است که به‌موقع و سر وقت خود اجرا مي‌شود. هدف از تمرين نمايش، اجراي دراماتيک مفهوم آن است. کارگردان پيشتر، متن را تجزيه و تحليل کرده و پرده‌ها و صحنه‌ها و بخش‌هاي کوچک آن‌را مشخّص نموده‌است. اكنون بايد برنامه‌ريزي كرده و مشخّص کند که در هر‌روز دقيقاً کدام بخش را تمرين کند. برنامه تمرين نمايش را بايد دقيقاً در همان اوّلين جلسه تمرين در اختيار بازيگران قرار داد.

به اعتقاد «ميلتون اسميت» تمرين نمايش داراي چهار مرحله متمايز از هم مي‌باشد:

1ـ بررسي اوليه، که طي آن بازيگران با کليت نمايش آشنا مي‌شوند.

2ـ تعيين ميزانسن‏‌هاي کلّي و مشخّص کردن ورودي‌ها و خروجي‌ها و تغيير موقعيت‌ها.

3ـ شخصيت‌پردازي دقيق و تمرکز روي اجراي تأثيرگذار.

4ـ تمرينات نهايي نمايش، روتوش کار و درآوردن نمايش منسجم و تأثيرگذار[5]

 

چه نوع بازيگراني در اختيار داريد:

درون به‌برون يا برون به‌درون؟

هنگامي که بازيگران متن را مي‌خوانند از نوع خواندن آن‌ها در مي‌يابيد که چگونه بازيگراني هستند. اگر تابع ديدگاه «برون به‌‌درون» باشند، از مشخّصه‌هاي بيروني شخصيت آغاز مي‌کنند. براي مثال، با لهجه‌اي خاص حرف مي‌زنند و سپس به جنبه‌هاي دروني شخصيت مي‌پردازند. اما اگر داراي ديدگاه «درون به‌برون» باشند، از مشخّصه‌هاي دروني آغاز مي‌کنند و هنگام خواندن، بي‌تحرّک و منفعل به‌نظر مي‌آيند؛ اما وقتي تا حدّي درونيّات شخصيت را کشف کردند، شخصيت‌پرداز‏ي بيروني مانند طرز حرف زدن، راه رفتن و ساير رفتار شخصيت، راحت‌تر انجام مي‌شود. بازيگران کم‌تجربه معمولاً ابتدا به شخصيت‌پرداز‏ي بيروني نقش مي‌پردازند. هنوز نقش را درک نکرده‌اند ولي براي ايفاي آن از صداهاي خاص يا راه رفتن خاصي استفاده مي‌کنند و متعاقب آن، شخصيت‌پردازي دروني نقش را نيز تحت تأثير همين شخصيت‌پردازي بيروني، انجام مي‌دهند. چنان‌چه با چنين بازيگراني روبرو شديد حتماً از آن‌ها بخواهيد براي راه رفتن يا گفتار گفتن شخصيت مورد نظر، اتودهاي مختلفي بزنند. ببينيد آيا بازيگر اجازه مي‌دهد روند طبيعي بازيگري پيش برود يا خير.

 

بداهه‌سازي

انجام تمرينات بداهه با وسايلي که در نمايش داريم بهترين روش تمرين در جلسات هفته اوّل است. به‌اين‌ترتيب بازيگران با آرامش کامل به مطالب جالبي راجع به نقش خود مي‌رسند.

