افسانه افرینش در مصر باستان


او همه جا بدنبال شوهرش گشت ولی انرا پیدا نکرد تا اینکه یک روز کنار رود نیل – بچه های که در ساحل نیل بازی میکردند به او گفتند که چند روز پیش تابوت زیبایی را روی رودخانه نیل دیده اند . ایسیس که نمیدانست جریان اب نیل تابوت را کجا برده است – نزد جادوگران رفت و از انها کمک خواست . جادوگران به او گفتند که تابوت به ساحل شهر بیبلوس رسیده وبین شاخه های درخت گز گیر کرده است . پس به خاطره جادوی تابوت – درخت گز بسیار بزرگ شده و شاه بیبلوس دستور داده تا از تنه این درخت برای قصرش ستونی بسازند . ایسیس در سرزمین بیبلوس پس ایسیس به سوی شهر بیبلوس حرکت کرد و وقتی به انجا رسید – کناره فواره ای نشست . در این هنگام دخترک زیبارویی نزد او امد . ایسیس موهای شاهزاده را بست و به او عطرهای خوشبو زد . وقتی شاهزاده به قصر بازگشت – ملکه از او پرسید : چه کس موهای تو را به این زیبایی ارایش کرده و به تو عطرهای خوشبو زده است.؟ شاهزاده جریان را برای مادرش تعریف کرد و ملکه دستور داد تا ان زن را به داخل قصر بیاورند. ملکه از ایسیس خواست تا پرستار دخترش شود . ایسیس روزها از دختر مراقبت میکرد و به او غذا میداد و وقتی شب فرا می رسید و همه میخوابیدند, ستون چوبی قصر را اتش میزد و دخترک را داخل اتش می انداخت و خودش را به شکل پرنده ای در می اورد و دور ستون شروع به عزاداری میکرد . وقتی خبر به ملکه رسید باور نکرد و تصمیم گرفت تا با چشم خودش ان را ببیند . ان شب وقتی ایسیس طبق معمول ستون را اتش زد و خواست دخترک را در اتش بیندازد, ملکه بیبلوس جیغ کشید و برای نجات دخترش به سوس ایسیس حمله کرد . در این هنگام ایسیس هویت واقعی خود را نشان داد و به او فهماند که میخواسته به کمک جادوی خود, شاهزاده را به یک الهه تبدیل کند ولی بخاطره فریاد ملکه, ابدیت شاهزاده از بین رفته است . وقتی ملکه این سخنان را شنید در بابر ایسیس تعظیم کرد و دستور داد تا تابوت را از میان ستون چوبی قصر خارج سازند و انرا به ایسیس بدهند . وقتی ایسیس تابوت را باز کرد و جسد شوهرش را دید, شروع به گریه و زاری کرد . او تا صبح شیون کرد و با طلوع افتاب بیاد اورد که پسرش " هــــوروس " را در خانه تنها گذاشته است . به همین دلیل جعبه را در نیزاری مخفی کرد و بدنبال پسرش به راه افتاد. ســـــت شرور باز میگردد . یک شب که ست در زیر نور ماه به شکار رفته بود, به جعبه بسیار زیبایی برخورد کرد و ناگهان بیاد اورد که این جعبه همان تابوتی است که برای برادرش درست کرده و انرا در ان قرار داده است . او با عصبانیت جسد برادرش را 14 تکه کرد و انها را در سراسر مصر پخش کرد . وقتی خبر به ایسیس رسید – دوباره غمگین شد . او تصمیم گرفت تا دوباره قطعات جسد شوهرش را پیدا کند . ایسیس قایقی از نی پاپیروس درست کرد و انرا درون رود نیل انداخت . او هر جا که که قطعه ای از بدن شوهرش را می یافت, به کمک " نفتیس" و " انوبیس " مومیایی و دفن میکرد و روی قبرش معبدی می ساخت . به همین دلیل است که " آزیریس " مقبره های زیادی در مصر دارد . با کمکهای ایسیس فداکار, آزیریس در دنیای مرده ها زنده شد و پادشاه مردگان لقب گرفت . انتقام هــــوروس از عمویش ســــت سالها بعد هوروس که جوان نیرومندی شده بود به کمک خدایان تبدیل به شاهین تیزچشمی شد و خدای اسمان لقب گرفت . یک روز روح آزیریس مقابل پسرش ظاهر شد و از او خواست تا انتقامش را از ست شرور بگیرد . پس از ان هوروس بدنبال ست رفت و جنگ بین ان دو شروع شد . در یکی از جنگها ست شرور چشم چپ هوروس را در اورد و تکه تکه کرد . اما چشم هوروس به طور سحر امیزی خود را جمع کرد و بصورت ماه کامل در امد . پس از ان چشم هوروس نماد طلسم و جادوی قدرت لقب گرفت و مصریان باستان ان را برای مصنون ماندن از چشم بد به گردن می اویختند . چنین روایت شده است که جنگ بین هوروس و ست شرور تا امروز ادامه دارد و در جنگها یکبار هوروس و بار دیگر ست شرور پیروز میشود . اما خدایان بر این باورند که روزی هوروس ست شرور را خواهد کشت و پس از ان آزیریس زنده شده و دوباره پادشاه جهان خواهد شد .



افسانه افرینش+مصر باستان+گنج+عتیقه+مقاله

افسانه افرینش+مصر باستان+گنج+عتیقه+مقاله


افسانه افرینش+مصر باستان+گنج+عتیقه+مقاله




مطالب مشابه :


افسانه افرینش در مصر باستان

یک شب که ست در زیر نور ماه به شکار رفته بود, به جعبه بسیار زیبایی مقاله. افسانه افرینش




مقاله

این مقاله به بررسی چگونگی ناگواری، به آفرینش و القای دنیایی شکوه و زیبایی آن سوی




نکات مهم املایی و موضوعات انشا در مقطع راهنمایی

۱9 – زیبایی ها و جاذبه های شهر یا روستای خود را توصیف کنید . 20 آفرینش. ای کاش تمام عمر کودک




زن، مخلوق زیبای خداوند جمیل

آفرینش زیبای در مورد این آیه حدیث زیبایی وارد شده است که لازم به ذکر است: مقاله: پژوهشی




مقاله آیت الله سید محمد خامنه ای درباره خلاقیت و خلافت انسان

در فلسفة‌ اسلامی‌ مصرانه‌ بین‌ آفرینش‌ از هیچ کمال‌ و زیبایی مقاله بزبان




برچسب :