استفاده از سیستم لی فارمینگ در مناطق دیم

ــ مقدمه:

تامین مواد غذایی مورد نیاز مردم یکی از مهمترین وظایف هر کشور می باشد واردات یا تولید در داخل کشوردوراه پیشروهر دولتی می باشد یکی از اهداف بلند جمهوری اسلامی ایران نه تنها خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک بوده بلکه صادرات آنها هدف غایی می باشد به لطف پروردگار و تلاش بی منت کشاورزان عزیز بویژه زارعین گندمکار در درجه اول و تلاش مجموعه دستگاههای دولتی در وهله بعدی کشور از نظر تولید بعضی از محصولات از جمله گندم به این هدف در حال دسترسی میباشد.

 برهمگان آشکار است که قسمت عمده اراضی کشور را زمینهای دیم (حدود4میلیون هکتار) تشکیل میدهد عمده محصولاتی که در این اراضی کشت میشود شامل خانواده غلات و بقولات دانه ای و علوفه ای میباشد و شاخص ترین این محصولات گندم است. پایین بودن عملکرد گندم دیم بویژه در سالهای با بارندگی کم باعث کاهش سطح درآمد کشاورزان در نتیجه گسترش فقر و مسائل مبتلا به آن نظیر مهاجرت و خارج شدن نیروی انسانی جوان از تولید میشود که این خطری است که در سالهای آتی کشاورزی کشور را تهدید می کند. حال این برعهده دست اندرکاران امر می باشد تا با راهکارهای صحیح و علمی و عملی در صدد افزایش درآمد کشاورزان باشند.

یافته های جدید تحقیقاتی از قبیل واریته های اصلاح شده، بوجاری بذور خود مصرفی، مصرف صحیح کودهای شیمیایی وآلی و کود سبز، میزان بذر، فاصله خطوط کشت، تاریخ کشت، عمق مناسب کشت، نحوه تهیه بسترو عملیات خاک ورزی، استفاده ازماشین آلات مناسب دیمکاری، مبارزه با علفهای هرزو تناوب زراعی، کشاورزی در زمینهای دیم کشورهای پیشرفته جهان را متحول کرده است.

نتایج تحقیقات انجام شده نشان میدهد در صورت بکارگیری صحیح توصیه های فنی، عملکرد گندم دیم را در اراضی مستعد کشور می توان تا دو برابر و در سایر موارد بیش از 40% افزایش داد. چنانکه اگر روند تولید گندم دیم را از سال 1370 تا 1385 بررسی نماییم میزان تولید در این سالها بین 9/1 تا 2/4 در سالهای قبل و 11 میلیون تن در سالهای اخیر در نوسان بوده است.

کشت گیاهان علوفه ای یک ساله از خانواده بقولات در تناوب زراعت دیم غلات، این فرصت را ایجاد می کند تا بدون آیش گذاشتن زمین، ضمن افزایش قوت خاک غذای کافی و لازم را برای احشام بوجود آورد زیرا خاکها نیاز به تقویت، حیوانات احتیاج به حمایت و انسانها احتیاج به هدایت دارند.

پیشرفته ترین کشورها از نظر مدیریت و تکنولوژی در دیمکاری استرالیا، کانادا و آمریکا میباشند گرچه تکامل مدیریت دیمکاری در این کشورها همزمان و به موازات هم بوده ولی مشابه هم صورت نگرفته است چراکه هر کشوری شرایط ویژه خود را دارد هدف از این مقاله نگاهی به تجربه این کشورها در زمینه لی فارمینگ( تناوب گندم با بقولات علوفه ای) می باشد تا در صورت امکان با اجرای آن گامی در جهت افزایش عملکرد گندم دیم کشور و افزایش سطح درآمد کشاورزان این مناطق میباشد.

ــ دیمکاری

 

بطور کلی منظور از دیمکاری زراعت بدون آبیاری در مناطق نیمه خشک با نزولات سالیانه 250 تا 500 میلیمتر میباشد نوسانات فصلی ـ درجه حرارت ـ نوع و پراکنش نزولات در مناطق مختلف نیمه خشک با یکدیگر تفاوت زیادی دارد بطور کلی دیمزارهای کشور را به 3 اقلیم عمده زیر تقسیم میکنند 1ـ اقلیم سرد 2ـ اقلیم معتدل 3ـ اقلیم گرم با تقسیمات فرعی ذیل :

1ـ1 اقلیم سرد با بارندگی متوسط و متوسط به بالا: با بارندگی 300 تا 480 میلیمتر که حدودا 38 درصد کل سطح زیر کشت گندم دیم را شامل میشود.

2ـ1 اقلیم سرد با بارندگی کم: متوسط بارندگی کمتر از300 میلیمتر که 16 درصد کل سطح زیر کشت گندم دیم کشور را شامل میشود.

1ـ2 اقلیم معتدل با بارندگی متوسط و متوسط به بالا: با بارندگی 300 تا 480 میلیمتر که 9درصد کل سطح زیر کشت گندم دیم کشور را شامل میشود.

2ـ2 اقلیم معتدل با بارندگی کم: با متوسط بارندگی کمتر از 300 میلیمتر که 8 درصد سطح زیر کشت گمدم دیم کشور را شامل میشود.

1ـ3 اقلیم گرم با بارندگی متوسط تا زیاد: دارای متوسط بارندگی 330 میلیمتر در خوزستان و 280 میلیمتر در مغان و بقیه مناطق دارای متوسط بارندگی 450 تا 500 میلیمتر که حدود 22 درصد کل سطح کشت گندم دیم را بخود اختصاص میدهد.

