دراگ پارتی

  دراگ پارتی   زمان :هفته اول آبان

مکان :اداره دارو وغذای وزارت بهداشت

یک ماشین آخرین مدل 6در جلوی درب نگه میدارد و پیشخدمت درب را باز میکند و دست پیر زن را میگیرد تا از ماشین پیاده شود  نامش اکسی بوتینین است و سالها بود که مهجور وتنها زندگی میکرد و منتظر بود تا شاید با افزایش قیمتش برارج و قربش در مجامع داروسازی اضافه شود  اکنون 50 در صد به قیمتش اضافه شده بود و او داشت احساس جوانی میکرد  در کنارش پیرمرد سپید مویی در حال درست کردن سرو وضعش بود اسمش متوکلوپرامید بود و او نیز ازینکه بعد از مدتها 45درصد به قیمتش اضافه شده بود  خوشحالی در چشمانش موج میزد و حسرت روزهای گذشته را میخورد اما هنوز معتقد بود که قیمتش از یک بسته آدامس کمتر است و حالا حالا ها جا برای او است تا ارزشها نهفته اش پیدا شود هر چند که ته دلش به پسر عمویش دیمن هیدرینات  که قیمتش دوبرابر شده حسودی میکرد اما سعی کرد خودش را به او برساند وتبریکی هر چند از سر ناچاری به او بگوید ....به سمت پیرمردی همسن وسال خودش میرود  :سلام آقای سایمتدین  ...سایمتیدین به گرمی جوابش را میدهد و خوشحال است که او نیز به سان نوه هایش  رانیتیدین وفاموتیدین بعد از سه سال  قیمتش افزون شده.. پیروکسیکام کپسول به همراه خواهرش ژل پیروکسکام دست در دست هم وارد میشوند و یکسر یه طرف خانواده دیکلوفناک میروند و بعد از تبریک و شاد باش آلفن ایکس در حالیکه دهانش پر از میوه است به ایندومتاسین کپسول رو میکند و میگوید: ایندو جان بالاخره تو هم جون گرفتیا بیا بیا دور هم یه صفایی بکنیم ...متوکاربامول آمپول با آن قد درازش در حالیکه دست همسرش خانوم متوکاربامول قرصی را گرفته  و مواظب است با آن هیکل تپلش کسی به او تنه نزند   بدون اینکه به کسی توجه کند به طرفی میرود و در کنار برادران سیپروفلوکساسین مینشیند و مثل همه افراد حاظر پیام بتریک است که رد  و بدل میشود ...

تریامترن به سمت فروزماید میدود اورا سخت در آغوش میفشارد و میگوید حالا دیگه مردم قدر مارو بیشتر میدونن پسر خاله..  فروز ماید هم میگوید آره اگر چند ماه خودمو قایم نمیکردم و سهمیه نمیشدم شاید هنوز داشتم واسه خاطر 80تومن عرق میریختم ..ای خدا میشه یه روزی ماهم  محتاج نون شب و شرمنده زن و بچه نباشیم ؟؟؟...کمی آنسو تر سانستول و فروگلوبین دست در گردن هم آنداخته و منتظرند تا با شروع آهنگ رقص را آغاز کنند ....پشت سرشان بروفن و مفنامیک نشسته و در حال وراجی هستند : -ببین بروفن خان قدیما هر کی هر جاش از دست زمونه درد میگرفت میومد سراغ ما.. دوتا دونه مینداخت بالا حالش که جا میومد  دیگه مارو محل نمیداد ..همین استامینوفن  بد بخت چند سال بود هیچکی نمیپرسید حالت چطوره  .. تا کی باید نقش پول خورد رو بازی کنیم آخه والله ما هم آبرو داریم تو در و همسایه!!!

بانو انسولین رگولار دست در کمر آقای انسولین ان پی اچ انداخته و خوشحال از افزایش 50درصدی قیمت به آرامی راه میروند چرا که تا چند وقت دیگر باید تولد نوزاد خود انسولین لانتوس را جشن بگیرند ...

