جزوه درس بازارها ونهادهای مالی.دکتر غفاری

فصل دوم:

واسطه های مالیونهادهای مالی:

اهداف این فصل عبارت است از:

1-    معرفی واسطه های مالی:  نهادهای مالی

                               نقش واسطه های مالی

                              نگاهی اجمالی به مدیریت دارایی/ بدهی برای نهادهای مالی

 

2-    بیان ماهیت پویای نهادهای مالی.

گرداورنده: توانایی

---------------------------------------------------------------------------------------------------

واسطه های مالی: در هر اقتصاد واسطه هایی وجود دارد که عملکردهای مالی عمده را برای افراد ، خانوارها و شرکتها و دولت برعهده میگیرد.مهم ترین فعالیت این واسطه ها هدایت جریان مداوم و به نسبت کم هزینه منابع مالی از پس انداز کنندگان به سوی مصرف کننده نهایی یا سرمایه گذار است.

این واسطه ها عبارتند از: نهادهای سرمایه پذیر(بانک های تجاری ، موسسات پس انداز و وام ، شرکتهای سرمایه گذاری )، شرکتهای بیمه(بیمه سوانح، بیمه عمرو...) و صندوق بازنشستگی و شرکتهای تامین مالی.

نهادهای مالی: براساس ماده 28 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه سال 1384 مجلس شورای اسلامی، تأسیس نهادهای مالی منوط به ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار است و فعالیت آنها تحت نظارت این سازمان صورت می‌‌پذیرد.

نهادهای مالی در قانون بازار اوراق بهادار را می‌توانیم به3 دسته کلی زیر تقسیم کنیم:

دسته اول: نهادهایی هستند که به‌عنوان واسطه معاملات اوراق بهادار عمل می‌کنند مثل شرکت‌های کارگزاری و شرکت‌های تأمین سرمایه. شرکت‌های کارگزاری دستورات مشتریان خود مبنی بر خرید و فروش اوراق بهادار را در بازار ثانویه اجرا می‌کنند. بخشی از وظیفه کارگزاران/ معامله‌گران نیز مشابه شرکت‌های کارگزاری است. وظیفه اصلی شرکت‌های تأمین سرمایه نیز واسطه‌گری در فروش اوراق بهادار در بازار اولیه سرمایه است.

دسته دوم: واسطه‌هایی هستند که سرمایه‌ها را از سرمایه‌گذاران دریافت می‌کنند و به نام خودشان در اوراق بهادار سرمایه‌گذاری کرده و سود حاصل را بین این اشخاص تقسیم می‌کنند. روشن است که تصمیم به خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار نیازمند تخصص است و هر سرمایه‌گذار لزوما چنین تخصصی را ندارد.

شرکت‌های مادر (هلدینگ)، شرکت‌های سرمایه‌گذاری، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، سبدگردان‌ها و صندوق‌های بازنشستگی که در قانون از آنها نام برده شده است، جزء نهادهای مالی دسته دوم محسوب می‌شوند. این نهادها در قوانین برخی کشورهای دیگر نظیر آمریکا تحت عنوان شرکت‌های سرمایه‌گذاری نامگذاری شده‌اند.

دسته سوم: از نهادهای مالی نه واسطه خرید و فروش اوراق بهادار می‌شوند و نه سرمایه دیگران را مدیریت می‌کنند، بلکه خدمات تخصصی دیگری در بازار سرمایه ارائه می‌دهند که در ذیل به تشریح آنها، می‌پردازیم:

1 - مؤسسات رتبه‌بندی: قاعدتاً این مؤسسات اوراق بهادار صادره از طرف ناشران (شرکت‌ها) را از نظر میزان ریسک درجه ‌بندی کرده و معلوم می‌کنند ریسک یک نوع ورقه بهادار در مقایسه با سایر اوراق بهادار بیشتر، مساوی یا کمتر است.

2 - مشاوران سرمایه‌ گذاری: براساس تعریف قانون، مشاوران سرمایه‌گذاری شخصیت حقوقی دارند و نقش آنها ارائه مشاوره به سرمایه ‌گذاران و راهنمایی آنان است. متخصصانی که به استخدام این مشاوران درمی‌آیند، باید اخلاق حرفه‌ای را رعایت کنند و منافع مشتریان خود را بر منافع خود و کارفرمای خود ترجیح دهند.

3 - شرکت‌های پردازش اطلاعات مالی: این شرکت‌ها اطلاعات مالی ناشران اوراق بهادار و همچنین اطلاعات مربوط به معاملات اوراق بهادار را جمع‌آوری و پردازش کرده، در اختیار مشتریان خود قرار می‌دهند.

