در آرزوی نویسندگی

کلاسهاي داستان نويسي اين روزها در فرهنگسراها، خانه هاي فرهنگ ، کلاسهاي خصوصي و دولتي و حتي در خانه داستان نويسان برگزار مي شود و هر روز دهها تن از علاقه مندان به اين هنر با ثبت نام و صرف هزينه و وقت در آرزوي داستان نويس شدن به اين کلاسها مي روند و مي آيند.
گزارشي که مي خوانيد به موضوع کلاسهاي داستان نويسي ، شيوه هاي تدريس و ويژگي هاي مدرسان در اين کلاسها و وضعيت موجود در کشور ما اختصاص دارد.

خيلي ها وقتي استعداد نوشتن را در خود کشف مي کنند، مي خواهند داستان نويس شوند. از آنجا که در نظام آموزش عالي ما رشته داستان نويسي وجود ندارد، اين افراد مجبورند جذب کلاسهاي داستان نويسي خصوصي و دولتي شوند. پس از مدتي نه تنها به هدف خود نزديک نمي شوند، بلکه دلزده از داستان و ادبيات و استعداد نوشتن روي همه اينها در زندگي خود پا مي نهند.
راضيه تجار، مدرس کلاسهاي داستان نويسي در خانه داستان و همچنين مدرس کلاسهاي خصوصي درباره ضرورت حضور هنرآموزان در اين کلاسها معتقد است: وجود اين کلاسها ضروري است ؛ چرا که ميان افراد حاضر در کلاسهاي داستان نويسي شور جمعي ايجاد مي شود و سبب ايجاد حرکت و آزمون و خطا مي شود. هنرآموزان با قرائت کارهايشان در جمع به خطاهاي خود پي مي برند.
رضا نجفي ، مدرس انجمن نويسندگان کودک و نوجوان نيز با طرح اين پرسش که آيا مي توان نوشتن را آموخت ، مي گويد: استعداد خدادادي است و نمي توان آن را آموخت. نکته اين است که استعداد شرط لازم در نوشتن است ، ولي شرط کافي نيست. کلاسهاي داستان نويسي مي توانند نقش مکمل را ايفا کنند. به اين معنا که کساني که استعداد دارند، زودتر به مقصد برسند و بيهوده وقت خود را تلف نکنند. تجربه در جهان نشان داده که برخي از نويسندگان خوب مثل ريموندکارور از دل اين کلاسها بيرون آمده اند.

شيوه هاي آموزش در کلاسهاي داستان نويسي

تجار درباره آموزش اين کلاسها چنين عنوان مي کند: حضور استادي که به کار تسلط و کارش را دوست داشته باشد، لازم است. هنرمند بيشتر به تقويت جسارت نياز دارد. مدرسان کلاسهاي داستان نويسي بايد عملکرد هنرمند را تشويق کنند و آنها را به جلو هول دهند.
با وجود اين آنچه در عمل و مرحله اجرا ديده مي شود، متفاوت است. کلاسهاي دولتي که اندکي با وضعيت مالي هنرآموز سازگارتر است با کمبود مدرسان دلسوز و پيگير مواجه اند. مشکل ديگري که کلاسهاي دولتي را تهديد مي کند، تعطيلي است ؛ چرا که بسياري از اين کلاسها براساس ذوق و تشخيص مديران پا مي گيرند و با عوض شدن آنها کلاسها نيز تعطيل مي شوند. کلاسهاي خصوصي نيز با انبوه آموزش هاي بجا يا نابجا هنرآموز را خسته و از هدف اصلي درو مي کنند. در برخي از مراکز خصوصي نيز بازار سودجويي و کسب درآمد برآموزش و دلسوزي مي چربد.
بر اين اساس بسياري از هنرآموزان فن داستان نويسي به همان استعداد ذاتي خود اتکا مي کنند و قيد چنين کلاسهايي را مي زنند. پرسش اينجاست که آيا شيوه تدريس استاندارد و به روزي در اين کلاسها وجود دارد؟
هنرآموزي که استعداد نوشتن را در درونش مي يابد، براساس چه ضوابطي بايد مدرس خود را در ميان کلاسهاي موجود برگزيند؟ از سوي ديگر ملاکهاي انتخاب مدرس نيز روشن نيست.
محمدجواد جزيني ، دبير و مدرس انجمن نويسندگان کودک و نوجوان در پاسخ به اين که آيا صرف چاپ يک يا چند کتاب مي تواند مجوزي براي تدريس کلاسهاي داستان نويسي باشد، مي گويد: هرگز چاپ يک يا چند کتاب نمي تواند تعيين کننده توانايي مدرس براي داستان نويسي باشد. ممکن است کسي داستان نويس خوبي نباشد، اما بتواند هنري را تدريس کند يا مهارتي را آموزش دهد که خود تجربه هاي گرانقدري در آن حوزه داشته باشد. اين تنها بخشي از شرطهاي لازم براي تدريس است. يک مدرس بايد فن تدريس را هم خوب بداند.
ارائه مواد و متون آموزشي زائد و گاه بي مورد و خسته کننده به هنرآموزان از ديگر مشکلات کلاسهاي داستان نويسي است. گاه در يک دوره طولاني چنان اطلاعات زائد و وقتگيري را به هنرآموز تحميل مي کنند که شاگرد مجبور به ترک کلاسها مي شود.

