قرار ما عشق نبود3

پ وش ــ چشششــــــممـــمـمممممممپری وشبنم با سرعت باد به طبقه پایین میرند نگاه کن تورو خدا اینقدر ذوق زده شدن که فراموش کردن یه اسانسوری هم وجود داره ... بذ گریــمموندم مردم چقد بیکارند یعنی این ادم ریئس جمهور معاون ریئس جمهور یا اصن نه جاستین بیبر همچین ذوق می کنند که ادم فکر میکنه کی هست حالا ... بقول یه بنده خدا که میگه ادما مثل عکس اند هرچی روشون زوم کنی وبزرگتر شون کنی کیفیت خودشون رو از دست میدن والا !!!اما خدایش خیلی دلم میخواد ببینمش اخه خودتون که می دونید خوشـــگـلههه ... خـــــــــــــــدایا ما اگه شانس داشتیم .....!! *** ده دقیقه ای بود که بیکار بودم فکر نکنم تا بحال تا این حد حوصله ام سر رفته بود ازجام بلند میشم ویه کش وقوسی به بدنم میدم وگوشیمو از کیفم درمیارم ویه زنگ به پری میزنم که ببینم اون ارینِ اریانِ چی بود فامیلیش... حالا ول کن ــ الو پری پری ــ ها بنال ــ بیشعور پری ــ گوشی رو بدم به شبنم ؟ــ یه چند لحظه خفه شوپری ــ خو حالا کارتو بگو که عصابم خوردهــ باز چی شده پ ــ اریان روندیدم یعنی ندیدیم معلوم نیست کجا رفته الاغــ واقعا خاک برسرت ....دیگه ندیدن یه الاغ هم غصه داره آخههههههههههههپ ــ الاغ خودتیــ من که نیستم توهم که نیستی اون سه تاهم که نیستن بس دراین صورت آرینه دیگهپری ــ کی؟؟!!!ــ ای بابا ریئس تون رو میگم پری ــ اها اریان ــ مگه شما به غیراز اون توبیمارستانتون ...پری ــ چقد حرف میزنی حالا کارتو بگوــ هیچی بابا میخواستم ببینم اون ازدماغ فیل افتاده رو دیدینپری ــ نچ چند بار بگم هی غم منو تازه تر نکنــ اووووووف خدایــــــــــــــــــا منو مرگ بده آخه یه ادمی که هروز قابل دیدن ارزش دیدن داره هانپری ــ این فرق میکنه !!ــ یعنی واقعا خاک برسرتون جمیعا همه تون خر تشریف دارین ...حالا چرااونجا اینقدر سروصدااست پری ــ این اریان رو چون هنوز کسی ندیده...ــ همه تون افسرده شدیدپری ــ افسرده واسه دو لحظه مونهــ یعنی خعـــــــــــــــــــــــ ــلی خرچسونه تشریف داریدپری ــ ما باشیم عیب نداره فقط اون جیگر نباشهــ کــــــــــــــــــیییییی ییییی ؟ پ ــ اریان ــ عق حالم بعد شد یه جوری ازش تعریف میکنید که انگار اپولو هوا کردهپ ــ خو حالاتوچرا بهت بمیخره ــ چون بدم میاد ازیه پسر اینجوری تعریف میکنیپری ــ حتی راجع به دادش جونتــ هوی هوی راجع به ارسام اینطوری صحبت نکن اون با همه ی پسرها فرق داره از نظر من توی دنیا هیچ پسری به اندازه یارسام پاک نیست الان دور وبرت رواگه ببینی هر پسری حداقل یه ....پری ـ ا خفه شو دیگه ــ خب حالا چه بهش بر میخوره پری ــ خب درست درموردش صحبت کنــ پری یعنی پی پی کردم تو قیافه اتپ ــ اه نجس ــ نجس اون ریئس تونه مرتیکه گودزیلاپری ــ گودزیلا اون داداشته ــ اِ آرسام گودزیلا ست پس دراین صورت اون اردینِ ... ارینِِ .. ــ خب حالا حرف تو بزنــ اون خره گاوه بیشعوره اشغـــــ ...ــ کارنداری « وقطع میکنه »ــ پری پر ی پری..... دیوونه گوشی رو قطع میکنه انگاری به پدرش فحش دادم بهش بر میخوره بخدا شیطون میگه اون ارین رو برم بکشم تااینا سر عقل بیان خاک برسرها ی بی جنبه تا پسر می بینند بدتر از من دست وپاشون رو گم میکنند ......واییییییییییییییییی خل شدم من را دارم با صدا باخودم حرف میزنم خوبه حالا خودم به خود اون بالایی سپردم دارم شفت میشم ای وای من اهههههههههه بهتره یه نفس عمیق بکشم یه نفس عمیق میکشم وبه سمت مخالف خودم برمی گردم که وای خدای من این کیه چقدر نازه ولی ناز بودنش بوخوره توسرش آبروی من رفت نکنه یکی از پرسنل اینجا باشه وحرف های من رو شنیده باشه وبره پیش ارین بوددیگه هان حالا هرچی ...