تجربیات شغلی

 

معلمی شغل انبیا است. معلمی عشق است .معلمی هنر است.یکی از اساسی ترین عوامل موثر در آموزش وپرورش معلم است .اگر به این نکته توجه کنیم که دانش آموز در هر سطحی از توانایی می تواند یاد بگیرد .به نقش خود د رآموزش بیشتر ایمان می آوریم. در این مجموعه گوشه ای از تجربیات خود را در طی بیست سال

گرد آورده ام.

 

تجربیات آموزشی :

پرخاشگری:

- تجربه ی مورد نظر در مورد یکی از دانش آموزان پایه ی چهارم است. دانش آموز مورد نظر از نظر درسی وبه خصوص اخلاقی در وضع بدی بود . تمام دانش آموزان کلاس و مدرسه را ذله کرده بود. هر کجا دعوا میشد ، یک طرف دعوا بود. مدیرو ناظم ازدستش کلافه شده بودند زیرا همه ی بچه ها از او شکایت می کردند

 علت یابی :

با دعوت از مادرش خواستم ریشه ی این همه پرخاشگری ونمرات پایین را شناسایی کنم .متوجه شدم که او همسر دوم است .  شوهرش به دلیل بچه دار نشدن زن اولش دوباره ازدواج کرده بود و صاحب چهار پسر ویک دختر شده ودختر بیچاره به جای یکی یک دانه بودن تنها کمک مادر، در انجام کارهای خانه بود. به علاوه ی اینکه مادر دق ودلی هایش را سر او خالی می کرد وهمینطور زن بابا شیطنت های کودکانه اش را پیش پدر، بزرگ جلوه می داد واز آن طرف هم مورد ضرب وشتم قرار می گرفت . بزرگ شدن در میان چهار پسر باعث بروز  رفتارهای پرخاشگرایانه در او شده بود .

ریشه یابی علت رفتاری در پیشرفت درسی او تاثیر چندانی نگذاشت .  به جز این که باعث تعدیل تنبیه ها علیه او با توجه به شرایط زندگیش شد. خلاصه در سال اول برای جبران عقب ماندگی های درسی او کاری از پیش نبردم . با توجه به اینکه چون در روستا تدریس می کردم ونمی توانستم در خارج از ساعت مدرسه در روستا بمانم  وبه اودرس بدهم.  

به این نتیجه رسیدم که بهترین چیز برای او ، تکرار پایه ی درسیش است .

راهکار:

- اتفاقا او در سال بعد دوباره شاگرد خودم شد .درسال جدید همان اول سال باهم قرار گذاشتیم که رفتار جدید وپسندیده ای را از خود بروز دهد وبه توصیه های من نیز توجه جدی داشته باشد .ضمناً اجازه ی هیچ گونه تحقیر وتوهین را به دانش آموزان کلاس نمی دادم. چون درس ها برایش تکرار می شد. بلد بودن بعضی از دروس در او اعتماد به نفس ایجاد کرده بود وهمین امر سبب تشویق او به گوش دادن وانجام تکالیف می شد .

تشویق های مکرر من و آموزشگاه میل او را به یاد گیری افزایش می داد. نماینده شدن برای کلاس ، انجام فعالیتهای بیرون از کلاس مثل مراسم صبحگاه ، خواندن سرود  و شرکت دردیگر برنامه های دبستان ، اورا از شیطنت باز می داشت.

 چرخش 180 درجه ای اواز یک دانش آموز بد ، به یک دانش آموز بسیار خوب ، موجب تعجب همه شده بود .عجیب اینکه در خانه نیز با کمک به مادر محبت اورا نیز به خود جلب کرد. فکر می کنم. نتیجه: مردودی در بعضی مواقع بسیار لازم است . به شرط آنکه دانش آموز را از گزند تحقیر ها وطعنه ها حفظ کنیم.

دانش آموز مرزی:

پایه ی چهارم ـ شاگرد پسری داشتم که دانش آموز مرزی بود و اول تا سوم هر پایه را دو سال خوانده بود . موقع نوشتن املاء عقب می ماند ، کلمات را غلط ،خیلی درشت و نامرتب می نوشت و اصلاً در جواب نمی داد .