الگوي استانداردي نداريم

محمدجواد جزيني که 15 سال مسوول آموزش داستان نويسي حوزه هنري بود، تلاشهايي براي پر کردن خلاهايي که ناشي از ضعف مراکز آکادميک است ، انجام داد. او مي گويد: داستان نويسي در ايران از الگوي استانداردي پيروي نمي کند و به معناي ديگر رويکرد آکادميک ندارد. در بسياري از مراکز داستان نويسي ، مدرس با تکيه بر تجارب فردي و سلايق شخصي مشغول آموزش مي شوند. منتقدان انتقاد مي کنندکه اين افراد مي کوشند کپي هايي از خود توليد کنند، اما در کشورهاي ديگر مباحث داستان نويسي و آموزش آن به شيوه استاندارد درآمده و به مقاطع آموزش عالي راه يافته است.


تاريخچه

نخستين تجربه هاي شکل گيري کلاسهاي داستان نويسي به پيش از انقلاب و اوايل دهه 50 بازمي گردد، يعني دوره اي که رضا براهني و هوشنگ گلشيري نخستين گامها را به صورت جدي در اين خصوص برداشتند.
پيش از آن در دوره هاي محمدعلي جمالزاده ، صادق هدايت ، بزرگ علوي و جلال آل احمد کلاسهاي داستان نويسي وجود نداشت و آنچه بود بيشتر نشست هاي داستان خواني بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي تمايل به نشر داستان افزايش يافت. از تجربه هاي موفق آن سالها مي توان به کلاسهاي داستان نويسي ناصر ايراني در کانون پرورش فکري اشاره کرد که هم براي کودکان و هم براي بزرگسالان فعاليت مي کرد و نيز کلاسهاي حوزه انديشه و هنر اسلامي را با تلاشهاي نويسندگاني همچون محسن مخملباف نام برد. پيدايش فرهنگسراها، توجه مجلات و نشريات و برگزاري برخي جلسات به وسيله آنها به شکوفايي کلاسها و دوره هاي داستان نويسي در سطوح مختلف کمک کرد. با وجود اين هنرستان ها و بخصوص مراکز آموزش عالي هيچ گاه داستان نويسي را جدي نگرفتند و تلاشها براي برگزاري کلاسهاي آکادميک داستان نويسي به سرانجام نرسيد
 


وي مي افزايد: چند سال پيش اولين استاندارد داستان نويسي با کمک تجارب موسسات آموزش داستان نويسي رسمي و غيررسمي کشورهاي ديگر در زمان سرپرستي محمدعلي زم در حوزه هنري تدوين شد. براساس اين استاندارد، دانش آموزان مي توانستند داستان نويسي را به عنوان مهارت آموزشي در هنرستان طي و ديپلم داستان نويسي اخذ کنند. اين هنرستان تنها 2 دوره عمر کرد و با تغيير مديريت حوزه هنري فعاليت آن در محاق تعطيلي فرو رفت.
نجفي که مباني نقد و مکتب هاي ادبي را در کلاسهاي داستان نويسي تدوين مي کند درباره فعاليت هنرستان داستان نويسي چنين ابراز عقيده مي کند: ما در دفتر مطالعات ادبيات داستاني سعي کرديم موضوع را پيگيري و حتي آن را به آموزش عالي هم پيشنهاد کنيم. تجربيات جهاني در اين مباحث وجود دارد. هنرستان تجربه بدي نبود. مشکلي که وجود دارد در 2 مرحله است: يا مدرسان خوبي نداريم و در مرحله ديگر، مشکل متوجه تشکيلات رسمي و دولتي است.