2ـ3 اقلیم گرم با بارندگی کم: متوسط بارندگی کمتر از 300 میلیمتر و حدود 7 درصد سطح زیر کشت گندم دیم را بخود اختصاص میدهد.

ـ تناوب زراعی

در شرایط دیم تولید محصول قابل قبول بستگی زیادی به استفاده صحیح و به موقع و با برنامه  نهاده های کشاورزی بر طبق دستورالعمل های فنی میباشد که از آن میتوان به مدیریت کشاورزی تعبیر کرد مدیریتهای سنتی اگر چه از ثبات و پایداری نسبی برخوردارند ولی مشاهده میشود که جوابگوی نیازهای فعلی و در حال گسترش جامعه به تولیدات کشاورزی نمی باشد و یکی از مهمترین عوامل پیشرفت کشورهای پیشرو دیمکاری تحول در بخش مدیریتی بوده است اگرچه پیشرفتهای تکنولوژیکی نقش مهمی در این خصوص داشته است ولی این به تنهایی کافی نیست باید کشاورزان با اعمال مدیریتهای صحیح از امکانات موجود به نحو احسن استفاده نمایند یکی از مسائل مهم مدیریتی کشاورزی تناوب زراعی میباشد

تناوب زراعی هم از لحاظ تنوع محصولات و هم رعایت حاصلخیزی خاک به جهت جلوگیری از خستگی زمین که نتیجه کاشت پی در پی یک گیاه است و عمدتا ناشی از عدم تعادل عناصر غذایی و ترشح ترکیبات مختلفه و آنتی بیوتیکهای مسموم کننده از ریشه گیاهان است، کاملاً ضروری می باشد. بطور کلی خانواده گندمیان و نباتات علوفه ای، دهنده مواد اولیه آلی خاک یا هوموس می باشند و در مقابل گیاهان وجینی و صیفی جات مصرف کننده مواد آلی میباشند.

مطالعات و بررسیهای چند ساله اخیر نشان می دهد که استفاده از آیش با توجه به پراکنش بارندگی به استثناء مناطق مرتفع و خنک تاثیر چندانی در حفظ و ذخیره رطوبت خاک نداشته و به ندرت از ده درصد تجاوز می نماید و در عوض استفاده مکرر از تناوب زراعی گندم ـ آیش موجب فقیر شدن و فرسوده شدن خاک می گردد بر خلاف تصور، هرچه آب و هوا خشک تر باشد خسارت ناشی از بارندگی زیادتر است و با توجه به میانگین نزولات سالیانه در ایران که 240 میلیمتر برآورد شده است از نظر اقلیم شناسی، کشور ایران در شمار مناطق خشک و نیمه خشک جهان به شمار می آید برای جلوگیری از فرسایش های آبی و بادی پیشنهاد می شود کلیه اراضی مناطقی را که میزان نزولات سالانه آنها کمتر از 250 میلیمتر می باشد بصورت مراتع طبیعی درآورده و در مناطقی که با میزان بارندگی بیشتر، از تجربیات به عمل آمده در جنوب استرالیا استفاده نموده یا به عبارتی از سیستم لی فارمینگ (تناوب زراعی غله ـ مرتع ) یا به عبارتی سیستم تلفیق زراعت و دامداری یعنی دو عامل مکمل هم را پیشنهاد نمود که هم بجای آیش از زمین استفاده معقول به عمل آید و هم از فرسودگی خاک جلوگیری شود.

ــ فواید تناوب زراعی

یک تناوب زراعی که بطور صحیح برنامه ریزی شده باشد نسبت به کشت تک محصولی یا زراعتهای متوالی دارای مزایای زیر میباشد:

1ـ حفظ و حتی بهبود حاصلخیزی خاک

2ـ جلوگیری از افزایش آفات، امراض و علفهای هرز

3ـ کنترل فرسایش خاک

4ـ تنظیم برنامه کار در تمام سال

5ـ تثبیت درآمد

6ـ ذخیره رطوبت از یک فصل به فصل بعدی

با نگاهی به هر یک از موارد فوق لزوم رعایت تناوب زراعی مناسب در مناطق خشک بیش از پیش احساس میشود چراکه دستیابی به هریک از اهداف فوق می تواند تاثیر مثبتی بر افزایش عملکرد و در نتیجه افزایش سطح درآمد کشاورزان داشته باشد.

تناوبهای عمده زراعی که در مناطق دیم رایج می باشدعبارتند از:

1ـ کشت مستمر گندم ویا جو

2ـ کشت غلات توام با آیش

3ـ کشت غلات با حبوبات

اما در سالهای اخیر نوع تناوب زراعی بنام لی فارمینگ که از مدتها پیش در کشورهای استرالیا، کانادا و آمریکا اجرا شده و برای کشاورزی این کشورها نتایج درخشان داشته است از سوی کارشناسان موسسات تحقیقاتی برای سایر مناطق دیم خیز نیز توصیه میشود.