بره فضولی کنه نه نه نه خدایا قرارما این نبود وای ی ی ی ی خدا حالا این همه به کنار صددر صد اون موقع که من داشتم با خودم بلند بلند حرف میزدم رو شنیده وای پاک آبروم رفت خدایا این چه چشاش نازه تاحالاتوی عمرم چشم به این خوشگلی ندیدم عسلیش خیلی خاصه وای چه هیکل جیگری داره ای کاش می تونستم میرفتم گازش میگرفتم وای چه پوست صافی داره خدایش یکم شبیه جاستینه البته فقط لب ودماغش و مدل بالا رفته ی موهاش نکنه داداششه نه نه جاستین داداش نداره اما هیکلش.... خدایا این چیه آفریدی وای خدا نکنه این حوری بهشتی باشه وای چه پوست خوش رنگی داره لامسب سه تا دکمه اول لباسش روباز گذاشته تا ادم بیشتر جذبش بشه وای این چقدر خوشگله اَ بدنش از منم صاف تره یه بنده خدا ــ سیر شدین به پسر خاله جاستین که حالا روبه روم ِ نگاه میکنم ومیگم ــ با من هستینپسر خاله جاستین ــ بله با شمام دارید منو با نگاه تون میخوریدوای یعنی اینقد ضایه نگاه کردم ــ مــــــن ؟! پسرخاله جاستین ــ اوهوم شما یه ذره ام بذارید واسه دیگرون ...البته خوشگلی وهزارتا دردسراه بدم اومد ایـــــــــــــــــــــــ ـش .... ولی من باید حرصم رو خالی کنمــ در حدی نیستی بخوام نگات کنم همون ــ باش من خرممــ خوبه خودت می دونی همون ــ خیلی پرو تشریف دارییدــ خب به تو چه ؟!همون ــ وای خدا من چه بدبختم ....ــ خب به من چه با یه حالت بامزه ای نگام میکنه ومیگه ــ نمی خوای ازم عذر خواهی کنی ــ ای رو روبرم همون ــ من که ازخدامه ــ خیلی بی حیاییدهمون ــ خب به توچهاین داره ادای منو درمیاررررره وی ی ی ــ ببین من اینجا کار نمکنم اینو می دونستیهمون ــ واقعــــــــاــ آره معلوم نیست همون ــ خب اگه لباس باشه که ...میگیم تازه اومدییدــ نه ... ریئس این خراب شده کیه ؟!همون ــ اریانــ هان همون ... اگه من واسه اینجا بودم مثل بقیه از سرکولش میرفتم بالا موندم نکبت چی داره که اینا خودشون رو دارن واسش میکشن ایییییییییهمون ــ حالا توچرا از اون خوشت نمیادــ نمی دونم... شاید بخاطر اینکه لوسههمون ــ مگه تو دیدیش ــ نــــــــــهههههههه اصن در حدی نیست بخوام نگاش کنمهمون ــ اوکی ... شمارت چندهــ گمشششششششو ... ببینم شما اینجا کارمی کنیدهمون ــ اوهومــ پس اینو تو گوشتون فرو کنید اگه یه بار دیگه اینجوری حرف بزنید برگه ی اخراجتون دستتونه همون ــ پس شمارتو میدی یکی می خوابونم تو گوشش ومیگم ــ حالم از امثال ...چندبنده خدای مونث ــ آقای آریان ــ اریان ؟!!!!همون پسره لبخند مرموزی میزنه ومیگه ــ بــــــــــه خانوما سلامقشــــــــــــــــــــــن گ زبونم بند اومد این اریان بود وای ...ابروم رفت ... از زمین و اسمون همین جور داره واسم بدبختی میریزه خدایا ... من چقد بدبختم ....با دهن باز همینجور داشتم به آریان و این بند ه های خدا نگاه میکردم ... خدایش ازش خوشم اومد هرچی فحش نثارش کردم چیزی نگفت ....خدااااااااااایـــــــــ ــــــــــــــــــا این چقد جنبه اش بالا است ... .من اگه جای این بودم طرف ومیکشتم ....حس کردم داره استینم کشیده میشه به سمت دیوونه ای که داشت این کار رومیکرد برمیگردم ومیگم ــ بل...که میبینم فرگلِ وحرفم ومیخورم ومیگم ــ ها بنال ف ــ دهنت رو ببند!!ــ ببین خودت داری شروع میکنی هاف ــ چه خریه ها منظورم اینه که دهنت بازه ببندش ــ ها ازاون لحاظ ...