سفر به شیراز

آنچه در این سفرنامه برای شما خواننده خوش ذوق و گرامی ارایه شده عبارت است از :

  در مسیر شیراز/نکات ایمنی سفر با وسیله نقلیه سواری شخصی/سفر به شیراز با هواپیما/هواپیمای فوکر ۱۰۰/هواپیمایی کیش ایر/هتل مناسب در شیراز/شیراز شهر توریستی و زیارتی/آینه کاری :فرمول ملات و روش انجام کار/اماکن سیاحتی شیراز/بازار شیراز/سوغات شیراز/فالوده شیرازی/رستوران لوکس در شیراز/پاساژهای لوکس شیراز/مسافران خارجی شیراز/در فرودگاه شیراز:عطر فروش حرفه ای(عطر مشهدی به جای عطر فرانسوی)/بهترین زمان سفر به شیراز(عید و فصل بهار) و خاطرات سفر آشنا خواهید شد

بخش ۱-مقدمات سفر-تهیه بلیط هواپیما در مسیر اراک تا تا شیراز    

 بلیط رفت و برگشت پرواز تهران- شیراز , توسط یکی از همسفران تهرانی تهیه و تصویر آنرا برای برنامه ریزی سفر ,   ایمیل  کردند و پس از در یافت ایمیل ,  با مشاهده ساعت حرکت و محل پرواز(۷صبح و  فرودگاه مهر آباد تهران ) ,  در این فکر بودم چطوری می توانم خودم را به موقع به فرودگاه برسانم؟ که نه زود برسم و نه دیر ! زیرا اگر زود می رسیدم در فرودگاه الاف و سرگردان می شدم و اگر دیر برسم که معلوم است از پرواز جا می مانم .

  ابتدا تصمیم گرفتم با سواری شخصی بروم و ماشین را در پارکینگ فرودگاه بگذارم و پس از اینکه از شیراز برگشتم هم راحت سوار خودرو شخصی شده و برگردم اما با توجه به شلوغی جاده ها وخطرات رانندگی در شب و احتمال خواب آلودگی و خستگی ناشی از کار روزانه ,  تصمیم گرفتم با اتوبوس بروم و گفتم می روم ترمینال اگر اتوبوس در وقت مناسب گیرم نیامد  آنوقت با سواری شخصی می روم .

    با آژانس  به ترمینال آمدم ,  ساعت حدود ۱۲شب بود اکثر تعاونی های ترمینال تعطیل بودند و فقط دو سه تا تعاونی چراغ شان روشن بود از این دو سه تا هم یکیشان نفری در دفتر برای پاسخگویی به مسافران نبود . به فروشنده بلیط  یکی از آن تعاونیها رفتم و از او پرسیدم: آقا ببخشید! من می خواهم  ساعت ۷صبح در فرودگاه مهر آباد باشم و  پرواز دارم ,  چطوری و با کدام اتوبوس بروم خوب است؟

فروشنده با خوشرویی پاسخ داد :اگر با اتوبوسهای میدان آزادی بروی بهتر است تا با اتوبوس های ترمینال جنوب!

  از خوش شانسی ,  اتوبوس برای ساعت حرکت ۵/۱۲وجود داشت و بلافاصله بلیط را گرفتم و خیالم از بابت بلیط راحت شد ,  اتوبوس ولوو تمیز در ساعت ۵/۱۲ حرکت کرد و در بین راه موضوع خاصی نبود بجز اینکه ما منتظر کیک و نوشابه بودیم اما خبری از کیک و نوشابه مجانی هم نبود (آخه اگر یادتان باشد یا سفر کرده باشید می دانید که اون اوایل که تازه اتوبوس های شیک و کلاس بالای ولوو آمده بودند برای جلب و راضی کردن مسافران از مبلغ بالای کرایه در مقایسه با اتوبوس های معمولی ,  به مسافران کیک و نوشابه مجانی می دادند) 

