روز امور تربیتی و تربیت اسلامی اسفند 92

استمرار و بقای هر جامعه مستلزم آن است که مجموعه باورها، ارزش ها، رفتارها، دانش ها و مهارت های آن به نسل های جدید انتقال یابد. مهم ترین وسیله این انتقال آموزش و پرورش است و مدرسه مهم ترین واسطه انتقال دانش و مهارت فنی است بر همین اساس در دوره نخست وزیری شهید رجایی و در دوران تصدّی شهید باهنر در وزارت آموزش و پرورش آن ها به تأسیس ستاد های امور تربیتی در مدارس کشور اقدام کردند تا فرهنگ اسلامی را گسترش دهند و دانش آموزان را به حرمت نهادن و عمل به ارزش های اسلامی ترغیب کنند. پاسداری از ارزش های اسلامی و دستاوردهای انقلاب، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی بین عملکرد عوامل تربیتی، توجّه جدی به نقش معلمان در فعالیت های تربیتی و توجه به نقش دانش آموزان در فعالیت های تربیتی از جمله اهداف ستادهای امور تربیتی است. در جمهوری اسلامی ایران هشتم اسفند ماه روز «امور تربیتی و تربیت اسلامی »، نامگذاری شده است.
شهید بزرگوار، رجایی مربیان امور تربیتی را سربازان انقلاب در آموزش و پرورش نامید و بنا به گفته شهید باهنر «مربیان زمانی با انبیا هم صف و با امام عادل هم ردیف هستند که آموزش را از محتوای تزکیه پر کنند» و چه پر معناست کلام امام (ره) که می فرمایند:
«اگر تهذیب در کار نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد.»
این نهاد از بدو شکل گیری تا به امروز مجموعه وسیعی از عملکردها و وظایف متعدد و گوناگونی را بعهده داشته و تحقق امر تربیت را منوط به حضور مربی و فعالیتهای رسمی غیر کلاسی در کنار آموزشهای کلاسی می داند. اهداف و اصول مشروحه زیر علل اصلی تشکیل این نهاد انقلابی پرورشی می باشند که عبارتند از
انتقال ارزشهای دینی و فرهنگی انقلاب اسلامی به مدارس
تربیت و بازسازی دانش آموزان در فضایی انقلابی و اسلامی
زمینه سازی برای ورود نگرش های دینی و ارزشهای انقلاب اسلامی به نظام آموزش و پرورش و حفظ مدارس از آفات فرهنگی و سیاسی.
شناخت و پرورش استعدادهای دانش آموزان در رشد دینی، عقلی، اجتماعی، عاطفی آنان و حفظ ارزشها.
بنابراین مهمترین اهداف تشکیل امور تربیتی را حراست از مرزهای اعتقادی و حفظ دستاوردها و تبیین ارزشهای انقلاب در مدارس باید دانست. چرا که انگیزه های انقلابی و اسلامی همراه با شعار «مربیان امور تربیتی سربازان انقلابند» موجب تأسیس این نهاد انقلابی شده است.
این مجموعه در طی سالهای شکل گیری خود تلاش گسترده ای را درجهت رفع کاستی ها و پرورش مذهبی و انقلابی دانش آموزان به انجام رسانده است.
لازم به ذکر است که ارزیابی فعالیتها نیاز به شناختن اهداف و راهبردهای اجرایی دارد. لذا فعالیتهای امور تربیتی باید همراه و هم قدم با نظام پرورشی باشد تا بتواند نسبت به رسالت و نقش خویش و اهداف بنیادی این نهاد جامعه عمل بپوشاند. قابل ذکر است که طرح امور تربیتی همه ارکان آموزش و پرورش رابا محوریت معلمان، کتابهای درسی، نظام ارزشیابی، خانواده و دانش آموز در برمی گیرد. هر ستاد امور تربیتی در مدارس از سه عضو تشکیل می شود که عبارتند از:
مدیر مدرسه و یا یکی از معاونان که به مسائل تربیتی آگاهی بیشتری دارد.
مربی تربیتی مدرسه (یا مربی ارشد)
یکی از معلمان یا دبیران مومن و متعهد دارای حُسن شهرت و سابقه اعتقادی و اخلاقی موفق در اجرای وظایف آموزشی و آشنا به مبانی و روشهای تربیتی اسلام به انتخاب شورای معلمان مدرسه.
و امام (ره)؛ چه خوش می فرمایند:
« ………. اگر چنانچه معلم یک معلمی باش که دعوت به نور بکند، دعوت به صلاح بکند، دعوت به اسلام بکند، دعوت به اخلاق صالحه بکند، دعوت به ارزشهای اسلامی بکند، آن ارزشهایی که عندالله ارزش است، اگر معلم این کار را بکند همانطوری که انبیاء مردم را از ظلمت به نور می کشانند، این معلم هم این بچه ها را از ظلمات به نور وارد می کند و همین شغلی است که شغل انبیاء است.»

واحد مرکزی خبر

روز امور تربیتی
تربیت دینی

وقتی به کودکان خود یاد می دهیم که به جای دیدن عیب دیگران، خوبی ها و نقاط قوت آنها را مد نظر قرار دهند، در حقیقت احساسات عالی آنان را تقویت کرده و پرورش داده ایم. این نوع نگرش به افراد، باعث می شود تا نسبت به خود نیز نگرش مثبت داشته باشند. خوش بختی در آن است که جنبه خوب افراد و اشیا را ببینیم؛ زیرا در تمام افراد و اشیا و پدیده های هستی، خوبی و بدی چون خورشید و سایه وجود دارد. باید هنر خوب دیدن و خوب انتخاب کردن را ـ که از جلوه های تربیت دینی است ـ به کودکان آموزش دهیم.
باور ایمانی کودکان

میزان اعتقاد و باور ایمانی کودک به خداوند از یک نظر بسته به میزان اعتقاد و ایمان قلبی پدر و مادر به خداوند است. این اعتقاد نه با زبان و کلام، بلکه در سیرت و کردار ظاهر می شود. این باور نه از روی تحمیل، بلکه بر اساس بیدارگری فطرت شکل می گیرد.
زیبا دوستی

تقویت حس زیبادوستی در کودک بستر اصلی تربیت دینی و تعالی فضایل اخلاقی اوست. هنرهای زیبا و آموزش آن به کودکان در همان نخستین سال های آموزش، به آنها کمک می کند تا عواطف و هیجانات خود را به توازن و تناسب، تعالی بخشند و از آسیب ها و اختلالات روانی از جمله افسردگی، اضطراب، ترس، پرخاشگری و صدها عارضه دیگر مصون بمانند.
ایجاد زمینه استقلال و آزاداندیشی

