خانه های دوره ی صفویه

 

 

فهرست مطالب

مقدمه                                                                         ۷                                      بخش اول: خانه ی خواجه پطرس ولیجانیان

توصیف و مشاهدات۱۰

الف) معماری۱۰

       طبقه ی همکف۱۰

       نمای خارجی۱۲

       تالار مرکزی۱۴

       اتاقهای کناری۱۹

       طبقه ی بالا۲۰

       ضلع شرقی۲۰

       ضلع غربی۲۱

       جزئیات و تزیینات خارجی۲۱

ب) نقاشی۲۲

ج) گچبری۲۳

د) وضعیت حفاظت و طرحهای پیشنهادی برای مرمت۲۳

بخش دوم: خانه ی سوکیاس                                                                                                                                          ۲۴

توصیف و مشاهدات۲۴

 الف) معماری۲۴

     طرح کلی۲۴

     طبقه ی همکف۲۷

     طبقه ی بالا۳۱

     پوشش بام۳۲

     نمای اصلی۳۲ 

     نرده ها(دست اندازها)، شبکه های چوبی۳۲    

ب) نقاشی۳۳

     ایوان۳۳

     گنبد خانه ی صلیبی شکل۳۳

ج) گچبری۳۳

د) وضعیت حفاظت و طرحهای پیشنهادی برای مرمت۳۴

بخش سوم- عکس هایی از خانه ی داوید                                                                                                                    ۴۲

بخش چهارم- خانه ی هوسپ امیر خان                                                                                                                       ۴۵

توصیف و مشاهدات۴۵

 الف) معماری۴۵

     طرح کلی۴۵

     طبقه ی همکف۴۷

     طبقه ی بالا۴۸

     نماها             ۴۸

ب) نقاشی۵۱

ج) وضعیت حفاظت و طرحهای پیشنهادی برای مرمت  ۵۲

بخش پنجم- خانه ی جانی یا گانی(مارتا پیترز)                                                                                                           ۵۴

توصیف و مشاهدات   ۵۴

 الف) معماری    ۵۴

     طرح کلی   ۵۴

     زیر زمین           ۵۷

     طبقه ی همکف ۵۸

     طبقه ی فوقانی۵۸

     نمای اصلی شمالی۵۸

     نمای شرقی۵۹

     نمای غربی۶۰

     نمای جنوبی۶۰

ب) نقاشی، مقرنس، گچبری و آیینه کاری                       ۶۱

ج) وضعیت حفاظت و طرحهای پیشنهادی برای مرمت           ۶۴

بخش ششم- خانه ی لئون وکیل الدوله                                                                                                                         ۷۱

توصیف و مشاهدات      ۷۱

 الف) معماری          ۷۱

     طرح کلی   ۷۱

     طبقه ی همکف ۷۳

     طبقه ی اول               ۷۵

        ۱. ضلع غربی     ۷۵

        ۲. جبهه ی شمالی ۷۶

       ۳. جبهه ی شرقی ۷۶

تراس و پوشش سقف ۷۷

نماها۷۷

    نمای جنوبی۷۷

    نمای غربی۷۸

    نمای شمالی۷۹

    نمای شرقی۸۰

ب) نقاشی، گچبری، آیینه کاری، تزیینات داخلی۸۰

تالار مرکزی جبهه ی جنوبی ۸۰

تالار صلیبی جبهه ی غربی               ۸۳

ج) وضعیت حفاظت و طرحهای پیشنهادی برای مرمت  ۸۵

فهرست منابع و مآخذ                       ۸۷

 

 

 

 

 

 

مقدمه

براساس مقتضیات و سیاست جنگ بین ارامنه و عثمانی و آگاهی شاه عباس صفوی از توانمندی ارامنه در تجارت و به منظور بهبود وضع اقتصادی کشور، شاه دستور کوچ اجباری ارامنه را از موطن اصلی شان جلفا در کنار رود ارس، به پای تخت صفوی (اصفهان) صادر کرد و جلفاییان کوچانده شده به اصفهان در جنوب غربی زاینده رود در اراضی متعلق به شاه با آزادی کامل شهرکی ساختند که به یاد موطن قبلیشان جلفای نو نامیده شد.

