اثر جامع تالیفی با موضوع روستای ابربکوه -بخش اول

یکی از پروژه های علمی و تحقیقی ارزنده ای که درباره روستای ابربکوه انجام شده است اثر سرکارخانم سمیه عیار ابربکوه می باشد. ایشان با تلاش و همتی بلند روستای اورابکی را در ابعاد اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، مذهبی ، آموزشی و آماری تحلیل می کند که گزیده ای از این اثر را در دو بخش منتشر می نماییم. ضمن تشكر از ایشان و خواهر محترمشان سمیرا عیار بخاطر همکاری با سایت ابربکوه و ارسال اين مطالب شما را به خواندن ان دعوت مي نماييم.

فرستنده اثر: سمیه عیار متولد 59 کارشناس علوم اجتماعی- گرایش پژوهشگری این اثر پیشکشی است ناقابل به حضور زیبای پدرم علی عیار ابربکوه و مادرم سارا شایسته ابربکوه که هماره حضور گرم و نگاه پر مهرشان آرامش بخش خاطرم بوده و می باشد...

رساله حاضر حاصل تحقیقی است كه بواسطه علاقه ی وافر محقق به فرهنگ و آداب و رسوم و اعتقادات و شیوه های زندگی مردم به خصوص مردم این روستا که پدر و مادر وی نیز از زمره آنان است، نگارنده را بر آن داشت تا این موضوع را که یک مونوگرافی یا تک نگاری است انتخاب کرده و سعی در بازگو کردن و ثبت این شیوه ها و اعتقادات و بررسی ساختار روستا از جنبه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی و ... نماید .

منطقه ی مورد بررسی" روستای ابربکوه " از توابع شهرستان اردبیل واقع در استان اردبیل است . نگارنده با انجام مصاحبه های متعدد با افراد ساکن روستا و همچنین افرادی که در گذشته ساکن این روستا بوده اند و در حال حاضر مقیم تهران هستند ، و تا حدودی مشاهده وضع روستا از نزدیک و مراجعه به اسناد و منابعی که قابل دسترسی بوده است و استخراج اطلاعات لازم از آنها به نگاشتن این رساله اقدام نموده است وتا آنجا که امکان داشته سعی شده تا کلیه مطالب مربوط جمع آوری و منعکس گردد .

محرک اساسی و اصلی این پژوهش که نگارنده را بر انجام آن واداشت در وهله  نخست ناشی از علاقه ای بوده که در به دست آوردن دیدگاهی روشن از زمان حال و تا حدودی گذشته ی نه چندان دور این روستا داشته است . اما در وهله بعد می توان به طور کلی اهداف این تحقیق را شامل موارد ذیل عنوان نمود :

- بررسی اوضاع تاریخی روستا

- شناسایی ویژگیها و مشخصات جغرافیایی روستا

- بررسی ساختار اجتماعی روستا (شامل قشر بندی جمعیت خانواده آموزش و سواد بهداشت و درمان شیوه سکونت و مسکن سازمانها و موسسات روستا)

- شناخت و بررسی ساختار اقتصادی روستا (شامل تولید  کشاورزی و انواع آن – عوامل تولید توزیع و روابط تولید در روستا)

- آشنایی با ساختار فرهنگی روستا (شامل دین و مذهب زبان و لهجه  فرهنگ و قومیت ظواهر زندگی ارزشها و اعتقادات نحوه گذران اوقات فراغت و فرهنگ عامه روستا)

امید است با پیگیری این اهداف بتوان گامی هر چند ناچیز در جهت شناخت و کسب اطلاعات در مورد این روستا و حل مسائل و شناخت توانمندیهای روستا جهت برنامه ریزی در امور مختلف اقتصادی –اجتماعی روستا برداشت . 

بخش اول – اوضاع تاریخی و جغرافیایی روستا

1- مشخصات تاریخی :

تاریخچه وقدمت :

تاریخچه و قدمت روستا به طور دقیق مشخص نیست اما از آنجائیکه در تاریخ همواره روستا بر شهر مقدم بوده و شهر زمانی ظاهر میشود و موجودیت پیدا می کند که توسعه ی نیروهای تولیدی در روستا سرعت گیرد و تولید محصولات آن بیش از اندازه ی ضروری مردم روستا شود که در چنین صورتی است که روستا مازاد تولید خود را به شهر می فرستد و امکان وجودی شهر را فراهم  می آورد ،می توان قدمت روستای مذکور را بیش از شهر اردبیل دانست .

با توجه به مطالب ارائه شده می توان به قدمت این روستا نیز تا حدودی پی برد . همچنین در حفاریهایی که طی سالین اخیر در اطراف روستا صورت گرفته آثار و اشیایی با قدمت چند هزار ساله به دست آمده که بیانگر قدمت تمدنی است که در ادوار گذشته در این منطقه وجود داشته است . بعلاوه در فاصله ی چند کیلومتری از روستا بقایایی از یک قلعه ی قدیمی به چشم میخورد که بر اثر گذشت زمان تخریب شده و چیز زیادی از آن به جا نمانده است .

 

حدود و وسعت :

روستای" ابربکوه " با وسعتی حدود 200 کیلومتر در 20 کیلومتری شمالغربی شهرستان اردبیل واقع گردیده و از شمال به روستای کولان کوه، از جنوب به روستای ثمرین از شرق به روستای محمدیه (تازه کند) و از غرب به رشته کوه بلند وزیبای سبلان میرسد.

 موقعیت ریاضی و جغرافیایی :استان اردبیل که در 38 درجه و 15 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و17 دقیقه طول شرقی در ارتفاع 1350 متر از سطح دریا قرار دارد در قسمت شمالغربی کشورمان و در ناحیه ای کوهستانی قرار گرفته است

 بادها :

1-  باد های شرقی: که به زبان محلی " مه یِلی " (باد مه ) خوانده میشود ، بادی که از طرف شرق استان در تمام فصول سال میوزد بادیست سرد و مرطوب که غالباً در فصول گرم موجب ریزش باران میشود . در حالیکه  در زمستان سبب ریزش برف می گردد .

