حضرت نوح

حضرت نوح علیه السلام نخستین پیامبر اولوالعزم بود که خداوند او را با کتاب و شریعت مبعوث فرمود. شریعت و کتاب او نخستین شریعت و کتابی بود که مشتمل بر قوانین و احکام الهی بوده است. حضرت نوح دومین پدر نسل کنونی انسان است و بجز آدم و ادریس که قبل از او بودند، نسبت سایر پیغمبران الهی به او منتهی می‌گردد. نام همسر وی «والیه» و گناه او این بود که در نزد قوم خود، نوح علیه السلام را مجنون معرفی کرد.
نام پسران او حام و سام و یافث و نام پسر گناهکارش که در هنگام طوفان نوح غرق شد، کنعان بود.
به تصریح قرآن کریم، حضرت نوح علیه السلام به مدت 950 سال قومش را به خداپرستی دعوت کرد. او اولین پیامبری است که در زمانش عذاب طوفان بر منکران و مشرکان فرود آمد.
در قرآن کریم داستان نوح به تفصیل بیان شده است. (مفصل تر از همه در سوره هود آیه 25 به بعد و سوره نوح.)
به تصریح قرآن، قوم نوح بت‌پرست بودند و او را می‌آزردند؛ اما نوح در رسالت خود شکیبایی و استقامت می‌ورزید و مردم را به توحید دعوت می‌کرد. با این همه، هیچ کس جز عده کمی به او ایمان نیاورد. آنگاه قومش را به آمدن عذاب الهی تهدید کرد اما آنها به انکار و لجاجت و عناد ادامه دادند تا آنکه نوح نومید شد و نفرین کرد؛ خداوند نیز دعای او را مستجاب کرد و به وی فرمود که کشتی بزرگی بسازد.
هنگام نزول عذاب، نوح به همراه پیروان اندک خود سوار کشتی نوح شد. همه مشرکین در این طوفان غرق شدند، سرانجام عذاب الهی به پایان رسید و کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت.
عمر نوح بسیار طولانی بود، به طوری که در ادبیات عربی و فارسی ضرب المثل شده است. در تاریخ و روایات، عمر او بین هزار تا دو هزار و هشتصد سال (1000، 1450، 1470، 2300، 2500 و 2800 سال) نقل شده است که از این مدت، 950 سال را به رسالت و پیامبری مشغول بود.
مطابق اخبار و تواریخ، قبر حضرت نوح علیه السلام در نجف و در کنار قبر امیر المومنین علی علیه السلام قرار دارد که در زیارت‌نامه‌ی امام علی نیز به آن اشاره شده است.

گگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ

حضرت نوح عليه السلام يكي از پنج پيامبر اولوالعزم است. در حقيقت نوح عليه السلام اولين پيامبري است كه خداوند دين مستقل به او عنايت فرموده و اولين كتاب آسماني را بر او نازل نمود.

در قرآن كريم به گوشه هايي از زندگي وسيره آن حضرت پرداخته شده است كه جواب بسياري از سؤالات ما را برآورده مي سازد. قرآن كريم زندگي حضرت نوح را به چند دوره تقسيم مي كند و هر دوره به ما معرفي مي نمايد كه نحوه برخورد آن حضرت را مردمان و نحوه برخورد مردمان را با او بازگو مي نمايد.

اين دوره ها به روايت قرآن كريم به شرح ذيل است:

1 ـ اولين دوره زندگي آن حضرت، عبارت از مبعوث شدن آن حضرت به پيامبري است و نيز دل سوزي آن حضرت نسبت به گمراهان و هدايت آنها.

حضرت نوح مدت چند صد سال مردم را به سوي حق و روشنايي هدايت فرمود. اما كم بودند گوشهايي كه پيام او را بشنوند و اندك بودند دل هايي كه به نواي او دل بسپارند. هر اندازه كه حضرت نوح در صدد هدايت و راهنمايي آن قوم بود، آن قوم در صدد دوري و كناره گيري از آن حضرت بودند. تنفر آن قوم جاهل و بدسيرت از حضرت نوح به حدي رسيده بود كه وقتي يكي از آنان مي مرد، به فرزندان خود وصيّت مي كرد كه مبادا به اين مرد كه نوح است، نزديك شويد و حرفهاي او را گوش بدهيد.

متأسفانه از علل تنفر آنها، چيزي به ما نرسيده است اما مي توان اين گونه حدس زد كه چون مهمترين كار انبياء، روشنگري و مبارزه با جهل و خرافه است و از طرفي چون اين امور گاهي به مرور زمان در دل نفوذ مي كند و تمام هستي آنها را در اختيار مي گيرد، لذا با هر كس كه با اين مقبولات خرافي مبارزه كند و در صدد روشنگري باشد، به مبارزه برمي خيزند.

2 ـ دومين مرحله مبارزه آن قوم با حضرت نوح شيوه ها و شكلهاي گوناگوني داشت. يكي از شيوه های برخورد آن قوم، تمسخر بود.

به كارهاي او به عنوان كارهايي كه سابقه نداشته است، مي نگريستند. بنابراين به آن حضرت مي خنديدند. قرآن كريم مي فرمايد: هر گاه بزرگان بر آن حضرت مي گذشتند او را مسخره مي كردند كه نوح هم در مقابل مي فرمود: ما نيز شما را مسخره خواهيم کرد.... و اين امر به زودي معلوم خواهد شد و ... اين چنين بود كه نوح علي نبينا و آله و عليه السلام از هدايت آنها خسته و مأيوس مي شود و آنها را نفرين مي كند و مي گويد: پرودگارا از اين كافران، كسي را روي زمين مگذار زيرا اينان گمراه كننده بندگان تو هستند... خداوند نيز در جواب آن حضرت مي فرمايد: همانا غير آنان كه از قوم تو ايمان آورده اند، ديگر كسي ايمان نمي آورد. پس غمگين مباش به آنچه اينان مي كنند.

اما مرحله آخر اينجاست كه خداوند به حضرت نوح دستور مي دهد كه در صدد ساختن كشتي باشد. آن حضرت مشغول ساختن كشتي مي شود. اما باز هم از استهزاء‌ آن قوم نابكار در امان نيست. بعد از مدّتي كشتي ساخته مي شود. خداوند امر مي فرمايد: كه از هر جانداري دو جفت به علاوه اهل و دوستان و مومنين را سوار كشتي كن. وقتي همه سوار شدند، ناگهان باراني سيل آسا از آسمان و جوشيدن آب از زمين آغاز شد. مدت زماني بعد سراسر منطقه را آب گرفت و همه ظالمان و گمراهان را در كام خود فرو برد.ککککککککککککککککککککککککککک

  im_7c.gif

حضرت نوح علیه السلام شیخ الانبیا، اولین پیامبران اولوالعزم است که کتاب آسمانی آورد.
تمام پیامبران، به غیر از حضرت آدم علیه السلام و حضرت ادریس علیه السلام، نسبشان به حضرت نوح میرسد. نام اصلی او در روایات، عبدالغفار، عبدالملک و عبدالاعلی آمده و علت این نام نوح، به دلیل کثرت گریه ونوحه زیاد او بوده است .