این منطقه با چندین پل به پایتخت متصل شد. شاردن جهانگرد فرانسوی گه در آن زمان از اصفهان بازدید کرد از »جلفای نو« به عنوان بزرگترین شهرک دنیا نام می برد. رونق زیاد پایتخت صفوی، فعالیت اروپاییان را در دربار موجب شده بود که به دلیل هم کیشی با ارامنه اغلب در جلفا سکنی می گزیدند. بنا بر این از آن زمان، جلفا محل اصلی حضور ارامنه و خارجیان و یکی از مراکز عمده ی تجارت دنیای قدیم گردید و آوازه ی ثروت مردم جلفای نو در دنیا پیچید. همزمان با دوره ی معاصر ساخت خیابان حکیم نظامی باعث گردید که یکپارچگی بافت جلفای نو از بین برود و این محله به دو بخش مجزا تقسیم گردد.

هم اکنون جلفای نو دارای هشت محله ی میدان کوچک، میدان بزرگ، چار سو، قاراکل، هاکوپجان، سنگتراشها، تبریزیها و ایروانی ها است.

 


جلفای نوی اصفهان- پلان اولیه


جلفای نو، دوره ی معاصر، نقشه ی هوایی


جلفای نو،



طرح اولیه از گونه های خانه های جلفای نو

A: به صورت کوشک می باشد.

A۱: شبیه گونه ی A، دارای بخش زمستان نشین هم می باشد.

B: بنا با دیوارهای جانبی محصور شده و دو حیاط جدا از هم دارد.

B۱: شبیه گونه ی B، دارای بخش زمستان نشین هم می باشد.

C: بنا دارای حیاط مرکزی است و با دیوارهای جانبی محصور شده.

C۱: بنا دارای سه جبهه است ، با دیوارهای جانبی محصور شده و دارای حیاط مرکزی است.

D: بنا دارای دو ساختمان مجزا از هم تابستان نشین و زمستان نشین می باشد.

D۱: شبیه گونه ی D، دارای بخش تابستان نشین نیست. (در حقیقت در این طرحهای اولیه جهت شمال برعکس است.)

 

بخش اول - خانه ی خواجه پطرس ولیجانیان

 

نام اولین مالک: خواجه پطرس ولیجانیان

مکان: محله ی میدان کوچک

مساحت سطح ساخته شده (اعیانی): طبقه ی همکف: قسمت موجود ۲۶۶ متر مربع، قسمت تخریب شده ۵/۲۸ متر مربع، طبقه ی اول: قسمت موجود ۵/۱۶۱ متر مربع، قسمت تخریب شده  ۵/۲۸ متر مربع

جهت گیری: نمای اصلی رو به شمال است.

گونه ی ساختمان: گونه ی D۱

یادداشت تاریخی: ساخت این بنا در سال ۱۶۶۸ م به پایان رسیده است. مالک این خانه یکی از ثروتمند ترین بازرگانان جلفا بود.

 

توصیف و مشاهدات

الف) معماری

طبقه ی همکف: روی کرسی با ارتفاع ۴۰ سانتیمتر نسبت به سطح باغ ساخته شده و شامل یک تالار مرکزی تقریباً صلیبی شکل با پوشش گنبدی است که در هر طرف آن یک اتاق مربع شکل و یک راهرو باریک  قرار دارد. تالار مرکزی به عنوان هسته ی میانی و نقطه ی شاخص بنا، ارتفاعی به اندازه ی دو طبقه دارد.


