کارآفرینی ، خلاقیت ، نوآوری و تکنیکهایی برای افرایش خلاقیت و ابتکار

کارآفرینی ، خلاقیت ، نوآوری و تکنیکهایی برای افرایش خلاقیت و ابتکار


کارآفرین کیست و کارآفرینی چیست ؟ ، خلاق و خلاقیت و ایده و طرح ، چگونه خلاق باشیم و با خلاقیت ، نوآوری وتکنیکهای خلاقیت و نوآورینی و کارآفرینی ، خلاقیت چیست ، خلاق کیست ، چگونه نوآور و خلاق و با خلاقیت باشیم ، چگونه طرح و ایده بدهیم ؟ ، آموزش روشهای خلاقیت و ابتکار و نوآوری و کارآفرینی ، آموزش ایده و طرح دادن با خلاقیت ، خلاق و خلاقیت و طرح و ایده

 یه سلام دوباره از ته قلب و وجودم به همه نازنینای گلی که با نوشته هام و خوندنیهای وبلاگ میزبان چشمها و دلای قشنگ و مهربون و پر از احساستون هستم .

از همه به خاطر نظرات و پیشنهادات و انتقاداهای به جاشون واقعا از صمیم قلب ممنونم و بازم به خاطر اینکه نمیرسم به همه جواب بدم عذر میخوام .

امروز یه مقاله براتون نوشتم که یه کم طولانیه ولی به نظر من برای موفقیت شغلی و کاری و مالی تو این زمونه یکی از اصلهای مهمه موفقیته امیدوارم اگه صفحه رو دیدن و حجم مطلب رو دیدن خسته نشین حداقل سیو کنین و سر فرصت بخونین قول میدم با یادگیری و بکار بستنش تغییرات زیادی تو زندگی و افکارمون رو باعث میشه ...

ازتون میخوام این مقاله رو در ادامه مطلب بخونین و امیدوارم ازش استفاده رو ببرین ...

 


کار آفرین کیست؟

th?id=I4576881039836388&pid=1.7&w=158&h= اصطلاح کارآفرین درمعنا ومفهوم فعلی را اولین بار Josef  shompiter  به کاربرد. این اقتصاد دان اتریشی که او را پدر علم کارآفرینی  می دانند براین باور بود که رشد  وتوسعه اقتصادی دریک نظام زمانی میسر خواهد بود که افرادی  دربین سایر  آهاد جامعه با خطر پذیری اقدام به نوآوری کرد وبا این کار روش ها وراه حل های جدید جایگزین  راه کارهای ناکارآمد  وکهن قبل شود. کارآفرین به عقیدۀ" PITER DERAKER" همانا به کار بردن  مفاهیم وفنون مدیریتی استانداردسازی محصول ،به کارگیری ابزارها وفرآیندها ی طراحی  وبنا نهادن کار برپایه آموزش وتحویل کار انجام شده است.او کارآفرینی را یک رفتار می داند  نه یک صفت خاص  درشخصیت افراد. از نظر اقتصادانان کارآفرین کسی است  که ارزش افزوده ایجاد کند یعنی اینکه  با زمان وانرژی لازم سرمایه مارابه گونه ای به کارگیرد  که ارزش آنها نسبت به حالت اولی اش افزایش یابد.

 

کارآفرین چه کاری را انجام می دهد؟

th?id=I4635013418321697&pid=1.7&w=134&h="GEFRI TIMONEZ" کارآفرین  راایجاد کننده یک چیز ارزشمند ازهیچ می داند.بنابراین کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا می باشد وتوان پیداکردن خلأ  وفرصت هارا دارد و می تواند درجامعه از طریق پرورش ایده وتبدیل فکر خود به یک محصول جدید اقدام به ارزش آفرین از هیچ می نماید.  باید توجه داشت که تفاوت آشکاری بین کارآفرین ، سرمایه گذار ومدیر وجود دارد زیرا کارآفرین سرمایه دار نیست  اگرچه اوقادر است ازسرمایه های راکد سرمایه گذاران به خوبی استفاده کند.حتی او مخترع ،عالم وهنرمند نیز نمی باشد ولی توان بهره برداری مناسب از علم ،تخصص  وهنر دیگران را دارد .

" BIL GITS" براین باور است  که بیشتر راه حل ها درجای دیگر کشف شده است وفقط باید آن راشناسایی کرد واز حوزه کشف شده به حوزۀ خود انتقال داد. این کار از استعدادهای مهم کارآفرینان است یعنی شناسایی راه حل ها ،به دست آوردن آنها وتبدیل آنها  به فرآورده های موفق بازرگانی.

کار آفرین چگونه کار آفرینی می کند؟

آقای "MAK KELE LAND"فرآیند کارآفرینی را فراتر از شغل وحرفه بلکه یک شیوۀزندگی تعبیرمی نماید به طوری که خلاقیت ونوآوری ، عشق به کار وتلاش مستمر،پویایی،مخاطره پذیری،آینده نگری ،ارزش آفرینی،آرمان گرایی،فرصت گرایی،نیاز به پیشرفت ومثبت اندیشی  زیربنا و اساس  زندگی کارآفرینانه می باشد .در این زندگی شکست  مفهومی ندارد بلکه پله ای برای بالا رفتن ، موقعیتی برای آموختن ،تصور ناقص از واقعیت،ابهامی که درهدف وجود دارد ، واقعه ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است.  دراین زندگی پول انگیزۀ اصلی و اولیۀ فعالیت های اقتصادی نیست بلکه معیاری برای سنجش میزان موفقیت فرد محسوب می شود. در مجموع  می توان گفت که کارآفرینی فرآیندی است که منجربه ایجاد رضایت مندی ویا تقاضای جدید می شود.