 

ميزانسن: از پيش تعيين شده

يا تصميم‌گيري ‏در موقعيت؟

کارگردان مي‌تواند در منزل، متن را بررسي کرده و ميزانسن‌ها را تعيين کند و يا اين‌که به بازيگران اجازه دهد راحت باشند و هر‌طور که متن به آن‌ها راه مي‌دهد حرکت کنند. در اين شرايط، کارگردان آن‌ها را تماشا مي‌کند و قسمت‌هايي را که نمي‌پسندد و يا در راستاي اجرا نمي‌بيند، تصحيح کرده و از ميزانسن‌هاي خود استفاده مي‌نمايد. کارگردان «جان هنري ديويس»[6] معتقد است: «اين‌که کارگردان ميزانسن‌ها را از قبل تعيين کند و آن‌را به بازيگر ديکته نمايد به‌طور كامل اشتباه است چرا که بازيگر را محدود مي‌کند و اين‌کار وي، پاسخگوي نياز بازيگر در لحظه نيست. کارگردان مي‌تواند ميزانسن‌ها را در ذهن خود طرّاحي کرده و ذخيره داشته‌باشد‏ تا هنگام نياز، به آن‌ها رجوع کند. اما بهترين حالت ممکن وقتي است که کارگردان به بازيگر کمک مي‌کند تا به حس لازم برسد و ميزانسن، بسيار طبيعي شکل بگيرد.»

از بازيگران بخواهيد تا ميزانسن‌هاي قطعي شده را در متن خود يادداشت کنند و هر‌يک مسئول حرکت و ميزانسن خود باشد و منتظر نماند تا منشي صحنه به آن‌ها يادآوري کند. آنان همچنين بايست توضيح صحنه‌هاي اجراهاي پيشين همين نمايش را از متن خود حذف کنند چون اگر به توضيحات قبلي توجّه نمايند ناخودآگاه از آن‌ها تأثير گرفته و خلّاقيت خود را از دست مي‌دهند.

 

چگونگي حفظ كردن متن

توسط بازيگران

در تقويم معکوس توليد نمايش، تاريخي را تعيين کنيد که تا آن‌روز، بازيگران متن را حفظ باشند. به‌عبارتي، در آن تاريخ معيّن هيچ‌يک حق ندارند روي صحنه، متن نمايش را دست بگيرند. هيچ بازيگري، هرچقدر با استعداد هم که باشد نمي‌تواند با در دست گرفتن متن و از رو خواندن آن به عمق نقش خويش دست يابد. بنابراين، بايد نقش را حفظ کرد. دست گرفتن متن و حفظ نبودن آن، مانع از بازي لحظه به‌لحظه مي‌شود.

يكي از روش‌ها براي حفظ متن، حفظ كردن طوطي‌وار آن است. يعني از بازيگر بخواهيم تا متن را به‌طور كامل مونوتن و بدون حس لازم، فقط حفظ کند. چنان‌چه بازيگر، گفتار‌هاي خود را با لحن خاص و شيوه بيان خاصي حفظ کند، گفتارها به همان شکل در ذهن مي‌ماند و کليشه مي‌شود. در آن‌صورت، عوض کردن بيان کليشه‌اي کار سختي است.

همچنين اگر بازيگري داريد که براي ايفاي نقش بايد به لهجه خاصي صحبت کند، از او بخواهيد تا آن لهجه را جداي از نقش خود و بدون استفاده از گفتارها تمرين نمايد. به‌طور مثال، به او بگوييد با آن لهجه خاص، روزنامه بخواند. سپس زماني که تمرين کامل شد و بازيگر به آن لهجه مسلط گرديد مي‌تواند نقش را با لهجه بخواند. به‌اين‌ترتيب، گفتار‌ها براي بازيگر نو و تازه‌‌اند و هيچ لحظه‌اي براي وي تکراري نيست. لحظه‌ها در روند تمرينات به تكامل مي‌رسند و بعد بازيگر مي‌تواند لهجه را به بيان خود اضافه کند.

 

تمرين صحنه‌هاي نمايش

يکي از روش‌هاي تمرين نمايش اين است که ابتدا تعيين نماييد نمايشنامه داراي چند پرده و هر پرده شامل چند صحنه مي‌باشد؛ سپس براي تمرين، مي‌توانيد به‌شكل زير عمل كنيد. در اين مثال، نمايشنامه داراي دو پرده است. پرده اوّل هفت صحنه و پرده دوّم پنج صحنه دارد:

● ابتدا سه صحنه اوّل نمايش را تمرين کنيد. آن‌ها را تثبيت کرده و دوباره همان صحنه‌ها را تمرين نماييد.