سروین ــ خجالتم خوب چیزیه ــ مرگ بگیری تو از کجا درامدی سروین ــ ازتو شکم مامانم ــ اووففففففففففف ...راستی منظورت از خجالت بکشم چی بودسروین ــ ای رو رو برم از یه ور میگی اریان خر واین چیزا از یه طرف داری با دهن باز نگاش میکنیودراخر به حالت بامزه ای نچ نچ میکنه........ــ فرگل من برم خونه ؟!ف ــ لوس نشووووووووــ فرگل من من یه گندی زدم که ...ف ــ باز چکار کردیــ قضیه اش مفصله اما اینو بدون که من هرچی از دهنم دراومده به اریان گفتم بدون اینکه بدونم طرف اریانه ف ــ تو...تو....تو ... چیکار کردیــ فقط من برمف ــ اره حتما برو .ــ ولی یه چیزی ... از طرف من ازش عذر خواهی کن ف ــ عذر خواهی نکردی !!!!!!ــ نچ روم نمیشهف ــ اوف ... ایول داری سیمین ــ خب حالا من برمف ــ نه اول میری عذر خواهی میکنی مگه نه سروینــ سروین کیلویی چنده .. رفت پیش اریان ...نگاش کنف ــ توفعلا منو نگاه کنــ الان وق...اریان ــ به به خانوم رفیعیف ــ سلام اقای دکتر سفر خوش گذشت؟!اریان ــ بله خیلیییییییییفرگل به سمت من اشاره میکنه ومیگه ــ ایشون سیمین خواهر من هستندکتر دستاشو جلواورد تا بهم دست بده ...اما من که دست نمیدم ....ــ ببخشید شما چیزی دست من دارید ؟!!!اریان دستاشو عقب میکشه ومیگه ــ از اشنا یتون خوشبختمــ همین طور منم اریان ــ خب خانوم رفیعیــ اوا فرگل این منظورش باتوست اریان ــ سیمین خانوم من ایشون رو به فامیلیه شوهرشون صدا کردم ــ نه تورو خدا با فامیلی خودش صدا کنف ــ سیمین ...فکر کنم یه عذر خواهی به ایشون بدهکاری هااااــ چپ میگی ایشون فال گوش ایست کرده بودن هاااااف ــ سیمین ... مودب باش... اقای اریان من از شما ازطرف این ....ــ هوی هوی عذرخواهی نکنف ــ اقای اریان من واقعا معذرت میخواماریان ــ نه بابا ... این حرفا چیه من که به دل نگرفتمــ ا چه خوب ... تورو خدا ما رو اینقدر ذوق زده نکنیداریان ــ چند لحظه بیایید تو دفترم فرگل از ترس این که رد کنم گفت ــ بله حتما میاد اریان ــ پس من منتظرتمورفت فرگل ــ سیمن خوب گوش کن میری ازش عذرخواهی میکنی ــ خوبه خودش گفت به دل نگ.... ف ــ سیمین !! میری ازش عذرخواهی میکنی فهمیدیواقعا داشت ازاین همه وزوز حوصله ام سر میرفتلبخند اطمینان بخشی میزنم ومیگم ــ چشمگونه ام رو میبوسه ومیگه ــ حالا سور پریزت رو بگمــ اوهومف ــ امشب دسته جمعی میخواییم بریم بیرونــ ارسام وبهزاد هم هستن ؟!ف ـ اوهومــ وای چه شبی بشه امشب ف ــ بروووووووووو****به در تقه ای میزنم وبدون اجازه وارد اتاق میشم ....ــ سلاماریان ــ تویله است ؟!ــ اینجا ؟! ... آره.آریان لبخند مرموزی میزنه ومیگه ــ بفرماییدروی مبل چرمی که کنار میز آریان بود میشم ومیگم ــ امرتون....آریان ــ چه خواهر خوش خیالی داریدهاااااــ مـــــــــــــــــنطوووور ررررررررررررآــ امممممممممممم شما رو فرستاده ــ که از شما عذر خواهی کنم .. که به هیچ وجه این کار رو نمی کنم ....اما واسه جبران یه ناهار دعوتتون میکنم چطوره؟آ ــ نه بابا...ــ ببینید ... من بمیرم هم عذرخواهی نمیکنم آ ــ خیل خب بهتر ....یه ناهار با سیمین بانو میل می کنیم ــ حالا کارتون رو بگید آ ــ چه عجولیدــ آقای آریان اینجا کولر دارید خیلی هوا رو گرم می کنیدآریان که منظورم رو گرفته بود خودشو جمع وجور میکنه ومیگه ــ اوکی ... خب می خواستم که شما واقعا اینجا کار نمی کنید یا الکی گفتید؟!!ــ واقعا گفتم آریان ــ پس دانشجوید!!ــ نه پس حمالم

