چکیده تاریخ و خنده هایش(1)

من بیش از یک مرتبه با شاهزاده خانوم همخوابه نشده ام!

حاج میرزا آقاسی وقتی بر مسند صدارت تکیه زد "عزت نساء خانوم" دختر فتحعلیشاه را برای خود خواستگاری کرد و محمد شاه قبول نمود. پسران عباس میرزا و سایر اولاد خاقان هر روز توسط "عزت نساء خانوم" تقاضای شغل و ماموریت می کردند.

"...روزی حاجی میرزای آقاسی یک ولیمه داد.قلیان بعد از ناهار که برچیده شد آقاسی از جای برخواسته در حال رکوع در آمده لباس خود را از عقب بالا زده به شاهزادگان گفت : آقایان من تا کنون بیش از یک مرتبه با شاهزاده حانوم همخوابه نشده ام. بیایید یکی دو دفعه مرا ....... کنید  و دست از سرم بردارید!..."

"نان جو -دوغ گو ص ۴۲۷ و سیاستگران دوره ی قاجار-ج ۲ ص ۶۴ به نقل از خاطرات غلامحسین خان غفاری"

 *****   

"ای بی حیا بر قانون مشروطه ایراد می گیری"

"بهاءالواعظین" معروف می گوید : در ابتدای مشروطه به خانه ای رفتم .پیرزن و دختر جوانی آنجا بودند.پیرزن پرسید :منظورت از مشروطیت چیست؟گفتم : قوانین جدیده. گفت مثلا چه؟ مرا شوخی گرفت گفتم:مثلا دختران جوان را به پیرمردان دهند و زنان پیر را به جوانان ! دخترش گفت این چه فایده دارد؟پیرزن بلافاصله گفت : ای بی حیا حالا کار تو به جایی رسیده که بر قانون مشروطه ایراد میکنی؟!

"اندر لطایف روزگار ص۶۵"

*****  

"راه دخول مسدود است"

نکته جالب در مورد فتح قلعه" روانداز" این است که به علت مستحکم بودن قلعه رو انداز "احمد خان اردلان"خیال بازگشت داشت. در راه به پیرزنی برخورد.پیرزن از خان پرسید که معطلی شما در تسخیر قلعه چیست؟ "احمد خان" گفت: " راه دخول مسدود است" پیرزن شوخ طبع گفت : در شب زفاف من هم راه دخول مسدود است ولی چون طرف من مرد بود در یک حمله قلعه را گشود و برای همیشه راه را هموار نمود.!!  احمد خان به رگ غیرتش برخورد و جریان را به سربازان گفت .فردا دسته جمعی حمله بردند و اتفاقا قلعه گشوده شد.این فتح برای "شاه عباس" آنقدر ارزش داشت که دوازده هزار تومان پول طلا و خنجر و مرصع کمر خود را با اسب مخصوص و یراق مینا برای "احمد خان" می فرستد.

"نوشته باستانی پاریزی در مجله یغما - شماره مسلسل ۲۷۳- ص ۵۹۹-نقل از تاریخ مردوخ کردستانی ص۱۰۴"


*****  

"گمانم شغلش ختنه کردن بچه هاست"

به شوخی می گویند یک وقت ارمنی به نام "آلبرت" به ایتالیا رفت و مدتی مقیم شد و کارت شناسایی خود را بر روی در خانه خود به زبان ایتالیایی چنین نوشت:"آلبرتو دولیانو بیرینی" یک ایرانی که از آنجا رد می شد عبارت را خوانده  و گفته بود :"گمانم شغلش ختنه کردن بچه هاست"

"از پاریس تا پاریز  ذیل ص ۲۷۲"

*****

"مرد خوب و مرد بد از دیدگاه زن"  

زنهای کرمانی از سالها پیش به صورت ضرب المثل می گفتند:"این مردها خوبشان را باید کرد توی دیگ و بدهاشان را باید زد زیر دیگ!!"

:مجله یغما شماره مسلسل ۳۶۰- ص۳۵۲-نوشته دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی"

*****

"جواب دندان شکنی که حاج میرزا آقاسی شنید"

روزی شخصی با لباس روحانی و عمامه سبز به علامت سیادت نزد حاجی میرزا آقاسی آمد و گفت:"سیدم و فقیر و واجب الرعایا و بر حضرت اشرف است که سهم آل محمد (ص) را از اموال خود به عنوان خمس به من بدهد.حاجی میرزا آقاسی گفت:"این اموال متعلق زن من است و من حق تصرف بر آن را ندارم ولیکن چون پنج پارچه متعلقات شخصی دارم ممکن است خمس آن را به تو بدهم و این پنج پارچه "دو دست" و "دو پا "و یکی هم" بین دوپاست" که عضو پنجم و خمس آنهاست! اگر میل داری تقدیم کنم! "سید در جواب گفت:"حرفی نیست به شرطی که مقرر فرمایید تا بانو هم به همین نحو خمس مال را بدهند!" و چنان این حرف بر حاجی گران آمد  که سیلی بر بناگوش سید نواخت و سید با وجود کتک خوردن فاتحانه از پیش حاجی رفت.