نوشتن هنر نيست

او همچنين از ضعفها و خلاهاي تئوريک هنرآموز نيز ياد و عنوان مي کند: بسياري از شاگردان فکر مي کنند بايد بروند و فقط متون را ياد بگيرند؛ در حالي که بايد تاريخ فلسفه ، سينما و حداقل يک زبان ديگر را بدانند. بيشتر داستان نويسان ما دانش تئوريک ندارند؛ مکتب ها، شيوه هاي نقد ادبي ، تاريخ ادبيات جهان و جريان هاي ادبي را نمي شناسند و دانش نظريشان سست است. صرف نوشتن داستان هنر نيست.
وي خاطرنشان مي کند: بحث اين است که چرا مراکز داستان نويسي بايد فقط داستان نويس پرورش دهند؟ مشکل اين است که مي گوييم يا داستان نويس يا هيچ ؛ ولي همين مراکز آموزش داستان نويسي مي توانند به نويسندگاني که خلاقيت داستان نويسي ندارند نقد، ويرايش و گونه هاي ديگر را آموزش دهند. آنها مي توانند ژورناليسم ادبي ، نويسندگي راديو و تلويزيون ، فنون نقد ادبي يا ويراستاري آموزش دهند. بسياري معتقدند کلاسهاي داستان نويسي در ايران محکوم به فروپاشي است.
برخي کارشناسان معتقدند کوتاه بودن دوره هاي اين کلاسها جزو طبيعت آن است. آنها با واژه فروپاشي و شکست اين کلاسها موافق نيستند و به پايان رسيدن مباحث آموزشي را بيشتر ترجيح مي دهند؛ اما هميشه سخن از به پايان رسيدن مباحث آموزشي نيست. دلزده شدن هنرآموز از کلاسها و مباحث آموزشي و عدم علاقه و پسند شاگرد از استاد مربوط را هم مي توان از دلايل ترک و رها کردن کلاسهاي داستان نويسي به وسيله هنرآموزان عنوان کرد


به نقل از جام جم دوشنبه 15 مرداد ماه 1386  

 http://novelity.blogfa.com/post-29.aspx


مطالب مشابه :


دوره‌ آزاد ویراستاری

«اولین دوره آزاد آموزش الکترونیکی(مجازی) » با توجه به گسترش روزافزون علوم و فنون و توسعه




آموزش جنسي درمان انزال زودرس مردان

سایت پزشکی دکتررحمت سخنی Dr.R. Sokhani - آموزش جنسي درمان انزال زودرس مردان ويراستاري مجدد :




نحوه‌ی ويرايش مطالب

پياپي به وقوع نمي پيوندند، اما بايسته است كه توالي آنها در هنگام آموزش ويراستاري




طراحی، تدوین و اعتبار بخشی برنامه درسی

مطالعات برنامه درسی، آموزش، روانشناسی ويراستاري و آماده سازي براي




آغاز ثبت نام دوره بهاره....عيدي ترنم به شما!

آموزش فن بيان و گويندگي/مهارتهاي ارتباطي - آغاز ثبت نام دوره بهاره .عيدي ترنم به شما!




انتشار «نگارش در روابط عمومی»

بلوچ ارتباط - انتشار «نگارش در روابط عمومی» - آموزش روزنامه نگاری - روابط عمومی - جامعه شناسی و




در آرزوی نویسندگی

از آنجا که در نظام آموزش عالي ما رشته داستان فنون نقد ادبي يا ويراستاري آموزش




آموزش مقاله نويسي

شروعی دوباره - آموزش مقاله نويسي - شروعی دوباره دوشنبه بیست و 7- ويراستاري مطالب




برچسب :