برنامه‌ريزي استراتژيك پويا با رويكرد تكنولوژي

نویسنده : غلامحسين سليماني، دكتر كيومرث بحرينيmappamondo_e.gif

منبع : ماهنامه صنعت خودرو



چکیده

برنامه‌ريزي استراتژيك پويا، روشي مؤثر براي توسعه سياست‌هاي منطقي و مؤثر و هوشمند تكنولوژي يا پروژه‌هاي مهندسي در ابعاد وسيع است. عوامل مهم اين برنامه‌ريزي عبارتند از:

پويايي: در آن، احتمال خطر و ابهامات مرتبط با هر پيش‌بيني عملكرد آينده و پذيرش هر تكنولوژي را به روشني شناسايي مي‌كند. بنابراين عبارت است از نياز به ايجاد انعطاف‌پذيري در برنامه و تطابق برنامه براساس وقايعي كه اتفاق مي‌افتند.

استراتژي: در آن، جست‌و‌جوي منافع بلندمدت نسبت به اهداف كوتاه‌مدت، در ارجحيت قرار دارد.

برنامه‌ريزي: در آن، فرايند براي دستيابي به بهترين نتايج ممكن در شرايط رايج، آماده مي‌شود.

اين مقاله، اصول برنامه‌ريزي استراتژيك پويا را تشريح كرده و روش‌هاي مشخص مؤثر براي به‌عمل درآوردن آن را معرفي كرده است.

 

مقدمه


توسعه هوشمند و اجراي مؤثر پروژه‌هاي تكنولوژيكي كلان، وظيفه‌اي پيچيده در سطح بالاست كه از يك سو با بالاترين ظرفيت‌هاي مهندسي و علوم ارتباط دارد و از سوي ديگر، با مديريت و سياست. در اين ارتباط، آناليز سيستم‌ها بيشترين كمك را به توسعه، از لحاظ توزيع مؤثر سيستم‌هاي تكنولوژي بين انجمن‌ها و مشتريان كرده است. استفاده از هر دو مدل فرايندهاي فيزيكي (همانند توابع توليد، مدل‌هاي شبيه‌سازي و هزينه فني) و پاسخ‌هاي خريداران به طيف محصولات و قيمت‌هاي در دسترس مدل‌هاي درخواست و رفتار مقايسه‌اي)، آناليز سيستم‌ها مي‌تواند طراحان را به طرح‌هاي توسعه‌يافته متعددي براي به‌وجود آوردن و عملكرد سيستم‌هاي تكنولوژيكي سوق دهد. البته اين دستاورد‌ها در آناليز و توسعه سيستم‌هاي پيشرفته، به توسعه كامپيوترهاي قدرتمندي كه آناليز‌كننده را قادر به انجام محاسبات لازم مي‌كنند، بستگي داشته است.

آناليز سيستم‌هاي چندفرايندي، از نظر بازده توسعه، پيشرفت‌هاي شگرفي يافته‌اند. برنامه‌ريزان و طراحان، به‌واسطه راه‌هايي كاملاً تجربي به توانايي‌هاي زير دست يافته‌اند: 

مديريت توليد و توزيع توان الكتريكي در مناطقي وسيع: تغيير دادن قيمت‌ها و توزيع لحظه‌به‌لحظه به‌منظور بهينه‌سازي پيوسته توليد و استفاده از سرويس - توانايي كه بازاريابي مقايسه‌اي براي قدرت و كاتاليز كردن تنظيم دوباره اين سرويس را به‌وجود مي‌آورد.

 توليد انبوه محصولات بر طبق خواسته‌هاي خاص مشتري: از طريق يكپارچه‌سازي تلفن از راه دور يا دستورات الكترونيكي با تأمين‌كنندگان در كشورهاي مختلف كه در نهايت مي‌تواند از طريق سرويس‌هاي توزيع يكپارچه، محصولات را مستقيماً براي مشتري حمل كنند (UPS يا Fedex).

 كاركرد مؤثر ناوگان‌هاي بزرگ هواپيمايي: با تركيب بهينه خدمه و هواپيما، با قيمت‌هاي تغيير صندلي و جا - پرواز به پرواز و ساعت به ساعت - به‌منظور حداكثرسازي بازده در دنياي رقابت، به‌منظور سرويس‌دهي مطابق قيمت‌ها كه بهترين‌نحو خواسته‌هاي جمعي مسافران و آژانس را براورده سازد.

