نگارش رادیویی- مطلب کاربردی برای گویندگان و نویسندگان رادیو

  
 
 پيش از آنکه به توصيف و دسته بندي زبان گونه هاي رايج در برنامه هاي راديو بپردازيم نخست يادآور مي شويم که فرآورده ها و مواد برنامه اي را در راديو به اعتبار "زبان" مي توان به دو دسته کلّي تقسيم کرد:

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com


1- موادي که عامل زبان در آنها در اختيار برنامه ساز نيست، شامل:
الف) آنچه از متون مکتوب و منابع و مآخذ نوشتاري عيناً (به عبارت) در راديو نقل مي شود، چه به شکل گفتار مستقل و چه به منزلهی شاهد در خلال گفتار عوامل برنامه (نظير کلمات قصار بزرگان وانديشمندان ، گزيده اي از گلستان سعدي، حکايتي از کليله و دمنه، متني از تاريخ بيهقي، غزلي از حافظ، نوشته ها و سروده هاي معاصر، متون ترجمه اي و امثال اينها)
ب) گفتار مسئولان و کارشناسان (چه به شکل مکتوب، چه به شکل سخنراني وچه از طريق مصاحبه و گزارشها وميزِگردها)
ج)اظهارنظرهاي مردم که از راه تلفن و گزارش منعکس مي شود.
د) تصنيف ها و سروده
ه) آگهي ها و پيامهاي بازرگاني


2- موادي از برنامه که عامل زبان در آنها به اختيار برنامه ساز است. شامل:
الف) متون داستاني و نمايشي (به قلم نويسندگان راديو یا با اعمال نظر اصلاحي آنان)
ب) متون گفتاري و خبري(آنچه نويسندگان راديو براي برنامه هاي مختلف مي نويسند يا بازنويسي مي کنند، همچنين گفتارها و سخنان بداهه ی گويندگان و مجريان و گزارشگران و کارشناسان ثابت برنامه ها و ارتباط گرهاي تلفني)
آنچه در اين نوشتار به آن مي پردازيم گونه هاي زباني عوامل ارتباط دهنده در برنامه هاي راديو يعني زبان "متون گفتاري وخبري"است.
توضيح اينکه، چهار وجه هر ايده برنامه اي (يعني موضوع، هدف، قالب و مخاطب) در هر برنامه فضا و موقعيت ارتباطي خاصي پديد مي آورند که اين فضا و موقعيت مقتضي گونه زباني خاصي(ازحيث واژگان، جنبه هاي دستوري و نظام آوايي) است.
به ديگر بيان، زبانهاي ارتباطي گوناگوني، به اقتضاي موقعيت هاي مختلف ارتباطي، در راديو شکل مي گيرد که آنها را مي توان براساس ميزان کاربردشان به دو دسته تقسيم کرد:


1- گونه هاي زباني خاص و کم بسامد راديو، شامل:
- گونه زباني کودک (نظير برنامه سلام کوچولو)
- برخي گونه هاي نامعيار(نظير گونه زباني برنامه چهارراه جواني که خصلت نمايشي دارد ومتأثر از يک سبک اجتماعي است، همچنين برخي گونه ها با گرايش به فارسي کهن و تلفظ هاي بعضاً مهجور)
- لهجه ها و گويش هاي اقليمي مورد استفاده در پاره اي از برنامه ها (نظير برنامه نقلک از راديو کرج)
2- گونه هاي زباني عام و پربسامد راديو، شامل:
گونه هاي رايج و مسلط در سطح شبکه هاي ملي و بسياري از شبکه هاي استاني ( ازجمله زبان خبر و گونه هاي زباني تقريباً همسان در عموم برنامه ها مثل راديو پيام)
آنچه نوعاً تعبير "زبان رسانه" برآن اطلاق مي شود و مورد نظر و اشاره اهل ادب و زبان شناسان در مقاله ها و سخنرانيهاست همين دسته اخير است يعني زبانگونه هايي که در بيشتر موقعيت هاي ارتباطي راديو در سطح شبکه هاي ملي به کار مي روند.
شناخت خصوصيات اين گونه هاي زباني و صورتهاي معياري آنها بلحاظ کاربرد وسيعشان در برنامه هاي راديو حائز اهميت است.
 
در يک تقسيم بندي، مجموعه اين گونه ها را مي توان، به اعتبار درجه رسميتشان، در سه دسته کلي قرار داد:
الف)گونه هاي نوشتاري (لفظ قلم، رسمي)
ب)گونه هاي نوشتاري-گفتاري (نيمه رسمي)
ج)گونه هاي گفتاري (محاوره)