4 - بازارگردان‌ها: هدف از بازارگردانی اوراق بهادار در بازار ثانویه، افزایش نقدشوندگی اوراق بهادار است. بازارگردان روی اطلاعات یک ورقه بهادار خاص تمرکز می‌یابد و با تحلیل آنها، بهترین مظنه‌های قیمت را ارائه می‌دهد.

5 - شرکت‌های سپرده‌‌گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه: قبل از اینکه بتوان اوراق بهادار را در بازار ثانویه(بورس اوراق بهادار) معامله کرد، لازم است اقداماتی شامل ثبت مشخصات اوراق بهادار و مالکان اولیه آنها، مشخصات ناشر اوراق بهادار و تعداد اوراق بهادار منتشر شده در رایانه‌های مربوط به انجام معاملات، صورت پذیرد. همچنین پس از انجام هر معامله لازم است مالکیت اوراق بهادار از فروشنده به خریدار منتقل شود، گواهی مالکیت فروشنده باطل و گواهی جدیدی برای خریدار صادر شود و وجوه مربوط از خریدار اخذ شده و به فروشنده پرداخت شود. این عملیات که اصطلاحاً به عملیات قبل و بعد از انجام معاملات معروف است، توسط شرکت سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه صورت می‌گیرد.

نقش واسطه های مالی: واسطه های مالی از طریق نشرحق مالی برعهده خودشان وعرضه آنها به مشارکت کنندگان در بازار سرمایه ،پول به دست میآورند و وجوه حاصله راسرمایه گذاری میکنند. سرمایه گذاری این واسطه ها اگر به صورت وام یا اوراق بهادار باشد،سرمایه گذاری مستقیم نامیده میشود.اما مشارکت کنندگان در بازار که دارنده حق مالی صادر شده به وسیله واسطه های مالی اند، سرمایه گذاری غیر مستقیم کرده اند.

به طور مثال:بک شرکت سرمایه گذاری به عنوان واسطه مالی ،وجوه مشارکت کنندگان در بازار را یک کاسه میکند و این وجوه را برای خرید پرتفویی از اوراق بهادار به کار می برد.سرمایه گذارانی که وجوه خود را در اختیار شرکت سرمایه گذاری قرار میدهند حق مالی به صورت سهام دریافت میکنند که به سرمایه گذار حق میدهد سهمی به نسبت سرمایه از درآمد پرتفو را دریافت کند.

نقش عمده واسطه های مالی این است که داراییهایی را که برای مردم مطلوبیت کمتری دارد به دارایی های دیگری که ارجحیت دارند تبدیل کنند.این تبدیل یکی ازچهار عملکرد اقتصادی را ضروری میکند:

1-  وساطت در انطباق سررسیدها:

بانک تجاری با نشر حق مالی خود دراصل دارایی دراز مدت را به دارایی کوتاه مدت تبدیل میکند و این کار با اعطای وام به وام گیرنده برای دوره زمانی مورد انتظارو واگذاری دارایی مالی با چشم انداز سرمایه گذاری مطلوب به سرمایه گذار انجام می پذیرد. این عملکرد را وساطت در انطباق سررسید ها می نامند،که دو پیامد برای بازار های مالی دارد: نخست، این وساطت دامنه گزینش سرمایه گذاران را در مورد سررسید سرمایه گذاری هایشان وسعت میدهد.وام گیرنده نیزدر مورد طول زمان تعهدات بدهی خود حق انتخاب بیشتری خواهد داشت.

دوم از انجا که سرمایه گذاران مایل نیستند وجوه خود را برای دوره زمانی بلند مدت درگیر کنند ،آنان از وام گیرندگان دراز مدت نرخ بهره بیشتری از وام گیرندگان کوتاه مدت طلب میکنند. تمایل واسطه مالی این است که وامهای دراز مدت تر بدهد و هزینه وام گیرنده را در قیاس با آنچه تک تک سرمایه گذاران میخواهند کاهش دهد. این کار با اتکا به اخذ سپرده های پی در پی که تا زمان سررسید وام اعطایی ، وجوه را فراهم میکنند ، صورت میپذیرد پس دومین پیامد این است که احتمال دارد هزینه وام گیرنده دراز مدت کاهش یابد.

2_کاهش خطر باایجاد تنوع:

سرمایه گذارانی که وجوه اندکی برای سرمایه گذاری دارن مشکل میتوانند به این حد از تنوع بخشی دست یابند ، زیرا چندان پول ندارند که سهام تعداد زیادی از شرکتها را بخرند ،اما این سرمایه گذاران با نهادن همان پول در شرکت سرمایه گذاری به همان تنوع میرسند وخطر را کاهش میدهد.

