مددکار اجتماعی و نقش آن در پیشگیری از ارتکاب جرم

مشکلات او شرکت دارد و سعی می کند تا مددجو در جریان حل مشکل خود به بالاترین سطح خود اتکایی برسد تا جایی که دیگر در حل مشکلاتش نیازی به مددکار به عنوان همراه نداشته باشد .

مددکاری روشی است برای پیشگیری از جرم که فرایندهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی را که در ارتکاب جرم نقش دارند شناسایی می کند. این روش پلی است بین تدابیر حقوقی و قضایی و بهبود اجتماعی وضعیت افراد و خانواده ها. تمرکز بر عوامل خطر ساز در ارتکاب جرم صرفا عواملی نظیر فقر ، نابرابری جنسی، خشونت در رسانه ها، نژاد و تبعیض نژادی نیست و حل این مشکلات تنها بخشی از پیشگیری از جرم است بخش دیگر شامل موارد ذیل می شود: - شرایط نامساعد مسکن حلبی آباد ها و عدم ثبات در اسکان -عوامل خانوادگی مانند جمعیت خانواده ، والدین نامناسب، ارتکاب جرم والدین و مصرف مواد توسط والدین  - شخصیت فردی و عوامل رفتاری مانند  نقصانهای شناختی مانند ناتوانی در حل مسئله ، کنترل رفتار ، قضاوت منطقی و ناتوانی در ارزیابی نتایج رفتار و دیگر رفتارهایی که مقدمه رفتارهای پرخاشگرانه است. - ارتباط با دوستانی که زندگی آن ها توام با ارتکاب جرم است  - عوامل مرتبط با مدرسه مانند ناکامی در تحصیل و همچنین محیط مدرسه و اخراج از مدرسه.  - فرصتهای شغلی نظیر  مهارت آموزی و استخدام.  در پیشگیری از ارتکاب جرم از طریق مددکاری راهکارهای متعددی وجود دارد. مانند راهکارهای مبتنی بر  سطح فردی که توجه آن بر مشکلاتی که ممکن است فرد را در خطر شرکت در ارتکاب جرم قرار می دهد . هدف این برنامه ها می تواند کودکان و یا جوانان باشد. برنامه هایی که فرد را به عنوان هسته میانی مداخله در بحران قرار داده و با خدمات متعدد حمایتی آن را احاطه نماید.

اصول مددکاری

همانطور که مددکاری دارای ارزشهای اساسی است این حرفه دارای اصول اساسی نیزمی باشد. به عبارت دیگر اگر ارزشها به مصابه ریشه و تنه مددکاری به حساب بیاید اصول آن مانند شاخه های آن می باشد. با استفاده از این اصول است که مددکاری به صورت علمی انجام میشود و با توجه به این اصول است که مددکار موفق می شود تا وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد. اصول اساسی در مددکاری به شرح زیر است:

۱-اصل پذیرش

۲-اصل مشارکت مددجو

۳-اصل خودآگاهی مددکار

۴-اصل رازداری حرفه ای

۵-اصل رابطه حرفه ای

۶-اصل فردیت

-1اصل پذیرش از ارزش اساسی حرمت مقام انسانی سرچشمه می گیرد یعنی مددکار در جریان کمک رسانی مددجو را همان طور که هست میپذیرد. برای مددکار فرقی ندارد که مددجوی او پولدار یا بی پول باشد از نظر ظاهری تمیز یا ژولیده باشدو.....بلکه برای مددکار مهم همان مددجوست که قصد کمک به او را دارد. مددکار باید به زمان حال مددجو توجه داشته باشد و کمک رسانی او هم با توجه به حال مددجو باشدالبته در جریان کمک رسانی مددکار باید از گذشته مددجوی خود آگاه باشد تا بتواند به او کمک کند بلکه منظور این است که مددکار نباید در کار با مددجوی خود و برخورد با او تنها در گذشته او بماند. عوامل قبلی درست است که باعث ایجاد مشکلات حاضر در مددجو شده است ولی مددکار باید سعی کند که مشکل او را حل کند.

-2اصل مشارکت مددجو به این مهم اشاره دارد که مددکار در کار با مددجو می بایست به این نکته توجه داشته باشد که از اهداف اساسی در مددکاری توانمند سازی مددجوست تا در مواقع مشابه این توانایی را داشته باشد تا خود مشکلش را حل کند و این توانایی جز با مشارکت مددجو در جریان کمک رسانی به دست نمی آید. از منظر دیگر مددکار با مشارکت مددجو عملا به او و تواناییها و استعدادهایش احترام گذاشته و به طور غیر مستقیم به او فهمانده که او میتواند مشکلش را خود حل کند. اگر مددکار به این اصل مهم توجه نکند ممکن است مددجو به نوعی وابسته به مددکار شود و به تواناییهای خود اعتنایی نکند که این امر مغایر با اهداف اصلی مددکاری است. مددکار باید در جریان کمک رسانی طوری برخورد کند تا مددجو مشکل را متعلق به خود بداند و خود به این نتیجه برسد که برای حل آن باید تلاش کند.

-3مددکار به عنوان یک انسان دارای ارزشها و اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود است و این ارزشها و اعتقادات ممکن است بصورت ناخودآگاه و یا خودآگاه بر رفتار و گفتار و حتی تصمیمات او تاثیر بگذارد. بر این اساس مددکار برای اینکه  از این امر در کار مددکاری خود جلوگیری کند می بایست نسبت به ارزشهای خود که بعنوان میراثی از خانواده و محیط خود به همراه دارد آگاه باشد تا در جریان مددکاری از تاثیر آنها در کار خود تا حد امکان جلوگیری کند. بنا به نظر برخی مددکاران بنام در این حرفه این اصل مهمترین اصل به شمار می رود زیرا تا مددکار از درون خود آگاه نباشد و نسبت به خود شناخت نداشته باشد نمیتواند به طور کامل از مددجوی خودشناخت داشته باشد.

۴-اصل رازداری حرفه ای به این امر اشاره دارد که مددکار می بایست در اصطلاح صندوقچه اسرار مددجو باشد .در جریان مددکاری این حق مددجو است که اسراری که به مددکار بیان می کند بین آنها و یا کسانی که خود مددجو راضی به بیان راز به آنها باشد. بر اساس این اصل مددکار حق ندارد اسرار و رازهای مددجوی خود را به اشخاص غیر صالح و غیر حرفه ای افشا کند زیرا افشای اسرار مددجو به افراد غیر حرفه ای ممکن است ابرو و حیثیت فرد را به خطر اندازد. البته در این امر استثنائاتی هم وجود دارد مثلا اگر اسراری که مددجو به مددکار می گوید باعث آسیب به خودش یا دیگران شود مثلا کشتن یک نفر یا ترورهای سیاسی و ...... مددکار در اینجا نباید صرف انجام به این اصل این مطالب را نزد خود نگهدارد بلکه باید این امور را به مراجع ذیصلاح گزارش دهد و حتی اگر به عنوان یک شاهد در دادگاه حاضر شود باید حقیقت امر را توضیح دهد. بنابراین مددکار باید قبل از اینکه مددجو اسرار خود را به مددکار توضیح دهد وی به صورت کتبی و یا شفاهی می بایست رضایت مددجو را از بیان کردن رازش بگیرد و به او بگوید که اگر در شرایطی قرار گیرد که لازم باشد این گفته ها را به دیگران انتقال دهد او نمی تواند آن ها را عنوان نکند و از مددجو بپرسد که اگر او راضی به بیان اسرار و راز خود است آن ها را بگوید.