ــ سیستم لی فارمینگ:

سیستم لی فارمینگ که امروز از سوی موسسه تحقیقاتی کشاورزی دیم ایکاردا(ICARDA) در واقع کشت کیاهان یک ساله از خانواده بقولات در تناوب با غلات دیم بطور گسترده توصیه میشود تا بدون آیش گذاشتن زمین این فرصت ایجاد شود که مقدار ماده آلی خاک افزایش و مقدار غذا برای احشام کشاورزان تامین گردد به عبارتی لی فارمینگ( تناوب غله با مرتع) تلفیقی از زراعت و دامداری می باشد که بصورت مکمل عمل می کند و از فرسودگی خاک نیز جلوگیری می شود.

ــ تاریخچه لی فارمینگ:

از دهه 1930 توسعه و تکامل تدریجی لی فارمینگ انقلابی را در تولیدات کشاورزی منطقه غله خیز استرالیای جنوبی به وجود آورده است جنوب استرالیا دارای بارندگی نسبتا کم و تابستانهای طویل و خشک می باشد تا دهه 1930 کشت مداوم تک محصولی با آیش کوتاه مدت باعث کاهش بازدهی و افزایش امراض شده بود پس از اجرای این سیستم زراعی در این مناطق تولیدات  دامی 4 برابر و محصول بعدی غله را تا 2 برابر افزایش داد پس از اجرای این سیستم در استرالیا به تدریج کشورهای دیگری نظیر آمریکا و کانادا نیز به سرعت مورد توجه و گسترش قرار گرفت و در سالهای اخیر نیز برخی از ممالکی که دارای  آب و هوای مدیترانه ای هستند این سیستم را مورد توجه قرار داده و روزبروز در حال گسترش می باشد.

در موسسه تحقیقات ایکاردا با اجرای سیستم تناوب غله ـ لگوم به جای غله ـ آیش در یک مدت زمانی شش ساله تعداد گوسفندان 100 درصد و سوددهی مزرعه 75 درصد افزایش داشته است نتایج حاصله از آزمایشات تناوبهای آفتابگردان روغنی و نخود و آیش با گندم سرداری در ایستگاه حیدرلو هیچ گونه تفاوتی معنی داری در افزایش یا کاهش عملکرد گندم سرداری در این تناوبها نشان نداده است بنابراین بدون هیچ گونه نگرانی میتوان به حذف آیش از سیستم تناوب غلات ـ آیش در مناطقی که دارای بارندگی 300 میلیمتر هستند اقدام و به جای آن در درجه اول از لگومهای علوفه ای مثل ماشک خلرـ گاودانه و اسپرس و یونجه های یکساله و در درجه دوم از حبوبات مث عدس و نخود و در درجه سوم از آفتابگردان روغنی استفاده نمود.

ــ فواید ویژه سیستم لی فارمینگ

1ـ افزایش قدرت حاصلخیزی خاک

2ـ اصلاح ساختمان خاک

3ـ افزایش تولید علوفه برای احشام کشاورزان

4ـ افزایش تولید غلات

5ـ جلوگیری از فرسایش خاک

6ـ باعث کاهش علفهای هرز و در بعضی مواقع از بین رفتن علفهای هرز میشود

7ـ کاهش هزینه ها

ــ نگاهی به تجربیات کشور استرالیا در اجرای سیستم لی فارمینگ

در استرالیا دو یا چند سال انواعی از بقولاتی که از طریق ریزش بذرهای خود ( self seeding) تجدید رشد می کنند کاشته می شوند و علوفه حاصله توسط گاو یا گوسفند چرانده شده و یک  یا چند سال هم به کشت غلات اختصاص می یابد این سیستم تناوب مجهز به یک وسیله تنظیم کننده داخلی است و بخودی خود یک درآمد سالانه هر چند متغیر را تامین می سازد اگر بارندگی خوب باشد علوفه بقولات و کاه حاصل از غلات غذای تمام سال دامها را تامین می کند در حالی که عملکرد دانه خوبی نیز برداشت می شود ولی در فصول کم باران تولید نسبتا کم بقولات توام با چراندن مزرعه غلات که احتمالا محصول رضایت بخشی تولید نمی کند جبران می شود بنابراین اگر غله به تنهایی کشت شده بود عملکردی حاصل نمی شد ولی با کشت گیاه علوفه ای بقولات حتی در شرایطی که غله عملکرد نخواهد داشت مقدار متنابهی علوفه تولید میشود.

 در سالهایی که بارندگی بیش از 60 تا 100 میلیمتر نیست بقولات ممکن است بین 100 تا 500 واحد علوفه ای در هکتار، و در سالهایی که بارندگی 200 میلیمتر است و جهت تولید دانه در غلات کافی نیست کاه غلات بین 1000 تا 1300 واحد علوفه ای در هکتار تولید می کند در سالهای خوب بقولات یکسال حدود 2000واحد علوفه ای در هکتار علوفه تولید می کند و گاه غلات هم 300 تا 500 واحد علوفه ای در هکتار تولید می نماید (آرتون 1972)

در این سیستم کاشت غلات با دامپروری تلفیق میشود نیاز به سرمایه گذاری کمی دارد چراکه مقدار عملیات زراعی کاهش یافته و موقع کشت بقولات، تنها کود فسفاته لازم است و اگر به مقدار بیش از نیاز مصرف شوند مقادیر باقیمانده تلف نمی شود. بقولات کلیه نیازهای ازته غلات را تامین می نمایند غلات را می توان بدون هیچ عملیات اضافی آماده سازی بستر با استفاده از بذرکار مجهز به گاوآهن قلمی کاشت بقولات باقیمانده در زمین از سال قبل را می توان با علفکش کنترل نمود و برعکس غلات باقیمانده در زمین از سال قبل در بین بقولات موجب چرای متعادل می شود.