در قرآن کریم 43 مرتبه نام او ذکر شده است. داستان او باقومش در سوره های اعراف، مومنون، شعرا، قمر، نوح وتفصیل بیشتردر سوره هود میباشد.

بعد از حضرت آدم، مردم به صورت یک امت بر دین توحید بودند و زندگی ساده ای میکردند، اما کم کم روح تکبر در میان آنها شایع شد .
قدرتمندان آنها به ضعیفان و زیردستان ظلم میکردند، اختلاف طبقاتی شدید و زورگویی وبه دنبال آن، منازعات ومشاجرات زیادی پیدا شد و در نهایت، مردم به شرک و بت پرستی رو آوردند و ازدین توحید وعدالت اجتماعی دور شدند. مهم ترین بت های آنآن که در سوره نوح به آنها اشاره شده، عبارتند از (ود) (سواع) (یغوث) (یعوق) و(نسر) .

در این هنگام بود که خداوند نوح را به رسالت مبعوث کرد و او را باکتاب آسمانی ودین توحید به سوی مردم فرستاد. از این رو، بقای توحید در روی زمین مرهون آن حضرت است.
لذا خداوند آن حضرت را به سلامی خاص اختصاص داده است:
سلام علی نوح فی العالمین (سوره صافات، آیه 79)
''ترجمه: درود و سلام بر نوح در میان جهانیان.''

نوح دعوت خود را به خدا و آیات او شروع کرد و در این راه هرچه توانست کوشش نمود. شب و روز، علنی و مخفی، مردم را به سوی خدا و حق، فرا می خواند؛ ولی آن قوم، جز با عناد و تکبرورزی به او پاسخ نمی دادند. هر قدر که نوح در دعوت و ارشاد آنها می افزود، آنها به سرکشی و کفر خودشان می افزودند و نوح را مسخره میکردند و او را دروغگو و مجنون می گفتند؛ تا آنجا که بزرگان آن قوم و مخالفانش گفتند: ای نوح، اگر از این حرفها ودعوت هایت دست برنداری تو را سنگسار میکنیم.

این دعوت ها و پایداری های حضرت نوح مدت950 سال طول کشید، ولی جز خانواده او و تعداد معدودی کسی ایمان نیاورد. در این زمان بود که دیگر حضرت نوح ناامید شد و به پروردگار خود شکایت کرد و از او یاری خواست. خداوند هم به او وحی کرد که جز افرادی که ایمان آورده اند، کس دیگری ایمان نخواهد آورد و به وی دلداری داد.
آنگاه نوح قوم خود را نفرین کرد که: خدایا! این قوم را نابود کن و احدی از آنها را باقی مگذار.

خدا به او وحی کرد که" بانظارت و وحی ما کشتی بساز"

کشتی حضرت نوح
خداوند به نوح امر کرد که به تایید و کمک الهی، کشتی بسازد. نوح هم در آن سرزمین، که به هیچ وجه آب در حوالی آن نبود، شروع به ساختن کشتی نمود. مردم دسته دسته بر او گذر می کردند و او را مسخره می نمودند و حرف های ناشایست به او می زدند تا بالاخره، ساخت کشتی تمام شد.
از طرف خدا به نوح وحی شد که از هر حیوانی یک جفت (نر و ماده) درکشتی سوار کند. همچنین خانواده اش و تمام کسانی که به او ایمان آورده بودند، _به غیر از زن خائن و پسرش_ به کشتی سوار شدند

نزول عذاب و طوفان
کم کم نشانه های عذاب پیدا شد و آن این بود که آب از تنور فوران کرد و آنقدر آب از آسمان سرازیر شد که زمین را به صورت چشمه ها در آورد. و رود ها همه طغیان کردند و این آب ها به هم رسید و بالا آمد و کشتی بر روی آن در میان امواجی چون کوه به راه افتاد و به این ترتیب، طوفان همه گیر شد و تمام آن مردم ستمکار را گرفت و مردم همه غرق شدند.

سپس در این موقع خداوند به زمین امر کرد که آب خود را فرو برد و آسمان از باریدن خودداری کند. آنگاه نوح و همراهانش از کشتی خارج شدند و خدا را سپاس گفتند و او را به یگانگی و اسلام، پرستش کردند و دودمان او وارث زمین گشتند.

عمر حضرت نوح
مدت عمر او را از 1000 سال تا 2800 سال گفته اند، زیرا 950 سال ، فقط مدت دعوت و رسالتش بود. اگرچه بعضی ها همان 950 سال را عمر آن حضرت دانسته اند. بهر حال در میان پیامبران الهی ، کسی به اندازه نوح عمر نکرده است.
مدفن او، در داخل ضریح مطهر امام علی علیه السلام در نجف|نجف اشرف در عراق می باشد .

ککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک

نام‌ اصلى‌ نوح‌،عبدالغفار يا عبدالملك‌ يا عبدالاعلى‌ ' است‌ و علت‌ اينكه‌ او رانوح‌ خواندند كثرت‌ نوحه‌ و گريه‌ آنحضرت‌ بوده‌ است‌.

        «نوح‌ پيامبر تا وقتى‌ كه‌ 460 سال‌ از عمرش‌ گذشته‌ بود،پيوسته‌ در كوهها زندگى‌ مى‌ كرد وبعبادت‌ حقتعالى‌ روزگار خود را بسر مى‌ برد و زن‌ وفرزندى‌ نداشت‌ ولباس‌پشمين‌ ميپوشيد و از سبزيهاى‌ زمين‌ غذاى‌ خود را تأمين‌ مى‌ كرد تا اينكه‌ پس‌ ازگذشتن‌ مدت‌ مزبور جبرئيل‌ بنزد وى‌ آمده‌ گفت‌:چرا از مردم‌ كناره‌گيرى‌ كرده‌اى‌ ؟گفت‌:براى‌ آنكه‌ قوم‌ من‌ خدا را نمى‌ شناسند از اينرو من‌ از ايشان‌ كناره‌گيرى‌ اختيار كرده‌ام‌.جبرئيل‌ گفت‌:با آنان‌ مبارزه‌ كن‌!نوح‌ گفت‌:قدرت‌ ندارم‌.و اگر عقيده‌ مرابفهمند مرا مى‌ كُشند.