این عملکرد اقتصادی واسطه های مالی –یعنی تبدیل دارایی های پر خطر به دارایی کم خطر- را تنوع بخشیدن می نامند.  رسیدن به تنوعی مطلوب با هزینه های کم به منظور کاهش خطر از طریق خرید دارایی مالی واسطه های مالی ، یکی از منافع اقتصادی عمده بازار مالی است.

    3- کاهش هزینه های عقد قرار داد و پردازش اطلاعات:

برای سرمایه گذارانی که مهارت کافی ندارند علاوه بر هزینه فرصت زمانی که صرف پردازش اطلاعات درباره دارایی مالی و ناشر ان میشود، دست یابی به آن اطلاعات نیز هزینه ای دارد کل این هزینه ها را هزینه پردازش اطلاعات می نامند.هزینه های عقد قرار داد وام را هزینه های قرارداد می نامند.بعد دیگر هزینه های قرارداد هزینه اعمال شرایط قرارداد وام است.

کسانی که برای این دو واسطه مالی بانک های تجاری و شرکتهای سرمایه گذاری کار میکنند ، افرادی حرفه ای هستند که کارشان تحلیل دارایی های مالی و اداره آنهاست.بنابر این عقد قرار داد و پردازش اطلاعات مربوط به دارایی مالی صرفه جویی به مقیاس داردو این به سبب مقدار پولی است که واسطه های مالی در مدیریت خود دارند.

هزینه های کمتر در جهت منافع سرمایه گذاری است که سهام یک واسطه مالی را میخرد و نیز در جهت منافع ، ناشر دارایی های مالی است که از هزینه کمتر وام بهره می برد.

 

3-   ایجاد مکانیسم پرداخت:

با توجه به اینکه بیشتر معاملات امروزه با استفاده از کارتهای اعتباری و چک و انتقالات الکترونیکی صورت میگیرد ، واسطه های مالی روشهای پرداخت نوینی را تدارک می بینند.

کارت بدهکاری را انواع  واسطه های مالی عرضه میکنند، تفاوت کارت بدهی با کارت اعتباری این است که در مورد کارت اعتباری صورت حسابی دوره ای برای دارنده کارت ارسال میشود و از او خواسته میشود برای معاملات گذشته پرداخت انجام دهد.

در مورد کارت بدهکاری وجوه درست در زمان انجام معامله از حساب خریدار خارج میشود

 

مدیریت دارایی/ بدهی برای نهادهای مالی:

ماهیت بدهی ها آن استراتژی سرمایه گذاری را که نهادهای مالی پیش میگیرند تعیین میکند. به طورمثال،نهادهای سپرده پذیر می کوشند از تفاوت بازده دارایی ها وهزینه کسب وجوه درآمدی حاصل کنند.در واقع از مابه التفاوت نرخ بهره که برای واحد زمان بیان میشود،سود می برند. در نتیجه هدف نهاد سپرده پذیر رسیدن به مابه التفاوتی مثبت میان دارایی مورد سرمایه گذاری و هزینه وجوه است.

شرکت های بیمه عمر در شمار استفاده کنندگان از تفاوت نرخ یاد شده هستند.اما صندوقهای بازنشستگی در زمره موسسات فوق نیستند و خود به کسب وجوه در بازار نمی پردازند.

شرکتهای سرمایه گذاری برای وجوهی که کسب میکنند با هیچ هزینه اشکاری روبه رو نیستند ، مگر شرکتهایی که باز خرید سهام را در هر زمان تعهد میکنند.

ماهیت بدهی ها:

هدف از بیان بدهی مالی ،مبلغ و زمان پرداخت نقدی (که به پرداخت های نقدی معین و نامعین تقسیم می شوند) است که باید برای برآورده شدن شرایط قرارداد مربوط به تعهدات منتشر شده به عمل آید.  بدهی های هر نهاد مالی به4 دسته طبقه بندی میشوند، در این طبقه بندی فرض بر این است که بنگاهی که تعهد پرداخت در قبال ان به عمل آمده تعهد نهاد مالی را پیش از تاریخ پرداخت پیش بینی شده ان باطل نمیکند.

بدهی نوع اول:  هم مبلغ و هم زمان بدهی با قطعیت مشخص است.یعنی نهاد سپرده پذیر از مبلغی که متعهد به پرداخت ان در زمان معین شده مطلع است. علاوه بر نهاد های سپرده پذیر ، شرکتهای بیمه عمر یکی از اقلامی که میفروشند قرارداد سرمایه گذاری تضمین شده است که به آن gic  هم گفته میشود. تعهد بیمه عمر بر این قرار است که به ازای مبلغی معین که انرا حق بیمه می نامند،نرخ بهره ای را تا موعد سررسید معین تضمین میکند.

