حدیث های قدسی که من را لرزلند

 

 

امام باقر (ع) فرمود:

موسی در مناجات به خداوند عرض کرد: خداوندا! به من توصیه و اندرزی کن

خداوند فرمود: ای موسی! من تو را سه مرتبه توصیه می کنم. موسی عرض کرد: خداوندا بفرما.

خداوند فرمود: تو را برای اطاعت از امر مادرت توصیه می کنم.

موسی عرض کرد: خداوندا! بفرما. خداوند فرمود: باز هم مادرت را توصیه می کنم.

موسی عرض کرد: خداوندا! توصیه سوم را بفرما. خداوند فرمود: پدرت را به تو، توصیه می کنم.

 

خداوند به موسی فرمود: ای موسی! آیا می دانی من چقدر به تو ترحم نموده ام؟ موسی گفت: تو از مادرم به من مهربان تری.

خداوند فرمود: موسی مادرت در اثر فضل من، بر تو ترحم می کرد. من بودم که او را بر تو مهربان ساختم و قلب او را پاک نمودم، تا او تو را پاک تربیت کند.

اي آدم! آن‌چه بين من و توست: از تو دعا و از من اجابت.(الخصال)


بنده‌ام با چيزي بهتر از واجبات به من نزديك نمي‌شود. و با نافله(كارهاي مستحبي) به من نزديك مي‌شود تا اينكه دوستش بدارم. آن‌گاه كه دوستش بدارم، من گوش او خواهم شد كه با آن مي‌شنود و ديده‌ي او كه با آن مي‌بيند و زبان او كه با آن سخن مي‌گويد و دست او كه قدرت‌نمايي مي‌كند. اگر دعايم كند اجابتش مي‌كنم و اگر از من بخواهد به او مي‌دهم.(كافی

امام سجاد علیه السلام مى‌فرماید:

مردى با خانواده خود سوار كشتى شد، و در دریا به حركت آمد، كشتى شكست، و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت. زن بر تخته پاره‌اى قرار گرفت، و موج دریا وى را به یكى از جزیره‌هاى میان آب برد. در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مى‌كرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود، و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت، ناگهان آن زن را بالاى سر خود دیده به او گفت: آدمى زادى یا پرى؟ زن گفت: آدمم، دیگر سخنى نگفت، برخاست و قصد كرد ...که عمل حرامی را با زن انجام دهد. زن به خود لرزید، راهزن سبب را پرسید، با دست اشاره كرد از خدا مى‌ترسم، راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شده‌اى، زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه. مرد راهزن گفت: با این كه تو مرتكب چنین خلافى نشده‌اى از خدا مى‌ترسى در حالى كه من این كار را به زور به تو تحمیل مى‌كنم، به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از توام !

عابد به جوان راهزن گفت: به خاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.

راهزن پس از این جرقّه بیدار كننده برخاست و در حالى كه همّتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد، در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد، عابد به راهزن جوان گفت: دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!

جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنه‌اى نمى‌بینم، تا جرات كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم. عابد گفت پس من دعا مى‌كنم تو آمین بگو. جوان پذیرفت، عابد دعا كرد، جوان آمین گفت، ابرى بر آنان سایه انداخت، در سایه آن بسیارى از راه را رفتند، تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مى‌شدند، بناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد، عابد گفت: تو از من بهترى، زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید، داستانت را به من بگو، جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد، عابد به او گفت: به خاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.

ازرسول خدا (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:

من در انجام هیچ چیزی تردید نمی کنم. جز در مرگ بنده ی مؤمنم. چون دیدار او را دوست می دارم ولی او از مرگ نفرت دارد. لذا او را از این نفرت باز می دارم تا مرا بخواند و به وی پاسخ دهم، او از من مرگ بخواهد و من به او بدهم. اگر در دنیا فقط یک نفر بنده ی مؤمن داشتم، ایمان او را برایش مونس قرار می دادم تا از تنهایی نترسد.

