همه چيز درباره اولین نیروگاه اتمی ایران

همه چيز درباره اولین نیروگاه اتمی ایران «ناصر شریف‌‌لو» از سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۸۵ به عنوان مدیر کارگاه نیروگاه اتمی بوشهر و مدیر پروژه بوشهر مشغول به کار بوده است.
وی دارای دکترای مهندسی مکانیک در طراحی تاسیسات صنعتی نیروگاه برق اتمی از دانشگاه صنعتی مسکو است.

دورانی که او در نیروگاه اتمی بوشهر سپری کرد را می‌توان دوران اوج کاری ساخت پروژه بوشهر توصیف کرد چرا که در این دوران قرارداد پروژه بوشهر از شفافیت کاملی برخوردار نبود بنابراین مدیر وقت پروژه طی مدت ۶ سال سعی کرد مشکلات قراردادی را برطرف کرده و از دیگر سو این پروژه را تا ۹۳ درصد پیش ببرد.

با وی به عنوان یکی از مدیران نیروگاه اتمی بوشهر که کمتر از او یاد شده گفت‌وگویی مشروح داشتیم که از نظر خوانندگان می‌گذرد.


دانش فنی پرسنل بوشهر یک سروگردن بالاتر از دیگر کشورهاست


آقای دکتر راه‌اندازی نیروگاه بوشهر جایگاه سازمان انرژی اتمی را به لحاظ فنی در کجا قرار داد و چه تغییری در آن ایجاد کرد؟ شریف‌لو: در بین کشورهای منطقه فقط پاکستان دارای نیروگاه اتمی است؛ این بدان معناست که کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه هیچکدام دارای نیروگاه اتمی نیستند. بر این اساس نیروگاه اتمی بوشهر، ایران را اولین کشوری در منطقه قرار می‌دهد که قسمتی از برق مصرفی‌اش توسط نیروگاه اتمی تامین می‌شود.
اما درباره نیروگاه اتمی پاکستان که به آن اشاره داشتم، باید گفت که این نیروگاه قابل مقایسه با نیروگاه بوشهر نیست چرا که نیروگاه بوشهر ۱۰۰۰ مگاواتی و نیروگاه پاکستان حدود ۲۰۰ مگاوات است. از نظر فنی هم دانش فنی پرسنل نیروگاه بوشهر یک سر و گردن بالاتر از پرسنل دیگر کشورهای هم طراز است.

دستاورد نیروگاه بوشهر برای ما چیست و چه ارزشی برای ما دارد؟ آیا اهمیت این نیروگاه فقط تامین ۲ درصد برق کل کشور است؟
شریف‌لو: اولاً تامین ۲ درصد برق ایران عدد کمی نیست. در حال حاضر کل ایران ۵۰ هزار مگاوات برق دارد و بر این اساس ۲ درصد از این مقدار رقم کمی محسوب نمی‌شود.
در حال حاضر تامین ۲ درصد برق نیز جایگاه ویژه‌ای در برق کل کشور دارد بنابراین من تعجب می‌کنم از کسانی که در زمینه صنعت برق صحبت می‌کنند و به راحتی از کنار این ۲ درصد می‌گذرند. باید این را در نظر گرفت که اگر یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی از مدار خارج شود ممکن است قسمتی از کشور در خاموشی فرو رود.

از طرف دیگر نیروگاه بوشهر، سبد تامین انرژی را تغییر می‌دهد. سبد تامین انرژی ما در ایران نیروگاه برق آبی و سوخت فسیلی بود و اکنون با این تغییر، منبع تامین انرژی‌مان را تغییر دادیم که تغییری کیفی است.

بحث دیگر این است که تمام نیروگاههای برق فسیلی که در ایران داریم (نیروگاه گازی و سیکل ترکیبی)۱۶۰،۲۰۰،۲۵۰ مگاوات هستند. درست است که نیروگاه شهید رجایی و یا شهید منتظری اصفهان نیروگاههای بزرگی هستند و امکان دارد ۲۰۰0 مگاوات برق تولید کنند ولی این نیروگاهها از ۸ واحد ۲۵۰ مگاواتی یا تعداد زیادی واحد ۲۰۰ مگاواتی تشکیل شده‌اند اما نیروگاه بوشهر، یکپارچه نیروگاهی ۱۰۰۰ مگاواتی است.

این را باید مورد توجه قرار داد که ما پیش از این در کشور به هیچ وجه تجربه بهره‌برداری از توربین و ژنراتور۱۰۰۰ مگاواتی را هم نداشته‌ایم.

بهره‌برداری از نیروگاه بوشهر سیاسی بود برخی‌ معتقدند موضوع هسته‌ای آنچنان حائز اهمیت نبود که ما برای آن تحریم‌ها و اعمال فشار و .... را تحمل کنیم.
شریف‌لو: در مورد ارزش یک صنعت یا ارزش یک سیاست کلان، مسئولین سیاسی یک کشور هستند که خط مشی‌ها را مشخص می‌کنند. افرادی که به این نظریه می‌پردازند صرفاً دیدگاهی اقتصادی دارند.

در مورد نیروگاه بوشهر و موارد اینچنینی فقط از یک کانال مشخص نباید به این پروژه نگاه کرد. مدیر یک پروژه ممکن است بگوید که نیروگاه بوشهر ۱۰۰۰ مگاوات برق تولید می‌کند که کیلووات ساعتی آنقدر است ولی سیاست یک کشور فقط با ضرب و تقسیم کیلووات ساعت بر قیمت بدست نمی‌آید بلکه سیاست‌های کلان‌تری نیز وجود دارد که مسئولین مربوطه در مورد آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

حتی من هم به عنوان فردی که مدتی مدیر این پروژه بودم نمی‌توانم در این خصوص اظهار نظر کنم..
اجازه دهید در این زمینه مثالی ارائه کنم، آن زمان که من مدیر پروژه بوشهر بودم، قرار بود که اوکراین توربین نیروگاه بوشهر را در کارخانه خارکوف بسازد، خانم آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا برای اینکه مانع ساخت این توربین توسط اوکراین شود سفری اختصاصی به این کشور انجام داد و با مسئولین اوکراینی مذاکره کرد و همین سفر هم موجب شد که ساخت توربین نیروگاه که استارت آن در خارکوف خورده شده بود متوقف شود بنابراین اگر فقط بحث اقتصادی مطرح است پس چرا برای این منظور وزیر خارجه آمریکا سفری اختصاصی به اوکراین می‌کند، لذا نباید فقط با دید و تجزیه و تحلیل اقتصادی به این موضوع نگاه کرد.

