مشاغل قدیمی خورده بلاغ

1- دفترخانه رسمی ازدواج وطلاق :

مرحوم میزا ابراهیم بیضایی از حدود سال 1315 مجوز دفترخانه رسمی ازدواج به شماره 42 و طلاق به شماره 33 خورده بلاغ را دریافت نمودند و تمامی روستاهای کاغذکنان و اطراف خلخال را تحت پوشش قرار داده بودند و تا سال 1347 فعال بودند که پس از فوت آن مرحوم دفتر طلاق ایشان لغو امتیاز گردید ولی دفتر ازدواج ایشان به فرزند وی حجت الاسلام و المسلمین میرزا جمال الدین بیضایی منتقل شد و بعد از مرحوم جمال الدین این دفترخانه تحت کفالت یکی از دفترخانه های ازدواج میانه قرار گرفت.

2- صنعت فرش بافی:

آخرین نسل این بافندگان فرش روستا  مرحوم فخری اقدسی همسر عربعلی شرقی بود که شاید الان هم قسمتهایی از دار قالی این مرحوم درانبار خانه ایشان وجود داشته باشد .

3- صنعت گلیم بافی :

اگر در هر خانه روستا به دنبال گلیم باشی در کنج هر خانه ای  یکی دو تخته گلیم را میتوانی ببینی که یادگاری از گذشته های نه چندان دور روستا میباشد که زنان روستا با ظرافت خاصی آنها را بافته اند .

4- صنعت جاجیم بافی :

gal7.jpg?35240656

در سالهای نه چندان دور در هر کوی و حیاط خانه ای در باغچه های اطراف خانه ها زنان روستا همراه با مراسم خاصی نخهای رنگی را در کنار هم قرار داده ( ایش اوزادماق ) و شروع به بافتن جاجیم میکردند که  این  طرح ها و نقشهای زیبا هر کدام  ریشه در فرهنگ غنی منطقه داشتند .در پایان با شور و شعف خاصی این پارچه بافته را با دقت و ظرافت خاصی برش داده و به قطعات کوچکتر تبدیل کرده و به هم می دوختند . و اکنون عروس ها  و دختران  هر خانه  یادگاری از آن دوران  در جمع رختخوابهای خود دارند و یا به عنوان زیر انداز در هر خانه ای مشاهده میشود .

5- بافندگی سنتی (دستی) :

الف ) جوراب و دستکش بافی ( یون جوراب - الجک ):

پیرزنان روستا همیشه نخ های پشمی در کنج دامن و چادر خود داشتند و وقتی با هم در حال صحبت بودند مشغول بافتن بودند و بیشتر اینها جوراب برای شوهران و فرزندان بود و در ایام نوروز و چهارشنبه سوری برای پدر و برادر خود پیشکش می کردند و بعضی از خانم ها جورابهای رنگی می بافتند .

ب) بافت پیراهن های پشمی ،  گل دوزی ، منجق دوزی ، بافتنی های مختلف کاربردی و  تزئینی 


6- سبد بافی :

gal6.jpg?32257133

در زمانهای نه چندان دور مرحوم علم الله سودی به این شغل مشغول بودند و در حال حاضر اگر بابای روستا (آقای جواد شاهمرادی ) حوصله داشته باشد شاید الان هم سرپا باشد ، که انواع سبدهای متنوع از جمله سبد های کوچک وبزرگ ، آبکش های چوبی (چپی) برای روستائیان می بافتند .

7- نجاری :

مرحومین دانیال نوبخت و التفات رحیمی  از نجارهای قدیمی روستا بودند که تخته کشی با اره بزرگی بنام نشار یا مشار را انجام میدادند و با این تخته ها  سقف اتاقهای روستائیان را پوشش می دادند و الان نیز خیلی از اتاقهای روستا از این عزیزان به یادگار مانده است .

مرحوم مهدی ایمانی شاید تنها نجار روستا بود که اغلب در و پنجره های روستا ساخته دست وی بود و این مرد سختکوش یک کارگاه کوچک در خانه داشت که اکثر سفارشهای روستا را در آن کارگاه کوچک انجام می داد .

و استاد گلحسن کیمیاپور در حال حاضر نیز گاهی اوقات در صورت نیاز اهالی می تواند کمک حال مردم روستا در این خصوص باشد .