2- بادهای غربی : که به زبان محلی "آق یلی " ( باد سفید ) ویا گرمیج معروف میباشد ، بر خلاف بادهای شرقی از غرب استان میوزد که در تبخیر و خشکانیدن زمین موثر بوده است و به دنبال آن وقت ابرهای باران زا و بالاخره ریزش باران میشود . این باد رطوبت دریای مدیترانه را با خود به همراه می آورد .

3- بادهای محلی : در نواحی مختلف استان شرایط طبیعی محل موجب پیدایش بادهای مختلف محلی گردیده است که مشخصات و ویژگیهای متفاوتی دارند ، مانند باد خـزری دشت مغان ، قره یِلی (باد سیاه ) در ســـراب و خلخال ، مغان یِلی (باد مغان ) در اردبیل و مشکین شهر.

علــــیرغم متاثر شدن اقلیم روستا از اقلیم منطقه (استان و شهر اردبیل ) به طور کلی ، به گفته ی اهالی روستا درجه حرارت روزانه در روستا نسبت به شهرستان اردبیل کمی متفاوت بوده به طوریکه اکثراً دمای هوا در روستا ، کمی بالاتر از شهرستان اردبیل میباشد که روستاییان این مطلب را با توجه به رفت و آمدی که در فصول مختلف سال به شهرستان اردبیل داشته اند عنوان میکنند . (به نظر می رسد دلیل این تفاوت نا چیز درجه حرارت به علت قرار گرفتن روستا در دامنه ی کوه سبلان به تعبیری واقع شدن در ارتفاع پایین تری نسبت به سایر قسمتهای منطقه باشد . )

 

ناهمواریها چشمه ها :

یکی از چندین روستایی است که در دامنه کوه سبلان قرار گرفته است و مجاورت آن با این کوه آتشفشان خاموش، باعث جوشش چشمه های آب متعددی در نقاط مختلف روستا گردیده است . این چشمه های نسبتا کوچک که از دل زمین جوشیده و اکثرا دارای آبی گوارا و آشامیدنی و بسیار خنک می باشد باعث گردیده که هر ساله بخصوص در فصل تابستان گردشگران بسیاری از نقاط مختلف به این روستا بیایند.

چشمه ها توسط اهالی روستا به نامهای مختلف (به زبان محلی ) خوانده می شود. نام برخی از این چشمه ها عبارتند از :

- اوزون بیلاق (چشمه ی طولانی )

- گولّی بیلاق (چشمه ی گُلی )

- سویوق بیلاق (چشمه ی سرد )

- قاضی بیلاق (چشمه ی یک فرد قدرتمند )

- داشدی بیلاق ( چشمه ی سنگی )

- قارّی بیلاق ( چشمه ی برفی )

- چَئَنّی بیلاق (چشمه ی جلبکی )

- کُرپی بیلاق ( چشمه ی پلدار )

 

رود خانه ها: 

علاوه بر وجود چشمه های مختلف در روستا ، دو رود خانه نیز جریان دارد که این رود خانه ها به زبان محلی "آشاقا چای " (رود خانه پایین ،یعنی رود خانه ای که در قسمت پایین روستا جریان دارد)  و دیگری "دیگه دالی چای " (رود خانه پشت کوه ) خوانده میشود . این رود خانه ها در فصل تابستان کم آب شده و در برخی سالها آب آنها خشک میشود. 

 

درّه ها:

در اطراف روستا درهّ هایی نیز وجود دارند که به دلایل مختلف به نامهای مختلفی نامیده میشوند . نام برخی از این دره ها به زبان محلی بدین قرار میباشد :

- آق َدَََره (درّه ی سفید )

- قارّی َدَره ( درّه ی برفی )

- گِن َدََََره ( درّه ی گشاد )

- آلمالی َدَره ( درّه ی سیب دار )

- مشهد َدَره سی ( درّه ی مشهد )

- شالی َدَََره ( شالی نام یک فرد بوده است )

 

کوهها :

علاوه بر رشته کوه بلند سبلان، دراطراف روستا کوهها و تپه هایی با نامهای مختلف به چشم میخورد که نام برخی از آنها به زبان محلی عبارتند از:

- دیگَه ( نام کوهی است )

- عِینَل زِینَل داغی (کوه عینل زینل که نام فردی بوده است )

- جَئَنّی قَیَه ( نام سنگی بزرگ می باشد ، قَیَه به زبان محلی به معنای سنگ بزرگ است )

- آدام قَیَه ( نام سنگ بزرگی است که به شکل آدم به نظر می رسد )

- کول تپَّه ( تپه ی خاکستری رنگ )

به طور کلی روستا دارای ناهمواریهای نسبتاً زیادی می باشد که موارد ذکر شده در سطور بالا تعدادی از آنها می باشد که نسبت به سایر ناهمواریهای روستا شناخته شده تر می باشند .

 پوشش گیاهی:

روستا به علت قرار گرفتن در منطقه ی کوهستانی دارای پوشش گیاهی متنوعی بوده علاوه بر محصولات زراعـی که بیشتر شامل غلات و حبوبات ( گندم، جو، عدس، نخود و لپه و... ) و همچنین محصولاتی چون سیب زمینی ، گوجه فرنگی ، چغندر و ... می باشد ؛در باغها و جنگلهای منطقه درختان میوه ی مختلفی همچون سیب ، آلو ، گلابی ، زردآلو و ... نیز وجود دارد که اکثر این درختان ، جنگلی و خودرو بوده و میوه هایشان بسیار ترش مزه و در مواردی غیر قابل خوردن  می باشند.

 

جانوران:

علاوه بر وجود انواع حیوانات اهلی شامل گاو و گوسفند و بز و اسب و قاطر و مرغ و خروس و سایرطیور خانگی (از قبیل بوقلمون و اردک و غاز ) و سگ و گربه ،که وجود این حیوانات را میتوان ویژگی مشترک اکثر روستاها برشمرد؛ پوشش جانوری منطقه متاًثر از ناحیه ی کوهستان سبلان  متعدد و متنوع می باشد چرا که کوهستان سبلان ماًمن حیات وحش استان است .

در ارتفاعات سبلان تا جاده ی مشکین شهر به اردبیل زیستگاههای شیروان دره سی، موویل، هوشنگ میرانی، قره گَُؤل، خروسلو مغان، آقابابا، حاجیلو، بقنق، حسن دره سی، ارباب کندی، منطقه ی حفاظت شده ی دریاچه ی نئور و ... قرار دارند که جانوران بومی مختلفی نظیر خوک، خرس قهوه ای و خاکستری، روباه، گرگ، قوچ و میش ارمنی، خرگوش و پرندگان بومی و مهاجر کبک، کبک دری، قمری، فاخته، لاشخور، عقاب و ... در آنها زیست میکنند .