خانه ی خواجه پطرس، پلان طبقه ی همکف


خانه ی خواجه پطرس، پلان طبقه ی اول


خانه خواجه پطرس – پلان طولی

               

بخشی از پلان طولی


  خانه ی خواجه پطرس، مقاطع AA, BB,CC  و نمای شمال

 

نمای خارجی: تناوب قرارگیری تالار مرکزی، سه دری ها و راهروهای خدماتی درکنار هم، در شکل نمای خارجی تأثیر گذارده و باعث ایجاد قابهایی در آن می شود که قوسهایی با دهانه های بزرگ و کوچک در آنها قرار گرفته است و مطابق الگویی از معماری است که مشابهش در هنر دوره ی رنسانس تقسیمات عمودی تکراری نامیده می شد(نک: پلان، برش و نما).

این ساختار دقیقاً متقارن، حس وحدت و یگانگی شدیدی را القا می کند که معماری دوره صفوی همواره نسبت به آن وفادار باقی ماند. به هر حال، به سبب تاًکید بر حفظ تعادل حول محور تقارن، سه قوس بزرگ تر وزن و ارزشی متفاوت با یکدیگر می یافتند؛ به ویژه از آن رو که تالار مرکزی به شکل یک ایوان در نما باز می شد. بعدها -  احتمالاً در دوره ی قاجار -  این ایوان با دیواری بسته  شد که در آن سه دری، یک گلجام صلیبی شکل و دو گلجام ( به شکل خورشیدی ) ایجاد شد. نوع قوس و گچ کشی زبره استاد کار در این بنا، به آنچه در طول کار مرمتی در طبقه ی همکف عالی  قاپو یافت شد و همچنین موارد موجود در طول دیوار های ایوان چهلستون و کاخ هشت بهشت شباهت دارد. به هر حال مورد اخیر می تواند بهترین نشانه برای تشخیص الحاقات ساختمان از بخش های اصلی اجرا شده با آجر چینی دقیق باشد.

تالار مرکزی همان طور که در پرسکتیو برشی نشان داده شده است به صورت ایوانی باز بود که بدنه های آن با رنگها و تزئیناتی زیبا پوشیده شده بود. این تالار به همراه دو اتاق کناری اش، سه فضای سر پوشیده با طاق منحنی شکل را تشکیل می داد که ارتباط تالار مرکزی با اتاقهای طرفین در طبقه ی همکف با سه دری مزین و در طبقه ی اول توسط سه پنجره ی قوسی شکل بود. چگونگی قرارگیری اتاقها روی هم به وسیله ی برشهای BB و CC نشان داده شده است. چگونگی ساختار سازه ای این بنا، در هر نقطه از نمای بیرونی آن به روشنی قابل تشخیص و رؤیت است. بنا بر این می توان دریافت که دو قاب بلند و باریکی که بر نمای بیرونی و در طرفین قوس تیزه دار طاق گنبدی تالار مرکزی واقع شده، دقیقاً پیش آمدگیهایی از استخوان بندی داخلی بناست که نشان دهنده ی حد گستردگی این فضا (تالار مرکزی) به سمت شرق و غرب است. وجود دو کتیبه ی مربع شکل در بخش بالایی این دو قاب که در تزیینات آن از معرق آجر، گره ی هندسی گردونه مهر یا چهار ترنج استفاده شده است، نشان از اهمیت ویژه ی بخش مرکزی بنا دارد و نمودی بیرونی از وحدت گرایی معمارانه ی داخل آن است. تفاوت این دو راهروی بلند و باریک با راهروهای بخشهای انتهایی نه تنها در پهنایشان، بلکه در شکل بازشوهای قوسی آنهاست که در طبقه ی بالا ارتفاع بیشتری دارند.

عنصر عملکردی اصلی در این خانه که سهم بسزایی در ایجاد یکپارچگی و وحدت در کل بنا دارد، دوال است. این نوار افقی فضای داخلی تالار مرکزی و نمای بیرونی را به دو سطح تقسیم می کند.

دو قوس انتهایی رو به حیاط درست در راستای تراز زیرین تیزه ی سه طاق بزرگتر هستند که این ویژگی امری تقریباً رایج در معماری دوره ی صفوی بوده است. این امر برای بیننده ی اهل مغرب زمین که عادت به قانونی ثابت در جانمایی پنجره ها در قوسهای نمای سرسراها درآثار مربوط به سده های شانزدهم و هفدهم میلادی [حدود قرنهای نهم و دهم هجری شمسی] دارد، تقریباً تعجب آور است.