8- آسیابان :

در شمال شرقی روستا و نزدیکی روستای سورق یک آسیاب آبی وجود داشت که مرم روستا و روستا های اطراف گندم خود را برای آرد کردن به آنجا انتقال می دادند و هم اکنون فقط خرابه های آنجا به جا مانده و غاراتگران  هسته مرکزی (الماس ) آنرا خارج کرده اند .( آسیاب آبی مرحوم حمدالله سودی )

و بعدها آسیاب مکانیزه روستا با موتور گازوئیلی توسط آقایان طیب شرقی و حاجعلی طیار خریداری و در روستا نصب شد و تا مدتها این محل مشغول آرد کردن گندمهای روستائیان بود ولی افسوس که از این مکان هم فقط چها دیواری ان باقی مانده و ادوات آن چندی قبل توسط صاحبان آن به فروش گذاشته شد .بعدها آقایان روحی آسیاب سیاری که قابل حمل با تراکتور بود خریداری کردند و کار مردم را دم در خانه هایشان انجام می دادند و اکنون نیز مردم آرد خود را از شهر تهیه می کنند و دیگر ان روزهای قدیمی را شاید از یاد برده اند .

9- بنایی  :

مرحومین حسنعلی و دانیال نوبخت  و مهدی ایمانی از جمله قدیمی های این کار  بودند و حسن آقا کیمیاپور  که دیگر حوصله این کار پردردسر را ندارد ولی اهل روستا به یاد دارند که به همت اهالی و این عزیزان مسجد قدیمی روستا تخریب و بازسازی شد .

10- خیاطی :

علاوه بر خیاطی های متعدد زنانه  که توسط زنان انجام میگرفته است . که با دست لباسهای محلی دوخته می شد وبعدا با ورود چرخ خیاطی دستی توسط بانوان خاص ، انجام میگرفت .

خیاطی مردانه (کت وشلوار) بوسیله چرخ خیاطی  پایی توسط  مرحوم قلی بخشی وبعد ازآن مرحوم محمد بخشی که اکثر اهالی روستا از زحمات آنان استفاده نموده اند . دانش آموزان دهه  50 و60 اکثرا از کت شلوارهای  مرحوم بخشی بهره مند شده اند . که متاسفانه هماکنون به فراموشی سپرده شده است  .

11-نعلبندی :

در میان روستاهای همجوار فقط در روستای ما این صنعت وجود داشته و روزی نبود که از روستاهای اطراف صاحبان  اسب ، الاغ و یا قاطر حیوانات خود را برای  نعلبندی به روستای ما نیاورند .

12- آرایشگری :

مرحوم قسمت نقوی نیز از جمله قدیمی های این شغل بود و در کنار این کار ختنه کردن ، آمپول زنی و کشیدن دندان نیز از جمله کارهایی بود که انجام میدادند .

در بین خانم ها نیز روستای ما از قدیم الایام خودکفا بوده و خانم هایی بودند که در این زمینه بسیار ماهر بودند .

13- حلبی سازی :

اوستا صالح علیزاده تنها حلبی ساز روستا می باشد که الان هم به همراه فرزندان و برادر خود در شهر میانه مشغول همین کار می باشد و برادران علیزاده و در راس انها آقا رحیم کارگاهی هم در روبروی پلیس راه میانه زنجان دارند .

14- قصابی:

آقای فرامرز قربانی مغازه کوچکی در زیر مسجد روستا داشتند که هر از گاهی حیوانی در آنجا سرمی بریدند و مردم روستا می توانستند از آنجا گوشت مورد نیاز خود را تهیه نمایند . ولی دیگر خیلی وقت است که دیگر این مکان مورد استفاده قرار نمیگرد و روستائیان مجبورند برای تهیه گوشت به شهر بیایند و یا در مواقع لزوم خود حیوانی را سر ببرند که این کار از عهده هر کسی بر نمی آید .

15- قابلگی :

شغل مامایی از دیرباز در روستای خورده بلاغ بصورت سنتی انجام می گرفته که می توان ازمرحومه مریم خانم ، مرحومه خانم فاطمه حاتمی( ماتی ننه) یکی از ماماهای ماهر سنتی نام برد ، سیمین آقایی همسر مرحوم معجزعلی فیروزی و  مرحومه محبوبه کریمی(ایمانی) یکی دیگر از ماماهای ماهر قدیمی روستای خورده بلاغ که بعدها با گذراندن دوره های مقدماتی مامایی توسط اداره بهداشت شهرستان میانه به مامای حرفه تبدیل شده بود . که با حضور در منازل ، خدمات خود را ارائه می نموده اند . خانم قربانی از بهورزان زحمتکش ، در ارائه کلیه خدمات بهداشتی ، ومامایی بانوان روستا خدمت رسانی می کند .

16 –  شخم مکانیزه ، خرمن کوبی مکانیزه و رانندگی :

الف – تراکتورچی ها:

برادران روحی اولین تراکتور چی های روستا بودند که در حال حاضر نیز به کار شخم زنی و خرمن کوبی در روستا مشغول می باشند . البته بعدها آقایان دانشور امیدی ، آقامعلی انصاری ، احراب علینژاد و علی نوبخت هم دنباله رو برادران روحی گردیدند.

