حجاب در ادیان آسمانی


63055159055336589066.png

صحبت از حجاب بحث جدیدی نیست که گفته شود از فلان تاریخ و یا با ظهور فلان دین و پیغمبر بوجود آمد، بلکه حجاب امری فطری است در انسان و به محض آفرینش انسان و به نقل قرآن کریم خوردن میوه ممنوعه و نمایان شدن عورت آدم و حوا، انسان به پوشش استمداد جست: در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ(1)؛ و بر این مطلب تورات نیز گواه است: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست، پس از میوه ‏اش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آن ‏گاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان ‏اند؛ پس برگ ‏های انجیر به‏ هم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند… و خداوندْ رخت ‏ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید»(2) 


حجاب در تاریخ
به سند تاریخ تا قرن نوزدهم میلادی، زنان دارای حجاب بودند و به ندرت حتی در اقوام بدوی پیدا می شد که زنان دارای حجاب مناسب نبوده یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر می شدند. تعداد این اقوام به قدری نادر است که در مقام مقایسه، به قول اندیشمندان، قابل ذکر نیستند و شاید بتوان گفت: وجود برخی موانع سبب جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و طبیعی آنان شده و یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است.(3) به گونه ای که در تمدن فینیقى ‏ها که چهار هزار سال پیش از میلاد مى‏ زیستند، زنان آنها داراى حجاب بودند و براى پوشش خویش از پارچه‏ هاى سرخ رنگ استفاده مى ‏کردند(4) و شکل لباس زنان مشابه مردان بود با این تفاوت که در لباس آنها از پارچه های عریض تر و بلندتری استفاده می شد.(5) 

کهن ترین نشانه های حجاب از زنان بین النهرین، مصر، یونان و روم باستان درمجسمه هایی که در موزه هایی از جمله لوور، برلن، متروپولیس و ... حاکی از آن است که زنان دارای پوششی با لباس و کلاه های بلند بودند و در یونان نیز «آرتیمس» الهه عفت عالی ترین نمونه دختران جوان بود.(6) و تنها کنیزان، روسپی ها و رقصندگان که از نازل ترین طبقات جامعه بودند گاه برهنه دیده شده اند.(7) و رومی های باستان کسانی را که تن پوش قالب تن می پوشیدند مجرم شناخته و مجازات اعدام برای آنها قائل می شدند.(8) 

از قرن اول میلادی بر میزان حجاب و پوشیدگی افزوده شد و زنان موی سر خود را با سربندی از تور ابریشمی که تار و پودش را از دانه های مروارید گذرانده بودند، می پوشاندند(9) و از قرون هفتم تا دهم میلادی یک زن هر چقدر از نظر طبقه اجتماعی و اشراف زادگی بالاتربود، از پوشش بیشتری نیز برخوردار بوده و پوشش، نشانی از جایگاه اجتماعی افراد محسوب می شد(10) از قرن یازدهم زنان اسپانیا چادر بزرگی می پوشیدند که تنها شکافی برای دیدن داشت و در انگلستان زنان موی سر خود را زیر روسری یا هدریل از پارچه کتان پنهان می ساختند و در بیزانس زنان اشراف به ندرت در انظار عمومی ظاهر می شدند و تاریخ حاکی از آن است که در این دوران لباس منزل زنان بیزانس به رنگ روشن با تزیینات جواهردوزی بوده و بر روی لباس بیرون از خانه از پالای تیره(پارچه ای همچون شال بلند و عریض) استفاده می کردند(11) و در بین یونانیان رسم بود که زنان حتى صورت ‏هاى خویش را با قسمتى از روپوش بسیار ظریف بپوشانند و زنان مجبور به نشستن در حرم‏ سراها بودند و حتى تعلیم و تعلم، توسط مادران و دایگان انجام مى ‏شد.(12)

در تصاویر کتاب پوشش ملل از کهن ترین زمان تا قرن نوزدهم، شاهد آن هستیم که زنان لندن، لهستان، ژاپن، چین، ایتالیا، اسپانیا، دانمارک، آلمان، نروژ، هندوستان، بلغار، روسیه، مصر، سریلانکا، اتریش، یوگسلاوی، سوئیس و هلند، هر چه از موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردار بودند، پوشش بیشتری داشتند و لباس هایشان پوشیده تر و زیبایی هایشان پنهان بود. ویل دورانت می گوید: در زمان فیلیپ دوم(1556) در اسپانیا، عفاف و عصمت زنان نه تنها به وسیله مذهب و قانون، بلکه به وسیله شرافت حفظ می شد. زنان عفیف دور از مردها غذا صرف می کردند و بندرت در انظار ظاهر می شدند و هنگامی که از خانه قدم بیرون می نهادند، در کالسکه های در بسته می نشستند. و در انگلستان نیز در زمان شکسپیر، زن حق نداشت که روی صحنه بیاید، نقش زنان را پسران بازی می کردند(13) و شیلر(آلمانی) در اثر معروف خود، آواز زنگ، تصویر کمال مطلوب یک زن خانه دار را این گونه ترسیم می کند که بسیار با عفت بود و با عقل و درایت خانواده را اداره می کرد.(14)

