هموروئيد

PDF متن کامل مقاله

اغلب بيماران مبتلا به هموروئيد تنها دچار علايم خفيفي مي‌شوند که آنها را مي‌توان با داروهاي موضعي بدون نسخه درمان کرد. بيماران معمولا هنگامي نياز به درمان پيدا مي‌کنند که علايم تشديد شوند. هموروئيد‌هاي داخلي معمولا با پرولاپس يا خونريزي بدون درد از رکتوم تظاهر مي‌کنند. هموروئيدهاي خارجي نيز خونريزي مي‌کنند و ممکن است در صورت ترومبوزه شدن دچار درد حاد شوند...

 درمان دارويي بايد با ملين‌ها همراه با درمان‌هاي موضعي شروع شود تا تورم و علايم بهبود پيدا کنند. در صورتي که درمان دارويي کافي نباشد، مداخله جراحي ضروري خواهد بود. ليگاسيون با نوار لاستيکي، درمان انتخابي براي مراحل 1 و 2 هموروئيد است. ليگاسيون با نوار لاستيکي، هموروئيدکتومي اکسيزيونال و يا هموروئيدوپکسي با Staple را مي‌توان در بيماران مبتلا به هموروئيد درجه 3 انجام داد. ليگاسيون با نوار لاستيکي موجب درد پس از عمل و همچنين عوارض کمتر نسبت به هموروئيدکتومي اکسيزيونال و همچنين هموروئيدوپکسي با Staple مي‌شود اما ميزان عود در آن بالاتر است. هموروئيدکتومي اکسيزيونال و هموروئيدوپکسي با Staple براي درمان هموروئيد درجه 4 توصيه مي‌شوند. هموروئيدوپکسي با Staple دوره بهبود پس از عمل سريعتري دارد اما ميزان عود آن بيشتر است. درد پس از جراحي هموروئيدکتومي اکسيزيونال را مي‌توان با NSAIDها، مخدرها، مکمل‌هاي فيبري و ضداسپاسم‌هاي موضعي درمان کرد. هموروئيدهاي خارجي ترومبوزه را مي‌توان به صورت محافظه‌کارانه و يا با جراحي درمان کرد.

هموروئيدها ناشي از ديلاتاسيون بافت عروقي زيرمخاطي در کانال آنال ديستال هستند. اين بافت عروقي توسط بافت همبند حمايت مي‌شود که در صورت تضعيف آن منجر به نزول يا پرولاپس هموروئيدها مي‌گردد. هموروئيدهاي داخلي از بالاي خط دندانه‌دار (يعني محل اتصال اپي‌تليوم استوانه‌اي و سنگفرشي) منشاء مي‌گيرند و از اعصاب احشايي عصب‌دهي مي‌شوند؛ بنابراين بدون درد هستند. هموروئيدهاي خارجي از زير خط دندانه‌دار منشاء مي‌گيرند، اعصاب سوماتيک دارند و مي‌توانند موجب درد شوند. برخي بيماران، هم هموروئيد داخلي دارند و هم هموروئيد خارجي (مختلط).

هموروئيدهاي داخلي براساس درجه پرولاپس طبقه‌بندي مي‌شوند. هموروئيد درجه 1 ممکن است خونريزي کند، اما بيرون نمي‌زند. هموروئيد درجه 2 با اجابت مزاج بيرون مي‌زند اما خودبخود جا مي‌رود. هموروئيد درجه 3 بيرون مي‌زند و بايد با دست جا انداخته شود و هموروئيد درجه 4 به طور دائمي بيرون مي‌زند.


اپيدميولوژي

شيوع هموروئيدها در بزرگسالان آمريکايي، 4/4 تخمين زده شده و بيشترين شيوع آن در گروه سني 65-45 سال بوده است. عواملي که فشار داخل شکمي را افزايش مي‌دهند (همانند فشار طولاني‌مدت، يبوست، بارداري و آسيت) موجب ديلاتاسيون، پيچ و تاب خوردن و بيرون‌زدگي بافت عروقي هموروئيدي مي‌شوند.