به هر حال، باید به یاد داشت که نسبت میان فضای پر و خالی در معماری اسلامی به شیوه ای کاملاً متفاوت با اروپا در نظر گرفته می شود و سنجشی کلی میان ارزش ها وجود ندارد، زیرا پنجره های سنتی چوبی مشبک (با گره های هندسی نسبتاً بسته) عناصری بین یک یک دیوار پر (با فضای خالی گشودیها) و پنجره هستند؛ چنان که ترسیمات ما از نمای بیرونی در بیان درکی                                                                                                                                        

درست از این گونه نماسازی ناتوان است.

متأسفانه تنها چارچوبی از در و پنجره های اصلی بر جای مانده و گره سازی پنجره ها از میان رفته است.

 

تالار مرکزی: تالار مرکزی راست گوشه و تقریباً صلیبی شکل [شکم دریده] با کشیدگی عرضی است و پوشش بخش مرکزی آن از طاق و چشمه با گنبدی کم خیز است.

همان گونه که پیش از اشاره شد، دسترسی به تالار مرکزی، در آغاز مستقیماً از راه باغ و با گذر از سه دری - که بعدها افزوده شده -  نبوده است، بلکه از راه دو کفش کن در دو سوی تالار مرکزی فراهم می شد که در سالیان بعد با تیغه مسدود شده است. این تیغه به صورت اسپری سه دری به جای یک ارسی ساخته شده است.

در وسط کف تالار، بقایای حوض آبی وجود دارد که با استناد به گفته های ساکنان کنونی خانه، می بایست از سنگ مرمر ساخته شده باشد. یک بخاری دیواری در دیوار جنوبی موجود است  که در گچبری بالایی آن کتیبه ای به زبان ارمنی و متعلق به زمان نوسازی تزیینات خانه به چشم می خورد.

دو اتاق واقع در طرفین تالار مرکزی مستطیل شکل و به صورت سه دری است که دسترسی به آنها نیز از طریق این سه در ممکن است. در بالای درگاهها، پنجره های مشبک چوبی قرار دارد که دید طاق و تویزه های دو اتاق بالایی [گوشوار] را ممکن می سازد. کف این اتاقها (مقطع CC) بالاتر از پاطاقهاست و چشم اندازی از تالار مرکزی به دست می دهد؛ یک آرایش فضایی و شگرد پرسپکتیو که معماری صفوی همواره نبوغ فراوان و ذوق هنری نادری در مورد آن نشان داده است، همان طور که این ذوق هنری را در مورد هشت بهشت به تماشا گذاشته است.                       

گوشه سازی تویزه هایی که گنبد را نگه می دارد با رسمی بندی انجام شده است.

اتاقهای کناری: دو اتاق کناری نیز وجود دارد که متقارن و مستطیل شکل بوده و تناسبات اضلاع آنها ۲۲۵/۱:۱ است. این دو اتاق سقفی تقریباً تخت دارد و گلویی آنها با بهره جستن از هنر قطاربندی تزیین شده است. در بدنه ی مقابل حوض تالار مرکزی در هر دو اتاق کناری، یک بخاری دیواری با دو طاقچه در طرفین آن وجود دارد.

پلکانهای ارتباط دهنده به طبقه ی بالا درون جرزها ساخته شده است. پلکان مربوط به اتاق شرقی از جرز گوشه ی شمال شرقی اتاق آغاز می شود. درسمت غربی، پلکان در جرز جانبی راهرو غربی واقع شده است.