    اتوبوس ساعت ۵/۴ صبح  به میدان آزادی تهران رسید و پیاده شدم و به پیشنهاد یک راننده سواری دربستی سوار شدم  و راننده بعد از اینکه از سوار شدن من مطمئن شد گفت:" کرایتون می شه ۵۰۰۰تومان " اولین کاری که کردم شیشه ماشین را پایین کشیدم و رو کردم به راننده که شکل و شمایلآدم های درب و داغون با مو های ژولیده(آدمهایی که ریالی خرج هیکل و تیپ ظاهری و محل زندگی دوم خود یعنی خودروشان  نمی کنند و وقتی سوار ماشینشان می شوی بوی تجزیه و تکثیر قارچ ها و انواع بو های دیگر از دهانشان موقع حرف زدن گرفته تا بدن و ماشینشان به مشام می رسد و اگر شیشه را پایین نکشی احساس خفگی می کنید ) را داشت و گفتم : چرا اینقدر زیاد؟ از اینجا تا فرودگاه دو قدم راه است .من از اراک تا تهران آمدم ۸۵۰۰تومان دادم این دو قدم راه ۵۰۰۰تومان ! گفت" به کی به کی قسم از ۱۲شب اینجا بودم چیزی گیرم نیامده" و از این عجز و ناله ها که اکثر رانندگان می کنند تا مبلغ را بالا ببرند و یا مسافر را مجاب به پرداخت مبلغ پیشنهادی خود کنند.... دلم به حالش سوخت و مبلغ کرایه تحمیلی را قبول کردم

    راننده خیلی سریع به فرودگاه رسید در همان لحظه یاد یکی از بستگان تهرانی افتادم که خاطره تاکسی سوار شدنش در باغ ملی قدیم در اراک را برایم اینجوری تعریف کرده بود: می گفت آن چند سال پیش در باغ ملی اراک از اتوبوس پیاده شدم  به یک راننده تاکسی گفتم هی تاکسی باغ ملی! راننده نگه داشت و سوار شدم دوری دور میدان زد و گفت پیاده شوید!  کرایه یک تومانی را که گرفت گفت اینجا همان باغ ملی است .خندیدم گفتم مرد حسابی همان اول می گفتی یک تومان بده تا بگویم باغ ملی کجاست!!!

    البته راننده اشتباهی به ترمینال ۲ فرودگاه رفت و این را زمانی متوجه شدم که  بلیط را به نگهبانی فرودگاه نشان دادم و او گفت اشتباه آمده اید (اینجا بود که پرینت بلیط به درد خورد اگر نه از پرواز جا می ماندم)مجبور شدم ازترمینال ۲ تا ترمینال ۴ دوباره کلی پیاده بروم البته از نظر زمان وقت داشتم

  توجه :محل سوارشدن هواپیما در فرودگاه مهر آباد دو جا است(ترمینال ۲ و ترمینال ۴ . محل سوار شدن  خود را چک کنید (برای این کار می توانید از طریق نام آژانس مربوطه)(مثلا :هواپیمایی کیش ایر) که از آن بلیط خریده اید با تابلو نصب شده در اول خیابان فرودگاه  . محل سوار شدن خود را چک کنید که کدام ترمینال است :۲  یا ۴)  تا نخواهید مثل من کلی پیاده روی کنید یا از هواپیما جا بمانید

   به فرودگاه که رسیدم نگاه کردم به ساعت و تابلو پرواز دیدم  تا زمان پرواز فرصت زیادی دارم !  وقت باقی مانده را با گردش در داخل سالن و بازدید اجناس و خوردن صبحانه و اقامه نماز در فرودگاه سپری کردم تا اینکه آرام آرام زمان پرواز نزدیک می شد و همه آنها که دور و بر من روی صندلی سالن انتظار بودند رفتند و من مانده بودم و مسافران جدید  اما  از همسفران خبری نبود

    لحظه به لحطه بر استرس من اضافه می شد و می گفتم نکند اشتباه آمدم و همان ترمینال قبلی درست بود یکبار دیگر تابلو پرواز را چک کردم دیدیم نه درست است شماره پرواز روی بلیط و مقصد پرواز درست همان است که روی تابلو پرواز است تا اینکه در آخرین لحظات دیدم همسفران دلی دلی از درب ورودی فرودگاه وارد شدند راستی چقدر این تهرانی ها بی خیالند ! شاید هم پرواز با هواپیما برایشان عادی شده و مثل تاکسی سوار شدن است.