بدهی نوع دوم: مبلغ پرداخت نقدی معین، اما زمان پرداخت نقدی نا معین است.مثال: بیمه نامه عمر است که به ازای پرداخت حق بیمه سالیانه ،شرکت بیمه عمر تعهد میکند که بعد از مرگ فرد بیمه شده ،مبلغ مشخصی به ذینفعان بیمه شده پرداخت کند.

بدهی نوع سوم: در این نوع بدهی زمان پرداخت نقدی معین، اما مبلغ پرداخت نا معین است . نمونه ای از این بدهی نهاد مالی است که تعهدی منتشر کرده که در آن نرخ بهره دوره به دوره با توجه به شاخص نرخ بهره تعدیل میشود. برای مثال : نهادهای سپرده پذیر حسابهایی منتشر میکنند که انرا گواهی سپرده می نامند و سررسید ان مشخص است و نیازی نیست نرخ بهره ثابت باشد بلکه میتواند نوسان کند وشناور باشد.

بدهی نوع چهارم:  مبلغ و زمان پرداخت نا معین است. رایج ترین نوع بیمه نامه اتومبیل و خانه است که شرکتهای بیمه حوادث منتشر میکنند.هرگاه خسارتی به بیمه شده وارد شود باید پرداخت صورت گیرد. اما مقدار این پرداخت مشخص نیست.

نیاز به نقدینگی:

به علت مشخص نبودن زمان و یا منبع پرداخت نقدی ،نهاد مالی باید همواره موجودی نقدی کافی برای ایفای تعهدات خود داشته باشد. البته میتوان گاهی ماهیت تعهد را تغییر داد و برای باز پرداخت پیش از موعد جریمه تعیین کرد.

مانند گواهی سپرده  که ممکن است برای دریافت پیش از سررسید جریمه ای معین میکنند.

برخی محصولات بیمه عمر ارزش واگذاری نقدی دارند.یعنی در موعدی مشخص دارنده بیمه نامه میتوتند بیمه نامه را با پرداختی یک جا مبادله کند.

برخی دیگر از محصولات بیمه عمر هستند که ارزش وام گیری دارند،یعنی دارنده بیمه نامه حق دارد در برابر ارزش نقدی بیمه نامه وام بگیرد.

 

 

نهادهای مالی:

نهادهای مالی به بصورت واسطه های بین پس انداز کنندگان و سرمایه گذاران قرار میگیرند که خدمات نقل و انتقال وجوه را انجام میدهند .مهمترین دستاورد این واسطه ها هدایت جریان مداوم و به نسبت کم هزینه منابع مالی از پس انداز کنندگان به سوی سرمایه گذاران اصلی می باشد.

طبقه بندی نهادهای مالی:

1-نهادهای سپرده پذیر:

2-نهادهای غیر سپرده پذیر

3-نهادهای پایه اوراق بهادار

اهداف نهادهای مالی:

نهادهای مالی با هدف ارائه خدمات به جامعه تامین رشد و سهم بازار و ایجاد حداکثر بازدهی به فعالیت می پردازند.

نقش واسطه های مالی:

1)        تبدیل بدهی های کوتاه مدت به دارایی های بلند مدت

2)        کاهش هزینه های معاملات و پردازش داده ها

3)        تجمیع سرمایه ها

4)        کاهش ریسک از طریق تنوع بخشیدن

5)        کاهش عدم تقارن اطلاعات : بسیاری از اطلاعاتی که توسط واحدهای تجاری منتشر ودر ارزیابی اوراق بهادار مورد استفاده است، از طریق مدیران شرکتها ارائه می شود.مدیران همه اطلاعات را لزوما در دسترس عموم قرار نمی دهند.

6)        وساطت در انطباق سررسیدها

7)        ایجاد مکانیزم پرداخت: واسطه های مالی در نحوه در نحوه  پرداخت شیوه های جدیدی را ارائه کرده اند.

تفاوت سرمایه گذاری مستقیم وغیر مستقیم :

واسطه های ما ازطریق نشر حق مالی بر عهده خودشان عرضه آنها به مشارکت کنندگان در بازار سرمایه پول به دست میآورند. و آنگاه این وجوه را سرمایه گذاری میکنند. سرمایه گذاری این واسطه ها ممکن است بصورت وام یا بصورت اوراق بهادار باشند.مشارکت کنندگان در بازار که دارنده حق صادر شده توسط واسطه های مالی هستند،سرمایه گذاری غیر مستقیم انجام داده اند.

