حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند - معنی فال حافظ حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

معنی فال حافظ حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

معنی فال حافظ حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

فال حافظ حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند 

 

حسب حالی ننوشتی و

حسب حالی ننوشتی و

حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب

فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند

قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست

بوسه​ای چند برآمیز به دشنامی چند

زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر

تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند

عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو

نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

ای گدایان خرابات خدا یار شماست

چشم انعام مدارید ز انعامی چند

پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش

که مگو حال دل سوخته با خامی چند

حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت

کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند

 

اشعار  حافظ  با صدای دلنشین موسوی گرمارودی

 

تعبیر فال حافظ :

به مقصود خودت نمی رسی.مگر با خدا باشی. حاجات تو زمانی برآورده می شوند که نماز حاجات بخوانی. تو باید خوبی خودت را به همگان ثابت کنی. حس خودت را نشان بده اگر در عین نداری به مستمندان کمک کنی مردی.

تفسیر  فال   حافظ  2:

زمان را بیهوده از دست نده. فرصتها را غنیمت بدان و بیهوده به دنبال عیبجویی نباش. کمی اراده داشته باش و با دیگران مشورت کن تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. 

 

حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند,حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند تعبیر,حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند فال حافظ

فال حافظ حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند

اختصاصی برگزیده ها


,