کارآفرین عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموع منحصر به فردی ازمنابع به منظور بهره گیری ازفرصت ها.و به عبارت دیگر فرآیند جدید به معرفی محصول ویا خدمات جدیدی  ویا بهبود ساختار تولید می نماید که توأم باپذیرش مخاطرات مالی ، روانی،اجتماعی ودریافت منابع مالی ،رضایت مندی شخصی واستقلال می باشد مبادرت می ورزد.

 

خلاقیت ونوآوری:

در دنیای پر رقابت کنونی ماندگاری وکامیابی در فعالیت های اقتصادی هرگز کار ساده ای نیست.گاهی فرصت هایی وجود داردد که باید ازآنها بره برداری نمودومسائلی وجود داردکه باید آنها راحل وفصل کرد،برای مقابله با اینگونه مسائل همواره باید درکارها خلاقیت  ونوآوری داشت . امروزه سازمانها وبنگاه های اقتصادی کوچک  وبزرگ درکشورهای صنعتی بدون خلاقیت مستمر ،سریع وبموقع محکوم به فنا هستند.

خلاقیت چیست؟

th?id=I4944311189964017&pid=1.7&w=171&h=خلاقیت فرآیندی است که قابل توسعه وبهسازی است.هرکس تاحدی خلاقیت دارد ولی همچون بسیاری ازتوانایی ها واستعدادها برخی افراد توانایی بیشتری برای خلاقیت نسبت به دیگران دارند همچنین  برخی افراد  درمحیطی شدوتحصیل کرده اند که آنها را به توسعه خلاقیت تشویق کرده است وآنها آموخته اند تاخلاقانه بیاندیشند وخلاقانه عمل کنند.


ویژگی های خلاقیت عبارتند از:

1 خلاقیت فرآیندی فکری وروانی است.

2 محصول خلاقیت می تواند  به شکل یک اثر ،یک ایده،یک اه حل،یک شی ویاهرچیز دیگر ظهور کند.

3 محصول خلاقیت پدیده ای نو وجدید است.

4 محصصول خلاقیت اثری است که علاوه بر تازگی داری دارای ارزش نیز باشد.

5 خلاقیت یک توانایی عمومی است ودر همه افراد کم وبیش وجود دارد.

6 خلاقیت  قابل پرورش است وبا محیط اجتماعی وفرهنگی ارتباط مستقیم دارد.

بطور مشخص ویژگی خلاقیت متمایز ومنحصر به فرد بودن است ،کاری خلاقانه است که با کار قبلی متفاوت است. به این نکته توجه داشته باشید ک این تصور درست نیست که هرکس که باهوش تر است لزوما خلاق تر است.

اگر شخص به اندازه ای که برای کارش لازم است هوش داشته باشد می تواند به اندازه هر کس دیگری درآن زمینه خلاق باشد .همچنین دررابطۀ بین سن وخلاقیت  می توان گفت  اگر فرد از تجارب خود استفاده کند ومحیط مناسبی هم داشته باشد با افزایش سن خلاق ترمی شود ،درغیر اینصورت با بالارفتن  سن از خلاقیتش کاهش می یابد. همچنین دربروز  خلاقیت تحصیلات عامل اساسی نیست .بسیار دیده می شود  افرادی که تحصیلات رسی نداشته اند  خلاقیت های از خود بروز داده اند که درافراد باتحصیلات بالا وعالی مشاهده نشده است.

 نوآوری چیست؟

نوآوری از شاخصه های کلیدی  درفرآیند کارآفرینی به شمار می رود.

وجودنوآوری درکارآفرینی به قدری ضروری است که می توان ادعا نمود کارآفرینی بدون آن امکان پذیر نمی باشد. نوآوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است.خلاقیت پیدایی یک اندیشه نو است  درحالی که نوآوری عمل ساختن آن اندیشه های نواست. به عبارت دیگر خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد ونوآوری به معنای کاربردی آن افکار نو وتازه است.

یک نوآور یزمانی ارزشمد به حساب  می آید که از عهدۀ یک کار ضروری برآید .

توجه :اگر خلاقیت درصنعت انجام شود به آن اختراع  می گویند.


ایده وفرصت چیست؟

ایده درحقیقت  ارائه یک راه حل جدید برای انجام دادن کارها است. ایده ها گاه می توانند بصورت یک الگو،طرح ویا یک برنام هداشته باشند. هیچ ماشینی قادر به ساختن ایده نیست بلکه این کار از عهدۀ ذهنی خلاق وویا برمی آید. ایده وفرصت باهم متفاوت  دارن.  شما ممکن است در روز صدها ایده داشته باشید ، هرزمان که شما تصمیم به انجام کاری می گیرید براساس  یه یا گمانی است که قبل ازتصمیم به ذهنتان می رسد  اما فرصت دردنیای کسب وکار نیاز  جدیدی است که بتوان آن رابه کسب وکار با یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد.در واقع کار  زیادی باید انجام شود تا یک ایده ومفهوم  به یک فرصت تبدیل شود .باید توجه داشت که هر ایده ای یک فرصت نیست اما هر فرصتی  حتما یک ایده به همراه دارد.

فرصت = نقص +ایده                                                                                            

فرصت ها از دو طریق خلق می شوند : یا ایده ای داریم وبایدبه دنبال خلائ ونیازی بگردی که ایدۀ ما پاسخ به آن نیاز باشدویا نقص ونیازی را می شناسیم وباید ایده ای برای رفع آن نقص پیدا کنیم.

درچه مواردی میتوان نوآوری وخلاقیت داشت؟

انواع نوآوری به شرح زیر هستند:

1-نوآوری بنیادی : این نوآوری منجر به خلق بازه های جدید میشود.مثل جایگزینی کارت هوشمند به جای کوپن

2-نوآوری درمحصول: نوآوری درمحصول زمانی رخ می دهد که شرکت ها تلاش می کنند که کاربردهای محصولی را افزایش دهند مثل ویژگی های مانندقدرت،دوام ،انعطاف پذیری که در توسعۀ عملکرد محصول موثر هستند.

