هدفون (تکلیف 17)

۱- یکی نیست به این دو تا احمق بگه ساعت 1 شبه, چرا عین سگ و گربه به جون هم افتادین . اه خسته شدم هر شب ، هر شب دعوا دیوانه شدم . همسایه ها دیگه عادت کردن که چیزی نمی گن . اینقدر با صدای بلند دعوا میکنن که اگه اتاقم صد تا در ضد صدا هم داشت باز صداشون می اومد . امشب هم سر یه موضوع الکی دعواشون شده اما خوشبختانه حرفی از من تو دعوا نمی زنن  با خیال راحت می تونم توی تاریکی اتاقم و زیر نور ال سی دی و با هدفون جدیدم فیلم نگاه کنم . با این هدفون هم گوشام گرمه هم صدایی به جز فیلم نمی شنوم ، کیفیت هدفون منو به هوس انداخته که فیلم هایی که یک بار دیدم رو دوباره ببینم ، آخه از ترس پدر و مادرم نمی تونستم صدای فیلم رو زیاد کنم و با صدای کم و گاهی وقتا فقط با زیر نویس فیلم نگاه می کردم ، الان چند شبه که با هدفون زیبایم فیلم نگاه می کنم و با جهانی تازه از صدا آشنا شدم.  امشب قراره اینسبشن (inception) نولان رو نگاه کنم .

 هر چند دیر وقته و فردا صبح زود با نیلوفر قرار دارم  و از طرفی مجبورم کله صبح با دعوای و با مشت و لگد پدر واسه نماز از خواب بیدار بشم اما فیلم رو می بینم .

تا هر چه چشمام منو یاری بده ، با این کار حداقل بدون سروصدای دعوا می خوابم .

 

۲ - پسره ی احمق بیدار شو ، این چیه رو گوشات گذاشتی ، چرا کامپیوتر رو روشن گذاشتی ، پاشو نمازت قضا شده.

- «آخ پام ، کثافت پامو له کردی ، یک بار شد عین آدم منو از خواب بیدار کنی ، چرا عین حیون با آدم رفتار می کنی »

- پاشو گم شو دیگه ، چشاتو واسه من می مالونی ، برو وضو بگیر که دیر شده نمازت قضا میشه ، پاشو دیگه ، چرا عین میمون منو نگاه می کنی ، کامپیوتر هم خاموش کن پدر سگ ، فردا پولشو خودت باید بدی .

- باید پاشم و گرنه این اژدها منو می کشه ، آخ پامو زدی له کردی احمق ، می رم یه آب به سرو روم میزنم تا خیالش راحت بشه

- پاشو ، دوباره اگه اومدم دیدم خوابی، می کشمت ، زود که آفتاب اومد بالا

- حسابی حالش گرفته شده چون هر چی داد زده بود من نمی شنیدم  واسه همین با لگد منو زد. این هدفونا از دیشب رو گوشام مونده . نمی دونم از کجای فیلم خوابم برد اما خیلی حال داد . اینقدر خسته ام که می خوام پی کتک رو به تنم بمالم و بخوابم...  فایده نداره برم یه آب به سرو صورتم بزنم  ، بهتر برم قبل از اینکه اژدها دوباره وارد شود... ؛ بیخیال یه چرتی تا هفت می زنم ، اگه اومد تو اتاق میگم نماز خوندم ؛ ولی قبلش بهتر برم یه آب به صورتم بزنم تا شک نکنه ...   

 

۳- اتاقو نگاه مثل بازار شده , حال وحوصله ندارم  اینقدر خوابم میاد که بی خیال همه چی ام بهتر بگیرم بخوابم ،

اینم از ساعت . ساعت 7 بیدار باش برو به سمت عشق .فعلا بای ، پدره هم دیگه نمیاد  خیالم راحته. 

   ۴- اه خواب موندم ، ساعت 8 صبحه آخه احمق جون  چرا گوشی رو کردی زیر بالشت ، خودشو جر داده تا تو رو بیدار کنه . سریع ، سریع ، لباسام کو ، اه دهنم بو گند میده ، ادکلن , یواش ، الانه که بیدار بشن و بریزن اینجا که کجا میخوای بری ، کو کولم ، واستا بهش اس بدم بگم دیر میام ، اوه بیست تا میس کال و پیام ، چه خبره کله صبح ، علی ، علی ، حاجی پور ، نیلوفر ،

<?xml:namespace prefix = o />

 

سلام  صبح من کار دارم  ساعتای 10 بیا پارک کنار خوابگاه ، خوب اینم از این . ساعت ده کلاس دارم ولی بیخیال نمیرم ، یه صبحونه توپ می زنم ، بعد میرم ، وقت که دارم .