اگر به فرزندان خود بیاموزیم که چگونه نسبت به احساسات خود هوشیار شوند، می توانیم زمینه استقلال و آزاداندیشی را در آنها فراهم کنیم. اما اغلب والدین سعی می کنند احساسات خودشان را جانشین احساسات فرزندان کنند. هرکس تا زمانی که بر خود مسلط است می تواند فراتر از خود حرکت کند و زمانی که تحت سلطه احساسات دیگری است، نه تنها نسبت به خود هوشیاری ندارد، بلکه تمامی توان و انرژی خود را صرف کنترل عوامل بیرونی می کند. بنابراین شایسته است به فرزندان خود اجازه دهیم تا با آرامش درونی و اعتماد به نفس، احساسات خود را بیان کنند. ابراز وجود و داشتن صراحت در بیان احساسات عاملی برای کشف خود و هوشیار شدن نسبت به خود است.
حرمت و عزت نفس

کودکان را باید برای وجود مستقل خودشان و نه صرفا برای این که اطاعت و یا تقلید می کنند دوست بداریم. در این صورت است که حرمت و عزت نفس کودک افزایش می یابد و احترام به خود که زیرساز ساختمان شخصیت است شکل می گیرد؛ چرا که حالات و رفتارهای اقتباسی کودک، زودگذر و ناپایدارند. آنچه ماندنی و پایدار است، خصوصیات ذاتی و استقلال درونی است.
قوه تخیّل

رشد دادن قوه تخیل کودک از وظایف مهم والدین و مربیان است. این کار را از چند طریق می توانیم انجام دهیم. بازی های فکری، اجازه تصرف در بعضی از وسایل و اسباب بازی ها، قصه گویی و کتاب خوانی از مهم ترین راه های پرورش قوه تخیل است. والدین باید مراقب باشند بعضی دروغ هایی را که کودکان بر اثر خیال پردازی می گویند، به عنوان رفتارهای ضد اخلاقی ارزیابی نکنند. در عوض باید کودک را کمک کنیم تا به تدریج بتواند بین افکار و خیال های خوش با واقعیت تمایز قائل شود.
خودمداری

خودمداری کودک خردسال یک ویژگی ذهنی است و به معنی خودخواهی نیست. پدران و مادران باید مراقبت کنند به تصور این که فرزند آنان خودخواه شده، مبادرت به اصلاح این به اصطلاح خودخواهی نکنند و سعی نداشته باشند تربیت اخلاقی او را پیش بیندازند. مدارا با کودک و توضیح خطاها و اشتباهات او در ادراک و قضاوت، بهترین رفتار والدین در مقابل خودمداری فرزند خردسال است.
نیاز به دوست داشتن

نیاز به دوست داشتن و شناخته شدن موجب بروز بسیاری از تظاهرات رفتاری نوجوان برای رسیدن به این اهداف است. هرگاه نیاز به شناسایی از طریق درس و هنر و توانایی رهبری به دست آید، دیگر نیازی نخواهد بود که نوجوان از طریق بلند صحبت کردن، بددهنی و رفتارهایی به منظور جلب توجّه دیگران، که همه ما با آن از دوره نوجوانی آشنا هستیم، خود را نشان دهد.
اتکا به خداوند

از مهم ترین هدف های تربیتی این است که کودکان را متکی به خداوند بار بیاوریم؛ زیرا ما در مقام پدر و مادر همواره با کودک نیستیم. آنچه برای همیشه باقی می ماند، پیوند او با خدای خویشتن است. مذهب، می تواند موجب افزایش امید در خانواده شود. امید و خوش بینی از پایه های بهداشت روانی است. توصیه می شود خداوند را ابتدا برای کودکان به عنوان مظهر محبت و رحمت توصیف کنیم تا آنها به مذهب و آفریدگار هستی علاقه مند شوند.
اعتماد به نفس

برای افزایش اعتماد به نفس در کودک باید او را ترغیب کنید تا کارهایش را خودش انجام دهد و فقط به مقدار کمی که نیاز دارد به او یاری دهید. توانایی ها و استعدادهای کودک را کشف کنید و روی آنها تکیه کنید تا کودک توانایی های خود را باور کند. او را به سبب توانایی ها و استعدادهایش تشویق کنید تا به تدریج استعدادهای او شکوفا شوند. اشتباهات او را به رخش نکشید. تلاش کنید در کلام و عمل خود به کودک پیام های مثبت و امید به آینده بدهید.
پرورش قوای ذهنی

بهترین راه پرورش قوای ذهنی کودک این است که هرکاری که به آن رغبت دارد و شخصا می تواند از عهده اجرای آن برآید، انجام دهد تا در توسعه تفکر و خلاقیت او مؤثر باشد. پس اگر می خواهیم فرزندانمان مطالب و مفاهیمی را که در پی آموزش آنها هستیم بهتر فرا بگیرند، باید در موقعیتی آنها را مطرح کنیم که با آمادگی روانی ـ عاطفی آنان همراه باشد.
آینده کودکان

سرنوشت کودکان به نوع تفکر آنان به زندگی و آینده بستگی دارد. اگر خواهان آینده ای پربار برای فرزندان خود هستید، به جای اندوختن ثروت های مادی، اندیشه های آنان را بارور سازید. به جای آن که وسایل و ابزارهای خوشبختی را از بیرون برایشان فراهم سازید، سعی کنید آنان اکسیر خوشبختی را در درون خود و از طریق خدمت و محبت ورزیدن به دیگران بجویند.
پذیرش و احترام

محترم شمردن نوجوان، احترام به حقوق او، توجّه به نیازهای همه جانبه او و پذیرش او همان طور که هست، از مهم ترین اصول برقراری رابطه انسانی است. فرزند یا فرزندان شما بیش از هرچیز، وجود شما را می خواهند و حضور شما در خانه برای آنها ارزشمند و حیاتی است. با دقت گوش دادن به حرف های نوجوان، پذیرفتن و تشویق رفتارهای مطلوب او، فراهم کردن فرصت هایی برای ابراز وجود و خودنمایی و عدم تمسخر و سرزنش او از نشانه های برقراری رابطه انسانی سالم با نوجوان است.
تحمیل کردن

گاهی اوقات پدران و مادران نظرها، رغبت ها و علایق خود را به فرزندان تحمیل می کنند و حتی بدون توجّه به سن و موقعیت آنان، برای آنها رنگ و مدل لباس انتخاب می کنند. در چنین موقعیتی، بروز رفتارهایی از قبیل لجبازی، مقاومت منفی و سرکشی طبیعی است. باید به نوجوان اعتماد کرد و به وی اجازه داد که به تدریج پس از کسب آگاهی های لازم، خود تصمیم بگیرد و تصمیم گیری در امور زندگی، تحصیلی و شغلی را تمرین کند.
توقعات و انتظارات

پیش از آن که کودک را به کاری وادار کنیم، باید توانایی و ظرفیت او را نسبت به انجام دادن آن کار بسنجیم تا تکالیفی که بر او تحمیل می شود، خارج از توان او نباشد. تجربه نشان داده است توقعات و انتظارات بیش از حد نه تنها نتایج وارونه ای را به دنبال می آورد، بلکه کودک را نسبت به انجام وظایف اصلی و تکالیف طبیعی اش نیز بیزار می کند، تا آن جا که از انجام حداقل وظایف و توقعات نیز شانه خالی می کند.
مشورت کردن

