نور و رنگ در معماری

 

به نام خدا

دانشگاه آزاد اسلامی تبریز

 عنوان مقاله :

نور و رنگ در معماری

درس : معماری جهان

 استاد محترم : جناب آقای دکتر ستاری

 تهیه و تنظیم : ندا صدری

 بهار 87

 رنگ و نور در معماری

چکیده

از لحاظ فیزیکی ، نور و رنگ به یک طیف تابشی منحصر به فرد تعلق دارند . بنابراین وجود رنگ وابسته به وجود در روشنایی است . اگر چه در بسیاری از تحقیقات ، این نکته مورد توجه قرار نگرفته است. زمینه معماری، ترجیح می دهد هر دو جنبه را به طور جداگانه بررسی کند و همچنین حوزة تحقیقات آینده و ارائه سخنرانیهایی که تکراری و سطحی شده اند را محدود می کند. هدف این مقاله، تلاش برای معرفی راههای جدیدی برای تحقیق در هر دو زمینه است.

معرفی

به واسطة ناکامی در شناخت اینکه رنگ و نور در معماری دو زمینة لاینفک و غیر قابل تقسیم از یک مسألة مشترک هستند ، تحقیقات در مورد هر دو زمینه، عموماً راههای متفاوتی را پیموده است . در زمینة پژوهش نور، فقط جنبه های مربوط به نمایانی (مرئی بودن) و آسایش مورد توجه قرار گرفته است، در صورتی که در زمینة رنگ ، تلاشهایی در راستای رفع نیازهای طرح، سبک و مُد انجام گرفته است که البته همواره بر پایة اطلاعات اثبات پذیر نبوده اند. این موضوع برخی را به این تصور وا می دارد که «هیچ چیز غیر ممکن نیست» در حالیکه برخی معتقدند که این یک «موضوع کاملاً تخصصی» است. در هر حال ، هر دو جنبه درست هدایت نشده اند. با توجه به زحمات معماران و طراحان شایسته و با وجود مدارک گواه بر تلاش آنها، شکی در مورد اهمیت پژوهش آنها باقی نمی ماند.

 علی الخصوص ، اسلوب شناسی روان فیزیکی که برای تجزیه و تحلیل متغیرهای انفرادی و مرکب بکار برده می شود. اطلاعات مشخص و جنبه های پایه ای و اساسی را در هردو زمینه نور و رنگ، تجزیه و تحلیل می کند و با وجود اینکه عده کمی به زمینة رنگ و نور (صرفاً) علاقمند هستند ، بنابراین اهمیت این پژوهش ها در برآورد نیازهای اساسی که به راحتی بشر کمک شایانی می کند، کاملاً‌ مبرهن و واضح است. به همین دلیل به نظر می‌رسد که این رسیدگی ها، آیندة مساعدی پیش رو دارند و به ما در پیشرفت زمینه های اساسی زندگی مانند سلامتی ، اقتصاد ، امنیت و حتی عواطف و احساسات یاری می رسانند .

 امروزه ، جایگاه پژوهش چیست ؟ تأثیر رنگ در روشنایی و عملکرد آنها در هر یک از ما انسانها چیست؟

به نظر می رسد که 3  مسیر وجود دارد . سیستم بصری ( Visual) ، سیستم ادراکی (Perceptive) که توسط سیستم معرفتی و شناختی (Cognitive) معنا پیدا می کند و در نهایت سیستم چرخه های زیستی  (Circadian) . برای شروع ، دانش کافی در مورد دو سیستم بصری و ادراکی داریم که می توانیم تحقیقات معتبری را پایه ریزی کنیم . با این وجود ، تا به امروز پژوهش در زمینه نور فقط در ارتباط با مسائل آسایشی یا عدم آن و در زمینة رنگ در مورد مسائلی از قبیل بازسازی ، ثبات ، حافظه وسعت و گستره و متغیرهای آن انجام گرفته است . در هر دو زمینه ، بررسی مقام و شأن عمومی محققان در شرایط خاص که تأثیر بسزایی در عملکرد خوب روزانه دارد ،حائز اهمیت است . به همین دلیل ، معتقدیم که رویا و تفکر بنیادی و اساسی در زمینه رنگ و نور ، هنوز دارای نوعی وقفه است.