ويژگي‌هاي باليني

بسياري از افراد، علايم هموروئيد را بدون توصيه پزشکان درمان مي‌کنند. بيماران ممکن است هنگامي به پزشک مراجعه کنند که علايم بدتر شده‌اند. هم هموروئيدهاي داخلي و هم هموروئيدهاي خارجي مي‌توانند به دليل مشکلات بهداشتي موجب خارش و ترشح آنال شوند. هموروئيدهاي داخلي معمولا موجب پرولاپس و يا خونريزي بدون درد از رکتوم مي‌شوند که به صورت وجود خون روي دستمال توالت يا خونريزي در هنگام اجابت مزاج ذکر مي‌شود. هموروئيدهاي خارجي مي‌توانند به دليل بزرگ شدن موجب احساس ناراحتي در ناحيه آنال شوند. ترومبوز هموروئيدهاي خارجي مي‌تواند موجب درد حاد شود.


تشخيص

بيماري‌هاي آنورکتال مختلف مي‌توانند موجب ايجاد علايمي شبيه به هموروئيد شوند (جدول 1). عواملي که مي‌توانند بيماري‌هاي وخيم‌تر را نشان دهند (همانند سرطان و بيماري‌هاي التهابي روده) و بايد به سرعت تحت کولونوسکوپي قرار گيرند، شامل تغيير در وضعيت اجابت مزاج، درد شکم، کاهش وزن، خونريزي از رکتوم همراه با وجود خون در مدفوع و يا سابقه خانوادگي سرطان کولون است.

معاينه باليني بايد شامل معاينه شکم، مشاهده پرينه، معاينه رکتوم با انگشت و آنوسکوپي باشد. معاينه رکتوم با انگشت نه مي‌تواند تشخيص را قطعي کند و نه اينکه هموروئيدهاي داخلي را رد کند؛ بنابراين انجام آنوسکوپي ضروري است. در آنوسکوپي، هموروئيدهاي داخلي به صورت وريدهايي ديلاته و آبي- ارغواني مشخص مي‌شوند و هموروئيدهاي داخلي بيرون‌زده به صورت توده‌هايي به رنگ صورتي تيره و گاهي اوقات دردناک در لبه آنوس مشاهده مي‌شوند (شکل 1). هموروئيدهاي خارجي به رنگ صورتي کمرنگ‌تر مشاهده مي‌شوند و در صورت ترومبوزه شدن، درد حادي دارند و ارغواني رنگ مي‌شوند (شکل 2). زوايد پوستي پري‌آنال که اغلب بازمانده‌هاي هموروئيدهاي خارجي قبلي هستند، ممکن است وجود داشته باشند. برخي متخصصان، کولونوسکوپي را براي تمامي بيماران مسن‌تر از 40 سال که دچار علايم هموروئيد و خونريزي از رکتوم هستند، توصيه مي‌کنند. جامعه جراحان کولون و رکتوم آمريکا، گرفتن شرح‌حال، انجام معاينه باليني و آنوسکوپي و همچنين ارزيابي آندوسکوپيک بيشتر را در صورت وجود نگراني از بيماري‌هاي التهابي روده يا سرطان توصيه مي‌کند. ارزيابي کامل کولون در گروه‌هاي زير ضرورت دارد:

بيماران بالاي 50 سال که طي 10 سال گذشته بررسي کامل کولون نشده‌اند؛

بيماران بالاي 40 سال که طي 10 سال گذشته بررسي کامل کولون نشده‌اند و بستگان درجه اولي دارند که در آنها آدنوم يا سرطان کولورکتال تا سن 60 سالگي تشخيص داده شده است؛

بيماران بالاتر از 40 سال که طي 5 سال گذشته بررسي کامل کولون نشده‌اند و بيش از يک خويشاوند درجه اول دارند که در آنها آدنوم يا سرطان کولورکتال تا سن 60 سالگي تشخيص داده شده است؛

بيماران مبتلا به آنمي فقر آهن؛

بيماران داراي آزمايش مثبت خون مخفي در مدفوع.

 



درمان

درمان دارويي

درمان دارويي براي هموروئيد درجه 1 مناسب است. همه بيماران مبتلا به هموروئيد بايد مدفوع حجيم و نرم داشته باشند که بتواند بدون فشار دفع شود. اين امر همچنين پس از جراحي نيز ضرورت دارد، چرا که وجود فشار و عبور مدفوع سفت موجب افزايش درد و خونريزي مي‌شود و ترميم را به تاخير مي‌اندازد. مصرف کافي مايعات و فيبر به نرم شدن مدفوع کمک مي‌کند. يک فرابررسي (متاآناليز) بر روي هفت کارآزمايي تصادفي‌شده در بيماران دچار هموروئيد علامت‌دار نشان داد که مکمل‌هاي فيبري همانند پسيليوم و سبوس مي‌توانند خونريزي، درد، بيرون‌زدگي و خارش را کاهش دهند.

