آسيب‌ شناسي آموزش زبان‌ انگليسي در مدارس ايراني

 

زبان دوم: الفبای فراموش شده

زهرا باقری شاد :‌تمام ديپلمه‌ها دست‌كم نمره شش سال آموزش زبان انگليسي را در بايگاني كارنامه‌هاي خود دارند اما اين كارنامه‌ها نماد هرچه كه باشند، باسوادي يا بي‌سوادي افراد، حكم كوله‌باري سبك از دانسته‌هاي زبان انگليسي دانش‌آموزان ايراني را دارند.

كوله‌باري كه دانش‌آموزان به اتكاي آن نمي‌توانند حتي يك نامه كوتاه به زبان بين‌المللي انگليسي بنويسند و توانايي مكالمه‌اي مختصر در حد يك گفت‌وگوي روزمره را هم ندارند.
شش سال آموزش زبان انگليسي در بيشتر مدرسه‌هاي ايراني به اعتقاد بسياري از كارشناسان آموزش و پرورش و زبان‌شناسي تنها صرف وقت و اتلاف زمان محسوب مي‌شود، آن هم در شرايطي كه برخي از دانش‌آموزان پس از فارغ‌التحصيل شدن يا حتي در زمان تحصيل و به موازات برنامه‌هاي آموزشي مدرسه، به يادگيري زبان انگليسي در آموزشگاه‌هاي آزاد مي‌پردازند و به تدريج نيز بر تعداد متقاضيان حضور در اين آموزشگاه‌ها افزوده مي‌شود.
بر همين اساس كارشناسان ضعف دانش‌آموزان ايراني را در يادگيري زبان، تنها به فضاي آموزش رسمي مرتبط مي‌دانند و از دانش‌آموزان به عنوان افرادي علاقه‌مند به يادگيري زبان انگليسي نام مي‌برند كه مشكلات متعددي چون ناكارآمد بودن محتواي كتاب‌هاي درسي زبان انگليسي و كم‌بودن ساعت‌هاي تدريس از انگيزه آنها در يادگيري اين زبان كاسته است.

آموزش زبان از سال اول راهنمايي، يك كار غيركارشناسانه
پس از مخالفت با اجراي طرحي مبني بر تدريس آزمايشي زبان انگليسي در مدرسه‌هاي ابتدايي كه در زمان وزارت مرتضي حاجي به صورت پيشنهادي مطرح شده بود، آموزش اين زبان همچنان با روند هميشگي از سال اول راهنمايي آغاز مي‌‌شود و اين در حالي است كه بسياري از صاحب‌نظران و كارشناسان عرصه تعليم و تربيت، اين دوره را براي آغاز آموزش يك زبان خارجي به دانش‌آموزان زمان مناسبي نمي‌دانند.دكتر احد نويدي، عضو پژوهشگاه تعليم و تربيت يكي از اين كارشناسان است كه نسبت به زمان آغاز تدريس زبان انگليسي در سال اول راهنمايي ديدگاهي منتقدانه دارد و آن را يك كار غيركارشناسي مي‌داند.
او مي‌گويد: «توجه داشته باشيم كه هرچه يادگيري از سنين بالاتر شروع شود، بايد در مغز يك حافظه جانبي هم تشكيل شود. تشكيل همين حافظه جانبي يك مشكل اساسي است كه البته امكان آن نيز در روش‌هاي تدريس مدارس ايراني وجود ندارد».
شيرزاد عبداللهي، كارشناس آموزش و پرورش نيز معتقد است آموزش زبان انگليسي هرچه از سنين پايين شروع شود موفق‌تر است و تدريس زبان انگليسي را حتي پيش از دبستان هم مفيد ارزيابي مي‌كند.
حميدرضا حصاركي، مدرس زبان انگليسي و مسوول دوره‌هاي زبان بخش متوسطه منطقه 17 آموزش و پرورش تهران يكي ديگر از كارشناساني است كه تدريس نشدن زبان انگليسي را در دوران ابتدايي يك تصميم سليقه‌اي مي‌داند و معتقد است اين تصميم سليقه‌اي از بار علمي مناسب برخوردار نيست.
اين كارشناس با تاكيد بر ضرورت استفاده از تئوري زبان‌شناسي براي برنامه‌ريزي آموزش زبان‌هاي خارجي به «تهران امروز» مي‌گويد: «براساس يكي از نظريه‌هاي زبان‌شناسي، اوج يادگيري بين 11 تا 14 سال است، با اين توضيح كه بعد از 14 سالگي در مغز پديده‌اي به نام يكسان‌سازي اتفاق مي‌افتد و قدرت يادگيري كمتر مي‌شود اما اين نظريه به اين معنا نيست كه پيش و پس از اين دوران، آموزش و يادگيري انجام نگيرد. به همين دليل پيش از انقلاب حتي در آمادگي‌ها و مدارس ابتدايي هم زبان انگليسي همراه كتاب‌هايي كه براي همان دوران سني طراحي شده بودند، به بچه‌ها آموزش داده مي‌شد.»