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com


 
گونه هاي نوشتاري (لفظ قلم، رسمي)
شماري از گفتارها در راديو، به حکم پاره اي ملاحظات رسانه اي و ضرورتهاي ارتباطي، به لفظ قلم نوشته و بيان مي شوند.
البته، سبک و سياق لفظ قلم در برنامه هاي مختلف راديو يکسان نيست مثلا، در متن هاي خبري و تفاسير سياسي، يا برخي گفتارهاي علمي، زباني بکار مي رود که با زبان مطالب ادبي و ذوقي در راديو تفاوت دارد.
بر اين اساس،گونه هاي نوشتاري در راديو را مي توان به دو مجموعه زباني تقسيم کرد: گونه هاي "نوشتاري ساده" و گونه هاي "نوشتاري ادبي"، به شرح زير:
زبان نوشتاري ساده
مشخصه هاي اصلي اين زبان بدين قرار است :
واژگان و ترکيب عبارات و جملات در آن عموماً ساده و روان و فاقد آرايه هاي ادبي و بار عاطفي اند. اگرچه
اين زبان به مقتضاي موضوع گاه به برخي اصطلاحات و واژگان تخصصي آميخته مي شود، تعقيد و تکلّفي درآن نيست و فهم آن راحت است. اين زبان صرفاً وسيله انتقال پيام و افاده معناست و خود در ميان نيست، يعني شنونده را درگير کلمات و الفاظ نمي کند.
زبان نوشتاري ساده بيشتر در برنامه هايي به کار مي رود که به نوعي درجه رسميت آنها بالاست و فضاي کار اصولاً اقتضاي بيان محاوره و شکسته گويي ندارد.نظير اخبار و متون خبري و گزارشها و تفسيرهاي سياسي و نيز پاره اي گفتارهاي فرهنگي، ديني، تاريخي، علمي و هنري با صبغه پژوهشي و کارشناسانه.
البته، همچنانکه پيش از اين اشاره شد،گونه هاي زباني در راديو، به سبب تنوع خصائص برنامه اي (موضوع،
ويژگيهاي مخاطب، اهداف کار و قالب برنامه ها)صورت واحد و يکپارچه اي ندارند، بالطبع،گونه هاي نوشتاري ساده نيز در بافت هاي موقعيتي مختلف با هم فرق مي کنند.
متن هاي زير شواهدي از اين گونه هاست :
متن1)
"شهر يزد در محل کنوني خود به دست يزدگرد اول، پادشاه ساساني، بنا شد و بعد سه تن ديگر از پادشاهان ساختمان آنرا تکميل کردند. نام يزد از واژه يزدان مشتق شده و در آغاز "يزدان گرد"بوده، يعني شهر خدا.
ولي پيش از آنکه شهري به نام يزد و يزدان گرد ساخته شود،کمي دورتر، در سي چهل کيلومتري جنوب شهر کنوني، شهر مهم ديگري در زمان فرمانروايي مادها به نام ايساتيس وجود داشته و معلوم نيست به چه علت از بين رفته و خراب شده است"
متن2 )
"عموماً دانش آموزان عادت دارند که شب امتحان تا دير وقت بيدار بمانند، غافل از آنکه همين بيداري از کارايي ذهن و مغز آنها کم مي کند.
متخصصان مي گويند: خواب به اندازه و کافي براي ذخيره سازي و بهره گيري دوباره از محفوظات مغز نهايت اهميت را دارد. کسي که کمتر از سه ساعت در شب بخوابد، روز بعد تا سي درصد مهارت و کارايي خود را از دست مي دهد و تکرار بيخوابي همراه با کارمغزي مي تواند خطرناک باشد"
متن3)
"يکي از ناکارآمدترين روشهاي تربيتي که از سوي والدين مورد استفاده قرار مي گيرد اقدام به تنبيه بدني کودکان است.
اين مساله باعث بروز رفتارهايي از طرف کودک، جهت کم کردن يا حتي خنثي سازي اثرات تنبيه مي شود و در درازمدت اثراتي به مراتب شديدتر از رفتار اوليه از خود برجا مي گذارد"
دامنه زبان نوشتاري ساده در راديو از گونه اي نازل از حيث عناصر زباني(نظيرمتن3) تا گونه اي فخيم و سنجيده
(متن 1) نوسان دارد.گونه زباني متن2، همچنين گونه رايج در اخبار راديو در ميانه اين طيف قرار مي گيرند.
علت نازل بودن زبان در متن 3 وجود تعابير نامناسب و خطاها و مسامحات زباني در متن است، نظير ترکيباتي چون"از سوي والدين" ، "از طرف کودک" ، "مورد استفاده قرار دادن" ، "اقدام به تنبيه بدني کردن" ، "جهت کم کردن" ، "اثرات" و "رفتار اوليه (کدام رفتار؟).
چنانکه گفته شد، يکي از زمينه هاي کاربرد زبان نوشتاري ساده در راديو خبرنويسي است.متن هاي خبري رسمي ترين گفتارها در رسانه اند.بنابراين، سعي مي شود که به زبانی سنجيده و صريح و به دور از ابهام و کژتابي به نگارش در آيند.به علاوه، چون سرعت در انتقال خبر حائز اهميت است اين متن ها حتي الامکان به شکلي مختصر وروان نوشته مي شوند.
البته، اختصار وگزيده نويسي نبايد منجر به حذف اطلاعات مهم و کليدي خبر شود و در متن ايجاد ابهام کند، همچنانکه نبايد تراکم در اطلاع رساني را موجب شود و مخاطب را سردرگم سازد.
پردازش هرخبر، بسته به جزئيات موضوعي و ارزشهاي محتوايي آن، قسمي از آرايش اجزا و عناصر زباني را اقتضا دارد که بي ملاحظه آنها مقصود پيامرسان برآورده نمي شود.
در خبر براي انتقال هر مفهوم سياسي يا اقتصادي هر اصطلاحي را نمي توان به کار بست.نيز بار معنايي خاصي که هر واژه به ذهن القا مي کند مانع از جانشيني واژه هاي معادل آن مي شود.جابجایي عبارات نيز (ولو وفق الگوهاي نحوي و ضوابط دستوري باشد) لزوماً مجاز نيست. اينها روي هم به زبان خبر خصوصيتي حرفه اي مي دهند وآنرا از ساير گونه هاي نوشتاري متمايز مي کنند.
توجه به اين نکته هم ضروري است که زبان خبر و طرز نگارش آن در راديو با مطبوعات فرق دارد. در راديو حتي الامکان از درازنويسي (آوردن جملات طولاني) و انباشتن اطلاعات خبري و اصطلاحات تخصصي در متن (خصوصا نخستين جمله) پرهيز مي شود تا مخاطب خبر را سريع تر و با فعاليت ذهني کمتري دريافت کند. ذيلاً، يک خبر مندرج در مطبوعات را (که به تفصيل بيان شده) نقل مي کنيم، سپس در ادامه متن تلخيص شده آن را براي راديو بيان ميکنيم :
"حراج کريستي در هفته گذشته گران ترين اثر هنري آسيا را به فروش رساند.اين اثر هنري کوزه اي آبي و سفيد است که يوان دیناستی در قرن 14 آن را ساخته است و در زمره يکي از زيباترين آثار هنري آسيا به حساب مي آيد. در ابتداي برگزاري حراج، قيمت پايه در نظر گرفته شده 15ميليون و 688 هزار دلار بودکه در پي تماس هاي متعدد و رقابت بسيار اين قيمت به 27ميليون و700 هزار دلار افزايش يافت. اين فروش نه تنها بالاترين قيمت پرداخته شده براي يک اثر هنري چين است بلکه گرانترين قيمتي است که در سال جاري در حراج کريستي پرداخت شده است. دسموند هيرلي مدير برگزاري برنامه با اعلام خرسندي از برگزاري چنين حراجي گفت: اين کوزه هاي زيبا يک اثر ويژه است که از قرن ها پيش به يادگار مانده است.اين کوزه يکي از کوزه هاي زيبا و هنري چين است که با اشعار و نوشته هاي مختلف به رنگ آبي و زيبا تزئين شده و به اعتقاد کارشناسان از اين نوع هنر خاص تنها هشت کوزه برجاي مانده است"(روزنامه شرق).