 

طبقه ی بالا

ضلع شرقی: پلکانی که طبق معمول شیبی خیلی تند [ارتفاع پله زیاد] دارد و دارای پله های سه گوش به هم پیوسته ای است، به اتاق مستطیل شکلی  با پوشش طاق و تویزه راه دارد. تقارن جرزها، طاقچه ها، درگاهها، پنجره های بیرونی، گوشواره های رو به تالار مرکزی و پیوستگی بی وقفه ی گچبریهای جرزها، شامل دوال افقی تزیین یافته با قرنیز و چفتهای ساده به همراه رسمی بندی سقف که با کتیبه ای  دارای گلویی مقعر ساده تزیین شده، همگی گواه پیروی این طراحی سختگیرانه و با وسواس از قواعد اندیشمندانه ی هنر صفوی است. ممکن است گفته شود که هیچ تفاوت عمده ای بین این فضاها و چند اتاق جانبی عمارات عالی قاپو یا چهلستون وجود ندارد. بعضی جزئیات مبتکرانه قابل توجه است ، از جمله روشی که درآن ضمن وحدت گرایی دوالهای پاطاق تویزه ها، سه طاق تیزه دار رو به تالار مرکزی باز می شوند، تراز کف با بهره جستن از یک پله کاهش می یابد و برای همتراز شدن بالای طاقهای تیزه دار با خط پایینی دوال، از ابزارکاری با سلیقه و ظریف استفاده شده است.   

دسترسی به یک راهروی کوچک و همچنین راه پله ای که از دل دیوار پشتی ساختمان درآورده شده و به یک مهتابی- و بلکه به نمای کاهگلی و موجدار طاقها- راه می برد، از گوشه ی جنوب شرقی امکان پذیر است. این راهرو در انتهای شرقی فرو ریخته است.

ضلع غربی: راهروی انتهای غربی هنوز هم باقی است؛ و به دلیل پایبندی سخت معماری ایرانی به تقارن، می توان دریافت که بخش متناظر اما ویران شده ی سمت شرقی نیز باید به همین گونه بوده باشد. اتاق  راست گوشه ی ضلع غربی شباهت بسیار با اتاق قرینه اش در ضلع شرقی دارد، اما ساده تر از آن است. به دلیل اینکه راه پله ای در پشت این اتاق نیست، از عمق بیشتری در ضلع جنوبی بر خوردار است. چهار نیم تویزه این اتاق نماسازی داخلی قابل توجهی ندارد و در اتاق شرقی بر دو طاق عرضی بزرگ تیزه دار تکیه دارد. این خانه فاقد زیر زمین است.

 

جزئیات و تزیینات خارجی

نمای اصلی دیوارهای بیرونی با یک لایه آجر به ابعاد ۵*۲۴ سانتیمتر انجام شده است.

پخ ۴۵ درجه ی لبه های سه طاق بزرگ تیزه دار با طاق ورودی عمارت عالی قاپو - البته در مقیاسی کاملاً متفاوت -  قابل مقایسه است .

افزون بر تزیینات چهار ترنج  بر دو کتیبه ای که پیش از این صحبتشان رفت، تزیینات نقوش هندسی پشت بغل طاق اصلی نیز شایان توجه است. این تزیینات روی دو سطح عمودی اجرا گردیده که یکی اندکی روی لبه ی دیگری افتاده (برجسته و فرو رفته) و هنگام تابش یکنواخت و اندک مورب نور بر این سطوح، نقش و نگار قالی زیبایی را در ذهن بیننده القا می کند .

امروز به ویژه با دیدن نقش و نگارهای پنج ضلعی، لوزی و نیم ستاره در رأس مشبکها حسی از تجلی هنر انتزاعی در ذهن القا می شود. ممکن است روزی برسد که به فهرست کاملی از تزیینات هندسی در معماری ایرانی به همراه روابط جالب حاکم بر آن دست یابیم. همچنین باید توجه داشت که در پیوند بین جرزها و پیشانی، چیدمان آجرها آرایش عمودی و افقی را شکل می دهد .

