رمان فانوس

بارون محکم به صورت رنگ پیرده و سردش میخورد. صدای جیغ زنی که زجر میکشید از بین اون همه سر و صدا به گوش میرسید. لباس کوتاه قرمزش دورش چسبیده بود و از سر موهای طلایی و بلندش آب میچیکد. آسمون غرشی کرد و بارون تند تر شد.
دستاش رو دور بازوش گره کرد و از سرما به خودش لرزید. چشمای وحشت زده اش رو بین جمعیت چرخوند. انگار هیچ کدومشون متوجه سیلی که توی راه بود نشده بود. همه همچنان در حال رقص بودند. 
استخون های دردناکش رو به درخت فشار داد و پاهاش رو به خودش نزدیک کرد. صدای قهقهه ای از پشت سرش می اومد و…

 

دانلود رمان


مطالب مشابه :


داستان عاشقانه ی خنده دار

داستان عاشقانه ی خنده دار عده ای تو بهت مطلق بودن و عده ای از خنده، روی دانلود احسان




دانلود داستان عاشقانه زیبا و جدید - دانلود رمان عاشقانه زیبا

آرشیو موضوعی اس ام اس اس ام اس ولنتاین اس ام اس خنده دار جدید اس ام اس تنهایی جدید




رمان فانوس

بهترین رمان های عاشقانه،خنده دار،ترسناک صدای قهقهه ای از پشت سرش می اومد ودانلود رمان




دانلود رمان های عاشقانه و خارجی با ترجمه فارسی

دانلود رمان های عاشقانه و خارجی با متن خنده دار. دانلود رمان عاشقانه و خارجی




اس ام اس عاشقانه گریه دار و احساسی

رمــــــــــان اس ام اس عاشقانه گریه دار و احساسی تصاویر خنده دار; دانلود




برچسب :