لباس

همچنان از حسین اینا هیچ خبری نیست.واقعا خیلی جالبه.مثلا که چی؟

آخ آخ خانواده سلطنتیشون فعلا تو کما به سر میبره.

دیروز قرار بله برون باشه مثلا.منم تا لنگ ظهر خوابیدم.راحت راحت.بعد هم رفتم نمایشگاه کتاب.

لباسم آماده شده بود.چند روز بعد اینکه همه چی بهم خورد رفتم پرو کرم.خیلی باحال شده بود.باورم نمیشد انقد خوب بشه.خیاطش یکی از دوستای مامانمه که تو زرتشت مزون دارن.رفتم واسه پرو.مامانم که اصلا دلش نمیوند منو نگاه کنه.در ضمن نمیخواست که دوستش( خیاط) چیزی بفهمه.آخه میگه دوستم ناراحت میشه.

لباس رو که تنم کردم خانمه دوست مامانم گفت : خوش به حال خانم .... با این عروسش.چه هیکلی ماشالا.چقد بهت میاد.من و مامانم فقط همو نگاه میکردیم.دیگه اندازه هامو چک کرد.و زیاد نموندیم که تابلو نشه.تا خونه مامان ناراحت بود.میگفت تو حیف بودی واسه اینا.این لباس حیف بود که تو بله برون پوشیده بشه.واست نامزدی قاطی میگیرم حالشو ببر.آخه مامانم میدونه چقد جشن قاطی دوس دارم.اگه زن حسین میشدم از این خبرا نبود.دیگه اومدم خونه.

دیروز مامان رفته بود لباس رو بگیره دیگه نشسته بود همه چی رو واسه دوستش ( خیاط) تعریف کرده بود. آخه این خانمه دوست مشترکه مامانم و مامان حسینه.مامانم میگفت دوستش انقد تعجب کرده بوده از کار اونا که نگو.بعد گفته که مامان حسین خیلی خسیسه.احتمالا سر همون مهریه بوده.دیگه اینکه مامانش سابقه سکته داشته.پس قلب دردش اصلا مربوط به مهریه نبوده که خیلی قشنگ به مهریه ربطش داده.خلاصه خیلی چیزا از این خانواده ی محترم رو شد که دیگه گفتن نداره.

الان هم خیلی احساس سبکی و راحتی میکنم.همین


مطالب مشابه :


شب یلدا و لباس بله برون دایی پویا

هندونه کوچولو با روسری باران تو شب یلدا خونه مامان جون و بابا جون بعد از شام تو رستوران تهران-پاریس. آقا پرشان با لباس رسمی تو مراسم بله برون دایی پویا. نوشته شده در شنبه دوم دی ۱۳۹۱ساعت 23:29 توسط | آرشيو نظرات ...




بله برون 1.

رویا، بجنب مانتو تنت کن بریم لباس بخریم ،این که دیگه دس دس نداره! " به مامان نگاه کردم گفت :" زودباش با عموت برو من که کلی کار دارم ! " و من اون روز با عمو رفتم و لباس بله برون خریدم !! سلیقش بد نبود ، من هم که دنیایی از غم و غصه ...




بله برون

بله برون عید فطر بود .من از کلی قبلش دنبال لباس بودم پیدا نکرده بودم .کلی همه کمکم کردن ولی من خیلی سخت پسند هستم و چیزی انتخاب نکردم . شب قبل از عید فطر هم با دو تا دختر عمه ها و برادرم رفتیم این پاساژ اون پاساژ دنبال لباس اما بازم پیدا ...




412

دوستان لطفا پیشنهاداتتون رو برای نوع لباس بله برون بفرستید. ممنون. این روزها تقریبا خوب دارم درس می خونم. ولی با این همه منبع نمی دونم می تونم تموم کنم یانه؟ ولی تقریبا روزی ۲ یا سه ساعت رو می خونم. دیگه از چی بگم براتون؟آهان.




لباس

ماهی گلی. لباس. همچنان از حسین اینا هیچ خبری نیست.واقعا خیلی جالبه.مثلا که چی؟ آخ آخ خانواده سلطنتیشون فعلا تو کما به سر میبره. دیروز قرار بله برون باشه مثلا.منم تا لنگ ظهر خوابیدم.راحت راحت.بعد هم رفتم نمایشگاه کتاب. لباسم آماده شده بود.




بله برون هفته ی قبل

تازه من نمی دونستم مردم انقدر اوپن مایندن . لباس بله برون رو هم داماده خریده بوده برای دخترداییه . بعد اینا به کنار . بعد از مراسم بله برون ، فامیل داماد تولد پسردایی داماد که یه سالشه دعوت بودن ، برداشتن دختر داییه رو هم بردن . ینی نوبرن خانواده ی ما که فرق ...




لباس روز خواستگاری از نوع خانمانه

یک بله برون شیک. لباس روز خواستگاری از نوع خانمانه. پیشنهاد ما این است که لباس های خیلی رسمی را برای جلسه های خیلی رسمی بگذارید. کت و دامن های رسمی را بگذارید برای وقتی که همه چیز قطعی و محکم شد. این دو گزینه با رنگ روشن ...




بله برون

بله برون. سلام، سلام، این روزها خیلی سرم شلوغه خــــــیــــــــــلــــــــی... خــــــــــــــیــــــــــلـــــــــــی هم خوشحالم.. پنجشبه شب 9شهریور خاله خدیجه ام و خانواده اش و بعد داداصفر و باجی فاطمه با خاله سکینه ام و خانواده اش اومدن خونه ما.. من لباسی که قرار بود فردا بپوشم رو پوشیدم... همه می گفتن قشنگه؛ البته وقتی ایستادی، وقتی می نشستی می اومد .... بله برون نوشت 2: قیمت لباس شبم به تومن بود؛ وقتی علی اینها رفتن دوباره کادوها رو آوردیم و نگاه کردیم! منِ خنگ توی جمع گفتم مامان این لباس ارزونه!! 18 هزارو هشتصد ...




لذت در لحظه

اولین خواستگارم که میخواست بیاد چون لباس مناسب نداشتم رفتیم یه مزون خونگی و یه بلوز مناسب برای خواستگاری و یه پیرهن برای بله برون احتمالی خریدیم. اون لباس بله برونیه رو تا حالا جایی نپوشیدم به ین امید که بله برونم شه و بپوشم.مامانم تا ...




برچسب :