        جبرئيل‌ گفت‌:اگر نيروى‌ اين‌ كار بتو داده‌ شود با آنها مبارزه‌ مى‌ كنى‌ ؟

        نوح‌ گفت‌:چه‌ بهتر از اين‌،و اين‌ كمال‌ آرزوى‌ من‌ است‌.در اين‌ موقع‌ نوح‌ پرسيد:توكيستى‌ ؟

        جبرئيل‌ فرشتگان‌ را صدا زد و چون‌ فرشتگان‌ بدورش‌ جمع‌ شدند،نوح‌ ترسيدولى‌ جبرئيل‌ خود را به‌ وى‌ معرفى‌ كرد و سلام‌ خداى‌ رحمان‌ را بوى‌ ابلاغ‌ كرد وبشارت‌ نبوت‌ را بدو داد و به‌ او دستور داد با عموره‌- دختر ضمران‌ بن‌ اخنوخ‌ - كه‌نخستين‌ كسى‌ بود كه‌ بعدا به‌ نوح‌ ايمان‌ آورد- ازدواج‌ كند.

        نوح‌ در حالى‌ كه‌ روز عيد بود و عصايى‌ در دست‌ داشت‌ كه‌ از ضمير مردم‌ خبرمى‌ داد،نزد مردم‌ آمد .در آن‌ روز سركرده‌هاى‌ قوم‌ نوح‌ هفتاد نفر بودند كه‌ نزد بتهارفته‌ بودند.نوح‌ صدا را به‌ لااله‌ الاّالله بلند كرد و نبوت‌ خويش‌ و پيامبران‌ قبل‌ از خودوبعد از خود را به‌ مردم‌ اطلاع‌ داد.در اين‌ موقع‌ بتها را لرزه‌ فرا گرفت‌ و آتشهائى‌ را كه‌روشن‌ كرده‌ بودند خاموش‌ شد و مردم‌ دچار وحشت‌ شدند.

        بزرگان‌ و سركرده‌ هاپرسيدند:اين‌ مرد كيست‌؟

        نوح‌ گفت‌:من‌ بنده‌ خدا هستم‌ كه‌ خداوند مرا به‌ عنوان‌ پيامبر بنزد شما فرستاده‌است‌ و من‌ شما را از عذاب‌ الهى‌ بيم‌ مى‌ دهم‌.خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