نهایتاً ،‌سیستم چرخه های زیستی (Circadian) ، هنوز موضوع پژوهش است. صرفنظر از این حقیقت که به عنوان ساعت بدن ما عمل می کند مطالعات اخیر نشان داده است که علاوه بر سیستم Cones and nods ، سیستم (Photoreceptor) [عصبی که نسبت به نور حساس است] نیز وجود دارد که سیستم چرخه های زیستی(Circadian ) فیزیولوژی را منظم می کند. فروپاشی و تجزیه هر دو سیستم که در نتیجة تغییرات تند روزانه و فصلی در ظهور عادی نور اتفاق می‌افتد، ممکن است انواع اختلالات و بی نظمی های بالینی و غیر بالینی را به وجود آورند. تحلیل این مسیر نوظهور و جدید، تغییر شکل  Circadian و وقفة «melatonin» (هورمون تغییر رنگ پوست) را نیز شامل می شود، همانگونه که در اطلاعاتی از طیف منتشر شده اخیر برای melatonin نشان داده شده است.

درک بهتری از melatonin ، سبب می شود که نسبت به عکس العمل بیولوژیکی بشر به رنگ و نور ، درک عمیقتری داشته باشیم و همچنین در برخورد با نارسائی هایی مانند اختلالات فصلی، کمک مؤثری می کند. از اطلاعات با این نکته بدست می آید که پژوهش رنگ و نور در معماری هنوز به سر منزل نهایی نرسیده است بلکه بر سر یک چهارراهی قرار گرفته است، یک مسیر بر این مفهوم که این پژوهش مشابه دیگران است ، دلالت می کند، در حالیکه، برخی آن را مسیر نو ، تلقی می کنند. این پژوهش به سمتی می رود که تأثیرات رنگ و نور طی سیستم های perceptual و Circadian آزمایش می شوند .

شکل 2. تضمینی دال بر اینکه این جاده به پژوهشی سودمند منتهی شود. وجود ندارد ،‌اما تکرار مسئله ای که قبلاً شناخته شده، لطفی ندارد. اغلب ادعا می شود که پژوهش به گونه‌ای به عهده گرفته شده که گویا یک «سفر ماهیگیری » است که در آن متغیرهای متفاوت برای مشاهدة تأثیرات ،‌آزمایش می شوند. معمولاً چیزی پیدا نمی شود.

کارایی نسبی

 طول موج (nm)

در این ردة تلاشها، این مقاله درصدد مطرح کردن راههای جدید و مهم بازرسی پژوهش بر آمده است.

 شکل 1. کارکرد نسبی موج الکترونی مغناطیسی در طول موجهای متفاوت ، برا ی تحریک سیستم Circadian ، که از فروپاشی melatonin به عنوان سازنده استفاده می‌کند.

2- پیشنهادات

یک نقطه شروع مناسب ،‌استفاده از رنگ برای ترقی و ادارة مناطق محروم از نظر اجتماعی و فرهنگی است که به عنوان وسیله ای برای تشویق ساکنان و اهالی به منظور استفادة بهینه و صحیح تر از مناطق و حفاظت از آن مورد استفاده قرار می گیرد.

به عنوان مثال ،‌یکی از نتایج استفاده از آن،‌این بوده است که ما شاهد کاهش جرم بوده‌ایم، از زمانی که فضای مورد بحث (منطقه) دیگرکسل کننده نبوده است . این قضیه موجب افزایش همبستگی و اتفاق نظر در میان اهالی شده است. پر واضح است که منطقه، به طور مناسب چراغانی شده ، شخصیت خود را باز یافته ،‌رنگ تأثیر گذاری بیشتری داشته و بالاخره امنیت و سلامت ترقی پیدا کرده است.