داروهاي موضعي بدون نسخه از جمله استروئيدها، بي‌حس‌کننده‌ها، داروهاي قابض و يا ضدعفوني کننده‌ها اغلب براي تمام درجات هموروئيد توصيه مي‌شوند. با وجود اين، هيچ مطالعه تصادفي‌شده‌اي از کاربرد آنها پشتيباني نمي‌کند. کرم‌هاي حاوي استروئيد را نبايد به دليل اثرات آتروفيک آنها بر پوست، به مدت طولاني استفاده کرد. نشستن در لگن آب معمولا توصيه مي‌شود؛ اما مرور مطالعات، هيچ فايده‌اي را براي آن در بيماري‌هاي مختلف آنورکتال از جمله هموروئيد گزارش نکرده است.


هموروئيدهاي خارجي ترومبوزه

هموروئيدهاي خارجي ترومبوزه موجب درد شديد و حاد مي‌شوند. بدون مداخله، درد معمولا طي 3-2 روز بهبود مي‌يابد و اين بهبود، همزمان با جذب تدريجي ترومبوز طي چند هفته تداوم پيدا مي‌کند. مسکن‌ها و ملين‌ها ممکن است سودمند باشند. درمان موضعي با کرم نيفديپين و ليدوکائين براي تسکين درد موثرتر است تا ليدوکائين (زايلوکائين) به تنهايي.

در بيماران دچار درد شديد ناشي از هموروئيد ترومبوزه، اکسيزيون يا انسيزيون و خارج کردن ترومبوز طي 72 ساعت از شروع علايم موجب تسکين سريعتر درد مي‌شود تا درمان محافظه‌کارانه. اين اقدامات را مي‌توان تحت بي‌حسي موضعي انجام داد و زخم باقيمانده را باز گذاشت يا اينکه بخيه کرد.


هموروئيد در بارداري

بارداري زنان را مستعد هموروئيد علامت‌دار مي‌کند که معمولا پس از زايمان بهبود پيدا مي‌کند. مداخله جراحي به دليل خطر القاي زايمان کنتراانديکه است. درمان محافظه‌کارانه توصيه مي‌شود و در صورت لزوم، هموروئيد خارجي ترومبوزه برداشته مي‌شود.


درمان جراحي هموروئيد داخلي

اغلب بيماران مبتلا به درجه 1 و 2 هموروئيد و بسياري از هموروئيدهاي درجه 3 را مي‌توان در مطب درمان کرد. بيماراني که در آنها درمان در مطب موثر نبوده است و بيماران دچار هموروئيدهاي مختلط، ممکن است نيازمند درمان در مراکز جراحي داراي امکانات بيهوشي باشند. رايج‌ترين درمان‌هاي جراحي شامل ليگاسيون يا از بين بردن بافت، تکنيک‌هاي فيکساسيون (يعني هموروئيدوپکسي) و اکسيزيون (يعني هموروئيدکتومي) است (جدول 2).


ليگاسيون با نوار لاستيکي

ليگاسيون با نوار لاستيکي، درماني رايج در مطب براي هموروئيد داخلي است و اغلب به عنوان درمان جراحي اوليه براي درجات 1 تا 3 هموروئيد توصيه مي‌شود. اين فرايند شامل بستن يک نوار لاستيکي دور قسمت بيرون‌زده مخاط آنورکتال است. اين کار باعث استرنگوله شدن منابع خوني هموروئيد مي‌شود که منجر به نکروز بافتي و ريزش هموروئيد طي 7-5 روز مي‌گردد. ترميم زخم کوچک باقيمانده باعث فيکس شدن مخاط موضع به عضله زير آن مي‌شود. اين اقدام از طريق يک آنوسکوپ انجام مي‌شود و مجموعه‌اي از وسايل براي بستن اين نوارها در دسترس هستند. از آنجا که اين نوارها در قسمت بدون حس کار گذاشته مي‌شوند (يعني در بالاي خط دندانه‌دار)، اين اقدام را مي‌توان بدون بي‌حسي انجام داد. به هر حال، اين ناحيه را بايد به دليل تغييرات آناتوميک عصب‌دهي، پيش از بستن نوار، از نظر حس آن آزمايش کرد. يک تا سه نوار را مي‌توان بسته به ترجيح جراح و تحمل بيمار، در هر جلسه در محل قرار داد. بستن نوارهاي بعدي را مي‌توان به فواصل 6-4 هفته انجام داد. ميزان موفقيت که به صورت تسکين علايم، طي ماه‌ها تا سال‌ها تعريف مي‌شود، 97-5/70 است.