5- رابطه حرفه ای به این معنا است که مددکار در جریان کمک رسانی دارای هدفی است و در رابطه ای که با مددجو برقرار می کند به دنبال اهداف مورد نظر است. هریس پرلمن یکی از مددکاران مطرح در رابطه با تعریف رابطه حرفه ای گفته"رابطه حرفه ای یعنی برقراری رابطه با مددجو برای رسیدن به هدف که که شرط رسیدن به این هدف آشنا بودن با راههای رسیدن به این اهداف می باشد.

رابطه حرفه ای یعنی برقراری رابطه با مددجو برای رسیدن بهبرای برقراری رابطه حرفه ای رعایت نکاتی ضروری است که برخی از آنها را به طور خلاصه بیان می کنیم: الف)در برقراری رابطه حرفه ای برخورد اولیه مددکار در جریان رابطه بسیار مهم می باشد یعنی همان طور که مددکار در برخورد اولیه مددجو را مورد ارزیابی قرار می دهد در مقابل مددجو نیز مددکار را ارزیابی می کند. ب) برای برقراری رابطه شرایط زمانی و مکانی اهمیت دارد یعنی در زمان و مکانی باشد که مددجو احساس امنیت و راحتی کند. پ)یکی از مسائلی که مددجویان به آن بسیار اهمیت میدهند مخفی ماندن رازهایی است که آن ها برای مددکار بیان می کنند و در هنگام صحبت کردن مواظب هستند که کسی جز مددکار صحبتهای آن ها را نشنود و بهتر است جریان مصاحبه در جایی انجام شود که جز مددجو و مددکار کسی صدای آنها را نشنود. ت)آشنایی علمی مددکار با گروههای هدف در جریان کمک رسانی از اهمیت زیادی برخوردار است در واقع اگر مددکار با گروههای هدف آشنایی داشته باشد میتواند بهتر و موثرتر مددجو را یاری کند و دید بازتری نسبت به مشکلات آنها دارا خواهد بود. ث)احترام به مددجو در ایجاد رابطه حرفه ای بسیار با اهمیت است علاوه بر این احترام به مددجو از ارزشهای اساسی در مددکاری است که هر مددکاری برای رسیدن به اهداف کمک رسانی آن را بایستی رعایت کند و دیگر مواردی که از درج آنها در این مجال خودداری می شود.

-6براساس این اصل مددکار در کار با مددجو بایستی به تفاوتهای بین آن ها توجه داشته باشد. به عبارت دیگر ممکن است که دو مددجو با مشکلات در ظاهر یکسان به مددکار مراجعه کنند ولی در آنجا مددکار بایستی به این آمد توجه داشته باشد که مشکلات آنها ممکن است در ظاهر یکسان به نظر آیند ولی در واقع عللی که باعث به وجود آمدن این مشکلات شده است متفاوتند مثلا ممکن است که درخواست یک زن برای طلاق مشکلات مالی شوهر باشد در صورتی که در مورد دیگر علت آن اعتیاد شوهر و ..... باشد به همین دلیل مددکار باید برای حل مشکلات آنها برنامه ریزیهای متفاوتی را اعمال کند و برای هرکدام از آنها اقدامات متناسب را انجام دهد.

ارزشهای اساسی در مددکاری اجتماعی

مددکاری دارای ارزشهای اساسی است که شالوده و اساس این حرفه را تشکیل می دهد. در واقع بدون این ارزشها مددکاری علم به حساب نمی آید. به عبارت دیگر اگر مددکاری را به یک درخت تشبیه کنیم ارزشهای مددکاری به مثابه ریشه آن است که بدون ریشه درخت پایدار نمی ماند. حال به معرفی ارزشهای اساسی مددکاری می پردازیم:

۱-حرمت مقام انسانی

۲-حق بهره مندی افراد به صورت یکسان از امکانات مادی و معنوی

۳-حق افراد در تصمیم گیری برای مسائل خود (خود تصمیم گیری)

۴-مسئولیت فردی و اجتماعی

1-بر اساس این ارزش مددکار به همه مددجو ها به دیده احترام می نگرد و برای آن ها ارزش قائل است زیرا آن ها جدای از مشکلی که دارند یا مرتکب خطایی شده اند به خاطر اینکه انسان هستند احترام به آنها واجب است.به عبارت دیگر مددکار به صورت بی طرف با مددجو ها برخورد می کند و در حل مشکل آنها نهایت سعی و تلاش خود را به کار می برد و نسبت به مددجوها دیدگاه مثبت یا منفی پیدا نمی کند. در واقع مددجو درست است که مرتکب خطا یا جرمی شده است ولی در ارتکاب او به این جرایم عوامل اجتماعی و محیطی نیز دخیل بوده اند و در بررسی مشکلات افراد نباید تنها بر روی خود فرد تمرکز کرده و تاثیرات دیگر عوامل را نادیده بگیریم. به این ترتیب دیدگاه و افق فکری مددکار در این صورت گسترده خواهد شد و با دید بازی به امور مختلف می نگرد. بر اساس این ارزش مددکار مددجو را به خاطر مشکل خود سرزنش و تحقیر نمی کند بلکه به او کمک میکند تا توانایی لازم در حل مشکل را پیدا کند.

۲-بر اساس این ارزش افراد و به طور کلی همه انسآنها این حق را دارند که از امکانات و منابع موجود برای بهتر زیستن و ارتقای سطح زندگی خود استفاده کنند. مددکار به عنوان فردی از افراد جامعه این نکته را می داند که وضعیت جوامع باعث شده تا بعضی از افراد از حتی ابتدایی ترین و ساده ترین امکانات برای زندگی محروم باشند و عده دیگری از نظر رفاه اقتصادی در بهترین شرایط به سر برند.  بر این اساس مددکار سعی می کند تا در حد امکان منابع قابل استفاده را برای اقشار آسیب پذیر در اختیار آنها قرار دهد و یا مددجویانی را که با نحوه استفاده از این منابع آشنایی ندارند را راهنمایی کند و به آنها در استفاده از این امکانات یاری دهد. البته این امر بسیار حساس است زیرا اگر مددکار جنبه استقلال و باز توانی مددجو توجه نداشته باشد ممکن است مددجو وابسته به مددکار شود که مغایر اصول و ارزشهای مددکاری است. مددکار باید سعی کند که همراه با ارائه کمک به مددجویان آن ها را با تواناییهای خود آشنا کرده و استقلال و خود توانی را در آنها شکوفا کنند.

