گربه هه موقع شستن نمرد موقع چلوندن مرد

 

 سلام میدونم خیلی وقته خبری ازم نیست اما همیشه میگن  که یه فیلسوف از خدا بی خبری گفته

« اونی که ازش خبری نیست بالاخره یه روز ازش خبری میرسه» تا حالا نشنیده بودین؟ خب این دیگه تقصیر من نیست دامنه اطلاعاتتون کمه دیگه. عزیزم هرجمله ای صاحبی داره این جمله هم مال همه کساییه که همیشه دیر میرسن و هیچ توجیهی هم برای کارهاشون ندارن.

 

بگذریم خیلی حرف داشتم براتون بگم اما متاسفانه وقت نداشتم.حالا سوالهام رو طرح کردم وتایپ کردم و تازه پرینت هم گرفتم این آخری هم خودش سخته آخه نمیدونین که این پرینتر ما چقدر اذیت میکنه.

حالا شاگردهام ۱۷ دی امتحان دارن و تا اون روز کمی استراحت میکنم.پس حالا با خیال راحت با شما حرف میزنم و میخوام ماجرای اون گربه هه رو براتون بگم که موقع شستن نمرده بود، موقع « چلوندن» مرده بود.

 محض اطلاع: چلوندن عملی است که پس از شستن لباس برای گرفتن آب اضافه ی آن به کار میرود به این ترتیب که لباس را به حالت تا شده درمی آوریم و دو طرفش را بادست گرفته و در خلاف جهت هم میپیچانیم و صد البته که با این عمل لباس چروک میشود و افراد کاردان پس از آن لباس را باز کرده محکم تکان میدهند یعنی عمل « تکوندن » انجام می شود. فرهنگ لغات محلی

 

وقتی زنگ تفریح خورد داشتم میومدم طرف دفتر دبیران( که دقیقا کنار دفتر مدیره ) برا استراحت و تجدید قوا که دیدم مدیر و چند تا از دبیرای محترم زبان بیگانه و همون معاون محترم که تو ماجرای توت تلیده باهاشون آشنا شدین تو دفتر مدیر ایستادن از اونجا که حس ششمم گاهی خوب کار میکنه حس کردم برم پیش اونا بیشتر خوش میگذره رفتم پیششون و رو به مدیر با خنده پرسیدم: کمک میخواین؟  تا مدیر جواب بده معاون جان گفت: نه برو اون دفتر فرم ها رو پر کن (آخ که ما معلم ها زنگهای تفریح هم باید مشق بنویسیم................. به کی بگم دردامو آخه ؟؟؟؟؟؟؟)

به مدیر گفتم:ببین نمی ذاره بمونم. دستمو گرفت و گفت مصی (البته منو به فامیلی صدا میزنن این اسمیه که شما منو باهاش میشناسین خب ) پیش من میمونه. و به حرفاش ادامه داد که بعدا فهمیدم راجع به این بوده که دبیرا با هماهنگی هم هرکدوم سوالای یه پایه رو طرح کنن یعنی ما که 9 تا کلاس اول داریم و 3 تا دبیر براشون درس میدن سه جور سوال طرح نشه یه جور هماهنگ کردن سوال . و داشتن میگفتن که چون خانم فلانی سوالهای سختی طرح میکنه یه کاری کنیم برای بچه ها سختیش دردسرساز نشه که این جمله رو این جوری گفتن« خانم فلانی گربه هه رو موقع شستن نمی کشه موقع چلوندن میکشه» که یکهو به خودم اومدم دیدم دلمو گرفتم و دارم باصدای بلند میخندم . مدیر بهم گفت: صبر کن من جوکش رو تعریف کنم اون وقت بخند و شروع کرد به تعریف و من در تمام لحظات تعریفش بلندبلند میخندیدم و اونم یکی درمیون میگفت: خفّه   نشی این دیگه چه جور خندیدنه. اما من کنترل نداشتم دیگه.