جنبه مهم و عمیق تر دیگر مورد مطالعه ، تأثیری است که رنگ و نور بر سیستمهای circadian ,visual و perceptive دارد، (شکل 2) . موارد ابتدایی و انتهایی به تغییرات منطقه ای طیف chromatic حساس هستند (شکل 1). اما مفهوم این تغییرات چیست؟ اگر چه کاملاً معین و مشخص نیست ، اما این تغییرات احتمالاً به منظور تشویق و انگیزاندن و توسعه این بحث ، ظهور کرده اند که : چگونه نور و رنگ ، وضعیت و رفتار مردم را از لحاظ بنیادی و اساسی، تحت تأثیر قرار می دهند. نباید فراموش کنیم که روانشناسی محیطی و معماری دو زمینة  لاینفک هستند، نظمی که به آن به عنوان پارامتر درونی و ذهنی نگریسته می شود تا به عنوان پارامترهای اقتصادی و تکنیکی.

شکل 2- دیاگرام بالا توضیح مختصری راجع به neuroanatomy (تشریح اعصاب) می‌‌دهد که neurocndorcuine و circadian است.

به نظر می رسد این مطالعات نه تنها ناراحتی های بصری یا بدنی ، بلکه ناراحتی های روانشناختی و توجهی را نیز ارزیابی می کنند.

مفهومی که پژوهش رنگ بر آن پایه گذاری شده ، مسأله مهم و شایان توجه دیگری است.

نظریه قبلی و تجزیه تحلیل کلی موضوع مورد مطالعه لازم است. به عبارت دیگر: عمیق‌ترین دانش مطالعات موجود اخیر. با وجود اینکه، این دانش پس زمینه ، فقط با مرور زمان بدست می آید نه تنها از تکرار و بازنگری پژوهشهای موجود جلوگیری می کند بلکه مانع تعقیب زمینه های مطالعاتی بیگانه با اهداف تحقیق، توسط محققان می شود. این احتیاط ،‌دلیل مهمتری دارد و اگر به آن توجه نشود ،‌پیشرفتی در پژوهش حاصل نمی شود و اهمیت و معنی آن از بین می رود . به عنوان مثال، مفهوم آسایش از دید اغلب مردم، فقدان ناراحتی است، اما این سادگی سبب عدم ابراز درست مسأله می شود.

آسایش و عدم آسایش معمولاً‌با ارزشهای فانتزی و هنری و تندرستی (سلامت و خوشی) و حتی با تجمل و شادی ارتباط پیدا می کنند این دو با تغییر فرهنگ ، مد و انتظارات و تمایلات کاربران تغییر می کنند.

این متغیرها چگونه اندازه گیری می شوند؟ چگونه این مضامین هادی مبهم ، عمومی می‌شوند؟

این مثال ما را از احتیاج به تأسیس روشهای جدید برای سنجیدن پیغام یا پیغام هایی که یک پروژة نور و روشنایی درصد انتقال به کاربران بر می آید ، آگاه می کند.

 نمونه هایی از این قبیل پرسشنامه هایی هستند که از بعضی فرم های مقیاس استفاده می‌کنند و معمولاً درخواست می شوند. مشکل در تأسیس سؤالات صحیح ، بخصوص در سؤالات واضح و ساده ظهور می کند.

شایان ذکر است که زمینه های معمارانة گوناگون و کاربران رتبة اهمیت استفاده از نور و رنگ را تعیین می کنند. مثلاً ، احتیاجات یک اداره با احتیاجات یک اتاق انتظار کاملاً‌ متفاوت است که چه هر دو ، قسمتهای یک هستة اداری یکسان هستند. ما می توانیم مثالهای متفاوتی ارائه کنیم ولی در حالت کلی «پژوهش نمی تواند عقیده های احساساتی و جنبه های حسی کاربران را نظر بگیرد» همچنین لازم به ذکر است که نور و رنگ صرفنظر از عملکردشان به عنوان «راهنما و هادی» هر دو «سازنده» فضا هستند که همه این موارد نیازمند تحقیقات ظریف و دقیق آتی است.