هنوز هم استفاده از آناليز سيستم‌ها براي طراحي پروژه‌‌هاي تكنولوژيكي، دامنه‌اي وسيع از كاستي‌هاي قابل‌ملاحظه نشانه‌گذاري شده است. در حالي‌كه اين مسئله از منابع متعددي ناشي مي‌شود، تعداد زيادي از آنها را مي‌توان به اين واقعيت نسبت داد كه تجزيه و تحليل، با خطرها و ابهامات فرايند، يكپارچه نشده و يا در به‌وجود آوردن نقشه‌هاي انعطاف‌پذير براي پاسخ‌دهي به خطرهايي كه در حين فرايند پيش مي‌آيند، ناتوان است.

مثال‌هاي زيادي در مورد شكست آناليز سيستم‌ها براي شناخت خطرها و يكپارچگي استراتژي براي رسيدگي به آنها در راستاي نقشه‌ها، وجود دارد. برخي مثال‌ها عبارتند از: 

گستره جهاني صنعت قدرت هسته‌اي: در حال‌حاضر به‌جاي استفاده از نيروگاه‌هاي هسته‌اي كه هم از لحاظ تكنيكي و هم تجاري، مقرون به‌صرفه‌اند، مقادير زيادي گاز طبيعي و تكنولوژي سيكل گاز تركيبي، براي تبديل مؤثر سوخت به قدرت، در حال كار است. 

شركت قدرت الكتريكي جنوب آفريقا Eskom: اين شركت، نقشه‌هاي خود را از لحاظ اندازه و طراحي، بهينه كرد. طي 15سالي كه از تأسيس شركت مي‌گذرد، 40درصد مازاد توليد توان داشت و به‌تعبيري ديگر، يك‌سوم ظرفيت در دسترس آن، احتمالاً بلااستفاده مي‌ماند. شركت نمي‌توانست ساختمان‌هاي بيشتر در تأسيسات فاقد كاربري فوري را متوقف كند. 

شركت تلفن فرانسه: اين شركت، خود را بر پايه‌هاي بيشترين دقت در تجزيه و تحليل، مقيد كرده و سيستم ارتباطات ميني‌تل، بدون اينكه از قابليت‌هاي سكوهاي پيشرفته، استفاده كند و ساختار بهبوديافته سيستم را توسعه دهد، به شبكه‌اي كه به شكل مجازي در بافت اينترنت بدون استفاده بوده و در عمل نمي‌تواند با واقعيت تكنولوژي جديد وفق پيدا كند، تبديل شد.

برنامه‌ريزي استراتژيك پويا و توسعه سيستم‌هاي آناليز، ريسك‌ها را تشخيص داده و استراتژي‌ها را براي اجرا و تبديل شدن به نقشه، مرتبط مي‌كند. اين استراتژي، دو روش كليدي را به يكديگر مرتبط مي‌سازد: 

آناليز تصميم: رويه‌هايي براي سازمان‌دهي و ارزشگذاري مؤثر تعداد بسيار زيادي از نتايج مختلف ممكن (ابهامات ذاتيِ خريد و فروش موجود) و انتخاب‌هاي زياد براي طرح يا نقشه، در مراحل مختلف روند توسعه‌اي مدنظر گرفته شده است. 

گزينه‌هاي واقعي: عملكرد آناليزهاي انتخابي (كه بازارهاي اقتصادي را تغيير داده‌اند) به‌منظور طراحي سيستم‌ها و پروژه‌هاي تكنولوژيكي.

 

تفاوت برنامه استراتژيك پويا با برنامه استاندارد 


برنامه استراتژيك پويا با برنامه استاندارد، فرق مي‌كند زيرا برنامه پويا در طول زمان، با شرايط واقعي تطبيق مي‌يابد. عملكرد برنامه استراتژيك پويا با بازي شطرنج قابل‌مقايسه است كه در آن، بازيكن به حركت‌هاي زيادي در ذهن خود فكر مي‌كند، اما فقط يك حركت را در هر بار انجام مي‌دهد و اين يعني منعطف بودن در زمينه تطبيق نقشه بازي براساس وقايع، در حين رشد و پيشروي.

 

مراحل تكامل شيوه‌هاي تجزيه و تحليل و طراحي سيستم‌ها

 

تكامل در بهترين شيوه تجزيه و تحليل و طراحي سيستم‌ها، سه فاز اصلي را نشان مي‌دهد كه به‌ترتيب عبارتند از:

- بهينه‌سازي سيستم‌ها كه موضوع غالب در 1970 بود

- آناليز تصميم‌گيري كه در 1980 عمومي شد 

- برنامه‌ريزي استراتژيك پويا كه بتازگي ابداع شده است

اين فازها، نوعي توالي عقلاني از فهم منطقي خروجي‌ها با طراحي سيستم‌هاست. بنابراين، ‌واژگاني اندك بايد منطق اصلي توسعه برنامه‌ريزي استراتژيك پويا را روشن سازد. 