منبع: عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، جلد 1 ، شیخ حسین انصاریان.

 

حدیث قدسی :

عبدی! أنا و حقی لک محب،فبحقی علیک کن لی محبأ

بنده ی من!سوگند به حق خودم دوستدار تو هستم،پس سوگند به حق من برتو،مرا دوست بدار.


قال الله عزّوجلّ
اي موسي! هر‌كه از گناهكاران نزد تو آمد و به تو پناه برد، بگو خوش آمدي و آسوده شدي، چه جايگاه بزرگي است پيشگاه خداوند جهان. و بر ايشان آمرزش بخواه و بر ايشان مانند يكي از خودشان باش.(كافي8/48)

الياس مسلاة(نوميدي از مردم دلداري و تسلي بخش است)


الياس غناء حاضر(نوميدي از مردم توانگري آماده اي است(كه نياز به كسب و

 تجارت ندارد)


الياس عتق مريح(نوميدي از مردم آزادي آسايش بخشي است.)


الياس خير من التضرع الي الناس(نوميدي از مردم بهتر از زاري كردن به درگاه

 انان است).


الياس حر(نوميدي از خلق خدا ازادي و حريت است.)


نا اميدي از مردم از محبتشون,اموالشون،ياريشون و... باعث مي شود انسان

به خدا پناه ببرد


در يك حديث قدسي ديدم كه خدا مي فرمود! هركس به غير من رو زند؛ اورا

مايوس كنم.(نقل به مضمون)


علت ياس از مردم اينه كه بنده متوجه خدا بشه و همه آنچه كه از مردم مي

خواسته را از خدا بخواهد.


چون لاله اي آزادم! خوشبوي خودرويم

 

از رسول اکرم (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:

وقتی که بنده می گوید: خداوندا! مرا ببخش، خدا از او روگردان می شود و اگر دفعه ی دوم هم بگوید، باز خداوند به وی اعتنا نمی کند. امّا در دفعه ی سوم، خداوند به ملائکه می فرماید:نمی بینید بنده ی مرا که از من مغفرت خواست و من به او اعتنا نکردم، دوباره خواست باز اعتنا نکردم، دفعه ی سوم هم خواست. پس این بنده ام معتقد است که کسی غیر از من نمی تواند گناهان را ببخشد. لذا من شما را شاهد می گیرم که گناهان این بنده ام را بخشیدم.

ملائکه: خداوندا نمیخواهی با او قهر کنی؟
خدا:
او جزء من کسی را ندارد....شاید توبه کرد.
بنده من هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صدها خدا داری!!

امام صادق علیه السلام فرمودند:

خداى عز وجل مى فرماید:

 اگر بر بنده مومنم تنگ گیرم غمگین مى شود در صورتى كه این تنگى او را به من نزدیكتر مى سازد و اگر بر بنده مومنم وسعت دهم شادمان گردد، در صورتى كه آن وسعت او را از من دورتر مى كند.(3

 

خداوند متعال به داود وحی فرمود:
ای داود! هر کس که دوست داشته باشد حبیبی(حبیب دوستی که خیلی به تو نزدیک است و صمیمی) را حرف او را تصدیق می کند * و هرکه راضی باشد به حبیب بودن حبیبش(او را بعنوان حبیب انتخاب کرده باشد) به فعل و رفتار او هم راضیست * هرکه مورد اعتماد بداند حبیبش را (در همه امور) به حبیبش اعتماد می کند * و هر که مشتاق رسیدن به حبیبش باشد در رسیدن به او جدیت به خرج میدهد.
* ای داود یاد من برای یاد کننده های من(یادم را به آنها اختصاص می دهم) * و بهشت برای کسانی که مطیع من هستند * و محبت من برای مشتاقان من * و منم که تعیین می کنم چه کسی محب من باشد.

از رسول اکرم (ص) نقل شده که خداوند متعال فرمود:

من نماز کسی را قبول می کنم که در مقابل عظمت من خاضع باشد و به مخلوقاتم تعظیم نکند و روزش را با یاد من به پایان برساند و در قلبش همیشه ترس از من باشد و به خاطر من نفس خویش را از شهوات باز دارد.