اغلب این موضوعات بررسی نشده (مورد مطالعه قرار نگرفته) به دلیل شکست در رفتار و برخورد صحیح با موضوع نور و رنگ اتفاق می افتد. مطالعات در مورد قدرت تأثیرات نور و رنگ روی رفتار ، خیلی مهم است و نیازمند بینش تازه ای است. از دیگر نکات قابل توجه، تعیین سطح صراحت و دخالتی است که هر متغیری در رسیدگی ویژه به آن نیازمند است. به عنوان مثال ، ما در مقالة مشابه دیگری ، سهم و تأثیر رنگ و تضاد در خوانایی و روشنی حروف الفبا و پیغام ها را تجزیه تحلیل کرده ایم. اطلاعات موجود ،‌ اهمیت تضاد ماورای رنگ را برای خوانایی خوب ،‌خواه کروماتیک ، یا غیر کروماتیک تأیید می کند. بدون شک ، رنگ توجه خواننده را به خود جلب می کند، اما در صورت فقدان یا کاهش تضاد ، خوانایید چار مشکل می شود. بحث در مورد نقش نور و رنگ و اینکه در صورت غفلت از یکی از این دو ، چقدر به بار می آید : نکته ای بسیار مهم در معماری است. پاسخ به این سؤالات تا حدی دقت و صراحت می طلبد، از هر کس در حد وسع خود،‌انتظار می رود . همچنین حس مشترک و عمومی باید بر هر بخش از پروژه حکمفرما باشد.

نکته دیگر، تلاش برای کشف روش صحیح بر طبق اطلاعات مد نظر محقق است. مدت زمانیکه برای آزمایش صرف می شود در کیفییت نتایج بدست آمده منعکس می شود. مثلاً‌اگر رفتار و حرکت کاربران در یک فضای معین مورد تجزیه تحلیل قرار بگیرد. معاینة مشاهده و عکس العمل آنها، موثرترین روش است، اگر چه مطالعات آزمایشگاهی ، راهنمایی است که لزوم آن فقط در ابتدای آزمایشات و تحقیقات معنا پیدا می کند. رفتارکاربران هنگام رویارویی با نور و رنگ طرح، عمدتاً طی دگرگونیهای ذهنی درونی صورت می گیرد که ارتباطی با تحریک فیزیکی (بروز حس) ندارد و این نکته ای است که در یک آزمایشگاه هنگام مطالعة نور و رنگ با روشهای روان شناختی، قابل درک نیست.

موضوع دیگری که در زمینه رنگ، خیلی کم مورد توجه قرار گرفته ، که بار دیگر مربوط به این حقیقت می شود که نور، مورد غفلت واقع شده، این است که : چه اتفاقی برای فرم و فضا هنگام سپری شدن روز و جایگزینی نور مصنوعی با طبیعی ، می افتد؟ تأثیر نور و رنگ در تغییرات خُلقی و بارآوری (ابتکاری و خلاقیتی) در لحظات مختلف روز چیست؟

مطالب زیادی در مورد تأثیر رنگ بر مردم بیان شده است که این تأثیرات اغلب ، تأثیرات شفا بخشی هستند. اجازه دهید یادآور صحبت ابتدائی مان که مربوط به تأثیر نور روی سیستم Circadian بود شوم که می تواند به عنوان درمانی برای اختلالات خواب باشد و همچنین چرخة استراحت و خواب افرادی را که ناراحتی آلزایمر و حالات افسردگی ناشی از جذب مناسب melatonin را دارند، ثابت و یکنواخت گرداند. همانگونه که در شکل 2 ملاحظه می کنید، نور، طیف ویژه ای را در سیستم Circadian ، شامل می شود . اما اگر در مورد در رنگهای شفابخش  صحبت کنیم، آیا می توانیم بگوئیم که این ادعا (شفا بخشی) مربوط به این سیستم می شود؟ بدیهی است که تأثیر نور در سیستمهای visualوcognitive به سمت perception هدایت می شوند. اما هیچ توصیه ای برای حلقه ای از هر نوع اختلال ، انجام نگرفته است. بار دیگر با سؤالاتی مواجهیم که پاسخ واضحی ندارند.