    پس از عبور از بازرسی دوم وارد سالن خروجی فرودگاه شده و از آنجا با ارایه بلیط خارج شده و سوار اتوبوس شدیم و به هواپیما که رسیدیم دیدیم یک هواپیمای شیک و نو هواپیمایی کیش ایر آماده پرواز است از پلکان بالا رفته و در صندلی مربوطه نشستیم لحظاتی بعد صدای خلبان یا مهماندار از بلندگو پخش شد " خانمها . آقایان من خلبان ...و همراهان پرواز سفر خوشی را برای شما آرزو می کنیم ... ورود شما را به هواپیمای فوکر ۱۰۰ هواپیمایی کیش ایر خوش آمد می گوییم

 تا اسم هواپیمای فوکر ۱۰۰را شنیدم  یاد سقوط و ...افتادم و گفتم خدا آخر و عاقبت ما را به خیر کند از همکارم پرسیدم مطمئنی با این هواپیما سالم به شیراز برسیم گفت نه!!خندیدم و پرسیدم چرا؟گفت نه این هواپیما بلکه هر هواپیمایی سوار شدن دست خود انسان است اما پیاده شدن دست خدا! گفتیم پس الهی به امید تو

بخش ۲-در مسیر شیراز -داخل هواپیما- نقص سیستم تهویه هواپیما -شوخی با مهماندار

     هواپیمای خصوصی شیک و نو " کیش ایر" با مهارت خلبان آنقدر آرام از زمین برخاست که اصلا متوجه نشدیم و من که تجربه سفر با بویینگ۷۴۷ را داشتم تو دلم گفتم بابا دمت گرم با این از زمین برخاستنت و اضطرابم از اسم فوکر ۱۰۰از بین رفت و هواپیما کم کم از حالت دریفت خارج و تقریبا افقی شده بود  و داشتم  آرامش پرواز در ارتفاع را حس می کردم  که وزش باد سردی از بالای سرم نظرم را به خود جلب کرد

     شماره صندلی من (۴د)و کنار پنجره بودم ابتدا دریچه کولر رابستم اما بازهم  ازشکاف  کنار دریچه کولر وزش باد سرد روی سر و بدنم ادامه داشت بطوریکه که سرما تا مغز استخوانهای بدنم  نفوذ می کرد(به خاطر گرمای هوا در ماه مرداد لباس من تابستانی بود).جالب اینکه فقط ا دو تا از صندلی هواپیما اینطوری بود(صندلی من و صندلی ردیف جلو ). به مهماندار که خانم خوش اندام و زیبا رویی بود مسئله را گفتم (از مهمترین شروط قبولی مهمانداران هواپیما خوشگلی و خوش اخلاقی است) لبخند به لب با برخوردی کاملا مودبانه برایم پتو آورد بطوری که از یادم رفت برای چی از او پتو خواستم

   مهماندار هواپیما  یک پتو برای من و یکی هم برای نفر صندلی جلویی آورد  و سوال کرد خوب شد دیگر سردتان نیست  بلافاصله یکی از همسفران شوخ طبع من  که ردیف کنار راهرو بود فرصت را غنیمت شمرد وبه شوخی به او گفت  اگر بجای من  خانم زیبایی مثل شما کنارش نشسته بود دیگر سردش که نمی شد هیچ از حرارت می سوخت مهماندار تا این کلمه جادویی( شما خانم زیبا)را شنید از آن لحظه به بعد مثل پروانه دور ما می چرخید و چپ میرفت و راست می رفت  می پرسید چیزی لازم ندارید راستی راستی این کلمه برای خانمها چقدر مهم است