زنان آریایى نیز داراى حجاب بودند؛ به ویژه زنان طبقات بالاى اجتماعى آنان که برایشان حجاب داراى ارزش ویژه‏ اى بود.(15) آشوریان و کلدانیان نیز داراى حجاب بودند، یکى از نویسندگان مى‏گوید: «زنان بابل و آشور، تنها آنان که عفیف بودند و شوهر داشتند، داراى حجاب بودند».(16) دختران اسپارتى، پس از شوهر کردن، حجاب مى‏ گرفتند. نقش ‏ها و تصویرهایى که از زنان اسپارتى باقى مانده است، حکایت از این دارد که زنان اسپارتى، سر را مى‏ پوشاندند و صورت را باز مى‏ گذاشتند و هنگامى که به کوچه و بازار مى ‏رفتند، داراى حجاب بودند.(17)
جیمز لیور می نویسد: «در نقش برجسته هایی که در نینوا یافت شده است، چهره زن ها به ندرت دیده می شود، در حالیکه لباس مردان فراوان به چشم می خورد. به موجب قانونی که 1200 سال پیش از میلاد وضع شده بود، زنان شوهردار آشوری در ملأعام نقاب (روبند) به چهره داشتند.»(18) 
در ایران باستان حجاب و پوشش زنان، جلوه عفت و حیا بوده و در دوران حکومت های گوناگون و در مناطق گوناگون لباس ها بلند تا ساق پا و زنان سر پوشیده هستند و از دوره مادها تا دوران هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و ... این پوشش وجود داشته است و در دوره هخامنشیان، در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان و روپوش دار از خانه بیرون نمی آمدند.(19) و حجاب زنان اشکانی از زنان هخامنشی پیشرفته تر بوده و کلاه عمامه وار آنان تقریباً بیشتر موهای آنها را می پوشانید.(20)

استرابون می نویسد: ایرانیان اگر بخشی از بدنشان برهنه باشد، آن را بی شرمی می دانند و از این رو همیشه بلند لباس می پوشند.(21) در داستان ویس و رامین که حکایت کننده از عصر پارت هاست نیز ویس نه تنها در پشت پرده نشسته است، بلکه نقابی نیز بر صورت دارد.(22) و اثر نویسندگان، هنرمندان و سفرنامه ها بهترین گواه بر پوشش زنان در سرزمین ها و دوران های متفاوت است؛ چنانکه در کتاب «خاطرات و فطرت زنانه پوشش در ملل مختلف» آمده است: «اگر به لباس ملی کشورهای جهان بنگریم به خوبی حجاب و پوشش زن را در می یابیم. براون واشنایور، نویسنده غربی، در کتابی به نام پوشاک اقوام مختلف، پوشاک اقوام گوناگون جهان از عهد باستان تا قرن بیستم را به صورت مصور ارائه کرده اند. نگاهی کوتاه به این کتاب روشنگر این واقعیت است که در عهد باستان در میان یهودیان، مسیحیان، زرتشتی ها، یونانیان و اهالی روم، آلمان، خاور نزدیک و برخی مناطق دیگر پوشش زن به طور کامل رعایت می شده است، به گونه ای که زنان چین در معابر عمومی جز در پرده و ملحفه ظاهر نمی شدند و در خانه نیز دارای اندرونی و بیرونی بوده اند.»(23) 

در باب حجاب، پررنگ ترین نقش مختص ادیان است که در بخش ذیل سعی شده گذری کوتاه به حجاب و احکام آن در ادیان الهی داشته باشیم.

حجاب در ادیان الهی
شهید مطهری در مورد این که کدامین اقوام دارای حجاب بوده اند چنین بیان می کند : «در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند، حجاب وجود داشته است و از آن چه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است، اما در عرب جاهلیت حجاب وجود نداشته و به وسیله اسلام در میان عرب پیدا شده است.»(24)

دین زرتشت
در دین زرتشت توصیه ویژه به رعایت عفت و تقوا و کنترل چشم شده و در کتاب «وَنْدی داد» این جمله به طور مکرر آمده است: «کلام ایزدی است که کردار زشت را نابود می ‏کند: از تو- ای مرد! - خواهش می‏ کنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز! از تو - ای زن! - خواهش می‏کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود!»(25) و «یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید». و از این روست که پوشش زنان باید به گونه‏ اى باشد که هیچ یک از موهاى سر زن از سرپوش بیرون نباشد. و در خرده اوستا به وجوب رعایت حجاب بر مرد و زن زرتشتی در هنگام انجام مراسم عبادی تصریح نموده و بیان می دارد: «نامى زت واجیم، همگى سر واپوشیم و همگى نماز و کریم بدادار هورمزد: یعنى همگان نامى ز تو بر گوییم و همگان سر خود را مى ‏پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز مى ‏کنیم».(26) در کتب یا صحیفه های زرتشتی و توصیه های «اشو زرتشت» جز وجوب پوشاندن سر به هنگام عبادت و برپا داشتن نماز چیز دیگری درخصوص رعایت حجاب در مقابل کدام افراد و با چه محدوده ای و یا حجاب در حین نماز با حجاب خارج از حال عبادت، صحبتی به میان نیامده و بیشتر توصیه به رعایت عفت است ولی تاریخ حاکی از آن است که حجاب زنان زرتشتی بسیار کامل و حتی از آن چه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است، ولی از فلسفه آن که برخی دلایل متفاوتی را ذکر کرده اند گذر می کنیم و به نحوه پوشش آنان می پردازیم که در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در مورد حجاب زنان زرتشتی آمده است: «این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده می‏ کنند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد؛ چنان‏که روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است.»(27) زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش هایی که از ایران باستان بر جای‏ مانده هیچ صورت زنی دیده نمی‏ شود و نامی از ایشان به نظر نمی ‏رسد.(28) و به فرموده استاد مطهری حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکم فرما بوده، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏ شده اند.(29) 