ترکیبی از مباحث غيرضروري
نگاه برنامه‌ريزان دفتر تاليف كتاب‌هاي درسي نسبت به آموزش زبان، يك مقوله كاربردي نيست. اين را حصاركي مي‌گويد و همين فقدان نگاه كاربردي را مهم‌ترين مشكل بر سر راه يادگيري زبان انگليسي توسط دانش‌آموزان مي‌داند.
او مي‌گويد: «كتاب‌هاي درسي زبان انگليسي در ايران تنها براساس مهارت‌هاي خواندن و ترجمه تاليف شده‌اند، در حالي كه حتي اگر بحث بر سر تقويت اين دو مهارت باشد، ما در اين دو مقوله هم موفق نبوده‌ايم و فقط معجوني از نكات غيرضروري و گرامرهاي غيركاربردي را در كتاب‌هاي درسي زبان انگليسي گنجانده‌ايم.»
به اعتقاد اين كارشناس، در تمام دنيا، هدف اصلي آموزش زبان‌هاي خارجي برقراري ارتباط است. بر همين اساس هدف از يادگيري زبان انگليسي هم بايد افزايش مهارت مكالمه باشد كه اين مساله در آموزش و پرورش ايران ناديده گرفته مي‌شود.حصاركي با تاكيد بر اينكه در ميان مهارت‌هايي چون خواندن، نوشتن، صحبت‌كردن و شنيدن، اولويت با شنيدن است، مي‌افزايد: «اگرچه اين 4 مهارت در يادگيري يك زبان خارجي بايد با هم و هم‌تراز هم تقويت شوند اما آنچه كه مهم‌تر از ساير مهارت‌هاست، اولويت‌دادن به شنيدن است.
دانش‌آموزان ما متاسفانه وسايل كمك‌آموزشي لازم در اين زمينه را در اختيار ندارند و امكان شنيدن زبان انگليسي، چه از طريق ضبط‌صوت و چه در لابراتوارهاي زبان براي آنها وجود ندارد».
كم ‌بودن ساعت تدريس زبان انگليسي، يكي ديگر از مواردي است كه كارشناسان، آن را مورد انتقاد قرار مي‌دهند و سه ساعت در هفته را براي آموزش اين زبان كافي نمي‌دانند، در حالي كه به گفته آنها، شرايط غيراستاندارد آموزش هم، مشكلات ناشي از اين كمبود وقت را تشديد مي‌كند.در اين ميان بي‌علاقه‌بودن دانش‌آموزان ايراني به فراگيري زبان انگلیسي، نظريه‌اي است كه مسوول دوره‌هاي زبان بخش متوسطه منطقه 17 آن را تاييد نمي‌كند و مي‌گويد: «من تصور مي‌كنم كه دانش‌آموزان ما خيلي هم به زبان انگليسي علاقه دارند اما چون ابزارهاي اوليه يادگيري را براي آنها فراهم نكرديم و به آنها احساس راحت‌بودن با اين درس را نياموختيم، با اين تصور زبان انگليسي را ياد مي‌گيرند كه مجموعه‌اي از فرمول‌هاي گرامري و لغت‌هاي دشوار است، در حالي كه فراگيري زبان انگليسي با درس‌هايي مثل رياضيات و فيزيك، تفاوت بسياري دارد.»
تدريس زبان انگليسي بدون در نظر گرفتن طبيعت آن و به شيوه فرمولي و دستوري به اعتقاد كارشناسان آموزش و پرورش براي دستيابي به اهداف آموزش روش مناسبي نيست چرا كه فرمول‌ها و دستورهاي متداول در درس‌هاي علمي همچون فيزيك، شيمي و رياضيات در درس زبان كارايي ندارند و دانش‌آموزان را تنها در پاسخگويي به سوالات چهار گزينه‌اي توانمند مي‌سازند.