عوارضي همانند پاسخ وازوواگال، درد، تشکيل آبسه، احتباس ادراري، خونريزي، لغزش باند و سپسيس، در کمتر از 2 از بيماران ايجاد مي‌شود. ترومبوز ثانويه بخش خارجي هموروئيد ممکن است در 11-2 از بيماران اتفاق بيفتد. به دليل خطر خونريزي پس از جراحي، بستن نوار لاستيکي را نبايد در بيماران تحت درمان با وارفارين انجام داد. آسپيرين و ساير داروهاي ضدپلاکت را بايد 7-5 روز پيش از اقدام، قطع و 7-5 روز پس از آن مجددا شروع کرد.


لخته کردن با اشعه مادون قرمز

لخته کردن با اشعه مادون قرمز شامل به‌کارگيري يک پروب پليمر براي تابش اشعه از يک لامپ تنگستن- هالوژن به قاعده هموروئيد است. اين کار، زخمي را ايجاد مي‌کند که متعاقبا بهبود مي‌يابد و اسکاري به جا مي‌گذارد (سيکاتريزاسيون) که جريان خون را به هموروئيد کاهش مي‌دهد. اين اقدام به خوبي تحمل مي‌شود اما ميزان موفقيت آن کمتر از بستن نوار لاستيکي است. لخته کردن با اشعه مادون قرمز را مي‌توان در بيماراني مدنظر قرار داد که تحت درمان ضدانعقادي قرار دارند.


هموروئيدکتومي اکسيزيونال

در هموروئيدکتومي اکسيزيونال، انسيزيوني هلالي شکل روي مجموعه هموروئيد داده مي‌شود که بعدا از روي اسفنکتر زيرين آن جدا و اکسيزيون مي‌شود. زخم به‌جامانده بخيه زده مي‌شود.

کارآزمايي‌هاي شاهددار تصادفي‌شده متعدد و متاآناليزها نشان داده‌اند که هموروئيدکتومي اکسيزيونال، موثرترين روش درمان براي کاهش علايم راجعه در بيماران مبتلا به هموروئيدهاي درجه 3 يا 4 است. اين روش همچنين در بيماران مبتلا به هموروئيدهاي مرکب و همچنين هموروئيدهاي راجعه در بيماراني توصيه مي‌شود که ساير روش‌هاي درمان در آنها موثر نبوده‌اند.

يک مرور کاکرين بر روي سه کارآزمايي شاهددار تصادفي‌شده که هموروئيدکتومي اکسيزيونال را با بستن نوار لاستيکي مقايسه کرده بود، نشان داد که ليگاسيون موجب درد پس از عمل کمتري مي‌شود و به بيماران اجازه مي‌دهد تا سريعتر به سر کار خود و وضعيت کارکردي پيشين بازگردند. بيماراني که به دليل هموروئيد درجه 3 تحت هموروئيدکتومي اکسيزيونال قرار گرفتند، در مقايسه با بستن نوار لاستيکي کمتر دچار عود علايم شدند و نياز کمتري به اقدامات بعدي پيدا کردند. در بيماران مبتلا به هموروئيد درجه 2، تفاوتي از نظر عود علايم ميان اين اقدامات وجود نداشت. نويسندگان اين طور نتيجه‌گيري کردند که بستن نوار لاستيکي را مي‌توان به عنوان درمان انتخابي براي هموروئيدهاي درجه 2 مدنظر قرار داد و هموروئيدکتومي اکسيزيونال را براي هموروئيدهاي درجه 3 يا موارد عود پس از بستن نوار لاستيکي نگه داشت. تفاوتي ميان اين اقدامات از نظر رضايت بيماران و يا بروز عوارض پس از عمل از جمله احتباس ادراري، تنگي آنال يا خونريزي وجود نداشت. ساير عوارض پس از عمل هموروئيدکتومي اکسيزيونال شامل ايجاد زوايد پوستي، تشکيل آبسه، فيستول و نشت از ناحيه آنال است.