بسیاری از مشکلات خانواده هایی که فرزند نوجوان دارند، نتیجه عدم مشورت با آنهاست. برخی از پدران و مادران در تصمیم گیری های خانوادگی یا در امور مربوط به تحصیل، شغل و ازدواجِ فرزندشان با وی مشورت نمی کنند. در حالی که مشارکت دادن نوجوان در این گونه امور موجب می شود احساس مسئولیت و توانایی تصمیم گیری در او ایجاد شود. به فرزند نوجوان خود اعتماد کنید و پس از دادن آگاهی های لازم، به او اجازه دهید که به تدریج در امور گوناگون تصمیم بگیرد و تصمیم گیری در امور زندگی، تحصیلی و شغلی را تمرین کند.
تعریف و ستایش

تعریف و ستایش بیش از حد از کودک مانع خودیابی و کشف واقعیت های موجود در خودش می شود. نتایج پژوهش ها و تجربیات تاریخی نشان داده است که در اغلب موارد، افراد موفق و پیشرو در زندگی کسانی بوده اند که کم تر تعریف شنیده اند؛ چرا که ستایش و تمجید افراطی از کودک، احتمالاً نتایج وارونه ای را به دنبال دارد و محرک های طبیعی و انگیزه های درونی را در فرد تضعیف می کند. هر فردی از موفقیت و کشف کردن و پیشرفت کردن، لذت می برد، لذا اگر تشویق های بیرونی جانشین تشویق درونی شود، به طور ناخواسته مانع ظهور انگیزه های درونی او شده ایم.
نظارت بر رفتار

نظارت مفید و مؤثر بر رفتار کودکان، از اصول مهم بهداشت روانی آنان است. به نظر می رسد یکی از نیازهای بهداشت روانی کودکان این است که احساس کنند پدر و مادر بر رفتار آنان نظارت دارند؛ به بیان دیگر، کودکان باید احساس کنند که خوب و بدِ رفتار و گفتار آنان، برای والدین اهمیت دارد. برای این کار، پدر و مادر هم چون باغبانی که مراقب است که آفتْ گل ها و گیاهان را آسیب نرساند، آفت های تربیتی فرزندان خود را می شناسند و کودکان را در برابر این آفت ها محافظت می کنند.
معنویت

کودکان، معنویت را در رفتار پدر و مادر خود جستجو می کنند، و به رفتار والدین بیشتر از گفتار آنان توجّه دارند. اگر ارزش های اصیل مذهبی به طور هماهنگ در گفتار و رفتار پدر و مادر و در روابط والدین با یکدیگر جلوه گر شود، این ارزش ها آسان تر به فرزندان منتقل می شوند؛ زیرا پدر و مادر اولین الگوی فرزندان خود هستند.
مقاومت در برابر لجبازی

والدین و مربیان باید تلاش کنند تا در برابر لجبازی های کودک تسلیم نشوند. کافی است یکی دوبار در برابر لجبازی های کودک مقاومت کنیم تا او در عمل بیاموزد که با لجبازی نمی تواند به هدف های خود برسد. در این صورت او ناگزیر خواهد بود راه های مناسب تری را برای ارتباط با دیگران بیاموزد. کافی است شما رفتار خوب او را تشویق و تقویت کنید و در برابر لجبازی های او تسلیم نشوید. با صبر و حوصله و پشتکار می توان با این قانون ساده، رفتارهای خوب کودک را افزایش داد. افزایش رفتارهای مناسب در کودک به تدریج موجب کاهش لجبازی می شود.
کودکی کردن

کودک اگر در کودکی کاملاً کودکی نکند، در دوران بزرگ سالی به گونه ای کودکی خواهد کرد و اگر در دوره خردسالی بچگی نکند، در بزرگ سالی با روحی کوچک باقی خواهد ماند. اگر بچه ای بر اساس فشار والدین و به طور تصنعی، مؤدب، ساکت، سربه زیر و منظم باشد، فردا که بزرگ شود، به شدت حیله گر و متظاهر خواهد بود، زیرا در درون بسیار ناآرام و در ارتباط اجتماعی وابسته و نابالغ است.
بزرگی کردن

یکی از عواملی که موجب می شود بچه های امروز، ارزش های پدر و مادر را نفی و رفتار بزرگ سالان را رد کنند، این است که از راه نصیحت شنوی مجبور به بزرگی کردن شده اند، ولی همیشه از این گونه بزرگ بودن و بزرگ شدن بیزار بوده اند و از آن خاطره های بدی دارند. بنابراین، اگر در پاره ای از موارد هیچ کاری نکنیم و نگذاریم که هیچ اقدامی صورت گیرد، به تربیت فطری کودکان نزدیک تر شده ایم.
انگیزه و نیاز به پیشرفت

مهم ترین عامل در پیشرفت و موفقیت، نه هوش و نه استعداد، بلکه انگیزه و نیاز به پیشرفت و موفقیت است. ولی اغلب والدین به جای تقویت انگیزه و بیدار کردن نیاز فرزند خود به موفقیت، او را به کسب موفقیت و پیشرفت مجبور می کنند و او را به سبب شکست هایش سرزنش می کنند؛ حال آن که این برخوردها جز از بین بردن انگیزه پیشرفت حاصلی در بر ندارد. در واقع والدین به نام تقویت رفتار مطلوب فرزند خود، ناخواسته رفتار نامطلوب را در او پرورش می دهند. به همین دلیل است که فرزندانِ این گونه والدین، روز به روز، ناامیدتر شده، احساس شکست و دل سردی بیشتری نسبت به آینده خود می کنند.
خودشناسی

آموزش این که فرزندان ما هر روز با محاسبه و مراقبت، رفتار خود را ارزیابی کنند، بیش از آموزش های درسی و مدرسه ای اهمیت دارد؛ زیرا این آموزش، به خودشناسی و خودیابی آنها کمک می کند. بنابراین خوب است که هرشب هنگام خواب به آنها یادآوری کنیم که از خود بپرسند آن روز را چگونه گذراندند. همین بازنگری و بازاندیشی منجر به آفرینش موقعیت های برتر خواهد شد و کودک یاد می گیرد که چگونه فراتر از آنچه هست، حرکت کند.
خلاقیّت

خلاقیّت و ابتکار یا دنباله روی و عدم خلاقیت کودکان، تا حد زیادی تحت تأثیر روابط خانوادگی آنهاست. روش تربیت آزادمنشانه و همراه با انضباط، خلاقیت و ابتکار بیشتری را در کودکان باعث می شود. در حالی که روش تربیتی سلطه طلبانه، بیشتر هماهنگی و دنباله روی را در کودکان رشد می دهد.
پرهیز از دروغ

به همان اندازه که به فرزندان توصیه می کنیم تا از دروغ گویی پرهیز کنند، باید مراقب باشیم که با دروغ زندگی نکنند؛ زیرا با دروغ زندگی کردن، خطرناک تر و فریبنده تر از دروغ گفتن است.
نماز جماعت