-3باتوجه به اين ارزش اساسي مددكار در جريان كمك رساني به اين نكته توجه دارد كه مهمترين اصل در اين حرفه باز تواني و شكوفا كردن استعدادها و توانايي هاي مددجو است. مددكار به اين وسيله به مددجو كمك ميكند تا براي حل مشكل خود تصميم بگيرد و خود مشكلش را با سعي و تلاش بر طرف سازد. اگر مددكار به اين ازرش توجه نكند مددجو به مددكار وابستگي پيدا مي كند و توانايي هاي خود را در حل مشكلاتش ناديده مي گيرد. به عبارت ديگر تصميم گيري مددكار به جاي مددجو در جريان كمك رساني به معني بي توجهي مددكار به قابليت هاي مددجو در برطرف كردن مشكلاتش است و به نوعي توهين به او به حساب مي آيد. مددجو بايد براي حل مشكلش خود تصميم بگيرد حتي اگر آن تصميم اشتباه باشد.

4-طبق این ارزش هر فردی علاوه بر اینکه نسبت به خود مسوول است در مقابل نسبت به دیگران هم مسئول است .به عبارت دیگر مددکار می بایست به مددجو این امر را بفهماند که آن فرد تنها برای خود زندگی نمی کند بلکه دیگران هم از او توقعاتی دارند و او بایستی نسبت به این انتظارات اهمیت قائل شود. در واقع به وسیله این ارزش مددکار به مددجوی خود نشان می دهد که دیگران هم از آنها انتظاراتی دارند و به طور ضمنی پذیرش مسئولیت های فردی و اجتماعی را آموزش می دهند.

تعریف مددکاری اجتماعی

مددکاری را این طور تعریف کرده اند: مددکاری حرفه ایست مبتنی بر علم و هنر و مهارت و هدف که در آن سعی می شود که مددجو(فرد یا گروه یا جامعه)مشکل خود را شناخته و به تواناییهای خود پی برده و با استفاده از منابع و امکانات موجود در جهت حل مشکل خود  برآید.

مددکاری علمی است که در آن مدکار همه تواناییهای خود را در جهت حل مشکل مددجو به کار برده و به مددجو نشان دهد که او علیرغم داشتن مشکلات دارای تواناییها و استعدادهای فراوانی است که به آنها توجه نکرده است و می تواند با بکار بردن تواناییهای خود مشکلات را حل کند.

همه روز روزه بودن همه شب نماز خواندن

 همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن

 به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن

  ز مناهی و ملاهی همه احتراز جستن

  ز مدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن

 دو لب از برای لبیک به وظیفه باز کردن

   به خدا که هیچیک را ثمر آنقدر نباشد

 که به روی نا امیدی در بسته باز کردن

این شعر را برای نشان دادن ارزش و اهمیت مددکاری از شعرهای شیخ بهایی در این مجال آوردیم. اگر به دستورات دین اسلام هم توجه کنیم چیزی جز معنای این شعر نیست و اسلام هم برای توجه به امور دیگران سفارشات بسیار کرده است. برای مددکاری عشق لازم است :

عشق به همنوع          عشق به انسان و انسانیت                 عشق به هموطن              عشق به ........

مددکاری رشته ایست که از فعالیت در آن میتوان لذت برد چون مددکاری خدمت به انسان و به عبارتی انسانهای دردمند و مشکل دار و کسانی که خود نمی توانند مشکل خود را حل کنند و نیازمند کمک مددکار است البته لذت بردن نه از اینکه انسانی نیازمند کمک ما است بلکه لذت بردن از اینکه می توانیم به او کمک کنیم تا توانایی های خود را بشناسد و قادر به حل کردن مشکل خود بشود یعنی وقتی یک مددکار می بیند که مددجوی او قادر شده تا با مشکلات روبرو شود و خود سعی در حل آن می کند از کار خود احساس لذت و رضایت می کند.

مشاوره و مددکاری در اسلام

بنی آدم اعـضای یکدیگرنـــد       کـه درآفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار        دگرعضـــوها را نمانـد قـــرار
 بررسی منابع مذهبی و اسناد تاریخی نشان می دهد که مشاوره نه بعنوان یک حرفه وشغل بلکه بعنوان یک وظیفه مذهبی واجتماعی از دیرباز درجوامع مختلف وجود داشته است.
 اما امروزه با پیچیده تر شدن زندگی و تحول جامعه از حالتی سنتی و ساده به وضعیتی دشوار و صنعتی درجوار منافع بی شمار آن برای انسان مشکلات متعددی بوجود آمده است. انسان دراین دنیای متحول و متنوع و پیچیده و درعین حال پرازابهام،بدون کمک موثرافرادی آگاه و دلسوزوعلاقمند، نمیتواند خود رابه خوبی بشناسد و به استعدادها وتوانائی هایش آگاهی یابدو هویت موفقی از خودشکل دهدو برمشکلات غلبه نماید، درتمام این موارد فعالیت های مشاوره و مددکاری فرد را درشناخت خود و تصمیم گیری مناسب وحل مشکلات یاری می دهد.

ازآن جا که مشاوره و مددکاری دراصول اولیه مشترک بوده و عمده افتراق آن ها درنحوه ارائه خدمات به مراجعین می باشد ودراغلب سازمانهای حمایتی وخدماتی کشور و جهان این دومقوله درکنار یکدیگر دیده شده و حتی اخیراً شورای عالی جوانان جهت تشکیل مراکز خدمات مشاوره ای تاکید براستفاده از نیروی متخصص مددکاراجتماعی نموده ،ضرورت تلفیق مشاوره و مددکاری به عنوان یک اصل تلقی شده است و درجریان فعالیت مددکاری، مددکاراجتماعی برای رسیدن به مشکل فرد وارائه طریق، می بایست از مهارتهای مشاوره ای استفاده نماید همانگونه که مشاور درفعالیت مشاوره خود از نظرات مددکار و پیشینه فرد استفاده می نماید.