هموروئيدوپکسي با Staple

هموروئيدوپکسي با Staple، درماني جايگزين براي هموروئيدهاي درجه 2 تا 4 است. اين وسيله، ستوني حلقوي از مخاط و زيرمخاط را درست در بالاي هموروئيد برمي‌دارد و بدين ترتيب خونرساني به آن را مختل مي‌کند. حلقه‌هاي Staple، بالشتک‌هاي عروقي جابجا شده به سمت پايين را مجددا در محل اصلي خود فيکس مي‌کنند تا آناتومي و کارکرد آن حفظ شود. پس از جراحي، بيماران، خطي حلقوي از Staple در بالاي خط دندانه‌دار دارند که در طي زمان در مخاط محو مي‌شود. Stapleها را مي‌توان در رکتوم تا ماه‌ها پس از انجام هموروئيدوپکسي مشاهده کرد و مي‌توانند موجب خونريزي از رکتوم شوند.

در مقايسه با هموروئيدکتومي اکسيزيونال، هموروئيدوپکسي با Staple از نظر درد پس از عمل، زمان بازگشت به کار و عوارض خارش و فوريت دفع مدفوع مطلوب‌تر است، هر چند که با خطر درازمدت عود و نياز به اقدامات اضافه بيشتري همراه است (جدول 3). يک متاآناليز بر روي کارآزمايي‌هاي تصادفي‌شده براي مقايسه نتايج درازمدت (84-12 ماهه) اين دو روش، نشان داد که بيماران پس از هموروئيدوپکسي با Staple به احتمال دو برابر بيشتر نياز به درمان‌هاي اضافه پيدا مي‌کنند. داده‌هاي کوتاه‌مدت و بلندمدت نشان‌دهنده رضايت مشابه بيماران از اين دو روش هستند که نشان مي‌دهد فوايد زودرس‌تر هموروئيدوپکسي با Staple مي‌تواند بر افزايش احتمال جراحي تکميلي غلبه کند.


ساير روش‌ها

کرايوتراپي، اسکلروتراپي و ديلاتاسيون آنال تاثير کمتري نسبت به هموروئيدکتومي يا بستن نوار لاستيکي دارند. اسکلروتراپي گاهي براي درمان هموروئيد درجه 1 و 2 به‌کار گرفته مي‌شود، چرا که آن را مي‌توان به سرعت انجام داد، هر چند که استفاده از آن گسترش زيادي ندارد.


مراقبت‌هاي پس از عمل

هموروئيدکتومي اکسيزيونال موجب درد پس از عمل قابل توجهي مي‌شود، در حالي که بستن نوار لاستيکي و هموروئيدوپکسي با Staple معمولا دردناک نيستند. استفاده از داروهاي ضدالتهابي غيراستروئيدي (NSAID) همراه با مسکن‌هاي مخدر معمولا ضرورت دارد. با وجود اين، مسکن‌هاي مخدر موجب يبوست مي‌شوند که باعث افزايش خونريزي، درد، باز شدن بخيه‌ها و شل شدن Stapleها مي‌شود. ملين‌ها و داروهاي افزاينده حجم مدفوع پس از همه اين اقدامات توصيه مي‌شوند. نشستن در لگن و اسپري‌هاي آب گرم را مي‌توان براي تميز نگه داشتن محل جراحي، به ويژه پس از هموروئيدکتومي اکسيزيونال به‌کار گرفت.

مترونيدازول موضعي (متروژل) 10 که سه بار در روز استفاده مي‌شود و ديلتيازم موضعي به نظر مي‌رسد که درد پس از جراحي را کاهش دهد. نيتروگليسرين موضعي 2/0 که دو بار در روز به کار مي‌رود، درد پس از جراحي را از طريق از بين بردن اسپاسم اسفنکتر داخلي آنال، کاهش مي‌دهد.