   شما پسر ! اگر خواستید خانمی را خ کنید به او بگویید به به !چه خوشگل شدی!! اگر هم کسی به  آقا پسری گفت : چطوری خوش تیپ؟ بدانید می خواهد او را خر که چه عرض کنم می خواهد الاغ کند و از او سواری بگیرد

     بگذریم تا آمدیم به خود بیاییم بلند گو اعلان کرد خانمها آقایان. کمربند هایتان را ببندید که رسیدیم و این بار نیز خلبان با مهارت تمام  . هواپیما را بدون هیچ تکان و ضربه ای به آرامی روی باند فرودگاه شیراز نشاند و در رابطه با  هواپیمای فوکر ۱۰۰ یک ذهنیت کاملا مثبتی  جایگزین ذهنیت قبلی شد  

    پس از رسیدن به شیراز یک روز از سفر را به کار اداری اختصاص دادیم و شب در هتل اطلس واقع در میدان اطلس (کرایه هر اتاق دوتخته ۱۲۰۰۰۰تومان و یک تخته ۶۰۰۰۰تومان) که  در زمان پیک سفر به شیراز(شب عید)دو برابر است.اقامت کردیم

     روز دوم سفر  با توجه به ساعت برگشت فرصت خوبی شد تا گشتی در شیراز برای چندمین بار بزنیم آخرین باری که به شیراز آمده بودم خانوادگی و با سواری شخصی بود

  یادم هست چه سفر پر شر و شور و پر ماجرایی بود فقط یک نمونه  جالب از مخاطرات آن سفر را برایتان میگویم :

 بخش ۳-ماجرای دزدی از خودرو سواری همسفر ما در اصفهان در سفر های قبلی - فالگیر هم دست دزدان

    وقتی در بین راه در پارک لب رودخانه زاینده رود اصفهان برای ناهار و استراحت توقف کرده بودیم  سواری های شخصی مان (هر سه خانواده پیکان)به فاصله ۵۰متری ما کنار خیابان پارک شده بود من پول و اشیای قیمتی را به دو قسمت تقسیم کرده بودم بخشی داخل داشبورد و بخشی داخل کیف سامسونت بود کیف سامسونت را در صندلی عقب گذاشته بودم یک پتو برای خوابیدن بچه ها نیز در صندلی عقب بود موقعی که از ماشین پیاده شدم پتو را روی سامسونت انداختم تا از نظر رهگذران پنهان باشد

    اما یکی از همسفران ما کیف خود و کیف خانم خانواده وکیف دختر خانمش را پشت شیشه عقب پیکان گذاشته بود ما در پارک به فاصله ۵۰متری ماشینهایمان بودیم ماشینها تا ارتفاع یکمتری پشت شمشاد ها و تنها سقف آنها را می دیدیم در یک لحظه یک زن کولی به جمع ما آمد و گفت:"فالت بیگیروم !!فالت بیگیروم!!و تمام نظر ها به فالگیر جلب شد دقایقی بعد همسفر ما به نزد ماشین خود رفت تا چیزی را بیاورد همان لحظه صدای سوتی آمد و فالگیر هم بهانه ای آورد و کار خود را نصف و نیمه رها کرد و رفت و از نظر ها ناپدید شد

    وقتی هم سفر ما برگشت با حالت پریشان اما اعتماد بنفس کامل و به آرامی خندید و گفت بردند همه اقلام با ارزش ما را بردند ما باید برگردیم اراک چون پولی نداریم گفتیم نگران پول نباش به اندازه کافی موجود است فوق آخرش خرید سوغاتی را حذف می کنیم 