 عجیبه هیچ صدایی نمیاد ، خونه سوت و کوره . پدر و مادر عزیز کجان ؟ خبری از سرو صداشون نیست . بیخیال  ِ فقط یه چایی تو خونه و بقیه صبحونه  مغازه ساسان ،  آبمیوه و کیک .

گوش هام دوب شده فکر کنم از هدفونه ، صداها عجیب به نظر میرسه ، نمی دونم . 

 

 ۵  - هه , چرا اینجوریه ، چرا این فقط لب میزنه . سلام  ساسان ، چرا اینطوریه ای ،عین آدم باش شوخی ندارم ، اون چیه رو گوشاته ، شوخی جدیده ، بی خیال ، عین آدم باش لب نزن ، یه کیک و آبمیوه می خوام ، میگم یه کیک و آبمیوه ، لب نزن . چی میگی چرا ادا در میاری

 

میگم آبمیوه از اینا با یه کیک ؛ مرض ؛ باهات شوخی ندارم .

 آهان آقا شما به این بگین من چی می خو ...    ام , اِ شما هم که از اینا دارین ، چیه دوربین مخفیه ، تو هم که داری لب میزنی ، ساسان اگه دوربین مخفی باشه می کشمت ؛ مرض با تلفن صحبت میکنی صدا از تو حلقت در بیار که اون طرفی بفهمه چی میگی ؛ خیلی باحاله دوربین مخفی تون کجاست ؟ این هدفوناتون شبیه هدفون منه ولی خیلی باحال تره .

 ساسان گشنمه اعصاب ندارم ، دارم جوش میارم . خوب این کیک, این هم  آبمیوه ، هر وقت حالت خوب شد میام حساب می کنم .

برو کنار عین ماهی فقط لب میزنه ، دستتو بردار ، دیلاق ، میگم با صاحب مغازه بعدا حساب می کنم ،        نمی فهمی ، با این دوربین مخفی بی مزتون . بابا من فهمیدم دوربین مخفیه بی خیال شین دیگه .

 آهان , دوربینتون تو اون ون سیاه هست . اینا اینم از همکاراتون خیلی با مزه هستین همتون هدفون زدین .

 سلام ، اِ ، بی خیال چرا منو گرفتین  کمک ، ساسان اینا دارن چی کار میکنن، اینا دیگه چیه ؛ آخ چی بود زدی تو دستم ، کمک ، کمک ، ساسان می کشمت ، همتون رو می کشم ؛ ولم کنید ، نه ، نه ، این چیه ، ک...کش ، تمومش کنید ، گریمو درآوردین . از همتون شکایت می کنم ، نه ، نکن دهنمو ول کن، آخ ، گلوم سوخت این چیه دادی تو دهنم ؛ نه ، نه ، برید گم شید ، مادر جنده ؛ نمی خوام ، هدفونو بردار از رو گوشام ، کثافت ،ک ون ی  آخ این چیه تو دستم زدی ، کثافت آشغال  

- آروم آقا ، آروم آقا

- مهرداد آروم بگیر ، دیگه تموم شد .

- چی چی تموم شد کثافت ، اینجا چه خبره ، چه بلایی سرم آوردین ، دستم  گلوم ، آخ ....

- آقا آروم باشین ، ما از طرف سازمان .....

- اح....م ...ق ها ... چی ...کار ...کرد

 ۶

- آقا ، آقا حالتون خوبه ،

- اینجا کجاست ، این چیه ؟

- نه نه هدفنتون درنیارید ، شما تو مرکز بهیاری هستید ، خواهش می کنم آروم باشید ، هر اتفاقی که واستون افتاده به نفع تون بوده ، پس آروم به حرفام گوش بدید .

- نه ، نه نمی خوام ، از این هدفون بدم میاد ، برش دارید ، این چیه تو دستم زدی ؟

- آروم , اون یه وسیله ارتباطی بین من و شماست .  منم دارم ، می بینید ، سیم هدفون شماست که تو دست منه  با این کار من و شما  می تونیم با هم  صحبت کنیم .

به دلیل تشدید بیماری های روانی و آلودگی های صوتی و جلوگیری از اپیدمی شدن این بیماریها و سلامت افراد جامعه این طرح از طرف دولت اجرا شده ، یعنی ارتباط با اختیار  ؛ تمام جزئیات این طرح و نحوه عملکرد با دستگاه توی این بلوشور نوشته شده ، آروم و بدون هیچ مقاومتی تمام موارد داخل بلوشور رو بخونید  تا من به بقیه برسم ، در غیر این صورت مجبورم به مامورین بگم که شما همکاری نمی کنید.