خواهران جمفیروزیل از خوشحالی نمی دانند چکار کنند و بعد از مدتها بی توجهی با این افزایش نرخ چشمگیر 35درصدی پاداش صبر و حوصله خود ر ا گرفته بودند  ..لووتیروکسین هم با دوبرابر شدن قیمتش  داشت به سایرین فخر میفروخت ...

انتهای مجلس  مثل تمام مجالس محل تجمع  خلافکاران بود  دیازپام ها در حال نشئگی و سرخوشی بودند لورازپامها به همراه پدر بزرگ خانواده - کلردیازپوکساید - دست دردست یکدیگر درکنار کوچکترین عضو خانواده  - اگزازپام- نشسته اند و تری هگزیفندیل هم بشکن زنان به ایشان اضافه میشود تا جمع خلافکاران تکمیل شود وبعد از نشستن در کنار دوستان متلکی به  برادران کلرپرومازین انداخته وایشان را بیش از پیش از عدم توجه بهشان دمغ میکند !!!! خانواده تری فلوپرازین و بی پریدین هم از دست متلکهایشان در امان نمی مانند..

 کم کم  میهمانان بیشتر و بیشتر میشوند  پماد موپیروسین و پماد تتراسیکلین و بتامتازونهاو کلوبتازول ها به همراه فلوئوسینولون  و سایرین به تدریج به جمع حضار افزوده میشوند و بر شور وحال مجلس بیفزایند...

گویا در قسمت دیگری از مجلس خبرهایی است میروم تا ببینم چه خبر است   ..اووه ولوله ای بر پاست: شیافها ظاهرا از این وضعیت راضی نیستند یه طرف شیاف دیکلوفناک بزرگتر میروم و از او جویای وضعیت می شوم  بدون معطلی میگویید : ببینید وضعیت کار ما بد جوره شرایط کاری ما خیلی سخته هر کسی نمیتونه تحمل مارو داشته باشه تمام مدت کارمون سرمون لای ... وکثافته اما بعد از این همه مدت فقط 10تومن به قیمتمون اضافه شده !!!هنوز حرفش تمام نشده بود که شیافهای استامینوفن و ایندومتاسین  با صدای بلند حرفش را تایید میکنند....ناگهان صدایی جیغ مانند توجهم را به خود جلب میکند ...او دوش واژینال بتادین بود که میگفت : خدا لعنتتون کنه منو جلوی فک و فامیل بی آبرو کردید  همه فکر میکنن چیکار کردم مگه من چیم از دختر خالم کمتره –ژل واژینال بتادین را میگفت که قیمتش دوبرابر شده بود  - مگه من کمتر از اون کار میکنم یا سختی کارم کمتره تازه من کلی دم و دستگاه اضافه هم دارم  هر جفتمون  تو  قارچه حالا چی شده اون بشه دوبرابر  و من 400تومن ازونتر شم...نمیدانم چه بگویم  کله ام را میخارانم که با تابلوی ما با بتعیض نژادی مخالفیم بر میخورم گلی بن کلامید را میبینم که با قیافه ای براق و سرخ میگوید مگه ما گلی بن کلامیدهای شرکتای دیگه چیمون از گلیبوتکس  کمتره که یه دونه اسمشو عوض کردن و 50درصد قیمتش روبردن بالا وپشت سرش سوسپانسون استامینوفن صدایش بلند میشود  اسمشو میکنن تیلوفن یهو قیمتشو میکنن دوبرابر نه داداش این رسمش نیست نمیدونستیم تو داروها هم واسه احقاق حقت باید پارتی داشته باشی و به یه جاهایی وصل باشی .... به طرف دیگر میهمانی میروم  یکنفر در حال بردن سینی های خالی به آشپرخانه است به قیافه اش دقت میکنم آشنا میاید ...آه تویی کو آموکسی کلاو ....چرا اینجوری شدی  تو چرا داری پذیرایی میکنی ؟؟؟آهی میکشد  در کناری مینشیند وسیگارش را از جیب در می آورد و روشن میکند و میگوید : ای دکتر جان یه زمانی وقتی اسممون توی یه نسخه میومد دکتر دواخونه از خوشحالی و مریض از ترس پولش غش میکردن اما حالا چی مردم جرات میکنن ....حرفش را قطع میکند و میگوید خود تو روزی چند تا شربت و قرص منو بدون نسخه به مردم میفروشی اون موقع اینجوری بود روزایی که تازه مدرکتو گرفته بودی  ما جامون تو داروخونه کجا بود ؟؟تو قفسه مخصوص کنار آقای دکتر  چرا تا موجودیش جلو چشم باشه تا یه دونه مون هم هدر نریم و نیفتیم زیر دست وپا  اما امروز چی  هی کجایی جوانی که یادت به خیر ....