بهره‌برداری از نیروگاه بوشهر پیروزی دانش، توان و سیاست ایرانی در مقابل غربی‌ها بود/ مبارزه متخصصین و سیاستمداران ایرانی با دنیای غرب
به عنوان مدیر وقت این پروژه، چه توصیفی از نیروگاه بوشهر دارید؟
شریف‌لو: به نظر من پروژه بوشهر مبارزه متخصصین و سیاستمداران ایرانی با کل دنیایی بود که معتقد بودند ما نمی‌بایست به انرژی هسته‌ای دست پیدا کنیم و در واقع بهره‌برداری این نیروگاه پیروزی دانش، توان و سیاست ایرانی در مقابل غربی‌ها بود.  

بومی‌سازی صنعت هسته‌ای در ایران به اشتباه جا افتاد/فاصله زیادی با بومی‌سازی نداریم

مفهوم بومی‌سازی صنعت هسته‌ای از نظر فنی و مهندسی چیست؟
شریف‌لو: در کشوری مثل ایران که یک نیروگاه برق اتمی دارد و تجربه‌اش فقط نیروگاه اتمی بوشهر است فاصله زیادی با بومی‌سازی صنعت هسته‌ای دارد، چون متأسفانه مفهوم بومی‌سازی در ایران و در برخی گفتمان‌های سیاسی به اشتباه جا افتاده است.
مفهوم بومی‌سازی این نیست که ما بتوانیم صددرصد یک چیزی را در کشور بسازیم، بلکه ما باید دانش آن را کسب کنیم. یک مثال را می‌زنم که قرارداد نیروگاه بوشهر با زیمنس آلمان بود ولی قرار بود قسمت کلرزنی را ایتالیایی‌ها و قسمت چیلرخانه نیروگاه را آمریکایی‌ها بسازند، بنابراین این بدان معنا نیست که تمامی این قطعات در کارخانجات آلمان ساخته می‌شود، آلمان فقط دانش فنی طراحی، چیدمان و محاسبه کردن را لازم دارد.   مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که دنیای غرب برای لجاجت با جمهوری اسلامی حاضر نیست هیچگونه همکاری در تحویل کالا با ایران انجام دهد، لذا اگر در ساخت برخی کالاها بتوانیم با کشور های دارای تکنولوژی مربوطه همکاری داشته باشیم فاصله زیادی با بومی‌سازی صنعت هسته‌ای نداریم، این معنای عمومی بومی‌سازی است. در واقع مفهوم بومی سازی این نیست که مثلا ما از A تا Z یک نیروگاه را خودمان بسازیم بلکه به مفهوم این است که دانش آن را داشته باشیم. چقدر توان بالقوه و بالفعل در این زمینه داریم؟
شریف‌لو:
در حال حاضر نمی‌توانم درصد دقیقی ارائه کنم، ولی اگر که رویکرد کشور ساخت نیروگاه اتمی با توان داخلی باشد شاید در یک پروسه بین ۷ تا ۱۰ ساله بتوانیم نیروگاهی که صد درصد ساخت خودمان است را وارد مدار کنیم.
 
قطعات اصلی نیروگاههای اتمی را می‌توانیم در کشور بسازیم
ایران از نظر علمی و دانشگاهی چه مقدار توانسته در صنایع مختلف هسته‌ای پیش برود؟ مشخصاً میزان این پیشرفت‌ها را متناسب می‌دانید؟
شریف‌لو:
یکی از تجربیات خوب من این است که تقریباً از کلیه کارخانجاتی که تجهیزات صنعت هسته‌ای می‌سازند در کشور های مشترک المنافع ( شوروی سابق ) بازدید کردم.

این کارخانه‌ها را با هدف ساختن تجهیزات هسته‌ای راه‌اندازی نمی‌کنند بلکه تجهیزات هسته‌ای را به این کارخانه‌ها‌ سفارش می‌دهند و آن کارخانه‌ها توانمندی خود را می‌سنجند تا ببینند که می‌توانند این تجهیزات را بسازند یا نه.

‌با توجه به بازدیدهایی که از صنعت داخلی داشتم می‌توانم به جرأت اعلام کنم که بسیاری از قطعات اصلی و تأثیرگذار در صنعت نیروگاههای برق اتمی را می‌توانیم در کشور بسازیم.

امکان‌سنجی ساخت نیروگاه به طور کامل در کشور انجام نشده است/در سیستم کنترل ابزار دقیق و سوخت ضعف داریم/ هنوز سفارشی وجود ندارد/ باید در مورد سوخت نیروگاه تمرکز کنیم

چقدر در این قضیه پیش رفتیم؟
 
شریف‌لو: ما هنوز سفارشی به صنعت ندادیم. برای اینکه یک چیزی را بومی‌سازی کنیم و به صنعت سفارش دهیم راهش این است که از صنایع بازدید کنیم و مشخصات تجهیزات مورد نظر را داشته باشیم، بعد می‌توانیم به آن صنعت بگوییم که این مشخصات تجهیزات ما ست. ما هنوز به طور کامل امکان سنجی ساخت نیروگاه را در کشور انجام نداده ایم ولی اگر انجام دهیم آن وقت می‌توانیم کارشناسانه‌تر و با منطق درست‌تری موضوع را تجزیه و تحلیل کنیم و بگوییم چند درصد را می‌توانیم در ایران بسازیم و نقطه ضعف ما کجاست.
سختی کار ما در سیستم کنترل ابزار دقیق نیروگاه است. در قسمت مکانیک هم قطعاً موفق می‌شویم، اما سنسورهای نیروگاه به عنوان سیستم‌هایی که مقدار فشار، دما و رادیواکتیویته داخل قلب راکتور را به اتاق کنترل منتقل می‌کنند از لحاظ ساختاری بسیار پیچیده‌اند، در این قسمت ضعف‌هایی وجود دارد. از نظر ساخت انواع پمپ‌ها نیز می‌توانیم با یک کارخانه وارد مذاکره شویم.
اگر شما به کارخانه ایران خودرو بگویید که خودروی پیکان ۶ درب برای شما درست کند، این کار را انجام می‌دهد، ولی الان سفارشی برای این نوع خودرو نیست. در واقع توان داشتن با سفارش خط تولید متفاوت است.