 

ای موسی! من چیزی محبوب تر از بنده ی مؤمن در نزد خودم نیافریده ام. او را با کارهائی که برایش خیر است، آزمایش می کنم و از او هم هرچه که خیر باشد برایش ذخیره می سازم. من به صلاح امور بنده ام از خودش آگاه ترم، پس به بلاهای من صبر کن و به نعمت هایم شکر کن و به قضاهای من راضی باش.

وقتی که بنده ی مؤمنم این کارها را انجام داد و بر رضای من عمل نمود و امر مرا اطاعت کرد، او محبوب ترین بنده ی مؤمنم خواهد بود.

 

اگر آنانکه پشت به من نموده اند بدانند که من چقدر منتظر آنان هستم و به توبه و بازگشت آنها مشتاقم از شوق دیدار من قالب تهی میکردند و از شدّت محبت من بند بند وجود آنهااز هم می گسست.


خدای مهربان

 

 

از امام صادق (ع) نقل شده که خداوند متعال می فرماید:

 

قسم به عزّت و جلال و عظمت علوّ مقامم در عرش، هر کسی که به غیر از من امیدوار باشد، آرزوی او را مبدّل به یأس می کنم و در میان مردم لباس مذلّت بر وی می پوشانم. او را از نزدیک بودن به خودم دور ساخته، از وصل به خودم محروم می سازم. زیرا چگونه بنده ی من در شداید به غیر من امیدوار می شود در حالی که شداید در دست من است. چگونه درب خانه ی غیر مرا می زند در صورتی که کلید گشودن درها در دست من است. آن درها همه بسته اند ولی درگاه من برای کسانی که مرا بخواهند مهیا می باشد، پس کسی که برای نیاز ها و سختی هایش بر من امیدوار باشد و به من رو آورد، من همه ی حاجت های او را برآورده می کنم و همه ی سختی هایش را از بین می برم.

 

من به همه ی حاجات و آرزو های بندگانم آگاهم و همه ی آن ها در نزد من محفو ظند. پس وقتی که بنده ام به دیگری رو می آورد، معنایش این است که به حفظ و مراقبت من راضی نیست. من آسمان ها و زمین را مملو از ملائکه کرده ام که هرگز از تسبیح و عبادت من خسته نمی شوند و به آن ها امر کرده ام که درهای میان من و بندگان را همیشه باز نگهدارند. پس چگونه بندگانم به قول من اعتماد نمی کنند؟

 

آیا بنده ی من نمی داند که وقتی کسی را گرفتار مشکلی کنم، غیر از من کسی قادر به حل آن مشکل نیست مگر اینکه من به او اجازه بدهم.

 

پس چه شد که بنده ام از من رو گردان شده در حالی که من با بخشش خودم آنچه را که از من نخواسته بود به وی دادم. بعد از او گرفتم، چگونه او پس دادن آن را از من نخواست و به دیگری رجوع کرد؟

 

شما می بینید که من قبل از درخواست شما، آنچه را که نیاز دارید به شما عطا می کنم آن وقت چگونه ممکن است که شما از من بخواهید و من ندهم؟

 

آیا من بخیل هستم که بنده ام به من رجوع نمی کند؟

 

آیا در نزد من عفو و رحمت نیست؟

 

آیا من محل و مرجع همه ی امید ها و آرزو ها نیستم؟ پس چگونه بنده ام به دیگری رو می آورد؟

 

آیا آنان که به غیر من امیدوار می شوند نمی ترسند؟

 

اگر همه ی اهل آسمان ها و زمین به طور دست جمعی حاجات خود را از من بخواهند و من همه ی نیاز های آن ها را بدهم باز هم ذرّه ای از مُلک من کم نمی شود.

 

چگونه کم می گردد در صورتی که قدرت من بی نهایت است.