ما می توانیم شاخه های پژوهشی دیگری را پیشنهاد کنیم اما معتقدیم که مطالب ذکر شده، به حد کافی ، بیانگر این نکته است که موضوع رنگ، ذاتاً به نور وحتی به رواشناسی و احساسات بشر مربوط می شود و اینکه این عوامل به کلی نمی توانند بدون قدری «تحویل گرائی» [جزئی نگری] نادیده پنداشته شوند. تقدم مورد قبول است ، اما فراموشی یا نادیده پنداشتن جایز نیست .

 

 

AIC 2004 Color and Paints, Interim Meeting of the International Color Association, Proceedings

190

Colour and light in architecture

María L. F. de MATTIELLO

Consejo Nacional de Investigaciones Científicas y Técnicas

and Fundación de Investigaciones Visuales

ABSTRACT

Physically speaking colour and light belong to a single radiant spectrum so, without light

colour cannot exist. However, many investigations fail to take this basic fact into account.

This is so even in the field of architecture, which prefers to deal with both aspects separately,

thus restricting the scope of future research and producing a discourse which has become both

partial and repetitive. The objective of this paper is to attempt to suggest new avenues for

research in simply studying both aspects in conjunction.

1. INTRODUCTION

By failing to recognize that light and colour in architecture are two different aspects of the

same problem, and therefore indivisible, research into the two areas has generally followed

different paths. In the field of lighting research it has mostly aimed to solve aspects of

visibility and comfort, while in the field of colour attempts have been made to solve the needs

of design, style and fashion, but have not always been based on verifiable data and/or criteria.

This has led some to believe that “everything is possible”, while others take the view that it is

a “topic for specialists”. However, both views are misguided. Thanks to the labour of

qualified architects and designers, and with the evidence of their work all around us, no doubt

remains today as to the importance of their research.

In particular, psychophysical methodology applied to the analysis of individual or multiple

variables, has allowed certain criteria to be established and basic aspects to be resolved both

in the field of colour and in lighting, and although few persons are interested in colour and

light

per se, the importance of these investigations in solving basic aspects which contribute

to human comfort is today widely recognized. Therefore, it appears that these investigations

have a prosperous future ahead of them in helping us to understand and improve fundamental

aspects of life such as health, the economy, security and even emotion and feeling.

Where does research stand today? How do light and colour behave in each one of us?

There appear to be three paths: the visual system, the perceptive system as made possible by

the cognitive system, and the circadian system. To date we have sufficient knowledge on the

visual and cognitive system on which to base valid research in the area. However, until the

present day, research in lighting has only been carried out in connection with problems of

visual comfort or discomfort, and in the field of colour in aspects which have to do with

reproduction, constancy, memory, ranges or simply the study of its variables. In both cases, it

is still necessary to investigate the general state of the observers in specific situations which

may influence good daily performance. For this reason we believe that a holistic vision of the

way in which colour and light are applied in design is still some way off.

Finally, the circadian system is still the subject of study, despite the fact that it is our body

clock. Recent research has shown that in addition to the system of cones and rods there is

another photoreceptor system which regulates the circadian system and physiology.

Disruption of both systems, which can result from seasonal, daily and acute changes in

AIC 2004 Color and Paints, Interim Meeting of the International Color Association, Proceedings

191

habitual exposure to light, may contribute to a variety of clinical and non/clinical disorders.

The responses of this novel pathway include circadian phase/shifting and melatonin

suppression (Figure 1), as shown in data from the recently published action spectrum for

melatonin in humans (Brainard, Kavet and Khifets 2001, Thapan, Arendt and Skene 2001). A

better understanding of melatonin may afford a deeper insight into many of man’s biological

responses to colour and light, and help in the treatment of disabilities like jet lag and SAD.

From the above it should be apparent that lighting and colour research in architecture has

certainly not reached the end of the road, but rather it is at a crossroads: one way indicates

“more of the same”, while the other, labelled “new directions”, leads to a new field where the

impacts of colour and lighting through the perceptual and circadian system are examined.

