غلتشن ها!


بالاخره غلتشن ها را دیدم.روایتی از یک جامعه مرد سالارانه و سنتی که حرف اول و آخر را مردها می زنند!این نمایش نوشته کارلو گولدونی ایتالیایی است که با ترجمه دکتر علی رفیعی و کارگردانی حمید پور آذری در مجموعه تئاتر شهر و در تالار سایه هر روز اجرا می شود.پیش از دیدن نمایش ،از کمدیا دلارته و نزدیکی آن به نمایش سیاه بازی و رو حوضی ایرانی خوانده بودم اما مجموعه غلتشن ها آيينه اي از خلاقيت و هنرمندي ايراني بود.به نظر من بومي كردن متن نمايشنامه و بازي بازيگران اوج هنرنمايي گروه پاپتي ها بود.من متن نمايشنامه را نخوانده ام اما تصور نمي كنم چيزي بيشتر از يك متن تقريباً كلاسيك و همراه با پاره اي از شوخي هاي كلامي و زباني باشد.اما در نمايشي كه من ديدم جز اسم هاي شخصيت ها كه ايتاليايي است نمايش به نوعي روايتي از نگرش ها و اعمال طيف گسترده اي از جامعه ايراني بود.تعامل بازيگران و عوامل صحنه هم با تماشاگران جالب بود و نگاه فرامتني كارگردان هم اغلب دلنشين از كار در آمده بود كه اوج اين نگرش در جايي است كه شخصيت اول نمايش مي گويد كه بدون نظر و اجازه او رفت و آمدي به خانه اش نمي شود اما يكباره بيست سي نفر كه هيچكدام از بازيگران اصلي نمايش نيستند از وسط صحنه مي گذرند... از بازي هاي خوب علي سرابي ،هدايت هاشمي،جواد پورزند و چند بازيگر خانم آن هم نمي شود گذشت.در كل نمايش دلپذيري بود...


مطالب مشابه :


سیاه بازی

بلد نیست اما از شعرهای مولوی نمایش سیاه بازی آدم های بد ذات با سیاه بازی




جواد انصافی”: ”مبارک و طلسم شاهزاده” زمینه آشنایی کودکان با نمایش های ایرانی را فراهم می کند

نوع سیاه بازی و فضای نمایش سیاه بازی می شب بازی، بازخوانی شعرهای




تنها بازمانده سیاه‌بازی درگذشت / سعدی افشار چشمانش را بست

تنها بازمانده سیاهبازی شعرهای عاشقانه وی آخرین بازمانده از نسل سیاهبازی نمایش




ماه، خورشید، گل، بازی

hey you - ماه، خورشید، گل، بازی و فیلم «خانه سیاه است» را نمایش زندگی و شعرهای فروغ




موسیقی در نمایش کودک و نوجوان

در اغلب نمایش های امروزی در جای های کودکان با شعرهای ریتمیک و آهنگین سیاه بازی




نوروز با نمایش

در این نمایش موجود سیاه و و خواندن شعرهای ضربی می نمایش خیمه شب بازی نمایشی




نقدی بر نمایش چهار صندوق شادی(محمد رضا امیرخانی)

چراغ دو نمایش «مجلس سیاه بازی ناز در نمایش های تخت حوضی سیاه است شعرهای ضبط




«امشب به قصهء دل من گوش می کنی»

شعرهای بسیار زیبا در زمستان همان سال خبر می‌رسد که فیلم «خانه سیاه ۱۳۴۲ بازی در نمایش




فروغ فرخزاد

شعرهای این دوره را این سال برای بازی در نمایش‌‏نامه "شش سیاه‌‏است" برنده




غلتشن ها!

کمدیا دلارته و نزدیکی آن به نمایش سیاه بازی و رو حوضی ایرانی خوانده بودم شعرهای خودم




برچسب :