ب – تیلر ( تر تر ) :

یکی از شغلهای دیگر روستا که بعد از مکانیزه شدن کشاورزی ایجاد شد خرمن کوبی بوسیله تیلرهای زمینی ( ثابت ) و خود کششی ( چرخدار ) بود که توسط آقایان دانیال نوبخت ، حاجعلی طیار و فتاح آذروند انجام میگرفت و آقای احراب علینژاد سیستم خود کششی را به روستا وارد نمود .

که به تدریج با ورود خرمن کوبهای بزرگ تراکتوری توسط راننده های تراکتور ، آن  سیستم نیز رفته رفته قدیمی شده و بازار خرمن کوبهای تیلری از رونق افتاد.

پ- رانندگی :

 با عنایت به اینکه قبل از دهه  50 شمسی رفت آمدها و ارتباط مردم با شهر ها و روستای های مجاور بصورت پیاده و یا چهار پا انجام می گرفت بعد از دهه 50   بنا به ایجاب  آب هوایی و کوهستانی  منطقه و نبون راه ماشین رو استاندارد خودروهای باری دو دیفرانسیلی بوده اند (کامانکار) که مردم را به شهر ارتباط می داده اند که به تدریج توسط روستائیان اطراف مینی بوسهایی خریداری و به مردم سرویس می داده اند که در دهه 60 خودرو نیسان توسط اعضاء شورای  روستا از بخشداری وبه قید قرعه به روستائیان واگذار شد  که از آن زمان آقای اعتماد امیدی تنها راننده خورده بلاغ می باشد که بصورت مدوام به روستائیان خدمت رسانی می نمایند .که البته گمان نمیکنم نیازی به معرفی ایشان به هم ولایتی های عزیز باشد چون همواره یکی از اهالی زحمت کش روستا بوده اند.

البته همشهریان دیگرمتعددی نیز با خودروهای شخصی خود خدمت رسانی نموده اند ولی ثابت نمانده و به جاهای دیگر نقل مکان کرده اند .


17 – ایپ توخوماق :

کنیدن بعضی کیشی لری گونین ریشه سین چیخاردیب و کندیر لرین آیریب و اونلارینان محکم بیر ایپ توخویارمیشلار و بئله بیر ایپین عوموری نسبت اوبیری ایپلره چوخ اولاردی .

18- طب سنتی : 

 محبوبه خانم و سریه خانم از جمله کسانی می باشند که توانایی جا انداختن استخوانهای در رفته را  دارند و بدون کوچکترین دستمزدی این عمل را انجام می دادند .

19- نخ ریسی ( یون اییرمک ) :

gal4.jpg?514099602   gal5.jpg?723873301

مرحوم علی اشرف علینژاد در بین مردان تنها شخصی بود که درزمینه حلاجی پشم و پنبه با استفاده از دستگاه دست ساز مخصوصی ( با نام محلی یای توخماق ) فعالیت داشته است.

در قدیم وقتی مردان روستا پشم چینی می کردند زنان روستا پشم ها را شسته و آنها را پس از خشک کردن خوب تمییز کرده (با دست یا دستگاههای برس مانندی که روی تخته ای نصب شده بود آنها را شانه می کردند.) سپس آنها را  به وسیله دستگاهایی به نام جهره ( نام محلی ) تبدیل به نخ می کردند و بافتن آماده می کردند . 

20- پلاس بافی ( پالاز ):

در بافت پالاز و جاجیم تفاوتی وجود ندارد ولی نخ پالاز کلفتر و بافت آن ساده و بدون نقش و نگار می باشد و بیشتر به عنوان زیر انداز استفاده میشد در حالیکه جاجیم دارای نقش های متنوع و ارزش بالاتری بود .


مطالب مشابه :


رومیزی منجوق دوزی و کار شده+4 عکس

و خیاطی گرفته تا معرق و جعبه سازی و ملیله دوزی و بافتنی و قلاب بافی و




آموزش روبان دوزی و جواهر دوزی روی لباس

ژورنال آنلاین اولین سایت تخصصی قلاب بافی در




صنایع دستی

1ـ موج بافی : است از گیوه مردانه ، آجیده ، سرپایی،ابریشمی،پاشنه تخت،پشت بست،منجق دوزی




تاسف برای سازمان و مدیران میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان

هنرهای سنتی تزیینی رویا Roya Arts . هنرهای دستی و تزیینی سیستان و بلوچستان سکه دوزی گلیم بافی




کلاش هورامی 2

گیوه بافی زنان رويه‌ اين نوع گيوه از نخ ابريشمی رنگين بافته می‌شود و گاهی نيز با منجق




مشاغل قدیمی خورده بلاغ

2- صنعت فرش بافی: بافت پیراهن های پشمی ، گل دوزی ، منجق دوزی ، بافتنی های مختلف کاربردی




بیست و پنجمین جشنواره هنر در روستا برگزار شد

با توجه به عدم استقبال هنر گلیم بافی و قالی بافی همچنان در نمک خشک شده که با منجق و پارچه




برچسب :