در نقاط مختلف روستا نیز انواعی از این حیوانات وحشی در مواقعی از سال دیده می شود ؛ به طوریکه اغلب تابستانها خرس به کشتزارها آسیب و خسارت وارد میکند . بعلاوه اکثر اوقات در فصل زمستان روباه به مرغدانی روستاییان حمله نموده و پرندگان خانگی را شکار می کند.  در مراتع و چراگاهها نیز گوسفندان از تهاجم گرگها در امان نیستند . خرگوش هم در بیشتر مواقع  سال در مزارع و کشتزارها به چشم می خورد . زمستانها و پس از بارش سنگین برف مردان و پسران جوان روستا به طور دسته جمعی برای شکار کبک به کوههای اطــراف مـــی روند ( چرا که  زمستانها کبکها طبق یک ضرب المثل قدیمی  برای پنهان شدن سر خود را زیر برف برده و به راحتی شکار میشوند) .

راههای ارتباطی:

روستا دارای راههای ارتباطی با روستاهای اطراف(ازشمال با روستای کولانکوه،از جنوب با روستای ثــــــمرین و از شرق با روستای مـــــحمدیه(تازه کند ))می باشد  که این راهها خاکی ( مالرو) می باشند . اما علاوه بر این راهها ، روستا دارای یک راه ارتباطی اصلی به شهر اردبیل میباشد که این جاده آسفالت و ماشین رو بوده  و رفت و آمدهای  اهالی به شهر اردبیل و همچنین به روستاهای اطراف از طریق این جاده صورت می گیرد ، چرا که همه ی روستاهای اطراف به این جاده  اصلی نیز راه دارند . طول این جاده از روستا تا شهر اردبیل تقریباً 20 کیلومتر می باشد .

 ساختار اجتماعی روستا

جمعیت و نیروی انسانی :طبق آخرین سرشماری انجام گرفته  (سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385) بالغ بر 211 نفر  شامل 37 خانوار می باشد. (سایت مرکز آمار ایران)

به گفته  بزرگان و ریش سفیدان ده  ابعاد جمعیتی روستا در گذشته بسیار بیشتر از این رقم بوده است که این کاهش جمعیت یکبار در اثر سیل و یکبار هم در اثر بیماری دیفتری و اسهال و استفراغ ( که در آن زمان به علت فقدان امکانات بهداشتی و درمانی این بیماریها نیز باعث مرگ و میر اطفال و کودکان می گردید ) به وقوع پیوسته است و در سالهای پس از انقلاب نیز کاهش جمعیت ناشی از مهاجرت که عمدتا به صورت جمعی ( خانوادگی ) و به علت کمبود زمین کشاورزی  نسبت به جمعیت ساکن روستا و در نتیجه بیکاری و فقر در بین اکثر آنان  بوده،صورت گرفته است.

توزیع جنسی :

از کل جمعیت روستا ( 211 نفر ) ، 105 نفر را زنان و 106 نفر را مردان شامل می شوند .

نسبت جنسی :

نسبت مردان به زنان را در جمعیت یک منطقه یا کشور نسبت جنسی  می نامند . نسبت جنسی را معمولاً برای هر صد نفر زن محاسبه می کنند.نسبت جنسی دراین روستا حدوداً نزدیک به رقم 101 می باشد ( یعنی در برابر هر 100 نفر زن ، 101 نفر مـــــرد وجود دارد ) که پایین بودن این رقم، نـــــسبت به نسبت جنسی در کشور ( 104) بیانگر مهاجرت بیشتر مردان نسبت به زنان در روستا می باشد . 

توزیع سنی :

منظور از توزیع سنی جمعیت، طبقه بندی جمعیت به تفکیک سن و براساس ترتیب تولد افراد جمعیت است . معمولاً سنین افراد جمعیت را با هدف آسان کردن شرایط مطالعه و سنجش ها به چند طبقه سنی کوچک و بزرگ تقسیم میکنند که یکی از این تقسیمات ، تقسیمات بزرگ سنی شامل سه گروه سنی :زیر 15 سال ، 15 تا 64 سال و 65 سال به بالا می باشد . بررسی تقسیمات سنی برای پی بردن به خصوصیات عمومی ، اقتصادی و اجتماعی و از جمله برنامه ریزی و پیش بینیهای بهداشتی ، درمانی تغذیه ای ،آموزشی و دیگر نیازمندیهای اجتماعی و نیز روشن شدن حجم نیروی انسانی فعلی و آتی و یا چگونگی تحولات جمعیتی جامعه حائز اهمیت فراوان است .( جهانفر ،1374: ص121)

توزیع سنی جمعیت در این روستا بدین قرار می باشد :

14-0 ساله ( زیر 15 سال )               64 نفر

64-15 ساله                                  128 نفر

65 سال به بالا                               21 نفر

همانطور که مشاهده می شود جمعیت 64-15 سال  (جمعیت فعال ) در این روستا دارای بیشترین فراوانی است  ولی با این وجود جمعیت 65 سال به بالا هم  از رقم  نسبتا خوبی نسبت به کل جمعیت برخوردار است که این مساله خود نشانگرطول عمر بیشتر مردم  روستا نسبت به شهر می باشد که مهمترین علت آن تغذیه سالم و تحرک زیاد و به خصوص آب و هوای خوب منطقه  می باشد.                                                          

موالید باروری:

بررسیهای اجتماعی نشان می دهند عوامل متعددی بر مسئله زاد و ولد و میزان آن موثر اند. برخی از این عوامل عبارتند از: سن پدر ومادر ، سن ازدواج زن وشوهر ، شیوه معیشت خانوار ، استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری وعوامل اقتصادی ،اجتماعی وفرهنــگی و...