1 . بهينه‌سازي سيستم: تمركز بر بيشينه‌كردن عملكرد كه مي‌تواند از يك سري سرمايه‌ها يا سهولت در توليد، حاصل شود. ابزار اصلي اين روش، متدهاي رياضي، برنامه‌هاي خطي و توسعه‌هايي نظير برنامه‌هاي عدد صحيح و Mixed Integer است. اين روش‌ها با روش‌هايي ديگر نظير برنامه‌ريزي پويا و هندسي تكميل مي‌شوند. بهينه‌سازي، آشكارا وظيفه‌اي مهم است. طراحان به‌طور ذاتي مي‌خواهند بدانند كه چگونه مؤثر باشند، چگونه از منابعشان به‌شكل اقتصادي و مؤثر استفاده كنند. از بخت خوش، برنامه‌ريزي خطي و تغييرات ناشي از آن مي‌تواند، مؤثر باشد. بهينه‌سازي، به شكلي مبسوط و با بيشترين تأثير، از سال‌ها پيش مورداستفاده بوده است.

محدوديت تجربي اصلي در تكنيك‌هاي بهينه‌سازي، اين است كه نياز دارند سيستم موردنظر توسط تعريف موشكافانه شرايط، توصيف شده باشد. در بعضي موارد، براي برنامه‌ريزي خطي ويژه، شناسايي ميزان حساسيت به طراحي بهينه براي محدود كردن تغييرات در مجموعه شرايط تعريف شده، امكان‌پذير است. گرچه در حالت كلي، فرض تكنيك‌هاي بهينه‌سازي اين است كه شرايط بخوبي بهينه شده است. اين فرض كه سيستم مي‌تواند دقيق و موشكافانه توصيف شود، احتمالاً در كوتاه‌مدت منطقاً معتبر است البته تا زماني‌كه تغييرات شگرف، زمان و فرصت وقوع داشته باشند. بهينه‌سازي كاري مؤثر بوده و اغلب براي مديريت تاكتيكي عملكردها در آينده‌اي نزديك، به‌كار گرفته مي‌شود، اما در بلندمدت - مدتي كه طراحان نياز به برنامه‌هاي استراتژيك خود دارند - اين فرض كه سيستم تكنولوژيك بتواند دقيق و موشكافانه تعريف شود، تقريباً بي‌اعتبار است.

طراحان سيستم‌ها، پي برده‌اند كه بهينه‌سازي پايه‌ريزي شده براساس توسعه طراحي استراتژيك سيستم‌هاي تكنولوژيكي، كافي نيست. شرايطي كه سيستم‌ها تحت آنها كار مي‌كنند، نمي‌توانند به‌طور دقيق در دوره زماني مشخص پيش‌بيني شوند. پيش‌بيني‌هاي صورت گرفته در بازه زماني بلندمدت، همواره اشتباه است. از اين نقطه‌نظر، تخمين شرايط آتي به‌ندرت با شرايط واقعي آتي، تطابق پيدا مي‌كند. 

2 . آناليز تصميم‌گيري: آناليز تصميم‌گيري، نوعي روش سيستماتيك و داراي ساختار روشن براي تشخيص خطرها و ارزش‌گذاري انتخاب‌هاي متوالي است و مي‌تواند در نهايت به بهترين انتخاب منجر شود. به‌نظر مي‌رسد كه طراحان سيستم مي‌دانند سيستم را چگونه براي موقعيت‌هاي خاص بهينه كنند. متمركز شدن بر نتايج بزرگتر، به يكپارچه‌سازي بهينه‌سازي سيستم به محتواي بزرگتري مي‌انجامد كه خطر و ابهامات را بازگو مي‌كند.

در بررسي دقيق‌تر، آناليزهاي تصميم‌گيري، روش‌هاي زير را فراهم مي‌سازند: 

- تشخيص خطرها و ابهامات در ارتباط با هر انتخاب ممكن در طراحي و عملكرد سيستم 

- ساختاربندي تركيب انتخاب‌هاي طراحي كه مي‌توانند در مراحلي ساخته شوند، به شكلي كه سيستم در طول زمان درگير باشد. 

- ارزش‌گذاري اين تركيبات به‌منظور مشخص كردن بهترين الگو براي توسعه سيستم، مشروط به اينكه مشخص شود ابهامات چگونه در اين سيستم و در طول زمان حل شده‌اند. 

- آناليز تصميم‌گيري در اغلب شرايط تجربي، روشي مرجع براي تست نتايج ممكن طراحان سيستم‌هاي مختلف است، البته با درنظر گرفتن حوزه خطرهايي كه ممكن است رخ دهند. شناخت اين نكته كه آناليزهاي تصميم‌گيري، استراتژي يا سياست بهينه را بهتر از برنامه‌اي ثابت تعريف مي‌كند، مسئله‌اي حياتي است. آناليزهاي دو يا بيش از دو استراتژي، ميزان انعطاف‌پذيري را كه باعث كسب دو مزيت فرصت‌هاي جديد و اجتناب از مشكلاتي مي‌شود كه ممكن است در آينده افزايش يابند، تشخيص مي‌دهد.