و آن كشتی به دریا با امواجی مانند كوه در گردش بود در آن حال نوح از راه شفقت فرزندش را ندا كرد ای پسر تو هم به این كشتی در آی و با كافران همراه مباش. (42) آن پسر نااهل پاسخ داد كه من به زودی بر فراز كوه روم كه از خطر هلاكم نگه دارد، نوح گفت: ای پسر امروز هیچ كس از قهر خدا به لطف او نجات نیابد این بگفت و موج میان آنها جدایی افكند پسر با كفار غرق شد. (43) و به زمین خطاب شد كه آب را فرو بر و به آسمان خطاب شد باران را قطع كن و آب به یك لحظه خشك شد و حكم انجام یافت و كشتی بر كوه جودی قرار گرفت و فرمان هلاك ستمكاران در رسید. (44) و نوح به درگاه خدا عرض كرد: پروردگارا فرزند من اهل بیت من است (كه وعده لطف دادی) و وعده عذاب تو هم حتمی است كه قادرترین حكم‌فرمایانی. (45) خدا به نوح خطاب كرد كه فرزند تو هرگز با تو اهلیت ندارد زیرا او را عملی بسیار ناشایست است پس تو از من تقاضای امری كه هیچ از حال آن آگاه نیستی مكن من تو را پند می‌دهم و از مردم جاهل مباش. (46) نوح گفت: بار الها پناه می‌برم به تو كه دیگر چیزی كه نمی‌دانم تقاضا نكنم و اكنون اگر مرا نبخشی و ترحم ننمایی من از زیانكارانم. (47) به نوح خطاب شد كه از كشتی فرود آی كه سلام ما و بركات و رحمت ما بر تو و بر آن امم كه همیشه با تواند. و به امت‌هایی كه (ستمگر شوند) پس از آنكه بهره از دنیا دهیم آنان را عذاب دردناك خواهیم كرد. (48) این از اخبار غیب است پیش از آنكه ما به تو وحی كنیم و قومت هیچ از آن آگاه نبودید پس تو در طاعت حق صبر كن كه عاقبت اهل تقوی نیكو است. سوره هود
اولین بار (1379) در مقاله «نوح و نوحاوند» ادعا كردم توفان نوح مقابل رشته كوه‌های زاگرس آرام شده و كشتی نوح در كوه «سركشتی» به گل نشسته است. همان گونه كه گمان می‌بردم برخی از صاحب‌نظران این ادعا را مغایر اسناد تاریخی دانستند و نتیجه برخورد دوستان این شد تا این فرضیه در داخل كشور نتیجه‌ای ندهد. بنابراین مقاله را به بنیاد نوح‌شناسی آمریكا فرستادم. چندی بعد گروهی سه نفره از آمریكا به ایران آمدند. با یكی از آنها به كوه «سركشتی» رفتم و منطقه را نشانشان دادم. در آنجا سنگ‌های بسیار عجیبی را پیدا كردیم كه مانند حلقه‌های زنجیر بود و همچنین قبرهایی مربوط به پیش از اسلام. دو قبر در بالای كوه «سركشتی» وجود دارد كه به اعتقاد من یكی قبر نوح و دیگری احتمالا قبر حضرت آدم است.
چندی پیش یكی از دوستان فصلنامه‌ای در اختیارم گذاشت كه در این فصلنامه مقاله‌ای جالب نظرم را جلب كرد.
«نوح و نوحاوند» عنوان آن مقاله بود. دكتر علی‌اكبر افراسیاب‌پور، نویسنده مقاله، عضو هیات علمی دانشگاه شهید رجایی تهران مدعی شده كه توفان نوح در ایران پایان یافته و كشتی او در زاگرس به گل نشسته است.
اسناد و مداركی كه نگارنده در این مقاله ارائه كرده و به نظرم بسیار محكم بود. به قدری از این موضوع شگفت‌زده شدم كه از طریق همان دوست توانستم با دكتر افراسیاب‌پور قراری بگذارم.
قرارمان می‌شود ساعت 10 صبح روز یكشنبه 21 بهمن ماه 1386، آپارتمان شخصی دكتر در منطقه قنات‌كوثر.
خلاف تصورم معماری داخلی منزل وی كاملا امروزی است. خودش در این باره می‌گوید: زیاد در خانه نیستم چون بیشتر اوقات را در دانشگاه سپری می‌كنم.
شما كه همیشه در دانشگاه هستید پس قبر نوح و كشتی او را چگونه در كوه‌های زاگرس پیدا كردید؟
سال 1362 كه از جبهه برگشتم در صدا و سیمای مركز لرستان مشغول كار شدم. برنامه‌ای رادیویی داشتم كه باید درباره زندگی ایلات و عشایر استان پژوهش می‌كردم. طی این پژوهش متوجه شدم كوهی به نام «سركشتی» در سمت نورآباد و نهاوند قرار دارد. شنیدن این نام برایم بسیار جالب بود؛ چراكه در آن منطقه نه دریایی است و نه راهی كه با دریا ارتباط داشته باشد، اما اینكه «سركشتی» از كجا آمده بود آغازی شد بر مطالعاتم.
رشته تحصیلی‌تان چیست؟
كارشناسی فلسفه دارم، اما دوره دكترای خود را در گرایش عرفان گذرانده‌ام. 12 جلد كتاب تالیف كرده‌ام و 54مقاله داخلی و خارجی چاپ شده دارم.
پس شما هم چیزی از نوح در ایران نشنیده بودید؟
خیر،‌ اما تصمیم گرفتم مطالعاتم را درباره رشته‌كوه‌های زاگرس ادامه دهم. در قلب رشته‌كوه زاگرس، كوهی به نام «گرین» قرار گرفته است. این كوه از شمال نهاوند شروع و تا شمال غرب این شهر ادامه دارد. رود معروف «گاماسیاب» كه سرچشمه رود كرخه است از این كوه سرچشمه می‌گیرد. با مطالعاتی كه انجام دادم به اسناد و مداركی پی بردم كه در آنها گفته شده بود «نهاوند» همان «نوح،‌آب‌، بند» است و به علت كثرت استفاده طی سال‌های دور از «نوح آب‌بند» به «نهاوند» تغییر یافته است.
چگونه امكان دارد در منطقه‌ای كه دریایی ندارد و از هر دو طرف به كوه مشرف است، توفانی رخ داده باشد؟
اگر به رشته‌كوه زاگرس توجه كنید،‌ متوجه خواهید شد كه این رشته‌كوه مانند دیواری است كه هر دوطرف آن دشت قرار دارد شكل این رشته‌كوه به خوبی نشان می‌دهد كه اگر در منطقه بین‌النهرین توفانی روی داده باشد این كوه آن را مهار كرده است چون اصلی‌ترین دیواره‌ای است كه می‌تواند از سر راه آن توفان قرار گرفته باشد.
همان گونه كه گفتم كوه‌ گرین در قلب زاگرس قرار گرفته است. ارتفاع همه قله‌های زاگرس نزدیك به هم است. در سلسله‌كوه‌های گرین كوهی قرار دارد به نام «سركشتی»، این كوه 2هزار و 80 متر ارتفاع دارد. با بررسی میدانی در این كوه متوجه شدم بالای آن دو قبر خیلی قدیمی قرار گرفته است كه هم‌اكنون به عنوان امامزاده «بابای بزرگ» مورد زیارت مردم قرار می‌گیرد.
در فرهنگ ایرانی فقط دو پیامبر را به نام بابای بزرگ می‌دانند یكی نوح و دیگری آدم.
‌یعنی الان آن قبر زیارتگاه است؟
بله، از روزگاران دور مردم منطقه نهاوند و نورآباد برای زیارت، پا به این منطقه می‌گذاشته‌اند.
در قرآن آمده كه كشتی نوح بر كوه جودی قرار گرفته است، شما مدعی هستید كه «گرین» همان‌ «جودی» است؟
آیه 44 سوره نوح اشاره می‌كند «و به زمین خطاب شد كه آب را فرو بر و به آسمان خطاب شد باران را قطع كن و آب به یك لحظه خشك شد و حكم انجام یافت و كشتی بر كوه جودی قرارگرفت و فرمان هلاك ستمكاران در رسید»
می‌بینید كه قرآن اشاره می‌كند كه جودی محل به گل نشستن كشتی نوح است. با گسترش پژوهش‌ها متوجه شدم طایفه‌ای به نام جودی و جودكی آن منطقه زندگی می‌كنند. هم‌اكنون هم افراد زیادی در سراسر ایران نام خانوادگی «جودی» یا «جودكی» را دارند.