طی چند سال اخیر میزان موالید در روستا نیز متاثر از این عوامل کاهش چشمگیری داشته است. روستاییان در نتیجه سهولت رفت وآمد بیشتر به شهر و همچنین امکان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و رسانه های گروهی مانند تلویزیون و رادیو و در نتیجه افزایش سطح اگاهی آنها در مورد راههای پیشگیری از بارداری کنترل بیشتری بر روی تعداد فرزندان خود دارند. به علاوه بر خلاف گذشته که داشتن اولاد بیشتر به عنوان عامل موثری در تامین اقتصادی خانواده به شمار می آمد در حال حاضر فرزند بیشتر، بار اقتصادی بیشتر و مسئولیت بیشتر برای خانواده به حساب می آید. هم اکنون و طی دهه اخیر میزان موالید نسبت به گذشته خصوصا سالهای پس از انقلاب تنزل یافته است و اگر در گذشته هر زن روستایی در طول باروری خود (15 تا 44 سالگی) به طور متوسط بیشتر از 5 تا6 فرزند به دنیا می آورد ولی در حال حاضر اکثر زنان و مردان جوان روستایی متمایل به داشتن بیشتر از 2 ( و یا 3) فرزند نیستند، که این موضوع را می توان از روی حجم جمعیت زیر 15 ساال روستا تشخیص داد.

                                                سال75                                                   سال85      

کل جمعیت روستا                         220نفر                                                  211 نفر                                  

جمعیت14-0 سال                         88 نفر                                                     64 نفر                                    

جمعیت 64-15 ساله                    122نفر                                                  128 نفر                                  

جمعیت 65 ساله وبیشتر                 10 نفر                                                    21 نفر                                   

از طرفی با مقایسه جمعیت روستا در دو سر شماری در دسترس (یعنی سر شماری سال1385 و1375 ) می توان مشاهده نمود که جمعیت نه تنها افزایشی نداشته بلکه طی این ده سال از 220 نفر به 211 نفر تنزل یافته است که دلیل این کاهش جمعیت علاوه بر مهاجرت بی رویه جمعیت به شهر، ناشی از کاهش موالید و باروری نیز بوده است و همانطور که مشاهده میشود جمعیت زیر 15 سال از 88 نفر ( در سال 75 ) به 64 نفر ( در سال 85 ) کاهش یافته که نشانگر همین مسئله میباشد.

مرگ و میر :

مرگ ومیر در روستا نسبت به گذشته که عمدتا به عللی همچون فقدان بهداشت و درمان ، کار سخت وغیر ماشینی و فقدان استراحت لازم ، و عوامل طبیعی مانند سیل و زلزله که به علت مسکن نامطلوب باعث نابودی جمعیت می شد ، شیوع بیشتری داشت ، در حال حاضر و طی چند سال اخیر تنزل قابل توجهی داشته است. در گذشته ( خصوصا قبل از انقلاب و پیش از فعالیتهای وزارت بهداشت ودرمان وآموزش پزشکی وتعمیم واکسیناسون در روستاها ) مرگ ومیر به عللی که در سطور بالا اشاره شد از رقم بالایی برخوردار بوده است.

به نقل از قدما و سالخوردگان روستا،در گذشته کودکان با شیوع بیماریهایی همچون دیفتری ،اسهال و استفراغ ، سرخک وبیماریهایی از این قبیل جان خود را از دست می دادند. حتی در مواردی افراد بخصوص خردسالان با بیماریهای ساده چون سرما خوردگی فوت می کردند، چرا که به علت دشواری رفت و آمد روستاییان به شهر ( به علت نامساعد بودن راه ارتباطی و فقدان وسایل نقلیه ) امکان مراجعه به پزشک وجود نداشت . میزان مرگ و میر در این سالها در حدی بود که هر یک از زنان روستایی حداقل یکی تا دو فرزند خود را از دست می دادند (که این مسئله را می توان به عنوان یکی از عواملی دانست که باعث افزایش زاد و ولد و باروری زنان در این دوره می گردید ).علاوه بر مرگ و میر کودکان بر اثر عوامل ذکر شده، سالانه تعداد قابل توجهی از زنان نیز به هنگام زایمان طبیعی که در روستا و بدون وجود امکانات لازم صورت می گرفت ، جان خود را از دست می دادند.

اما در حال حاضر ودر سالهای اخیر با گسترش فعالیت وزارت بهداشت و برخورداری مردم روستا از امکانات رفاهی  نظیر آب وبرق و مسکن مطلوب و هموار شدن راههای ارتباطی با شهر، مرگ ومیر در روستا به میزان چشمگیری کاهش یافته و خوشبختانه می توان گفت طی این سالها مرگ و میر کودکان  ( بر اثر عوامل گذشته ) به ندرت اتفاق می افتد  وبه طور کلی در حال حاضر مرگ و میر در روستا فقط به علت کهولت سنی و با مرگ طبیعی ودر موارد نادری به علت بیماریهای صعب العلاجی چون سرطان به وقوع پیوسته است.

65147906885881512441.jpg

مهاجرت:

به طور کلی ، واژه مهاجرت در مفهوم جابجایی و انتقال در مکان یا تحرک جغرافیایی جمعیت استعمال می شود . در تعریف باید مفهوم عام کلمه را از معنای خاص آن منفک نمود. مهاجرت به معنای عام عبارت است از ترک سرزمین اصلی و سکونت در سرزمین دیگر به طور دایم یا موقت مهاجرت به معنای خاص آن عبارت است از نقل مکان انفرادی یا جمعی انسانها با تصمیم به تغییر مکان اقامت به طور دائم یا برای مدتی طولانی (بیش از یکسال )

با مقایسه آمار جمعیتی روستا طی دو سر شماری صورت گرفته در سالهای 1375 و 1385 میتوان به کاهش جمعیت روستا پی برد . این کاهش جمعیت علاوه بر کاهش میزان موالید طی این سالها ، به طور عمده به علت افزایش مهاجرت روستاییان به شهر (خصوصا شهر تهران ) می باشد.

میزان این مهاجرتها بخصوص در سالهای پس از انقلاب به حدی بالا بوده که می توان گفت کمتر جوانی (خصوصا پسر به علت استقلال بیشتر ) به خصوص از زمان سن شروع به کار ،در روستا باقی مانده است.