3- نوآوری درتجدید ساخت تکنولوژی: تجدید ساخت تکنولوژی مستلزم وارد کردن مواد یا تجهیزات از دیگر حوزه های صنعت برای  تولید هرمحصول جدید است وازترکیب چند تکنولوژی محصول کاملا متفاوت ارائه می شود. ترکیب کردن  موضوع اصلی ترین گونۀ  این نوآوری است. برای مثال شرکت یاماها ازتکنولوژی سرامیک برای تولید راکت تنیس استفاده نمود.

4-نوآوری در نامگذاری وتبلیغ: نوآوری دربرچسب کالا تمایل به خرید یک محصول خاص را در افراد ایجاد می کند.تحقیقات نشان می دهد که حدود 24درصد از فروش محصول به تبلیغ آن  برمیگردد برای مثال:تحقیقات نشان داده مصرف کننده با چشم بسته نمی تواند نوع بسیاری از نوشابه ها را تشخیص دهد اما زمانی که محصول با مارک ارائه شود ترجیحات مصرف کننده مشخص خواهد شد.

 

5- نوآوری درفرآیند تولید : بیشتر سرمایه گذاری های جدید صرف جایگزین تجهیزات می شود   

تحقیقات نشان می دهد که صنعت به طور مستمر در پس توسعه ظرفیت تولیدی خود است برای  مثال شرکت تویوتا با استفاده از سیستم قابل انعطا ف تولید توانست عرضه ی ماشین جدید را در مدت 3 سال انجام دهد                                                                                             

6-نوآوری در طراحی :یکی از مسا ئل مهم در طراحی قا بلیت انعطاف است بدین معنا که کالا با  توجه به شرایط بازار و تغییر علایق مصرف کنندگان قا بلیت تعدیل داشته باشد                             

7- نوآوری در زمینه تجدید فرمول سازی: تجدید فرمول سازی شامل تغییر در ساختار محصول    فعلی بدن تغییر در اجزای آن می باشد به عنوان مثال اضافه یا کم کردن اسانس     خاص برای انواع اسپره های خوش بو کننده                                                                                                               

8- نوآوری در ارائه خدمات: مطالعات نشان می دهد که هزینه جذب یک مشتری 7 برابر هزینه  حفظ آن می باشد بنابراین ارائه خدمات جدید تر به مشتری یکی از ابعاد مهم نوآوری است      

9-نوآوری در بسته بندی:تغییر بسته بندی معمولا باعث تغییر میزان خرید آن کالا و یا میزان استفاده از آن در یک دوره زمانی وباز شدن بازارهای جدید بر روی آن کالا می شود               

         

موانعه خلاقیت ونوآوری:

th?id=I4525362915115578&pid=1.7&w=182&h=اکثر صاحب نظران معتقدندهمه افراد کم وبیش خلاق هستند           

اما اگر در جامعه دیده می شود که بعضی از افراد خلاقیت بیشتری از خود نشان می دهند  علتش این است که افراد در دوران رشد خود بامسائلی مواجعه می شوند که منجر به رشد وشکوفایی   خلاقیت در آنهاشده است به عقیده متخصصین اگر افراد با روش های شناسا یی و دفع موانع     خلاقیت خود آشنا شوند وآنها را به کار ببندند بر قدرت خلاقیتشان افزوده می شود                 

                         


  موانع خلاقیت دو دسته اند :  

1- موانع فردی : شامل مشکلات جسمانی  مشکلات وراثتی عادات ترس از شکست ترس از       تمسخروتحقیر تفکر منفی تنبلی تمایل به قضاوت در مورد ایده ها در مقابل تولید ایده جدید خیال پردازی ونا توانی در تشخیص واقعیت از خیال ندیدن مشکلات از زوایای مختلف                  

  2-موانع گروهی: خرافات گرایی.عدم دسترسی به اطلاعات دلگرمی زیاد ازحد به     

      مدیریت انزوا وگوشه طلبی مدیران ارشد.فقدان سیستم پیشنهادات موثر وسریع.نا سازگاری     استرس ونا رضایتی کارکنان.اعتقاد به سهل والوصل بودن نوآوری. فشار برای اخذ نتیجه سریع

تکنیک های خلاقیت ونوآوری

برای معرفی ابزار خلاقیت ونوآوری در این فصل چهار تکنیک معروف را معرفی می کنیم ...                

 brain storming  تکنیک توفان ذهن

 روش استفاده از این تکنیک به این صورت استکه ابتدا موضوعی در گروه مطرح می شود

براي گروه يك سرگروه و يك منشي تعيين نماييد سپس قبل از جلسه و اعضاي گروه، موضوع جلسه اطلاع داده مي شود و از آن ها خواسته مي شود قبلاً درباره آن فكر كنند و ايده هاي خود را يادداشت كنند. سپس اعضاي گروه در جلسه شركت مي كنند و با نوعي بارش فكري به مسئله سعي مي كنند تا راه حل هاي هر چه بيشتري را براي آن بيابند. آن ها براي اين منظور كليه ايده هايي را كه به طور پيوسته به ذهنشان مي رسد ارائه مي كنند تا به اين وسيله به مطلوب ترين ايده هاي ممكن دست يابند .

در اجراي اين روش بايستي 4 قاعده اساسي را رعايت كنند.

1- هيچ گونه قضاوتي درباره پيشنهادهاي ارائه شده نبايد صورت گردد.

2- كليه ايده ها حتي ايده هاي عجيب و غريب و به ظاهر نامرتبط بايد مورد استقبال گردد.