راست میگفت بنده خدا ...داشتم  میرفتم که با آشنایی دیگر برخورد کردم  امپرازول با آن قد کوتاه وهیکل چاقش  پاپیونی زده ومشغول پذیرایی بود مرا میبیند میزند زیر گریه میگوید : دکتر جون بازم جلوی زن و بچه شرمنده شدم  آبرومو بردن با جایزه میدن با تخفیف میدن با چک مدت دار میدن اما هیچکس حاظر نیست دیگه منو داشته باشه یادته اولش که اومدم چقدر ارج و قیمت داشتم اما حالا چی یه قوطیم رو میدن 11298ریال یعنی ارزش نداریم دو ریال گرونمون کنن این قیمتمون روند شه که داوخونه چی وقتی  قیمت میزنه 30درصدش اعشاری نیاد  آخه صبرو تحملم حدی داره...

به طرف آشپزخانه میروم آتورواستاتین و لوستاتین و سیمواستاتین را میبینم درحال شستن ظرفها هستند  با دیدن من سرشان را پایین می اندازند و انگار خجالت میکشند  یکیشان میگوید مگر ما چه کار ناشایستی انجام داده بودیم که اینجوری با آبرومون بازی کردن ارزونمون کردن و ما رو از رونق انداختن  اما دکتر جون شیر زنده و مرده اش یه قیمته  ما تحمل میکنیم ... حرفش تمام نشده بود که  صدای کلفتی گفت : آی پسر وراجی نکن کارتو بکن  یا للعجب این سفیکسیم بود از  آن یال و کوپال دیگر خبری نبود قامت خمیده ودندانهای زرد حکایت دیگری داشت  مرا که میبیند میگوید  : با بیست درصد جایزه میدادنمون چیزی نگفتیم  مدت دار میدادن چیزی نگفنیم  تا اینکه 30درصد از قیمتمون کم کردن آخه مگه یه نفر چقدر طاقت داره  خود تو یادت رفته 10بسته 10بسته تو فاکتورت سفیکسیم می گرفتی اما حالا چی هر کی از را میرسه یه سفکسیم تو نسخه اش هست  دیگه با دیدن اسم من هیچکس نیست که بترسه دیگه گذشت اون دوران دکتر جون حالا ماییم و این درد انتظار از دوسال پیش تا حالا که هی چشممون به دست این وزارتخونه ای ها باشه که کی دوزار میذارن رو قیمتمون  دیگه شدیم مسخره این بچه مدرسه ای ها ی سیپروفلوکساسین و فاراموکس..برو دکتر جون برو تا دوباره یکی گزارش منفی برامون رد نکرده و دوباره ارزونمون نکردن  برو بذار ماهم به کارمون برسیم 