این مهاجرتها که به علتهای مختلفی از جمله: کمبود امکانات زندگی و با صرفه نبودن اقتصاد کشاورزی ( به علت کمبود زمینهای زراعی به نسبت جمعیت ساکن در روستا )، آشنایی روستاییان با مواهب زندگانی شهری در نتیجه راه سازی وامکانات رفت وآمد به شهر ، مصرف گرایی روستاییان در نتیجه بهره مندی از برق و بهر گیری از رادیو وتلویزیون ، اشاعه سواد وآموزش در روستا هر چند در سطح پایین ( که مهاجرت از روستا به دلیل کمبود امکانات آموزشی به شهر برای ادامه تحصیل می تواند یکی دیگر از این دلایل باشد) ، امکانات بیشتر بهداشتی و درمانی و گذران اوقات فراغت در شهر و به طور عمده به انگیزه یافتن کار وکسب درآمد بیشتر در شــــهر صورت می گرفت و می گیرد . اگرچه در آغاز این مهاجرتها عمدتا به طور موقت یا فصلی انجام می گرفت ولی پس از یافتن کسب وکار مناسب وتشکیل خانواده به طور دایم به شهر مهاجرت می کردند .

با توجه به عدم ثبت آمارهای مهاجرتی این روستا، رقم دقیقی از مهاجرت آن نمی توان ارائه داد ولی به گفته خود روستاییان  وبا شمارش سر انگشتی  آنها طی این ده سال ( از سال 75 تا 85 ) تقریبا نزدیک به 100 نفر از روستا به طور موقت ودایم به شهر مهاجرت نموده اند ، ولی هیچ مهاجرتی به سمت روستا (مهاجر پذیری ) صورت نگرفته است.

به طور کلی ویژگیهای عمده این مهاجرتها را می توان بدین ترتیب بر شمرد:

- اکثر این مهاجرتها مرد گزین بوده اند.

- جوان گزینی از دیگر ویژگیهای این مهاجرتها بوده.

- مهاجرتهای صورت گرفته غالبا مجرد گزین بوده است.

- بیشتر مهاجرتها فردی بوده .

- مهاجرتهای موقت به صورت فردی و مهاجرتهای دایم اکثرا به طور جمعی و خانوادگی بوده است .

- بیشتر مهاجرتها متوجه شهر تهران است .

- یافتن کار به عنوان مهمترین هدف و انگیزه مهاجرین بوده است .

 

فعالیت واشتغال:

همانطوری که می دانیم حجم کلی جمعیت فعال وسنین فعالیت نقش عمده ای در تولید اقتصادی خواهد داشت ، مطالعات علمی نشان داده است که بخصوص در کشورهایی که رشد جمعیت منفی بوده یکی از روشهای موثر برای رشد اقتصادی ، تناسب بخشیدن به رشد جمعیت و افزایش جمعیت فعال است.

منظور از جمعیت فعال کسانی هستند که برای کسب در آمد به کار مجاز ( شرعی و قانونی ) فکری یا بدنی در سنین فعالیت ، فعال می باشند. به این ترتیب در ایران افراد بیکار کمتر از 12 ساله ، زن خانه دار، محصل، افراد درآمد دار بدون کار و غیره فعال نیستند.

شاغل کسی است که در سنین فعالیت با کسب در آمد ، شغل مجاز ، که عرفا از آن غا فل نمانده است (حتی بیکار کمتر از 15 روزه ) کار اقتصادی داشته باشد . مجــــموع شاغلین وبیکاران در جستجوی کار( کــــــسانی که کمتر از 15 روز بیکار مانده اند ) را از نظر اقتصادی فعال می نامیم .( جهانفر،1374: ص262)

از کل جمعیت روستا ( 211 نفر )، ترکیب جمعیت شاغل بدین شرح می باشد  (سال 85)

جمعیت شاغل مرد           73 نفر

جمعیت شاغل زن            39 نفر

که در مقایسه با جمعیت شاغل روستا در سال 75 که بدین قرار بوده( آمار نامه سال 1375)

چمعیت شاغل مرد           68 نفر

جمعیت شاغل زن            34 نفر

شاهد افزایش هر چند ناچیز در این جمعیت هستیم.

 

رشد جمعیت:

رشد طبیعی جمعیت اساسا ناشی از تفاضل دو عامل مهم میزان مرگ و میر و میزان موالید است.( همان: ص15)

 از آنجائـــــــیکه رقم صحیحی از میزان این دو عامل ( مرگ و میر وموالید ) طی سالهای گذشته در این روستا به ثبت نرسیده، رشد طبیعی جمعیت آن نیز کاملا مشخص نیست؛ بعلاوه با توجه به افزایش روند مهاجرت طی دو سر شماری اخیر ( سال 75 و 85 ) نمی توان کاهش کلی جمعیت را ناشی از رشـد منفی جمعیت دانست . چرا که به طور طبیعی  همواره جمعیت روستا دارای رشد مثبت می باشد که دلیل آن فزونی میزان موالید نسبت به میزان مرگ ومیر است.

قشر بندی اجتماعی:

در حوزه جامعه شناسی واژه قشر یا لایه برای توصیف سطوح مختلف جامعه بکار می رود . قشر اجتماعی مجموعه افرادی است که موقعیتها ی یکسان ومشابهی در یـــــک رده اجتماعی اشتغال میکنند . قشرها از روی ملاکهای اقتصادی ، سیاسی ، زیستی ، نژادی ، مذهبی و نظایر اینها مشخص می شوند .( تقوی ،1380: ص44)

ملاک قشربندی:

 به طور کلی ملاکهای اعتبار در ارتباط با سلسه مراتب اجتماعی در روستا را می توان به دو دسته تقسیم نمود :

1- ملاکهای اقتصادی

2-    ملاکهای اجتماعی – فرهنگی

برای قشربندی روستاییان ملاکهای مختلفی مانند در آمد وثروت، احترام وحیثیت اجتماعی ، علم وآگاهی وتحصیلات و... ذکر شده است ،اما در این مورد نیز مانند جوامع شهری و عشایری شیوه معیشت خانواده و موقعیت شغلی واجتماعی  رئیس خانواده در سازمان اجتماعی روستا مهمترین ملاک قشر بندی روستاییان شمرده می شود.

به گفته بزرگان وقدمای روستا تا قبل از اصلاحات ارضی ، قشر بندی اجتماعی دراین روستا ( وبه طور  کلی در بیشتر روستاهای کشور) شامل دو طبقه ی ارباب و رعیت بود.