علفهای هرز چند ساله مانند قیاق(sorghum-halepense) و پنجه مرغی(cynodon-dactylon) هم توسط چرا و هم در اثر رقابت با غلات کنترل می شوند کارآیی این سیستم بستگی به تعادل بین دام و مقدار علوفه دارد در استرالیا برآورد شده است که استفاده از شبدر مرتعی در مناطق غله خیز این کشور عملکرد دانه را عملا بدون مصرف کود ازته به میزان 50 درصد افزایش داده است.(دونالد1960)

حاصلخیزی خاکها که در ابتدا ضعیف بود به علت استفاده از شبدر نوع زیرزمینی تقویت شد و به حد متوسطی رسید مصرف سوپر فسفات و همچنین روی، مس و مولیبدن در محلهایی کمبود این عناصر نادر وجود داشت همراه با کشت شبدر حاصلخیزی را تا حد زیادی افزایش داد اثرات ایت سیستم کشت برروی حاصلخیزی را در جدول صفحه بعد نشان داده شده اشت.

 

اثر کشت شبدر مرتعی توام با کود شیمیایی بر حاصلخیزی خاک

 

 


تیمار

ازت(درصد)

فسفر(درصد)

گوگرد(درصد)

خاک اصلی

076/

012/

01/

شبدر زیرزمینی همراه با کود

184/

028/

024/

 

ــ مزایای لی فارمینگ بر سایر تناوبهای زراعی

لازم است در این بخش هر یک از سیستمهای زراعی رایج در مناطق دیم را یکی یکی مورد یررسی قرار داده ضمن بیان مزایا و معایب آنها، با سیستم لی فارمینگ مقایسه کرده و نتایج حاصله ماررا جهت دست یابی به یک دیدگاه روشن از لی فارمینک کمک نماید تا ببینیم در مناطق دیم کشور ما این سیستم تا چه حدی قابل اجرا است.

الف) کشت گندم یا جو بطور مستمر

کشت متوالی غلات در یک زمین زراعی ما را از مزایا و فواید تناوب زراعی محروم خواهد نمود ضمن اینکه این روش کشت بویژه در سالهای خشک محصول ما را با شکست کامل مواجه خواهد کرد و تجربه های سالهای مختلف کشاورزان را برای کنار گذاشتن این روش تقریبا مجاب کرده است.

 

ب) کشت گندم در تناوب با حبوبات

یکی از تناوبهای رایج در مناطق دیم بویژه غرب کشور می باشد غالبا این تصور می شود که حبوبات پیش محصول مناسبی برای  غلات زمستانی می باشد بنابراین در ابندا به نظر میرسد که افزایش سطح زیر کشت حبوبات منجر به تقویت حاصخیزی خاک خواهد شد بسیاری از وزارتخانه های کشاورزی کشورهای مناطق نیمه خشک ورود حبوبات را در تناوبهای زراعی بعنوان یک سیاست رسمی پیش گرفته اند البته همیشه نتیج مایوس کننده است چون عملکرد گندم پس از برداشت دانه حبوبات در مقایسه با کاشت گندم پس از آیش معمولا به میزان 30 درصد کاهش یافته است.

حبوبات ازت بیشتری ازآنچه توسط غده های ریشه آنها تثبیت می شود جذب می نماید پس از برداشت حبوبات خاک نیز در شرابط فیزیکی بسیار نامناسبی رها شده و اگر محصول بعدی گندم باشد هجوم علفهای هرز در آن شدیدتر از معمول است.

مطالعات نشان داده است که اگر به بقولات اجازه تولید دانه داده نشود و از آنها جهت چرا(pasture)ـ قصیل (soilnig) ـ علوفه خشک(hay) و یا سیلو(silage) استفاده شود یا بعنوان کود سبز به زیر خاک برگردانده شود از نظر تقویت حاصلخیزی خاک بسیار با اهمیت هستند. این گیاهان همچنین واکنش غلات زمستانه را نسبت به عوامل موثر دیگر در تولید افزایش می دهند.

با این وجود در ابتدا کود سبز یک راه حل ایده آل جهت افزایش سریع حاصلخیزی خاک محسوب می شد ولی آزمایشهای دراز مدت نشان داد که مزیت کود سبز نسبت به بقولات    علوفه ای، ناچیز است بظور کلی نتایج حاصل از کود سبز در مناطق نیمه خشک نا امید کننده بوده است در مناطقی که نزولات آسمانی کمتر از 375 میلیمتر است مثلا ایالات مانتنا در آمریکا که میزان نزولات آسمانی آن بین 290 تا 375 میلیمتر است کود سبز حاصل از شبدر شیرین در طی آزمایشهای دراز مدت هیچ اثر مثبتی بر عملکرد گندم دیم نداشت نتایج منفی حاصله ممکن است به نوع گیاه جهت زیر خاک کردن و تخلیه رطوبت خاک بوسیله گیاه در حال رویش، خشک شدن حاک در اثر برگرداندن درهنگام شخم و زیر خاک کردن کود سبز و بالاخره تجزیه توده ماده آلی بستگی داشته باشد در جاهایی که کود سبز مفید بوده است افزایش عملکرد حاصله درمقایسه با ازدست دادن یک فصل زراعی یا مخاطرات و مخارج مربوطه ندرتا قابل توجیه بوده است.