3- هر چه تعداد ايده ها بيشتر باشد بهتر است.

4- ايده ها را مي توان تركيب اصلاح و انتخاب كرد.

شرح يك جلسه توفان ذهن

1- پس از آن كه موضوع و گروه تعيين شد و سرگروه و منشي گروه مشخص شدند زمان جلسه اي مشخص مي شود و از افراد خواسته مي شود قبل از تشكيل جلسه در مورد آن موضوع فكر كنند و ايده هايشان را يادداشت كنند.

 

2- در شروع جلسه سرپرست گروه موضوع را توضيح مي دهد و قوانين مهم توفان فكري را يادآوري كرده و آن را روي وايت برد مي نويسد يا رعايت آن فراموش شود.

3- از داوطلبين خواسته مي شود تا ايده هاي خود را ارائه دهند بهتر است ايده ها با نام افراد مشخص نشود چون ممكن است چند نفر به يك ايده رسيده باشند و يا يك ايده الهام گرفته و تكميل كننده ايده هاي ديگران باشد.

4- ايده هاي بدست آمده براساس معيارها درجه بندي، دسته بندي و سپس بهترين آن ها انتخاب مي شود.

تكنيك هاي خلاقيت و نوآوري:

فهرست خصوصیات:- 2

دراین تکنیک تکنیک موضوع را به اجزاء کوچکتری تقسیم کرده وهرجزء بطور مستقل موردبررسی قرار می گیرد. در این تکنیک فهرستی از صفات وخصوصیات مختلف یک محصول مانند شکل ،اندازه،رنگ،جنس،کاربرد و.... تهیه و روی آنها متمرکز می شویم. سپس راه های که یتوان آن صفات وخصوصیات را اصلاح کرد  یا تغییر داد ویا بهبود بخشید جستجو می شود.

 به عنوان مثال   فرض کنید تولید کنندۀ چراغ قوه هستید واز طرف رقبا ومشتریان تحت فشار هستید  که کیفیت محصولات  خود رابالا ببریدبرای این منظور از تکنیک فهرستخصوصیات استفاده کرده وچراغ قوه را به قطعات واجزاء آن یعنی بدنه،یاطری،کلید،  وحباب تقسیم می کنیم .سپس سعی می کنیم نسبت به هریک از خصوصیات بطور جداگانه فکرکنید تا آن را اصلاح یا بهبود بخشید. مثلا درمورد باطری ممکن است به این ایده پی ببرید که می توان از باطری های قابل شارژ استفاده کرد ویابه جای کلیدهای دوحالته (خاموش وروشن) از کلید های سه حالته (پرنور-کم نور وخاموش) استفاده کنید.همین طور

می توان ایده های در ورد سایر قطعاتوخصوصیات چراغ قوه بدست آورد. باید توجه داشت در صورتی که این نوع تقسیم بندی  به نتیجه نرسید می توان از ابتدا چراغ قوه را به خصوصیات  دیگری مثل وزن ،مشتری،قیمت وغیره تقسیم بندی نمود وفرآیند فوق را تکرار کرد.

همچنین می تواناین تکنیک را بصورت  گروهی ویا با سایر تکنیک ها به کار گرفت.

 

 

ایده ها

خصوصیات فعلی

اجزاء

فلز

پلاستیک

بدنه

سه حالته(پرنور-کم نور-خاموش)

دوحالت(خاموش -روشن)

کلید

قابل شارژ

معمولی

باطری

پلاستیک

ازجنسblass

حباب

 

 

3-ارتباط اجباری:

در این تکنیک باید بین دو گروه از پدیده ها که بایکدیگر ماُنوث ومرتبط نیستند ارتباطی اجباری ایجادکرد . به عنوان مثال: یک تولید کننده محصولات شیشه ای به دنبال  طراحی فراوردۀ   نو و جدید است  وبرای یافتن این محصول جدید  از تکنیک ارتباط اجباری به این روش استفاده می کند  که فهرستی از محصولات ساخته شده از شیشه مانند جام ،لیوان ، آینه ، بطری  وحباب چراغ  راتهیه کرد  ودر تعامل آنها لیستی از  بازی های مختلف را می نویسد سپس از اعضاء گروه  که بای یافتن محصول جدید  گرد هم آمده اند می خواهد  که بین اقلام این دو فهرست  رابطه ای ایجاد کند. گروه مکن است درایجاداین ارتباطات  با ایدۀ جدیدی در مورد مصول شیشه ۀ برسد مثلا طراحی لیوان هایی که روی آنها   شکل ورزش ها نقش بسته  یا تولید شیشه هایی که در مقابل ضربه های توپ مقاوم باشند.

 

 

 

           محصولات شیشه ای                                                   بازی های مختلف

 

           جام شیشه ای                                                             فوتبال      

               لیوان                                                                      بسکتبال 

               آینه                                                                          بوکس       

                        بطری                                                                     اسکی روی آب  

             حباب چراغ                                                                            

 

دراین مثال اگر ارتباط اجباری بین فهرست بازی ها ومحصولات شیشه ای به نتیجۀ مطلوبی نرسد  می توان فهرست دیگری را بطور تصادفی ودریک زمینۀ کاملا متفاوت تعیین نمود و از اعضائ خواست تعبین اقلام جدیدومحصولات شیشه ای رابطه ای برقرار کند.

 

Scamper4)تکنیک

این کلمه ازحروف اول هفت کلمه تشکیل شده است ، هریک از آنها نشانۀ یک جهت وسمت وسوی فکری است که شامل یک سری سوالات می باشد.