از سالن میزنم بیرون  تا هوایی بخورم  در بیرون به سودوافدرین بر میخورم که به تازگی دستور توقف تولیدش داده شده سرش را بالا میکند پکی به سیگارش میزند و میگوید :اونایی که دستور توقیف تولید من رو دادن همونایی هستن که شبای امتحان دوتا سه تا منو مینداختن بالا تا خوابشون نبره و تا صبح بیدار بمونن اما  حالا که خرشون از پل گذشته این بلا رو سرمن آوردن باشه ما هم خدایی داریم یعنی از ترامادول بدتر بودیم .. به مسیو فلیکسوتاید برخورد میکنم میگوید تصمیم دارد که به همراه خانواده دوباره به فرانسه برگردد  میگوید با آمدن جنس ایرانی دیگر بیمه ها قیمتشان را قبول ندارند و از قیمت خودشان هم روز یه روز کم میشود وبا دست به پسر کوچکش فلیکسوتاید 50 و دخترش فلیکسوتاید بینی اشاره میکند  اتوسپورین هم ساکش را جمع کرده به دنبالشان میاید   صدای آژیر آمبولانس توجهم را به خود جلب میکند  گویا پلاویکس با شنیدن شایعه تغییر قیمتش از 84000تومن به48000تومن نتوانسته بود  با واقعیت برخورد منطقی داشته باشد و سکته کرده بود احتمالا باید مدتها اسویکس یا پلاگرول!!!!!مصرف کند... راهم را کشیدم امدم بیرون صدایی کنگ ومبهم به همراه ضرباتی آرام به شانه هایم میخورد  سعی کردم ببینم که کیست که دارم مرا تکان میدهد که صدای بانو را شنیدم که میگفت بازم  جلو تلویزیون  رو مبل خوابیدی  پاشو برو سرجات !!!!! وقتی رفتم سرجایم به این فکر میکردم که راستی چطور میشود که یک نفر بشود سفیر ایران در هلند در آن کشور گل وبلبل ویک نفر دیگر میشود سفیر ایران در سومالی و مدام باید نگران حمله شورشیان آدمخوار باشد.

 

[ چند کلمه از مطلب اصلی حذف گردید]

منبع:

http://daroo72.blogfa.com/8708.aspx


مطالب مشابه :


چند نکته در خصوص کاربرد متوکاربامول در اسپاسم های دردناک عضلانی

پزِِشکى - چند نکته در خصوص کاربرد متوکاربامول در اسپاسم های دردناک عضلانی - مقالات




دیووان جدیدترین داروی فشار خون

اطلاعات دارویی - دیووان جدیدترین داروی فشار خون - Diovan به صورت قرص های ۸۰mg -۱۶۰mg-۳۲۰mg موجود




کیست کلیه؛ انواع،علائم و درمان

استفاده کنند و اگر به دلیل پوکی استخوان و پیشگیری از پوکی استخوان قرص کلسیم مصرف می کنند




تداوم گرفتگی عضلات را جدی بگیرید

است و یک سری داروها که خاصیت شل کنندگی و ضد اسپاسم دارند که شاخص آن قرص های متوکاربامول




درمان سیاتیک

داروهای شل کننده عضلات مانند متوکاربامول(روباکسین)،سیکلوبنزاپرین(فلکسریل)




داروهاي ترالي اورژانس

متوکاربامول قرص نیتروگلیسیرین را با معده خالی مصرف کنید.از قطع ناگهانی دارو پرهیز کنید.




مقایسه

صورت گرفت و در گروه دوم توسط کپسول پیروکسیکام 20 میلیگرم در روز، قرص متوکاربامول 500




دراگ پارتی

متوکاربامول آمپول با حرفش را قطع میکند و میگوید خود تو روزی چند تا شربت و قرص منو بدون




آشنایی با ضوابط بیمه 11

قرص. 300. 300. 800 قرص. 110. 110. 220 متوکاربامول.




در شرح حال گرفتن از بیمار, به یاد داشته باشیم ...

منظور از قرص رقیق کننده خون : منظور از شل کننده عضله : متوکاربامول. منظور از قرص صورتی قلب :




برچسب :