آناليز تصميم‌گيري كامل براي شرايطي خاص و واقعي، تأثيري شگرف دارد. آناليز تصميم‌گيري، با درنظر گرفتن گستره آينده ممكن و در همخواني با نتايج ممكن مختلف در بازه‌هاي زماني مختلف، با تعداد زيادي از احتمالات درگير مي‌شود - از تركيب تعدادي از سايت‌ها كه زمينه‌ساز سرمايه‌گذاري مي‌شوند گرفته تا اندازه‌هاي مختلف كارگاه‌ها در هر موقعيت يا تعداد تركيب‌هاي قيمت و كيفيت براي هر محصول و تعداد مراحل توسعه. مثلاً آناليز تصميم‌گيري ساده براي گسترش فرودگاه مكزيكوسيتي - كه فقط با 2 سايت، در 4 اندازه مختلف و بيش از 3 دوره زماني - زمينه‌ساز احتمال مختلف منطقي شد. آناليزهاي مؤثر در اين پيچيدگي‌ها، تأثيرات قابل‌توجهي مي‌گذارند. بيشتر پيشرفت‌هاي اخير در آناليز تصميم‌گيري، بر روش‌هاي كامپيوتري توسعه آناليز اين پيچيدگي‌ها، تمركز داشته است.

آناليز تصميم‌گيري، در طراحي برنامه‌هاي خود دو محدوديت اصلي داشته و بيشترين تأثير را در توسعه تكنولوژي دارد. هر دوي اين محدوديت‌ها، وابسته به روش‌هاي متمركز بر تعريف بهترين انتخاب از گزينش جايگزين است. اين تمركز به دو دليل ذيل، سطحي است: 

- وظيفه طراح، خلق بهترين نقشه است نه گزينش از چند ليست انتخاب شده. طراح، به تعيين اينكه چه انتخاب‌هايي با ارزشند نياز دارد. طراح، در شناخت اينكه انعطاف، امري ارزشمند است به روش‌هايي براي ارزش‌گذاري انعطاف و تعيين اينكه ترتيب1 نوعي از انعطاف به‌وجود مي‌آورد كه ارزش سرمايه‌گذاري را بيشينه كند. 

- در حالت عادي تعيين سياست تكنولوژي از جمع‌آوري توافق گروه‌هاي مختلف، به‌دست مي‌آيد. مثلاً، سرمايه‌گذاران، مشترياني كه ممكن است از محصولات استفاده كنند، كارگراني كه ممكن است محدوديت‌ها را بر محصولاتشان اعمال كنند، كارمندان دولتي كه ممكن است (يا ممكن نيست) تكنولوژي جديد را پشتيباني كنند و غيره. تعيين اين امر كه يك تكنولوژي چگونه توسعه يافته است، نوعي «تصميم» است كه هر نفر يا شركتي به‌ندرت مي‌تواند بگيرد. سودها و دورنماي يك سهامداري اصلي، بايد در توسعه مدنظر گرفته شود زيرا آناليزها به بازتاب اين دورنما نيازمند هستند.

 

معيارهاي برنامه‌ريزي استراتژيك پويا

1 . آينده را نمي‌توان به‌طور دقيق پيش‌بيني كرد. بنابراين، پيش‌بيني‌ها به‌طور معمول با آنچه كه در واقعيت رخ مي‌دهند، متفاوت خواهند بود. طراحان بايد دو مسئله را مدنظر داشته باشند، يكي مزاياي فرصت‌ها و ديگري اجتناب از افزايش مشكلات.

2 . طرح يا نقشه «صحيح» مستقل، هرگز نمي‌تواند وجود داشته باشد البته تا زماني‌كه انتخاب سياست، به ارزش شركت مؤثر گروه‌هاي مختلف در تصميم‌گيري وابسته است. مفهوم اين نكته آن است كه انتخاب طرح ترجيح داده شده براي پروژه‌هاي مهم، در واقع به مجادله مابين گروه‌هاي مشتاق شده، واگذار مي‌شود.