 

  Sub stitutionالف)جایگزین

 

برای یافتن ایده های بیشتر می توان از خود سوال کرد که چه چیزی را می توان جانشین  این کنیم .جستجو برای جایگزین ها یک روش سعی وخطا است که همۀ   ما می توانیم  در زندگی روزمرۀ خود آن رابکار ببریم. جایگزینی تنها به اشیاء محدود نمی شود بلکه می تواند شامل مکانها ،اشخاص،عواطف وحتی ایده ها شود.

سوال های نمونه:

1-چه موادی را می توانیم به جای موادفعلی به کارببریم؟

2-از چه فرایند دیگری می توانیم استفاده کنیم؟

3-چه نیروی محرک دیگری می توانیم به کار ببریم؟

4-به جای تبلیغ در تلویزیون از چه روش دیگری می توانیم تبلیغ کنیم؟

مثال واقعی:

ارش میدوس برای تشخیص میزان ناخالصی تاج زرین آن را در آب فرو برد وحجم آن را بدست آورد وبا ضرب کردن حجم در ورن  مخصوص طلا ومقایسۀ آن با وزن طلای خالص متوجه ناخالصی تاج و میزان آن گردید. د واقع به جای اندازه گیری حجم تاج اندازۀ جابه جایی آب را بدست آورد.

 

Combineب)ترکیب

 

 قالب ایده ها از طریق ترکیب بدست می آیند تاآن حد که عده ای معتقدند که ترکیب به عنوان اساس خلاقیت تلقی می شود.

سوال نمونه:

1-چه ایده ای را می توان ترکیب کرد؟

2-یک آلیاژ چه طور است ؟

3-اگر مخلوط شود چه می شود؟

4-چه طور است واحدها ی سازمان راادقام کنیم؟

مثال واقعی :

1نایلون ازترکیب چندین محصول بدست می آید.

2برای  شستن پنجره های قطار  برس بزرگی ساخته شدکه یک لولۀ آب درون آن تعبیه شد.

 

 

Adaptج)انطباق-اقتباس

دراین روش به منظور ایده جویی تمام شباهت های ممکن جستجو می گردد.

سوال نمونه:

1این محصول را شبیه چه چیز می توان بسازیم.

2آیا مشابهتی وجود دارد (یا شی مشابهی وجود درد)که بتوان ازآن اقتباس کرد.

3چه ایده های دیگری پیشنهاد می کنید.

 

Modiky-magnikyد)تغییر –بزرگ سازی

یک تغییر جزئی می تواند به مقیاس زیاد ی درمحصول یا ایده وفکری تاثیر بگذارد.

بدین ترتیب می توان  تصور را به سمت ایده های جدید هدایت کرد،که این ها از طریق یک تغییر جزئی که جنبۀ جدیدی ایجاد کند استفاده فراوانی می بند.

سوال نمونه:

1-چه تغییری می توانیم دراین محصول بدهیم

2-چه طور است شکلش،رنگش وسرعتش راتغییر دهیم؟

3-آیاباید بزرگتر ،قوی تر وباارزش تر گردد؟

4-چه تغییری در فرآیند آن می توانیم بدهیم؟

5-چرا آن راچند برابر نکنیم؟

مثال واقعی:

 1-وارد کردن حرکت در تابلوهای برق تحول بزرگی درصنت تبلیغات اجاد کرد.

2-لاستیک اسفنج بای ساختن بالش مناسب نبود  شخصی فکر کرد که لاستیک خام را مانندنان می توان پخت وبدین ترتیب اکنو صندلی هاو تشک های لاستیکی مناسب تری دراختیار داریم.

 

Put to other usesه)کاربردهای دیگر

 

یکی ازشیوه های اساسی ومهم در خلاقیت و ایده سازی جستجوی کاربردهای دیگر وجدید برای محصولات وخدمات موجوداست .تفکر وسعی برای یافتن کاربرهای دیگر وتازه دربارۀ موضوع مورد نظر تصور فرد رابرای انعطاف وشکستن قالب های ذهنی ودیدن موضوع از زوایای مختلف تحریک می نماید.

سوال های نمونه:

1-چه استفاد ای می توان از مواد زائد کرد؟

2-چگونه می توان این محصول را تغییر داد تا برای کاربرد جدید مناسب گردد؟

3-بامحصولات مردود شده با ایده های شکست خورده چه می توان کرد؟

مثال واقعی:

کاشف اشعه ایکس هنگامی که آن را کشف کرد  هیچ کاربردی برای آن درنظر نداشت به همین  دلیل آن را اشعه ایکس  یا مجهول نامید ،تا اینکه  دیگران  کاربردهای متفاوت و مختلف برای آن پید کردند

 

Eliminationو)کوچک سازی یا حذف

گاهی می توانیم بتوانایی خلاقیت خود با پیداکردن راههای کوچک سازی بیافزایم،ساده کردن قسمتی از نبوغ در صنایع است وتقریبا درتمام موارد به معنای تدبیر کردن  قسمت هایی  استکه باید حذف شوند.ساده کردن درطراحی مناسب است  اما در تولید اهمیت بسیار بالاتری درد.

سوال های نمونه:

1-چه مطلبی رامی توان ناگفته گذاش؟(در دیپلماسی چنین سکوتی طلایی است)

2-آیا می توان زمان این عمل را کاهش داد؟

3-چگونه می توانمحصول را متراکم تر وفشرده تر کرد؟

4-چه بخش هایی را می تواناز محصول حذف کرد؟

 

Rearrangeر)تغییر حالت

یکی از زمینه های نوآوری  تغییر ترتیب  یا  تسلسل وقایع می باشد. خوشبختانه انگیزه برای تغییر ترتیب یک خصوصیت ذاتی است .کودکان در بدل تولد بلوک هارا در الگوهای مختلف وبه ترتیب های متفاوت روی هم قرار می دهند.