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com


 
تنظيم و نگارش خبر براي راديو:
"هفته گذشته يک کوزه چيني،مربوط به قرن چهاردهم، 27 ميليون دلار به فروش رفت.
اين کوزه که گفته مي شود گرانترين اثر هنري آسياست از کوزه هاي زيبا و تاريخي چين است که با اشعار و نوشته هاي مختلف به رنگ آبي و سفيد تزيين شده.
به گفته کارشناسان از اين نوع کوزه هاکه جزو آثار هنري ويژه محسوب مي شوند تنها هشت عدد در دنيا باقي مانده.
اين کوزه 27 ميليون دلاري را هفتصد سال پيش فردي به نام يوان دیناستی ساخته است"
در تنظيم و تلخیص خبر مذکور فقط اطلاعات اصلي و کليدي نقل شده و از ذکر اطلاعات جانبي و کم اهميت،به سبب رعايت گزيده گويي و سرعت در انتقال اخبار در رسانه شنيداري راديو پرهيز شده است.به علاوه،در سطر آخر يک بار ديگر قيمت کوزه (که مهمترين اطلاع متن است)وقدمت آن را از باب تاکيد و ملاحظه حال شنونده اي که سطر اول خبر را نشنيده ذکر کرده ايم(اين کار در مطبوعات لازم نيست)
 
گونه هاي نوشتار ادبي
اين گونه هاي زباني بيشتر کارکردي حسي و عاطفي دارند.گفتار ادبي در راديو هنگامي به کار مي آيد که موضوع به نوعي با عواطف و روحيات مخاطب مرتبط باشد و برنامه ساز درصدد آن باشد که مخاطب را به رفتار عاطفي خاصی ترغيب نمايد يا احساسي را در او برانگيزد. نويسنده در اين مقام با ايجاد جلوه هاي تصويري و فضاهاي حسي و لطيف در متن و با درگيرکردن قوه احساس و تخيل مخاطب پيام خود را انتقال مي دهد، نظير متن هاي زير:
متن1)
"براي آنان که با از دست دادن کمترين موقعيتي غمگين و آزرده مي شوند اين سخن افلاطون شنيدني است:
اگر روزي آمد و تو از شأن و مقامي که داشتي فروافتادي غمگين مباش و اندوهگين مشو. بنگرکه هرغروب خورشيد با همه شکوه و عظمتش در دل تاريکي ها فرومي رود، وهر بامداد، درخشان و سرفراز از افق سر برمي آورد"
متن2- براي آغاز برنامه)
"اين گفته انديشه برانگيز از لامارتين است که براي بيان مفهوم عشق و دوستي بايد لغت نامه اي به وسعت همه دلهاي مهربان تاليف کرد.
اما در چنين لغت نامه اي، در پيشاني صفحه اول آن، واژه اي خودنمايي مي کند که همه مفاهيم دوستي را يکجا با خود دارد. واژه سلام..."
و متني ديگر که اگر چه نقش اطلاع رساني هم دارد کارکرد اصلي آن احساس برانگيزي است:
متن3)
"آيا هنر مرزي دارد؟آيا هنر محدود شدني است؟براي آنکه به اين سوال پاسخ دهيد يک لحظه چشمهاي خود را ببنديد و تصور کنيد در این حال که توانايي ديدن نداريد مي خواهيد نقاشي کنيد.آيا مي توانيد؟
قطعاً کار ساده اي نيست؛ شايد هم محال به نظر بيايد؛ اما واقع امر، اين کار شدني است.
اي کاش، هفته گذشته شما هم نمايشگاه آثار نقاشي کودکان و نوجوانان نابينا را ديده بوديد.آنها با دستهاي خود سبزي و شادابي بهار، صفاي دشت، پرواز پرنده، رقص برگها و جوشش چشمه و زيبايي گل سرخ را مي بینند و روي بوم نقاشي تصوير مي کنند.
ديدن آثار اين هنرمندان نابينا که رنگها را از روي بوي آنها حس مي کنند شما را در برابر دنياي بدون مرز هنر قرار مي دهد و بي اختيار لب به تحسين مي گشاييد.
خانم مهوش سپهر که مبتکر رنگهاي نقاشي مخصوص کودکان است مي گويد: وقتي رنگي بوي گل ياس مي دهد فرد نابينا متوجه مي شود که اين رنگ سفيد است،همينطور وقتي او به دنبال رنگ زرد است رنگي را انتخاب مي کند که بوي زرد چوبه مي دهد. زندگي با همه زيباييهايش در دستان اين هنرمندان مي بالد و شکل مي گيرد وتو باور مي کني که هنر محدوديتي ندارد"
زبان نوشتاري ادبي نيز نظير نوشتاري ساده، طيفي از گونه ها را (از حيث قواعد دستوري، سطح واژگان و نحو جمله) در برمي گيرد. در يک سوي اين طيف گونه نازل و در سوي ديگر آن گونه فخيم ادبي قرار دارد، سه متن پيش از جهت گونه زباني در ميانه اين طيف قرار مي گيرند.
درباره زبان ادبي در راديو نکاتي در خور تذکر است. نخست آنکه، اين گونه را نبايد با گزافه گويي و زبان شاعرانه کاذب که در واقع، گونه اي ادبي نما و غيراصيل و تفنني است يکي شمرد. در گونه اخير، که متاسفانه سالهاست در راديو باب شده، قصد نويسنده بيشتر زيبايي آفريني صوري است، يعني نگارش نثرهاي آهنگين و پر طنطنه بي آنکه مضمون روشني داشته باشند يا پيام خاصي افاده کنند.
تصرفات سليقه اي و غيرمسئولانه در سطوح زبان، بي قيدي نسبت به ساخت دستوري، بازي با کلمات، تراکم عناصر شعري و تعبيرهاي مبالغه آميز و عبارتهاي تزييني بي نقش و نهايتاً معناگريزي از خصوصيات شاعرانگي کاذب است، نظير متن زير:
"از ژرفاي نگاه چکاوکي که امتداد پروازش در فراخناي دشت زندگي و سيّال دل عاشقانه رازي است ناگشوده، تو را به نظاره ايستاده ام که به شمشادهاي بيدار اقتدا کرده اي و بلوغ حضور را چونان تنديسي از نجابت در پيشگاه زمان فرياد مي کني"
اين قبيل نوشته ها، گذشته از آنکه اساساً تاثير عاطفي اندکي دارند، با طبيعت راديو که رسانه اي شفاهي است (و در آن زنجيره گفتار سريعاً توليد و در بعد زمان محو مي شود و ناگزير به همين سرعت بايد درک شود) چندان سنخيتي ندارند، زيرا مضمون آنها را مخاطب به سختي دريافت مي کند (البته اگر مضموني در کار باشد)
بايد توجه داشته باشيم که تنها عوامل زباني و عناصر واژگاني نيستند که متني را ادبي مي کنند. از باب نمونه، دو متن را با موضوعي يکسان با هم مقايسه مي کنيم:
متن1)
"ميهنم ايران ؛
با تولبريزم از درخت، آب، آفتاب.
با تو سرشارم از عشق، جان ، ايمان.
خاکت اي پاک، طعم باران مي دهد..."
متن2)
"در حالي که داشت به پسرش کمک مي کرد تا نقشه جغرافياي ايران رارسم کند گفت: به خاطر بسپار که هر جا قلم مي گذاري بايد روزي وجب به وجب هم قدم بگذاري. چون کسي که وطن خود را نمي شناسد مثل کسي است که در خانه اي زندگي مي کند و آن را نمي شناسد"
چنانکه ملاحظه مي شود در متن نخست، نويسنده موضوع (عشق به ميهن) را با کلماتي زيبا و در بافتي شعرگونه انتقال داده است. با وصف اين، متن چندان احساس برانگيز نيست، اما همين موضوع در متن طرح گونه دوم به شيوه اي بيان شده که به رغم زبان ساده آن عواطف مخاطب را بر مي انگيزد.
غرض آنکه، براي نوشتن گفتار ادبي در راديو نبايد يکسره به سراغ کلمات زيبا و ترکيب هاي مخيّل و نمادين رفت. نوشته ادبي و هنري لزوماً مترادف با بيان شاعرانه و جملات خيال انگيز نيست. اصل آنست که نويسنده در احساس مخاطب چنگ اندازد و او را متأثر سازد. اين مقصود در بسياري از موارد تنها با خلق گفت و شنودي ساده يا به تصوير کشيدن صحنه اي يا توصيف موقعيتي حاصل مي شود، بي آنکه نيازي به واژگان مطنطن باشد.
نکته ديگر آنکه، زبان ادبي راديو در هر بافتي (برنامه اي) با لفظ قلم ملازمه ندارد. همچنانکه در ادامه خواهیم گفت خيلي از متن هاي ادبي راديو به زبان نيمه رسمي نوشته مي شوند.
 