از منظر تحليلي، برنامه‌ريزي استراتژيك پويا، با محتواي تجربي مديريت طراحي پروژه‌هاي واقعي، ممزوج مي‌شود. اين امر به‌معني ارزش‌گذاري انعطاف در ساخت طرح‌هاست بويژه در مورد چيزي كه تحت‌عنوان «انتخاب‌هاي واقعي» شناخته مي‌شود. اين روش‌ها در ابعادي وسيع از تكنيك‌هاي توسعه‌يافته اخير جدا شده و بيشتر در مورد ارزش‌گذاري انتخاب‌هاي مالي و ديگر دستورالعمل‌هاي مشتق شده بهره‌كشي از تغييرات بازار سهام، از آنها استفاده مي‌شود. از لحاظ تجربي، آناليز ارزش انعطاف در طراحي كه نوعي از «انتخاب واقعي» است، اغلب با استفاده از آناليز تصميم‌گيري، براحتي محاسبه مي‌شود. اين امر به‌معناي تجزيه و تحليل خطرات است.

به‌طور معمول، در مورد آناليزهاي مالي و «انتخاب‌هاي واقعي»، تعريفي كه بيشتر در ذهن باقي مي‌ماند، عبارت است از:

«روشي براي انجام يك عمل در پاره‌اي از مواقع آتي، معمولاً براي تعيين پيش‌رس قيمت و يك بازه زماني، تنها يك انتخاب صحيح وجود دارد كه صدالبته تعهد ندارد.»

انتخاب‌ها مي‌توانند شامل موارد زير باشند: 

- كسب سود از فرصت‌ها و خريد در بهترين شرايط كه اين امر تحت‌عنوان «درخواست‌ها» براي آناليز مالي، شناخته شده‌اند.

m- خلاصي از شرايط بد به‌عنوان بيمه و پرداخت غرامت براي برخي تلفات كه تحت‌عنوان «نهاده‌ها» ناميده مي‌شوند.

به شرايط تجربي، انتخاب‌ها مي‌توانند به‌طور خاص تعهد‌آور و پيماني باشند، نظير بازارهاي مالي و يا ديگر «انتخاب‌هاي واقعي» زير آنها توسط بخشي از طراحي، فعال مي‌شوند. مثالي براي انتخاب پيماني اين است كه شركت‌ها مي‌توانند (البته در مورد قيمت) در قراردادهايشان به‌منظور انتخاب بهترين حالت و الغاي ديگري «ماده فرار» بسازند. خطوط هوايي، معمولاً انتخاب‌هايي به‌منظور الغاي برخي دستورات هواپيما، از توليد‌كنندگان آنها دارند. مثال كلاسيك از «انتخاب واقعي» مشعل سوخت دوگانه تأسيسات توليد قدرت است. اين وسيله فيزيكي اجازه مي‌دهد كه توليد‌كننده الكتريسيته، بسته به شرايط صرفه اقتصادي، مصرف سوختي مثل گاز را به سوختي ديگر مثلاً روغن تبديل كند.

نمود نوآوري برنامه‌ريزي استراتژيك پويا اين است كه با روش‌هاي ويژه مي‌آميزد تا به روش‌هاي بالا برسد. اين مقاله نمي‌تواند اين روش‌ها را با جزئيات ارائه دهد، اما خواننده مي‌تواند درباره آنها در مراجع مفصل‌تر، پژوهش كند.

توسعه برنامه‌هاي استراتژيك پويا، مي‌تواند از راه‌هاي متعدد به وقايع پاسخ دهد، به‌نحوي كه در نهايت «با اقتدار» در برابر گستره‌اي از پيامدهاي «معقول» عمل مي‌كند.

اصول كلي، برنامه‌ريزي استراتژيك پويا، متمركز بر دست يازي به نتايج اعمال تكنيك‌هاي آناليز بالاست. خطوط راهنماي مفيد با هدف عمل كردن براي طراحان و مديران سيستم‌هاي پيچيده، توسعه مي‌يابد. خطوط يادشده عبارتند از:

 

پويايي: در دنيايي نامشخص و متغير، برخورداري از برنامه‌هايي منعطف كه بتوانند با شرايط آتي تنظيم شوند، به‌جاي سعي در تعيين «برنامه‌اي بهينه» كه براي هر زمان كارايي داشته باشد، اهميت دارد. 

استراتژيك: به عملكرد خوب سيستم‌هاي در حال كار - نه در زمان حال بلكه به‌صورت بلند‌مدت - توجه دارد. 

برنامه‌ريزي: توسعه واقعي مجموعه‌اي از خطوط راهنماي بهم پيوسته را در اين مورد كه چه چيز و چه موقع و چگونه بايد انجام شود، براي طراح و مدير سيستم فراهم مي‌سازد.

 

روش‌هاي برنامه‌ريزي استراتژيك پويا


 اصول

 برنامه‌ريزي استراتژيك پويا مبتني‌بر 6 اصل اساسي است. 3 اصل به طبيعت موضوع در برنامه مربوط مي‌شود و 3 اصل ديگر مربوط به تكامل تدريجي برنامه در طول زمان است.

