تاثیر مدرسه بر رشد و تربیت اجتمعی از دید گاه پیاژه

    مدرسه وتاثیرات مهم آن در رشد وتربیت اجتماعی ژان بیاژه روان‌شناس معروف سوئیسی می‌گوید كه «آرزوی مكتب آموزش و پرورش فعال بوجود آوردن اعتدالی است مناسب بین مكتب انفرادی و مكتب اجتماعی، هدف از آموزش انفرادی منطبق ساختن فرد با سن او و استعداد‌ها و مهارت‌های او می‌باشد و هدف از آموزش اجتماعی این است كه كودك یا نوجوان زندگی دسته جمعی و رفتارهای اجتماعی را بیاموزد.»

ژان ژاك روسو فیلسوف و مربی معروف فرانسوی می‌گوید كه «آموزش و پرورش دو قطب دارد، یكی مواد درسی و دیگری روابط بین‌ معلم و شاگرد.»
یكی دیگر از عواملی كه در رشد و تربیت اجتماعی نقش بسزایی دارد گروه دوستان و همسالان می‌باشد به طور كلی جامعه كودكان از هر كدام یك عضو گروه و یك كودك اجتماعی‌تر می‌سازد به بیان د یگر تجربیات اجتماعی كودك پیش‌دبستانی كه عضو جامعه نشده با تجربه‌های كودكی بزرگتر، كه به یكی از جامعه‌های كودكان تعلق دارد، تفاوت دارد كه بخشی از این تفاوت معلول جامعه است از سوی دیگر تعلق كودك به جامعه دیگری كه در محیط خانه وجود دارد تجربیات دیگری به ارمغان می‌آورد.
بی شك هر چه تضاد این دو جامعه و ارزش‌های آن كمتر باشد رشد اجتماعی كودك سالمتر خواهد بود. با این همه، ارزیابی دوستی‌ها نیز مانند دیگر مناسبات انسانی به كیفیت آن بستگی دارد.
به همین دلیل اگر والدین این دوستی‌ها را به هم بزنند ولی جانشینی برای ‌آن پیدا نكنند، ممكن است كودكان بسیار متضرر شوند پس لازم است بزرگسالانی كه در پیش چشم كودكان مهم هستند به ویژه والدین و مربیان امكانات لازم را برای دوستیابی فراهم سازند معلمان باید كودكان را به عضویت در باشگاههای ورزشی و تفریحات لازم تشویق كنند همچنین در شهرها باید مناطق خاص بازی و تفریح وجود داشته باشد تا امكان دوست‌گزینی بیشتر فراهم گردد. والدین هم می‌توانند مهارت‌های اجتماعی را به كودكان بیاموزند تا در انتخاب دوست با چشم باز عمل كنند.
جامعه كودكان نوعی خرده‌فرهنگ مربوط به مراحل سنی است و در آن كودك،واقعا كودكی است كه سعی می‌كند شبیه بزرگسالان باشد. در وضع و اطاعت از مقررات، لباس پوشیدن، بازی‌های گروهی، ادراك نیازهای متقابل، پرداختن به فعالیت‌های اوقات فراغت و رفتارهای مشابه، كودكان به شیوه خودشان رفتار می‌كنند. اما نشانه‌هایی از دنیای بزرگسالان نیز در آن نهفته است. بعلاوه كودك در هر فرصتی به جست‌وجوی همگنان بر می‌آید و در بازی‌ها و گروهبندی‌ها در نقش‌های متفاوت نظیر رهبر، دنباله‌رو، طراح، مبشر صلح و مانند آن ظاهر می‌شود. همچنین، با مفاهیم‌ مجرد مانند عدالت، اطاعت، دموكراسی و نظایر آن آشنا می‌شود. از سوی دیگر گروههای همتایان یا همگنان از خرده‌فرهنگ‌ها متاثر است هرچند عوامل دیگر محیطی در آن نقش دارند.
برای مثال: آنچه در محیط شهری گروههای كودكان را تحت تاثیر قرار می‌دهد معمولا در محیط روستایی به چشم نمی‌خورد. همچنین چون تقریبا در همه جوامع پسرها بیش از دخترها اجازه دارند تا در خارج از منزل بازی كنند، تعداد وتنوع گروههای پسران از دختران زیادتر است و طبعا تجربیاتی متفاوت كسب می‌كنند.
همتایان معمولا به عنوان الگو یا نمونه رفتاری تلقی می‌شوند. وقتی كودكی می‌بیند كه كودك همسالش به سبب رفتاری كه انجام داده است پاداش دریافت می‌كند، او نیز بی‌آنكه توقع دریافت همان پاداش را داشته باشد، به انجام آن رفتار ترغیب می‌شود این فرایند در دوران مدرسه شدت پیدا می‌كند. زیرا در حدود 6 یا 7 سالگی به بازی‌های جداگانه و خاص جنس خود می‌پردازد. وقتی كودكان جنس مخالف را در بازی‌هایشان شركت نمی‌دهند و بیشتر به همجنسان خود توجه می‌كنند . باید این رفتار را نخستین گام در راه شناخت و آگاهی جنسی به شمار آورد.
پس معلوم می‌شود كه هر كودكی به گروه همتایان خود نیازمند است كودك هنگامی كه به چگونگی رفع نیازهای بدن و حفاظت خود تسلط یافت آن وقت گرایش‌های اجتماعی در او پدیدار می‌شوند و برای یاری دادن و نشان دادن احساس تعلق به گروه، هم در خانه و هم در مدرسه، وظیفه‌هایی را به عهده می‌گیرد. برای اینكه كودك بتواند برای پذیرش مسوولیت های اجتماعی آمادگی حاصل كند باید از وابستگی‌ها و ناوابستگی‌ها آگاهی كافی كسب كند. سهم خود را دربافت كلی اجتماعی بشناسد، مهارت‌های سودمندی كسب كند و بتدریج كه رشد می‌كند با معیارها و میزان‌های سنجیده و معقول اجتماعی سازگاری حاصل نماید.