Figure 2. There can be no guarantee that taking this road will lead to more fruitful research,

but constant repetition of what is already well known is also a pointless exercise. It is often

claimed that research is undertaken as if it were a “fishing expedition” in which the different

variables have been tested to see the possible effects. Nothing is usually found.

At this state of affairs, this paper seeks to propose certain new avenues of investigation.

Figure 1. Measured relative efficiency of

electromagnetic radiation at different

wavelengths in stimulating human circadian

system, using melatonin suppression as a

marker (from Brainard, Kavet and Khifets

2001, Thapan, Arendt and Skene 2001).

2. PROPOSALS

The use of colour to improve and organize underprivileged areas, as a means of stimulating

the inhabitants to take better care of them and to protect them, is a good starting point. As a

result of its use, we have been able to witness a reduction in the crime rate, since the space in

question was no longer totally anonymous, and this led to an increase in solidarity amongst its

inhabitants. Needless to say, it is accompanied by adequate illumination, the area recovers its

identity, colour becomes more effective and in turn security increases.

Another aspect to be studied in greater depth is the effect that colour and light have on the

visual, perceptive and circadian systems, as shown in Figure 2. The first and the last ones are

known to be sensitive to different zones of the chromatic spectrum, as shown in Figure 1, but

what are the implications of these differences? Although it is not at all certain, these

differences would appear to stimulate the argument on how light and colour affect the mood

and behaviour of people from a holistic viewpoint. We should not forget that the field of

environmental psychology is inherent to architecture, a discipline which is viewed

subjectively by users and not only from technical and economic parameters.

AIC 2004 Color and Paints, Interim Meeting of the International Color Association, Proceedings

192

Figure 2. The diagram above provides a simplified explanation of the neuroanatomy that is

responsible for mediating both the sensory capacity of the visual system and the non-visual

regulation of circadian and neuroendocrine functions. LGN: lateral geniculate nucleus of the

thalamus; IGL: intergeniculate leaflet of the thalamus; SNC: suprachiasmatic nucleus of the

hypothalamus.

These studies appear to assess not only visual or bodily discomfort but also psychological

and attention discomfort.

Another issue that deserves greater attention is the concepts on which colour research is

based. Prior reading and a thorough analysis of the subject to be studied are vital; in other

words, the widest possible knowledge of already existing studies. Although this background

knowledge can only be obtained over time, it not only prevents the recycling of existing

research but it also stops researchers pursuing fields of study which are alien to the aims of

their research. This precaution is of paramount importance and if it is ignored, no progress in

research can be made and its significance is lost. For example, the concept of comfort for

many is simply the absence of discomfort, but this simplicity fails to adequately clarify the

problem. Nor does it help to quantify it since comfort and discomfort do not belong to the

same continuum, and therefore cannot be quantified with the same criteria (Helander and

Zhang 1997). Both comfort and discomfort generally have to do with esthetical values and

well being, even with sumptuosity and happiness. They change with culture, fashion and the

interests and/or expectations of the user. So, how can these variables be measured? How can

these very valid guiding principles become generalized, the aim of any investigation?

The example makes us aware of the need to establish new methods with which to measure

the message

or messages that a light and colour project seek to convey to the user. In cases

such as these, questionnaires using some form of rating scale are generally applied. The

difficulty resides in establishing the right questions, particularly unambiguous ones.

It is important to remember that different architectural contexts and users will assign

different degrees of importance to the use of light and colour. For instance, the requirements

of an office clearly differ from the needs of a meeting room although both are part of the same

administrative nucleus. We could give several similar examples but in general research fails

to consider the sensitive opinion of users. It should also be remembered that both light and

colour are “builders” of space, apart from functioning as “guides” within it, aspects which call

for further detailed exploration. It should be noted that most of these unresearched subjects

have to do with the failure to treat colour and light jointly. Studies on the robustness of these

effects of colour and lighting on behaviour are certain to introduce a new perspective.