معلمان در مهارت‌هاي زبان مشكل دارند
پايين بودن سطح علمي مدرسان زبان انگليسي در مدارس سال‌هاست كه از سوي كارشناسان مورد انتقاد قرار مي‌گيرد. بسياري بر اين باورند كه خود دبيران اين رشته هنوز بر مهارت‌هاي يادگيري زبان انگليسي تسلط كافي ندارند و به همين دليل از عهده تقويت اين مهارت‌ها در دانش‌آموزان برنمي‌آيند.
نويدي در اين‌باره مي‌گويد: «بيشتر معلمان زبان در كشور ما مكالمه بلد نيستند پس چطور مي‌توانند به دانش‌آموزان مهارت مكالمه و صحبت كردن به زبان انگليسي را بياموزند؟ بسياري از آنها در فهم معناي جملات به زبان انگليسي مشكل دارند نمي‌توانند به خوبي ترجمه كنند به همين دليل ممكن نيست مهارت‌هايي را كه خود ندارند به دانش‌آموزان انتقال دهند.»به اعتقاد نويدي، استخدام معلم زبان انگليسي در آموزش و پرورش كشور ما تنها براساس مدرك اين رشته صورت مي‌گيرد و نظارتي بر كارايي معلمان اين رشته از سوي آموزش و پرورش وجود ندارد.
اين پژوهشگر مي‌افزايد: «البته اگر معلم سواد هم داشته باشد انگيزه‌اي براي آموزش ندارد چون درگير همان مشكلاتي است كه ساير معلمان با آن دست به گريبانند. علاوه بر اينكه مي‌داند نتيجه كارش چه مثبت باشد و چه منفي، نه تشويق خواهد شد و نه توبيخ.»

زبان انگليسي يك مهارت پايه تلقي نمي‌شود
نگاه برنامه‌ريزان در آموزش و پرورش به يادگيري زبان انگليسي به‌گونه‌اي است كه آن را يك مقوله غيرفعال ارزيابي مي‌كنند درحالي كه كارشناسان زبان انگليسي آن را مقوله‌اي فعال مي‌دانند كه بايد به صورت يك مهارت پايه به دانش‌آموزان آموزش داده شود.
از سوي ديگر زبان انگليسي كه آشنا نبودن با آن در دنيا نوعي بي‌سوادي محسوب مي‌شود در آموزش و پرورش ايران هنوز به عنوان يك مهارت پايه تلقي نشده و به اعتقاد نويدي اين تفكر آموزشي به تمام جامعه تسري يافته است. اين پژوهشگر مي‌گويد: «وظيفه آموزش عمومي اين است كه در دانش‌آموزان مهارت‌هاي پايه ايجاد كند اما هنوز در جامعه ما و در سيستم آموزشي كشور اين فهم حاصل نشده كه زبان انگليسي يك مهارت پايه است البته ما درباره ساير مهارت‌هاي پايه هم مشكل داريم و شواهد موجود گوياي اين است كه ما به‌طور كلي در آموزش و پرورش رسمي با شكست مواجه شده‌ايم همان‌طور كه بچه‌هاي ما در مدرسه احساس مسووليت و مشاركت را ياد نمي‌گيرند به همين ترتيب زبان انگليسي را هم نمي‌آموزند و اين پديده كلي است.»
نويدي همچنين بر اين باور است كه در كشور ما هنوز پس‌مانده‌اي از نگرش‌هاي منفي به زبان انگليسي وجود دارد و اين زبان به عنوان يك زبان بيگانه در سيستم آموزشي ما مغفول مانده است. به گفته او، دانش‌آموزاني هم كه در خارج از مدرسه و در آموزشگاه‌هاي آزاد به فراگيري زبان انگليسي مي‌پردازند در واقع به واسطه نوعي هدايت خانوادگي به يادگيري زبان متمايل شده‌اند و تسلط آنها بر زبان انگليسي جزو افتخارات آموزش و پرورش رسمي به حساب نمي‌آيد.