● چند صحنه بعدي را تمرين کنيد، بعد از تثبيت، آن‌ها را دوباره تمرين نماييد.

● صحنه‌هايي را که تمرين کرده‌ايد، يک‌جا بگيريد.

● صحنه‌هاي باقي‌مانده از پرده اوّل را تمرين کنيد. بعد از تثبيت، دوباره به تمرين آن‌ها بپردازيد.

● همه پرده اوّل را بگيريد.

● پرده دوّم را نيز به همين شکل تمرين نماييد.مبارك

توجّه: هيچ گاه حتّي اگر خود بازيگر از شما خواست، نقش او را برايش نخوانيد. در صورت انجام اين کار، بازيگر هيچ گاه آن گفتار را به‌شکل ديگري نمي‌خواند. به‌جاي بيان گفتار براي وي، او را در موقعيت‌هاي مختلفي قرار دهيد. براي مثال، بگوييد گفتار را طوري بيان كند که انگار مي‌خواهد طرف مقابل را تهديد نمايد يا با چرب‌زباني، وي را اغفال کند. به‌اين‌ترتيب، بازيگر با حس‌هاي متفاوت، گفتار‌ها را بيان مي‌کند و درنتيجه خود به بيان درست گفتار مي‌رسد.

 

دريافت لايه‌هاي زيرين متن

و شخصيت‌پردازي

منظور از اصطلاح «ساب‌تکست»[7] كه در تمرينات مربوط به گفتار نمايش مورد استفاده قرار مي‌گيرد، معناي نهفته درون گفتار‌هاست، نه بيان گفتار به گونه‌اي ديگر. براي مثال، در گفتار «اگه باور داري، دست بزن!» معناي نهفته در پشت گفتار اين است كه «درسته كه تقصير من بود اما نمي‌تونم بزارم اون بميره، کمکم کن لطفاً!» به بازيگران کمک کنيد تا معني و مفهوم پشت گفتار‌ها را درک کنند. با چنين درکي، نمايش لبريز از شور و هيجان مي‌شود.

اغلب بر اين باورند که نمايش‌هاي كودك و نوجوان به‌علّت سادگي، هيچ معناي نهفته و پنهاني ندارد. درحالي كه چنين نمايشنامه‌هايي به‌علّت زبان ساده و عدم داستان‌پرداز‏ي دقيق، کارگردان و بازيگران را براي يافتن معاني پنهان، دچار مشكل مي‌كند. بنابراين، درك معاني پنهان اين نمايشنامه‌ها، گاهي بسيار سخت‌تر است.

 

تصميم‌گيري‌ها و تثبيت آن‌ها

روند تمرين، روندي خلّاقانه است چرا که شما در‌حال خلق يک نمايش هستيد و اعضاي گروه شما دائماً در‌حال تصميم‌گيري‌اند. اگر از تصميمات خود راضي هستيد آن‌ها را تثبيت کنيد. منشي صحنه، حرکات و ميزانسن‌ها را در دفتر خود وارد مي‌کند. از بازيگران کم تجربه بخواهيد که همان کارهاي تثبيت شده را به نحو احسن اجرا کنند که هنگام اجرا، ترس و استرس نداشته‌باشند.

 

تمرين با دکور و وسايل صحنه

معمولاً مکان تمرين با سالن اجراي نمايش متفاوت است. اما هر کجا که تمرين مي‌کنيد، سعي داشته‌باشيد با وسايلي شبيه وسايل صحنه خود، تمرين نماييد. سعي کنيد تا روز حفظ متن، وسايل صحنه نيز آماده شوند و با آن‌ها بازي نماييد. دکور و وسايل صحنه درحقيقت بازي بازيگر را دروني‌تر کرده و به تمرينات جان مي‌بخشد.