روش انتخابي درمان

روش انتخابي بايد بر مبناي علايم بيمار، شدت بيماري هموروئيد و تجربه جراح، برگزيده شود. بستن نوار لاستيکي معمولا براي هموروئيدهاي درجه 1 و 2 روش انتخابي است. در بيماران دچار هموروئيد درجه 2 حلقوي، هموروئيدوپکسي با Staple با ميزان عود کمتر، اما مدت زمان لازم براي برگشت به کار کمتر و درد پس از جراحي بيشتري همراه است. بستن نوار لاستيکي را مي‌توان براي هموروئيد درجه 3 به کار برد. هموروئيدوپکسي با Staple و هموروئيدکتومي اکسيزيونال نيز جزء گزينه‌ها هستند و اثربخشي درازمدت بيشتري دارند، اما موجب درد پس از عمل و عوارض بيشتري مي‌شوند و دوره بهبودي طولاني‌تري دارند. هموروئيدکتومي اکسيزيونال و هموروئيدوپکسي با Staple گزينه‌هاي درماني مطلوب براي هموروئيد درجه 4 هستند. هموروئيدکتومي اکسيزيونال براي هموروئيدهاي داخلي و خارجي مرکب توصيه مي‌شود، اما انعقاد با اشعه مادون قرمز نيز در بيماراني که داروهاي ضدانعقادي مصرف مي‌کنند، گزينه‌اي مناسب است (جدول 4).

منبع:

Mounsey AL, et al. Hemorrhoids. American Family Physician July 15, 2011; 84: 204-10

 

توصيه‌هاي کليدي براي طبابت

توصيه‌ باليني

درجه شواهد

مکمل‌هاي فيبري بايد در همه بيماران مبتلا به هموروئيد توصيه شوند تا علايم را کاهش دهند.

A

اکسيزيون هموروئيدهاي خارجي ترومبوزه باعث تسکين سريعتر درد مي‌شود تا درمان‌هاي محافظه‌کارانه.

B

بستن نوار لاستيکي موجب درد پس از عمل و عوارض کمتري نسبت به هموروئيدوپکسي با Staple و هموروئيدکتومي اکسيزيونال مي‌شود و روش انتخابي جراحي براي هموروئيدهاي درجه 1 و 2 است.

A

هموروئيدکتومي اکسيزيونال، خطر عود کمتري نسبت به هموروئيدوپکسي با Staple دارد.

A

هموروئيدوپکسي با Staple موجب درد پس از عمل، خارش و فوريت دفع مدفوع کمتري نسبت به هموروئيدکتومي اکسيزيونال مي‌شود.

A

ديلتيازم موضعي را مي‌توان براي کاهش درد پس از عمل، بعد از هموروئيدکتومي اکسيزيونال به کار برد.

B

A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماري‌محور، طبابت رايج، عقيده صاحب‌نظران يا مجموعه موارد باليني.

 

جدول 1. تشخيص‌هاي افتراقي هموروئيد

تشخيص

ويژگي‌ها در شرح حال

يافته‌هاي معاينه باليني

سرطان آنال

درد دور آنوس، کاهش وزن در موارد پيشرفته

ضايعات زخمي در آنوس

کونديلوماتاي آنال

توده آنال بدون خونريزي، سابقه مقاربت آنال

ضايعات گل کلمي

شقاق آنال

درد سوزشي و خونريزي در هنگام اجابت مزاج

درد در معاينه رکتوم و مشاهده شقاق

سرطان کولورکتال

خون در مدفوع، کاهش وزن، درد شکم، تغيير در اجابت مزاج، وجود سابقه خانوادگي

وجود توده يا تندرنس در شکم

بيماري‌هاي التهابي روده

علايم عمومي، درد شکم، اسهال، وجود سابقه خانوادگي

طبيعي بودن معاينه رکتال خارجي، به ندرت فيستول، وجود کوليت در آنوسکوپي

آبسه پري‌آنال

شروع تدريجي درد

توده تندر که روي مخاط رکتال با پوست پوشيده شده است.

زوائد پوستي

بدون خونريزي، سابقه هموروئيد بهبود يافته

زوائد مشاهده شده دور آنوس که توسط پوست طبيعي پوشيده شده‌اند، بدون مخاط

 

جدول 2. روش‌هاي جراحي براي هموروئيدهاي داخلي

نوع جراحي

روش

بي‌حسي

توضيحات

اکسيزيون

هموروئيدکتومي اکسيزيونال

موضعي همراه با داروي خواب‌آور يا بي‌هوشي عمومي

در بيمارستان، نياز به انما پيش از جراحي دارد.