 

ب) نقاشی

نقاشی دیواری بسیار زیبایی در تالار گنبد دار صلیبی شکل مرکزی وجود دارد. تزیینات را می توان به سه گونه تقسیم کرد:

گونه ی ۱. تزیینات گل و بوته با بخش های زر اندود که همانند کتیبه ی دوال با گلویی مقعر در بالای درهای اتاق داخلی چهلستون یا اتاق صلیبی شکل طبقه ی بالا در عالی قاپو - هر دو مربوط به دوره ی  صفویه -  است.

گونه ی ۲. نمایش صحنه های شکار (شکار گاه)، شبیه به مینیاتورها

گونه ی ۳. تصاویر کوچک از انسان و مناظر

گونه ی نخست برای آرایش دوالها و حاشیه های کوچک و بزرگ گچبریها، طاقها و گنبدها استفاده شده است.

گونه ی دوم در تمام دیوار جنوبی تالار دیده می شود که محدوده اش با سطوح گچبری شده و طاق تیزه دار در این دیوار تعریف شده است.

گونه ی سوم که اهمیت کمتری بدان داده شده است، درنیمه ی بالای جرزها و داخل همه ی طاقچه ها یافت می گردد.

ج) گچبری

بالای پاطاقها در تالار مرکزی، در دو بازوی شرقی و غربی از شکل صلیبی این تالار، و همچنین بر دیوار جنوبی، طاقچه ها با سود جستن از تزیینات تُنگبُری آراسته شده اند، و قابهای این طاقچه ها نیز به تصاویری از پرندگان منقوش است.

این گونه ی پرآوازه از تُنگبُری، در دوره ی صفویه به طور گسترده ای به کار برده شده است که از دیگر نمونه های آن در اصفهان می توان به تالار موسیقی عالی قاپو، اتاقهای طبقه ی بالای سر در ورودی بازار قیصریه و نیز عمارت هشت بهشت اشاره کرد. این گونه تزیینات در هندوستان دوره ی مغول نیز بسیار رایج بوده است.

 

د) وضعیت حفاظت و طرحهای پیشنهادی برای مرمت

ساختمان در وضعیت بدی قرار دارد که البته از دید ایستایی چندان نومید کننده نیست. موقعیت مالی کنونی نیز به طور حتم با وضعیت مالی بسیار خوب خواجه پطرس ولیجانیان فاصله ی بسیار دارد. اتاقهای این خانه با الوار، پشته هایی از خاشاک، محصولات کشاورزی و خاشاک پر شده است  و نمودی از بی توجهی و غفلت کامل نسبت به بنا است. در واقع اکنون که اتاقهای زمستان نشین با ساخت و سازهای نوین جایگزین گردیده، تمام بخشهای دیگر هم به دست ویرانگران در حال فرو ریزی است و این خانه قربانی تفسیری نادرست از نوسازی شده است که این نیز تنها حفظ ظاهری برای زمین خواران است.

انجام دو دسته اعمال حفاظت اضطراری و مرمت برای این خانه ی تاریخی، با توجه به اهمیت خارق العاده ی آن برای ثبت در تاریخ هنر لازم و ضروری است: یکپارچه سازی باغ با از میان برداشتن دیوار میانی ، و باز سازی هر دو بخش ملک، تضمین کاربری بهینه ی بنا در آینده، استحکام بخشی برخی اجزای ساختار آن، بازسازی انتهای شرقی، رعایت منشور مرمت مبنی بر امکان تشخیص سطوح قدیم و جدید از هم، ترمیم قطعی و درست لایه ی گچی طبله کرده که در حال ریزش است و تثبیت و پاک سازی سطوح شده.

بخش دوم- خانه ی سوکیاس

نام اولین مالک: داوید سوکیاس

مکان: محله ی تبریزیها یا محلات

مساحت سطح ساخته شده (اعیانی): طبقه ی همکف: ۲۴۰ متر مربع، طبقه ی اول: ۲۰۷متر مربع

جهت گیری: نمای اصلی رو به شمال است.

گونه ی ساختمان: گونه ی B

یادداشت تاریخی: سفیر بریتینیا تاریخ ساخت این بنا را ۱۶۵۵ م پیشنهاد می کند.