يک شب بخير گفتن به خرس عروسکي و يا دوختن سوراخ جوراب شخصيت، مسلماً بازيگر را در امر شخصيت‌پردازي هدايت خواهد کرد. در اين مرحله از تمرين، سعي نماييد از هر امكاني كه خلّاقيت بازيگر را زنده مي‌کند، استفاده کنيد.

 

تمرين نهايي (اجراي جنرال)

تمرين نهايي بسيار مهمّ است چون اوّلين باريست که بازيگر از ابتدا تا انتهاي نمايش را بدون توقف بازي مي‌کند. همچنين فرصتي است براي کارگردان تا اجراي کامل کار را ببيند و نقاط ضعف و قوت آن‌را بيابد. به‌هر‌حال تمرين نهايي فقط يک اجراي تمريني نيست بلکه در هر اجراي جنرالي بايد روي يک مشخّصه‌ خاص تمرکز کرد و به‌عبارتي در هر اجرا يک مورد خاص را دنبال نمود. هر شخصيت روي هدف خاص خود متمرکز مي‌شود. به‌طور مثال، شخصيتي خواهان قدرت است. و يا‏ مي‌خواهد همه مردان را کنترل کند. به‌اين‌ترتيب، بازيگر تمام کنش‌ها و واکنش‌هاي خود را بررسي مي‌کند تا ببيند آيا اجراي وي در راستاي هدف شخصيت بوده‌است يا خير.

قانون تمرين نهايي اين است که نبايد به‌هيچ‌وجه آن‌را قطع کرد مگر در مواقع ضروري که ادامه اجرا امکان‌پذير نيست. در چنين شرايطي، اجرا را قطع کرده مشکل را برطرف نموده و ادامه مي‌دهيد.

 

تعديل و تغيير

در تصميمات کارگردان

از پذيرفتن اشتباهات خود نترسيد. حتّي کارگرداني بزرگ مثل «تيرون گوتريه»[8] نيز علناً اشتباهات خود را مي‌پذيرفت. وي از بازيگر نقش «هملت» خواسته بود که پشت صحنه فرياد بزند. بعد از اين‌که نتيجه کار را ديد، گفت: «خوب در نيامده، اشتباه کردم، ديگر نمي‌خواهد پشت صحنه فرياد بکشي.»[9]

در روند تمرين، گاهي برخي‌ تصميمات و انتخاب‌ها جواب مي‌دهند و برخي جواب نمي‌دهند. ظرفيت شکست را داشته باشيد و از قبول اشتباهات خود نترسيد.

 

انتقال نکات اجرا به بازيگران

بعضي از کارگردانان، بلافاصله بعد از تمرين نهايي، نکاتي را که يادداشت کرده‌اند به بازيگران مي‌گويند. برخي ديگر، آن‌ها را تايپ کرده و در جلسه بعدي در اختيار بازيگران مي‌گذارند. در روش اول، وقت بازيگر بيشتر گرفته مي‌شود و در روش دوّم، وقت کارگردان؛ تصميم با شماست.

 

تقسيم زمان تمرين نمايش

کارگردان نبايد وقت هيچ‌يک از بازيگران را تلف کند. او نمي‌تواند همه بازيگران را منتظر بگذارد و به صحنه‌اي بپردازد که تنها يک بازيگر نقش ايفا مي‌كند. با اين کار، تنها وقت ساير بازيگران را گرفته مي‌شود. با زمان‌بندي و تقسيم زمان نمايش، به بهترين شکل ممکن از بازيگران و زمان خود استفاده کنيد.