آیا به غیر از مشاهده‌های جنابعالی، اسناد تاریخی دیگری وجود دارد كه در آن به وجود قبر نوح در نهاوند اشاره كند؟
بله، اسناد تاریخی بسیاری وجود دارد. ابن‌فقیه همدانی در سال 290قمری (1200سال پیش) در كتاب «البلدان» (به زبان عربی و چاپ 1885 اروپا) صفحه 237 نوشته است: «نهاوند از ساخته‌های نوح (ع) است و به آن نوح آوند گفته‌اند.»
یاقوت حموی متوفی 624 قمری در كتاب معجم‌البلدان صفحه 361آورده است: «نهاوند را به این دلیل نهاوند گفته‌اند كه از ساخته‌های نوح (ع) است»
ابی‌الفداء متوفی 732 در كتاب تقویم البلدان چاپ پاریس صفحه 417 یادآور می‌شود: «نهاوند شهری از سرزمین كوهستان است كه نوح آن را بنا كرده است.»
زكریا قزوینی در سال 674 قمری در كتاب آثار البلاء صفحه 545 می‌نویسد: «نهاوند از بناهای نوح نبی(ع) است. اصلش نوح آوند بوده است» در كتاب مجمل‌التواریخ تالیف سال 530 قمری صفحه 186 می‌خوانیم:
«نوح پیغامبر شهر را بنا كرد به نام خویش «نوح آوند» و آن نهاوند است.
ابن اثیر در جلد سوم كتاب خود صفحه 335 می‌آورد:
«نهاوند شهری است از بلاد جبل گویند آن را نوح بنا كرده است» در كتاب عجایب‌المخلوقات (سال 555 ق)كه اروپایی‌ها آن را قبول دارند. در جلد 3 صفحه 275 آمده است: «نهاوند شهری قدیم است كه آن را نوح بنا كرد. آن را نوح آوند گویند.»
خلف تبریزی در سال 1062 در كتاب برهان قاطع صفحه 1173 می‌نویسد: «نهاوند: نوح‌(ع) بانی آن شهر بوده و‌آن را نوح‌آوند می‌گفته‌اند یعنی
«نوح تخت» و «نوح مسند». پایتخت نوح بوده و آوند به معنی تخت و مسند هم آمده است و به كثرت استعمال نهاوند شده است.»
می‌بینید كه وجود قبر نوح و آرام گرفتن كشتی این پیامبر در ایران نه تنها حرفی امروزی نیست بلكه سخنی تاریخی است و مانند این جملات در كتاب‌های زیاد دیگری نیز آمده كه شرح آن در این گفت‌و گو نمی‌گنجد.
سال 79 نسخه‌ای از مقاله‌ را برای بنیاد نوح‌شناسی آمریكا فرستادم چون در داخل كشور كسی به این موضوع اهمیت نداد.
پس از اینكه مقاله را به آمریكایی‌ها دادم گروهی سه‌نفره برای بررسی موضوع به ایران آمدند. با یكی از آنها به منطقه رفتیم. از منطقه فیلمبرداری كردند. سنگ‌های عجیبی در منطقه پیدا كردیم؛ مانند حلقه‌های زنجیر و قبرهایی مربوط به دوران پیش از اسلام. به اتفاق با 15 تن از پیرمردهای اطراف كه مصاحبه كردیم همگی آنها می‌گفتند نام این كوه سركشتی است و اجداد ما گفته‌اند قبر نوح اینجاست. جالب اینكه تا 80 كیلومتر آن سوتر از منطقه افراد بومی همین نكته را نیز می‌گفتند.
به غیر از آمریكایی‌ها گروهی دیگر از منطقه بازدید داشته‌اند؟
بله، چند ماه بعد از بازدید آمریكایی‌ها یك گروه انگلیسی از منطقه بازدید كرد.
شما به آنها اطلاع‌دادید؟
نمی‌دانم چگونه متوجه شدند، اما ظاهرا با صرف‌ هزینه‌های زیادی منطقه را مورد بازدید قرار دادند و قرار است طی ماه‌های آینده دوباره به نهاوند بروند.
ظاهرا كشورهای دیگری هم مدعی نوح هستند!
هم‌اكنون شش كشور عراق، سوریه، تركیه، آذربایجان، ایران و یمن مدعی هستند كه كشتی نوح در آنجا آرام گرفته است. بدون هیچ تعصبی خدمتان می‌گویم كه اسناد و مدارك ایران بسیار قوی‌تر از سایر كشورها است.
اگرچه معتقدم اسناد و مدارك ایرانی‌ها بسیار قوی‌تر است اما باز تاكید می‌كنم كار علمی تعصب‌بردار نیست و هر كس سند و دلایل ارائه دهد باید حرف او را پذیرفت و نباید فراموش كنیم درباره امور باستانی نمی‌توان به قطعیت صحبت كرد.
منابعی كه ارائه دادید عمدتا عربی بود، آیا منابع دیگری هم وجود دارد؟
یكی از جغرافی‌دانان به نام پاپلی‌ یزدی در كتاب فرهنگ آبادی‌ها صفحه 8 درباره كوه سركشتی نوشته است: «سركشتی محل به گل نشستن كشتی نوح است و در غرب منطقه دلفان رشته كوهی است مربوط به دوران اول و دوم. مرحوم حاج‌حیدر كه كهن‌سال‌ترین مرد قبیله بود درباره وجه تسمیه این كوه گفت: پس از فرو نشستن توفان نوح، كشتی نوح بر بالای این كوه به گل نشست و از حركت باز ایستاد.»
اهل حق كه گروهی از درویشان قدیمی غرب ایران هستند برای گنبد «بابای بزرگ» (همان قبر نوح) احترام خاصی قائل هستند و قرن‌ها است كه به صورت كاروان از استان‌های كردستان، كرمانشاه و لرستان به زیارت آن می‌روند.
هنری راولینسون دانشمند آشورشناس در سال 1838 نوشته است: در 25ماه مه به كوه زیبای «چهل نابالغان» رسیدیم كه از طرف غرب به یك سلسله كوه مرتفع به نام سركشتی می‌رسد. لر, ها معتقدند كشتی نوح پس از توفان در آن جا به گل نشسته است.»
ادعای اینكه قبر نوح در ایران است از لحاظ اقتصادی چه چیزی در بر دارد؟
شما توجه كنید پس از مطرح شدن این فرضیه چند گروه باستان‌شناس معتبر پای به كشورمان گذاشته‌اند. جای تعجب است چنین موضوع مهمی برای برخی از مسوولان اصلا جالب نبوده ! اما كشورهای دیگر كه خدمتتان گفتم: با وجود اینكه اسناد و مدارك ضعیف‌تری دارند با استفاده از تبلیغات فراوان و حمایت دولت‌هایشان، توانسته‌اند توریست‌های زیادی را جمع كنند.
آرام شدن توفان نوح در ایران را از چه جنبه‌هایی بررسی كردید؟
از سه جنبه علمی و تاریخی، اسطوره‌ای و داستانی و دینی و مذهبی این توفان را بررسی كرده‌ام. از هر سه جنبه می‌توان ثابت‌ كرد هزاران سال پیش توفانی رخ داده است.
همه فرهنگ‌ها به نوعی داستان نوح را شنیده‌اند و آن را باور دارند. سال 1891 پژوهشگری به نام «اندری» ماجرای توفان نوح را با روایت‌های مختلف گردآوری كرده است. 68 روایت محلی، 13 روایت در آسیا، 4 روایت در اروپا، 5 روایت در آفریقا.
ویلكاكس یكی از باستان‌شناسانی است كه در منطقه بین‌النهرین پژوهشی انجام داده و فرضیه‌ای را عنوان می‌كند كه براساس آن طغیان رود فرات منشا توفان نوح بوده است. آب بالا آمده و كوهستان زاگرس را فراگرفته و زاگرس همچون سدی جلوی این آب ایستاده است.
توفان نوح چند سال پیش رخ داده است؟
نمی‌توان در مورد وقوع این توفان عدد ‌داد اما اگر بخواهیم حدودی سال وقوع توفان نوح را بگوییم می‌توان گفت حدود 4هزار سال پیش این توفان رخ داده است.
چگونگی وقوع این توفان مشخص نیست؟
تورات معتقد است توفان 350سال طول كشید. قرآن در چهار سوره هود، نوح، مومنون و اعراف در خصوص توفان نوح سخن به میان آورده اما هیچ اشاره‌ای به سال نمی‌كند.
گفتید كه دو قبر را در بالای كوه سركشتی پیدا كرده‌اید. یكی از آنها قبر نوح است و قبر دوم مربوط به كیست؟
حدس می‌زنم یكی از نزدیكان نوح باشد ضمن اینكه بعید هم نیست قبر حضرت آدم در آن جا باشد