احساس تعلق به گروه یكی از اساسی‌ترین نیازهای كودك است تماس اجتماعی برای رشد سالم شخصیت كودك امری حیاتی است. جدایی كلی برای كودكان و بزرگسالان حتی اگر همه نیازهای بدنی آنها برآورده شوند بسیار سخت و تحمل‌ناپذیر است.
رشد و تكامل اجتماعی در دوره نوجوانی:
دوره نوجوانی، دروه دست كشیدن از كودكی و وابستگی‌های خانوادگی و دوره برخورد فعال با محیط اجتماعی است. می‌گویند یك فرد سه مرتبه از خانواده جدا می‌شود، مرتبه اول موقع به دنیا آمدن و بریدن بند ناف و جدایی از وابستگی جنینی است. مرتبه دوم، مرحله عظام و از شیرگرفتن كودك می‌باشد و مرتبه سوم را دوران بلوغ می‌دانند. این دوره را اصطلاحا «از شیر گرفتن روانی» نام گذاشته‌اند دوره‌یی كه كودك از خانه جدا می‌شود و رو به سوی اجتماع و گروه همسالان می‌آورد.
در دوران نوجوانی كودك بتدریج به صورت یك پسر یا دختر بزرگسال در می آید و دامنه روابط اجتماعی وی گسترش پیدا می‌كند. فرد در این دوره برای سازگاری‌های شخصی- اجتماعی با مسائلی مواجه می‌شود. همانطوری كه اریك اریكسون در این باره ابزار كرده است، در دوره نوجوانی نوجوانان با یك بحران روانی، اجتماعی روبرو می‌شوند. بحرانی كه او را از سه محور احاطه كرده‌‌اند.
بحران بیولوژیكی،در بحران بیولوژیكی بدن نوجوان تغییرات قابل ملاحظه یی پیدا می‌كند و نیازهای جدیدی در آن پیدا می‌شود. در این مرحله نوجوان باید خود را با این تحولات و تغییرات جدید جسمی و جنسی سازگاری دهد.
- بحران روانی: در بحران روانی نیز نوجوان دارای نیازهای متنوعی می شود نیازهای كه گاه برای او شناخته شده هستند و گاهی نیز برای او نا شنا خته هستند . نیاز های شناختی عاطفی و اخلاقی و مذهبی كه او را تحت تاثیرشدید قرار می‌دهند .
- بحران اجتماعی: در بحران اجتماعی نیزفرد در روابط با دیگران دچار نوعی نگرانی و تعارض می شود و در رابطه با محیط اجتماعی و فرهنگی كه او را احاطه كرده است دچار مشكل می شود یعنی در مواجهه با انتظارات جهان اجتماعی و فرهنگی اطراف خود دچار نوعی عدم تعامل می شود و می تواند با آن خود را سازگار نماید.
اگر بخواهیم دوره نوجوانی و بلوغ را تنها به كمك یك خصوصیت كه نشان دهنده همه خصوصیت این دوره باشد تعریف كنم باید از كوشش جهت بدست آوردن استقلال صحبت كنیم یعنی رسیدن به مرحله ی كه فرد دیگر قادر خواهد بود بطور كامل با نحوه زندگی بالغین روبرو می شود و مانند آنان رفتار می‌كند.
نوجوان در این مرحله برای اثبات استقلال خود را به طریق اغراق آمیزی به نحوی كه حتی برخی مواقع جنبه ضد اجتماعی و تخریبی به خود می‌گیرد مستقل نشان می‌دهد. در این دوره نوجوان متمایل می شود كه نه تنها مسوولیت كارها و اعمال خویش را به عهده گیرد بلكه به نحوی در مسوولیت‌های اجتماعی نیز سهیم باشد، معمولا خانواده‌ها می‌خواهند مانند گذشته تسلط و حاكمیت خویش را با همان روشی كه در دوره كودكی در رابطه با فرزندان خود اعمال می‌كرده‌اند در دوره نوجوانی نیز همچنان حفظ نمایند نوجوانان معمولا می‌‌خواهند خود را از سیطره و حاكمیت خانواده‌‌ها آزاد سازند تا بدین ترتیب فردیت و استقلال خود را احساس كنند از این روست كه طی دوران بلوغ عضویت در گروههای همسال به اوج شدت، خود می‌رسد زیرا این گروهها زمینه‌های این استقلال از خانواده و والدین را برای نوجوانان فراهم می‌سازند. نوجوانان در گروه همسالان در عین تقلید و همانندسازی اعضای گروه وابستگی و در عین تعلق به گروه هویت فردی و استقلال خویش را حفظ می‌كنند.
در این دوره از رشد امكان رشد و پرورش آنها در همه زمینه‌ها از جمله در جنبه اجتماعی است. آنان در وضع و موقعیتی هستند كه می‌توانند ضرورت رعایت مقررات و ضوابط اجتماعی را در می‌یابند و به اهمیت آن توجه نمایند. آنان نیكو در می‌یابند كه زندگی اجتماعی‌شان در این مرحله رشد و گسترش پیدا كرده ناگزیر باید بر اساس ضوابط باشد. می‌توانند رفتار اجتماعی و احساسات و عواطف نیك یا بد دیگران را دریابند و در برابر آن نقش مهم خود را درك كنند نوجوانان در سن و مرحله‌یی هستند كه در می‌یابند سازگاری‌شان با محیط بدون شتابزدگی می‌تواند تحقق پیدا كند و نا هماهنگی‌شان با اجتماع بتدریج می تواند ازبین برود. احساساشان این است كه نظرات مهم و ارزنده‌یی در رابطه با مسائل می‌توانند داشته باشند و این خود زمینه یی است برای ورود آنان به اجتماع و عرضه خود، آن هم به گونه‌یی قابل قبول .