ویل دورانت دلیل اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان‏ را مقررات شدیدی می داند که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی‏ درباره زن حائض اجرا می ‏شده که در اتاقی محبوس بوده، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏ جسته ‏اند و از معاشرت با او پرهیز می نمودند.(30)

کنت گبینو در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد است که حجاب‏ شدید دوره ساسانی، در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند. او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده، تنها پوشیدگی زن نبوده است، بلکه‏ مخفی نگه داشتن زن بوده است. جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غی مسلمان روم و ایران، به جهان اسلام وارد شد.(31) و تصاویر بر جای مانده و نقش و نگارهای صورت گرفته از پوشش زنان بر روی بشقاب های نقره، نشانگر این است که چادر برای زنان آن دوره خصوصاً زنان ساسانی از عناصر مهم پوشش تن و سر بوده است. شنل نیز از عناصر مهم پوشاک زنان ساسانی از نظر اجتماعی بود که شبیه چادر است و ما آن را بر دوش آناهیتا(الهه ایرانی) به عنوان یک مقام والا و حیات بخش در طاق بستان مشاهده کرده ایم. بلندی دامن پیراهن ها نیز به قدری بود که مانع دیدن کفش می گردید.(32) و زنان از چادر و روبند نیز استفاده می کردند و این پوشش پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است. 

کلاویخو در سفرنامه اش می نویسد: زن های شهری معمولاً روی پوشیده اند و عجب آنکه چادر سفید داشته اند و نقاب سیاه؛ واقعاً مثل ماه زیر میغ رفته اند.(33) و دکتر محمد چیت ساز هم می نویسد: چادر که سرتاسر بدن را می پوشاند، معمولاً سیاه رنگ بود و همراه با آن در جلوی صورت خود نیز از روبند استفاده می کردند.(34) از این روست که نویسنده کتاب نگاهی به تاریخ جهان ضمن ستایش از تمدن اسلامی، می‏ گوید: یک تغییر بزرگ و تأسف ‏آور نیز تدریجاً روی نمود و آن در وضع زنان‏ بود؛ در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت. زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمی‏ کردند، بلکه در اماکن عمومی حضور می ‏یافتند، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه می رفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه می‏ پرداختند. اما عرب ها نیز بر اثر موفقیت ها تدریجاً بیش از پیش‏ رسمی را که در دو امپراطوری مجاورشان یعنی امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ایران وجود داشت، اقتباس کردند. عرب ها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند. اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوری ها شدند. به قراری که نقل شده است‏ مخصوصاً بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایی زنان از مردان و پرده‏ نشینی ایشان در میان عرب ها رواج پیدا کرد. تدریجاً سیستم حرم آغاز شد و مردها و زن ها از هم جدا گشتند(35) و درخصوص صحت و سقم این مورد در جای دیگر بحث خواهد شد.

یهود
آموزه های کتاب مقدس بر وجوب رعایت حجاب تصریح دارد و در آن مجازات عدم رعایت حجاب بیان شده است و حجاب صرفاً برای عبادت واجب نبوده و حتی توصیه ها به رعایت در این آیین بیش از حد است و عذاب کسانی که به این حکم عمل نکنند، نیز در آیات آن ذکر شده است: «و خداوند می‏ گوید از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه می‏ روند و به ناز می‏ خرام ‏اند و به پاهای خویش، خلخال‏ ها را به صدا می ‏آورند . بنابراین، خداوند فَرقِ سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود. و در آن روز، خداوند زینت خلخال‏ ها و پیشانی ‏بندها و هلال ‏ها را دور خواهد کرد. و گوشوارها و دستبندها و روبندها. و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‏ ها و تعویذها را. و انگشترها و حلقه‏ های بینی را. و رداها و شال‏ ها و کیسه‏ ها را. و آینه ‏ها و کتان‏ های نازک و عمامه‏ ها و بُرقع ‏ها را. و واقع می‏ شود که: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موهای بافته، کَلی و به عوض سینه ‏بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود. مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد. و دروازه ‏های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست.»(36) در «سِفْر پیدایش» نیز آمده: «بوعز گفت: زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده است. و گفت: چادری که بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده بر وی گذارد و به شهر رفت.»(37)