 

پس وای بر کسانی که از رحمت من ناامید می شوند و وای بر کسانی که به من نگاه می کنند و متوجه زشتی اعمال خود نیستند.

 

 


پاداش عمل برای غیر خدا

 

 

امام موسی کاظم (ع) از پدرانش (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده که خداوند متعال فرمود:

بعضی از افراد را به جهنّم داخل می کنند. خداوند به مالک جهنّم امر می فرماید: قدم های این ها را مسوزان چون این ها با آن قدم ها به سوی مسجد می رفتند. فرجهای آن ها را مسوزان، چون آن ها را برای وضو پاک می کردند. دست های آن ها را مسوزان، چون آن ها را برای دعا بلند می کردند. زبان آن ها را مسوزان، چون زیاد قرآن می خواندند.

مالک جهنّم می گوید: پس چرا شما گرفتار آتش شده اید؟ آن ها می گویند: ما برای غیر خدا کار می کردیم، این بود که به ما گفته شد بروید ثواب اعمال خود را از کسانی بگیرید که به خاطر آن ها، آن کار ها را انجام می دادید.

 

 

 

 
زدودن غم از دل مسلمان

 

 

خداوند به حضرت داوود (ع) وحی فرمود:

ای داوود! آنچه را می گویم از من بشنو:

هر کس به سوی من بیاید در حالیکه از گناهانش خجالت می کشد، او را می بخشم و از حافظه ی او هم بیرون می کنم (تا دیگر خجالت نکشد)

ای داوود! هر کس یک عمل خیر به خاطر من انجام دهد، او را وارد بهشت می کنم. داوود عرض کرد: خداوندا! آن عمل خیر چیست؟ خداوند فرمود: بردن غم از دل بنده ی مسلمان. داوود عرض کرد: خداوندا!

پس سزاوار است کسی که تو را شناخت امیدش را از تو قطع نکند.

 

 

حدیث قدسی

 
بنده نوازی خدا

 

 

از امام رضا (ع) نقل شده که فرمود:

خداوند متعال در ثلث آخر هر شب ملکی به آسمان دنیا می فرستد و به وی دستور می دهد که ندا کند:

آیا سئوال کننده ای هست تا من «خداوند» به وی عطا کنم؟

آیا توبه کننده ای هست که توبه ی او را بپذیرم؟

آیا استغفار کننده ای هست تا او را ببخشم؟

ای خواهان خیر و نیکی! بشتابید و ای خواهان شرّ! بمانید.

آن ملک تا دم سحر این نداها را تکرار می کند. وقتی که صبح می شود. آن ملک به محل خود در ملکوت آسمان ها می رود.

 

 


مطالب مشابه :


حدیث درباره موفقیت (رموز موفقیت)

با سلام . در این وبلاگ بیشتر مطالب درباره موفقیت و سرگرمی و قرار می گیرد . .به امید موفقیت




سخنان زیبا و آموزنده درباره موفقیت

شیمی کیمیای زندگی - سخنان زیبا و آموزنده درباره موفقیت - وبلاگ شیمی - شیمی کیمیای زندگی




احادیث در مورد جوان و جوانی

حدیث - احادیث در به شما درباره جوانان به نيكى سفارش مى كنم چرا كه آنان نازك دل موفقیت




حدیث های قدسی که من را لرزلند

در جستجوی موفقیت - حدیث های قدسی که من را لرزلند - دل نوشته های حیران من




توصیه حاج آقا فرحزاد درباره صلوات در برنامه سمت خدا

قلب قرآن(سوره یس) و موفقیت - توصیه حاج آقا فرحزاد درباره صلوات در برنامه سمت خدا - سوره یس




شراب‏خواری و نماز !!!

دروازه موفقیت (ذکر حدیث و آیات قرآنی بیان شده است اما درباره حدود و کیفر این گناه




حدیثی از پیامبر اکرم (ص) درباره ی علم

کــــلام معصـــــوم (ع) - حدیثی از پیامبر اکرم (ص) درباره ی علم - بانک اطلاعاتی حدیث و سخن




برچسب :