نقش نهادهای سپرده پذیر:

1)    برای واحدهای دارای مازاد حسابهای سپرده دیداری افتتاح میکنند، که از نظر مبلغ و نقدینگی مطلوب است.

2)    وجوه دریافتی از طریق سپرده ها را به صورت وام و با شرایط مطلوب از نظر مقدار و سررسید در اختیار واحدهای دارای کسری وجوه قرار میدهند.

3)    ریسک وامهای اعطا شده را می پذیرند

4)    برای ارزیابی صلاحیت اعتباری واحدهای دارای کسری ، نسبت به واحدهای دارای مازاد تبحر بیشتری دارند.

5)    به واحدهای دارای کسری وام میدهند ،لذا در مقایسه با واحدهای دارای مازاد بهتر میتوانند وامهای باز پرداخت نشده را وصول می کنند

  ابزارهای مالی:

ابزارمالی: فرهنگ اصطلاحات تخصصی مالی واژه "instrument " را به عنوان ابزار مالی شناخته و آن را به عنوان یک سند رسمی و قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و یا سایرابزارهای مالی تعریف می کند.

نقش ابزارهای مالی :

1-   وسایلی برای نقل و انتقال وجوه از سهامدارانی که مازاد سرمایه دارند و مایل به سرمایه گذاری هستند،به کسانی که به این وجوه برای سرمایه گذاری نیاز دارند.

2-   ابزار مالی انتقال وجوه را به شکلی انجام میدهد که ریسک سیتماتیک مربوط به جریان نقدی ناشی از سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی ، بین متقاضیان و عرضه کنندگان وجوه توزیع مجدد شود.

3-   ابزار مالی وسیله ای برای تجمیع به شمار میروند.

 

نواع ابزارهای ما

انواعابزارهايمالي

ابزارهايتأمينمالي

سهاماوراقسرمايه0اي

اوراقتركيبي

اوراققرضهقابلتبديل

سهامممتاز

اختيارخريدسهامضميم

اوراقبدهي

ابزار های مالی در بازار پول و سرمایه در چهار قالب زیر مورد استفاده قرار میگیرند:

1-  ابزارهای سرمایه ای (مالکیتی)            capital instrument

2-  ابزارهای استقراضی(بدهی)  debt instruments         

3-  ابزار های ترکیبی     hybrid instruments          

4-  ابزارهای مشتقه   derivatives                

 

1 - اوراق سرمايه‌ا‌ي (مالكيتي)
اوراق سرمايه‌اي(مالكيتي) اوراقي هستند كه افراد با داشتن آن‌ها سهامدار شركت منتشركننده اين اوراق مي‌‌‌شوند و به دو دسته زير تقسيم مي‌شوند:
1 - اوراق سهام عادي   Common stock     ،     2 - اوراق سهام ممتاز      Preferred stock      
سهام عادي نوعي دارايي مالي است كه نشان‌دهنده مالكيت در شركت است. از ويژگي‌هاي حق مالكيت: مسووليت محدود سهامداران، حق راي كنترل شركت، حق تقدم در خريد سهام جديد است. اگر شركتي از منابع خارج از سازمان تامين سرمايه كند، سهام عادي در درجه دوم اهميت درست پس از اوراق قرضه قرار دارد، از نظر ريسك و دوام نقش حياتي ايفا مي‌كند، چون صاحب آن مالك شركت است، چون اگر زماني شركت ورشكست شود، سهام عادي موجوديت شركت را تحديد نمي‌‌‌كند.

 

ويژگي‌هاي اوراق سهام عادي :

مالكيت شركت: دارندگان هر دو نوع سهام عادي و ممتاز مالك شركت هستند، اما از آن‌جا كه دارندگان سهام ممتاز نسبت به اصل سود و سرمايه شركت حق تقدم دارند، مي‌توان گفت دارندگان سهام عادي مالك نهايي شركت هستند و به اصطلاح بايد پذيراي بيشترين ريسك سرمايه‌گذاري در شركت باشند. اگر ريسك‌هاي مالي و تجاري باعث افت شديد سود هر سهم شده يا اگر شركت با زيان مواجه شود؛ قيمت بازار و ارزش ذاتي سهام عادي به شدت كاهش خواهد‌ يافت و اگر شركت منحل شود پس از فروش دارايي‌ها و تسويه كليه‌ بدهي‌ها و بازپرداخت حقوق صاحبان سهام ممتاز، آنچه باقي مي‌ماند به صاحبان سهام عادي مي‌رسد و وقتي مالكيت سهام گسترده مي‌شود كه سهام آن به عموم مردم عرضه شود.
مسووليت محدود: يكي از مهمترين ويژگي‌هاي سهام عادي اين است كه صاحبان آن داراي مسووليت محدود هستند. به عنوان مثال، اگر شركتي ورشكسته فروخته ‌شود و پول آن جوابگوي همه طلبكار‌ها نباشد؛ بستانكاران نمي‌توانند صاحبان سهام عادي را تحت پيگرد قرار دهند و مسووليت آن‌ها منحصر به سرمايه‌اي ا‌ست كه در شركت گذاشته‌اند.