Another issue to be decided is the level of precision and participation that each variable

AIC 2004 Color and Paints, Interim Meeting of the International Color Association, Proceedings

193

requires in a particular investigation. For example, in another paper presented at this very

meeting, we analysed the legibility of different alphabets and messages, assessing the

contribution of colour and contrast. The data obtained confirms the importance of contrast

over colour, be it chromatic or non-chromatic, for good legibility. Colour no doubt attracts a

reader's attention, but if contrast is excluded or reduced, legibility also suffers. In each

architectural space it is important to discuss the role of light and colour and how much can be

lost if either of the two factors is neglected. According to the case, the answer to these

questions may require high or medium precision; once again a loading bay cannot be treated

as if it were a theatre. Common sense must prevail in any piece of research.

Another point to be contemplated is the search for the appropriate method according to the

data one wishes to obtain. The time invested in preparing the experiment will be reflected in

the quality of the results. For example, if the behaviour of users in a certain space is to be

analysed, observation of the users will be the most effective method. However, laboratory

studies will provide merely very general guidelines that are only necessary at the start of

experimentation. The behaviour of users when faced with light and colour designs is generally

seen through subjective variables that have no relation to physical stimuli, something that

does not occur when colour and light are studied at a laboratory with psychophysical

methods.

Another aspect which is considered very little in the field of colour, once again due to the

fact that light is neglected, is what happens with form and space as the day proceeds and

natural light becomes artificial. What is the influence of light and colour in changes in mood

and productivity at different moments of the day?

A lot has been said about the effect of colour on people, and its healing effects. Let us

remember that to begin with we spoke of the influence of light on the circadian system, which

could be used to treat sleep disorders and to stabilize rest-activity cycles in people with

Alzheimer's disease, and the depressive states which result from an inadequate absorption of

melatonin. As shown in Figure 2, light in the circadian system covers a specific spectrum. But

if we speak of “healing colours”, can we say that this assertion is at all related to this system?

Evidently, the effect of light on the visual and cognitive systems leads to perception, but no

suggestion of a link with any kind of disorders has been made. Once again we are faced with

questions that have no definitive answer.

We could suggest other possible lines of research but we believe that those we have

mentioned are enough to show that the subject of colour is intimately related to lightning and

even to the physiology and the emotion of man, and that these factors together cannot be

ignored without falling into a sort of reductionism. There is room for priority, but

forgetfulness or ignorance cannot be forgiven.

REFERENCES

Brainard, G., R. Kavet, and L. Khifets. 1999. The relationship between electromagnetic field and light

exposures to melatonin and breast cancer: A review.

Journal of Pineal Research 26: 65-100.

Helander, M., and L. Zhang. 1997. Field studies of comfort and discomfort in sitting.

Ergonomic 40:

895-915.

Thapan, K., J. Arendt, and D. Skene. 2001. An action spectrum for melatonin suppression: Evidence

for a novel non-rod, non-cone photoreceptor system in human.

Journal of Physiology 535: 261-

267.

Address: María L. F. de Mattiello, Fundación de Investigaciones Visuales

Arcos 2786, 1428 Buenos Aires, Argentina

E-mail:


مطالب مشابه :


رنگ در معماری و شهرسازی

مقدمه. در طول تاریخ معماری و شهر سازی ایران، رنگ به عنوان عاملی جدایی ناپذیر از طرح بنا




رنگ در معماری

داستان عاشقانه - رنگ در معماری - داستان های کوتاه - داستان عاشقانه




رنگ در معماری

معماری تبادل تجربه است ,تجربه فضا- زمان - رنگ در معماری -




رنگ در معماری

رنگ در معماری . نرم افزار اسکچ آپ : تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به معماری مي باشد .




رنگ در معماری داخلی

معماری مدرن - رنگ در معماری داخلی - decoration-civil-architect - معماری - عمران - دکوراسیون




رنگ در معماری

رنگ يکي از اجزاي اصلي در طراحي و ساخت مبلمان داخلي است. امروزه اهميت صنعت مبلمان بعنوان يکي




نور و رنگ در معماری

معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز - نور و رنگ در معماری - اطلاع رسانی اخبار معماری و




برچسب :