گونه هاي نوشتاري-گفتاري(نيمه رسمي)
اين زبان از لحاظ نحو و ساخت دستوري تابع قواعد نوشتاراست، اما در شکل بيان( در برخي صورتهاي فعلي و عناصر زباني) به محاوره نزديک مي شود. از اين رو، در پيوستاري که نمودار تحول زباني متن هاي راديو از گونه هاي"نوشتاري" به گونه هاي "محاوره" است زبان "نوشتاري-گفتاري" را مي توان حدفاصل زبانهاي مذکور فرض کرد.
کاربرد اين زبان در بسياري از برنامه ها و موقعيت هاي ارتباطي در راديو (مواردي که نه مي توان زبان رسمي برنامه هاي خبري را به کار گرفت و نه عيناً به زبان محاوره سخن گفت) اجتناب ناپذير است. خصوصا اينکه اجراي گوينده در راديو حتي الامکان بايد حس سخن گفتن با مخاطب را انتقال دهدنه حالت روخواني يا متن خواني صرف را، وبراي القاي چنين حسي است که برخي مجريان برنامه ها، به مقتضاي شم زباني خود، پاره اي از عناصر را در زنجيره گفتار مي شکنند يا کوتاه مي کنند.
متني که به گونه نيمه رسمي نوشته مي شود (به رغم شکستگي برخي الفاظ) به سبب سنجيدگي واژگان و نظم دستوري با گفتار محاوره فرق دارد. به عبارت ديگر، بداهه گويي (سخن گفتن بدون نوشته قبلي) در راديو ندرتاً به سبک نوشتاري-گفتاري (نيمه رسمي) امکان پذير است. در زبان نيمه رسمي راديو تنها محدودي از عناصر دستوري، به شرحي که ذيلاً مي آيد، شکسته يا کوتاه مي شوند:
- برخي صورتهاي فعلي از بن مضارع (مي گويد/ مي گه، قرار مي دهند/ قرار مي دن)
- نقش نماي"را" (کتاب را/ کتاب رو)
- فعل اسنادي"است" (زياد است/ زياده)
- ضمير متصل جمع (کشورمان/ کشورمون)
- ضمير اشاره (آن/ اون ،آنهاو آنان/ اونها)
- صيغه هاي ماضي نقلي (گفته است/ گفته،گفته اند/ گفتند،گفتن)
متن زير شاهدي از اين گونه زباني است:
"در دنياي امروز ،بيشترين مصرف داروها مربوط به داروهايي ست که براي رفع اضطراب و رسيدن به آرامش توصيه و مصرف ميشن.
بسياري از روانشناسان معتقدند، اگر ما نحوه نگاه خود به مسائل اطرافمون رو تغيير بديم مي تونيم بدون استفاده از داروهاي آرام بخش روان آرامي داشته باشيم"
بايد توجه داشت که شکستگي افزون برموارد شش گانه فوق (و معدودي از عناصر دستوري يا قاموسي که( حسب مورد و به مقتضاي شأن گفتار شکسته مي شوند) نظير "اگر، مگر، ديگر/ اگه، مگه، ديگه" ، "ماندگار/ موندگار") اغلب متن را از سبک "نوشتاري-گفتاري" ، بلکه از صورت طبيعي و بهنجار خارج مي سازد. نظير شکستگي کلمات ميان و جوان در متن زير:
"اگر به گسترش اعتقادات ديني در ميون جوونها [بين جوانها] توجه بيشتري بکنيم، مي بينيم که جوونها [جوانها] با گرايش به مسائل ديني، در برابر ناملايمات روحي مقاومتر ميشن و از بي هويتي رنج نمي برن"
همچنين است شکستن بي مورد کلمه "تاباندن" در متن زير (که معناي اين مصدر را تغيير داده است)
"براي تغيير زندگي و تابوندن نور شادي و اميد، بايد انديشه ها و افکار ناصواب رو از ذهنمون پاک کنيم"
متن در واقع بايد به شکل زير نوشته مي شد:
"براي ايجاد تغيير در زندگي و درخشش نور شادي و اميد در دلها، بايد انديشه هاي نادرست رو از ذهنمون پاک کنيم"
به اين نکته نيز بايد توجه داشت که عناصري که معمولاً در موقعيتهاي گفتاري و زبان محاوره به کار نمي روند شکسته نمي شوند. مثلاً "کاهش مي يابد" و "مي نگرد" را (گو اينکه افعال مضارع اند) نمي توان به صورت "کاهش مي يابه" و "مي نگره" بيان کرد. صورت گفتاري اين دو فعل "کاهش پيدا مي کنه" و "نگاه مي کنه" است.
علاوه بر اين گاه کاربرد عناصر ادبي و شعري در متن، ولو اينکه در معرض شکستگي هم نباشند، با سبک و سياق گفتار نيمه رسمي سازگار نيست. نظير واژه "تاباندن" در متن پيش يا حرف "خويش" در متن زير:
"هيچ وقت نمي توان خلاف جريان آب شنا کرد، بايد واقعيتها رو پذيرفت. تلخي و شيريني زندگي رو چشيد و خويش [خود] رو بدست سرنوشت سپرد"
نظير آنچه درباره زبان "نوشتاري" راديو گفته شد، زبان "نوشتاري-گفتاري" نيز داراي گونه هاي ساده و ادبي است. ذيلاً نمونه متن هايي که با اين گونه زباني نوشته شده از برنامه هاي راديو بيان مي شود:
- گونه نيمه رسمي ساده
"در بين دانشمندان و نوابغ دنيا کم نيستند افرادي که در خانواده ای تهي دست به دنيا اومدن، اما با اتکا به پشتکار و استعداد خدادادي سرمنشاء تحولي شدن که در تاريخ حيات بشر ماندگار شده. نظير لاپلاس که پدرش دهقاني فقير بود و اونقدر استطاعت نداشت که هزينه تحصيل فرزند خود رو تأمين کنه"
-گونه نيمه رسمي ادبي
"اميد به آينده همچون چراغي در قلبم سوسو مي زنه و هيجان گرمي درياي روحم رو به تلاطم وا مي داره. حسي ناآشنا در همين نزديکي هاس"