واگذاری مسوولیت آموزش زبان به بخش خصوصي
آموزش زبان انگليسي در بسياري از مدارس غيرانتفاعي به صورت غيررسمي در دوره ابتدايي نيز ارائه مي‌شود. در حالي كه به گفته كارشناسان نظر مسوولان آموزش و پرورش به اين مساله مثبت نيست. با وجود اين برخي از مدارس غيرانتفاعي حتي نمره زبان انگليسي را در كارنامه دانش‌آ‌موزان ابتدايي هم لحاظ مي‌كنند تا به نوعي مشوق يادگيري اين زبان در دانش‌آموزان باشند.
حصاركي در حالي كه اين شيوه را مفيد ارزيابي مي‌كند، مي‌گويد: «امروز مدرسه‌هاي غيرانتفاعي خيلي راحت با مجموعه افراد مجرب در زمينه آموزش زبان انگليسي قرارداد همكاري مي‌بندند و اين گروه براي دانش‌آموزان برنامه‌ريزي مي‌كنند. به اين ترتيب مي‌توان حضور بخش خصوصي را در آموزش زبان انگليسي مفيد تلقي كرد چون بخش خصوصي هميشه براي اثبات خودش و به اين دليل كه هزينه مي‌كند و مي‌خواهد بازدهي داشته باشد بهتر از بخش دولتي كار مي‌كند.»
عبداللهي هم واگذاري تدريس زبان انگليسي به موسسه‌هاي خصوصي و نظارت دولت را بر عملكرد آنها راهكاري براي ارتقاي سطح يادگيري دانش‌آموزان در اين زمينه مي‌داند و اين در حالي است كه بسياري از كارشناسان ديگر نيز با تاكيد بر مفيد نبودن عملكرد دولت در آموزش زبان، با واگذاري اين مسووليت به بخش خصوصي موافقند. اگر چه آنها ناكارآمد بودن سيستم آموزش رسمي را تنها در يادگيري زبان انگليسي خلاصه نمي‌كنند و بازدهي آموزش زبان عربي را نيز در مدارس ضعيف مي‌دانند. با وجود اينكه تاكيد بر يادگيري زبان عربي در سيستم آموزش رسمي ايران بيشتر است، اما به اعتقاد كارشناسان سرنوشت آموزش اين زبان نيز مشابه سرنوشت آموزش زبان انگليسي است و دانش‌آموزان ايراني در هر دو مقوله با مشكلاتي در ترجمه، صحبت و درك متن مواجه هستند. بر همين اساس ارزيابي صاحب‌نظران آموزش و پرورش بر نادرست بودن شيوه‌هاي تاليف و تدريس همه زبان‌هاي خارجي در سيستم آموزش رسمي متمركز شده و انتقادات متعدد دراين زمينه گوياي ناديده گرفتن زبان‌هاي خارجي به عنوان مهارت‌هاي پايه آموزشي از سوي نهاد آموزش و پرورش است؛ نهادي كه خروجي آن در آموزش زبان انگليسي يا هر زبان خارجي ديگر به قدري ضعيف است كه حتي براي نوشتن يك نامه رسمي و كوتاه هم كفايت نمي‌كند.


مطالب مشابه :


رویای دانشگاه در مدارس غیر انتفاعی

فرزندشان در مدارس غيرانتفاعي تحصيل کنند و مطالب درسي تدريس مي‌شود که در مدارس




مدارس غیر دولتی

نظرهايي در مورد برنامه ،سازمان مدارس ،شيوه تدريس و تاسيس مدارس غيرانتفاعي در




مقايسه اثربخشي مدارس دولتي با مدارس غير انتفاعي

تأسيس مدارس غيرانتفاعي يعني مناسب تدريس اي را در مورد مدارس غيرانتفاعي




هیچ مدرسه ای حق تنبیه روحی و جسمی دانش آموزان را ندارد

به گزارش ايسنا رهي با اشاره به افزايش دانش‌آموزان مدارس غيرانتفاعي در در تدريس




کلیاتی درباره قرآن پایه ی دوم ابتدایی

از مدارس غيرانتفاعي، معلمي جداگانه براي تدريس قرآن در در بسياري از اين مدارس




آسيب‌ شناسي آموزش زبان‌ انگليسي در مدارس ايراني

آسيب‌ شناسي آموزش زبان‌ انگليسي در مدارس در روش‌هاي تدريس مدارس مدارس غيرانتفاعي




آسيب‌ شناسي آموزش زبان‌ انگليسي در مدارس ايراني

آسيب‌ شناسي آموزش زبان‌ انگليسي در مدارس در روش‌هاي تدريس مدارس مدارس غيرانتفاعي




برچسب :