فيکس کردن

هموروئيدوپکسي با Staple

موضعي همراه با داروي خواب‌آور يا بي‌هوشي عمومي

در بيمارستان، نياز به انما پيش از جراحي دارد.

ليگاسيون و تخريب بافتي

بستن با نوار لاستيکي

لخته کردن با اشعه مادون قرمز

اسکلروتراپي تزريقي

نمي‌خواهد

نمي‌خواهد

نمي‌خواهد

در مطب، نيازي به انما ندارد.

در مطب، نيازي به انما ندارد.

در مطب، نيازي به انما ندارد، ميزان شکست بيشتر نسبت به بستن نوار لاستيکي، هموروئيدکتومي اکسيزيونال و هموروئيدوپکسي با Staple

 

جدول 3. مقايسه هموروئيدوپکسي با Staple و هموروئيدکتومي اکسيزيونال

معيار سنجش پيامد (تعداد کارآزمايي‌هاي بررسي شده)

به نفع هموروئيدکتومي اکسيزيونال

به نفع هموروئيدوپکسي با Staple

خطر درازمدت عود هموروئيد در همه زمان‌ها (7=N)*

+

تنگي آنال پس از جراحي در همه زمان‌ها (2=N)†

+

خونريزي پس از جراحي در همه زمان‌ها (6=N)†

+

فوريت دفع مدفوع در پيگيري نهايي (4=N)†

+

درد پس از جراحي در همه زمان‌ها (5=N)†

+

خارش پس از جراحي در همه زمان‌ها (2=N)†

+

مشکلات بهداشت دفع پس از جراحي (5=N)†

+

عود علايم پس از جراحي در پيگيري نهايي (5=N)†

+

* تفاوت قابل توجه از نظر آماري (05/0>P)

† داده‌ها مطرح‌کننده بهبود پيامد هستند، اما به حد معني‌دار از نظر آماري نمي‌رسند.

 

جدول 4. درمان جراحي براساس نوع هموروئيد

نوع و درجه هموروئيد

اقدامات در مطب

اقدامات در بيمارستان

خارجي (بدون درجه‌بندي)

در بيماران مبتلا به علايم شديد، اکسيزيون يا انسيزيون تحت بي‌حسي موضعي طي 72 ساعت از شروع علايم، پس از 72 ساعت از درمان طبي استفاده مي‌شود.

-

داخلي و خارجي مرکب

-

هموروئيدکتومي اکسيزيونال

داخلي درجه 1

بستن با نوار لاستيکي، لخته کردن با اشعه مادون قرمز

بستن با نوار لاستيکي، هموروئيدکتومي اکسيزيونال در صورتي که درمان اوليه موثر نباشد.

داخلي درجه 2

بستن با نوار لاستيکي، لخته کردن با اشعه مادون قرمز

بستن نوار لاستيکي، هموروئيدوپکسي با Staple، هموروئيدکتومي اکسيزيونال در صورتي که درمان اوليه موثر نباشد.

داخلي درجه 3

بستن نوار لاستيکي

بستن نوار لاستيکي، هموروئيدکتومي اکسيزيونال، هموروئيدوپکسي با Staple

داخلي درجه 4

-

هموروئيدکتومي اکسيزيونال، هموروئيدوپکسي با Staple

 منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۱۱
مترجم: دکتر یاسر مالی


مطالب مشابه :


هموروئید(بواسیر)

پزشک خانواده ومن - هموروئید(بواسیر) - عنوان: تاریخ: بارییس خود چگونه باشیم: چهارشنبه ۱۹




همورویید_بواسیر

درمان جراحی برای هموروئید های پیشرفته می باشد که توسط جراح ، بافتهای بواسیری برداشته و




هموروئید (بواسیر)

هموروئید (بواسیر) Hemorrohid : به زبان ساده واریس سیاهرگهای (وریدهای ) مخرج را بواسیر یا هموروئید




هموروئید

هموروئید هموروئيد يا بواسير عبارتست از بزرگ شدن شبكة عروق خوني ناحية مقعد و افزايش حجم توده




هموروئيد

برچسب‌ها: مقاله, هموروئید. نوشته شده توسط دکتر علی بهشتی | دوشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۰ |




آنوکرایو ، درمان بواسیر ( هموروئید ) در منزل

روش های درمان بواسیر ،هموروئید و شقاق - آنوکرایو ، درمان بواسیر ( هموروئید ) در منزل - آشنایی




برچسب :