و در مورد حرمت تشبّه مرد و زن به یکدیگر آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد؛ زیرا هر که این کند، مکروه یهوه (خدای تو) است.»(38) و ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن به نحوه پوشش زنان یهودی اشاره نموده و می نویسد: «در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می ‏آراستند، لکن به آنها اجازه نمی ‏دادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می ‏ساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد. و در جای دیگر می گوید: زندگی جنسی آنان علی‏ رغم تعدد زوجات، به طرز شایان توجه، منزه از خطایا بود. زنان آنان دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پُرزا، و امین بودند و از آن ‏جاکه زود وصلت می‏ کردند، فحشا به حدّاقل، تخفیف پیدا می‏ کرد.»(39) و در خصوص آراستن زن برای همسر می نویسد: ...و زنان به استعمال سرخاب و سرمه، نکوهیده می ‏شمردند. موافق بودند که مرد، باید برای پوشاک زن خویش سخاوتمندانه خرج کند؛ لکن غرض آن بود که زن، خود را برای شوهر خویش بیاراید نه برای سایر مردها. و در زمینه افراط و سخت گیری قوم یهود نیز می‏ نویسد: اگر زنی به نقض قانون یهود می‏ پرداخت، چنان ‏که مثلاً بی ‏آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت، و یا در شارع عام نخ می رشت، یا بر هر سنخی از مردان، درد دل می‏ کرد، یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏ اش تکلم می ‏نمود، همسایگانش می‏ توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه ‏ای او را طلاق دهد.(40) و در گنجینه ای از تلمود نیز آمده: زنانی که بدون پوشاندن سر خود به میان مردان می روند... و با هر مردی از روی سبکسری به گفتگو می پردازند، ازدواجشان باطل بوده و مهریه به آنها تعلق نمی گیرد.(41) برای تأیید این‏که منشأ حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی(ع) بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است که در آن، حضرت موسی به آنان امر کرد تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند.(42)

مسیح
در آموزه های مسیحیت پوشاندن مو، نشانه ای از فروتنی و پاکدامنی است. تاج گیسوان یک زن، هنگامی که پنهان باشد، سبب برانگیختن خواهش مردان نمی شود و این معنای آشکار را می رساند که او زیبایی اش را تنها برای چشم های همسرش نگه می دارد.(43) باید گفت از آن جهت که مسیحیت برای کتاب مقدس یهود ارزش قائل بوده و احکام آن را می پذیرفته، خود درخصوص حجاب پیشرو و پیشگام تر از یهودیت حرکت می کردند و در«انجیل» حیای زن را در عدم آراستگی و زینت آشکار معرفی می کند و می فرماید: «...و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزین به حیا و پرهیز، نه به زلف ‏ها و طلا و مروارید و رخت گران‏ بها. بلکه چنان‏که زنانی را می ‏شاید که دعوای دینداری می ‏کند به اعمال صالحه... »(44) و باز می فرماید : «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبت گو؛ بلکه هوشیار و در هر امری امین»(45) و تصاویری که از راهبه های مسیحی بر جای مانده است نیز عمل به همین آیات را نشان می دهد که همگی دارای لباسی بلند و با پوشش سر هستند و نه تنها اعضای بدنشان مشخص نیست، بلکه با پوششی کاملاً گشاد و برخی از آنها از چادر و مقنعه استفاده نموده اند.(46) و در دائره المعارف لاروس نیز آمده است: در میان مسیحیان اروپا، خمار در کوچه و بازار و وقت عبادت رواج داشت، آستین خمار شانه زن را می پوشاند و قد آن تقریباً به زمین می رسید و دکترحکیم الهی عقاید دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ «کلمنت» و «ترتولیان»را درباره حجاب چنین بیان می کند: «زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد، الّا آن‏که در خانه خود باشد؛ زیرا فقط لباسی که او را می ‏پوشاند، می‏ تواند از خیره شدن چشم‏ ها به‏ سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی شود؛ زیرا برای بینندگان خطرناک است.»(47) و «همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد. چون‏که سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند. و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس، بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسدِ روح حلیم و آرام که نزد خدا گران ‏بهاست. زیرا بدین‏ گونه، زنان مقدسه در سابق نیز که متوکل به خدا بودند، خویشتن را زینت می ‏نمودند و شوهران خود را اطاعت می‏ کردند. مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می ‏خواند و شما دختران او شده ‏اید.»(48) و درباره احکام نگاه به نامحرم نیز در کتب شیعی روایت شده است که حضرت عیسی فرمود: از نگاه کردن به زنان بپرهیزید؛ زیرا شهوت را در قلب می ‏رویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخصِ نگاه کننده کافی است.(49)
 
اسلام
درباره وجوب حجاب در اسلام با توجه به آیات قرآن در سوره های نور و احزاب، جای هیچ حرف و سخنی نیست. موضوعی که جای بحث دارد پرداختن به نوع حجاب زنان عربستان قبل و بعد از اسلام است.
آنچه مسلم است آن است که آیات وجوب حجاب در سال پنجم هجرت بر پیامبر نازل شده است و اما سؤال اینجاست که آیا مردم شبه جزیره عربستان و عصر پیامبر(ص) حکم حجاب را رعایت می کردند؟ و قبل از این حکم، حجاب موجود در عربستان چگونه بوده است؟ 