 

        عموره‌ وقتى‌ سخن‌ نوح‌ را شنيد به‌ او ايمان‌ آورد.پدرش‌ وقتى‌ متوجه‌ شد به‌عموره‌ گفت‌:باين‌ زودى‌ سخن‌ نوح‌ در تو اثر كرد؟من‌ مى‌ ترسم‌ كه‌ پادشاه‌ متوجه‌ايمان‌ تو شود وتو را بكشد.

        ولى‌ عموره‌ به‌ سخن‌ پدر توجهى‌ نكرد و دست‌ از ايمان‌ خود بر نداشت‌.پس‌ ازآن‌ هرچه‌ او را تهديد كرده‌ وزندانى‌ نمودند از ايمان‌ بخداى‌ نوح‌ دست‌ نكشيد تابالاخره‌ نوح‌ با وى‌ ازدواج‌ كرد و سام‌ بن‌ نوح‌ از وى‌ بدنيا آمد.

            علامه‌ مجلسى‌ طبق‌ روايات‌ اهل‌ بيت‌(ع‌) عمر نوح‌ را 2500 سال‌ ذكر كرده‌ كه‌850 سال‌ قبل‌ از پيامبرى‌ و 1150 سال‌ بعد از پيامبرى‌ وقبل‌ از طوفان‌ و500 سال‌بعد از طوفان‌ زندگى‌ نمود.قبر نوح‌ در نجف‌ است‌.

نوح در قرآن

            قسمتى‌ از سخنان‌ نوح‌ با قومش‌ را در پايين‌ مرور مى‌ نمائيم‌:

  «نوح‌ به‌ مردم‌ گفت‌ كه‌ من‌ هشداردهنده‌ بطور آشكار هستم‌.نبايد غير ازخداى‌ واحد را بپرستيد كه‌ من‌ بر شما از عذاب‌ دردناك‌ قيامت‌ مى‌ ترسم‌.عده‌اى‌ ازكافران‌ قومش‌ گفتند ما تو را آدمى‌ مانند خود مى‌ دانيم‌ وطرفداران‌ تورا آدمهاى‌ ساده‌وپست‌ مى‌ دانيم‌.و شما را داراى‌ فضيلتى‌ بر خود نمى‌ دانيم‌ بلكه‌ شمارا دروغگومى‌ پنداريم‌.نوح‌ گفت‌ اگر من‌ معجزه‌ بياورم‌ وشما را در حالى‌ كه‌ ناراحت‌ هستيدمجبور (به‌ پذيرش‌ حق‌)بوسيله‌ معجزه‌ كنم‌؟اى‌ قوم‌ من‌!من‌ از شما مزدى‌ نمى‌ خواهم‌ كه‌ مزدم‌ با خداست‌ ومن‌ مؤمنين‌ را از خودم‌ دور نمى‌ كنم‌ زيرا اينها خدارا ملاقات‌ خواهند كرد ولى‌ شمارا نادان‌ مى‌ پندارم‌.اى‌ قوم‌ من‌!اگر اين‌ مؤمنين‌ را ازخودم‌ دور كنم‌ چه‌ كسى‌ مى‌ تواند پاسخ‌ خدا را در اين‌ مورد بدهد؟چرا متذكرنمى‌ شويد؟من‌ نه‌ مى‌ گويم‌ كه‌ خزائن‌ خدا نزد من‌ است‌ و نه‌ مى‌ گويم‌ كه‌ علم‌ غيب‌مى‌ دانم‌ و نه‌ مى‌ گويم‌ من‌ فرشته‌ام‌!ونه‌ به‌ آنان‌ كه‌در چشمان‌ شما خوار به‌ نظر مى‌ آيندنمى‌ گويم‌ كه‌ خدا   هرگز به‌ آنان‌ نيكى‌ نمى‌ دهد كه‌ اگر اين‌ گويم‌ جزو ستمكاران‌خواهم‌ بود.

آنها گفتند كه‌:حقيقتا تو با مامجادله‌ زياد مى‌ كنى‌ .اگر راست‌ مى‌ گوئى‌ آنچه‌ را كه‌ وعده‌داده‌اى‌ (عذاب‌ الهى‌ )بياور.نوح‌ گفت‌ هرگاه‌ خدا بخواهد مى‌ آورد وشما نمى‌ توانيدمانع‌ آن‌ شويد.اگر خدا بخواهد كه‌ شماا بخاطر كفرتان‌ عقوبت‌ كند،نصيحت‌ من‌ به‌شما فايده‌اى‌ ندارد.او خداى‌ شماست‌ وبسوى‌ او برخواهيد گشت‌.»

   «نوح‌ به‌ قومش‌ مى‌ گفت‌:چرا تقوا نداريد؟من‌ براى‌ شما پيامبرى‌ امين‌هستم‌.پس‌ تقوا داشته‌ باشيد و از من‌ اطاعت‌ كنيد.من‌ از شما مزد نمى‌ خواهم‌ زيرامزدم‌ با خداوند عالميان‌ است‌.پس‌ تقوا داشته‌ باشيد و از من‌ اطاعت‌ نمائيد.آنهاگفتند:از تو پيروى‌ كنيم‌ درحالى‌ كه‌ فرومايگان‌ در اطراف‌ تو هستند؟نوح‌ گفت‌:من‌ ازكارهاى‌ آنان‌ اطلاع‌ نداريم‌ و اگر مى‌ فهميد حساب‌ آنها با خداست‌. ومن‌ مؤمنين‌ را ازخود دور نمى‌ كنم‌ زيرا من‌ فقط‌ هشدار دهنده‌اى‌ آشكار هستم‌.گفتند:اگر از اين‌ حرفهادست‌ برندارى‌ تو را سنگسار مى‌ كنيم‌!»

   وقتى‌ كه‌ نوح‌ به‌ دستور خداكشتى‌ مى‌ ساخت‌،هرگاه‌ عده‌اى‌ از قومش‌ از آنجامى‌ گذشتند او را مسخره‌ مى‌ كردند.نوح‌ هم‌ مى‌ گفت‌:اگر امروز شما مارا مسخره‌مى‌ كنيد ما هم‌ در آينده‌ شما را مسخره‌ خواهيم‌ نمود.

  تا اينكه‌ فرمان‌ عذاب‌ آمد وآب‌ از تنور عذاب‌ جوشيد.پس‌ خدا به‌ نوح‌دستور داد تا از هر حيوان‌ ،جفتى‌ بردارد وباتفاق‌ مؤمنين‌ سوار كشتى‌ شود.وقت‌سوار شدن‌ ،نوح‌ گفت‌،با نام‌ خدا سوار شويد كه‌ رفتن‌ وايستادن‌ از خداست‌.حقيقتاخداى‌ من‌ آمرزنده‌ وبخشنده‌ است‌.