نماز جماعت در مدرسه ایجاد کننده فضایی است که روحیات معنوی و جمعی دانش آموزان را در مقابل تهاجم فرهنگی غرب تقویت کرد، از تاخت وتاز نیروهای ضدمذهبی یا بی اعتنا علیه مذهب، در فضای دانش آموزی پیشگیری می کند و نیز از اشغال کامل فضای اجتماعی مدرسه توسط آنان ممانعت می نماید.
تشویق فرزندان به عبادت و کارهای نیک

وقتی که کودکان و نوجوانان مشاهده می کنند که پدر ومادرشان و مربیان نسبت به امور مذهبی حساسیّت و دقّت نظر دارند و برای عبادات اهمیت فراوان قائلند، و در اوقات نماز با اشتیاق به سوی عبادت می شتابند و در مناسبت های مذهبی و مراسم عبادی شرکت فعال دارند، خود به خود نسبت به این قبیل امور احساس علاقه و نشاط می کنند و مجذوب حالات ملکوتی و دعا و مناجات می شوند.
هم دردی مربیان با دانش آموزان

کودکان و نوجوانانِ مبتلا به ناراحتی های عاطفی بیش از آن که به قضاوت و سرزنش معلم نیازمند باشند، به هدایت و همدردی وی نیازمندند. لذا وظیفه مربیان این است که کودکان مبتلا به ناراحتی های عاطفی را از مشکلاتشان و نحوه برخورد با آنها آگاه ساخته، استعدادها و قابلیت های آنان را پرورش دهند تا بتوانند بر موانع رشد خویش غالب شوند.
رفتار دینی مورد انتظار

مربیان باید در رفتار و الگوهای اخلاقی و دینی که قصد معرفی به کودکان دارند ثابت قدم باشند و به نوع رفتار دینی که از کودکان انتظار دارند شناخت کافی داشته باشند. این نکته از این نظر اهمیت دارد که باید آنچه کودک به عنوان رفتار دینی انتظار دارد، در موقعیت مناسب و طبیعی با امور مطرح کنند و نظر کودک را در این زمینه جویا شوند تا کودک به خوبی مطمئن شود که ابهام و تناقضی در فهم رفتار دینی خود ندارد.
اجرای برنامه های مذهبی

والدین و مربیان باید با هوشیاری کامل به القا و اجرای برنامه های مذهبی بپردازند؛ آن هم در زمانی که نوجوان در تلاش برای یافتن هویت خویش است و همانند خفته ای است که ناگهان بیدار شده است. در چنین حالی اگر زمینه وجود داشته باشد، گم شده خود را در زمینه اعتقادی خواهد یافت و به اجرای تعالیم مذهبی از جمله نماز تن خواهد داد.
تقویت ایمان

برای این که بچه ها همیشه شاداب و شادمان باشند، برای این که اعتماد به نفس پیدا کنند، برای این که آرامش و امید داشته باشند، برای این که از شکست ها، شکسته نشوند و شکست را مقدمه موفقیت های بعدی بدانند، درآنها ایمان به وجود آورید.
خصوصیات مربی

مربی ای که دارای صداقت، گذشت، بزرگواری، انسان دوستی و دیگر کمالات اخلاقی است می تواند این صفات را به دانش آموزان منتقل کند. اگر خود دچار خصوصیات ناپسند اخلاقی باشد، هرچه در باب فضایل اخلاقی سخن بگوید نقاط ضعفْ اثر منفی خود را به جا می گذارد و مانع پذیرش کلام او می شود. پس باید مربی، عالمِ عامل باشد.
آموزش دین و احکام

آگاهی های دینی درست و متناسب با نیازهای کودکان و نوجوان نقش مهمی در سرنوشت آینده آنان ایفا می کند؛ زیرا اساس انسان را فکر و فرهنگ او می سازد و اگر این فکر و فرهنگ مبتنی بر آگاهی های مستند و مستدل دینی باشد، زندگی جهت دینی و الهی پیدا می کند. از این رو تعلیم مسائل دینی و احکام مذهبی به کودکان در روشنگری ذهن آنان و ایجاد علاقه به امور دینی و استواری در دینداری بسیار حائز اهمیت است.
احترام به شخصیت خود و دیگران

اگر والدین و مربیان به کودکان تعلیم دهند که آنان از عزت نفس و کرامت، شخصیت برخوردارند و دیگران هم همین طور، احترام به شخصیت خود و دیگران جزء خوبی و خصلت دائم کودکان می شود و از فخرفروشی و تعدی به حقوق دیگران و بدخلقی و خشم بر آنها روی گردان می شوند و به ده ها صفت نیکوی اخلاقی آراسته می گردند که زمینه ساز موفقیت و خوشبختی در زندگی اجتماعی و هم زیستی تکاملی با دیگر هم نوعان است.
تشویق

دانش آموزانی که تشویق نمی شوند، اغلب دچار شکست روحی می شوند و اعتماد به نفس خود را از دست داده، خود را پست و حقیر می شمارند و جرأت دست زدن به کار خوب را در خود نمی یابند. بنابراین تشویق بسیار عمل پسندیده ای است. جای تردید نیست؛ امّا مهم تر از تشویق، نوع و نحوه تشویق است که باید مدنظر مربیان قرار بگیرد.
هدفداری در رفتار مربیان

رفتار مربیان تعیین کننده ترین و مهم ترین عامل در تربیت و توفیق برنامه های پرورشی و تربیتی است. در حقیقت رفتار مربیان است که محتوای ارزش ها و آموخته ها را عینیّت خارجی می بخشد. مزاح و شوخی مربیان، انواع و میزان جوایز، ظرافت در گفتار، حالات مربی به هنگام دعا و نماز و صدها مورد دیگر همه و همه باید هدفدار باشد؛ زیرا همین حالات و رفتارها و گفتارها اصلی ترین بخش الگودهی هستند؛ لذا هدفداری رفتارهای مربیان از مهم ترین عوامل موفقیت برنامه های پرورشی است.
برخورد با اختلالات عاطفی

در برخورد به اختلالات عاطفی، صبر و بردباری، تدریجی بودن تدابیر تربیتی و آماده ساختن محیط های مناسب می تواند درمان مناسبی باشد. چنانچه در بدو ناراحتی های عاطفی اقدام مناسب انجام نگیرد، مشکل آنها به تدریج پیچیده تر و درمان آن نیز دشوارتر می شود.
دروغ گویی

یکی از علل دروغ گویی فرزندان، تحمیل تکالیف سنگین به آنها و داشتن توقع بیش از طاقت آنان است. سخت گیری های مربیان و توقعات نادرستی که فوق طاعت کودکان است، آنان را به دروغ گویی می کشاند. مربیان باید در تمام کارها قدرت و نیروی عادی اطفال را در نظر بگیرند و چیزی که فوق طاقت و توان آنهاست، بر آنان تحمیل نکنند؛ چون طفل از رنجش مربی و این که مربی او را تنبل و نالایق بشناسد، واهمه دارد. لذا وقتی از انجام دادن کار خود عاجز ماند، ناچار برای حفظ شخصیت خویش به دروغ پناه می برد و بر اثر تکرار، دروغ گو می شود.
احترام به شاگردان