ضعف ما در سیستم ابزار دقیق و سوخت است که رآکتور اراک و تهران با سوخت هسته‌ای کار می‌کنند، منتهی راکتورهای قدرت تفاوت‌هایی با راکتورهای تحقیقاتی دارند. ما هنوز ادعا نکردیم که سوخت نیروگاه اتمی را ساخته‌ایم، ولی توان ان وجود دارد و در ان  باید تمرکز بیشتری داشته باشیم.   اما پیشتر برخی مقامات کشورمان گفتند که می‌توانیم سوخت نیروگاه را بسازیم.
 
شریف‌لو: گفته‌ شده که می‌توانیم این کار را انجام دهیم ولی عملاً سفارشی برای ساخت نبوده است، اما ما این توان را داریم.

در بحث نرم‌افزاری صنعت هسته‌ای مسلط‌ هستیم

در بحث نرم‌افزاری صنعت هسته‌ای چقدر توانستیم مسلط باشیم؟
شریف‌لو: در بحث نرم افزاری مسلط هستیم یعنی هرگونه نرم افزار مورد نیاز نیروگاه برای محاسبات وغیروه را با توجه به وجود متخصصین کشور امکان اینکه هرگونه نرم‌افزار را خودمان بسازیم و توسعه دهیم، وجود دارد.

تهدیدات دشمن وارد حوزه سایبری شده است

ما چقدر در بخش پدافند غیرعامل برای صنعت هسته‌ای فعالیت‌ داریم؟
شریف‌لو:
با توجه به گسترش دانش، معمولاً سلاح‌های دشمن هم تغییر پیدا می‌کند. امروز با گسترش بحث IT و ICT حوزه سایبری تهدیدات دشمن هم از حمله نظامی صرف خارج می‌شود، این فقط شامل بحث نیروگاه‌های اتمی نمی‌شود، حتی امکان دارد که دشمنان ما در مورد سیستم‌های کنترل دریچه‌های سد هم نفوذ داشته باشند و یک دستور غیراصولی به سیستم کنترل دریچه‌های سد بدهند. دشمنان ما در کسب توان در این زمینه تلاش می‌کنند و این فقط مخصوص صنعت هسته‌ای نیست و در هر جای دیگر این امکان وجود دارد. آنها در کنار سلاح‌های سخت افزاری خود به جد در کنار این موضوعات کار می‌کنند.
  ویروس‌های شناخته‌ شده‌ای همانند استاکس‌نت و استارس چقدر توانستند به نیروگاه بوشهر آسیب وارد کنند؟
شریف‌لو:
من اطلاع دقیقی از این موضوع ندارم، فقط شنیدم که یک مقدار این ویروس‌ها در اوایل راه‌اندازی مؤثر بودند.

ویروس‌ها در گذشته اثربخش نبودند

در زمان مدیریت شما هم چنین ویروس‌هایی وجود داشتند؟
شریف‌لو:
آن زمان این تکنولوژی هنوز رشد چندانی پیدا نکرده بود، ضمن اینکه هنوز سیستم کنترل نیروگاه هم صددرصد به بهره‌برداری نرسیده بود که بتوانند در آن نفوذ پیدا کنند.

مسئولین از صفر تا ۱۰۰ کارها را خود انجام می‌دهند/ به برون ‌سپاری کارها علاقه‌مندی نشان داده نمی‌شود

به نظر شما الان تلفیقی بین مباحث هسته‌ای با مجامع علمی و دانشگاهی وجود دارد؟ چرا که قاعدتاً این عدم تلفیق باعث می‌شود که روح صنایع هسته‌ای خودش را خیلی نشان ندهد؟
 
شریف‌لو: این درست است که یکی از بحث‌های توسعه صنعتی تعامل منطقی بین دانشگاه و صنعت هسته‌ای است، این تعامل هم دوطرفه است و عامل تعیین کننده آن هم خود صنعت هسته‌ای است.

صنعت هسته‌ای باید بتواند سؤالات خود را سازماندهی کند و آن را به دانشگاه‌ها و مراکز علمی ارائه دهد و بعد اگر آنها ادعا کردند که می‌توانند انجام دهند، از انجام امانی آن خودداری کند و خودش نیاید یک دفتر و معاونت و سازمان برای انجام آن درست کند بلکه بیشتر به حوزه حاکمیتی خود و سیاستگذاری‌ها بپردازد.

یکی از مشکلاتی که ایران نه تنها در صنعت هسته‌ای بلکه در جاهای دیگر دارد این است که مسئولین علاقه‌مند هستند صفر تا ۱۰۰ کارها را خودشان انجام دهند و به برون سپاری علاقه‌مندی کمی نشان داده می‌شود.

این مدیران دوست دارند مطمئن باشند کار بدرستی پیش رفته و تمام شود در حالی که اینطور نیست و شما اگر کار را خوب توزیع هم کنی و جمع کننده باشی و محصول را به نتیجه برسانی در واقع می‌توانی این اطمینان را بدست آوری.
من فکر می‌کنم تلاش زیادی برای توسعه روابط صنعت و دانشگاه صورت گرفته ولی هنوز یک خلا بین دانشگاه و صنعت وجود دارد؛ هر چند که مسئولین در زمان‌های مختلف سعی کردند گام‌هایی در راستای برطرف کردن این حباب و حلقه ناقص بردارند ولی این هنوز به طور کامل بهبود پیدا نکرده است. نکته مهم تقسیم بندی صحیح سؤالات و توزیع آن بین مراکز علمی و دانشگاهی و در نهایت جمع بندی نتایج هر موضوع و تکمیل آنها در صنعت می‌باشد.