 

نوع ديگر تمرين

تغيير ضرب‌آهنگ نمايش      اين نوع تمرين بسيار جذّاب است. وقتي به مرحله تمرين نهايي رسيديد از بازيگران بخواهيد چند صحنه را با سرعت بسيار بالا اجرا کنند. سپس بگوييد همان صحنه‌ها را دوباره بگيرند اما‏ اين‌بار بسيار آهسته. به‌طور حتم متوجّه مزاياي اين تغيير ضرب‌آهنگ کار در تمرين نمايش خواهيد شد.

تمرين خطي      بازيگران مي‌توانند اين تمرين را هنگام استراحت يا تعويض صحنه‌ها انجام دهند. در اين تمرين، بازيگران از حفظ شدن کامل نقش خود اطمينان مي‌يابند و به بيان گفتار‌ها مي‌پردازند.

پرداخت و رتوش نمايش      اين تمرين نيز درواقع يک تمرين نهايي است که طي آن کارگردان با دقّت، تمام نمايش تمريني را تماشا مي‌کند و به‌محض ديدن کوچک‌ترين خطا و اشتباهي، کار را متوقّف کرده و ايراد کار را برطرف مي‌سازد.

 

به گروه فشار نياوريد

کار کارگردان در جلسات تمرين نمايش بسيار سخت است. چرا که طي تمرينات، وي با مشکلات فراواني روبه‌رو خواهد شد که رفع آن‌ها نياز به خلّاقيت و نوآوري دارد. براي موفّقيّت در تمرين، هميشه اعتدال را رعايت نماييد. تمرين روزانه شما بايد به‌اندازه باشد. از بازيگر خود بازي بگيريد اما او را خسته نکنيد. نکاتي را که يادداشت کرده‌ايد به وي بگوييد اما بدانيد اگر اين نکات بيش از اندازه باشد، نتيجه‌اي حاصل نمي‌شود. انرژي بيشتري صرف لحظه‌هاي سختِ کار کنيد. به‌ياد داشته باشيد که بازيگران و گروه فني قرار نيست درلحظه و در همان روز، خواسته شما را اجرا کنند. ممکن است در روزهاي ديگر آن کار را انجام دهند و يا حتّي هرگز نتوانند خواسته شما را محقّق کنند. به قول «جسيکا تاندي»[10]: «نمايش فقط يک نمايش است، آخر دنيا که نيست؛ پ


مطالب مشابه :


آئین نامه خانه تئاتر کاشان

متن کامل آئین نامه خانه قوانین و مقررات اساسنامه خانه تئاتر و این آئین­نامه عمل




فراخوان دومین مسابقه سراسری نمایش‌نامه‌نویسی برای کودکان و نوجوانان

گروه تئاتر ریال جایزه نقدی، چاپ متن و ایجاد نامه‌نویسان دعوت می‌شود




محمد رحمانيان در گفت‌وگو با سايت ايران تئاتر، از فعاليت‌هاي جديدش مي‌گويد:

محمد رحمانيان در گفت‌وگو با سايت ايران تئاتر، از از دعوت شدن متن نيمه




گزارش اختصاصی پنجره

سالن این نمایشگاه پاسخگوي پرسش‌هاي بازديد كنندگان مشتاق است در متن دعوت‌نامه تئاتر




آیین نامه انجمن تئاتر کودک ونوجوان خانه تئاتر

آیین نامه انجمن تئاتر کودک سازند در این جا متن کامل عمومي نوبت دوم دعوت به




مقاله:مديريت توليد نمايش كودك و نوجوان

انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر انتخاب متن، انتخاب و به تبع آن دعوت از




نگاهی به جایگاه قصه یا روایت در درام امروز به قلم رضا آشفته

حواشی بلکه در متن نمایش¬نامه و به دعوت جلال متن با تعریف تئاتر




تاریخچه تئاتر در ایران

تنها ترجمه يك متن تئاتر در سالهاي 1337تا 1357. در اين دوره تاكيد بر نمايش نامه نويسي




برچسب :