كنترل شركت: يكي ديگر از ويژگي‌هاي شركت‌هاي سهامي ‌‌‌اين است كه سهام آن در دست افراد زيادي است و هيچ شخص به‌خصوصي نمي‌تواند كنترل فردي اعمال كند؛ پس اداره امور فعاليت‌هاي شركت در دست مديران و دامنه اعمال نفوذ صاحبان سهام عادي تا آن‌جاست كه در مورد مسائل خاصي راي بدهند.

سهام ممتاز: این نوع سهام نیز همانند سهام عادی نشانگر مالکیت دارنده آن در یک شرکت است اما برخلاف سهام عادی، سود سهام معینی دارد که پرداخت آن بر پرداخت سود سهام عادی مقدم است.

ویژگی های سهام ممتاز:

Ø     سهام ممتاز برای دارنده آن دربردارنده نوعی حق مالکیت در شرکت است.

Ø     سهام ممتاز سررسید ندارد.

Ø     شرکت انتشاردهنده سهام ممتاز، ملزم به وثیقه یا رهن داراییهای خود در قبال انتشار این اوراق نیست.

Ø     معمولاً سود از پیش تعیین شده و ثابتی به سهام ممتاز تعلق می گیرد.

Ø     دارنده سهام ممتاز از نظر دریافت سود سهام بر دارندگان سهام عادی حق تقدم دارد.

Ø     معمولاً اکثر سهام ممتاز بدون حق رأی هستند.

2 - ابزار مالی مبتنی بر بدهی:

1-  اوراق قرضه و انواع آن     ( Bond )               2-  اوراق تجاری    ( Commercial paper)

اوراق قرضه: ابزار بدهی درازمدت دولتها و شرکتها است. دارندة این اوراق، براساس قرارداد حق دارد مقدار مشخصی بهره دریافت کند و در سررسید، ارزش اسمی اوراق را پس گیرد.

ویژگی های اوراق قرضه:

Ø     دارندة اوراق قرضه، بستانکار شرکت ناشر است.

Ø     اوراق قرضه دارای سررسید مشخص هستند.

Ø     اوراق قرضه دارای ارزش اسمی مشخص هستند.

Ø     دارندة اوراق قرضه در دریافت اصل و فرع سرمایة خود بر دیگران صاحبان شرکت، حق تقدم دارد.

Ø     به طور معمول، دارندة اوراق قرضه در زمینة تصمیم گیریهای شرکت حق رأی ندارد.

      اوراق مشارکت: این اوراق به منظور تأمین بخشی از منابع مورد نیاز طرحهای سودآور تولیدی و خدماتی منتشر میشود. اوراق مشارکت، نوع خاصی از اوراق قرضه است که بهره یا سود آن تا هنگام سررسید قطعی نیست. 

اوراق تجاری: نوعی اوراق قرضة کوتاه مدت بدون تضمینی هستند که معمولاً توسط شرکتهای معتبری که نیاز به وام کوتاه مدت دارند، منتشر میشود. انتشار این اوراق، گاهی به صورت تنزیلی و گاهی با پرداخت بهره است.

 

3-ابزارهای ترکیبی:

ابزارهای ترکیبی شامل : اوراق قرضه قابل تبدیل ، سهام متاز ، اختیار خرید سهام ضمیمه .

قراردادهای مدیریت ریسک: (Risk management contracts)بنگاههای اقتصادیبا ریسکهای مالی متعددینظیر ریسک بازار مواجه اند .منظور از ریسک بازار تلاطم در بازار کالا (قیمت ،مواد اولیه و محصول)، بازار ارز (نرخ ارزهای مهم) و بازار سرمایه (نرخ بهره)است. برای مدیریت ریسکهای بازار بنگاههای اقتصادی قرارداد هایی را موسوم به قراردادهای پوشش ریسک در بازارهای مالی منعقد میکنند.