بی تردید با توجه به توضیحات کلی که در خصوص ملل مختلف جهان بیان گردید و سیر حجاب در ادیان، باید گفت مردم شبه جزیره عربستان نسبت به حجاب کاملاً بیگانه نبودند و حداقل، نظاره گر رعایت حجاب در زنان اقوام یهودی و نیز مسیحیان که در اطراف مکه و مدینه سکونت داشتند بودند و البته با توجه به قرائن موجود در خصوص حجاب در عربستان از جمله شأن نزول آیه31 سوره نور و نیز سخن اکثر مفسران باید گفت زنان عرب معمولاً پیراهن هائی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود و روسری های خود را به نحوی می گذاشتند که دور گردن و سینه را نمی پوشانید و قهراً گوش ها و جلوی سینه ها نمایان می شد. این آیه نازل شد و دستور داد که باید روسری ها را طوری ببندید که قسمت های یاد شده پوشیده گردد و زنان، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانند.(50) با این بیانات می توان نتیجه گرفت صحبت کسانی که قائلند در عربستان به دلیل نبود پارچه، حجاب به معنای فقهی امروزی پیش از عصر پیامبر(ص) و پس از آن رعایت نمی گردیده است و حجاب اسلام را به گونه ای غیر قابل فهم و خلاف آیات و احادیث تعبیر نموده اند، مبنای درستی ندارد و آنچه تاریخ و آیات قرآن گواهی می دهد، این است که از نظر پارچه کاستی برای لباس نبوده و حتی لباس مردان در آن دوران لباس های بلند بود که گاه تا روی زانو و گاه تا روی پا امتداد داشت و در خصوص پوشش زنان نیز باید گفت روسری بوده اما به جای گره از جلوی گردن و از پشت گوش ها بسته می شده و همچنین از لباس زنان عرب به پیراهن(51) یاد شده است که کاملاً بلند بود(مردم عربستان غالباً از شلوار استفاده نمی کردند و پیراهن های ساده بلندی بر تن می کردند، البته وضع پوشش نقاط مختلف آن متفاوت بود.)(52) ولی ایراد خداوند بر آن باز بودن سینه و نمایان بودن آن است و نیز موضوع فراموش شده این منتقدین آن است که یهودیان ساکن این جزیره چگونه پارچه برای پوشش بانوانشان را تأمین می نمودند، اما مسلمانان نمی توانستند این حد از پارچه را تهیه نمایند؟ 

موضوع بعدی اینکه تاریخ می گوید زنان عرب جاهلی علاوه بر روسری یا سرپوشی که بر سر داشتند، یک روسری دیگری هم داشتند که بزرگتر از روسری معمولی بود. این روسری از چادر کوچک تر و از روسری معمولی بزرگ تر بود. روسری بزرگ مخصوص بیرون بود. استفاده زنان از روپوش های بزرگ که بر سر می ‏افکنده‏ اند، دو جور بوده است؛ یک نوع صرفاً جنبه تشریفاتی و اسمی داشته است همچنانکه در عصر حاضر بعضی بانوان چادری را می‏ بینیم که چادر داشتن آنها صرفاً جنبه تشریفاتی‏ دارد. نوع دیگر برعکس بوده و زن چنان با مراقبت جامه ‏های خود را به خود می ‏گیرد و آنرا رها نمی ‏کند که نشان می‏د هد اهل عفاف و حفاظ است، خود به خود دورباشی ایجاد می ‏کند و ناپاکدلان را مأیوس می‏ سازد.(53) و این مختص زمان پس از وجوب حکم حجاب نبوده است، بلکه در دوران قبل و همچنین در سال های اولیه اسلام وجود داشته که خداوند با نزول آیات استفاده از حجابی همچون جلباب را بر همگان واجب نمود و در واقع می توان گفت این حکم اسلام یک حکم تجمیعی بین انواع پوشش های رایج در جهان بود که در قومی بیش از حد لزوم و مقرر اسلام بود و فوق العاده در آن افراط بود و در قومی دیگر چون عربستان و برخی اقوام دیگر نیز به پوشش سر چندان توجهی نمی شد و شاید دلیل دیگر آن بیان دلیل صحیح، داشتن حجاب برای زنان بود؛ چراکه تا آن زمان اکثریت به حکم پوشش زنان ایمان داشتند، ولی دلیل آن در بینشان متفاوت بود.

حجاب زنان عربستان پس از سال پنجم هجرت 
بنا به روایتی که از عایشه نقل شده است: «ما رایت نساء الانصار، لما نزلت هذه الایه قامت کل واحده الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعۀً، فاختمرن، فأصبحن کان علی رؤسهن الغربان: من برتر از زنان انصار ندیدم، همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید، سر خود را با روسری های مشکی می پوشیدند گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است.»(54) و نیز سخن ام سلمه که می گوید:«پس از آنکه آیه سوره احزاب یدنین علیهن من جلابیبهن نازل شد زنان انصارچنین کردند.»(55) روشن می شود با وجوب این حکم زنان عصر پیامبر(ص) این حکم را کاملاً رعایت می کردند و نیز جایگاه اجتماعی و تفاوت هایی که بین زن آزاده و کنیز و زنان سالخورده در خصوص پوشش بود تا مورد آزار قرار نگیرند، از دلایل رعایت حکم حجاب است و اگر غیر از این بود جز در موارد اندکی که نیاز به نقل تاریخ نبوده، باید وضعیت بد حجاب و برخورد با افراد بد حجاب در تاریخ بیان می گردید و از دلایل دیگر می توان به اطلاع رسانی و رواج امر به معروف و نهی از منکر در بین مسلمانان آن عصر اشاره کرد. 