کارهایی به دانشگاهها محول می‌شود تضعیف رابطه دانشگاه و صنعت هسته‌ای را به دنبال خواهد داشت

اینکه سؤالات صنعت به خوبی تعریف نمی‌شود به چه معناست؟
شریف‌لو: فرض کنید زمانی به کسی می‌گویید برای من یک نرم افزار بنویس، این مستلزم آن است که در ابتدا خودتان تعریفی از آن نرم افزار داشته باشید و بعد آن را به دانشگاه شریف و شهید بهشتی بدهید و آن دانشگاه با شما قرارداد ببندد، آن وقت با کمک دانشجویان آن نرم افزار برای شما نوشته می‌شود، ولی اگر حتی خودتان تعریف درستی از آن نرم افزار نداشته باشید، دانشگاه چگونه می‌توانند به شما کمک کنند.

دیگر اینکه اگر سؤالات را خودتان بنویسید آن وقت می‌توانید توانمندی طرف مقابل را هم ارزیابی کنید، این خود به معنای توان کارفرماست یعنی کارفرما خود باید این توان را داشته باشد که سؤال مطرح کند و بتواند تشخیص دهد. گاهی اوقات مسئولین ما کارهایی را به دانشگاه‌ها محول می‌کنند و دانشگاه نیز بصورت آکادمیک محصول را به مسئولین تحویل می‌دهند و بعد مسئولین می‌گویند که این محصول کابردی نیست و به دردشان نمی‌خورد و مشکل ما را حل نکرد بنابراین رابطه دانشگاه با صنعت بدتر از گذشته هم می‌شود.

این مانند این است که ما به سلمانی برویم و بگوییم سر من را کوتاه کن، این با اینکه بگوییم موهای من را مدل خاصی بزن متفاوت است بنابراین بعد از اینکه موها کوتاه می‌شود می‌گوییم این چه مدلی است که برای من زدی و من اصلاً این مدل را دوست ندارم.
بنابراین اگر کارفرمای خوبی نباشی نمی‌توانی محصول خوبی هم از پیمانکارت تحویل بگیری، این باعث می‌شود که بین کارفرما و پیمانکار کدورت پیش آید.

قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر با روس‌ها نداشتیم

آقای دکتر شما اولین رئیس نیروگاه بوشهر بودید که تحصیلات مرتبط را از روسیه داشتید، گفته می‌شود از آنجا که شما به زبان روسی تسلط داشتید در زمان شما قرارداد نیروگاه بوشهر هم تغییرات زیادی کرد و در واقع نیروگاه یک گام به پیش رفت، مشکلات قراردادی که موجب این تغییرات شد چه بودند؟
شریف‌لو:
اولاً قراردادی که ما با روس‌ها داشتیم قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر نبود، روس‌ها آمده بودند و یک نیروگاه آلمانی نیمه کاره را دیده بودند و با توجه به بازدیدی که از ساختمان و تجهیزات موجود نیروگاه داشتند به ما اعلام کردند که مدار اول موجود نیست، مدار دوم هم از آلمان نیامده است. توربین و رآکتور هم موجود نبود، فقط مقداری کابل در ساختمانها وجود داشت که گفتند ما دقیقا نمی‌دانیم کاربرد این کابل‌ها در کجاست، بنابراین روس‌ها برای کمبودهای اصلی نیروگاه یکسری قرارداد بسته و شروع به کار کردند تا کمبودهای نیروگاه به تدریج مشخص شود.

قرارداد بوشهر کلید در دست نبود، محوری بود

قرارداد از ابتدا به معنای جامع و کامل کلید در دست نبود، این اشتباه نباید صورت بگیرد که ما قرارداد کلید در دست با روس‌ها داشتیم. در واقع ما با روس‌ها یک قرارداد محوری داشتیم، بر این اساس آنها برای تکمیل یکسری تجهیزات نیروگاه به ما قول‌‌هایی دادند.

البته باید این را عنوان کنم که تصمیم‌ گیری در آن زمان بسیار سخت بود و نمی‌توانیم بگوییم که گذشتگان ما اشتباه کردند.
یکسری آمارهایی وجود دارد که حتما شما هم شنیدید، گفته می‌شود که ۷۰ درصد واحد یکم نیروگاه بوشهر در زمان آلمان‌ها تکمیل بود. اما معنای ۷۰ درصد این بود که ۷۰ درصد کارهای ساختمانی نیروگاه تکمیل بود. به واقع باید گفت زمانی این ۷۰ درصد به کار می‌آمد که تجهیزات آلمانی در آن قرار می‌گرفت و وقتی که قصد بر این بود که تجهیزات روسی در نیروگاه قرار گیرد، محل استقرار بسیاری تجهیزات باید تخریب می‌شد و دوباره از نو ساخته می‌شد، در نتیجه این ۷۰ درصد ساختمان نیروگاه بوشهر هم به کار روس‌ها نمی‌آمد.

پروژه بوشهر به مدت ۲۰ سال متوقف بود، شرایط جوی و جنگ آن را تخریب‌ کرده بود، حداقل ۲ بار واحد یکم رآکتور بوشهر بمباران شد بنابراین این را باید در نظر بگیرید که ۷۰ درصد خود به خود به ۵۰ درصد رسیده بود، این ۵۰ درصد هم برای رآکتور آلمانی قابل استفاده بود و برای رآکتور روسی این درصد قابل قبول نبود.

برای اینکه رآکتور بوشهر روسی بشود باید از مجموع ۵۰ درصد کارهای ساختمانی ۲۰درصد هم عقب‌نشینی می‌کرد و ساختمان تخریب و دوباره ساخته می‌شد، یعنی باید با دست خودمان این مقدار را به ۳۰ درصد می‌رساندیم و از ۳۰ درصد تازه شروع به کار می‌کردیم.