 

4-اوراق مشتقه:(derivative instrument)

 دارایی های مالی هستند که ارزش آنبه ارزش یک دارایی یا مجموعه ای از دارایی ها

ابزار مالي اي است كه ساختار پرداخت و ارزش آن از ارزش اوراق بهادار ,كالاهاي اساسي ,نرخ بهره ,و شاخص اوراق بهادارمربوطه نشأت مي گيرد. اين ابزار به دارنده آن ا ختيار و يا تعهد خريد يا فروش يك دارايي مالي را مي دهد . ارزش آن از ارزش دارايي هاي مالي مربوطه مشتق مي شود.

بنا به تعريف ابزارهاي مشتقه معاملاتي هستند كه اصل دارايي در آن جابه جا نشده و عملكرد قيمت ابزارهاي مشتقه ناشي از تغييرات قيمت كالاي مربوطه است. به ديگر سخن ,رفتار اين ابزارها از رفتار دارايي مربوطه در بازار ناشي مي شود . البته دربسياري از موارد ,دارايي معامله نشده و فقط مابه التفاوت قيمت ها و يا حق بيمه بين طرفين تسويه مي شود . معاملات اخيرصرفا براي كسب سود يا سفته بازي بوده و به منظور انجام معاملات در بورس و خارج از بورس انجام مي پذيرد.

ابزار مشتقه گونه اي از ابزار مالي است كه فقط متخصصان فن ازچند و چون عملكرد آنها آگاهي كامل دارند و معمولاخبرگان حرفه اي روي آن ها سرمايه گذاري مي كنند . به طور كلي مشتقه ها قراردادي بين دو يا چند طرف است كه پرداخت هاي آن بر اساس موقعيت سنجي تعيين مي شود در واقع مشتقه ها ابزارهايي براي كاهش يا انتقال ريسك به شمارمي روند . برخي از مشتقه ها كه توسط شركت هاي بزرگ صادر شده اندبه صورت استاندارد و تضمين شده در بورس سازمان يافته و معامله مي شوند و برخي در حاشيه بورس و به صورت خارج از بورس با توافق و مذاكره دو طرف انجام مي گيرد.

خصوصيات ابزار مشتقه :

Ø     قيمت اوراق مشتقه مانند ساير كالاها و اوراق به عرضه و تقاضا بستگي ندارد بلكه به قيمت دارايي پشتوانه اوراق وابسته است.

Ø     مصون سازي در بازار نقد يا تحويل فوري براي آينده كپي مي شود يعني آن چه در بازار امروز وجود دارد با همان شرايط در آينده بدست مي آورد.

Ø     بدهي در اوراق مشتقه يك ادعاي اقتضايي در زماني مشخص است كه آن ها را به مثابه يك اهرم بسيار قوي مطرح مي كند. بدهي بيان گر تعهد در مقابل خريدار است.

Ø     محلي كه طرفين براي مبادله اوراق مشتقه غير استاندارد حضور مي يابند بازار خارج از بورس است كه براي يكي ريسك رخ مي دهد و ديگري مصون مي ماند در اين بازار تسويه حساب طرفين در زمان مقرر صورت مي گيرد و پرداخت هاي لازم انجام مي پذيرد.

نقش اقتصادي ابزار مالي مشتقه :

1. انتقال خطر بازار

الف) كنترل بدره دارايي هاي مالي

ب)محدود كردن دامنه تغييرات قيمت يا نوسان پذيري قيمت ها

ج )كنترل خطر انتشار دارايي هاي مالي

2. كاهش هزينه هاي تامين مالي وام گيرندگان

3. تغيير كارامد نسبت بدهي هاي ثابت به بدهي هاي با نرخ شناور

4. افزايش بازده دارايي

5. تعديل سريع ساختار جريان نقدي دارايي ها براي انطباق بيش تر با وضعيت شركت در بازار

6. گريز از ماليات و دور زدن مقررات

امتيازات بازارهاي اوراق مشتقه نسبت به بازارنقدي :

Ø     انجام معامله در آن براي تعديل خطري كه پرتفوي سرمايه گذاران با آن روبروست هزينه كم تري در بازار نقدي دارد.

Ø     معاملات سريع تر صورت مي گيرد

Ø     برخي از بازارهاي مشتقه مي توانند معاملات دلاري بزرگ تري را بدون تاثيرگذاري نا مناسب بر قيمت اوراق مشتقه جذب كنند يعني بازار اوراق مشتقه مي تواند نقد شوندگي بيش تري از بازار نقدي داشته باشند.