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com


تفاوت زبان "نوشتاري-گفتاري" با زبان "نوشتاري" در دو چيز است:
1- سطح واژگان (واژگان در زبان رسمي در مجموع، فخيم تراز زبان نيمه رسمي است)
2- پديده شکستگي (زبان رسمي به لفظ قلم و فاقد شکستگي است ولي زبان نيمه رسمي در محدوده شش عنصر دستوري و گاه بيشتر شکسته مي شود)
همچنانکه گفته شد ظرفيت ارتباطي زبان "نوشتاري-گفتاري" راديو به سبب خوي دو وجهي آن از هر يک از زبانهاي "نوشتاري" و "گفتاري" بيشتر است و از همين رو بخش قابل ملاحظه اي از متن هاي راديو به اين گونه نوشته و اجرا مي شوند.
اين البته مقتضاي طبع راديو است. چه، دراکثر برنامه هاي آن مناسبترين شکل زباني و سبک بياني، گونه اي است که در واقع نوعي صحبت کردن و سخن گفتن ِ سنجيده و روان با مخاطب باشد. يعني زباني که هم به سياق گفتار باشد و هم به قاعده نوشتار
 
زبان گفتاري راديو
زبانگونه هاي گفتاري در راديو به دو دسته متفاوت تقسيم مي شوند: يکي گونه هاي داستاني و نمايشي که ساختارهاي هنري و شکلي کاملاً طراحي شده و پيش ساخته دارند و ديگري گونه هايِ ارتباطي عوامل برنامه (گوينده، گزارشگر،...) يا به عبارتي، زبان صحبت کردن و سخن گفتن در برنامه هاي راديو که معمولاً حالت بداهه دارد و برنوشته اي مبتني نيست.
مقصود ما از زبان گفتاري (در مقابل زبان هاي رسمي و نيمه رسمي) دسته اخيراست، يعني گونه هايي که در موقعيت عام ارتباطي به کار مي روند و عرفاً از مصاديق زبان رسانه شمرده مي شوند (نه زبان نمايش و متن هاي گفت و شنودي مبتني بر ديالوگ)
زبان گفتاري راديو نيز نظير زبانهاي نوشتاري (رسمي) و نوشتاري-گفتاري (نيمه رسمي) بسته به نوع برنامه و درجه رسميت موقعيت، صورتهاي گوناگوني پيدا مي کند. مثلاً زبان گفتگو در ميزِگرد سياسي با زبان گفتگو در برنامه خانواده و نيز در برنامه هاي سرگرم کننده يکي نيست. اين گونه ها از حيث واژگان و ساخت دستوري و از جنبه آوايي و ميزان شکستگي با هم فرق دارند.
به نظر مي رسد که صورتهاي مختلف زبان گفتاري در راديو طيفي را تشکيل مي دهند که يک سوي آن به گونه نيمه رسمي (نوشتاري-گفتاري) وسوي ديگر آن به محاوره طبيعي (زبان مردم) منتهي مي شود. گونه اي که در کانون اين طيف قرار دارد پر بسامدترين گونه گفتاري در راديو است که ما آن را محاوره رسمي يا "محاوره راديويي" مي ناميم.
"محاوره راديويي" به گونه اي که زبان شناسان آنرا گونه گفتاري زبان معيار فارسي توصيف مي کنند (يعني زبان تحصيل کرده هاي طبقه متوسط و بالاي شهر تهران) بسيار نزديک است.
يادآور مي شود که زبان گفتاري در راديو، هر چند از سنخ محاوره است طابق النعل آن نيست. اصولاً زبان محاوره (به مفهوم عيني و اصيل آن) تنها به گفتار خود مردم محدود مي شود.به عبارتي، اين زبان به محيط طبيعي خود وابسته است و با زبان مقابل ميکروفن که زبان مقيدي است فرق دارد.
عوامل راديو در موقعيت هاي مختلف ارتباطي عموماً سعي مي کنند رفتار زباني ِ منضبط و سنجيده اي از خود نشان دهند. بويژه آنکه اين رفتار به منزله جنبه اي از شخصيت و منش اجتماعي آنان در معرض قضاوت مخاطب قرار دارد و در عرف رسانه نيز نموداري از اقتدار و شايستگي حرفه اي آنان تلقي مي شود.
مراقبتهاي گفتاري و در چارچوب قرار دادن زبان که در عين حال تابع موضوع و سطح کلام و فضاي برنامه و علائق و قابليتهاي گوينده است به محاوره راديويي شکلي نسبتاً حرفه اي و محتاطانه مي دهد و آنرا از محاوره طبيعي متمايز مي سازد.
البته، اين به معناي پاکيزه و بي اشکال بودن زبان گفتاري رسانه نيست. قدر مسلم اين زبان به مقتضاي همان سرشت محاوره اي و طبع هنجارگريزش در معرض خطا و اشتباه است. گوينده راديو هرچند آگاه و مجرب و خويشتندار باشد به سختي مي تواند در حال، قواعد دستور زبان را در گفتار رعايت کند و از خطا مصون بماند.خصوصاً، در حالتي که سرعت انتقال گفتار بالا و به همان نسبت ميزان تمرکز گوينده پايين است.
ويژگي حرفه اي و شکل محتاطانه داشتن محاوره راديويي به سبب دو تفاوت عمده اي است که اين زبان با محاوره طبيعي (زبان مردم) دارد. اين تفاوتها نه در ميزان پايبندي به قواعد دستوري، بلکه در"ميزان شکستگي و کوتاهي زنجيره گفتار" و "نوع واژگان و تعابير" است.
از راه مقايسه (به شرحي که در ادامه ذکر خواهيم کرد) وجه تمايز محاوره راديويي با هريک از زبانهاي حديِ طيف گفتار (يعني زبانهاي نيمه رسمي و محاوره طبيعي) را بهتر مي توان درک کرد.