بنابراین ممکن است چنین نتیجه گیری شود که امید بخش ترین روش جهت افزایش حاصلخیزی خاک در مناطق نیمه خشک وارد کردن بقولات علوفه ای در تناوب می باشد وقتی این گیاهان قل از تشکیل بذربرداشت شوند، مقدار مواد غذایی خارج شده ازخاک توسط آنها نسبتا کم است و خاک از نظر مواد آلی غنی می شود. علفهای هرز قبل از گل دادن قطع شده و بنابراین به خوبی کنترل می شوند خاک را در زمانی که هنوز مرطوب است می توان شخم زد و به این ترتیب یک بستر مناسب برای بذر بدست آورد.

رطویت باقیمانده در خاک ممکن است تقریبا به اندازه رطوبت باقیمانده پس از آیش باشد با توجه به تمایل زارعین نسبت به تخصیصزمیت بیشتری جهت کشت غلات زمستانه ممکن است بین یک ششم تا یک سوم مساحت کل متغیر باشد بنابراین تناوبهای زراعی سه، چهار تا شش ساله با گیاهان مختلف، که در آن غلات زمستانه جای مهمی را پر می کند موجود است در مجموع بهترین نتایج از تناوبهای سه ساله زیر بدست آمده است:

سال اول: غلات زمستانه( گندم ـ جو)

سال دوم:گیاهان تابستانه وجینی( آفتابگردان ـ کنجدـ نخود معمولی ـ ذرت ـ ذرت خوشه ای)

سال سوم: بقولات علوفه ای ( ماشک ـ شبدر یک ساله و غیره)

ج) کشت غلات توام با آیش

تجربه نشان داده است که آیش گذاری زمین امکان برداشت محصول را تا حد زیادی تضمین می کند مطالعات نشان داده است که در مناطق گندم کاری استرالیا با بارندگی سالیانه 250 تا375 میلیمتر کشت توام غلات با آش بر کشت مستمر برتری کامل دارد و کشت کستمر گندم با شکست مواجه است مطالعات انجام شده در سالهای اخیر در کشورهای پیشرو در امر دیمکاری نشان می دهد که بر این نوع تناوب زراعی نیز اشکالاتی وارد است آیش توام با عملیات شخم ممکن است در ابتدا موجب ازدیاد عملکرد شود ولی دردراز مدت معمولا اثرات نامطلوبی دارد که فرسایش آبی و بادی نتیجه نهایی آن می باشد این سیستم همچنین نیاز به صرف هزینه های اضافی برای کشاورز نظیر عملیات تهیه بسترـ کود شیمیایی  و ... می باشد لیکن از نظر سوددهی نامطمئن است.

ــ کارآیی آیش

در صدی از نزولات را که رد طول دوره آیش بصورت رطوبت در خاک ذخیره می شوند کارآیی ایش گویند.

هدف از بحث در این قسمت بررسی نقش آیش در حفظ و ذخیره سازی رطوبت می باشد امروزه نقش ایش در تولید محصولات مناطق دیم بر همگان مشخص می باشد ایش گذاری زمین در واقع روشی است در مقابل کشت مداوم زمین.

جدول زیر مقایسه عملکرد تناوب گندم ـ آیش ـ گندم ، و کشلت مداوم گندم را نشان می دهد:

 

 


بارندگی

عملکرد

متوسط باران سالیانه (میلیمتر)

سیستم کاشت مداوم گندم (کیلوگرم در هکتار)

سیستم گندم ، آیش گندم  (کیلوگرم در هکتار)

416

638

1337

434

477

1095

549

1122

1579

440

564

1055

436

383

605

480

860

1350

 

نگاهی به جدول فوق نشان می دهد که کاشت گندم پس از آیش همواره موفق تر کاشت مداوم گندم بوده است.

با وجود برتری آیش گذاری  بر کشت مداوم مطالعات نشان می دهد کارآیی آیش در اغلب مناطق دیم خیز پایین است و از نلحیه ای به ناحیه  دیگر نیز تغییر می نماید شدت باران  و درجه فراوانی رگبارها روی کارآیی ذخیره آب خصوصا هنگامی که تبخیر و تعرق مطلق زیاد است موثر واقع می شود در مواردی که رگبارهای شدید نازل می شود روان آب روی مزرعه جریان یافته و هدر می رود ودر اغلب موارد از میزان باران نسبتا ریاد مقدار کمی ذخیره می شود و یا ذخیره ای صورت نمی گیرد.

 

ــ نقش اثرات آیش و مقایسه آن با سیستم لی فارمینگ:

آیش تابستانه معمولا در تمام مناطق نیمه خشک انجام می شود اگر آیش در ذخیره رطوبت موثر باشد در سال خشک متعاقب آن عملکرد می تواند از نظر اقتصادی قابل قبول باشد اگر دو سال متوالی خشک باشد عملکرد به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش می یابد زیرا رطوبت کافی تکمیلی در طول دوره آیش ذخیره نخواهد شد.

واکنش گیاهان زراعی نسبت به آیش بستگی به گونه گیاهی و نزولات موثر دارد غلات بویژه گندم و جو بیشترین واکنش را نسبت به آیش گذاری دارند آیش تابستانه برای گیاهان زراعی مانند سورگوم و ذرت که در بهار کشت می شوند عملکرد را به آن اندازه ای که برای غلات دانه ریز گزارش شده است، افزایش نداده است.