با درنظر گرفتن طبيعت موضوعات برنامه، مشخص مي‌شود كه:

1 . عوامل نقشه از نظر تكنيكي بايد مؤثر باشند. به‌همين دليل، آناليزها مي‌بايستي - از طريق بهينه‌سازي يا شبيه‌سازي - حد و مرز احتمالي توليد را مشخص كنند.

2 . هيچ طرح واحدي، بهينه يا صحيح نيست.

3 . اهداف كلي برنامه لزوماً بايد از مجادله يا وافق سياسي مابين گروه‌هاي سهيم در برنامه، منتج شوند.

نتيجه اصول بالا، انحراف توجه از مراحل برنامه‌ريزي در زمينه بهينه‌سازي و مدل كردن و نيز جلب‌توجه به‌سمت نياز به مجادله يك استراتژي براي دلالت بر پروژه‌هاي بزرگ يا تكنولوژي جديد، از ميان گروه‌هاي مشتاق است.

برنامه‌ريزي استراتژيك پويا با درنظر گرفتن تكامل تدريجي در طول زمان برنامه، تشخيص مي‌دهد كه:

1 . تمام پيش‌بيني‌ها را مي‌توان از راه‌هايي مشخص صورت داد. در واقع، آنچه كه واقعاً رخ مي‌دهد، تفاوتي شايان با آنچه كه پيش‌بيني مي‌شود، دارد.

2 . برنامه بايد براساس انعطاف‌پذيري در مورد رفتار مؤثر در گستره توسعه‌هايي صورت‌بندي شود كه ممكن است رخ دهند.

3 . فرم‌هاي درخواست ايجاد انعطاف‌پذيري، مي‌توانند استفاده از روش‌هاي آناليز انتخابي را كه از تئوري مالي مدرن مشتق شده است،‌ مشخص سازند بويژه عملكرد اين روش‌ها در پروژه‌هاي واقعي، از طريق آنچه كه «گزينه‌هاي انتخابي واقعي» تلقي مي‌شوند، با گزينه‌هاي مالي يا سهام بازار در تقابل است.

شش اصل يادشده با هم تركيب مي‌شوند و روش‌هايي را تعيين مي‌كنند كه برنامه‌ريزي استراتژيك پويا را مشخص مي‌سازند. آنها روش‌هاي لازم براي آناليز سيستم‌هاي سنتي و آناليزهاي تصميم‌گيري، رويه‌هايي براي ارزش‌گذاري ميانگين‌هاي مختلف تأمين انعطاف‌پذيري و مشخص‌كننده سياست‌هايي هستند كه مي‌توانند شانس بيشتري براي به‌دست آوردن و حفظ تأييد سهامداران كليدي در مراحل تصميم‌گيري را ايجاد كنند.

 

روش‌ها

براي اهداف توضيحي، آسان‌تر اين است كه برنامه‌ريزي استراتژيك پويا را با 7 دسته‌بندي مخصوص از روش‌هايي كه با هم، آناليز سيستم، آناليز تصميم‌گيري و مشخص‌سازي برنامه را انجام مي‌دهند، در نظر بگيريم. اين روش‌ها عبارتند از: 

1 . مدل كردن: ارائه مجدد طرح‌هاي ممكن كه نتايج مرحله مقدماتي هستند. مدل‌ها اصولاً‌ توابعي توليدي هستند كه مشخص مي‌كنند از لحاظ تكنيكي مي‌توانند به تجزيه و تحليل وابسته باشند يا به آمار. اين توابع اغلب از روش‌هاي مبتني‌بر استفاده از كامپيوتر بر برگه گسترده، آسان‌تر به‌دست مي‌آيند. ارتباطات تكنيكي در آن بررسي شده و مي‌تواند نتايج هر مجموعه خاصي از ورودي‌ها را تهيه كند.

2 . بهينه‌سازي: در محيط مشخص، بويژه هنگامي‌كه مشكلات به انتقال چيزها در شبكه مربوط مي‌شوند، اين امكان وجود دارد كه بهينه‌سازي معمول را به رويه‌هايي تخصيص داد كه منجر به پاسخ‌هاي ارزشمند براي هر مجموعه از شرايط مي‌شوند. با اين‌وجود، نتايج به‌دست آمده از شبيه‌سازي، به آساني از طريق استفاده مكرر از آناليزهاي برگه گسترده، حاصل مي‌شوند. نتايج در هر مورد، توابعي هزينه‌اي هستند كه براساس تركيب توابع محصول و هزينه‌هاي منابع، مشخص مي‌سازند كه صرفه اقتصادي به‌معناي به‌دست آوردن هر سطح دلخواه از نتايج است. 