اما جریانهای سیاسی واقتصادی سده اخیر باعث شد که جامعه روستایی در ابعاد مختلف متحول شود و موجبات قشر بندی و جابجایی  قشرها و طبقات به وجود آمده ، قشر و طبقه موجود نابود شود و قشر طبقه دیگری در روستاها پیدا شود . هرم قدرت در روستاهای ایران در دوره جدید ( پس از اصلاحات ارضی ) بدین قرار اســـــــت که روستای ابربکوه  نیز از همین هرم پیروی می کند و بیشترین درصد جمعیت روستا را اقشار متوسط تشکیل میدهند و اقشار بالا دارای کمترین جمعیت میباشند. خوشبختانه در حال حاضر وبخصوص پس از اجرای اصلاحات ارضی و همچنین بعد از کاهش جمعیت روستا بر اثر مهاجرت اکثریت اهالی ، اقشار پایین که در واقع همان طبقه رعیت پیش ازاجرای اصلاحات ارضی هستند،از جمعیت بسیار کمی نسبت به جمعیت کل روستا برخوردارند.

تحرک اجتماعی:

پژوهشهای پراکنده ای که درباره ی میزان تحرک اجتماعی در روستاها انجام گرفته نشان میدهند که میان موقعیت طبقاتی و تحرک اجتماعی افراد رابطه ی مستقیمی وجود دارد و در تحقیق دیگر ارتباط مستقیم میان تحرک اجتماعی و آرزوهای شغلی روستاییان با پایگاه اجتماعی آنان تایید شده است . امکان تحرک اجتماعی و طبقاتی در جوامع معاصر از سه طریق آموزش ، ازدواج ، و مهاجرت به وجود می آید .در این روستا نیز تحرک اجتماعی و طبقاتی از این طرق حاصل حاصل میشود ولی به علت پایین بودن سطح آموزش ، بیشترین تحرک اجتماعی و طبقاتی از طریق ازدواج و مهاجرت به شهر برای روستاییان ایجاد میگردد .

خانواده و ازدواج :  اکثر خانواده ها پر جمعیت است؛ اما طی چند سال گذشته، این بعد جمعیتی خانواده  کاهش چشمگیری یافته است ،چرا که اغلب زنان و مردان جوان روستایی با آگاهی بیشتری نسبت به گذشته ، روی تعداد فرزندان خود کنترل دارند و بدین ترتیب تعداد فرزندان در این خانواده ها بیشتر از 2 یا 3 فرزند نمی باشد .

 

 نوع خانواده در حالت کلی:

خانواده در این روستا مثل اکثریت روستاها عمدتا از نوع خانواده گسترده می باشد ( خانواده ای که در آن چند نسل در درون آن ،  با یکدیگر زندگی میکنند  و به طور عمودی با ورود عروس به خانه و به طور افقی با افزوده شدن اقربا صورت بندد. و میتوان گفت تقریباً همه ی پسران جوان روستا پس از ازدواج در خانه ی پدری خود زندگی زناشویی خود را آغاز میکنند ،در چنین خانواده ای سفره بزرگی پهن شده و تمام اعضای خانواده دور آن غذا می خورند . در نشستن سر سفره نظم خاصی برای اعضای خانواده وجود ندارد ؛ اما مسن ترین مرد ومسن ترین زن خانه غالبا در جای خاصی می نشینند و از احترام ویژه ای بر خوردارند . اولین ظرف غذایی که آماده میشود به آنان داده می شود و معمولا عروس بزرگ خانواده مسئول کشیدن غذا و ریختن چای وجمع آوری و شستن ظرفهای غذا است. 

نقش مرد  به عنوان رئیس خانواده در خانواده  روستایی :

اولین نقش رئیس خانوار ، نقش خانوادگی و نقش پدری است . علاوه براین  ، رئیس خانواده سرپرست واحد تولیدی نیز به شمار می آید و اداره ی امور مزرعه را به عهده دارد . اولین نقش رئیس خانوار که به منظور ایجاد نظم در درون خانه است ، در رابطه با مسائل زیادی بوده یعنی مترتب بر شبکه ای از روابط به منظور ایجاد تعادل و به وجود آوردن تفاهم در درون خانواده و انجام وظایف تربیتی است .

دومین نقش رئیس خانوار مبتنی بر انجام کار تولیدی مشخص است . در ارتباط با این نقش ، اقتدار اربابی متفاوت و جدا از اقتدار پدری در زندگی خانوادگی دخالت دارد و پدر بیشتر به صورت یک ارباب در می آید تا مدیریت مؤثری در تولید ایجاد گردد . پدر کشاورز ، لزوماٌ در حق فرزندان خود رفتاری  غیر از یک پدر کارگر یا کارمند دارد که در تمام مدت روز دور از منزل است و تامین  معیشت  آنان نیز بر همکاری خانوادگی مبتنی نیست. بنابراین اگر پیوستگی این دو نقش طبیعتاٌ موجب تشدید اقتدار در درون خانواده ی کشاورز شود ، روابط صمیمی بین پــدر و پسر، کمکی در جهت ایجاد روابط نزدیک بین " ارباب " و " کارگر " نمی کند و در هر حال در چنین خانواده ای پدر ، نقش پدری و اربابی را تؤاماٌ ایفاء می کند.

نقش زن در خانواده ی روستایی :

زن در خانواده ی روستایی وظایف خانوادگی و تولیدی را با هم انجام می دهد ، یعنی مانند سایر زنان ، زوجه ، مادر و خانه دار است . ولی در عین حال نقش تولید کننده را نیز دارد . ماهیت کار زن روستایی با کار زنان در سایر بخشها تفاوت کلی دارد ، زیرا هم از لحاظ نحوه ی عرضه ی کار و هم از لحاظ میزان و تعداد ساعات کار و کیفیت و همچنین به دلیل مرارتها و مشکلات دارای آنـــــچنان ویژگیـــهای است که قابل مقایسه با کارهای صنعتی یا خدماتی نمی باشد . در قدیم نیز آنچه که بیش از همه در کار کشاورزی توجه محققان و ناظران و نویسندگان را به خود معطوف می کرد ، کار زیاد و شاق زنان روستایی بود به طوریکه همیشه افزونی کار زنان بر مردان تایید شده است، در عین حال زن دارای موقعیت اجتماعی بسیار نازلتری از مرد بوده و این وضع نه تنها در ایران بلکه در کشورهای اروپایی نیز مصداق داشته است .( همان)

زنان این روستا نیز مانند زنان سایر روستاها ، علاوه بر خانه داری در اداره ی امور مزرعه با شوهران خود همکاری نزدیک دارند و تنوع کار زنان در مقایسه با کار مردان روستا بیشتر می باشد . مسئولیت اصلی تربیت و نگهداری فرزندان نیز به عهده ی زنان می باشد . زنان فقط در مزرعه و خانه به فعالیت نمی پردازند  بلکه بخشی از فعالیتهای تجاری مانند فروش تولیدات لبنی خانگی ، تولیدات حاصل از طیور و حیوانات اهلی و حتی بعضی از محصولات درختی و صیفی را زنان انجام می دهند .