"چتنه ی درویش- ج۲ - ص ۷۵"

 

"موفق ترین سیاستمدار قرن بیستم"

وینستون چرچیل سیاستمدار فقید انگلیس از دامادش دل خوشی نداشت.یک روز دخترش در حضور شوهر خود از او پرسید :" پدر جان کدامیک از سیاستمداران قرن بیستم را موفق می دانی ؟"چرچیل جواب داد:"موسولینی را" دختر با تعجب گفت:"چگونه؟" چرچیل گفت:"برای اینکه توانست دامادش را اعدام کند."                    

مجله کاوه-شماره فروردین ۱۳۵۵-ص۷۴

*****  

"عبارتی طنزآمیز از ولتر"

خدایا مرا از شر دوستانم نجات ده خودم از عهده دشمنانم بر می آیم!

"سیاست و اقتصاد عصر صوفی - ص ۲۱۹"

*****  

"طفل زیرک و حاضر جواب"

ابوالعینا (شاعر معروف عرب در زمان متوکل عباسی) گوید که هیچ کس مرا هرگز چنین انفعال نداد که پسر خردسالی .که او را گفتم:"آیا پدرت تورا به من خواهد فروخت؟ چه من مثل تو پسری می خواهم"پسر گفت:"فروختن من محال است.اگر می خواهی زن خود را نزد پدر من بفرست تا مثل من برایت بسازد!!!"

"بزم ایران ص۷۵"

*****  

"کارت تبریک شیخ کرنا"

"شیخ کرنا" دلقک مشهور ناصرالدین شاه قاجار کارت تبریک عید چاپ کرده که یک طرف آن نوشته بود:

                                  "اگر عیدی دهی منت پذیرم"

در طرف دیگر نوشته بود: "اگر عیدی ندادی هم نگیرم"

منتها نقطه بالا و سرکش "نگیرم"را حذف کرده بود!!!!

*****

"که یک فلوس ندارد عبید زاکانی!"

یکی دیگر از بذله سرایان ایرانی "عبید زاکانی" بود از  اوحکایتها وجود دارد عبید حتی در بستر مرگ هم از بذله سرایی دست بر نمی داشت و وقتی که خواست بمیرد دو پسر و یک دختر خود را یکایک و بدون اطلاع قبلی دیگران به بالین خود احضار کرد و گفت :"من در فلان نقطه گنجی دفن کرده ام که تو باید بروی و بعد از مرگ من بیرون آوری ولی شرطش این است که که سایر فرزندانم از آن اطلاع نداشته باشند و گرنه نمی گذارند چیزی نصیب تو شود.عبید توصیه کرد که بعد از مرگ او در روز و سایت معینی به آن نقطه برود و علامت گنج هم این است که روی آن نوشته شده"مطمئن باشید".

بعد از مرگ عبید هر یک از فرزندان او به تصور این که دیگری از این راز بی اطلاع است در روز و ساعت معین با بیل و کلنگ به آنجا رفتند و چقدر حیرت کردند که دیدند دیگران نیز از این راز اطلاع دارند و با بیل و کلنگ آمده اند .بعد شروع به حفاری کردند تا جایی رسیدند که یک طبقه کاه به نظرشان رسید و فکر کردند لابد پدرشان مقداری کاه روی دفینه گذاشته که آن را از رطوبت و آب و غیره مصون نماید خلاصه بعد از اینکه کاه هارا عقب زدند صندوقچه ای نمایان شد و بعد از بیرون آوردن صندوقچه و گشودن آن مقداری پنبه به نظرشان رسید و متحیر بودند که آن پنبه برای محافظت از چه شیی ء گرانبها مورد استفاده قرار گرفته است.عاقبت وسط پنبه کاغذ کوچکی یافتند به تصور اینکه راه به دست آوردن گنج روی آن نوشته شده کاغذ را مقابل روشنایی آوردند و چنین خواندند:

خدای داند و من دانم و تو هم دانی                        که یک فلوس ندارد عبید زاکانی!!!

"یک سال در میان ایرانیان ص ۱۷۵" 


مطالب مشابه :


شادی دلها مهمتر از ولیمه های تشریفاتی

چشم و هم چشمی در مراسم معنوی حج هم به نوعی وارد شده است و از ولیمه و چاپ کارت های آنچنانی تا




ولیمه‌های تشریفاتی بر سفر معنوی حج

ولیمه‌ای هم است؛ تالارهایی که برای دعوت میهمان‌ها به آنها، درست مثل عروسی کارت چاپ می




کارت های دعوت عروسی به زبان ترکی

در زیر نخست سه نمونه از دعوت های عروسی چاپ شده در کارت دعوت مهمانی، ولیمه، ضیافت




باز هم زمان انتخابات شد

مطلب خیلی جالب این بود که روی آن تاریخ تنظیم و چاپ نوشته یک کارت دعوت به یه ولیمه




آئین سوگواری شهادت مسلم بن عقیل ع در روستای زنگیرگرمی برگزار شد

می گوید؛آئین سوگواری و ولیمه نذری حضرت مسلم بن عقیل ع از کارت شارژ آوا چاپ آوا (کارت




چکیده تاریخ و خنده هایش(1)

روزی حاجی میرزای آقاسی یک ولیمه داد.قلیان بعد از شاه قاجار کارت تبریک عید چاپ کرده که




برچسب :