تنها تفاوت حجاب در آن است که در آن دوران چادر به صورتى که در میان ایرانیان معمول است؛ چادر بلند که تا پایین پا مى ‏رسد، در میان عرب‏ ها معمول نبوده، ولى چیزى شبیه نیمه چادر، رایج بود و ظاهراً منظور از «جلباب» هم که در آیات قرآن آمده اشاره به همین است؛ چیزى که نه مثل مقنعه و روسرى کوتاه بوده، نه مثل چادر خیلى بلند؛ این حجاب، شاید تا کمر و کمى پایین ‏تر مى ‏رسیده است که زنان از آن استفاده مى‏ کردند. عرب‏ ها از پوششى به نام «درع» که پیراهن بلندى بوده و «ملحفه» که همان چادر بوده و مقنعه، استفاده مى‏ کردند. از روایات استفاده مى‏ شود که این بزرگواران، هر سه پوشش فوق را داشتند. مقنعه را سر مى ‏کردند و درع هم پیراهن بلندى بوده که تا پشت پا مى ‏رسید و آستین ‏هایش بلند و گشاد بوده و ملحفه هم چادرى بوده که به خودشان مى‏ پیچند. در آداب نمازگزار هم آمده که زن در موقع نماز، اگر بخواهد حجاب کاملى داشته باشد، باید از مقنعه، درع و ملحفه استفاده کند.(56) و حدیث پیامبر گرامی اسلام(ص) مؤید همین مطلب است که فرمودند :«للزوج ما تحت الدرع و للابن و للأخ ما فوق الدرع و لغیر ذی محرم أربعه أثواب : درع و خمار و جلباب و ازار: شوهر حق دارد به بدن زن که زیر پیراهن قرار می گیرد نگاه کند و برادر و فرزند مجازند از روی پیراهن به بدن زن نگاه کنند، ولی در برابر نامحرم، باید چهار لباس پوشید: پیراهن، مقنعه، جلباب و شلوار.»(57)

عصر برهنگی
ویل دورانت معتقد است: بعد از جنگ جهانی دوم و همزمان با انقلاب صنعتی، به بهانه آزادی زن و در واقع برای سوءاستفاده بیشتر از او، مردانی که طالب حذف شرم و حیا بودند، زنان را به عرصه فحشا کشاندند.(58) و از سال 1921 به بعد دامن ها کوتاه تر شد(تا به زانو رسید) و این امری بی سابقه در تاریخ پوشاک به شمار می رفت.(59) از آنچه تاکنون ذکر گردید و مستندات تاریخی و سیر تاریخ حجاب بعد از رنسانس و در کشورهایی همچون ایران و ترکیه در قرن نوزدهم و بیستم به بهانه اجرای تقویت در تربیت و تجدد نسوان، می توان گفت تغییر حجاب و پوشش ادیان و تاریخ ملل و فطرت بشر جز با یک برنامه ریزی شوم و استعماری بیش نبوده است که در ذیل به صورت کوتاه و گذرا به دلایل و نمونه های آن در جهان اشاره می شود:

1.    گواهی تصاویر: پوشش حضرت مریم در تصاویر قبل از رنسانس با لباس های بلند و گشاد است و حال پس از رنسانس با لباسی نیمه عریان و سری برهنه است.
2.    آموزش دادن اروپایی ها به افراد دست نشانده خود و پادشاهان کشورهایی که تحت سیطره لیبرالیست ها از جمله انگلستان، فرانسه و... بودند؛ همچون مصر، هند، افغانستان و ... نیز آموزش رضاشاه در ایران و آتاتورک در ترکیه. 
3.    کشف حجاب و قانونی کردن آن و عدم اعطاء مجوز به حضور بانوان محجبه در دانشسراها، دانشگاه ها و مراکز دولتی و ... که آثار آن را به وضوح امروزه در کشورهای مدعی حقوق بشر و برابری انسان ها و آزادی خواهی شاهدیم.
4.    پست نشان دادن حجاب در تبلیغات از قرن نوزدهم تاکنون و تبلیغات در خصوص برهنگی به همراه هزینه های گزاف و مستقل، شجاع و زیبا جلوه دادن زنان برهنه.