زبان "گفتاري" (محاوره راديويي) زبان " نوشتاري- گفتاري " (نيمه رسمي)
1- واژگان و عبارات و جملات بيشتر خصلت گفتاري دارند تا نوشتاري. مثال:
الف) کم کم مسافرتهاي نوروزي هم شروع ميشه.
ب) انگار تو اين لحظه هاي قشنگ همه دارن مي خندن. 1- واژگان و عبارات و جملات بيشتر خصلت نوشتاري دارند تا گفتاري.مثال:
الف) به تدريج مسافرتهاي نوروزي هم آغاز ميشه.
ب) گويي در اين لحظه هاي زيبا همه در حال خنديدنن.
2- پديده شکستگي و کاهش علاوه بر موارد شش گانه در برخي عناصر دستوري ديگر نيز رخ مي دهد (به مقتضاي شأن گفتار):
حرف اضافه "در"/"تو"اگر/ اگه، مگر/ مگه،ديگر/ ديگه،...
همچنين، بعضي از عناصر قاموسي هم به تناسب سطح گفتارشکسته مي شوند: خانه/ خونه، آسمان/ آسمون،... بالأخره، هجاها به کوتاه تر شدن گرايش دارند. مثال:
موضوع ديگه اي که امروز مي خوايم به اون اشاره کنيم رفتار بچه ها توي خونه و مدرسه س. 
  ۳- پديده شکستگي و کاهش عمدتاً در عناصر دستوري زبان (و بيشتر در شش موردي که ذکر شد) رخ مي دهد:
فعل مضارع ، نقش نماي "را" (رو) ، تبديل فعل ربطي "است" به پي واژه (دانش آموزاست/ دانش آموزه) ، ضمير اشاره (آن/ اون) ، ضمير متصل(محل کارتان/ محل کارتون) ، حذف فعل معين "است" در ماضي نقلي (گفته است/ گفته) و ندرتاً در پاره اي عناصر ديگر. مثال:
موضوع ديگري که قصد داريم امروز به اون اشاره کنيم رفتار بچه ها در خانه و مدرسه هس.
۴- به ضابطه نحوي نوشتار چندان مقيد نيست. ممکن است اجزاي جمله جابجا شوند و ترتيب واژگان وعبارات
بهنجار نباشد.
مثال:
نامه ها ي زيادي براي ما ( برامون) فرستادن اين عزيزان. 3-نحواين زبان معمولاًبه قاعده نوشتاراست.يعني در ترتيب اجزاي جمله اغلب جابجايي غير مجاز پديدنمي آيد.
مثال:
اين عزيزان نامه هاي زيادي براي ما فرستادن.
 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com


وجه تمايز محاوره راديويي و محاوره طبيعي
1- در محاوره راديويي گرايش به کوتاه کردن زنجيره گفتار و کاستن از تعداد هجاها و شکستن عناصر زباني و تغيير دادن آواها کمتر از محاوره طبيعي است. به علاوه، تلفظ ها کاملتر و دقيق تر، و اداي کلمات شمرده تر است و بيان وضوح بيشتري دارد.به همين علت، سرعت انتقال گفتار در محاوره راديويي کندتر از محاوره طبيعي است:


محاوره طبيعي                           محاوره راديويي
- ساعت، شش و ده دقيقه س             - ساعت، شيش و ده ديقه س.
- اگه اجازه بديد (بدين).                       - اگه اجزه بدين.
- کتاب رو (کتابو) از رو ميز برداشتم.       - کتابو از رو ميز ورداشتم.
- پايِ من، خودِشون.                          - پاي من، خودشون(بدون کسره اضافه).
- بِخور، بِگو.                                      - بُخور، بُگو.
- هفده، دوازده.                                 - هيوده(17) ، دوازد
-حقيقتاً، نزديک، خداحافظ.                  - حيقتاً، نزّيک، خدافظ.
- راستي، خواستگاري، شکستن.        - راسّي، خواسگاري، شکسّن.
 
2- بعضي از افعال و واژگان و تعابير متداول در محاوره طبيعي و زبان عاميانه در محاوره راديويي به کارنمي رود.همينطور در محاوره راديويي کاربرد صورتهاي فعلي و ضمائر احترام آميز ترجيح دارد.اين خصوصيتها زبان محاوره راديويي را مؤدبانه تر مي سازد و آنرا در مرتبه اجتماعي بالاتري قرار مي دهد:


محاوره طبيعي                                            محاوره راديويي
- چند روزه اينجا بلاتکليف و سرگردونيم.                - چند روزه اينجا علّافيم.
- گويا نتونسّن بليط پيدا کنن(تهيه کنن).               - مثِ اينکه نتونسّن بليط گير بيارن.
- از خونه اومدم بيرون (بيرون اومدم).                    - از خونه زدم بيرون.
- ميشه حالا نريد(نرين).                                    - ميشه حالا رفتن رو بي خيال شي.
- بوي تعفّن همه جا رو گرفته.                             - بوي گند همه جا رو گرفته.
- مرتب بهانه مي گيره.                                      - هي بهونه مي گيره.
- به ايشون گفتم (عرض کردم).                           - بهشون گفتم، بهش گفتم.
- چاي ميل دارين(داريد)؟                                    - چاي مي خوري؟چاي مي خورين؟
- با منزلتون تماس گرفتيم تشريف نداشتيد.           - خونه تون زنگ زدم نبودين.
- حالتون خوبه؟                                                - حالت خوبه؟
- شما چند سالته (سالتونه)؟                             - تو چند سالته؟
- کنار در، کنار پنجره.                                         - دَمِ در، دَمِ پنجره.
- دوام، کلام، زندان، تهران.                                 - دووم،کلوم، زندون، تهرون.
 