برای آن که کودکان و شاگردان تحت تأثیر تجربه، دانش و ارزش های بزرگ سالی قرار گیرند باید، به آنان به دیده احترام نگریست و آنها را یک سروگردن از خود بلندتر دانست و دوستشان داشت. از طرف دیگر می دانیم کودکان در برابر کسی که آنها را تنبیه می کند، جلویشان را می گیرد، یا در برابر نیازهای منطقی آنان مانع ایجاد می کند، رفتار حاکی از تنفر از خود نشان می دهند و به او اعتنا نمی کنند.
بهترین مدرسه

دامن مادر بهترین مدرسه ای است که کودک در آن تربیت می شود. آنچه او از مادر می شنود به مراتب اثر بیشتری دارد؛ بنابراین مادران عزیز باید به تربیت فرزندان خود اهتمام جدی تری کنند و از طریق مطالعه و آشنایی با مباحث تربیتی، برنامه ریزی سنجیده تری با کودکان خود داشته باشند.
عوامل تربیتی

کودکی که متولد می شود با فطرت پاک انسانی و الهی به دنیا می آید و مجموعه عوامل محیطی و تربیتی است که احیانا او را از سرشت الهی و انسانی باز می دارد و به وادی کج روی و ناسازگاری فردی و اجتماعی می کشاند. اگر ما خواهان فرزندانی سالم، طبیعی و رشدیافته هستیم باید موقعیت آموزشی و تربیتی متناسب با آن را نیز فراهم کنیم.
نخستین مدرسه

دومین مدرسه تربیت فرزند، محیط خانواده است. رفتار و گرفتار پدران و مادران و طرز زندگی آنان مشخص کننده نیک و بد خانواده و میزان پاکی و ناپاکی آن محیط است. وقتی پدر و مادری احیانا دروغ می گویند، در واقع مرتکب گناه کبیره ای شده اند که علاوه بر استحقاق کیفر موجبات دروغ گویی فرزندان خود را نیز فراهم کرده اند و از این رو گناه مضاعفی را به دوش گرفته اند.
ثبات عاطفی

بیش از همه، والدین هستند که می توانند در درمان ناهنجاری های عاطفی مؤثر باشند و این تنها در موقعی شدنی است که آنها خود نیز از ثبات عاطفی برخوردار باشند. در مرحله بعد این مهم بر عهده مربیان و معلمان است که از طریق «همسازی عاطفی» با دانش آموزان، سعی در ترسیم این بعد شخصیتی آنها داشته باشند و لازمه موفقیت در این کار این است که معلمان و مربّیان، خود دست خوش هیجانات و احساسات نبوده، از ثبات و استحکام عاطفی برخوردار باشند.
ریشه یابی دشواری ها

در برخورد به دشواری های عاطفی کودکان و نوجوانان، از «ریشه ها» و عوامل بروز دشواری نباید غفلت کرد و در سطح برخورد یا «نمودها» متوقف شد. همیشه در پشت یک رفتار ناهنجار مجموعه ای از علل وجود دارد که شناخت و تحلیل آنها موجب غنی تر شدن برخوردهای تربیتی و سازنده تر بودن آنها می شود.
بی ارزشی، علت بزهکاری

به خاطر داشته باشیم این که اکثر کودکان و نوجوانان بزهکار که با قانون درگیر می شوند و سر و کارشان به محاکم قضایی کشیده می شود، ناشی از احساس بی ارزشی و شکست های پی درپی و ناکامی می باشد. لذا باید وسیله ای فراهم کرد که نوجوان به هر شکل ممکن به گونه ای احساس ارزش و کفایت کند.
تقلید

ممکن است کودکی به دلیل واهی از آموزگار یا شخص دیگر بدش آید. در این صورت خیلی زود و در پی تأثیر این حالات عاطفی در دوستانش، کودکان دیگر نیز با آن شخص بد می شوند. کج خلقی آموزگار در کلاس ممکن است باعث کج خلقی شاگردان تا هنگام به خانه رفتن شود. از سوی دیگر، ممکن است کودک مضطرب و هراسناک در نتیجه تماس با آموزگار یا شخصی که آرام است، آرامش یابد.
حسادت

رفتار مادر نقش بزرگی در برانگیختن حسادت کودک دارد. مادری که در رفتار خود مهر و محبت بیش از اندازه به خرج می دهد، یا مادری که در رعایت مقررات انضباطی ثبات و نظم ندارد، بیش از مادری که رفتار متعادل و منظم دارد، موجب برانگیختن حسادت در کودک می شود. هرچه مادر در توجّه و علاقه به کودکان، رفتاری متعادل و پخته داشته باشد، بروز حسادت در میان کودکان کم تر خواهد بود.
ابراز محبت کودک

کودک، پس از رفتن به مدرسه، ممکن است ابراز محبت را رفتاری کودکانه انگاشته، از آن شرم کند؛ از این رو در معاشرت، تبادل اسرار و ابراز محبت به افراد خانواده یا دوستان و هم کلاسی هایش، رفتاری متین و همراه با خودداری در پیش خواهد گرفت. ابراز محبت در میان کودکان طبقات فقیر، نه تنها شدیدتر و فراوان تر است، شکل آزاده تری نیز دارد.
عوامل ناراحتی عاطفی

یکی از علل اساسی ناراحتی های عاطفی کودکان، رفتار و روابط نامناسب والدین است. دور بودن بیش از اندازه پدر و مادر از فرزندان و به سر بردن در خارج از خانه، بیش از حدْ نگرانی نشان دادن در مورد کودکان، پیوسته راجع به وضعیت مزاجی و رفتار کودکان سخن گفتن، کمک کردن بیش از اندازه به کودک، مطیع اراده کودکان شدن یا آنان را محور حیات خانوادگی قرار دادن، همه از رفتارها و روابطی است که زمینه را برای انواع فشارهای عاطفی در کودکان مهیا می سازد.
اولین محیط بعد از خانواده

گام گذاشتن به مدرسه، دگرگونی عظیمی در زندگی اجتماعی کودک است؛ زیرا محیط کوچک وی که هسته مرکزی آن خانواده است، به جهان وسیعی تبدیل می شود که گروه هم سالان محور مرکزی آن است. ورود به این دنیای جدید، دامنه ارتباط های اجتماعی و آزادی کودک را گسترش می دهد. کودک در این دنیای جدید و محیط گسترده می باید موقعیت مناسبت خود را بیابد و این ممکن نخواهد بود مگر آن که او را برای سازگاری با چنین محیطی آماده کرده باشند، در محیط جدید، به جای خانواده، گروه هم سالان است که اهمیت دارد.
اعتماد به نفس

اگر اعتماد به نفس کودک در خانه و مدرسه تهدید شود، تأثیر پدیده ها و موقعیت های ترس آور و اضطراب های آتی در او شدیدتر و سریع تر خواهد بود. در این گونه کودکان گسترشِ عواطفِ زیان آور فراگیرتر بوده، تحریک های عاطفی شدیدتر است. مهر ورزیدن برای کودکانی که به اندازه کافی از محبت والدین برخوردار بوده اند، نسبت به کودکانی که بهره کمی از مهر پدر و مادر داشته اند، بسیار آسان تر است.
مسئولیت پذیری