سوال های نمونه:

1چه می شود اگر این تسلسل تغییر داده شود؟

2اینقطعه نسبت به قطعه دیگر بایددر جا قرارگیرد؟

3چه زمان دیگری برای یک کار بهتر است؟

4آیا کالاسکه باید قبل از اسب باشد؟

مثال های  واقعی:

1طراحی اتومبیل های موتور پشت.

2تغییر زمان مناسب برای پخش آگهی های تجارتی از تلویزیون.

3تغییرساعت شروع وخاتمۀ کار ادارات به منظور کنترل ترافیک.

 

 

                                                                        

فصل 2                                    


 فرصت های کارآفرینی

 

را    در این بخش با منابعی آشنا می شویم تابه کمک آنها بتوانیم فرصت های کارآفرینانه

  جستجو کنید وایده هایی برای فعالیت های خودبیابید.

 

 

1.پیش بینی نشده ها که شامل:  

الف)موفقیت های پیش بینی نشده  

ب)شکست های پیش بینی نشده

ج)وقایع بیرونی پیش بینی نشده

 

 

الف)موفقیت های پیش بینی نشده   :

گاه ممکن استشمادرکسب وکار خود به موفقیت دست پیدا کنید که انتظار آن رانداشته اید.به عنوان مثال: ممکن است فروشی پیش از آنکه مورد نظرتن بوده است داشته بشید .دربیشتر موارد موفقیت پیش بینی نشده اصلا به چشم نمی آید وهیچ کس به آن توجه نمی کند وبه همین دلیل نیز  هیچ کس ازآن بهره برداری نمی کند. موفقیت پیش بینی نشده مارا به طرح این پرسش وادار می کند  که برای انتباق موفقیت با کسب وکار ،فن آوری وبازارهای جدید  چه تغییرات اساسی  برای تشکیلات موجود مناسب است .اگربرای این سوالات پاسخ مناسبی بیابیم احتمالا  موفقیت پیش بینی نشده ارزشمندترین وکم خطر ترین منبع ایجاد  یک ایده خواهد بود ،پس به خاطر داشته باشید یه موفقیت های خود توجه داشته باشید واز آنها درجهت رسیدن  به اهداف خود بهره برداری کنید.

 

 

ب)شکست های پیش بینی نشده: برخلاف موفقیت ها نمی توانیم شکست هارانپذیریم  وکمتر اتفاق می افتد که ازآ نها غافل شویم.  بااین حال ب ندرت شکست هارابه چشم یک فصت نگاه می کنیم.

وقتی فعالیتی بادقت مطالعه شده ،بادقت طراحی شده  وباجدیتاجرایی می شود اماشکست می خورد این نشانه وجود عواملی نهفته است که از دید ما پنهان مانده است . پس باید شکست را نشانه ای از یک فرصت بدانیم وآن راجدی بگیریم.

 

    متفق قول بودند که   IBM :تاقبل از دهه 1970 تمام مهندسان

 ج)وقایع بیرونی پیش بینی نشده

است. بدین ترتیب برنامه ریزی برای تولید  این نوع رایانه  Main frameآینده از آن رایانه های

های قوی وباسرعت زیاد شروع شد  اما درست برخلاف انتظار همگان  بازی های کامپیوتری رونق گرفت  وسازندگان رایانه به فکر افتادند  رایانه هایی کوچک وقابل حمل رابسازند،این    

                                                                . معروف شد Pc  نوع رایانه ها به                          

سوالی که اینجا مطرح است  این است که  طرز برخورد مدیران ومهندسان آنشرکت با این مسئله

چگونه بوده است ؟ چرا که آنها برای تولید مین فرم  ودر اواسط کار با بازار پی سی روبروشدند.

مدیران آی بی ام در این باره گفته اند  که علت توفیق این مسئله  اتفاقا روبرو شدن شرایط جدید بوده است  که اصلا انتظارش را نداشته اند ،درواقع  استقبال آنها از شرایط جدید پیش بینی نشده مهمترین علت موفقیت آنها بوده است.پس هرگه شرایطی پیش بینی نشده بوجود آید  بهره برداری  از آن شرایط می تواند  به موفقیت های چشمگیر بیانجامد.

 

 

 

2.عدم تناسب:

عدم تناسب یعنی اختلاف وتضاد و ناسازگاری بین آنچه که هست وآنچه که باید باشد.

عدم تناسب هم مثل واقعه غیر منتظره نشانۀ تغییری است که یا اول اتفاق افتاده ویا می تواند اتفاق بیافتد. انواع عدم تناسب عبارتنداز:

 

الف)عدم تناسب بین واقعیت های اقتصدی :

 فرض کنید تقاضا برای یک محصول افزیش یابد ،منطق اقتصادی حکم می کند  افزایش تولید سود آور است ،اگر علارغم افزایش تقاضا تولید سود آور نباشد می گوییم بین واقعیت های اقتصادی تناسب وجود ندارد. درچنین شرایطی  اگر کار آفرین  فعالیت  اقتصادی کاملا دید ارائه کند می تواندموفق باشد.

 

 

ب)عدم تناسب بین واقعیت های اقتصادی صنعت وپیش فرض ها:

هر گاه افرادی که در صنعت کار می کنندپیش فرض نادرست دربارۀ واقعیت های بیرونی وضع کنند می گوییم  بی نواقعیت ها وپیش فرض ها  عدم تناسب وجود درد، درچنین حالتی زمینه برای کارآفرینی مناسب است.