- چی؟ من نمی فهمم, این جا چه خبره ؟ ؛ چه بلایی سرم آوردین؟

- آروم و فقط این کاغذ رو بخونید ، می بینید سرم خیلی شلوغه

سیم هدفون من و خودش را باز کرد و به طرف تخت بغلی رفت ، هیچی از حرف هایش را  نفهمیدم ، صدایی را نمی شنیدم ، هدفون   را  برداشته ، بازهم صدایی نمی آمد، سرم را بالا آوردم و با دیدن صحنه ای که با آن  روبرو شدم ، دوباره گیج و منگ  سرم را  انداختم رو بالشت. این همه آدم ، چه اتفاقی افتاده ، چرا همگی اینجا هستن , یعنی همه مثل منم، چرا همه پرستارا و پرسنل هدفون دارن ، چرا اینطوری شده

گیج و منگ بودم ، برگی که به دستم بود را بالا آوردم و خواندم ، فقط چشمانم رو برگ حرکت می کرد و مغزم قادر به تجزیه و تحلیل آنچه می خواندم نبود هنوز شوکه بودم

۷- همانطور روی تخت بودم. کمی حالم بهتر شده بود ، با هدفون کلنجار می رفتم که صدای اطراف را بشنوم اما نه داخل راهنما از آن چیزی گفته شده بود و نه هر کار کردم صدایی از اطرافم نشنیدم ، سکوت و حرکات بقیه مرا اذیت می کرد  .

همان پرستار آمد و سیمهای هدفون را وصل کرد ، در راهنما نوشته شده بود برای برقراری ارتباط بعد از وصل کردن سیمهای هدفون به محل مخصوص کافی است دکمه ی روی هدفون را بزنید تا ارتباط برقرار شود ، مال خودم را زدم و او هم مال خودش را

- خوب می بینم که با دستگاه آشنا شدین

- آره اما هنوز گیجم 

- خوب این طبیعیه همه اولش اینطورین . این کاغذ ها رو باید امضا کنید ، می بینید مرکز خیلی شلوغه و ما نیاز به تخت داریم ، بنابراین افرادی که حالشون بهتر شده رو مجبوریم مرخص کنیم .

- کاغذ, مال چیه ؟   

- هیچی یک مشت رضایت نامه و تعهد نامه و غیره که مربوط به اتفاقات امروز میشه .

- اگر مایلید میتونید اینا رو به دقت بخونید من 5 دقیقه دیگه میام و ازتون میگیرم و بعد  شما مرخص هستید ، الان هم وقت ندارم لطفا بخونید ، میام .

بعد با عجله دکمه ی روی هدفونش را زد و سیم هدفونش را از دستم بیرون کشید ، و سیم هدفون من را هم از دستش باز کرد ، صدای نویز وحشتناکی در گوشم پیچید  با سرعت هدفون را از روی گوشم برداشتم .  پرستار با حالت عذر خواهی و فقط لب زدن و با  لبخند ، کاغذ روی تختم را برداشت و مورد 7 را به من نشان داد،

(7- ) قبل از قطع سیمهای ارتباطی دکمه ی قطع مکالمه را که روی هدفون( محل شماره 6 ) را بزنید .

دوباره گیج و منگ با مشتی از کاغذ و نوشته ها افتادم روی تخت ، دلیل این کارها را نمی دانستم ، چرا این طوری شده و هزاران سوال که در سکوتی که به هم خوردن کاغذ ها را در آن نمی شنیدم  مرور می کردم.

۸- از مرکز بهیاری  بیرون آمدم ، صدای سکوت همه جا را گرفته بود . نه صدای ماشین خبری بود و نه  داد و بی داد  به زور صدای درونم را می شنیدم.  به هدفون و راهنمای آن که در دستم بود نگاه می کردم ، ساعت چند بود ، گوشی ام را از جیبم درآوردم ساعت 10:15 . دیر شده نیلوفر منتظرم بود . نمی دانم با وجود این همه اتفاق این موضوع هنوز به یادم بود ، به گوشی و سیم هدفون نگاه می کردم ، هدفونی که تا دیروز فقط به درد این می خورد که با آن آهنگ و فیلم نگاه کنم ، امروز چه چیز عجیبی شده که برایش راهنما و قانون استفاده درست کرده اند.

