خانه ی متروکه ((قسمت بیست و یکم و بیست و دوم و بیست و سوم))

خانه ی متروکه

 

 

 

 

قسمت بیست و یکم

 

و همه با سرعت به عقب رفتن .

 

در گاو صندوق کاملا باز شده بود .

 

از داخلش یه دختر که لباس خواب سفید پوشیده بود و موهاش صاف و طوسی بود و ریخته بود رو صورتش از صندوق بیرون اومد ، خودشو کشون کشون به سمت چپ که کاملا تاریک بود .

 

از دیوار کمک گرفت و جای دست دختره که خونی بود روی دیوار موند .

 

بعد از رفتن دختره همه به سمت صندوق رفتن ، داخلش و نگاه کردن دیدن یه کاغذ افتاده .

 

برش داشتن و خوندن .

 

رو کاغذ با خون نوشته شده بود:

 

(( کسی که در سال ساخته خونه به دنیا امد........ و اولین کسی که به این جا وارد شد.))

 

روی اسمه با خون پوشیده شده بود .

 

هر کس تلاش کرد نتونست بخونتش .

 

همه فکر میکردن ، کریس نشست و به دیوار تکیه داد و سرشم به دیوار تکیه داد.

 

کاغذی که توش عدد نوشته بود و برداشت و نگاه انداخت که ناگهان سرش و از روی دیوار برداشت و گفت :

 

کریس: نه ، نه این امکان نداره

 

ملی:چی شده ؟ چرا هوار میکشی؟

 

کریس:من تو سال 1997 به دنیا اومدم یعنی ساخت این خونه

 

ملی بلند تر از کریس گفت:

 

کریس:نه این امکان نداره

 

کیو با ناامیدی :و تو اولین کسی بودی که پاتو توی خونه گذاشتی  ( اگه یادتون باشه اولای داستان گفتم کریس از همه زود تر وارد خونه شد)

 

کریس: ولی من هنوز نا امید نشدم و لبخند شیرینی زد ( در حالی که کاملا نا امید بود)

 

کیو از این حرف کریس خیلی خوشش اومد و نیش خندی زد.

 

پسرا دلیل این که کیو لبخد زد و فهمیدن. که ....................

 

 

 

 

قسمت بیست و دوم

 

که همون دختره اروم  از تاریکی اومد بیرون و به سمت کریس رفت.

 

کریس پاشد و عقب ، عقب رفت که ناگهان به دیوار پشتش .

 

خرد همه از دختره فاصله می گرفتن .

 

کریس همینجوری به دختره چشم دوخته بود .

 

همه به کریس چشم دوخته بودن.

 

ملی درحالی که به کریس چشم دوخته بود و ترس کریس رو میدید بی صدا اشک می ریخت.

 

کریس تند تند نفس میکشید و قلبش خیلی تند میزد طوری که همه صدای تپش قلبش را میشنیدن.

 

ملی دیگه نمی تونست تحمل کنه که دوستش انقدر بترسه و اون نتونه کاری بکنه .

 

می خواست به سمت دختره حرکت کنه که جونگی دستش رو گرفت ملی برگشت به سمتش و به جونگی نگاه کرد و جونگی به عنوان این که کاری نکنه سرش به چپ و راست تکون داد  ، ملی مجبور شد که کاری نکنه.

 

دختره فقط چند قدم با کریس فاصله داشت.

 

کریس چشماش و بست و..........

 

 

 

 

 

 

 

قسمت بیست و سوم

 

چشماش و بست و نفس عمیقی کشیدو چشماش و باز کرد و گفت:

 

کریس:چی میخوای؟ من چیکار کردم؟ اصلا مگه من باتو کاری کردم؟

 

شدت اشک های ملی بالا رفته بود .

 

بقیه هم کم کم داشت اشکشون در میومد.

 

با این حرفی که کریس زد دختره ایستاد و با صدای ترسناکی گفت:

 

دختره: اون شب و یادت میاد همون شبی که داشتی بازی میکردی .

 

کریس به فکر فرو رفت.

 

فلش بک

 

کریس به اتاقش رفت و لبتابش و روشن کرد و توی اینترنت دنبال بازی ترسناکی  گشت که بازی کنه .

 

با چشماش دنبال بازی ترسناکی گشت ( شوخی میکنی با چشاش ، من گفتم با پاش) که چشمش به بازی  خانه ی متروکه افتاد .

 

رفت داخل تا بازی کنه .

 

رفت و توضیحش رو خوند .

 

بالای علامت شروع نوشته بود خطر بازی نکنید! ولی کریس بهش توجهی نکرد و داخل بازی شد

 

فلش بک

 

....................

 

 

 

 

 

 

 

امید وارم از داستان خوشتون اومده باشه

 

"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""

 

 

 

1-چطور بود؟

 

2-از کدوم قسمت خوشتون اومد؟

 

3-کدوم یکی از دخترا رو از همه ی دخترا دوست دارین؟

 

4-کدوم یکی از پسرا رو بیشتر از همه ی پسرا دوست دارین؟

 

5-کم بود یا نه؟

 

 

 

 

ممنونم از همراهیتون


مطالب مشابه :


خانه ی متروکه ((قسمت بیست و یکم و بیست و دوم و بیست و سوم))

خانه ی متروکه قسمت بیست و یکم و همه با سرعت به عقب رفتن . در گاو صندوق کاملا باز شده بود .




دانلود Crystals of Time – بازی کریستال زمان

دانلود بازی های کم با خود به سرزمینی متروکه می برند و خانه ای که در Crystals of Time




معرفی شهربازی شهر رویاها (+تصاویر نمونه و واقعی)

منطقه بازی کودکان شامل 10نوع تجهیزات 3- خانه متروکهخانه متروکه از تمام تکنولوژیهای




خانه ی متروکه (( قسمت بیست و چهارم و بیست و پنجم و بیست و ششم))

خانه ی متروکه بیست و چهارم فلش بک کریس از توی فکر بیرون اومد و فهمید که چرا این همه چیز




بازی کامپیوتریUP

بازی های کامپیوتری می کند که تنها خانه او از در کل به سرزمینی متروکه منتقل می شوید و بعد




.::: دانلود فیلم Jumanji 1995 دوبله فارسی با لینک مستقیم :::.

دانلودوخرید بازی کامپیوتری ستاره باران - .::: دانلود فیلم Jumanji 1995 دوبله فارسی با لینک مستقیم :::.




برچسب :