در دهۀ 1950 کم کم  این باور به وجود آمد  که حمل بار از طریق  منسوخ خواهد شد ،زیرا هزینه های حمل ونقل دریایی افزایش می یافت وزمان تخلیه  طولانی وطولانی تر می شد. مهندسین کشتی سازی  فکر کردند علت این عمر کندی حرکتشتی ها است ه همین دلیل سرعت کشتی هارا افزایش دادند  اما وقتی این کشتی ها به بازار عرضه شدند زمان تخلیه بازهم طولانی ترشد .راه حل سریع کردن کشتی ها نبود ،کارآفرینان راه حل را در سرعت بخشیدن به فرآیند تخلیه دیدند وطرح هایی برای تخلیه سریع تر ارائه کردند.

 

 

ج) عدم تناسب داخل در درون یک فرآیند:

با یک مثال می توان نشان داد  که چگونه ناهماهگی  داخلی تولیدمی تواند منشاُ کارآفرینی شود.

در دهه 1960و1970یکی از مشکلاتجراحی ها ی ظریف چشم احتمالیک درصدی در خون ریزی رباط های چشمی بود. یک فروشندۀ مواد دارویی که درسال 1890 آنزیمی کشف  وساخته شده است که خون ریزی رباط را بند می آ ورد. مشکل استفاده از این آنزیم  آن بود  که درمدت زمان کوتاهی  فاسد می شد وفن آوری آن زمان امکان نگهداری آن را نمی داد فروشنده مورد نظر باتوجه به فن آوری دهۀ1970دستگاه مخصوص نگهداری بلند مدت این آنزیم راساخت وبدین ترتیب مشکل قدیمی جراحی های ظریف چشمی حل شد.

 

 

3- نياز فرآيند: منظور از نياز فرآيند  كاستي ها و خلاء است كه در يك فرآيند  توليد       صنعتي يا خدماتي وجود دارد در حقيقت اين خلاء ناگهان به علت يك واقعه بوجود نمي آيد بلكه منشاء آن كاري است كه بايد انجام شود براي رفع اين نياز بايد فرآيند  را كامل كرد و حلقه هاي ضعيف آن را جايگزين نمود.

به عنوان مثال: در اوايل سا ل 1909 يك آماردان منحني تقاضاي تلفن مركزي را براي 15 سال بعد ترسيم كرد از آن جا كه تلفن مركزي مستلزم تلفن مركزي بود و با توجه به رشد فزاينده تقاضا براي تلفن آماردان مورد نظر نتيجه گرفت . همه زنان 17 ساله تا 60 سال آمريكايي بايد شغل خود را طوري انتخاب كنند تا نياز روز افزون به تلفن پاسخ داده شود كاري كه يك شركت تلفن كرد آن بود كه بلافاصله به ساخت اپراتور مركزي خودكار اقدام كرد و بروز بحران در صنعت تلفن جلوگيري كرد.

4- ساختار هاي صنعت و بازار: گاهي ساختار هاي سنتي صنعت و بازار دچار بحران مي شود در چنين وضعيتي وظيفه ي اعضاي صنعت است كه چاره انديشي كند هر چند بحران در ساختار صنعت و بازار مي تواند به از دست دادن قدرت رهبري اقتصادي و يا حداقل به خطر افتادن امكان حضو منتفی شود. اما خود اين بحران فرصت هايي براي كارآفريني در اختيار مي گذارد تاريخ صنعت اتومبيل يكي از گوياترين مثال ها در اين مورد است. در شروع قرن 20 اتومبيل وسيله اي لوكس محسوب مي شد كه همگان قدرت خريد آن را نداشتند اما با گذشت زمان شركت رويزرويز اتومبيل را طراحي كرد كه فقط طبقه ثروتمند قدرت خريد آن را داشتند در حالي كه شركت ford فورد دقيقاً برعكس عمل كرد و خودرويي را توليد كرد كه طبقه متوسط و حتي كارگران نيز بتوانند صاحب اتومبيل شوند و بدين ترتيب صنعت خودروسازي از بحران نجات پيدا كرد.

5- تغييرات جمعيتي : از ميان تمام تغييرات خارجي مهمترين تغييرات، تغييرات جمعيتي است كه عبارتند از:

تغيير در اندازه، توضيع، تركيب، اشتغال، آموزش و درآمد كه تاثيرات چشمگيري بر خريد و فروش و مبادلات بر جاي مي گذارد. تغييرات جمعيت از زمان جلوتر است به عنوان مثال فردي كه اكنون متولد شده است در 20 سال آينده جز نيروي كار خواهد بود. اما كساني كه سياست ها را تعيين مي كنند آمارهاي جمعيتي را فراموش مي كنند و آن هايي كه به آن توجه دارند و از آن بهره برداري مي كنند مي توانند سودهاي كلاني به دست آورند. به عنوان مثال: در سال 1970 ژاپني ها پي بردند كه در چند سال آينده بيش از نيمي از جوانان وارد دبيرستان و دانشگاه خواهند شد. در نتيجه با كمبود نيروي كار در كارهاي سنتي مواجه خواهند شد آن ها براي حل مشكل به سراغ طراحي ربات رفتند و امروزه پيش روي اين صنعت در جهان هستند.

6- دگرگون شدن ادراكات:  تغيير برداشت ها و ادراكات مي تواند ايده ها و فرصت هاي مناسبي را براي كارآفريني ايجاد كند. به عنوان مثال تغيير نگرش در كمتر از دو سال كامپيوتر را از وسيله اي تهديد كنند كه تنها سازمان هاي بزرگ مي توانستند از آن استفاده كنند به وسيله اي تبديل كرد كه هر كاسب براي محاسبه امور مالي خود آن را مي خرد به عنوان مثال ديگر شركت هاي مانند مك دونالد و كنتاكي از دگرگون شدن نحوه تغذيه مردم و تمايل آن ها به مصرف غذاهاي فست فود Fast  به عنوان فرصتي براي كسب و كار و كارآفريني استفاده كردند.