«بخش اول»:تاریخچه:                                    

مشاوره و مددکاری دردین مبین اسلام:

آئین مقدس اسلام درمسیرخدمات اجتماعی وتامین نیازهای انسان از مرز توصیه به  نیکوکاری وارشاد و دعوت مردم به محبت و یاری، یا حمایت ازسالمندان و کودکان فراتررفته وقوانین مشخص و تکالیف شرعی برهمگان فرض نموده است. فرامین این مذهب جهان شمول درقالب اعمال واجب و مستحب و حرام و مکروه، مسلمانان را در موارد متعدد ملزم به انجام وظایفی درباره ایتام و بی سرپرستان، سالخوردگان، والدین وحقوق آنان و مصیبت دیدگان و مبتلایان به بلا، ستمدیدگان و مظلومان، فقراء و مستمندان، در راه ماندگان، و غربا، ارحام، همسایگان، بیمارن اسراء، بدهکاران، مقروضین ،برهنگان، ودیگرافراد وگروهها نموده است و پس ازتاکید وتوصیه درحمایت، ویاری همه دردمندان و نیازمندان، چگونگی حمایت و مددکاری ومشاوره وراهنمائی را نیزبه شکل قوانین مشخص و مدون تعیین کرده است. این قوانین درآیات قرآن و احادیث وفقه اسلامی ابعاد گسترده ای دارد که به نمونه هائی از آن اشاره می کنیم:    

1وامرهم شوری بینهم: درامور یکدیگر مشورت کنند (آیه38 سوره شوری)                 -2کان الناس امه واحده فبعث الله مبشرین و منذرین وانزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیها اختلفو افیه: (آیه213 سوره بقره )

مردم یک امت بودند، خداوند پیامبران را برانگیخت که بشارت دهنده نیکوکاران و ترساننده بدکاران باشند و با ایشان کتاب فرستاد تا بین مردم به حق حکم کنند، درآنچه اختلاف کردند.     

3حضرت علی(ع)می فرمایند: رفتن برای مشورت عین هدایت است وآنکه خود را از مشورت با دیگران بی نیاز بداند خویشتن را به مخاطره افکنده است.

-4رسول اکرم(ص) می فرمایند: بهترین کارها در نزدخدا این است که انسان گرسنه ای را سیرکنید یا قرض او را بپردازید و یا ناراحتی را از او برطرف سازید.  

-5امام علی(ع) فرموده اند:
الف- هیچ پشتوانه ای چون مشاوره نیست.
ب-هرکس به ناحق بر رای خود بایستد هلاک شود و هرکس با دیگران مشاوره کند، درعقل های آنها شریک شده است.
ج-هرکس از آرا دیگران استقبال کند، موانع خطا را می شناسد.
د-مشاوره راه هدایت است وهرکه خود را از رای دیگران مستغنی بداند به راه خطر می رود.

«بخش دوم»:تعاریف و مفاهیم، مشاوره ومددکاری:

تعاریفی ازمشاوره:

            الف)مشاوره یک جریان یادگیری است که ازطریق رابطه بین دو فرد انجام می گیرد. دراین رابطه مشاور با داشتن مهارتها و صلاحیتهای علمی وحرفه ای می کوشد مراجع را با روشهای منطبق برنیازهایش یاری کند تا بیشترخود را بشناسد و بینشی را که به این طریق نسبت به خویشتن کسب می کند دررابطه اش با هدف های معین واقع بینانه وادراک شده بطور موثری مورد استفاده قرار دهد و بالنتیجه فردی خلاق وشادمان تر درجامعه بار آید.
            ب) مشاوره رابطه ایست پویا وبا هدف رشد فرد یا گروه، که براساس مشارکت مشاوره و مراجع(مددجو) وبا روشهای منطبق برنیازمندیهای آنان وبرای یاری رساندن به فرد یا گروه جهت تصمیم گیری و حل مشکلات وی انجام می گیرد.(دراین رابطه، توجه به خودشناسی و خود تصمیم گیری از طریق مراجع مورد تاکیداست.)

            ج) مشاوره بعنوان یک رابطه محرمانه،مقبول، بدون ارزیابی، مجاز ورودرروتعریف می شود که درآن مشاور معلومات و توانائیهای خود رابه کارمی برد تا به مددجو کمک کند تا مسائل و مشکلات خود را به طریق بهتری حل کند در حالیکه مددجو درحالت عادی و بدون کمک مشاور با رضایت کمتری آن را حل می کند.

       د) فرآیندکمک به افراد یا گروهها از طریق یاری دهنده به منظور نیل به بهداشت روانی مطلوب از طریق سازگاری و رشد شخصی و اجتماعی بمنظور جلوگیری از آثارتضعیف کننده برخی اختلالات جسمانی و هیجانی درون فردی و میان فردی.

تعریف راهنمائی:

   جریان یاری دهنده ایست که نهایتاً فرد را با استفاده از ابزار و فنون گوناگون یاری می دهد تا توانائی ها و محدودیت هایش را بشناسد وبراساس چنین شناختی، تصمیمات مناسب منطقی برای تامین نیازهای فردی و اجتماعی اتخاذ نماید و به خود رهبری برسد.

انواع فعالیتهای مشاوره و راهنمائی:

            1-مشاوره وراهنمائی دراموراعتقادی، اخلاقی، تربیتی، روانی و رفتاری بصورت فردی و گروهی.

-2 مشاوره وراهنمائی درزمینه تحصیلی، شغلی، ازدواج، خانواده بصورت فردی و گروهی.

-3روانسجی درزمینه خوش، استعداد، رغبت، شخصیت و پیشرفت تحصیلی.

مددکاری اجتماعی:

     فعالیت ویژه ای است که بعضی از موسسات(کمیته امداد و…) آن را به مراجعان خود عرضه میدارند و آنان را یاری میدهند تا با کارائی بیشتری با مشکلاتی که درزندگی فردی و اجتماعی با آن روبرو میشوند،مقابله نمایند. گرچه امکان آن است که تعریف بالا خالی از نقص نباشد، اما از آن جائیکه چهارجزء اصلی مددکاری اجتماعی و روابط آنها را با یکدیگر شامل میگردد شاید بتوان آن را تعریف نسبتاً کاملی بشمارآورد برای روشن شدن و درک بیشتر مطالب، چهارجزء اصلی مددکاری را تعریف می نمائیم:

     -1شخص: انسانی که ممکن است یک مرد، یک زن یا یک کودک باشد. بعبارت دیگر کسی است که دریک یا چند جنبه زندگی عاطفی یا اجتماعی خود دچار اشکال شده یا او را دچار اشکال یافته باشند. ازاین رو او نیاز به کمک و یاری دارد، کمکها ممکن است کاملاً مادی بوده و یا صرفاً جنبه راهنمائی و مشورت(مشاوره) ویا تلفیقی از آندو داشته باشد. از همان زمان که فردآغاز به دریافت کمک درخواستی خود می کند او را مددجو می نامیم.

     -2مشکل: آن چیزی است که از برآورده نشدن یک یا چند نیاز و یا انباشته شدن سرخوردگی ها و یا ناسازگاریها ناشی شده باشد که سبب عدم تعادل شخصی و اجتماعی می شود.