قبول مسئولیت و موفقیت در اجرای آن موجب احساس غرور و کفایت در فرد می شود. و این انگیزه ای طبیعی است که باید آزادی لازم برای ارضای آن را برای نوجوان فراهم آورد. بعضی از نوجوانان به دلیل محرومیت از امنیت کافی در دوران کودکی، جرأت قبول مسئولیت را ندارند، و از پختگی و مهارت کافی در امور زندگی بی بهره می مانند.
اندیشه مستقل

اعتقاد جازم و استوار دوران کودکی به معتقدات مذهبی و احساسات دینی، در دوره نوجوانی مورد تشکیک واقع می شود و از شدت این اعتقاد تا حدودی کاسته می گردد، ولی بر تلاش نوجوان برای یافتن دلایل متقن و منطقی افزوده می شود. نوجوان درصدد است که دین را با نیروی عقلیِ روشن و در حال تکامل خود بررسی کند و حقایق را دریابد و شخصا تفسیری از آفرینش، جهان و انسان به دست آورد. والدین و مربیان باید چنین امکانی را به نوجوان بدهند تا او خود بیندیشد و شکّ های خویش را از میان بردارد.
ارج نهادن به شخصیت

در خانواده ای که والدین به اندازه کافی به بچه ها توجّه ندارند، یا آن که فرصتی ندارند تا به بچه ها برسند و محبت خود را نشان بدهند یا این که کوچک ترین ابراز محبتی نمی کنند، کودکان اغلب دچار عقده خودکم بینی و کم شخصیتی خواهند شد و برای این که خود را نشان دهند، دست به اعمال خلاف اخلاق و قانون نیز می زنند.
یاری به کودکان ناسازگار

در مدارس ما تعدادی کودکان ناسازگار، نامتعادل و عصبی و نوجوانان بزهکار وجود دارند که اگر به موقع به یاری و کمک این افراد نیازمند بشتابیم، زندگی آنها به مسیر طبیعی سوق داده می شود و چه بسا افراد بسیار مفیدی برای جامعه شوند. در صورتی که اگر به حال خود رها شوند، به تدریج رفتارهای ضداجتماعی و بی علاقگی به درس و زندگی در آنها پیدا می شود، و ممکن است به سوی ناراحتی عصبی یا روانی سوق داده شوند.

 

امام خمینی و تکریم شخصیت افراد

تشویق و تکریم شخصیت افراد، آنان را به ارزش وجودی خود آگاه می کند و آنها را برای کسب کمالات آماده، و پذیرش برنامه های تربیتی را آسان می سازد. گذشته از این که در قدم های اول حرکت به سوی تربیت انسانی، که انگیزه های معنوی و الهی در انسان ضعیف است، تشویق بهترین عامل حرکت و تلاش برای کسب کمالات است.از روش های بارز امام خمینی(ره) احترام به شخصیت افراد و بزرگ شمردن شخصیت انسانی است. ایشان به خصوص بر روی تکریم شخصیت جوانان تکیه ای بیشتر دارد و این برای همگان، به خصوص مسئولان امور تربیتی درس بزرگی است. آن حضرت می فرمایند: «من واقعا گاهی اوقات که می بینم این جوان ها اینطور هستند، من خجالت می کشم که این ها چه می گویند و ماچه می گوییم، این ها چه حالی دارند و ما چه حالی داریم…». ایشان هم چنین می فرمایند: «… من افتخار می کنم، مباهات می کنم به درگاه خدا که در یک همچون مقطع از زمان واقع شدم که جوانان ما این طور هستند…». آن سالک راحل همچنان که خود بالاترین احترام ها و خالص ترین تکریم ها را با زیباترین واژه ها و تعبیرات، نسبت به جوانان پرشور و متعهدی که به سوی جهاد با نفس روی آورده اند مبذول می دارد، از روحانیان محترم سراسر کشور نیز می خواهد تا چنین کنند. ایشان دراین زمینه می فرمایند: «به روحانیون جمیع کشور سفارش می کنم که این جوان ها را تشویق کنند، بروند سراغ این جوان ها، با آنها صحبت کنند، ملاطفت کنند».
تأکید امام بر اعتماد به نفس جوانان

از عوامل مهم موفقیت انسان اعتماد به نفس و شناخت ارزش وجودی خود است. شخصی که به قدر خویش آشنا و به قیمت جوهر وجودش آگاه باشد، هیچ گاه تن به پستی نمی دهد. لذا قدم اول درحرکت به سوی کمال همین است؛ زیرا تا فرد خود را باورنکند و به لیاقت، استعداد و شرف انسانی خود پی نبرد، به سوی تحقق بخشیدن ارزش های انسانی درخود و جامعه پیش نخواهد رفت. امام امت(ره) در این زمینه می گویند: «… آدم های خوب ما می گفتند که به غرب وابسته باشیم، برای این که این مقدار درک نمی کردند که ما می توانیم روی پای خودمان بایستیم و کار کنیم… ما باید به خودمان ثابت کنیم که ما هم آدمیم. لکن مع الاسف دسته بندی ها و تبلیغات چه جور بوده است که ما را به طوری عقب زدند که خودمان را هیچ می دانیم… شما که در دانشگاه هستید و دانشمند و متفکر هستید، جوان های ما را جوری بار بیاورید که خودشان بفهمند که یک چیزی اند. اگر ازغرب هم صنعتی می آید یاد بگیرند، اما غربی نشوند».
نقش تربیتی مادر

بدون شک مادران مؤثرترین عامل درتربیت کودکان به شمار می روند. رفتارهایی که مادر تحت تأثیر عناصر و ارزش های فرهنگی از تولد خود بروز می دهد و آثار روحی که این رفتارها در مادر به وجود می آورد، قبل از کودک دراو اثر می گذارد. کودک قبل از این که به دنیا بیاید و در دوران جنینی متأثر از رفتار مادر است.پس از تولد نیز که در نخستین مدرسه، یعنی دامن مادر، وارد می شود، مستقیما تحت تربیت مادرقرار می گیرد. حضرت امام خمینی(ره) تأثیر دامن مادر را در شخصیت کودکان فوق العاده می دانند و می فرمایند: «دامن مادر دامنی است که انسان از آن باید درست شود. یعنی اول مرتبه تربیت بچه است در دامن مادر؛ برای این که علاقه بچه به مادر بیشتراز همه علائقش هست و هیچ علاقه ای بالاتر ازعلاقه مادری و فرزندی نیست. بچه ها از مادر بهتر چیز اخذ می کنند. آن قدر که تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر معلم نیستند، تحت تأثیر استاد نیستند. از این جهت بچه هایتان را در دامنتان تربیت اسلامی [و] تربیت انسانی بکنید تا وقتی تحویل می دهید شما این بچه را به دبستان، یک بچه صحیح تحویل بدهید». در جای دیگر می فرمایند: «مادرها مبدأ خیرات هستند و اگر خدای نخواسته، مادرانی باشند که بچه ها را بد تربیت کنند مبدأ شرّند. یک مادر ممکن است یک بچه را خوب تربیت کند و آن بچه یک امت را نجات بدهد و ممکن است بد تربیت کند و آن بچه موجب هلاکت یک امت بشود».
نقش تربیتی مربی و معلم