در طول دوره آیش کلش غلات معمولا بعنوان مالچ رها می شود مالچ کلشی اثر قابل ملاحظه ای بر روان آب دارد و حدود یک وسه دهم تا دو وپنج دهم سانتیمتر آب بیشتری در یک مزرعه که دارای مالچ کلشی است در مقایسه با مزرعه ای که با گاو آهن برگرداندار شخم زده شده  است حفظ می شود مالچ کلشی از طریق کاهش سرعت روان آب بر نفوذ آب موثر است بقایای سطح خاک دارای اثرات مثبتی بر خصوصیات خاک می باشد نفوذ آب از طریق کاهش وزن مخصوص خاک و افزایش ثبات دانه بندی آن بهبود می یابد بهبود خصوصیا ت خاک ناشی از وجود ماده آلی و کاهش اثرات ناشی از فشار قطرات باران می باشد.

اثر مطلوب آیش را می توان بعلت تهیه بستر بذر بهتر، کنترل علفهای هرز و بهبود مقدار ازت و افزایش آب قابل استفاده گیاه دانست در استرالیا ملاحظه گردید که دو عامل بسیار مهم آب و ازت به ترتیب 62 و 29 درصد تغییرات عملکرد دانه به عهده داشته اند. آیش در ذخیره کردن رطوبت خاک فقط هنگامی موثر است که مقدار و بخصوص توزیع بارندگی در طول دوره آیش به اندازه ای باشد که رطوبت به عمق خاک نفوذ کند عملا تمام رطوبت قابل استفاده در 20 سانتیمتر فوقانی خاک از طریق تبخیر از دست می رود در آزمایشی که طی یک فصل متوسط در ساسکا چوان جنوبی در کانادا از اواسط اردیبهشت تا اوایل آبانماه انجام گرفت ملاحظه گردید که کمتر از 10 درصد باران در ذخیره سازی رطوبت در مزارعی که آیش مانده بود موثر بودند در یک فصل مرطوب دو برابر این مقدار باران موثر هستند ولی در سالهای خشک ذخیره رطوبت در خاک تقریبا ناچیز است.

با وجود اعمال روشهای صحیح زراعی و اعمال بهترین مدیریت و به حداقل رساندن روان آب و کنترل موثر علفهای هرز راندمان آیش از نظر ذخیره رطوبت در خاک معمولا بالا نیست و مثالهای زیر بیانگر این امر هستند:

1ـ در یک سیستم تناوب کشت آیش در منطقه گریت پلینز در آمریکای شمالی متوسط رطوبت ذخیره شده در خاک در طول سال آیش فقط حدود 3/16 درصد کل میزان نزولات آسمانی بود این مقدار در شرایطی بدست آمد که تلفات آب بعلت روان آب و خروج آب از محدوده ریشه ناچیز بوده و علفهای هرز بخوبی کنترل شده بودند.

2ـ در داکوتای شمالی در منطقه ای که نزولات آسمانی سالانه آن بیش از400 میلیمتر است راندمان متوسط رطوبت ذخیره شده در طی 19 سال 20 درصد بود هر چند راندمان آیش کم است، در مناطق کم باران 80 تا 100 میلیمتر آب اضافی که در اثر آیش در خاک ذخیره می شود موفقیت و نابودی محصول را تعیین می کند.

3ـ آمار هواشناسی دراز مدت ده ساله نشان می دهد عملکرد گندم در تناوب گندم ـ آیش در منطقه جنوبی گریت پلینز آمریکا تقریبا متجاوز از 700 کیلوگرم در هکتار بود در حالی که احتمال حصول چنین عملکردی در کشت مستمر گندم تنها هر 5 سال از 10 سال می باشد.

ــ آیش و حاصلخیزی خاک

آیش ممکن است اثرات نامطلوبی روی حاصلخیزی خاک داشته باشد که لازم است این اثرات در نظر گرفته شوند، در کالیفرنیای جنوبی 20 تا 40 درصد ماده آلی تا عمق 25 سانتیمتری خاک پس از 50 تا 70 سال زراعت غلات که اغلب به صورت کشت متناوب آیش غله بوده از بین رفته است در جنوب استرالیا حاصلخیزی طبیعی خاکهای قهوه ای و قرمز در اثر تناوب آیش سیاه ـ گندم که در ابتدا بطور وسیع مورد استفاده قرار می گرفت به سرعت کاهش یافته است این وضغیت تنها پس از استفاده از شبدر سپترانین بهبود یافت و عملکرد درخاکهای تهی از عناصر غذایی، را به سرعت به سطح اول خود باز گرداند

 

 

 

 

اثر کشت شبدر مرتعی توام با کود شیمیایی بر حاصلخیزی خاک

 


تیــــــــــــــــمار

ازت(درصد)

فسفر(درصد)

گوگرد(درصد)

خــاک اصــــــلی

076/

012/

010/

شبدر سب ترانین همراه با کود

184/

028/

024/

 

تنها رها کردن خاک حتی فقط یرای یک سال ( آیش سبز) بر عملکرد مضر است و این زمین جهت کشت غلات زمستانه بسیار فقیر خواهد بود این اثر نامطلوب عمدتا ناشی از رقابت علفهای هرز استف چون در زمین آیش که شخم خورده، چنین اثر منفی مشاهده نشده است قسمتی از ارزش آیش آن است که بعلت شرایط رطوبتی مطلوبی که در اثر آیش فراهم می شود، مکن است درجه حرارت مطلوب جهت نیتریفیکاسیون نیز فراهم گردد بطوری که ازت نیتراته به مقدار کافی در اختیار گیاه پس از آیش قرار گیرد آیش ضمنا در تجمع نیتراتها در خام نیز موثر است در یک منطقه نیمه خشک که بارندگی زمستانه داشت آیش در مقایسه با زمین دیرکاشت ازت قابل استفاده را 5 تا 6 برابر افزایش داد.