     -3مکان: مکان مورد بحث عبارت است ازیک موسسه خدمات اجتماعی. یا بخشی ازخدمات اجتماعی یک سازمان رفاه اجتماعی این موسسه یا بخش خدمات اجتماعی بویژه برای پاسخگوئی و رفع مشکلات افراد جامعه یعنی افرادی که دراداره کارهای زندگانی خود دچارناراحتیها و آشفتگیهائی گشته اند بوجود آمده است.

     -4جریان کار: فعالیت و رابطه دوجانبه وپیش رونده بین مددکار و مددجو است که این فعالیت بخاطر حل مشکل انجام می شود وشامل اقدامات دنباله داری است که درچارچوب یک رابطه حرفه ای سودمند انجام می گیرد. پایان این جریان به دو صورت است: یا اینکه آمادگی لازم در مددجو بوجود می آید تا بتواند مشکلات خود را با کارائی بیشتری پاسخ گوید و یا آنکه چنان نفوذی به روی مشکل اعمال می نماید تا آن را حل و یا کم اثر گرداند.

تعاریف و اهداف مشاوره

       مشاوره فن نسبتاً جوانی درعرصه خدمات اجتماعی است، شایدطول عمرراهنمائی در بعضی از رشته ها به یک قرن برسد مانندراهنمائی شغلی که اولین باردرسال 1898 توسط حیمی دیویس در آمریکا آغاز شدوده سال بعدیعنی درسال 1908 پارسونزمعروف به پدرراهنمایی حرفه ای دایره شغلی رادرایالت بوستون برای هدایت جوانانی که کارخودراازدست داده بودنداختصاص داد.

 راهنمای تحصیلی درانگلستان برای اولین باردرسال 1948 براساس سن واستعدادمطرح شد.

 فکر مشاوره و راهنمایی درایران درکنفرانس تعلیمات متوسطه درسال1337مطرح ودرسال1344اداره راهنمایی تحصیلی دراداره کل مطالعات وبرنامه ریزی راهنمایی تحصیلی مأموریت یافت تا مقدمات کار و نحوه اجرای برنامه راهنمایی در مدارس فراهم کند.

اولین کلاسهای راهنمای تحصیلی در سال 1350 در ایران تأسیس شد ، اما امروز مشاوره و راهنمایی با ارائه سرویسهای مختلفی در بخش دولتی و خصوصی فعالیت می کند.
مانند مشاوره حقوق ، مشاوره ملکی ، مشاوره تحصیلی ، مشاوره شغلی ، مشاوره خانوادگی ، مشاوره توانبخشی در بخش خصوصی و دوائری مانند مشاورحقوقی ، مشاور اقتصادی ، مشاور اجتماعی ، مشاور امور زنان ، مشاور امور جوانان ، مشاور امنیتی ، مشاور سیاسی و... در بخش دولتی.
     با وجود به اینکه نهادی تحت عنوان دفتر یا کلنیک مشاوره پدیده جدید و جوانی است اما اصل مبنای مشاوره و مشورت قدمتی به کهولت تاریخ دارد.

     شاید از آغاز پیدایش جمعیت ها و قبایل عقلاء و خردمندان مردم را به مشورت با بزرگان و ریش سفیدان و رؤسای قبایل و رهبران دینی توصیه می کرده اند.اسلام در قالب آیات واحادیث متعددی از مسلمانان خواسته است تا در انجام امور مهم از مشورت با دانایان و علما و استفاده از رأی صاحب نظران و کارشناسان خبره غافل نمانند.

چند تعریف متفاوت از مشاوره از منابع مختلف

     -1 خدمات مشاوره ای به نوجوانان ، جوانان ، خانواده ها و افراد جامعه که مشکلات شخصیتی ، محیطی ، عاطفی ، رفتاری و ارتباطی دارند کمک می کند تا راه حلی برای این مشکلات بیابند.   

     -2اگر روانشناسی را شناخت رفتار آدمیان و تربیت را اصلاح آدمیان بنامیم مشاوره را

 میتوان کاربرد روانشناسی در تربیت تعریف کرد.


     -3 مشاوره هدایت فرد به زمینه مناسب تحصیلی، شغلی و یا سازگاری بامحیط

اجتماعی است.

     -4 مشاوره به فرد کمک می کند تا با استفاده از فرصت های موجود توانائیها ، علائق و ویژگیهای خود را بشناسد ، از فرصت های موجود یکی را برگزید و به تقاضاهای متنوع محیطی پاسخی مناسب دهد و به خود رهبری برسد.

            -5 مشاوره فرایند دو جانبه ای است که شناخت مراجعه کننده از خود و محیط را تسهیل می کند و موجب شناخت وکشف اهداف وارزشهای مربوط به آینده می شود.

     -6 در رابطه مشاوره ای به فرد کمک می شود تا مجموعه رفتارهای مورد نیاز را کسب کند و بتواند با تقاضاها و انتظاراتی که از نقشهای تازه ناشی می گردد سازگار شود.
     -7 مشاوره کمک به درمانجوست تا بتواند بر مشکلات فائق آید و کیفیت زندگی خود را بالا ببرد.

     -8 بهداشت روانی به سطحی از عملکرد معتقد است که فرد با خود و سبک زندگیش آسوده و بدون مشکل باشد.

خصوصیات و ویژگیهای مشاور
-1 مشاور باید خوش صحبت باشد.
سوره محمد آیه 26_ راه سعادت اطاعت خدا و گفتار نیکوست
-2 مشاور باید مهربان و خوش اخلاق باشد.
سوره آل عمران آیه 159 _ رحمت خدا ترا با خلق مهربان و خوشخوی گردانید اگر سخت خوی و سخت دل بودی مردم از گرد تو پراکنده می شدند.
-3 مشاور باید خوشرو باشد.
اصول کافی جلد 3 ص 162_ رسول خدا فرمود: خوشرویی کینه دل را می برد.
همان منبع همان صفحه: یکی از اصحاب گوید به امام صادق (ع) عرض کردم اندازه حسن خلق چیست فرمود اینکه فروتنی کنی ، خوش سخن باشی و برادرت را با خوشروئی برخورد کنی
-4 قادر به ایجاد و گسترش رابطه ای گرم و عمیق با مراجعان باشد.
-5 بتواند جهان درونی مراجعه کننده را درک کند.
-6 بتوانددرحداقل وقت حداکثراطلاعات لازم رابگیردبه تعبیردیگرمدیریت ارتباطات داشته باشد.
-7 قادر به هدایت اطلاعات و گفتار مراجعه کننده در مسیر دلخواه باشد.
-8 با فرهنگ مراجعه کننده آشنا باشد تا بتواند حرف او را، شرایط او را و درد اورا احساس کند.
-9 بتواند به راحتی مسیر صحبت مراجعه کننده را به اهداف مورد نظر خود هدایت کند.
-10 رازدار و امین باشد.
-11 با برخوردهای اولیه بتواند اعتماد کامل مراجعه کننده را به شایستگی و امانت داری خود جلب کند و به تعبیر دیگر از سوی مراجع پذیرفته شده باشد.
  -12 صبوروبردبارباشدوباحوصله ووقت به گفتارمراجع گوش کند(شنیدن هنراست وگفتن نیاز(.
-13 متدین باشد،در کار آدم بی دین خیری نیست.
-14 قادر به تفکیک اطلاعات درست از نادرست باشد
-15 با ادبیات اندام آشنا باشد و زبان حرکات را بشناسد و گفتار نگاه را بشنود.
-16 اشراف و تفوّق خود را بر مراجع حفظ کند و خود بازیچه دست او قرار نگیرد بلکه مراجعه کننده را مانند موم در اختیار بگیرد تا کاملاً تخلیه و هدایت شود.