سوءتفاهم فنی ایران و روسیه در قرارداد نیروگاه بوشهر
طرف ایرانی در قرارداد نوشته بود که تکمیل ۳۰ درصد باقی مانده ساختمان بر عهده من است و روس‌ها هم می‌گفتند زمانی که ۳۰ درصد را ساختید، بعد به ما تحویل دهید اما ما نمی‌توانستیم ۳۰ درصد باقی مانده ساختمان را تکمیل کنیم و اصطلاحا باید گفت که سوء تفاهم فنی صورت گرفته بود. ایرانی‌ها نمی‌دانستند  توربین روسی با توربین آلمانی چه تفاوت هایی دارد، قطر رآکتور روسی با قطر رآکتور آلمانی هم فرق می‌کرد.
ما مجبور شدیم بتن‌های رآکتور آلمانی را تخریب کرده و دوباره بتن‌ریزی کنیم، یعنی باید یک مرحله تخریب می‌کردیم و دوباره می‌ساختیم.

ساختمان پروژه بوشهر ۵۰ درصد تکمیل بود ولی باید ۲۰ درصد هم زحمت تخریب می‌کشیدیم تا آن را به ۳۰ درصد برسانیم یعنی می‌خواهم عنوان کنم که بحث پیچیده‌تر از این حرفها بود.

در ساختارهای قراردادی نیروگاه گیر کرده بودیم
این دقیقاً مربوط به چه سالی بود؟
 
شریف‌لو: ما دقیقاً قرارداد با روس‌ها را سال  ۱۳۷۴ بستیم، اما از سال ۷۴ تا ۷۸ تقریباً هیچ کاری انجام ندادیم، چرا که در همین ساختارهای قراردادی گیر کرده بودیم.

در یک مثال ساده‌تر روس‌ها باید روزی دو مرتبه شیفت خود را تغییر می‌دادند و اتوبوس‌های ما روس‌ها را می‌بردند و می‌آوردند، با این کار من پیمانکار پیمانکارم شده بودم، تازه به ما می‌گفتند که اتوبوس‌های شما کولر ندارد بنابراین از این موارد کوچک باید دریافت که آن قرارداد یک ایراد اساسی داشت.

یکی از کارهای خوبی که انجام دادیم این بود که به سرعت این مشکلات قراردادی را برطرف کردیم یعنی یکی از تدابیر مدیریتی که ما انجام دادیم این بود که به تدریج کلیه کارهایی که اشتباه بر عهده کارفرما افتاده بود را بر عهده پیمانکار گذاشتیم و حل کردیم.

با روس‌ها تفاهم کردیم مثلا گفتیم مگر ما نباید شما را از کمپ به نیروگاه ببریم،۱۰ اتوبوس و راننده در اختیار شما قرار داده و حقوقشان را هم پرداخت می‌کنیم. در آن زمان روس‌ها می‌گفتند ۳ سال دیگر نیروگاه را به ما تحویل می‌دهند، ما هم حقوق این سه سال را پرداخت کردیم و  خوبی کار این بود که اولا درباره کوتاهی‌های راننده ما بدهکار آنها نبودیم و دیگر اینکه برای تأخیر در راه‌اندازی از سال سوم دیگر پولی از این بابت به آنها ندادیم. چون ما مقصر تأخیر در راه‌اندازی نیروگاه بوشهر نبودیم. به مرور زمان تداخل در وظایف برطرف می‌شد یعنی اگر روس‌ها ۱۰ سال هم در نیروگاه بودند، راننده و ماشین بر عهده ما بود ولی ما این مسئولیت را از سر خود باز کردیم، این فقط یک نمونه‌ بسیار ساده بود.

قراردادها را به سمت کلید در دست هدایت کردیم

یک مورد بسیار مهم دیگر در مورد کارهای ساختمانی بود، روس‌ها می‌گفتند که تکمیل کردن کارهای ساختمانی باید بر اساس نقشه آنها صورت گیرد و ما نقشه‌ها را به مناقصه می‌گذاریم و یک پیمانکار ایرانی برنده مناقصه، کار ساختمانی را انجام ‌دهد در واقع باید آنها تأیید می‌کردند و ما هزینه را می‌دادیم، علاوه بر آن باید ۱۰ درصد بابت نظارت بر پیمانکار طرف ایرانی تقبل می‌کرد.

بدی کار این بود که مثلا در برخی مواقع نقشه‌هایی را که به پیمانکار داده بودند تغییر می‌دادند، ما تمامی این مسائل را حل کرده و جمع‌بندی کردیم و گفتیم کل کارهای ساختمانی در ۳ بخش باقی مانده که یکی محوطه سازی و دو ساختمان دیگر بود، نقشه‌هایمان را ارائه کردیم و گفتیم حدود ۲۵ میلیارد تومان با پیمانکار ایرانی قرارداد ببندید و ما به شما پول را می‌دهیم اما دیگر هزینه نظارت شما بر کار پیمانکار از عهده ما خارج است، این باعث شد روس‌ها مدام نقشه خود را تغییر ندهند چون در این صورت به ضررشان تمام می‌شد.

ما قراردادها را به تدریج به سمت کلید در دست هدایت کردیم. یکی از کارهای ظریفی که ما با روس‌ها کردیم این بود که بر اساس یک الحاقیه که فکر می‌کنم الحاقیه ۴۸ بود، طرف ایرانی دیگر هیچ پرداختی به طرف روس نداشت.

با این الحاقیه که به امضای اینجانب با طرف روس رسید، نیروگاه اتمی بوشهر کلید در دست محسوب می‌شد. در صورتی که تا قبل از این روس‌ها می‌توانستند هر موقع خواستند الحاقیه و کار جدید بیاورند و ما جلوی این کار را گرفتیم و آنها را به سمت تکمیل نیروگاه هدایت کردیم.

عدم تفاهم زبانی ایرانی‌ها با روس‌ها
 
من به زبان روسی تسلط داشتم و وقتی تیمی برای مذاکره می‌نشست حتی اشتباه مترجم‌ها را متوجه می‌شدم و به آنها تذکر می‌دادم.
مترجم‌ها برخی مواقع اظهارات طرفین را اشتباه ترجمه می‌کردند چون زبان روسی زبان سختی است، گاهی اوقات عدم تفاهم بین کارفرما و پیمانکار به خاطر همین عدم تفاهم زبانی بود.