توصیف و مشاهدات

الف) معماری

طرح کلی: خانه ی سوکیاس با رعایت تقارن دو محوری ساخته شده و خصوصیت با ارزش آن هسته ی مرکزی آن است. این هسته شامل تالاری با سقف گنبدی و پلان صلیبی شکل و محاط در یک چهار گوش است که از کشیدگی دیوارهای جانبی آن، ایوانی فراخ به دست آمده است. ایوان نامبرده در کل پهنای ۴/۹ متری خود، نمایی با دو ستون و تیرها و سقفی چوبی به این شکل دارد: دو تیر باربر در راستای شمالی- جنوبی، و دو ستون نما را به دیواری می پیوندد که تشکیل دهنده ی جبهه ی شمالی تالار است. بدین گونه است که چهار گوش پدید آمده در مرکز سقف ایوان با این تیرها به سه بخش تقسیم شده و در نهایت، نُه چهار ضلعی در آن تشکیل می شود  و کناره های آن نیز با تیرهای کوچکی به موازات نمای اصلی پوشیده شده است. ساختار متفاوت سقف (بخشی طاقی منحنی و بخشی تخته پوش چوبی) بی شک ناشی از دلایل آشکار عملکردی است. با این حال می توان آن را کنایه ای از اعلام چیرگی مطلق گنبد بر چهار بازوی صلیب تالار مرکزی نیز پنداشت.

دو بخش کناری، هم راستا با محور اصلی شمالی- جنوبی به واسطه ی گره ی میانی تالار که ایوان را در پیش رو دارد، به هم می پیوندند. هر یک از این دو بخش، شامل یک جفت اتاق است: یک اتاق در درازا و دیگری در پهنا، که هر دو مستطیل شکل است. با آنکه ترتیب اتاقهای دو بخش یاد شده مانند هم نیست، اما انعطاف پذیری طرح این بنا به گونه ای است که حتی با وجود اینکه ارتفاع یکی از اتاقهای راست گوشه ی طولی دو برابر اتاقهای دیگر است، باز هم تقارن در نمای اصلی حفظ شده است.


خانه ی سوکیاس،  پلان طبقه ی اول               خانه ی سوکیاس،  پلان طبقه همکف

AA 

 

  BB 


خانه ی سوکیاس،  مقطع عرضی AA، مقطع طولی BB، نمای اصلی (شمالی)

 


خانه ی سوکیاس، پرسپکتیو برشی


مطالب مشابه :


خانه های دوره ی صفویه

خانه های دوره ی بخشی از پلان طولی خانه ی بعدها - احتمالاً در دوره ی قاجار - این




خانه‌هاي تهران در دوره قاجار

خانه‌هاي تهران در دوره معماري دوره قاجار را معماري خانه‌سازي و يا نوشته های




خانه هاي تهران در دوره قاجار

خانه هاي تهران در دوره قاجار معماري دوره قاجار را معماري خانه نوشته های




خانه های قدیمی تهران

بنا در دوره قاجار ساخته شده و برخی دیگر از خانه های دوره ثبت شده است، پلان خانه پدر از




کشف سردابه دوره قاجار وسط پروژه‌ شهرداری آمل/مرمت و زیباسازی به زودی

آثاری تاریخی شهر قدیم آمل در زیر خانههای ساخته شده آن خانههای قدیمی دوره قاجار.




تاریخچه خانه کلبادی

در بیشتر خانه های سنتی دارای پلان مستطیل می دوره قاجار که در این




معماری قاجار

در دوره های میانی قاجار تزئینات بکاررفته در خانه ها: - آیینه های استانداردها پلان




خانه معين تجار-خانه مرعشي-خانه دکتر اعلم-خانه چرمی -خانه مستوفي

اين بنا از خانه های اشرافی دوره قاجار اين بنا متعلق به دورة قاجار است كه توسط پلان. نما




بازکاوی معماری صفویه تا قاجار

نسبت به معماری های دوره فضای حیاط، در دوره قاجار صورت می گیرد گنبد خانه مسجد




برچسب :