علت یابی :

با  دعوت از واالدین متوجه شدم اولین فرزند خانواده است . پدر و مادرش بی سوادند و از نظر مالی در سطح خیلی پایین قرار دارند.توضیح مدیر مدرسه درمورد مرزی بودن دانش آموز چک لیست سیاه ی رفتار تهیه کردم و با مشاهده و ثبت رفتارش متوجه شدم با اینکه جثه ی بزرگی دارد خیلی ترسو ، خجالتی و زود رنج است. اگر بلند با او حرف می زدی ، زبانش بند می آمد.

راهکار : از تنبیه ، داد زدن و ترساندن او اجتناب کردم . کوچکترین نکته ی مثبت حتی خط خیلی درشتش را تشویق کردم تا اینکه پیشرفت هایی را در درس و رفتارش مشاهده کردم . علاقه و محبت بچه های کلاس نیز باعث تشویق علاقه و میل او به درس خواندن شد به طوریکه برای نوشتن املاء تا آخرین دقیقه دست از خواندن بر نمی داشت. برای پرسیدن درس ها بیش تر از پرسش های کتبی استفاده می کردم به طوریکه در آخر سال ، درخرداد ماه در حد یک دانش آموز متوسط رو به خوب قبول شد.

امیدوار بودم که در کلاس پنجم نیز معلم خانم داشته باشد تا بر ترس خود غلبه کند.

نتیجه :

برطرف کردن ترس عامل موثری در افزایش اعتماد به نفس است.

حسادت :

- پایه ی چهارم ـ در شهر تدریس می کردم . بچه های کلاس نسبت به هم خیلی بد و گستاخانه رفتار می کردند. به شدت به هم حسادت می کردند و نسبت به هم گذشت نداشتند و بر سر کوچک ترین مسئله بین هم دعوا راه می انداختند و دعوا هایشان به خانواده ها هم کشیده می شد .

 

راهکار:

نام کلاسشان را به کلاس دوستی تغییر دادم .از طرح کرامت برای ایجاد رابطه ی خوب بین آن ها استفاده کردم و با بیان دلایل قانع کننده برای انتخاب بعضی از دانش آموزان برای انجام کار های مربوط به برنامه های  مناسبت های مختلف ، در رفع حسادت بین آنها موفقیت هایی به دست آوردم . به طوریکه بعد از چند ماه آنها یکدیگر را اعضای یک خانواده می دانستند.

نتیجه: برطرف کردن حسادت باعث ایجاد علاقه و دوستی در بین بچه ها می شود.

محبت

در سال دوم کارم در یکی از روستاها دانش آموزی داشتم که علی رغم اینکه یادگیری و درسش خوب بود، در هنگام نوشتن املاء عقب می ماند و بنای گریه و زاری را می گذاشت . آرام گفتن املاء، تکرار و حتی دعوا کردنش هم کار ساز نبود.

یکی ،دو بار او را تحت نظر گرفتم . دیدم که به بقل دستیش پاک کن می دهد ، هر کس مداد نداشت، فورا به کمکش می شتافت. مواظب بوددور و برش کسی غلط ننوشته باشد. اگر اشتباهنوشته بودند ، به آنها تذکر می داد.

این کار ها باعث می شد خودش عقب بماند و وقتی عقب می ماند ، شروع به گریه کردن با صدای بلند می کرد . آن هم چه گریه ای!! تذکر و نصیحت کردن هم فایده ای نداشت. برای همین او را در نیمکت جدا گانه جلو تر از بقیه ی نیمکت ها نشاندم.

نتیجه این بود که دیگر عقب نمی ماند و املایش را کاملا درست می نوشت.

من علت عقب ماندن او را مهر و محبت زیاد از حد او می دانستم که شامل حال همه ی بچه های کلاس و حتی من می شد و این خصلتی بود که تا آخر سال هم از او جدا نشد.