مثلا کارفرما می‌گفت که ما تا سه هفته دیگر اینجا را برای بتن‌ریزی آماده می‌کنیم و پیمانکار فکر می‌کرد که ما سه هفته دیگر اینجا را بتن‌ریزی شده تحویل می‌دهیم بعد که صورت جلسه می‌کردند کارفرما می‌گفت که من چه زمانی این حرف را زدم یعنی مترجم در روابط اینچنینی نقش زیادی دارد و ترجمه‌های ناقص در روابط اینچنینی گاهی اوقات مشکل‌ساز می‌شود.

در دورانی که من مدیر این پروژه بودم، طی ۶ سال نیروگاه ۹۳ درصد پیشرفت داشت، در صورتی که اکنون دقیقاً ۵ سال و سه ماه می‌گذرد و ۷ درصد دیگر نیروگاه تکمیل شده است. افتخار من و تیم قبلی این است که این پروژه را ظرف ۶ سال ۹۳ درصد پیش بردیم. 
 
آقای دکتر رئیس نیروگاه بوشهر و رئیس کارگاه نیروگاه بوشهر چه فرقی با هم دارند؟ در واقع هر کدام چه وظایفی را بر عهده دارند؟
  شریف‌لو: من رئیس «کارگاه» بوشهر بودم. در زمانی که نیروگاه ساخته می‌شود اصلا رئیس ندارد. بلکه نیروگاه در زمان بهره‌برداری رئیس دارد.

در طی مدتی که من رئیس کارگاه و مدیرکل پروژه بودم چون مردم بوشهر مرتبا مکاتبه می‌کردند، آن مدت به رئیس کارگاه رئیس نیروگاه بوشهر هم می‌گفتند.

تقریبا در سال ۱۳۸۳ که احساس کردیم درصد نیروگاه قابل قبول شده و باید بهره‌بردار‌های نیروگاه به تدریج آماده شوند تا نیروگاه را از طرف روس تحویل بگیرند.
 
پرسنل بهره‌بردار که دوره‌ها را دیده بودند سازماندهی شدند و یک نفر هم به عنوان رئیس برای آنها انتخاب شد. در آن زمان آقای مهندس قدس رئیس پرسنل بهره بردار شد و قرار این بود اگر نیروگاه راه‌اندازی شود، آن را تحویل بگیرد. از نظر حقوقی این افراد (رییس نیروگاه و پرسنل بهره برداری) طرف مذاکره روسها نبودند بلکه با توجه به تاخیرات ساخت نیروگاه و اتمام دوره‌های آموزشی، آنها به بوشهر آمده تا تجربیات خود را افزایش دهند. طرف حساب روس‌ها رئیس کارگاه و مدیر پروژه بود اما الان که نیروگاه بهره‌برداری شده موضوع برعکس است یعنی بنده اگر رئیس پروژه هستم دیگر کاره‌‌ای نیستم، خانه را ساخته و تحویل صاحبخانه‌ دادم. الان دیگر رئیس کسانی هستند که از آن برق تولید می‌کنند.
 
اگر اشتباه نکرده باشم در سال ۷۲ یکسری نیروی ایرانی برای بهره‌برداری نیروگاه به روسیه اعزام شدند و بر حسب زمانبندی این افراد قرار بود سال ۷۸ مشغول به کار شوند، الان ۱۲ سال از این جریان می‌گذرد. آیا همه این افراد به عنوان بهره‌بردار در نیروگاه مشغول به کار شدند؟
شریف‌لو:
این افراد از سال ۷5 کم‌کم و به مرور زمان استخدام شدند و در روسیه دوره بهره‌برداری نیروگاه را دیده و به زبان روسی هم آشنا شدند و به تدریج به کشور بازگشتند. طبق برنامه‌ریزی قرار بود نیروگاه سال 2003 آماده شود بنابراین مجبور شدیم تا همین زمان بهره‌بردارها را آماده کنیم، در سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ بهره‌بردارها آماده بودند ولی مسأله اینجا بود که ما نیروگاهی نداشتیم که به این بهره‌بردارها تحویل دهیم.

مجبور شدیم بهره‌بردارها را در بوشهر استقرار دهیم و آنها هم در کنار راه‌انداز‌های روسی کار کنند تا نیروگاه آماده بهره‌برداری شود، در واقع آنها تا امسال کار خود را شروع نکرده بودند. هیچ مشکلی برای پرسنل بهره‌بردار پیش نیامد؟ با توجه به اینکه در جای اصلی خود قرار نداشتند.
شریف‌لو:
چرا مشکلاتی وجود داشت، اولاً نگهداری یک نیروی بهره‌بردار واقعا برای یک مسئول دشوار است. یکی از مشکلات در داخل کارگاه بوشهر این است که پرسنل بهره‌بردار حقوقشان را از فروش برق درمی‌آورند ولی در بوشهر برقی نبود که ما بفروشیم و از آن درآمدی کسب کنیم.

در واقع مدیر پروژه و مدیر بهره‌بردار حقوق کارکنان را از محل پروژه می‌دادند کاری هم از دست رئیس نیروگاه برنمی‌آمد، چون پولی دستش نبود بنابراین نگهداری این همه پرسنل که کار با ظرفیت کامل نداشتند، بسیار سخت بود.

اکنون تمامی پرسنل بهره‌بردار در بخش بهره‌برداری مشغول هستند؟ شریف‌لو: عمده آنها در بهره برداری مشغول هستند.
   
این افراد می‌توانستند بهره برداری را به طور کامل در دست بگیرند؟
شریف‌لو:
البته در قرارداد پیش‌بینی شده که تعداد اندکی از روس‌ها داخل اتاق فرمان در کنار ایرانی‌ها بمانند تا ایرانی‌ها به کار مسلط شوند ولی علی‌رغم اینکه راه‌اندازی نیروگاه کار بسیار سختی است لیکن متخصصین ما می توانند آن را انجام دهند.