در مورد محاسن زمین آیش شخم خورده در مناطقی که بارندگی کافی دارند معمولا بیش از حد غلو شده است بجز در سالهایی که بارندگی استثناء کم است عملکرد حاصله پس از کشت یکی از بقولات علوفه ای نسبت به عملکرد حاصله پس از آیش شخم خورده عموما بالاتر است درچنین شرایطی وارد کردن بقولات علوفه ای یکساله در تناوب، عملکرد غله را پس از بقولات کاشته می شود افزایش خواهد داد رطوبت باقیمانده در خاک پس از برداشت بقولات مکن است زیاد باشد و نسبت به رطوبت باقیمانده پس از آیش خیلی کمتر نیست.

 

 

 

 

 

 

 

 

اثر آیش و کشت بقولات در تناوب بر مقدار رطوبت باقیمانده در زمان کشت گندم متعاقب آن

 

گیاه قبلی

مقدار رطوبت باقیمانده در خاک ( در عمق 30 تا 120 سانتیمتر)

مترمکعب در هکتار

برحسب درصد شاهد

آیش

3500

100

کود سبز(شنبلیله)

3500

100

سیلو(باقلا)

3230

92

علوفه خشک( ماشکهای علوفه ای

2950

84

تولید دانه شنبلیله

2520

72

 

نگاهی به جدول فوق نشان می دهد که میزان رطوبت ذخیره شده تقریبا برابر میباشد ولی کشت بقولات علوفه ای در فصل آیش چند حسن دارد ازجمله درآمد اضافی خالی نماندن زمین و جلوگیری از فرسایشهای بادی وآبی و حفظ خاک باارزش برای کشاورزان میباشد.

با توجه به جدول فوق نشان می دهدهر چه بقولات زودتر برداشت شود مقدار رطوبت باقیمانده زیادتر است. 

  استفاده از علوفه بعنوان کود سبز یا سیلو تقریبا به اندازه یا معادل آیش شخم خورده در ذخیره سازی رطوبت در خاک موثر است. برعکس وقتی بقولات با ریشه عمیق نظیر یونجه یا شبدر شیرین کاشته شوند خاک معمولا تا عمق قابل ملاحظه ای خنک می شود برای مثال مشاهده شده که یونجه گیاهی که دارای ریشه عمیق و مقاوم به خشکی تا سه سال بعد از بذر افشانی بطور کاملا مستقلی از بارندگی جاری از رشد عالی برخوردار بود چون این گیاه همه آب ذخیره شده خاک را تا عمق 9 متری استخراج می نمود بعد از آنکه رطوبت قابل دسترس لایه های تحتانی خاک تخلیه شد غملکرد کاهش یافت و با بارندگی سال جاری همبستگی نزدیکی پیدا کرد وقتی غلات پس از یونجه کاشته شد مشاهده گردید که رطوبت لایه های تحتانی خاک پس از یک دوره 15 ساله تا حد زیادی جایگزین نگردید پس در سیستم لی فارمینگ توصیه شده که از یونجه های یکساله و یا شبدر و یا سایرعلوفه یکساله استفاده شود و با برداشت بموقع می توان رطوبت مورد نیاز را برای زراعت سال بعد ذخیره کرد.

با نگاهی به مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که از نقطه نظر حاصلخیزی خاک و رژیم رطوبتی با وارد نمودن بقولات یکساله علوفه ای در تناوب زراعی بطور کلی نتایج بهتری میتوان گرفت.

 

ــ فواید استفاده از یونجه های یکساله در سیستم لی فارمینگ

الف) تولید علوفه با کمیت و کیفیت بالا

ب) افزایش عماکرد غلات در تناوب با یونجه های یکساله

ج) زادآوری طبیعی و بانک بذر در یونجه های یکساله

ــ گونه های مهم یونجه ها و شبدرهای یکساله که در برنامه لی فارمینگ مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از:

از گونه های مهم یونجه می توان Medicago scutellata  ـ Medicago truncatulaMedicago littoraeisـ Medicago polymerpha و Medicago minima را نام برد.

و از گونه های مهم شبدر می توان به:

Trifolium sabterraneum و گونه Trifolium alexandrinum اشاره نمود

ــ چگونگی اعمال تناوب در یونجه ها وشبدرها

یونجه ها بعلت داشتن بذور سخت (Hard- seed) در سیستم کشت نتاوبی یکساله غله و یکساله یونجه نتیجه بهتری را داده است اما در مورد شبدرها وضع فرق می کند بدین معنی که جون درصد بذور سخت در شبدرها کم است پس به ناچار دو یا سه سال شبدرها بطور مداوم کاشته شود ودر ادامه دو یا سه سال غله به تنهایی یا غله ـ حبوبات ـ غله یا تناوبی از غلات معتلف کاشته شود.

ــ اهمیت سیستم لی فارمینگ در ایران:

در جهان امروز یکی از منابعی که بصورت غیر مستقیم در تامین پروتئین مورد نیاز انسانها نقش دارد مرتع است در کشورهای مهم تولید کننده محصولات دامی نظیر هلند ـ امریکا استرالیا و زلاندنو مرتع یکی از اساسی ترین منابع تغذیه دامها است.