اهداف و نتایج مشاوره
-1 ارائه اطلاعات تخصصی
-2 کمک به تصمیم گیری
-3 تلاش برای تغییر نگرشهای منفی نسبت به خود ، محیط و جامعه
-4 تسهیل تغییر در رفتار ( انعطاف پذیری)
-5 کشف قابلیتهای انسانی
-6 هدایت و تشویق فرد به استفاده از پتانسیلهای بالقوه خود (افزایش کارایی)
-7 بررسی علل تنیدگی
-8 کاهش فشارهای روانی
-9ایجاد زمینه برای دست یابی فرد به عالی ترین سطح استفاده از کارکرد روانی اجتماعی خود
-10اصلاح عملکردهای معیوب در چرخه ارتباطات
-11آموزش و تسهیل روشهای صحیح در شیوه ارتباط سازگارانه این اهداف در ادبیات اسلامی با این واژه ها تعریف می شود:
1هدایت2نصیحت3_شورت4دل شادکردن(غم ستزیی،روان پالایی،درون روبی،بهداشت روانی، آبراکسیون ، کاتارسیس) 5 استفاده از نظریات کارشناسی (رأی خبره(

-1 هدایت:
آیه 6 سوره فاتحه : اهدنا الصراط المستقیم: پروردگاران ما را به راه راست هدایت کن
آیه اول سوره بقره: این کتاب را تردید در آن نیست راهنمای پرهیزکاران است آیه 77 سوره نمل : همانا این کتاب هدایت و رحمت برای مؤمنین است.
نهج البلاغه _ 1026هر که به هدایتی دعوت کند پاداش او چون پاداش همه کسانی است که پیروی آن کنند و از پاداش آنان خیری نمی کاهد و هر که به ضلالتی دعوت کند گناه وی مثل گناه همه کسانی است که پیروی آن کنند و از گناه آنان خیری نمی کاهد.
امام باقر (ع) اصول کافی جلد 3 ص 245:
در ضمن روایت مفصلی که حقوق مؤمن بر برادرش را در هفت قسمت برمیشمرد در قسمت چهارم می فرماید ( آنکه چشم و راهنما و آئینه او باشی(

-2 نصیحت:
اصول کافی جلد 3 ص 297
سفیان بن عینیمه می گوید: شنیدم که امام صادق (ع) فرمود: بر شما باد به نصیحت کردن مخلوق برای رضای خدا که خدا را به عملی بهتر از آن ملاقات نکنی.
اصول کافی جلد 3 ص 296
رسول خدا فرمود: بزرگترین مردم از لحاظ مرتبه نزد خدا در روز قیامت کسی است که برای نصیحت خلق در زمین بیشتر دوندگی کند
تحت العقول ص 127 از نامه امام علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع)
خردمندی نگه داشتن تجربه هاست و بهترین تجربه ها آن است که ترا پند دهد.

-3 مشورت:
آیه 159 سوره آل عمران: و شاورهم فی الامر فاذا غرمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین
ای پیامبر در کارها با مسلمانان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن همانا خداوند متوکلان را دوست دارد.(آیه 38 سوره شوری(

والذین استجابوا لربهم و اقاموالصلوة وامرهم شوری بینهم و ممّا رزقناهم ینفقون و آنان که امر خدا را اطاعت و اجابت کردند و نماز بپا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام دهند و از آنچه روزی آنها کردیم برفقیران انفاق کنند.

نهج الفصاحه 3095 _ پیامبر اسلام می فرماید: مشورت حصار ندامت است و ایمنی از معضلات
غررالحکم 6/46 _ جز با مشورت به راه راست نتوان رسید

 تفسیر تستری ص 28) _ پیامبر می فرماید: با دانشمندان صالح مشورت کن کتاب مبانی راهنمایی و مشاوره نوشته فرشادجابری ص20 _امام علی می فرماید: آن کس که با صاحبان خرد ناب مشورت نماید به راه راست هدایت گردد.

اصول کافی جلد 1_ ص 49_ امام صادق به (حمران) در پاسخ به سئوالی که کرده بود فرمودند: همانا مردم هلاک شدندچون نپرسیدندودرادامه فرمودند: بردراین علم قفلی است که کلی آن پرسش است.

نهج البلاغه حکمت 54_ هیچ ثروتی چون عقل نیست و هیچ فقری چون حسد نیست و هیچ میراثی چون ادب نیست و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.
غررالحکم ص 384

علی (ع) شایسته مرد عاقل آن است که نظر صائب خردمندان را براندیشه خود بیفزاید و دانش خویش را به علم دانشمندان پیوند دهد

غرر ودر جلد 2 حکمت 266

علی علیه السلام_برخی از دیدگاهها را با دیگری جمع کنید تا از جمع آنها خیر و صواب بدست آید.

نهج البلاغه حکمت 164 هرکس از نظریات مختلف استقبال کند و به آنها توجه نماید موارد اشتباه را می شناسد در نتیجه در تصمیم گیری کمتر دچار خطا و اشتباه می شود.

نهج البلاغه کلمات قصار 51 علی (ع) _ انسان خردمند از مشاوره بی نیاز نیست.
نهج البلاغه حکمت 161

هرکس خود رأی شد به هلاکت رسید و هر کس با دیگران مشورت کرد در
عقل های آنان شریک شد.

-4 کاستن از آلام روحی و تنش های عصبی:
مهمترین کار مشاور در امداد‌‌‌‌‌
اصول کافی جلد 1 _ ص 351
پیامبر فرمود: هیچ بنده ای از امت من نیست که ملاطفت کند با برادر مؤمن خود به نوعی از ملاظمت مگر اینکه خدا از خدمه بهشت خدمتکار از برای او قرارمی فرماید. بحارالانوار جلد 74 ص 297
از امام صادق (ع)روایت است که هر که خواری از روی برادر مؤمن خود بردارد خدای متعال ده حسنه برای او بنویسد و هر که بر روی برادر مؤمن خود تبسم کند خدای تعالی از برای او حسنه ثابت کند.
آیه 28 سوره اسراء: چنانچه از ارحام و فقیران ذوالحقوق مذکور چون فعلاً نادان هستی ولی در آتیه به لطف خدا امیدواری اکنون اعراض می کنی و توجه به حقوقشان نتوانی کرد باز به گفتار خوش و شیرین زبانی آنها را دلشاد کن.