علاوه بر این با چه موانع دیگری روبرو بودید؟ شریف‌لو: تحریم‌ها در آن زمان اثر داشت ولی اثر آن امروز بیشتر است. آن زمان در دو سه مورد تحریم‌ها مؤثر بود یکی درباره توربین بود که قبلا به آن اشاره کردم که در نهایت شرکت اوکراینی نساخت و روسیه آن را ساخت.

مورد دیگر این بود که ما تعدادی شیرآلات برای انتقال بخار اصلی به ساختمان توربین داشتیم که تعداد ۱۶ شیر را در کشوری دیگر می‌ساختند که من به خوبی به یاد دارم که روس‌ها سفارش دادند و ساخت و آماده شد و  از حمل آن به مقصد روسیه جلوگیری شد، حتی با افرادی که درگیر آن پروژه بودند برخوردهایی صورت گرفت.

در واقع ما طبق برنامه زمانبندی قرار بود ۱۱ ماهه ۱۶ شیر را وصل کنیم، پیش پرداخت‌ها را هم داده بودیم. بعد از ۱۱ ماه متوجه شدیم که کشور مذکور آنها را مصادره کرد و حالا باید می‌رفتیم یک کارخانه در روسیه پیدا می‌کردیم که آن را با مشخصات مورد نظر بسازد.

ابعاد شیرآلات ساخت روس‌ها درست درنمی‌آمد بنابراین مجبور شدیم دوباره طراحی، معماری و سازه را تغییر دهیم بر این اساس دوباره پیمانکار گرفتیم که آنها را تخریب کرده و بسازد و ۱۱ ماه ساختن شیرها کار را به تأخیر انداخت و یک مقداری از نظر سازه کار را به ما تحمیل کرد.

قرار بود ما تعدادی چیلر را از کشوری دیگر بیاوریم که آنها نیز تا آخرین لحظات ما را اذیت کردند و به ما ندادند. دیزل‌های اضطراری برق نیروگاه به چیلر نیاز داشت که آن را به ما ندادند و ما مجبور شدیم از صفر با یک شرکت دیگر مذاکره کنیم.

اگرچه تحریم ها وجود داشت ولی نکته قابل توجه این بود که ما تسلیم این برخوردهای غیر اصولی انها نشده و به ترتیب دیگری نیاز خود را برطرف می کردیم.

جایگذاری رآکتور بهترین رویداد مدیریت من بود بهترین و بدترین رویداد پروژه بوشهر در دوران شما چه بود؟
شریف‌لو:
خاطره شیرین من روزی است که رآکتور نیروگاه وارد بوشهر شد و ما آن را در بندر بوشهر تخلیه کردیم، به یاد دارم که از خوشحالی شیرینی هم بین کارکنان توزیع کردیم. ساعت ۱۲ شب رآکتور را از ساختمان کروی شکل بالا بردیم و در بدنه داخل ساختمان قرار دادیم، این خیلی برای ما امیدوار کننده بود و در واقع نقطه عطف نیروگاه بود.

خاطره تلخ هم زمانی بود که به دلایل گوناگون انجام یک فعالیت با تاخیر مواجه می شد و  راه‌اندازی نیروگاه را به تعویق می‌انداخت.

ظرافت کار کردن در نیروگاه بوشهر ایجاد تفاهم در راستای اهداف طرح بود
آقای دکتر ضرر و زیان‌های ناشی از تعویق زمان راه‌اندازی در قرارداد هم پیش‌بینی شده بود؟
شریف‌لو:
معمولا قراردادها چنین بندهایی دارند، ما هم از هر پرداختمان ۱۰ درصد را به عنوان حسن انجام کار از روس‌ها کم کردیم. به عنوان نمونه اگر در قرارداد قیمت رآکتور ۶۰ میلیون دلار بود ما ۶ میلیون دلار را به عنوان حسن انجام تعهدات به آنها پرداخت نکردیم ولی در هر حال بحث نیروگاه بوشهر به خاطر پیچیدگی‌های سیاسی که داشت از یک قرارداد عادی خارج شده بود.
 
ساده‌انگاری‌هایی در مورد نیروگاه بوشهر وجود دارد که علاقه‌مندم همه متوجه آن باشند. زمانی که فقط یک پیمانکار حاضر بود این نیروگاه را بسازد مگر می شود آن را خلع ید کنیم.

قرارداد زمانبندی و جریمه داشت اما وقتی طرف مقابل آن را انجام نداده، آیا می‌توان کاری انجام داد؟ تمامی مسئولین و دست اندرکاران سازمان انرژی اتمی و بویژه نیروگاه بوشهر سعی می‌کردند که نیروگاه ساخته و برق‌دار شود بنابراین سعی می‌شد که هدف اصلی محور مذاکرات باشد که خوشبختانه هم نیروگاه به شبکه سراسری برق وصل شد و این نقطه عطف بسیار شیرینی از ساخت نیروگاه اتمی بوشهر بود.

باید گفت که ظرافت کار کردن در نیروگاه بوشهر درگیر شدن با پیمانکار نبود بلکه برق‌دار کردن نیروگاه بود. در زمانی که پیمانکار سیاست خاص خود را در این زمینه به کار می‌برد، این وظیفه بسیار پیچیده‌ای بود.

هزینه 12میلیارد دلاری نیروگاه بوشهر دروغ محض است
زمانی که شما مدیر پروژه بودید چقدر برای ساخت نیروگاه هزینه شد؟ شریف‌لو: حدود 800 میلیارد تومان هزینه شد اما من جدیدا می‌شنوم که می‌گویند 12 میلیارد دلار برای بهره‌برداری نیروگاه هزینه شده است اما این به هیچ وجه معنایی ندارد.
ما برای بهره‌برداری دو واحد 1300 مگاواتی با آلمان‌ها قرارداد بسته بودیم و اگر اشتباه نکنم قرارداد ما چیزی حدود 5 میلیارد مارک بود که درصدی از آن را دادیم و بعد هم آلمان‌ها گذاشتند و رفتند، اما قرارداد ما با روس‌ها نزدیک 1 میلیارد دلار است بنابراین اینکه برخی می‌گویند 12 میلیارد دلار هزینه شده دروغ محض است چون چنین عددی معنایی ندارد.