  دزدان حرفه ای اصفهان با پودر کردن شیشه عقب (با شمع ماشین)درب ماشین را بازکرده و کیف هایی که پشت شیشه عقب بود را بردند حتی به چادر زنانه ای هم که پشت شیشه بود رحم نکرده بودند و چنان ضبط صوت ماشین را کشیده بودند که با جایش قلوه کن شده بود به خاطر همین سرقت اموال همسفر ما  .برنامه سفر مان کمی به تاخیر افتاد ناهار را که خوردیم رفتیم آگاهی اصفهان مامور آگاهی پس از اینکه پرسید چی بردند؟ خیلی عادی با مسئله برخورد کرد و گفت آدرس بدهید اگر دزد ها دستگیر شدند به شما اطلاع می دهیم . هنوز هم که هنوز است اطلاع نداده اند در همان لحظه افراد مال باخته زیادی مشابه همسفر ما در آگاهی دیدیم

   وقتی برگشتیم و از  مغازه روبروی محل پارک ماشینها پرس و جو کردیم که شما چیزی ندیدید؟مغازه دار گفت من فقط دیدم موقع چراغ قرمز یک موتور هندا که دو نفر روی آن سوار بودند راستای ماشین شما نگه داشته بودند و چند ثانیه نشد چراغ سبز شد و حرکت کردند مامور آگاهی گفت اگر دزدان خوبی باشند مدارک شما را در باجه پست می اندازند اگر نه که باید دنبال المثنی باشید و این صورت جلسه آگاهی برای شما آنوقت به درد می خورد و  از شیشه ماشین و ضبط کنده شده ماشین هم بازدید کرده و در صورتجلسه نوشتند.

 بخش ۴-نکات ایمنی برای مسافران با سواری شخصی-حالتهای چهارگانه انجام کار خوب و بد

۱-کیف و اشیای قیمتی خود را  داخل ماشین پارک شده . طوری قرار دهید که ازنظر پنهان باشد و  در دید مستقیم  رهگذران نباشد و تحریک کننده نباشد

۲-اگر دزد به ماشین شما زد و مدارک سرقت شد حتما در کلانتری مربوطه یا پاسگاه مربوطه صورت جلسه کنید با مهر و امضا افسر نگهبان و در فرم مخصوص آرم دار بخش انتظامی مربوطه(کلانتری-پلیس راه-آگاهی...)

۳-پول خود را به دو بخش جدا و در دو مکان نگهداری کنید مثلا نیمی در جیب خود نیمی در کیف همسر یا داشبورد خودرو قفل شده یا هر محل مناسب دیگر همه پولتان یکجا نباشد (مثل معروف:همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید)

   انجام دادن کارهای خوب و بد ۴ حالت دارد:

       کار خوب را بد انجام دادن (مثال: به کسی خوبی کنی و بر او منت بگذاری و بگویی من بودم که برای شما ....)

      کار خوب را خوب انجام دادن(مثال : انفاق در راه خدا بدون ریا کاری .  ساخت مسجد و مدرسه و کمک به بی بضاعتان)

      کار بد را خوب انجام دادن (دزدی که کیف کسی را بدزدد و پول آنرا بردارد و مدارک آنرا پست کند(مثال: دزد اصفهانی اقلام داخل خودرو همسفر ما که مدارک را در باجه پست انداخته بود )

     کار بد را بد انجام دادن:(مثال دزدی که مال کسی را بدزدد و حین دزدی او راهم بکشد)

چه خوش گفت حافظ شیرازی: 

ما نگوییم که بد و میل به ناحق نکنیم     

 جامه کس سیه و دلق خود ارزق نکنیم

 عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است      

 کار بد مصلحت آنست که مطلق نکنیم

                             *******************

  بخش ۵- ادامه سفر نامه شیراز: داستان اختراع آینه کاری توسط هنر مندان ایرانی-روش آینه کاری-سوغات شیراز(عرقیجات)-عطر فروش زبان باز فرودگاه شیراز:انداختن عطر مشهدی به جای عطر فرانسوی