زنان منحصراٌ بخشی  از کارها نظیر آشپزی ، پخت نان ، اداره ی واحد کوچک دامداری ، دوشیدن شیر و ... را بر عهده دارند و شوهران  به مزرعه داری و مراقبت از چهارپایان بزرگ و نگهداری ماشین آلات و اموری از این قبیل می پردازند .با وجود نقش عمده ای که مردان روستا در خانواده دارند و مسئولیت های نسبتا زیادی که  به خصوص در تامین اقتصادی خانواده بر عهده دارند اماهمانطور که گفته شد زنان روستا از دامنه ی فعالیت بیشتری در خانه و مزرعه برخوردارند . یک زن روستایی در قبال شوهر خود نیز دارای وظایفی است ، او باید در تمام مسائل  ( مثلا ٌ رفتن به مسافرت یا خرید لوازم خانه و ... ) از شوهر خود اجازه بگیرد . ولی موقعیت اجتماعی زنان در روستا پایین تر از مردان بوده و باید همواره مطیع شوهران خود باشند . در گذشته اکثر زنان این  روستا توسط شوهران خود تنبیه می شدند و تنبیه بدنی زنان در این روستا بین مردان به صورت یک هنجار درآمده بود . گاهی شدت این تنبیهات که به دلایلی غیر موجه و غیر عقلانی صورت می گرفت تا حدی بود که منجر به آسیبهای جسمی جبران ناپذیر زنان می شد، ولی  با این وجود زنان طوری در خانه ی پدری خود تربیت شده بودند که با تمام سختیها و مــــشکلات در زندگی زناشویی خود بسازند و دم بر نیاورند و به عبارتی با چادر سفید به خانه ی بخت رفته و با کفن سفید از آن خارج شوند . اما در حال حاضر تنبیه زنان در روستا به طور کامل منسوخ شده و به ندرت به چشم میخورد و زنان از موقعیت و پایگاه بالاتری در خانواده نسبت به گذشته برخوردارند .

خویشاوندی:

دراین روســتا نیز از گذشته دو طایــفه وجـــود داشــــته که با نامهای " آشاقا باشدی"  ( یعنی اهالی پایین ده ) و " یـــوخاری باشدی " ( یعنی اهالی بالای ده )  شناخته می شود  و از گذشته تا به حال بین افراد دو طایفه دشمنیها و خصومتهای دیرینه ای بر سر مسائل مختلف از جمله زمین  و آب و ... وجود داشته است که این نشان از نقش و نفوذ مهمی است که طایفه روی خانواده های روستا ایفا میکند به طوریکه در مورد ازدواج نیز اکثراٌ ازدواجها درون طایفه ای میباشند .

ازدواج و ویژگیهای جمعیتی آن:

در روستای ابربکوه نیز ازدواج دارای این ویژگیهایی می باشد . مثلاٌ در مورد ازدواج  پیشرس طبق شواهد و گفته های بزرگان و کهنسالان ده حتی ازدواجهایی در سنین 9 سالگی در بین دختران و در سن 12 سالگی برای پسران صورت یافته است . یکی دیگر از ویژگیهای ازدواج در این روســـــــــتا ( وشاید در روستاهای دیگر ) گرفتن  " شیربها " یا " باشلُق "  از خانواده ی داماد توسط خانواده ی عروس می باشد که ظاهراٌ نشانه و بازمانده ی ازدواج مبادله ای است .

 گریز دادن دختر ( که به زبان محلی  " قیز قاچیتماخ " گفته می شود ) یکی از شیوه هایی است که در مواقعی که خانواده ی دختر به ازدواج دخترشان با پسر ( خواستگار ) رضایت نداشته باشند و مانع ازدواجشان گردند  ممکن است پسر  در یک موقعیت مناسب اقدام به گریز دادن دختر نموده و بدین ترتیب خانواده ی دختر را در عمل انجام شده قرار داده ومجبور به رضـــایت نمـــاید .( که مواردی از این شیوه ی ازدواج در این روستا نیز به وقوع پیوسته است . )

ازدواج درون گروهی از ویژگیهای دیگری است که در این روستا به وفور یافت می شودو بنا به گفته ی بزرگان روستا  دلایل مختلفی را میتوان در توجیه این امر عنوان کرد :

اول آنکه دایره ی همسر گزینی به علت عدم امکان روستاییان در معاشرت و آمیزش با مردم نقاط دیگر محدود است و این محدودیت در گذشته ، در حالت اقتصاد بسته بیشتر بوده است ،

دوم آنکه با ازدواج درون گروهی ، نظیر ازدواج دخترعمو و پسرعمو ، پیوندهای خانواده ی گسترده قدرت و استحکام بیشتری می یابد و علاوه بر این ، از لحاظ اقتصادی نیز این نوع ازدواج از قدیــــم الایام حایز اهمیت بسیار بوده و یکی از عوامل تحکیم قدرت اقتصادی خانواده ی روستایی از طریق ارث محسوب می شده است .

آمار ازدواج در روستا:

در حال حاضر( بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 ) ، جمعیت کل متاٌهلین روستا  107 نفر می باشد که از این میان 54 نفر مرد متاهل و 53 نفر  زن متاهل هستند . 

طلاق :

طلاق در بین مردم این روستا به ندرت دیده میشود چرا که زن روستایی طوری تربیت شده که با تمام مشکلات و سختیها در زندگی زناشویی مقابله کرده و می کند تا کانون خانواده از هم نپاشد .