 
در نوشتن متن براي راديو اين نکات را فراموش نکنيد :
1- دقيقاً بدانيد چه چيزي را مي خواهيد به مخاطب خود بگوييد. موضوع هر نوشته را بايد بتوان در چارچوب مشخص و معيني قرارداد. نبايد وقتي موضوع در ذهن خودمان مبهم است (واضح و روشن نيست) دست به قلم ببريم.
2- هدفمان از طرح يک موضوع مشخص باشد. به دنبال چه هستيم؟ قصدمان از بيان موضوع مورد نظر چيست؟ مي خواهيم چه تأثيري بر مخاطب بگذاريم؟ آيا قصد ما صرفاً اطلاع رساني است؟ آيا مي خواهيم نکته اي را آموزش دهيم؟ آيا مي خواهيم مخاطب را سرگرم کنيم؟ آيا مي خواهيم ذهن او را نسبت به مسأله اي روشن کنيم؟ آيا به دنبال تغيير نگرشي در او هستيم؟ قصد متقاعد کردن اورا داريم؟...
3- مخاطبي را که برايش مي نويسيم بخوبي بشناسيم، چقدر سواد دارد؟ شغلش چيست؟ چه چيزي او را آزرده يا خوشحال مي سازد؟ ايده آلهاي او چيست؟ در چه مقطع سني است؟ آيا حوصله شنيدن اين حرفها را دارد؟ آيا مطلب ما مشکلي را از او حل مي کند؟...
4- "طرح" متن را در ذهن خود بريزيم، مسير نوشته را مشخص کنيم : از کجا شروع کنيم (نخست چه بگوييم) بعد چه بگوييم، و بعد از آن چه؟...
براي اينکار، لازم است حتي الامکان موضوع را قطعه بندي کنيم. تقطيع موضوع يعني تقسيم آن به جنبه هايي که هرجنبه در يک پاراگراف بيان شود و جزئي از متن را تشکيل دهد. سپس اين اجزا را با ترتيب مناسبي دنبال هم بچينيم.
مثلاً اگر موضوع يک صفحه تکست "معرفي کتاب" خاصي باشد، اين موضوع را مي توان به شرح زير تقطيع کرد
– جمله اي مناسب براي شروع متن (به نحوي که جلب کننده باشد) سپس اعلام نام کتاب و نويسنده آن.
– معرفي موضوع کتاب و بخش هاي مختلف آن (عناوين موضوعي بخش ها)
– نمونه نثر کتاب
– شمارگان و ناشر کتاب + جمله پاياني مناسب براي متن.
5- در خلال نوشتن متن، نوشته را براي يافتن واژه هاي زيباتر و مناسب تر متوقف نکنيد. ممکن است رشته سخن در ذهن شما گسسته شود و چه بسا به گونه اي که مي خواستيد متن را بنويسيد و قبلاً در ذهنتان نقش بسته، نتوانيد متن را بنويسيد (يعني از يادتان برود).
6- موقع نوشتن متن مخاطبان گوناگون را در نظر نگيريد. متني که مصالح و مقتضيات مخاطبان مختلف (با سنين و علائق متفاوت) در آن در نظر گرفته شود، اغلب هيچ مخاطبي را جذب نمي کند. اگر براي مخاطبان عام مي نويسيد يک نفر را با ميانگين سنّي و سطح سواد جمعيت تحت پوشش در نظر بگيريد.
7- سعي کنيد متن شما انشا نويسي نباشد (يعني با فشار آوردن به ذهن و زير و رو کردن محفوظات خود و نوشتن حرفهاي بديهي که تازگي ندارد بخواهيد موضوعي ر توصيف يا بيان کنيد) چنين متني چيزي به مخاطب نمي دهد. سعي کنيد در متن از نقل قول، گزيده کتاب، شعر، ضرب المثل، خبر و امثال اينها استفاده کنيد به عبارت ديگر مطالب خود را به شواهدي مناسب بياميزيد. اين باعث ايجاد تنوع و غناي محتوا در متن مي شود.
8- در نوشتن متن اقتصاد کلام را رعايت کنيد. هر چقدر بتوانيد موضوع را در عبارات و جملات کمتري انتقال دهيد (به شرط آنکه البتّه نوشته شما روان وگويا باشد) آن متن نافذتر خواهد شد. اگر موضوعي را براحتي بتوان در چهارسطر بيان کرد درصورتي که آن را در پنج سطر يا بيشتر بنويسيد از تأثير کلام خود خواهيد کاست. به اصطلاح، مغز محتوايي متن (هسته مفهومي آن) ناچيز و بي مقدار مي شود.
9- دقت داشته باشيد که ممکن است دريافت و استنباط شخصي شما از يک موضوع درست و سنجيده نباشد. البتّه نظر شما براي خودتان محترم است ولي راديو محمل آراي شخصي و فردي نيست. ما چه حق داريم نظر خود را به توده هاي ميليوني مخاطب تحميل کنيم (بنابراين سعي کنيد از خودتان نظر ندهيد و به نظر و انديشه نويسندگان و متفکران موجّه و صاحب نام رجوع کنيد).
10- در نوشتن متن براي راديو معمولاً از واژگان و تعابيري استفاده کنيد که مخاطب براي فهم آنها نيازي به رجوع به فرهنگ لغت نداشته باشد. توجه داشته باشيد که شنوندگان ما براي استفاده از راديو (مثلاً در تاکسي) نمي توانند ده جلد کتاب لغت نامه با خود حمل کنند. بنابراين از قبيل جملات زير را در متن بکار نبريد :
"اگر در اين باره تدقيق و مداقه بيشتري شود... ."
به جاي اين جمله بنويسيد : اگر در اين باره دقت نظر بيشتري شود...
11- موقع نوشتن متن به اين نکته توجه کنيد که مطلب شما در کجاي برنامه خوانده مي شود. موضع متن در کنداکتور برنامه کجاست؟ متن را به شکل انتزاعي (در فضاي مجرّد) ننويسيد سعي کنيد براي برنامه کنداکتور تهيه شود.
12- به اين نيز فکر کنيد که موضوع و متن شما با توجه به اختصاصات برنامه مورد نظر، بهتر است با چه گونه زباني نوشته شود. بسياري از موضوعات را در راديو نمي توان با زبان فخيم و استوار و به نثر فصيح نوشت.همچنانکه خيلي از مطالب را هم نمي توان به سياق محاوره(نثر شکسته)بيان کرد ببينيد خصائص موقعيت ارتباطي(موضوع،هدف،مخاطب،قالب،زمان پخش،ريتم و ضرباهنگ و...)چه گونه زباني را اقتضا دارد.
به علاوه،در نوشتن متن حس زمان پخش و ساعت بيولوژيک بدن را در نظر بگيريد(واژه ها و طول عبارات و جملات در متن صبحگاهي با شامگاهي فرق مي کند).
13- در نگارش متن از جملات کوتاه و مستقل استفاده کنيد.تا مي توانيد آهنگ جملات را معلّق نگه نداريد.اگر ضرورتي ندارد از "واو" عطفي و "که" موصولي و ربط دهنده استفاده نکنيد يا کمتر استفاده کنيد.در خيلي از موارد واقعاً ضرورتي ندارد دو جمله را با " و" به هم وصل کرد.
14- اطلاعات را به شکل فشرده و در هم تنيده به مخاطب ارائه نکنيد در راديو اطلاعات بايد بطور تدريجي و در قالب جملات کوتاه القاء شود و الّا در ذهن مخاطب نمي ماند. از بمباران اطلاعاتي مخاطب هم بپرهيزيد (متن راديويي ظرفيت انتقال محدودي دارد و با بولتن و روزنامه فرق می کند).
15 - از ياد نبريد که وجود "مخاطب خاص" موجب پيچيده گويي و پيچيده نويسي نمي شود. ولو مخاطبان ما عده اي از اهل قلم و نظر باشند متن راديو اصولاً بايد روان و ساده و بدون ابهام و تعقيد نوشته شود. اهل ادب هم متن هاي ثقيل را نمي پسندند.
16- سعي کنيد به طرز نگارش خود خصلت گفتار و سخن گفتن بدهيد (خصلت گفتار دادن لزوماً بدين معنا نيست که الفاظ شکسته بکار ببريد) متن راديو در عين سنجيدگي و فکورانه بودن بايد حس سخن گفتن با مخاطب را القاء کند. هر عنصر و عاملي که بي جهت ويژگي متن هاي مکتوب و رسانه هاي چاپي را به مطلب ما بدهد در راديو مشکل ساز است. شنونده حتي الامکان نبايد احساس کند گفتار راديويي از روي نوشته و به شکل روخواني القاء مي شود.
17- جمله شروع در متن راديويي بسيار حائز اهميت است. مدخل نوشته بايد گيرا و جذاب باشد بنحوي که مخاطب را ناگزير به همراهي با گوينده سازد. گاهي شروع با يک سؤال مناسب، گاه نقل قولي جالب توجه از يک نويسنده، گاهي يک ضرب المثل، گاه يک عنوان(تيتر) نسبتاً خيره کننده مي تواند چنين شروعي را رقم بزند.
18- به قواعد دستور زبان فارسيِ معاصر مقيّد باشيد. فراموش نکنيد پاي بندي به قواعد و ضوابط دستوري براي اديبانه کردن يا کتابي کردن متن(يا بهانه ندادن دست اين و آن)نيست، بلکه براي صحيح نوشتن و راحت بيان کردن و به سهولت فهميدن است. البتّه، برخي مسامحات زباني در متن هاي شنيداري و مطالبي که شفاهاً بيان مي شود طبيعي است و ايرادي ندارد.
19- عناصري که خصوصيت معياري زبان فارسي را تضعيف مي کنند در نگارش متن و زبان نوشته وارد نکنيد (نظير کاربرد واژگان کهن و مهجور و منسوخ فارسي، تلفظ هاي لغت نامه ايِ نامتداول، گَرته برداري از نحو زبان انگليسي و فرانسه، عربي گرايي مبالغه آميز، عربي زدايي افراطي و به اصطلاح سره نويسي، کاربرد عناصر زبان صنفي و محلي، شاعرانگي کاذب و ...)
20- در خلال نوشتن به اين نکته توجه داشته باشيد که چه کسي متن را مي خواند.آيا متن بايد براي اجراي يک گوينده نوشته شود يا دو گوينده؟ نيز قابليت هاي حرفه اي گويندگان برنامه را مدنظر داشته باشيد . ممکن است گوينده اي نتواند برخي اشعار و واژگان انتخابي شما را بخواند.
21- در نوشتن متن به حد و رسم طرح موضوع توجه داشته باشيد. ضوابط و مقررات محتوايي پخش گفتار در سازمان را از ياد نبريد. پا را نبايد از چارچوب سياستها فراتر گذاشت. نويسنده بايد خطوط قرمز مربوط به طرح هر موضوع را در نظر داشته باشد و حساسيتها را بداند.
22- در تعريف و تمجيد از اشخاص اندازه نگه داريد.القاب و صفات اغراق آميز و غير واقعي در مورد اشخاص
بکار نبريد. مثلاً نگوييد تصنيفي بشنويد از زنده ياد استاد و هنرمند فرزانه...
23- در متن نويسي براي راديو شرط "تنوّع" را نصب العين خود قرار دهيد (هم تنوّع در موضوعات برنامه، هم تنوع در متن واحد).شکل نوشته نبايد يکنواخت باشد مثلاً اگر قرار است براي يک "شعر" دو سه سطر مقدمه بنويسيد بهتر است اين مقدمه خودش شعر نباشد.
در نوشتن مطالب برنامه از همه قالبهاي مناسب برای طرح موضوع بهره بگيريد (گفت و شنودي، توصيفي، حکايت ، شعر، نامه، پيامهاي کوتاه،...)
24- به هيچ وجه براي راديو نثرهاي فريبنده و پرطنطنه بي محتوا ننويسيد. متأسفانه امروزه پاره اي از مطالب برنامه ها صرفاً گردایه اي از واژه هاي زيبا و آهنگين است و مفهوم روشني القاء نمي کند. توجه داشته باشيد که اصولاً دريافت کلام مخيل ولو معني هم داشته باشد براي شنونده راديو دشواراست، خصوصاً اينکه راديو غالباً در محيط هاي ساکت شنيده نمي شود (انبوه صداهاي محيطي شنونده را احاطه کرده اند و معمولاً ذهن شنونده کاملاً معطوف به برنامه راديو نيست و گوش دادن به راديو و شنيدن برنامه کار اصلي مخاطب نيست).
25- سعي کنيد متن به گونه اي نوشته شود که شنونده براي دريافت اطلاعات و مفاهيم آن ذهن خود را بيش از اندازه درگير نکند. متني که در خلال آن ذهنِِ شنونده به هر علت متوقف شود و با گوينده برنامه در ادامه گفتار همراه نشود راديويي نيست.
توقف ذهن شنونده در متن فقط به سبب طولاني بودن جملات (دوري مبتدا از خبر) يا پيچيده بودن گفتار يا ابهام در عبارات و مفاهيم نيست. مثلاً، گاهي لازم است اطلاعات نهفته در متني صراحتاً به شنونده داده شود ولي نويسنده غفلت مي ک