  در حالى‌ كه‌ كشتى‌ در ميان‌موجهاى‌ چون‌ كوه‌   مى‌ رفت‌،نوح‌ پسرش‌ را ديدپس‌ او را صدا زد وگفت‌:با ما سوار شو وجزو كافران‌ نباش‌!اما پسر جواب‌ داد به‌كوهى‌ پناه‌ مى‌ برم‌ تا مرا از آب‌ نگه‌ دارد.نوح‌ گفت‌:امروز كسى‌ نمى‌ تواند ز عذاب‌خدا رها شود مگر آنكه‌ خدا به‌ او رحم‌ كند.ناگاه‌ موج‌ بين‌ نوح‌ وپسرش‌ فاصله‌ شد وپسر نوح‌ غرق‌ گرديد.» گگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ

 

«زمین لرزه!» آنها متوجه شدند که حرکت دادن و در آوردن جسم مذکور از درون زمین، به دلیل ابعاد وسیع و بزرگ آن غیر ممکن است و تنها با یک لرزش زمین، این شیء می تواند از دل خاک سر در آورد و مورد کاوش قرار گیرد.
از تحقیقات ران ویت مدت زیادی نگذشته بود که در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۷۸، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیواره های این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد.
بدنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور می تواند باقیمانده کشتی نوح باشد. سپس بدبینی ها به خوش بینی مبدل و این سؤال ها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع ۱۸۹۰ متری کوههای آرارات، کشتی نوح نیست، پس چه چیز می تواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعاً بوقوع پیوسته است؟... آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟»
طوفان و سیل در زمان حضرت نوح در سطح وسیعی بوسعت کره زمین واقع شده است. به اعتقاد مسیحیان و بنا به نص انجیل، این حادثه عظیم و دهشت آور، برای تنبیه مردمان آن روزگار که دست به سرکشی زده بودند و به منظور نجات نوح پیامبر و پیروانش واقع شده بود. بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابود شدن و مرگهای دسته جمعی موجودات زنده را بر اثر حادثه ای غیر منتظره نشان می دهد. برخی از این حوادث با زمان طوفان نوح همخوانی دارد.
وجود لایه های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده اند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی و دلخراش را روایت می کنند.
● تاریخ در مورد محل به گل نشستن کشتی چه می گوید؟
داستان کشتی نوح از گذشته های دور مورد توجه اقوام مختلف بوده است. مورخان از ۲۰۰۰ سال پیش نقل کرده اند که توریست ها و مسافران کنجکاو بسیاری از قدیم این منطقه را در کوههای آرارات کشور ترکیه، مورد بازدید قرار می دادند و گاهی تکه های کوچکی از آن به غنیمت برده می شد. در تاریخ آمده است که حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، آشوریان اقدام به ورود به کشتی کردند و موفق به ورود به طبقه سوم آن که در زیر زمین واقع شده بود شدند. این نشان می دهد که اقوال مختلف در مورد موقعیت جغرافیایی کشتی، متفقند.
● تکنولوژی پیچیده در ساخت کشتی
اینجا صحبت از ساخت یک قایق کرجی کوچک هشت نفره با ظرفیت چند حیوان کوچک نیست. بحث بر سر تکنولوژی پیچیده ای است که مهارت ذوب فلزات، ابزار پیشرفته و نیروی انسانی حاذق می طلبیده است. از آنجا که یاران حضرت نوح تعداد بسیار کمی بوده اند، این سؤال پیش می آید که نوح براستی چگونه این کشتی را ساخته است. کشتی ای که تاکنون از عجایب کتب مقدس به شمار می رفت و اکنون یک واقعیت علمی لمس شدنی است. آیا نوح به تنهایی توانسته است کشتی ناوگونه خود را به طول یک زمین فوتبال و به وزن تقریبی ۳۲۰۰۰ تن بسازد؟ آیا ساخت یک کشتی با دست خالی با امکانات آن زمان، به گنجایش ۴۹۴ اتوبوس دو طبقه مسافربری با تصورات ما درباره قدما، همخوانی دارد؟ براستی چه تعداد جانور و چگونه جمع آوری شدند و در کشتی جایگزینی شدند؟ آب و غذا چگونه تأمین می شد؟ جانوران وحشی چگونه به سوی کشتی هدایت شدند؟ باید کار جمع آوری و هدایت حیوانات کاری سخت بوده باشد ولی بهرحال فرمان خدا باید انجام می شد.
...خوشبختانه تحقیق بیشتر در محل، حضور حیوانات را در کشتی یافت شده، تأیید کرد. کشف مقادیر قابل توجهی فضولات حیوانات که به صورت فسیل در آمده اند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شده اند ، فرضیه ما را بیشتر به واقعیت نزدیک کرد. علاقمندان به کاوش در مورد کشتی نوح بارها و بارها سعی کرده اند به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با توده های عظیم سنگ و خاک نیمه ویران مواجه شده اند. در آخرین تلاشها، کاوشگران سعی کردند لایه های گل و لای خشک شده اطراف کشتی را در هم بشکنند و از میان بردارند تا شاید راهی برای ورود به اتاقکهای زیرین کشتی پیدا کنند، اما خیلی موفق نبودند. در سال ۱۹۹۱، «گرگ برور» باستان شناس، بخشی از شاخ فسیل شده جانوری را کشف کرد که از قسمت تخریب شده کشتی که فضولات حیوانی بیرون ریخته بودند، به بیرون افتاده بود. به تشخیص محققان، این شاخ که مربوط به یک پستاندار بوده است، مقارن با شاخ اندازی سالانه جانور به هنگام خروج از کشتی در آنجا رها شده است...
● کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی
آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی تأیید کرده است. باستان شناسان با کشف رگه ها و تیرهای باریک آهنی، الگویی ترسیم کرده اند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامتگذاری شد. آنها همچنین گره ها و اتصالات آهنی محکم و برجسته ای را یافته اند که در ۵۴۰۰ نقطه کشتی بکار رفته اند.
تصویر برداری های راداری نشان داده که در محل تصادم کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر به گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شده اند. آنها می گویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساخت کشتی خارج از حد تصور ماست.
و اصنع الفلک باعیننا و وحینا (سوره هود، آیه۳۷)
و کشتی بساز زیر نظر ما و مطابق وحی ما