آریان یه خنده ناز میکنه وابرو های مرتب شو بالا میده ومیگه ــ چی میخونید

خواستم اذیتش کنم مثل خودش البته از اول می دونستم باهام کاری نداره .... ــ پزشکی .... کم کم دارم تموم میکنم آریان ــ حالا قراره چیکاره بشیدــ جراح قلبآریان ــ اِ پس هم کاریمــ چطور« فکر نکنم تو عمرم تاین حد خودمو به خریت زده باشم »آریان ــ چون منم توکار قلبم ــ اِ چه جالب آ ــ راستی نامز دی تون مبارکــ نامزدیـــــــــــــــــــ ـــــم؟!!!!!!!!!!آ ــ آرسام بود اسمش دیگه ...هان پس ایشون فکرکردن آرسام نامزدمنه ...آخ ..... مگن آدم فضول شاخ ودم ناره ... اینم یه نمونه ی بارزشه ــ آهان ... ممنون .آ ــ ولی یه چیز خیلی واسم عجیبه .... که شما چرا حلقه دستتون نیست؟!!!ــ خب ... نامزد اونجوری نیستیم ... مراسممون هنوز چیز نشده ....آ ــ هان ... یعنی دوس...ــ نه بابا داداش که دوست پسر نمیشهآ ــ داداشتونه!!!ــ هااین از کجا فهمیدــ نهآ ــ داداشتونه اول اینکه شما باید اینو بدونید که من خیلی تیزمــ اما من هیچ دلیلی نمی بینم که بخود صابت کنه آرسام داداشمه ؟وای گند زدممممممممممممممممآ ــ دیدید ــ آره داداشمهآ ــ حالا کی به ما ناهار می دیید؟ــ فردا که دانشگاه دارم سرم شلوغه شنبه ویکشنبه ام دانشگاه ام اومممممممممممم نمی دونم ... حالا بهتون خبر می دمآ ــ پس یادداشت کنید...


مطالب مشابه :


رما نشروع عشق بادعوا(7)

رمان آبی به رنگ احساس من _ جلد دوم عشق و حدش خوب نبود اهل خوش دارم قرارما




قرار ما عشق نبود10

دنیای رمان - قرار ما عشق نبود10 - بزرگترین وبلاگ رمان در ایران , به جمع رمان خوان های ایران




قرار ما عشق نبود3

دنیای رمان - قرار ما عشق نبود3 - بزرگترین وبلاگ رمان در ایران , به جمع رمان خوان های ایران




رمان شروع عشق بادعوا(6)

رمان عشق و احساس نبود. رمان یگانه خواستم ببینم چی شد ؟کی قرارما بیایم عروسمونو ببریم




قرار ما عشق نبود 10

♥ رمــــان رمان رمــــان ♥ - قرار ما عشق نبود 10 - میخوای رمان بخونی؟ پس بدو بیا




قرار ما عشق نبود10

رمان برای همه - قرار ما عشق نبود10 - هر رمانی که بخواید.رمان عاشقانه.رمان عارفانه. همخونه ای و




رمان قرار ما عشق نبود 10

·٠• ♥ شکرستان رمان ♥ •٠· - رمان قرار ما عشق نبود 10 - صلوات برا سلامتي امام زمانو فراموش




رمان قرار ما عشق نبود 13

رمان قرار ما عشق نبود 13 ونداد وسط حرفم میاد ومیگه ــ قرارما این نبود که تو با غیرت من بازی




قرار ما عشق نبود3

رمــــان ♥ - قرار ما عشق نبود3 بره فضولی کنه نه نه نه خدایا قرارما این نبود وای ی ی ی ی خدا




قرار ما عشق نبود13

16- رمان قرار ما عشق نبود. ونداد وسط حرفم میاد ومیگه ــ قرارما این نبود که تو با غیرت من




برچسب :