بیش فعالی

دانش آموز  بیش فعال پسر در پایه ی چهارم داشتم که سر کلاس به درس توجه نداشت مرتب سرجایش تکان می خورد وآرام وقرار نداشت در حین تدریس باید دائم صدایش می زدی اصلا به نتیجه ی کاری که میکرد فکر نمی کرد بعد از دیدن این نشانه ها به بیش فعالی او شک کردم .

راهکار :

از مادرش دعوت کردم به مدرسه بیاید . بعد از گرفتن شرح حالی از او متوجه شدم مشکل خانوادگی ندارد . مشکل اورا با مادرش درمیان گذاشتم واز او خواستم نزد مشاور  برود او قبول نمی کرد .  با صحبت های زیاد بالاخره راضی شد که پسرش را نزد مشاور ببرد . البته فردای ان روز پدرش عصبانی به مدرسه آمد .  من که می دانستم علت آمدنش چیست از او خواستم به دلایلم گوش دهد و قبول کرد که نزد مشاور بروند . نتیجه ی مشاوره  نیز نظر مرا تایید کرد ودانش آموز را به پزشک متخصص بیش فعالی در اصفهان معرفی نمود  .

 

نتیجه :

 در مان دارویی با دز کم باعث تمرکز دانش آموز  و در نتیجه پیشرفت چشم گیر او در درس واخلاق شد.

 

ضعف املا:

درکلاس پنجم دانش آموزی داشتم که دراملا خیلی ضعیف بود واین موضوع باعث گرفتن نمره ی پایین درامتحانات کتبی اش شده بود . زیرا پاسخ ها ی غلط املایی ، زیاد داشت که قابل خواندن نبود .درپایه ی پنجم هم که همه ی درس ها کتبی است .

علت یابی مشکل :

با دعوت از مادرش فهمیدم که این مشکل را از ابتدا  داشته و در کلاس پنجم مردود شده ،بامشاهده ی آموز دانش و زیر نظر گرفتنش متوجه شدم که اعتماد به نفسش خیلی کم است . نمره های کم گرفتن ، ا و را گوشه گیر ومنزوی وترسو کرده بود وخیلی حساس بود می ترسید بچه ها به خاطر مردود شدن مسخره اش کنند .

راهکار:

یادم آمد در دوره ای که در اصفهان برای درس بخوانیم و بنویسیم داشتیم ، استاد در جواب یکی از آموزگاران برای ضعف املا ،که فقط چاره را در تکرار پایه می دانست گفت من همیشه املایم ضعیف بود اگر معلمین من هم این نظر را داشتند باید ترک تحصیل می کردم ولی حالا فوق لیسانسم ودر خدمت شما . هنوز هم املایم ضعیف است ولی ان را عیب بزرگی نمی دانم وسعی میکنم مطالبی را که مینویسم به دیگران بدهم تا برایم تصحیح کنند . به همین خاطر بهترین کاررا این دیدم که اول اعتماد به نفس را در او بالا ببرم. سعی کردم کارهای مثبت او را در نظر بگیرم وتشویق مناسب را ارئه کنم .به بچه های کلاس هم اجازه ی تحقیر وتوهین او را ندادم .برای تقویت اعتماد به نفس دراو درس ها را به صورت شفاهی می پرسیدم. تکلیف کتبی زیادتری به او می دادم و سعی کردم حافظه ی بصری اورا قوی کنم .برای این کار ا ز خانواده اش خیلی کمک گرفتم. متن املا رااز قبل برایش  مشخص می کردم تا در منزل تمرین کند .

نتیجه :

بعد از مدتی اعتماد به نفس او بهتر شد. سعی می کرد جواب ها را درست بنویسد . دراملا هم پیشرفت خوبی داشت . در پایان سال با نمرات خوبی قبول شد .در سالهای بعد نیز از درس او سوال کردم جزو شاگردان بسیار خوب کلاس بود.