بعد از مادر، معلم و مربی نقش بسیار موثری درتربیت و سازندگی روحی کودکان دارند، کار اساسی معلمان این است که دانش آموزان را از ظلمت به سوی نور هدایت کنند نگذارند درذهن و فکر آنها امال و آرزوهایی که منجر به فساد می شود به وجود آید. با توجه به رسالت عظیم معلمان است که امام راحل(ره) شغل معلمی را به شغل انبیا تشبیه می فرمایند. به راستی آن که بیش از هر کس در حیات معنوی انسان مؤثر است، معلم و مربی است و آن کسی که در ضلالت و گمراهی انسان مؤثر است باز هم معلم و مربی است. با توجه به همین نقش است که حضرت امام(ره) می فرمایند: «اگر چنانچه در آموزش و پرورش، یک بچه ای فاسد از کار درآمد، یک بچه ای با اخلاق شیطانی تربیت شد، این بچه امکان دارد که یک کشور را تباه کند، یک انسان های زیادی را تباه کند و تمام شما که مشغول این شغل عظیم هستید، در تمام آنها، هم در خوبی هایشان و هم در بدی هایشان شریک هستید. گاهی شریک جرمید و گاهی شریک نورانیتی که شما ایجاد کردید».
نقش تربیتی صدا و سیما(با تکیه بر دیدگاه امام خمینی«ره»)

حضرت امام خمینی(ره) صدا و سیما را دانشگاه سیاری می دانستند که نفوذی عمیق در شخصیت کودکان دارد. علت این تاثیر از نظرا ایشان چند چیز است: یکی این که تأثیر صدا و سیما، همه گیر است و در همه جا نفوذ دارد؛ دوم این که این رسانه هم دیداری است و هم شنیداری و همزمان کودک از دو منبع شناخت تاثیر می پذیرد؛ سوم این که بچه ها به تماشای تلویزیون علاقه زیادی دارند. با توجه به این ویژگی ها، روشن است که اگر این دستگاه، سالم و تربیت کننده باشد کودکان سالم تربیت می شوند و اگر فاسد باشد، کودکان فاسد بار می آیند.
اراده فردی

با وجود این که اوضاع اجتماعی و فرهنگی و محیط در شخصیت انسان تأثیر فوق العاده ای دارد، انسان محکوم و مقهور نیروهای اجتماعی نیست. انسان به سبب اراده و اختیاری که دارد می تواند راهی جز راه جامعه انتخاب کند و در اصلاح و بهبود جامعه موثر باشد. به همین دلیل قرآن کریم با این که انبیا و اولیا و کتب آسمانی را مربیان و سازندگان فرد و جامعه معرفی می کند، اما نفس انسان را به خود انسان می سپارد و می فرماید: ای اهل ایمان از نفس های خود نگهداری کنید. کلیه مربیانی که برای تعلیم و تربیت انسان می کوشند، همه زمینه ساز و فراهم کننده اوضاع مساعد برای تربیت اند. خود متربی است که بایدبا سعی و تلاش خود، از این اوضاع استفاده کند وبا کسب فضایل اخلاقی، خود را رشد دهد. آنهایی که از نظر تربیت راکد می مانند یا دچار انحراف می شوند، از اراده و توان خود برای ساختن شخصیت الهی و انسانی، بهره نجسته اند.
سفارش تربیتی امام به جوانان

حضرت امام خمینی(ره) برای خواست و اراده فردی، اهیمت زیادی قائلند. در نظر ایشان هر چه انسان جوان تر است، اراده قوی تری دارد و بهتر و قوی تر می تواند خود را بسازد و هر چه انسان پیرتر می شود، این توان انسان نیز کاهش می یابد. امام خمینی(ره) خطاب به جوانان می فرمایند: «شما که اکنون جوانید، نیروی جوانی دارید، بر قوای خود مسلط باشید… اگر به فکرتزکیه و ساختن خویش نباشید، هنگام پیری که ضعف، سستی، رخوت و سردی بر جسم و جان شما چیره شد و نیروی اراده و تصمیم و مقاومت را از دست دادید و بار گناه و معصیت، قلب را سیاه تر ساخت چگونه می توانید خود را بسازید و مهذّب کنید؟».

حضرت امام(ره) سنین پایین را فرصتی حیاتی برای تربیت، دانسته و تهذیب نفس و اصلاح را عمدتا از خود انسان خواسته اند. هم چنین ابزار و منابع شناختی را که خداوند به انسان عطا فرموده است یادآوری می کنند و از آنها به عنوان امانات الهی و از جوانان به عنوان امانتدار، نام می برند. بنابراین از همان دوران کودکی، به ویژه از دوره دبستان، باید این آگاهی و روحیه را در افراد پرورش داد که اولاً انسان از استعدادی قوی به نام «اراده» برخوردار است، ثانیا می تواند با استفاده از همین نیرو، خوبی ها، زیبایی ها و صفات انسانی را کسب کند و زشتی ها و صفات زشت را از خود دور سازد.
تربیت اخلاقی نوجوان

دل نوجوان در ابتدا برای پذیرفتن هر نوع تربیت آماده است و به زمین آماده ای می ماند که استعداد رویش هر گیاهی را دارد و هر چه به او داده شود می پذیرد و در خود رشد می دهد. از این رو، مربی بایددراین قلب پاک و آماده بهترین بذرهای اخلاقی و تربیتی را بپاشد. از احادیث بر می آید که نوجوان دراین دوره از زندگی به مرحله ای از رشد عقلی می رسد که ارزش ها را به خوبی درک می کند. امام صادق علیه السلام در سفارش به تربیت نوجوانان می فرمایند: مسائل اعتقادی آنان رامحکم کنید تا مورد هجوم منحرفان قرار نگیرند. همچنین می فرمایند: «احادیث معصومان علیهم السلام را به نوجوانان خود بیاموزید، پیش از آن که مخالفان گمراه بر شما پیشی گیرند و سخنان نادرست خود را در ضمیر پاک آنان جای دهند و گمراهشان سازند». حدیث یاد شده حاوی نکته تربیتی جالبی است: نوجوان در پی این است که امیال درونی خود را اشباع کند. از این رو بایدکوشید تا این نیاز فطری او ازراه درست برآورده شود تا در دام گمراه کنندگان قرار نگیرد. برای جلوگیری از تهاجم فرهنگی باید از این سخن الهام گرفت و مربیان اسلامی به فکر تغذیه فکری و عقیدتی نوجوانان برآیند و در تربیت اخلاقی آنان همت گمارند.
مراحل رشد و تربیت از منظر ابن سینا

از ویژگی های مهم آرای تربیت ابن سینا، اعتقاد به تعلیم و تربیت متناسب با رشد کودک است. مراحلی که از سخنان وی استفاده می شود شش مرحله است. ایشان درمرحله اول چنین می گوید: «اولین حق کودک بر پدرو مادرانتخاب نام نیکو است. سپس دایه ای انتخاب کند که نادان یا بیمار نباشد؛ چون شیر در تربیت و رشد کودک تأثیر دارد». مرحله دوم، پس از بازگرفتن کودک از شیر مادر آغاز می شود و ناظر به بازی و تربیت اخلاقی کودک است. شیخ الرئیس معتقد است که تربیت جسمی و روانی کودک بایدهماهنگ باشدو بازی و آموزش های اخلاقی این مسئله را تضمین می کند. وی در این باره می گوید: «وقتی کودک از خواب بیدار شد، بهتر آن است که استحمام شود. سپس به مدت یک ساعت با اسباب بازی هایش یا به منظور بازی کردن تنها گذاشته شود، پس از آن کمی غذا بخورد و از آن به بعدبیش از پیش به بازی بپردازد…».