اما در خصوص مسئله کشف حجاب در ایران نیز تاریخچه ای وجود دارد که بیان آن در این مجال ممکن نیست، اما به نحو مجمل می توان گفت در بیان شعار کشف حجاب، بابیان جزء اولین کسانی بودند که با تربیت زنی که بعداً قره العین لقب گرفت، تبلیغ و اشاعه بی حجابی در ایران را شروع کردند و وی اولین کسی بود که در تاریخ معاصر ایران، بی حجاب در جامعه مردان ظاهر شد و علاوه بر کشف حجاب عقاید خود را در مورد مرام اشتراک جنسی که طبق آن یک زن می تواند با چند مرد، زندگی زناشویی داشته باشد نیز مطرح کرد(60) و صدیقه دولت آبادی مشروطه خواه بابی ازلی معروف نیز رسماً بی حجاب در خیابان های تهران ظاهر شد.(61)

همچنین برخی صاحب نظران در خصوص راه های کشف حجاب معتقدند که این مسئله از چهار مسیر به ایران رسید که به طور خلاصه آنها را بیان می کنیم:(62) 
1.    نخستین طریق آن، نشر افکار اروپایى در ایران بود و دل فریب نمایاندن فرهنگ غرب.
2.    دومین مسیر، افکار و تجربه هایى است که از طریق کشورهاى عربى وارد ایران شده است. البته این افکار، خود برگرفته از افکار اروپایى بوده است؛ با این حال، قدرى در محیط اسلامى و دینى کشورهاى عربى بازخوانیِ اسلامى و محلى شده، و پس از آن به ایران رسیده است. در این باره، نشر افکار مصرى ها که زودتر و بیش تر از هر کشور عربى خاورمیانه اى با غرب آشنا شدند، جدى تر است. دلیل این امر نیز چنان بود که مصر زودتر از دیگر مردمان شرقى اعم از عرب و ایرانى، با غرب، به ویژه با افکار فرانسوى ها آشنا شد. در این مورد، به خصوص نخستین فردى که این مسائل را به طور گسترده مطرح کرد، قاسم امین بود که کارش را با تألیف کتاب «تحریر المرأه» آغاز کرد. و پس از آن در کتاب «المرأة العصریة یا المرأة الجدیدة» به پاسخ گویى به انتقادهایى که از وى شده بود، پرداخت و معتقد بود که اسلام زن و مرد را مساوى قرار داده؛ اما این اصل بعدها طى قرون متمادى تحریف شده است. امین بر این باور بود که زنان تا وقتى محجبه هستند، پیشرفت نخواهند کرد. به علاوه، در قرآن هم دلیلى بر این که زنان باید روى خود را بپوشانند، وجود ندارد. وى حجاب قرآنى را ویژه زنان پیامبر(ص) و نه زنان دیگر مى دانست. هر دو کتاب امین، تحت عنوان «زن و آزادى» و «زن امروز» به فارسى درآمده و حتى توسط نویسنده اى مقیم همدان پیش از سال 1324ه. ش. مورد نقادى قرار گرفته است. ترجمه دو اثر مزبور هر دو، توسط وزارت فرهنگ رضاشاه صورت گرفته و عامل آن مترجمى با نام احمد مهذب(سید احمد مهذب الدوله م1336ش) است. هر دو کتاب پس از دستور کشف حجاب و سال هاى پایانى سلطنت رضاخان به دستور وزارت فرهنگ به چاپ رسید.

3.    سومین مسیر، افکار و تجربه هایى است که از ترکیه نوین به ایران رسیده است و نیز سفر چهل روزه رضاشاه به ترکیه.
4.    چهارمین مسیر، نشر اندیشه هاى نوین از طریق هند به ایران و از طریق نشریاتى مانند حبل المتین بود که در آن مقالات متعددى درباره لزوم کشف حجاب به معناى خاص آن، نوشته شده و اصولاً روزنامه یاد شده، خط تجدد و نوسازى را در ایران دنبال مى کرد. در همین جا افزودنى است که به سال 1307ه. ش. در افغانستان کشف حجاب صورت گرفت و پس از آمدن خاندان سلطنتى افغانستان به ایران به صورت بى حجاب، این مسئله به گونه اى خاص زمینه کشف حجاب را در ایران بیش از پیش فراهم کرد.

گفتنی است این سیاست های استعماری همان است که «همفر» در خاطراتش می نویسد : «در مسئله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند؛ باید با استفاده شواهد و دلایل تاریخی اثبات کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده و مطلقاً سنت اسلام نیست، مردم همسران پیامبر را بدون حجاب می دیده اند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی دوش به دوش مردان فعالیت داشته اند... پس از آن که حجاب با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند.»(63)
پس با وجود این سیاست ها و تبلیغاتی که روزانه در جای جای جهان، علیه حجاب می شود، رجوع و کنکاش در تاریخ تمدن ها و ادیان می تواند کمک عظیمی به شناخت راهکارها و روند از بین بردن حجاب و عفاف در جوامع خصوصاً جوامع اسلامی و برنامه ریزی برای مقابله با آنها نماید.