 

ضعف در خواندن :

در پایه ی دوم دانش آموزی داشتم که اصلا خواندن بلد نبود . دراولین روزهای سال تحصیلی برای بچه ها کتاب داستانی را می خواندم،  باتعجب گفت: تو بلدی از روی این بخوانی ؟

در جوابش گفتم : بله مگر تو بلد نیستی ؟

گفت: نه چه جوری می خوانی ؟

به او گفتم : دوست داری یاد بگیری بخوانی ؟

جوابش مثبت بود .از روی کتاب داستان حروف و صداها را از او می پرسیدم و با هم ترکیب می کردیم . جالب این بود که فقط به همان کتاب علاقه داشت .تکرار وتمرین وعلاقه ی او باعث شد نه تنها آن کتاب بلکه کتاب های زیادی را بخواند .البته حروف  را به تنهایی می شناخت . ولی فقط کتاب درسی اش را بلد بود .

نتیجه :

استفاده از علاقه دانش آموز روند یاد گیری را شیرین و سریع تر می کند .

 

خاطرات خنده دار

خواندن شعر با حالت :

پایه ی دوم ـ روزی از بچه ها خواسته بودم وقتی شعر می خوانند ،آن را با حالت بخوانند تا دیگران از شنیدن آن لذت ببرند . یکی از بچه ها داوطلب شد تا  شعر روباه و زاغ را بخواند. او شروع به خواندن کرد. ( زاغکی غالب پنیری دید ) و حرف ک در کلمه ی زاغک را ساکن خواند . به این صورت: زاغ ، کی غالب پنیری دید ... کلاس با صدای خنده منفجر شد.

خود خواهی :

پایه ی اول ـ به علت کم شدن تعداد بچه های خانواده و اینکه هرچه در خانه هست بیش تر به آ نها تعلق دارد، سر کلاس وقتی کارت های آموزشی را پخش می کردم ، هر کدام از بچه ها کارت را برمی داشت و می گفت : کارت مال خودم است و به بقیه نمی داد و این باعث دعوا و گریی و زاری در کلاس می شد .

یک ماهی طول کشید تا توانستم به آن ها بفهمانم که کارت ها را با هم استفاده کنند و آن ها را به اعضای گرهشان نشان دهند.

آموزش در  پیش دبستانی

پیش دبستانی _ در ایام محرم از بچه های پیش دبستانی خواستم در مورد عاشورا نقاشی بکشند. بعد از اتمام نقاشی ها از آن ها درباره ی نقاشیشان ، سوال می پرسیدم . یکی از بچه ها فقط دو تا دست در وسط صفحه کشیده بود .

 از او پرسیدم ، این ها چیست ؟

 او با زبان کودکانه اش گفت : این ها دست های حضرت عباس است که شمر لعنتی آن ها را قطع کرده و حالا توی هوا هستند.

 از او پرسیدم ، این ها را کجا دیده ای ؟گفت:در تعزیه

به این نتیجه رسیدم که نقش نمایش در یادگیری بسیار زیاد است .


مطالب مشابه :


تجربیات معلمی (علل خستگی معلمان )

ریاضیات 789 (متوسطه اول) - تجربیات معلمی (علل خستگی معلمان ) - نمونه سوال و تست ریاضی و تست هوش و




تجربیات مثبت شغل معلمی ،برای معلمان

معلمان علوم تجربي(مقطع راهنمایی) - تجربیات مثبت شغل معلمی ،برای معلمان - "به من اندیشیدن را




سوالات فصل سوم فارسی اول

تجربیات معلمی 22- شاعر راه رستگاری در دو جهان را در چه امری خلاصه می کند




تجربیات من

معلم ابتدایی - تجربیات من - فعاليت هاي كلاس ششم ابتدایی - معلم ابتدایی




تجربه معلمی

حال با گوشه ای از تجربیات هنری که و جواب خلاصه برداری با هنر معلمی و تجربه خود




فرم های خبره وعالی

فرم خلاصه اطلاعات مربوط به بیان نکات ویژه وکلیدی حاصل تجربیات کارمند که منجر به بهبود




تجربه معلمی

جشنواره ی جابربن حیان - تجربه معلمی - كوشش علمي (پروژه )يكي از روشهاي يادگيري




تجربیات شغلی

معلمی شغل انبیا است در این مجموعه گوشه ای از تجربیات خود را در خلاصه در سال اول برای




برچسب :