     پس از صبحانه از هتل آمدیم بیرون برای گردش در شهر شیراز و تاظهر به زیارت امام زاده احمد ابن موسی(ع)و امامزادگان دیگر در شاه چراغ پرداختیم و از نزدیک شاهد انجام عملیات آینه کاری بودیم

از دوران کودکی وقتی به آینه کاری های زیبای اماکن زیارتی نگاه می کردن این سوال برایم پیش آمده بود که :چطوری این آثار هنری زیبای آینه کاری را انجام می دهند و در اینجا از مرحله برش آینه ها تا حتی نحوه چسباندن و نوع ملات مربوطه را از نزدیک دیدم و با استاد هنر مند مربوطه راجع به نحوه انجام کار صحبت کردم و نتایج مذاکره با استاد آینه کار این شد:

    استاد گفت در قدیم آینه در ایران تولید نمی شد و از خارج کشور وارد می شده است (چین جاده ابریشم) در بین راه بخشی از این آینه ها به دلیل بردار و بگزار بار کار وانها (برداشتن بار از روی شتر های قافله) می شکستند و چون آینه کالای با ارزشی بود فکری به نظر شخصی می رسد که از این آینه های شکسته به نحو احسن استفاده کند

    و ذوق هنری ایرانی وقتی وارد ماجرا می شود هنری جدید به نام آینه کاری متولد می شود و کار به جایی می رسد که زیبایی شوق انگیز و وصف ناپذیر کار توجه امیران و بزرگان دینی و مملکتی را به خود جلب می کند و بدین سان آینه کاری زینت بخش اماکن مذهبی قصر ها و خانه های اعیان و اشراف می شود

 روش کار استاد آینه کار: در حرم امامزاده علی ابن موسی(ع) معروف به شاه چراغ

    ابتدا  آینه ها را با  الماس مخصوص به شکل مثلث می برند  و سپس از  مرکز مثلث به طرف هر راس خطی  می اندازند(رسم نیمسازهای مثلث تا مرکز مثلث . جهت حرکت الماس از مرکز مثلث به سمت راس مثلث) همزمان ملات مربوطه نیز که ترکیبی از ( سریچ+چسب چوب+گچ نرم) با در صد ترکیب مناسب است تهیه می کنند و استاد نصاب روی داربست مناسب  ابتدا مقدار کمی از ملات را از داخل استانبولی برداشته و با سه انگشت  زیر کار به صورت گنداله گذاشته و آینه خط دار شده را روی آن قرار می دهد و با فشار کمی آینه از محل خط دار شده می شکند و آینه مثلثی شکل تخت تبدیل به  هرم مثلث القاعده می شود و  به ملات می چسبد (به عبارتی فشار وارده هم آینه را طبق طرح می شکند و همزمان می چسباند و این سه مرحله  به اصطلاح فوت کوزه گری کار  آینه کاری است(فرمول ملات چسبنده و نحوه برش آینه  و نحوه چسباندن آینه)

    در ادامه به بازار کریمخانی آمدیم و فالوده شیرازی اصل را جای شما خالی خوردیم  و به هتل برگشتیم و بهد از ناهار و استراحت مختصر بعد از ظهر  برای خرید پوشاک نیز به خیابان زند چهارراه زند و پاساژهای گوناگون ازجمله (پاساژ شهر شب)  رفتیم در ادامه از آرامگاه حافظ و سعدی نیز دیدن کردیم که نیاز به توضیح ندارد و اکثر افرادی که به شیراز رفته اند خاطره خوبی از فضای معنوی و رویایی آرامگاه این بزر گان دارند

    در کل نسبت به سالهای قبل که با خودرو شخصی می آمدم خیلی مسافر کم شده  یا دم هست سالهای قبل (ده سال پیش ) وقتی به شیراز می آمدیم هتل ها که جا نداشت و عمدتا به مسافران خارجی (پاکستانی و عراقی و...)کرایه داده می شد و حتی در پارکها هم مردم وجب به وجب اتاق کرده بودند و به اصطلاح جا برای سوزن انداختن نبود علتش شاید فقر اقتصادی باشد که گریبان گیر مردم شده است و  در آمد ها کفاف خورد و خوراک و پوشاک خانواده را نمی دهد و پولی برای سفر نمی ماند