منبع : روزنامه تفاهم


مطالب مشابه :


نقش مدرسه در تعلیم و تربیت فرزندان

نقش مدرسه در نقش و جایگاه تربیتی مدارس در رشد و شکوفایی، تربیت اجتماعی و تعلیم و




نقش خانواده و مدرسه در تربیت دانش آموزان

نقش خانواده و مدرسه در نقش خانواده و مدرسه در تربیت ٭ دگرگونی و تحول در امور اجتماعی




تاثیر مدرسه بر رشد و تربیت اجتمعی از دید گاه پیاژه

تاثیر مدرسه بر رشد و تربیت در رشد و تربیت اجتماعی نقش ها در نقش‌های




نقش فعالیتهای پرورشی مدرسه در تربيت اجتماعي کودکان و نوجوانان

مدرسه شرافت بجنورد - نقش فعالیتهای پرورشی مدرسه در تربیت اجتماعی کودک را در وهله




نقش مدرسه درتربیت دینی دانش َآموزان

دراین نوشتار سعی شده است که نقش مدرسه در تربیت اجتماعی ، عاطفی نقش را در تربیت




نقش فرهنگیان در کاهش آسیب های اجتماعی

نقش فرهنگیان در کاهش آسیب های اجتماعی نقش مدرسه و معلمان در در تعلیم و تربیت




بررسی نقش مدارس در تعلیم و تربیت دانش آموزان

همکاری خانه و مدرسه در تربیت و مدرسه در تربیت فرزندان نقش مهمی اجتماعی که با




نقش معلم در پیشگیری از آسیب های اجتماعی

مشکلات محیطی و اجتماعی در در مدرسه و خانه هدف و نقش خانواده در تربیت دینی




نقش معلم و مدرسه در توسعه فرهنگ نماز

نقش معلم و مدرسه در بدین سان و با توجه به معنای گسترده تربیت اجتماعی در عصر ما




برچسب :