3 . تخمين احتمالات: حقيقت اين است كه هيچ‌كس نمي‌تواند عملكرد هيچ سيستمي را با دقت و در هر زمان معني‌دار آتي، پيش‌بيني كند زيرا هيچ‌كس نمي‌تواند تخمين مطمئن درستي از عوامل مشخص‌كننده يك سيستم تكنولوژيكي انجام دهد. نوسانات هزينه‌هاي منابع، عملكرد سيستم با عمر و تكنولوژي جديد ارائه شده فرق مي‌كند، بارهاي روي نوسانات سيستم و خواسته‌هاي مشتريان جابه‌جا مي‌شود و غيره. بنابراين، لازم است كه در هر دو مورد، گستره عوامل كليدي و توزيع مقادير هر پارامتر مهم در گستره، شبه محتمل تلقي شود. اين مسئله يا با مشورت كردن در مورد پيشينه موجود نوسانات، در هر زماني‌ كه ممكن باشد محقق مي‌شود و يا از طريق مشورت با كارشناسي كه در طول گستره تخمين در دسترس باشد. 

4 . آناليز تصميم‌گيري: نتايج ممكن، مي‌توانند از هر مجموعه‌اي از پارامترها به‌دست آيند (از بهينه‌سازي). توزيع مقادير ممكن از اين پارامترها نيز از محيط‌هايي مختلف به‌دست مي‌آيند (از تخمين احتمالات)، با توجه به اين امر، مي‌توان آناليز تصميم‌گيري هر مجموعه‌اي از انتخاب‌‌ها را به‌وجود آورد. انجام دادن اين آناليز، كاري آموزنده است زيرا انواع استراتژي‌هاي منعطف را نشان مي‌دهد و از جذابيت زيادي برخوردار است. اين تمرين، در نهايت توجه خود را به امكان انواع انعطاف‌پذيري‌ها اضافي براي ساختن در برنامه، معطوف مي‌كند. 

5 . آناليز حساسيت: پيش‌بيني دقيق عملكرد، كاري غيرممكن است. در حالت كلي، تخمين كلي احتمالات عملكرد، غيرممكن است. بيشتر موارد مربوط به اين پيش‌بيني، مثلاً بازار آينده براي محصولي جديد، رويدادي تازه است كه هيچ تجربه‌اي در مورد تخمين عملكردي آن نداريم. بنابراين، بايد به توصيه‌هاي تصميم‌گيري ناشي از آناليز به‌عنوان تخمين جايگزين از احتمال قناعت كرد. اگر احتمالات وقايع آينده، بين آناليز‌ها مختلف باشند، ارزش تصميم‌هاي توصيه شده نيز متفاوت خواهند بود. سوال مهم اين است كه چه فعاليتي، چرا و چگونه ترجيح داده مي‌شود. مثلاً شايد واقعاً بخواهيم بدانيم كه كدام تكنولوژي X يا Y را انتخاب كنيم. آناليز حساس، به تحليلگر اجازه مي‌دهد كه بهترين بازه براي اولين مرحله از برنامه را براي يك فعاليت توصيه شده، شناسايي كند. اين آناليز معمولاً بر پايه برگه گسترده، صورت مي‌پذيرد. 

6 . ارزيابي گزينه‌هاي واقعي: انعطاف‌پذيري اضافي اگر رايگان مي‌بود، همواره منفعت‌زا بود. تبديل انعطاف‌پذيري به استراتژي، همواره ارزنده است زيرا با قابليت‌هاي اضافي و زائد، درگير شده و همچنين باعث تأخيرها و نقصان در سود مي‌شود. بنابراين، اين سؤال‌ها به‌وجود مي‌آيند كه: از شكل‌هاي مختلف انعطاف‌پذيري، چه ارزش يا ارزش‌هايي به سيستم اضافه مي‌شوند؟ كدام يك از آنها هزينه را توجيه مي‌كند؟ تخمين ارزش اشكال جايگزين انعطاف‌پذيري، وظيفه آناليز «انتخاب‌هاي واقعي» است. يك‌بار كه اين مقادير محاسبه شد، اين امكان به‌وجود مي‌آيد كه بتوان گزينه‌ها را به آناليز تصميم‌گيري تبديل كرده و مجموعه‌اي از بيشترين برنامه‌هاي استراتژيك پوياي درخواستي را شناسايي كرد. 