پی نوشت
1.     سوره اعراف، آیه22
2.    تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 6 - 8 و 20 – 21
3.    محمدی آشنانی، علی، حجاب در ادیان الهی، ص22
4.    دائره المعارف القرآن العشرین، ج 3، ص 335
5.    مصباح، آزیتا، پوشاک بین النهرین و مصر باستان، ص84
6.    ویل دورانت، تاریخ تمدن، ص520
7.    پوشاک بین النهرین و مصر باستان، ص216
8.    تاریخ پوشش اقوام ایرانی، ص42
9.    روت ترنل ویت کاکس، تاریخ لباس، ص62
10.    ویل دورانت، پوشاک ملل از کهن ترین زمان تا قرن 19
11.    تاریخ لباس، ص137 و 92 و پوشاک در گذر زمان، ص143
12.    ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 2، ص 235
13.    ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج7، ص67و 95
14.    همان منبع، ج10، ص687-686
15.    سید محمود مدنى، فساد، سلاح تهاجم فرهنگى، ص‏245
16.    سید رضا پاک‏نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 3، ص 183
17.    فساد، سلاح تهاجم فرهنگى، ص 259
18.    تاریخ تمدن، ج2، ص78
19.    تاریخ تمدن، ج1، ص552
20.    پوشاک اقوام ایرانی، ص192و 191
21.    پوشاک اقوام ایرانی، ص124 و 123
22.    پوشاک در ایران زمین، ص421
23.    هدایت، مهدی قلی، خاطرات و فطرت زنانه پوشش در ملل مختلف، ص405 
24.    شهیدمطهری، مسأله حجاب، ص21
25.    وندی داد، ص 275، بند 10
26.    خرده اوستا، فصل آفرینگان دهمان
27.    سال‏نمای 1372، انجمن زرتشتیان تهران، ص 10
28.    تاریخ تمدن، ج1، ص552
29.    مطهری، مسأله حجاب، ص22
30.    همان منبع، ص23
31.    همان منبع، ص26-25
32.    تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، صص 245-243
33.    همان منبع، ص396
34.    چیت ساز، محمد، تاریخ پوشاک ایرانیان از ابتدای اسلام تا حمله مغول، ص97
35.    جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ جهان، ج1، ص328
36.    تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 16 – 26
37.    تورات، کتاب روت، باب دوم، فقره 8 – 10
38.     سفر پیدایش، باب 24، فقره 64 و 65
39.    تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص 63-62 
40.    تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص 31-30
41.    راب اماکهن، گنجینه ای از تلمود، ص 186، میشناکتوبوت7و6
42.     حکمة الحجاب وادلة وجوب النقاب، ص 252
43.    محمدی آشنانی ، علی، حجاب در ادیان الهی، ص174 به نقل از اعمال رسولان باب هجدهم، آیه18 
44.    انجیل، رساله پولس به تیموناؤس، باب دوّم، فقره 9 – 15
45.    انجیل، رساله پولس رسول به تیموناؤس، باب سوم، فقره 11
46.    براون و اشنایدر، پوشاک اقوام مختلف، ص 116 (تصاویر)
47.    حکیم الهی، زن و آزادی، ص 53
48.    انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 – 6
49.    سفینة البحار، ج 2، ص 596
50.    طبرسی، مجمع البیان،ج 5، ص 138 ذیل آیه 31 سوره نور؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 14 ص 440؛ طباطبایی، المیزان ،ج 15 ص 126 
51.    مطهری، مجموعه آثار، ج19، ص484 
52.    الاندلسی، العقد الفرید،ج2، ص368(به تحقیق علی شیری)
53.    مسأله حجاب، ص 174، چاپ 38 و تفسیر نمونه، ج 17، ص 426 به بعد
54.    کشاف، ج3،ص 231
55.    سنن ابو داود،ج2، ص 382
56.    مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، سوره نور، آیه 31
57.    بحارالأنوار، ج 103، ص 242
58.    ویل دورانت، لذات فلسفه، صص158-151
59.    روت ترنرویل کاکس، تاریخ لباس، ص419
60.    تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، صص78-71
61.     شیخ الاسلامی، پری؛ زن در ایران و جهان، تهران، 1351، ص97
62.    جعفریان، رسول، مساله حجاب و تاثیر اندیشه هاى قاسم امین مصرى در ایران، آیینه پژوهش،1380، ش70
63.    مترجم محسن مؤیدی، خاطرات مستر همفر، ص۱۰۸و ۱۰۹

* کبری قربانی - کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی


مطالب مشابه :


حجاب مو واجب شرعی نیست! برای مطالعه: «حجاب شرعی در عصر پیامبر»

«حجاب شرعی پیش از این، احمد قابل تنها چهره‌ی به طور خاص مقاله‌ی «بازنگرشی




مقاله ای در مورد تاريخچه حجاب در اسلام

مقاله ای در مورد تاريخچه حجاب در استنباط شده چگونه قابل احمد، احكام القران




عنوان مقاله : علل بد حجابی

این وبلاگ جهت شرکت در مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی حجاب و به راحتي قابل احمد خميني (ره)




مقاله : علل بی حجابی وبدحجابی در جامعه

آبدانان -حجاب - مقاله : [ملا احمد دومین آیه­ای که در این زمینه قابل استدلال است




حجاب در ادیان آسمانی

حجاب در ادیان به قول اندیشمندان، قابل ذکر و عامل آن مترجمى با نام احمد




حجاب در ترازوی قرآن

حجاب در ترازوی برخی از فقها نظیر احمد قابل، قائل به روایی نپوشاندنِ در مقاله«بی




برچسب :