به نظر می رسد که تکنولوژی پیشرفته و رشدیافته ای در آن دوران وجود داشته که به هر حال حضرت نوح (ع) توانسته از آن بهره مند شود. تکنولوژی و تمدنی که ذهن ما را از تمرکز بر روی بناها و اماکن منحصر به فرد در نقاط مختلف دنیا به این نقطه از جهان معطوف می کند.
اکتشافات زمانی جالبتر شد که باستان شناسان توانستند طرح مشبکی حاصل از تقاطع تیرهای فلزی افقی و عمودی بکاررفته در بدنه کشتی بدست بیاورند. تصاویری که نشان می دهند ۷۲ تیر فلزی اصلی در هر طرف کشتی به کاررفته است. به نظر می رسد که برای هر چیزی طرح و الگویی وجود داشته است. وجود اتاقها و فضاهای کوچک و بزرگ در طبقات مختلف، نظریه وجود طرح مهندسی پیشرفته را تأیید می کند.
در طول تحقیقات، بررسیهایی در مورد تعیین طول، عرض و قطر کشتی انجام گرفته است که متخصصان را قادر ساخته تا از جزییات کف کشتی، ساختمان و الگوی اولیه و مواد تشکیل دهنده آن اطلاعاتی بدست آورند. دستیابی به چنین کشفیاتی مبهوت کننده بود، چرا که در بسیاری از مواقع، درک واقعیت کشف شده از حد تصور خارج بود.
کشف یک لایه غلافی و کپسولی شکل در داخل کشتی از این جمله بود که در واقع کشتی را به دو لایه یا پوسته اصلی مجهز می کرد. این آزمایشات، وجود دیوارهای داخلی کشتی، حفره ها، اتاقها و دهلیزها و همچنین وجود دو مخزن بزرگ استوانه ای را تأیید کرد. در این آزمایشها که به «رادار اسکن» یا «اسکن های راداری» معروفند، معلوم شد که دو مخزن استوانه ای بزرگ که هر کدام چهار متر و ۲۰ سانتی متر بلندی و هفت متر و بیست سانتی متر عرض داشته اند و به دور هر یک از آنها کمربندی فلزی نصب شده بود، در نزدیکی تنها در ورودی کشتی وجود داشته اند. در یکی از آزمایشات رادار اسکن که به درخواست استاندار استان آگری ترکیه انجام شد، معلوم شد که جنس بدنه کشتی از سه لایه چوب به هم چسبیده تشکیل شده است. این سه لایه با مواد محکم چسبنده، بهم چسبیده بودند.
در سال ۱۹۹۱، یک عدد میخ پرچ فسیل شده با حضور ۲۶ نفر محقق در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تأیید کرد.
این در حالی است که گمان می رفت در زمان حضرت نوح، آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج نرسیده باشد. آیا ما نیازمند بازنگری در تاریخ استفاده و استخراج بشر از فلزات هستیم؟
● لنگرهای کشتی هم کشف شد!
بر بلندیهای تپه های اطراف محل کشتی، باستان شناسان چند جسم بزرگ حجیم سنگی یافتند که در بالای هر کدام سوراخی بزرگ تعبیه شده بود. این اجسام مثلثی شکل سنگی و نیمه صیقلی، شبیه به لنگرهای کشتی های باستانی بودند که «دراگ» نامیده می شدند. اینها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب می شدند. چگونه و با چه نیرویی؟ دقیقاً نمی دانیم ولی حدس هایی در این زمینه وجود دارد.
کشف شش وزنه یا لنگر کشتی، هر یک مجهز به سوراخی در بالای آن، حدس باستان شناسان را به یقین تبدیل کرد. این وزنه ها در فواصل متفاوت، ظاهراً به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب شده بودند.
اندازه کشتی نوح در کتاب مقدس ۳۰۰ ذراع یاد شده است. واحد ذراع در مصر قدیم در زمان حضرت موسی(ع) برابر با ۵۲.۷ سانتی متر بوده است. با محاسبه این رقم، عدد ۱۵۸.۴۶ متر بدست می آید.
طول کشتی مورد کاوش توسط دو تیم مختلف در دو زمان اندازه گیری شد. رقم بدست آمده دقیقاً ۱۵۸.۴۶ متر را نشان می داد. این محاسبات، محققان را در ادامه کاوشها مصمم تر کرد...
● کتیبه ای که ادعای دانشمندان را اثبات کرد
روایت است که حضرت نوح(ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا نه. بار اول پرنده با خستگی به کشتی بازگشت و این بدان معنی بود که خشکی در آن نزدیکیها وجود ندارد. بار دوم پرنده به کشتی باز نگشت و این آزمایش نشان داد که عمل لنگر انداختن نزدیک است. [در کتاب مقدس که گویا این روایت از آن نقل شده، آمده است حضرت نوح(ع) ابتدا یک کلاغ را می فرستد که از فرستادن کلاغ نتیجه ای نمی گیرد و بعد از آن کبوتری را می فرستد- انصاف]
درست در دو کیلومتری شرق محلی که کشتی هم اکنون قرار دارد، دهکده ای وجود دارد که «کارگاکونماز» نامیده شده است. نام این دهکده ترکی را چنین ترجمه کرده اند: «آن کلاغ نه توقف می کند نه باز می گردد.» [چارلز برلیتز در کتاب "کشتی گمشده نوح" (ترجمه احمد اسلاملو) نام این محل را "جایی که کلاغ نمی نشیند" ترجمه کرده است- انصاف]
محل کنونی کشتی در دل کوههای آرارات از گذشته های دور، به منطقه هشت معروف شده و دره پایین منطقه، محله هشت نام گرفته است. چرا؟ [در کتاب "کشتی گمشده نوح" آمده نام این منطقه به «تمانین» (Temanin) معروف است که به معنی «هشت» است. شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار از امام رضا(ع) نقل کرده است که "نوح در همان محلی که کشتی به زمین نشست قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین» (هشتاد) گذاشت." همانطور که می بینیم بین کلمات «ثمانین» (هشتاد) و «تمانین» (هشت) از نظر شکل و معنی شباهت زیادی وجود دارد- انصاف]
در نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، لوحه ای کشف شد که ادعاهای باستان شناسان را به طرز زیبایی اثبات کرد. کتیبه ای که حداقل ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ، تصویر رشته کوههایی دیده می شود که در کنار یک تپه و سپس یک کوه آت


مطالب مشابه :


حضرت نوح

و اولين كتاب نوح‌ گفت‌:چه‌ بهتر از اين محل تنور خانه حضرت نوح بود که در




چند معما از پیامبران با جواب

چه بود؟ 75. معجزه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ چهبود؟ 76. زبور كتاب حضرت نوح ـ عليه




معجزات نوح ع

از جمله معجزات حضرت نوح هم كتاب و معجزه بزرگ ترين معجزه پيامبران چه بود




حضرت نوح (ع)

و نيز در داستان حضرت نوح چه در قرآن او را با كتاب و آدم بود.[20] آن چه به طور




سوال و جوابهایی از قرآن

كتاب حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ چه نام دارد؟كتاب حضرت چه بود؟ معجزات حضرت حضرت نوح




برچسب :