طبق آمار متشره در سال 1380 در کل کشور حدود 7 میلیون هکتار اراضی دیم بصورت آیش وجود دارد که باتجه به کمبود علوفه در کشور و وضعیت نامناسب تغذیه دام می توان هر ساله با استفاده از کشت بقولات علوفه ای یکساله مثل یونجه های یکساله در سال آیش، مقدار کافی علوفه تولید نمود اگر با یک حساب سرانگشتی بخواهیم حساب کنیم اگر بجای آیش در این 7 میلیوت هکتار از سیستم لی فارمینگ استفاده و یونجه های یکساله کشت و از هر هکتار فقط یک تن علوفه بدست آوریم سالانه می توانیم غذای تعداد زیادی از احشام کشور را تامین و انقلابی را در تامین پروتئین مورد نیاز جامعه بوجود آوریم.

با توجه به اینکه مناطق وسیعی از کشور در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارند زمینهای این مناطق طی هزاران سال بدون رعایت اصول فنی بطور متوالی کشت شده اند و از نظر حاصلخیزی خاک فقیر می باشند. از طرف دیگر در راستای تامین مواد غذایی جمعیت رو به رشد کشور، ضرورت حفظ آب و خاک و استفاده بهینه از منابع طبیعی هر روز بیشتر احساس می شود.

با توجه به تجربیات کشورهای پیشرفته در امر دیمکاری به نظر می رسد یکی از روشهای موجود جهت افزایش حاصلخیزی خاک در این مناطق وارد کردن بقولات یکساله بخصوص یونجه های  یکساله در سیستم زراعی در دیمزارها می باشد.

در ایران بطور متوسط سطحی معادل 2/6 میلیون هکتار همه ساله زیر کشت گندم می رود که از این مقدار حدود 60 درصد اراضی دیم را تشکیل می دهد استانهای کردستان ـ کرمانشاه آذربایجان شرقی ـ همدان و خراسان یه ترتیب بیشترین سطح زیر کشت را دارد از طرفی این استانها خود از قطبهای دامپروری کشور نیز محسوب می شود اگر در سال آیش مقدار علوفه از زمینهای خود بر طبق سیستم لی فارمینگ تولید کنند کمک شایانی به کشاورزان و افزایش سطح درآمد آنان خواهد نمود.

از نگاهی دیگر استقرار لگومهای یکساله و تثبیت نیتروژن در حاصلخیزی این خاکها و افزایش عملکرد می تواند نقش مهمی را داشته باشد ضمنا لخت نماندن زمین و جلوگیری از فرسایشهای آبی و بادی که در اراضی ایران زیاد می باشد و سالانه حدود دو میلیارد تن خاک زراعی را از بین می برد می تواند این سرمایه  ملی را برای نسلهای آینده حفظ نماید.

 

ــ نتیجه کلی

باید توجه داشت که امروزه در هیج یک از کشورها، کشت مداوم تک محصولی توصیه نمی شود هر چند که آن محصول جزو محصولات استراتژیک باشد زیرا علاوه بر اپیدمی شدن آفات و امراض، قدرت حاصلخیزی خاک نیز کاهش می یابد و عدم حاصلخیزی خاک وابستگی را در نهایت به کشورها تحمیل خواهد کرد لذا سیستم لی فارمینگ می تواند هم باعث افزایش محصولات و بالا رفتن قوه خاک شود و هم از فرسایش خاک جلوگیری بعمل آورد. امید است که مسئولان نیز در احیای این سیستم مخلصانه تلاش


مطالب مشابه :


یونجه، مهم ترین گیاه علوفه ای جهان

پنج تن در هکتار است و متوسط عملکرد دیم آن در یونجه هر قدر ساقه بیشتر باشد، عملکرد




یونجه واهمیت آن در تغذیه دام

یونجه واهمیت آن در یونجه می باشد که متوسط عملکرد آن بیش از ده تن علوفه خشک در هکتار




يونجه، مهم ترين گياه علوفه ای جهان

میانگین محصول یونجه حدود پنج تن در هکتار است و متوسط عملکرد را دارد و در یونجه در




نکاتی در مورد شرایط کشت یونجه

نکاتی در مورد شرایط کشت یونجه بطور متوسط ۵/۶ میلیون هکتار از در هکتار: عملکرد




يـونجـه ، مهم ترين گياه علوفه اي جهان

پنج تن در هکتار است و متوسط عملکرد دیم آن در یونجه هر قدر ساقه بیشتر باشد، عملکرد




محصولات کشاورزی گناباد

متوسط عملکرد گندم آبی 5-6 تن در هکتار و متوسط عملکرد دیم 500 4-یونجه. کشت یونجه در قدیم در




نباتات علوفه ای (جزوه ی عملیات کشاورزی) (2)

آبیاری یونجه: در و باید با عملکرد محصول علوفه خشک در هکتار به طور متوسط 4-8 تن و




استفاده از سیستم لی فارمینگ در مناطق دیم

واحد علوفه ای در هکتار تولید می کند در عملکرد. متوسط باران سالیانه در یونجه




عملکرد ارقام یونجه -زابل مزرعه علی آزاد - بررسی کننده محمد خواجه داد

عملکرد ارقام یونجه -زابل مزرعه علی میزان تولید علوفه تر در هکتار به کیلو گرم : متوسط




برچسب :