     از کتاب علی و کمیل
امام علی (ع) به کمیل فرمود: بحق آن خدایی که شنونده است و فریادها و آوازها را احاطه نموده نیست کسی که دلی را شاد گرداند مگر آنکه خدا در دل او سرور و خرمی می آفریند و مورد لطف و مهربانیش قرار دهد که هر گاه اندوه و مصیبتی به او رسد آن مهربانی به طرف آن اندوه مانند آب در سراشیبی روان گردد تا او را از آن محنت و مصیبت و پریشانی دور سازد همچنانکه شتر دار از گله خود شتر غریبه را دور می گرداند.
وسائل الشیعه 11/573
پیامبر اکرم فرمود: برترین اعمال آن است که دل برادر دینی خود را شاد و یا وام او را برآورده کنی.
شهاب الاخبار 194 پیامبر (ص) فرمود:
هر کس غمی از غمهای دنیا از برادرش بردارد خدای متعال یکی از گرفتاریهای روز قیامت را از او برخواهد داشت.
اصول کافی 3/271 امام باقر (ع) فرمود _ رسول خدا فرمود:
آن که مؤمنی را شاد سازد مرا شاد کرده و آن که مرا شاد سازد خدا را شاد کرده است.

حافظ:
گفــتم هوای میـــــــکده غــم میــــبرد ز دل                

                                              گفتــــــا خوش آن کســــی که دلی شادمـان کند
مستدرک الوسایل _ محدث نوری جلد 12 ص 398
امام صادق (ع) فرمود: کسی که مسلمانی را خوشحال کند خداوند او را در قبر و حشر و نشر خوشحال می کند.

امام علی (ع) در کلمه 23 از کلمات قصار نهج البلاغه:


از جمله عواملی که کفاره گناهان بزرگ انسان است یاری کردن به ستم دیدگان و شاد کردن انسانهای غمگین و ناراحت است.

اصول کافی 2/153

محبوترین کارها خداوند سروری است که در دل مؤمن بیندازی به این که گرسنگی او را برطرف کنی و یا اندوهش را بزدایی.

از صائب:

تار و پــــود عالم امکان به هم پیـــــوسته است

                                            عالــمی را شاد کرد آن کس که یک دل شـاد کرد

امام باقر فرمود: خدا به خیری که محبوب تر باشد نزد او از مسرور ساختن مؤمن پرستش نشده. اصول کافی جلد 3 ص 27

اصول کافی جلد 3 ص 272

امام سجاد (ع) فرمود: رسول خدا فرمود: براستی که بهترین اعمال به سوی خداوند عزوجل وارد ساختن سرور و خوشحالی است بر مؤمنین

-5 استفاده از نظریات متخصص و کارشناس:

     اسلام درتوصیه های متعدد و موکدی مردم را به استفاده از رأی پیران و خبرگان و دانایان و آگاهان و خردمندان تشویق و ترغیب کرده است بخصوص در مسائل تخصصی اطاعت از حکیم ، مرجع و رهبر را واجب و لازم الاتباع می داند. ادبیات اسلامی پر است از قطعات منظوم و منثوری که به سالکان راه حقیقت پیروی از فرایض پیر، شیخ ، مراد، مرشد و... توصیه شده است.

تحف العقول ص 79: مردی از پیامبر پرسید دوراندیشی و محکم کاری چیست؟
فرمود: با صاحب نظر مشورت کردن و رأیش را گردن نهادن.

ارشاد شیخ مفید ص 142: پیامبر فرمود: هر کس با خردمندان مشورت کند به راه ثواب هدایت شود.

نصایح ص 16: از پیامبر اکرم: خوشبخت آن کسی است که از سرگذشت دیگران پند گیرد.
نصایح ص 418: رساله حقوق امام سجاد (ع): حق مشورت کننده این است که اگر رأیی داری اظهار کنی و اگر نداری به صاحب نظری راهنمائیش کنی.
استفاده از نظر پیر ( پیر، پیرمغان ، پیر خرابات، رند ، شیخ ، ساقی ، ساربان) در ادبیات اسلامی

دیوان امام:
پــیـر ما گــفت زمـــیخانه شـــفـــا باید جـــسـت
                         از شــفا جــستـن هــر خـــانه حـذر بـایــد کــرد
روم در جـرگه پیـــــــــرران از خـود بی خــبر شـاید
                         بــرون سـازند از جـانم بـه مـی افـــــــکار خامـــم را

حافظ:
به مـــی سـجــاده رنگین کــن گــرت پیرمغان گـوید
                       کــه سالک بی خبـر نبـود ز راه و رســــــم منزلــــــها
مـشـکــل خـویــش بـــر پــیـرمــغـان بـــر دم دوش
                     کــــــو بـــه تــأئـیـد نــظــر حــل مـعمـــــا می کـرد
بــــنــــده  پـــــــیر مغـــــانم که زجهــــــلم برهـــــانـد
                        پــیــر مـــا هـــر چـــه کــنــد عیــن عــنـایت بــاشد

پیر خرابات : امام:
گــر مــرا ره بــه در پیــر خـــرابات دهــــی
                    بــه ســر و جـــان خـویش به سـویـش راه نوردم نـــه به پا

پیر میخانه: امام
پیـــر میخانـه بـنــازم کـه بـه سرپنجــه خویــش
                     فــانـیـم کــرده عـــــدم کــرده و تــسـخـیــرم کــرد

حافظ
پیرمـیـخانه ســــــحر جــام جـــهان بـیـنـم داد
                    و انـــدر آن آئـیـنه از حــســن تـــو کــرد آگــاهــم

رند: حافظ
راز درون پـــرده ز رنــدان مســـــــــرر پــرس
                           کــــایــن حــال نـیـسـت زاهــد عالـــی مــقــام را
غــلام هـــــمــت آن رنــد عاقــبـــرــت سـوزم
                        کـه در گـــــدا صــفــــتی کیــــــمیـاگری دانــد

شیخ: امام
از دم شیــــــخ شفـای دل من حاصــــل نیســـت

              بایـدم شکوه بـــرم پیـــــش بــــت بـــــاده فروش


دست آن شیخ ببوسیــــد کـه تـــــــــکفیرم کرد

                        مـحتـســـب را بـنـوازیــــد که زنجیــــرم کـــــرد

ساقی: حافظ
ساقیــــــا لطف نمودی قدمــــــــت پر می باد
                       کــه بـه تـــدبـیر تـو تشـویق خـــمار آخـــــــر شد
ساقـــــی به نور بـــــاده برافـــروز جـام مـــا
                       مطــــرب بــگو که کـار جــــهان شـــد بکــــام مـا

ساربان
ساربـــــــان بار فتـــــادست خدا را مـــــــــددی
                       کــه امــیـد کرمــم هــمــره ایـن محمل کــــــرد

جایگاه مددکاری اجتماعی دراسلام

اطلاعات در این زمینه از منابع مختلف نظیر قرآن، نهج البلاغه ، احادیث و فقه اسلامی وسیره پیشوایان دین قابل استخراج است قران در آیات متعدد توجه به نیازمندان، ایتام ، فقرا ومساکین را لازم شمرده است که به معانی برخی از این آیات شریفه اشاره  می شود.