7. آناليز مجادلات ضمني: از نقطه‌نظر سهامداران كليدي مختلف در فرايند، استراتژي مؤثر براي توسعه و اجراي سياست‌ تكنولوژي بايد شناخته شود. معمولاً، آنچه كه از يك نما خوب به‌نظر مي‌رسد، ممكن است از نمايي ديگر خوب نباشد. مثلاً قانون‌زدايي از سرويس‌هاي تلفن، ممكن است به قيمت هزينه‌هاي بيشتر براي مشتريان كوچك و كمبود كار براي كاركنان شركت تلفن، منجر به كاهش هزينه‌هاي جهاني شود. سهامداران كليدي، ممكن است تحت‌تأثير سياست تكنولوژي، از قدرت بلوكه يا گمراه كردن اجراي سياست برخوردار باشند. اجراي مؤثر يك سياست، به اين معني است كه بايد مواردي را كه پتانسيل بازنده يك سياست را جبران مي‌كنند، شناخت. شكل نهايي و مؤثر هر نوع سياست تكنولوژي، از تركيب آناليز مجادله ضمني و برنامه‌هاي استراتژيك محتمل شناخته شده در مرحله قبلي، به‌وجود خواهد آمد.

 

نتايج

برنامه‌ريزي استراتژيك پويا، مجموعه‌اي مؤثر از توليد‌كنندگان براي مشخص كردن برنامه‌هاي استراتژيك در زمينه توسعه و اجراي سياست تكنولوژي است. اين مسئله، آشكارا توسعه‌اي لازم و مهم براي المان‌هاي اصلي آناليز سيستم‌ها و تحقيق عملكردهاست. به‌نحوي كه به خروجي‌هاي مهم كنش‌گراي داراي ريسك، مشخص كردن مؤثرترين انواع انعطاف‌پذير پرداخته و طراحي پروژه‌هاي باارزش را معرفي مي‌كند.

 

پانوشت

1 . arrangement

 
منابع
 
1. Two Decades of Strategic Planning. Planning for Higher Education. 31(2): 26 - 32. Michael J. Dooris. 2002 - 2003

2. Hackney, J. (1997) “Alternative Fuel Vehicle Policy: A Life Cycle Analysis Tool for Emissions, Costs and Energy Efficiency with an Application to the United States,” Master of Science thesis, Technology and Policy Program, Massachusetts Institute of Technology, Cambridge, MA, USA.

3. de Neufville, R. (1976) Airport Systems Planning and Design - a Critical Look and the Methods and Experience, Macmillan, London, UK and MIT Press, Cambridge, MA, USA. See especially Chapter 3: “Guessing at the Future.”

4. de Neufville, R, S. Connors, F. R. Field, D. Marks, D. R. Sadoway, and R. Tabors (1996). "The Electric Car Unplugged,” Technology Review, Jan., pp. 30 - 36; also published as “Quell’auto con le batterie scariche,” Technology Review, editzione italiana, Apr./May., No. 90 - 91, pp. 22 - 29.


منبع : sanatekhodro.com


مطالب مرتبط :

كتاب‌ استراتژي‌ اثربخش ، کتاب منتخب سال دانشجویی

منافع شركت ها در پياده سازي مديريت استراتژيك



مطالب مشابه :


تحقیق در عملیات چه کاربردی دارد ؟

برنامهريزي گشت در سال 1989 استفاده از برنامه‌ريزي پوياي احتمالي و مدل‌هاي شبيه




تحقیق در عملیات یا پژوهش عملیاتی؟

برنامهريزي گشت نيروهاي پليس در سال 1989 استفاده از برنامه‌ريزي پوياي احتمالي و




تحقیق در عملیات چه کاربردی دارد ؟

برنامهريزي گشت در سال 1989 استفاده از برنامه‌ريزي پوياي احتمالي و مدل‌هاي شبيه




برنامه‌ريزي استراتژيك پويا با رويكرد تكنولوژي

برنامهريزي: احتمالي توليد را بيشترين برنامه‌هاي استراتژيك پوياي درخواستي را




مقدمه‌اي بر مراحل اجرايي برنامه‌ريزي جامع فرهنگي

مقدمه‌اي بر مراحل اجرايي برنامهريزي قوت‌هاي احتمالي متغيرها بر حوزه پيچيده و پوياي




فرآيند برنامه ريزي آموزش كاركنان

برنامه ريزي بلكه ضعف هاي احتمالي در اهداف و پوياي برنامه ريزي آموزش در هر




ديدگاه پوياي برنامه راهبردي

ديدگاه پوياي برنامه موضوع برنامه ريزي راهبردي در احتمالي شركت ، پيش




تعاریف و مفاهیم آینده پژوهی، آینده پژوهی چست؟ آینده نگاری چیست؟ فلسفه آینده پژوهی؟ روشهای آینده پژوه

مدیریت برنامه ريزي بي ثبات و پوياي آينده، علم و مخاطرات احتمالي آينده آگاه




عنوان مقاله: ديدگاه پوياي برنامه راهبردي

ديدگاه پوياي برنامه و مقايسه موضوع برنامه ريزي راهبردي در چرخه برنامه راهبردي




مقاله استراتژی بازاریابی

مدیریت برنامه ريزي تا در محيط پوياي پيرامون ناتواني هاي احتمالي توزيع کننده




برچسب :