درمرحله سوم که از حدود شش سالگی آغاز می شود، وی آموزش کودک را مطرح می کند و معتقد است که: «.. چون وقتی چندان بگذرد و کودک به شش سالگی رسید، باید او را به شخص معلم و ادب آموز سپرد و به تدریج به کسب تحصیل واداشت.لکن نباید او را وادار کرد که یک دفعه کتاب را بگیرد و از خود دور نسازد». ابن سینا معتقد است که در امر آموزش ابتدا باید کودک را با تعلیم قرآن آشنا کرد تا سعادت معنوی و حسن عاقبت نصیب وی شود. مرحله چهارم، آشنایی با امور صناعی و حرفه ای، و مرحله پنجم و ششم به ترتیب، پرداختن به کار و اشتغال و تشکیل زندگی مستقل است.
اصل تربیتی «آموزش گروهی» از دیدگاه ابن سینا

از جمله نکات ارزنده و مفیدی که شیخ الرئیس، بوعلی سینا در امر آموزش بر آن تاکید دارد این است که آموزش گروهی باشد؛ چون آموزش فردی، آمیخته بامشکلات و نارسایی هایی است که آموزش گروهی و اجتماعی آن مشکلات را ندارد. وی در این خصوص می گوید: «شایسته است در مدرسه همراه با کودک دانش آموز، کودکان آموزنده دیگری از فرزندان بزرگان، با آداب نیک و عادات پسندیده وجود داشته باشد؛ زیراکودک از کودکان دیگر فرا می گیرد و اگر کودک فقط با معلم خود به سر برد، سبب ملالت هر دو خواهد شد. اما اگر چند کودک تحت تربیت یک معلم قرار گیرند و معلم به هر یک رسیدگی کند، خستگی هر یک از کودکان کمتر شده و شادابی شان افزون می گردد و کودک نیز بر فراگیری مشتاق تر می شود، به دلیل این که گاهی به هنگام برتری از کودکان دیگر، بر آنها افتخار و مباهات می کند، و زمانی [وقت مشاهده برتری دیگری] بر آن ها غبطه خورده، حدیث بیشتر می کند و می کوشد تا از مرتبه دیگران کمتر نباشد و به علاوه با کودکان دیگر در آنچه آموخته است گفتگو و مباحثه می کندو گفتگو و مباحثه سبب گستردگی و وسعت اندیشه می شود». این اصل تربیتی برتقلید کودکان، به ویژه از کودکان دیگر مبتنی است و در روان شناسی بدان اشاره شده است.
دیدگاه ابن سینا درباره تربیت اخلاقی کودک

ابن سینا درباره تربیت اخلاقی کودک معتقد است که باید فضایل اخلاقی را، هنگامی که نوزاد است، بر او عرضه کرد. وی در این باره می گوید: «وقتی کودک از شیر مادر جدا گشت، بایدبه تربیت و تمرین اخلاقی اواقدام نمود، پیش از آن که اخلاق پست به او هجوم آورد».

بوعلی، ضمن اعتراف به وجود زمینه های خیر و شر در انسان، بر این باور است که کودک در آغاز، به دلیل انس با محسوسات و طبیعت، بیشتر در خطر دستبرد عوامل سوء و شر و عادات ناپسند است و برای این که این عادات در کودک رسوخ نکند، باید در همان ابتدا به تربیت اخلاقی او توجه شود. وی در این باره می گوید: «در آغاز اخلاق ناپسند به جانب کودک هجوم آورده، خوی های زشت او را فرا می گیرد. هر آنچه از این بدی ها بر وجود کودک مسلط شود، جدایی و رهایی از آنها برای وی میسر نخواهد بود».
تربیت اخلاقی کودک از دیدگاه غزالی

غزالی مانند سایرمربیان بزرگ مسلمان معتقد است کودک امانتی است الهی که به دست پدر و مادر سپرده شده است و پرورش وی از ابتدای ولادت از مهم ترین امور است؛ چون قلب پاک کودک گوهر گران بهایی است پالوده و خالی از هر نقش و قابل پذیرش هر صورتی؛ و این که هر خیر و


مطالب مشابه :


هفته پیوند اولیاء و مربیان

هفته پیوند اولیاء و مربیان در این راستا انجمن اولیاء و مربیان هیأتی منتخب از پدران و




متن دعوت نامه ی دومین مجمع عمومی اولیا ی محترم دانش آموزان

متن دعوت نامه ی دومین جلسه ی مجمع عمومی انجمن اولیا و مربیان این مجتمع به منظور




پیشنهاداتی برای انجمن اولیا و مربیان مدارس ،و موثر کردن اقدامات انجمن اولیا در راستای اهداف آموزشی

انجمن اولیا و مربیان اداره مدعویین ، مجری گری و غیره را متن کامل




اهمیت انجمن اولیا و مربیان سایت سازمان انجمن اولیا و مربیان ایران پیشنهاداتی برای انجمن اولیا و

اهمیت انجمن اولیا و مربیان سایت سازمان انجمن اولیا و مربیان مجری گری و و متن ادبی




فرم دعوت نامه اولیا دانش آموزان /دعوت نامه از والدین جهت دعوت نامه ادبیانتخابات د عوتنامه برای دعوت

ثبت نام و عضویت در ایران مجری; باشگاه مجریان و انجمن اولیا و مربیان . برای انجمن/ متن




طرح های پیشنهادی قابل اجرا در مدارس( راهنمایی ) مجتمع

تكریم اولیا و انجمن اولیا و مربیان. مجری طرح مدیر و معاونین و




تقویم اجرایی و برنامه سالانه

انتخابات انجمن اولیا و مربیان و مراسم در این قسمت این متن درج مجری طرح مدیر، و




جشن بزرگ 22 بهمن در مدرسه

جشن در ساعت 10:30 صبح با معرفی مجری جدید (آذر اینانلو) و انجمن اولیا و مربیان متن کامل




روز امور تربیتی و تربیت اسلامی اسفند 92

به همین دلیل قرآن کریم با این که انبیا و اولیا متن برای مجری : انجمن اولیا و مربیان




برچسب :