عمده هزینه‌ای که ما در بوشهر انجام دادیم بابت خرید تاسیسات بود و اگر فرضاً سالی چند میلیارد تومان هم هزینه می‌شد، به نظر می‌رسد که یک چیزی حدود یک میلیارد دلار هزینه کرده باشیم. این را هم یادآور می‌شوم که اگر امروز مناقصه‌ای برای ساخت نیروگاه منعقد شود قطعا کمتر از 4 میلیارد دلار نخواهد بود.

زمانی که برق نیروگاه به شبکه سراسری متصل شد غربی‌ها عنوان کردند که این یک نمایش سیاسی است. شریف‌لو: 40 درصد ‌توان نیروگاه یعنی 400 مگاوات برق و این یعنی اینکه برق از پست 400 کیلووات رد می‌شود. برقی که نیروگاه تولید می‌کند حدود 27 کیلوولت است که توسط لوله‌های انتقال جریان برق به ساختمانی می‌رود. این کار که شعبده بازی نیست.

زمانی که حادثه نیروگاه فوکوشیما رخ داد، خبرگزاری‌های غربی سعی کردند که بحث ایمنی نیروگاه را زیر سوال ببرند و زمانی که مسئولین ما بیان می‌کردند نیروگاه از ایمنی بالایی برخوردار است و نمی‌توان فوکوشیما را با بوشهر مقایسه کرد، غربی‌ها با نگاهی تمسخر آمیز عنوان می‌کردند که مگر تکنولوژی ژاپن با ایران قابل مقایسه است، نظر شما در این باره چیست؟ شریف‌لو: اولا نیروگاه فوکوشیما از نوع BWR بود اما نیروگاه بوشهر PWR است. نیروگاه بوشهر دارای کره فلزی است که تمام سیکل اول در داخل کره فلزی جمع است، اما نیروگاه فوکوشیما دارای این خصوصیت نیست، هم حجم آن کمتر است و هم دارای کره فلزی نیست و اصلا مدل رآکتور بوشهر و فوکوشیما با هم متفاوت است.

همچنین نباید گفت تکنولوژی روسی - آلمانی در نیروگاه بوشهر به کار رفته است چرا که نیروگاه بوشهر الان دیگر روسی محسوب می‌شود و فقط یکسری مشخصات آلمانی دارد. تنها کره‌ای بودن و ساختمان بتنی این نیروگاه مشابه نیروگاههای آلمانی است و تمام تجهیزات نیروگاه روسی می‌باشد.

ضمناً زمان راه‌اندازی راکتور فوکوشیما به 30 سال پیش برمی‌گردد و طبق برنامه این رآکتور باید سال آینده خاموش می‌شد بنابراین تکنولوژی امروز روسیه از تکنولوژی 30 سال پیش ژاپن بهتر است و این تکنولوژی برای امروز ساخته شده است.

آقای دکتر شما پیش از ورود به سازمان انرژی اتمی به حرفه معلمی اشتغال داشتید، طبیعتاً مسائل فرهنگی برای شما از اولویت برخوردار است، در زمانی که مدیر پروژه بوشهر بودید چقدر به بحث فرهنگی توجه داشتید؟ شریف‌لو: به نظر من سازمان انرژی اتمی در هاله‌ای از سخت‌گیری رفته است و باید یک مقدار حوزه نیروگاهی را آزاد کند. نیروگاه دارای دانشی غنی است لذا مسئولین دست اندرکار باید اجازه دهند که اساتید و دانشجویان از این حوزه استفاده کنند و کمتر با سکرت کردن پیچیده‌اش کنند. خارجی‌ها به این تکنولوژی دسترسی دارند و اگر قرار باشد کسی به این تکنولوژی دسترسی پیدا کند به راحتی از طریق روسیه این امکان برایش وجود دارد، بنابراین به نظرم می‌توان تمهیداتی اندیشید که ایرانی‌های طالب دانش هسته‌ای، بتوانند از این دانش سازمان انرژی اتمی که تولید شده و باید گفت در واقع رسوب کرده، استفاده کنند.


مطالب مشابه :


دو پژوهشکده سازمان انرژی اتمی ایران

سازمان انرژی اتمی ایران سازمان پژوهشهای علمی و




تاریخچه ی انرژی هستهای ایران

علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران استخدام آدمکش اصفهان نیز به




دکتر اکبر حریری

بازگشت ه و در سازمان انرژی اتمی ایران استخدام در سازمان انرژی اتمی صنعتی اصفهان




گفت و گوی عباسعلی منصوری با رادیو گفت و گو

خبرگزاری تسنیم اصفهان. سخنگوی سازمان انرژی اتمی و عباسعلی منصوری در مصاحبه با استخدام.




راهنمای گرفتن امریه سربازی لیست ارگان های دریافت امریه و پذیرش

٨- امریه شدن در یک سازمان تعهدی به استخدام آینده 10- سازمان انرژی اتمی آهن اصفهان




درباره حضور دکترصالحی درمذاکرات به قلم دکترمنصوری

کانون خبر استان اصفهان. آرنجن سرزمین هلال ابوالفضل (ع) قالب




ثبت نام دبيرستان سازمان انرژي اتمي ايران آغاز شد

استخدام نیروهای دانشگاه بین الملل اصفهان. ثبت نام دبيرستان سازمان انرژي اتمي ايران




بررسی ابعاد فنی بیانیه سوئیس درمرکز پژوهش های مجلس

خبرگزاری تسنیم اصفهان. راهبردی و امور مجلس سازمان انرژی اتمی، و جمعی از استخدام.




اعلام نیاز هیئت علمی بهمن 90

اصفهان تهران سازمان انرژی اتمی ایران استخدام در




همه چيز درباره اولین نیروگاه اتمی ایران

آقای دکتر راه‌اندازی نیروگاه بوشهر جایگاه سازمان انرژی اتمی اصفهان استخدام شدند و در




برچسب :