متن طنز - آقوی همساده

پسرخاله:اون پوست شکلاتارو بده به من
شهاب حسینی:پوست شکلات میخوای واسه چی؟
پسرخاله ه پیرزنه هست پاهاش درد میکنه فقیرم هست..
شهاب حسینی:خب؟
پسرخاله:بعضی وقتا میرم بهش کمک میکنم خونشو تمیز میکنم و بعضی کارای دیگه...
شهاب حسینی :آهان.....بعدش؟؟؟؟؟؟
پسرخاله:هیچی همیشه بهم میگه بردار از اون شکلاتا بخور منم چون کُـلَن چند تا دونه شکلات داره نمیخورم و واسه اینکه ناراحت نشه این پوست شکلاتارو بهش نشون میدم
.
.
.
آقو دیروز زنمون ازمون پرسید بهترین فیلمی که تو عمرت دیدی چی بود؟ گفتم فیلم عروسیمون،البته وقتی از آخر به اول دیدمش!گفت چرا از آخر به اول؟گفتم آخه اینجوری اول یه شام مفصل خوردیم،بعد یکم رقصیدیم،بعد تو همه طلاهاتو از دست و گردنت درآوردی دادی به مادرم،بعد حلقه رو درآوردی دادی به من،آخرشم سوار ماشین شدی رفتی خونه بابات!...آقو تا اینو گفتیم زنمون پرید سرمون به حد مرگ مارو زد!ها ها ها ها ها ها...داغونم کردا له له شدم! واقعاٌ این که میگن صداقت بهترین راهه بسیار حرف مزخرفیه!!!  
همساده
.
.
.
آقــوی همساده:

ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون کنیم.....

یهو نفهمیدیم چی شد اون وسط از یکی طلاق گرفتیم!

ما که اصلا زن نداشتیم...

الان 5 ساله دارم مهریه میدم...
آقای مجری : به کی ؟
نمیدونم به کی....

ینی داغونمااااا له لهم......
.
.
.
آقای مجری: در خدمتِ آقایِ همسایمون هستیم...

آقای همسایه: آقو! همساده! "دالِ"، دال!

آقای مجری: ببخشید! آقای همساده...

آقای همسایه: شما می فَرمُیید "یِ" ولی "دالِ"!

آقای مجری: خیلی شرمنده! ایشون همساده هستن! اومدن لطف کردن داشتن تشریف می بردن استادیوم...

آقای همسایه: ها! بو هم بیریم!

آقای مجری: گفتن من باهاشون برم، گفتم من امروز مهمان دارم، ولی حتما با هم یه استادیوم خواهیم رفت.

آقای همسایه: من میگم همی بازیو بیریما. آقو! من میگم یه دِقه [دقیقه] میریم ورزشگاه، از ای وَر یه تُکِ پا میریم درمونگا، بعدم به مهموناتون می رِسین!

آقای مجری: درمونگاه دیگه برای چی؟

آقای همسایه: خـُـ آدم میره ورزشگاه قطعا بعدش میره درمونگا دیگه!

آقای مجری: برای ورزش میرن دیگه؟!

آقای همسایه: نه نه! بعدش بَرویِ او آسیبوی که تویِ ای قضیه بِهِش برخورد کِرده میره درمونگا!

آقای مجری: آها!! شما کلا به ورزش علاقه داری؟

آقای همسایه: من نه! من واقعا کلا به ورزش هیچ علاقه ای ندارم یعنی داغونمآااااا نسبت به ورزش. اتفاقا یه تنفرِ خاصی تو وجودُم ریشه دوونده از ورزش! هَه هَه هَه...

آقای مجری: یعنی فوتبال رو دوس نداری؟

آقای همسایه: اصلا! اصلا! اصلا فوتبال چی چیِ! والیبال، هاکی، سِپَک تاکرا هر کُدُمِش رو بیگی من متنفرم!

آقای مجری: خُب پس برای چی میرین استادیوم؟ دوس دارین به عنوان تماشاگر بِرین؟

آقای همسایه: نمی رم! نمی رم معمولا! همی جوری مسیرُم میُفته، مسیرُم میخُره پام به استادیوم باز میشه!
.
.
.


مطالب مشابه :


متن طنز

♥☻ خــنده بـــازار ☻♥ - متن طنز - ♥☻ خــنده بـــازار ☻♥ اگه وقتی که از حموم میایم بیرون




متن طنز

رونالدو - متن طنز - - رونالدو سلام به وبلاگ من خوش اومدین امیدوارم خوشتون بیاد




متن طنز - مهران مدیری

لبخند گل زیباست - متن طنز - مهران مدیری - - لبخند گل




متن طنز - آقوی همساده

لبخند گل زیباست - متن طنز - آقوی همساده - - لبخند گل




متن طنز - کلاه قرمزی پسر خاله فامیل دور آقوی همساده

لبخند گل زیباست - متن طنز - کلاه قرمزی پسر خاله فامیل دور آقوی همساده - - لبخند گل زیباست




برچسب :