انواع ابزار مشتقه :

پیمان آتی : (forward contract)

موافقت نامه ای است که به موجب آن ، طرفین موافقت میکنند معامله بر سر یک دارایی پایه را بنا بر قیمتی از پیش تعیین شده (توافقی) در سررسیدی مشخص در آینده انجام دهند.یک طرف با خرید دارایی پایه و طرف دیگر بافروش آن موافقت میکند. مشخصات پیمان آتی نظیر اندازه قرارداد ،زمان وتحویل با مذاکره طرفهای پیمان آتی و با توجه به نیاز خاص آن ها تعیین میشود.

قرارداد آتي : ( Future contracts )

قرارداد آتي و به نوعي از قراردادها گفته مي شود كه طرفين معامله را به انجام معامله اي در آينده متعهد مي­سازد كه خريدار و فروشنده متعهد مي­شود كالا و قيمت آن را در تاريخ سر رسيد به يكديگر منتقل كنند.در اين قراردادها دو گروه افراد وجود دارد :

1. افرادي كه براي كاهش عدم اطمينان , ريسك و بي ثباتي قيمت ها در دو ره هاي آتي سراغ اين قراردادها مي روند . اين افراد با خريد قرارداد آتي مطمئن مي شوند كه قيمت ها در آينده مشخص بوده و از نوسانات نامطلوب به دور خواهند بود.فروشندگان نيز به دنبال چنين اطميناني هستند.

2. افراد سوداگرا يا سفته باز هستند كه سود آن ها از عدم اطمينان قيمت هاي آينده ناشي مي شود . معاملاتقراردادهاي

تفاوت پیمان آتی وقرارداد آتی در این است که قرارداد آتی مبادله ای دلخواه در فرابورس(خصوصی) نیست، بلکه قراردادی استاندارد است که در بورس قرارداد آتی (عمومی) معامله میشود.

قرار داد سوآپ (تاخت): (Swapcontracts)

سبدی از پیمانهای آتی با سررسیدهای متوالی است.قرارداد سوآپ ، معاوضه دوجریان نقدی آتی بین طرفهای آن می باشد.در این قرارداد ،در روز مذاکره، حداقل یکی از دو جریان نقدی نا معلوم است.و به وسیله عواملی مشخص تعیین میگردد.

قرار داد اختیار معامله: (option contracts )

این قرارداد به یک طرف اختیار میدهد ،ولی او را موظف نمیکند ،که یک دارایی پایه را به قیمتی مشخص در مدتی معین از طرف دیگر بخرد یا به وی بفروشد. اختیار معامله،ضمانت نامه قیمت دارایی پایه می باشد که ممکن است در آینده اجرا بشود یا نشود. این قراردادها در هر دو بازار بورس و فرابورس مورد معامله قرارمیگیرد.

 دو نوع قرارداد اختیار معامله داریم: قرارداد اختیار خرید، قرارداد اختیار فروش.

اگر قرارداد به طرف خرید این اختیار را بدهد که از طرف دیگر دارایی پایه را بخرد، قرارداد را اختیار خرید میگویند.

اگر قرارداد به طرف خرید این اختیار را بدهد که دارایی پایه را به طرف دیگر بفروشد، این قرارداد را اختیار فروش می نامند.


مطالب مشابه :


لینک جزوه بازار پول درس بازار پول و سرمایه.

لینک جزوه بازار پول درس بازار پول و سرمایه. لینک جزوه بازار پول درس بازار پول و سرمایه.




جزوه درس بازار پول و سرمایه

جزوه درس بازار پول و سرمایه (استاد معصومیان) از لینک زیر قابل دریافت می باشد . جهت دریافت




بازار پول و سرمایه سرکار خانم اجاقی

جهت دریافت فایل های جزوه درس بازار پول و سرمایه ، سرکار خانم اجاقی بر روی لینک کلیک نمایید .




جزوه درس بازارها ونهادهای مالی.دکتر غفاری

جزوه درس بازارها ونهادهای ابزار های مالی در بازار پول و سرمایه در چهار قالب زیر مورد




جزوه درس اقتصاد کلان محسن نظری

جزوه درس اقتصاد تعادل همزمان بازار کالا و بازار پول نظریه های مصرف و سرمایه




جزوه ارزش زمانی پول

جزوه ارزش زمانی پول. البته امکان دارد در درس بررسی موارد بازار پول و سرمایه، دور




راهنمایی برای ارایه پروژه درس سیستم رایانه ای حسابداری

بازار پول و سرمایه استاد فرج فایل جزوه درس استاد اقامحمدی ( نیمه دوم و اصلی)




جزوه به همراه سوالات امتحانی درس مدیریت کسب و کار

جزوه به همراه سوالات امتحانی درس مدیریت کسب و خلق پول و ثروت و بازار و كسب سهم




برچسب :