ای رسول، تو خود وامتت حقوق ایشان را ادا کن ونیز فقیران و رهگذران بیچاره رابه حق خودشان برسان و هرگز اسراف نکن.

خدای یکتا را بپرستید وچیزی را شریک او قرار ندهید ونسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان وفقیران وهمسایگان وبیگانه ودوستان موافق و رهگذران وپرستان که زیردست شمایند نیکی و مهربانی کنید که خدا مردم خودپسند ومغرور را دوست ندارد.
وهم به دوستی او (خدا) به فقیر واسیر وطفل یتیم طعام میدهند وگویند فقط برای رضای خدا به شما طعام میدهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی طلبیم.

ای پیامبر از تو می پرسند که در راه خدا چه انفاق کنیم. بگو هرچه از مال خود انفاق کنید در باره پدر و مادرو خویشان ویتیمان و فقیران و رهگذران رواست و هر نیکی که به جا آرید خدا برآن آگاه است.

نیکوکاری بدان نیست که روی به جانب مشرق و مغرب کنید،چه این چیز بی اثری است لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم در روزقیامت و فرشتگان وکتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا بر خویشاوندان، یتیمان ، فقرا ، رهگذران و سائلین بدهد و هم خود در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحق برساند و با هر که عهد بسته بموقع وفا کند در کارزار و سختیها صبور و شکیبا باشد و به وقت رنج وتعب صبر کند و کسانی که بدین اوصاف آراسته اند آنها به حقیقت راستگویان عالم و از پرهیزگارانند.

با تأمل در آیات فوق می توان گفت که دین مبین اسلام بر رسیدگی به نیازمندان تأکید زیاد دارد و در این خصوص برای خویسان نیازمند اولویت قائل شده است.تأکید اسلام بر این اولویت شاید به دلیل توجه به خانواده باشد واینکه شناسایی افراد نیازمند در میان خویـــشان آسان تر صورت می گیرد.

نکته مهم دیگری که از این آیات بر می آید کمک کردن درحد وسع و از روی ایمان و بدون هرگونه چشم داشت و فقط درراه رضای خداست.

رسول اکرم(ص) نیز در باره توجه به نیازمندان و ایتام می فرماید: «برترین اعمال از نظرخداوند، خنک ساختن دلهای سوخته تشنگان وسیر کردن شکمهای گرسنه است. قسم بر انکههستی محمد در اختیار اوست ایمان به من نیاورده انکه سیر بخوابد و برادرمسلمان یا همسایه او گرسنه باشد.

همچنین از آن حضرت است : بهترین خانه های شما خانه ای است که در آن یتیمی مورد احسان و عطوفت باشد و بدترین خانه های شما خانه ای است که در آن به یتیمی بدرفتاری وستم شود. من و کسی که کفالت یتیمی را به عهده بگیرد در بهشت مانند دو انگشت همراهیم.

 حضرت علی بزرگ مددکار عالم اسلام، ودیگرمعصومان (ع)،نیز چه در مقام گفتار و چه در عمل بهترین راهنما و مشوق در دستگیری از نیازمندان و فقرایند و تأکید فراوان آنهابه این امر نشانه جایگاه و اهمیت مددرسانی به نیازمندان در دین اسلام است.
در بخشی از کتاب جرج جرداق این کلام مولای متقیان،علی (ع)، آمده است که: «آیا من خود را راضی کنم که به من امیرالمومنان بگویند ولی در سختیهای زندگی و روزگار با آنها دمساز نباشم.

توجه حضرت علی (ع) به فقرا نه فقط برای پرکردن شکمشان بود که آن بزرگوار از پیامدهای فقر که آفت دین بود آگاه بود وبه همین دلیل است که می فرماید. اگر فقر به صورت مردی مجسم می گشت آن را می کشتم.

همچنین این نویسنده مسیحی در کتاب خود در این زمینه آورده است «آن را که فقر و نداری هر فضیلت اخلاقی را از او سلب کرده و احتیاج و درماندگی،آرامش دل و اطمینان خاطر را در او کشته وتباه ساخته است، نمی تواند خود را به راستی و درستی بیاراید و به پاکی و پاکدلی ممتاز و برجسته شود ودر شادی فضایل اخلاقی سرکند و حسد وکینه و بغض ونفرت وسایر مظاهرانحراف از خیر ونیک را بزداید.

آن کس که آتش گرسنگی درونش را عذاب می دهد و خون زندگی را در رگ و پوستش می خشکاند و نور ایمان را در دلش خاموش می سازد،دوستی را به کینه ای عمیق و آرامش خاطر وپاکی روح را به بدبینی و بغض وعداوت وحشتناک بدل می سازد.


مطالب مشابه :


دیدنیهای شهرستان بردسکن(پرده زیباچین بردسکن)

ثبت نام وام ازدواج. رج از گره‌ها مشاهده می غمها، شادیها، آلام، آرزوها




خبرهای خوب برای مستمری بگیران و بازنشستگان

ضروری و نیز وام ازدواج و وام ای جز درد و آلام بیماری وضعیت مستمری




گپ دوستانه -14فایده سیگار- 15 درس زندگی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی دهند!گروه 99چارلی چابلین

با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل ها و آلام آنان الحسنه وام ازدواج




اعلام نتايج آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان (سمپاد)و نمونه دولتی در سال91

مراحل ازدواج مشاهده برنامه امتحانات چگونه وضعیت تغذیه را تست




مقاله (بررسی جامعه کودکان خیابانی)

سایت ثبت نام وام ازدواج بر حسب وضعیت سرپرستی ، محل خود می گردد تا آلام خود




مددکار اجتماعی و نقش آن در پیشگیری از ارتکاب جرم

سایت ثبت نام وام ازدواج و قضایی و بهبود اجتماعی وضعیت افراد و از آلام روحی و




استرس و افسردگی رشته روان شناسی

سایت ثبت نام وام ازدواج صندوق مهر




برچسب :