   پس از خرید سوغات شیراز (عرقیجات )به هتل برگشته و وسایل خود را برداشتیم و به سمت فرودگاه حرکت کردیم    در فرودگاه شیراز  یک دختر خانم زیبای عطر فروش نظرم را جلب کرد جلو رفتم و  قیمت عطرها را پرسیدم  دیدم عجب فروشنده زبان بازی است و خیلی سریع خودمانی شد. نزدیک بود هر چه پول داشتم عطر بخرم  برای رهایی از وسوسه های عطر فروش ترفندی به ذهنم آمد و رو کردم به او و گفتم : یک گرم عطر می خواهم اما در ظرف بزرگترو در همان ظرف های سه گرمی زیبا که در ویترین دارید .  پول ظرفش را هم می دهم .به من می دهی؟ فروشنده پاسخ داد: نه !! همین باعث پشیمانی یم از خرید عطر شد (البته آنها که عطر شناس بودند می گفتند اینها عطر مشهدی هستند که به جای عطر فرانسوی به مردم با زبان بازی غالب می کنند)  آنقدر سر گرم عطر خریدن شده بودم که نزدیک بود از پرواز جا بمانم و یک مرتبه دیدم همه از سالن رفتند و من ماندم و آن دختر عطر فروش زیبا در حال چانه زنی. 

      هواپیما ساعت ۵/۱۱شب از شیراز بلند شد و ۵/۱۲به تهران رسید پس ازخدا حافظی و  جدا شدن از همسفران با سواری شخصی و پرداخت ۱۵۰۰۰تومان دربستی به ترمینال جنوب آمدم و پس از یک ساعتی معتلی ساعت ۲ بامداد با سواری سمند به ازای هر نفر ۱۵۰۰۰تومان تا اراک آمدم ۵/۴صبح اراک بودم و با پرداخت ۴۰۰۰تومان دربستی دیگر از ترمینال اراک به منزل رسیدم

     بهترین حالت سفر دو سه روزه به شیراز از اراک همان است که با خودرو شخصی تان تا فرودگاه مهر آباد بروید و سواری خود را در پارکینگ فرودگاه بگذارید هزینه کمتر و سفر راحت تر می شود

 امیدوارم از خواندن این سفر نامه لذت برده باشید شاد باشید

                                                              <<{پایان}>>


مطالب مشابه :


سفر به شیراز

بهتر است تا با اتوبوس های ترمینال جنوب! اتوبوس برای ساعت حرکت ۵/۱۲وجود داشت و




زمان حرکت اتوبوس از ترمینال مرند به تهران خرید آنلاین بلیط

زمان حرکت اتوبوس از ترمینال از شرکت های تراز ۴۸ ساعت به ترمینال جنوب منتقل




راههای دسترسی به کلبه آقامیر

تمامی اتوبوس های ترمینال . جنوب ساعت حرکت اتوبوس از تاکسی های بین شهری ترمینال




سفرنامه یک روزه به مشهد...

وقتی بلیط گرفتم ساعت 5:30 بود و ساعت حرکت اتوبوس 9 به ترمینال جنوب اتوبوس های حرم شدم




دوربین اتوبوسی1 :

-تهران تور مجازی داخل اتوبوس ترمینال جنوب- اتوبوس مرسدس بنز اتوبوس های ساعت حرکت




سفر نامه1

این که ترمینال جنوب رفتیم رفتیم ترمینال غرب .ساعت ۱ اتوبوس های




نماهای اتوبوس وی آی پی (vip):

-تهران تور مجازی داخل اتوبوس ترمینال جنوب- نماهای یکی از مجهزترین و بهترین اتوبوس های




برچسب :