مطالب مشابه :


ترنم ادیبی ،مجری کوچولوی برنامه سلام کوچولو

ترانه های کودکان - ترنم ادیبی ،مجری کوچولوی داستان برای کودکان و از روي متن اجرا مي




مطالب مجری گری برای جشن دهه فجر

مطالب مجری گری برای مطالب مجریگری برای جشن دهه فجر. متن مجری دهه سرزمین مجازی کودکان.




متن مجری گری ماه محرم وعید غدیر

سرزمین مجازی کودکان. متن مجری محرم ،شعر محرم ،مطالب برای اجرای محرم متن مجری گری




نگارش رادیویی- مطلب کاربردی برای گویندگان و نویسندگان رادیو

مجری گری ، گویندگی و نيست مثلا، در متن هاي خبري و تفاسير مناسب برای طرح




معرفی نامزدهای بهترین مجری برنامه های نوجوان تاریخ تلویزیون ایران(1)

علاوه بر مجری گری کار خوانندگی خواهد گرفت.برای شرکت در انتخاب کودکان ایران. آرشیو




بازهم مرغ سـحر

برای مربیان قرآنی و کودکـان خــــــــوش پیام و متن مجری گری. پیامبر اکرم




دانلود کتاب شیوه ای کلاس داری حجه الاسلام راستگو

متن مجری گری و تربیت کودکان ونوجوانان به صورت کلاس، اردو، دروس کلاسیک برای مربیان




متن مجری مناسبت های رمضان المبارک

متن مجری مناسبت کشیده شده نیز با سوز و اشک راهی برای ای کودکان معصومی که




برچسب :