سیم هدفون رو به موبایلم وصل کردم ، این تنها کاری بود که به خوبی می توانستم انجام دهم تا از صدای سکوت راحت شوم . آهنگ ayo technology  و صدای زیبای گیتارش مرا محو خاطرات گذشته کرد .       

 

 

 

باید از خیابان عبور کنم تا با تاکسی خودم را به محل قرار برسانم ، از سکوت رها شده بودم که صدای بوق وحشتناک هدفون باعث شده آن را از روی گوشم پرت کنم و بی صدا به آن فحش بدم.

لعنتی چه مرگت شده ، احمق ها. . . چرا این طوری شده ، مال موبایل شاید باشه ، بذار ببینم توی کاغذ لعنتی چیزی ننوشته . . . . وای . . .

من و برگهای در دستم و موبایلم روی هوا بودیم ، ماشین با سرعت به من خورده بود ، زمان آهسته در حرکت بود و من در هوا به اطرافم نگاه می کردم ، موبایلم که آهنگ ayo technology را پخش می کرد ، هدفون و تکه های استخوان پایم  با تکه هایی از ماشین و برگه هایی که در دستم بود در اطرافم می چرخیدند ، راهنمای استفاده از دستگاه ارتباط اختیاری.

مورد 10- هنگام شنیدن بوق از دستگاه سریعا محل خود را تغییر داده به خصوص اگر در خیابان  و محل های شلوغ هستید ، خطری شما را تهدید می کند ، به اطراف نگاه کنید و از خطر با خبر شوید.

در صورت بوق های اشتباهی از طرف دستگاه ، به اولین مرکز تعمییر و رفع مشکلات بروید .

لعنت به همتون ، لعنت به خودم ؛ چرا به این دقت نکردم .

 با شدت تمام پخش زمین شدم ، آی پام ، آی ؛ تمام بدنم درد می کند

۹

- پسر احمق. . . .خیال کردی . . . . امروز میام اگه تو خونه بودی می کشمت . . . . برو هر جا دوست داری ، من بچه ای که نماز نمی خونه نمی خوام ، برو هر گوری می خوای.

به زور چشمانم را باز کردم ، درد پایم بیشتر شده بود ، بدنم و دستهایم درد می کرد ، پرده اتاق تکان می خورد و بوی سیگار تمام اتاق را گرفته بود و صدای پدر و تهدید های همیشگی اش و به هم خوردن در خانه  و  کم شدن صدای پدر.

کامپیوتر هنوز روشن بود . بغض در گلویم  بالا و پائین می رفت مثل یک مجروح جنگی خودم را به هدفون و کامپیوتر رساندم .

صدای مادرم شروع شد ،

- پسر تو که باباتو میشناسی چرا صبح واسه نماز بیدار نشدی ، چرا این کارا رو می کنی ، چرا آدم نمی شی ...

هدفون را در گوشم گذاشتم و فیلم را پلی کردم ، صدای موج ها من را از خانه جدا کرد و بی صدا در تنهایی همیشگی ام  گوشی ام را برداشتم

 

سلام

عزیزم امشب آماده باش  از این شهر می ریم .

                                                                                                      


مطالب مشابه :


هدفون بیتس چیست؟

بیشتر بدانیم - هدفون بیتس چیست؟ - تجربیات و دانستنی ها




معرفی 10 هدفون Beats

Pictuers - معرفی 10 هدفون Beats - تصاویر زیبا از مناطق دیدنی




وضوح بسیار عالی هدفون بیتس

وضوح بسیار عالی هدفون بیتس. هدفون بیتس برتیرین برند هدفون و هندزفری و هدست در جهان هدفون




هدفون (تکلیف 17)

ایلیای من - هدفون (تکلیف 17) - داستان ۱- یکی نیست به این دو تا احمق بگه ساعت 1 شبه, چرا عین سگ و




هدفن

براي همه ما پيش ميايد كه ناگزير از استفاده از هدفون به جاي بلند گو به عنوان ابزار شنود




بهترین هدفون های ارزان قیمت زیر ۲۵ دلار

azhamehtaraf.blogfa.com - بهترین هدفون های ارزان قیمت زیر ۲۵ دلار - اخبار و عکسهای جدید از همه جای دنیا




هدفون‌های جدید با رنگ‌هایی الهام گرفته از طبیعت

فن اوری - هدفون‌های جدید با رنگ‌هایی الهام گرفته از طبیعت - اخبار و مطالب دنیای فن اوری




برچسب :