7- دانش جديد: نوآوري مبتني بر دانش ستاره سهيل كارآفريني است. اما اين شيوه طولاني ترين زمان به بار نشستن را دارد زيرا فاصله زماني بين پيدايش يك دانش جديد و امكان كاربرد آن فوق العاده زياد است. براي مثال در سال 1897 شخصي به نام ديزل موتورهاي ديزلي را اختراع كرد اما در سال 1935 شخص ديگري موتور ديزل را طوري طراحي كرد كه بتوان از آن در كشتي ، لوكوموتيو، كاميون و اتوبوس استفاده كرد.

ارزيابي ايده ها: پس از آن كه از ميزان علاقه خود نسبت به ايده مطمئن شديد بايد ايده هاي خود را به صورت سيستماتيك و براساس ضوابط خاص به سنجيد و ارزيابي كنيد. در اين قسمت تكنيك هايي مطرح مي شود كه براي انتخاب ايده مناسب مي تواند به شما كمك كند.

1- تجزيه و تحليل ماتريسي : در اين تكنيك جدولي ترسيم مي گردد كه طرف راست آن ليست تكنولوژي هاي قابل دسترس و طرف ديگر آن بازارهاي بالقوه محصول و ايده مورد نظر درج شده است . با قرار دادن ايده ها در اين جدول مي توان بهترين ايده را با توجه به بازارهاي بالقوه آن و تكنولوژي مورد نيازش انتخاب كرد در اين تكنيك هنگام ارزيابي ايده ها ممكن است ايده هاي جديدي نيز بوجود آيد.

تکنولوژی

بازارهای بالقوه

بهداشتی           مواد غذایی             داروی

چسب

مقوا

پوستر

پلاستیک

 

 

2- تكنيك جدل: در اين تكنيك افراد به دو دسته تقسيم مي شوند هر يك از گروه ها در حضور شخص يا اشخاص تصميم گيرنده با نظرات گروه ديگر كاملاً مخالفت مي كنند تا نهايتاً راه حل نهايي براي تصميم گيري مشخص شود فرض كنيم ايده اي براي شروع كسب و كار به ذهنتان رسيد از دوستان خود بخواهيد تا به دو گروه تقسيم شوند و در مورد ايده شما نظرات خود را بيان كنند به كمك اين روش ابتدا يك گروه راجع (در مورد آن) مزاياي ايده شما تحليل و گزارش سپس گروه ديگر راجع آن انتقاد كرده و معايب آن را مطرح مي كند اين جدل و مباحثه آن قدر ادامه پيدا مي كند تا شما به عنوان تصميم گيرنده موضع اي را انتخاب نمايد كه بيشترين منافع و كمترين معايب را داشته باشد.

3- ماتريس ارزيابي: در اين تكنيك بايد ايده خود را براساس نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصت ها و تهديد هايي كه با آن مواجعه هستيد ارزيابي كنيد در صورتي كه امتياز ايده اي در بخش نقاط قوت و فرصت ها بيشتر از نقاط ضعف و تهديد ها باشد آن ايده، ايده مناسبي است و برعكس اگر امتياز، ايده اي در بخش نقاط ضعف و تهديد ها بيشتر از نقاط قوت و فرصت ها باشد ايده حذف مي گردد.

معيار ارزش

قوت

ضعف

فرصت ها

تهديدها

امكان ورود به بازارهاي جهاني

10

-

20

-

امكان از دست دادن بازار قبلي

-

20

-

15

.

.

.

 

 

 

 

جمع امتياز

 

 

 

 

4- ماتريس گزينش ايده ها: در اين تكنيك ايده ها با دومعيار سنجيده و درجه بندي مي شوند . الف) براساس ميزان انطباق با اهداف سازمان مثل دسترسي به منابع مالي براي اجراي ايده، ب) براساس ميزان اثر و جاذبه ايده به عنوان مثال در مورد محصولات جديد مي توان آن ها را براساس شدت اثر درجه بندي كرد. پس از درجه بندي ايده هاي جديد براساس معيارهاي فوق جايگاه هر يك از ايده ها در ماتريس تعيين مي شود. به عنوان مثال در ماتريس فوق 20 ايده به دسته هاي قوي، ضعيف و متوسط تقسيم مي شوند. به عنوان مثال ايده شماره 2 و از انطباق بالايي با اهداف سازمان برخوردار است. اما تاثير زيادي ندارد و ايده شماره 6 هم انطباق بالايي با اهداف سازمان دارد و هم اثر بسيار بالايي دارد.

 

 

 

 

 

انطبا


مطالب مشابه :


دانلود کتاب (2)

مارک و پلو: سفرنامه ای به سبک




بازار گردی کیف موبایل بادرج قیمت

همیشه افرادی هستند که برای منافع شخصی خود وبا یک اقتصاد بیمار ونا با مارک کاردینال




همه آنچه باید درموردعینک های آفتابی بدانید

های چشمی است که در آن عدسی چشم کدر می شودومنجر به کم بینایی ونا بینایی پول مارک




کارآفرینی ، خلاقیت ، نوآوری و تکنیکهایی برای افرایش خلاقیت و ابتکار

تواند نوع بسیاری از نوشابه ها را تشخیص دهد اما زمانی که محصول با مارک ونا توانی در




حلقه 140- لایم لایت-چاپلین

يك كمدين پير وفراموش شده به يك دختر جوان و نجات او از افسرده گي ونا و حوا اثر مارک




خلاصه ای از سبکها

شفا دادن سن آنتونیو به مرد جوان 1511اثر اسکولادل سانتو پادوا؛ معجزه مارک لکه ونا واضح است




سبک های مختلف هنر های تجسمی

شفا دادن سن آنتونیو به مرد جوان 1511اثر اسکولادل سانتو پادوا؛ معجزه مارک لکه ونا واضح است




برچسب :