تکیه کلام مدیر باحال ما برا ی وقتی  که میخواد با کسی صمیمی حرف بزنه همین کلمه ی «خفّه   نشی » یا  گاها «خفّه   بشی » با همین تشدیده که نشانه تاکید بیشتره.

ماجرا این بود که« یه بنده خدایی داشت گربه شو میشست یک رهگذر بهش گفت آخه گربه رو که نمی شورن میمیره ها و اون فرد گوشش بدهکار نبود.رهگذر بعد از مدتی دوباره از اونجا میگذره و میبینه گربه هه مرده به طرف میگه دیدی گفتم نشورش میمیره .

طرف گفت که نه بابا گربه هه موقع شستن نمرد موقع چلوندن مرد.....»

 

من تو اون دفتر کوچیک راه میرفتم میخندیدم و جمله ی مهمشو تکرار میکردم که موقع چلوندن مرد.......چندتا ازین دانش آموزها هم چپ راست در دفتر رو باز میکردن انگار از قبل قرار بوده اون موقع بیان دفتر، مدیر کارشون داشته که البته مدیر ما باهوشه و متوجه شد خنده من به این زودی ها قطع نمیشه میخواست بره بیرون و تو راهرو باهاشون حرف بزنه که باتعجب از خندیدن من نچام کرد و احتمالا تو دلش گفته« خل شده » که بهش گفتم: آخه منم یه بوقلمون کشتم اما نمی دونم موقع شستن مرد یا موقع خشک شدن آخه نچلوندمش......  همون جمله صمیمیه رو گفت و رفت.

یکی از همکارا که اونجا بود گفت باز گربه ارزونه چطور دلت اومد بوقلمون به اون گرونی رو بکشی؟ باید برام تعریفش کنی.

البته بهش گفتم اون موقع که بوقلمون ارزون بود و براش تعریف کردم .......یه روز هم برای شما تعریف میکنم.

 

البته بعضی گربه ها  مثل اون بوقلمونه از بس سگ جون هستن نه موقع شستن میمیرن نه موقع چلوندن این دسته موقع تکوندن میمیرن. و شایدم موقع آویزون کردن یا خشک شدن .......

شب ماجرای گربه هه رو برای خونواده تعریف کردم اما افراد آخرشو با هوش و استعداد خودشون حدس زدن چون بازم خنده ام قطع نمی شد.


مطالب مشابه :


مرده‌ شور

در حالي‌ كه‌ اسلام‌ براي‌ شستن‌ اموات‌ مؤمنين‌ چقدر وارد كه‌ شديم‌ مرده‌شور به




داستان مرده شور

یه مرده شور تعریف میکنه که : یه بار اومدن دنبالم برم مردشونو بشورم وقتی منو بردن تو اتاقی که




مرده شورها را دریابیم!

تنها در خانه - مرده شورها را دریابیم! - شعر وادب - تنها در خانه




مراسم و آیین شستن و غسل دادن میت در اراک قدیم

گــــــــــــــــــل بیتـــــــــــــــا - مراسم و آیین شستن و غسل دادن میت در اراک قدیم




حرف دل همسر مرده شور

مشکی روشن - حرف دل همسر مرده شور - عمومي، خبري، عكس، اجتماعي، گردشگري و




5 ماجرای باور نکردنی از غسالخانه بهشت زهرا(س

مرده توی خواب بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن




چشم ها را بايد شست: تعبير ريختن آب، تعبير ديدن مرده و تعبير ادراركردن و مدفوع كردن در خواب

چشم ها راباید شست و خدا را بايد ديد - چشم ها را بايد شست: تعبير ريختن آب، تعبير ديدن مرده و




مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه

مرده توی خواب بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن




گربه هه موقع شستن نمرد موقع چلوندن مرد

شُرب مدام - گربه هه موقع شستن نمرد موقع چلوندن مرد - ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای




گفتگوی خانم زينب کريميان با دو مرده شور و شرح آنچه در مرده شورخانه دیده است.

بیدارشهر - گفتگوی خانم زينب کريميان با دو مرده شور و شرح آنچه در مرده شورخانه دیده است.




برچسب :