آموزش و سواد: 

در روستای "ابر بکوه" گذشته  آمار بی سوادی نسبت به حال بیشتر بوده و این آمار در زنان بالاتر از مردان بوده است . چرا که در گذشته دختران اجازه درس خواندن و سواد آموزی نداشتند و خانواده ها فقط به تحصیل پسران خود اهمیت می دادند . از طرفی به علت فقدان موسسه آموزشی در روستا ( قبل از سال 1337 ) آموزش پسران در خانه های اهالی روستا و در صورت مساعد بودن شرایط جوی در فضای باز انجام می گرفت . معلم اعزام شده به روستا نیز جزو کسانی بود که برای خدمت سربازی به عنوان معلم به روستا فرستاده می شد ( وشاید یکی از دلایل مخالفت خانواده ها با تحصیل دختران ، مرد بودن و جوان و کم سن وسال بودن معلمین روستا بود ) میزان سواد آموزی نیز فقط تا پایان دوره ابتدایی بود و در صورت تمایل خانواده ها به ادامه تحصیل فرزنـدان در مقاطع بالاتر باید آنها را به شــــــهر می فرستادند . دختران روستا نیز تــــوسط افرادی که سواد قرآن خواندن داشتند ، آموزش رو خوانی قرآن می دیدند.

93260420209638658997.jpg

اما از زمان تاسیس تنها مدرسه روستا در سال 1337 امکان تحصیل برای دختران وپسران روستا فراهم گردید ه است که البته به علت ناکافی بودن کادر آموزشی و نبود امکانات لازم و همــــچنین کم بودن تعداد دانش آموزان در مقاطع بالاتر ، تحصیلات فقط تاپایان مقطع راهنمایی ادامه می یابد  .

مدرسه ی روستا ، در مساحتی حدود   150متر مربع و در قسمت مرکزی روستا بوده و شامل دو کلاس درس و یک اتاق برای معلمان ( دفتر ) می باشد . کلاسها در مقطع ابتدایی به صورت مختلط برای دختران و پسران روستا تشکیل می شود  و در مقطع راهنمایی به علت کــــــــمبود جمـــعیت دانش آموز دخـــــتر ( دختران  روستا اکثراٌ پس از پایان تحصیلات مقطع ابتدایی ترک تحصیل نموده و ازدواج می کنند ) فقط برای پسران برگزار می گردد.

کلاسها در دو شیفت صبح و عصر ( صبحها مقطع ابتدایی و عصرها مقطع راهنمایی ) برقرار می باشد. کادر آموزشی روستا شامل دو معلم برای مقطع ابتدایی و برای مقطع راهنمایی به تعداد دروس آموزشی می باشند که در روزهای معین به روستا اعزام می شوند . معلمین مقطع ابتدایی  خانم و معلمین مقطع راهنمایی آقا می باشند . معلمین روستا ساکن شهر اردبیل بوده و هر روز پس از پایان ساعت کار به شهر باز می گردند .

جمعیت دانش آموز:

جمعیت دانش آموز روستا در سال تحصیلی 87-86 جمعاٌ ( دختر و پسر ) ، 36 نفر می باشد در سال تحصیلی جاری مقاطع تحصیلی سوم ابتدایی و اول و دوم راهنمایی فاقد دانش آموز می باشد که ممکن است در سالهای دیگر ، مقاطع دیگری بدین حالت باشند .

بهداشت و درمان :

عوامل گوناگونی در روستاها ، سبب آلودگی و غیر بهداشتی بودن محیط روستا میگردد؛ کوچه ها و معابر آسفالت نشده و مختصر حرکتی یا وزش بادی موجب تولید گرد و غبار شده و یا به هنگام فصل بارندگی گل و لای شدن زمین باعث آلودگی می شود . دامها نیز به نوبه خود باعث آلودگی بیشتر محیط روستا می گردند . خروج آنها از ده به هنگام صبح و بازگشتشان در هنگام شب با تولید گرد و خاک فراوان همراه است و روستاییان نیز که مجبورند به جدا کردن دامهای خود مشغول شوند به میان آنها رفته و از این هوای آلوده استنشاق میکنند . فضولات حیوانات نیز مسئله ساز هستند . علاوه بر این نحوه ی زندگی خـــــود روستاییان نیز به این آلودگی بیشتر دامن می زند . به عنوان مثال روســــتاییان پس از نـــــظافت پناهگاه حــیوانات ( طویله ) فضولات آن را در محوطه جلوی منزل یا کمی دورتر روی هم انباشته می کنند تا در موقع مساعد بعد از تغییر شکل جهت سوخت(برای تنور) به مصرف برسانند. البته با گذشت زمان و راه یابی بهورزان و بهداشت یاران به روستا و توسعه ی شبکه ی آب و برق و لوله کشی آب و حمام و همچنین وسایل ارتباط جمعی و دادن آگاهیهای لازم به مردم وضع روستا به تدریج بهبود حاصل نموده و روز به روز نیز بهتر می شود.

از آنجا که روستاییان به دلیل کار و فعالیت مداوم و زیاد و استفاده از آب و هوای مناسب و مصرف لبنیات طبیعی از سلامت نسبی برخوردارند ، کمتر دچار بیماری می شوند و بیشتر بیماریهای سطحی و زود گذر به سراغ آنها می آید .

87886063653651690369.jpg

تاسیسات و امکانات بهداشتی و درمانی:

روستا خانه ی بهداشت و درمانگاه ندارد ، ولی همانطور که گفته شد هر ماه تعدادی بهداشتیار از شهر به این روستا اعزام می شوند که وظایف  زیر را برعهده دارند :

1 – بالا بردن سطح اطلاعات اهالی در موردمسائل بهداشتی ودرمانی

2 – پاکسازی و بهسازی محیط زیست

3 – ارائه ی خدمات بهداشتی و درمانی به کودکان و مادران و دادن آگاهی به منظور تنظیم خانواده(قرص و وسایل جلوگیری از بارداری )

4 – واکسیناسیون کودکان

5 – بیماریابی و شناسایی بیماریهای واگیردار

6 – بازدید از منازل و اماکن عمومی

7 – ارائه ی کمکهای اولیه ی بهداشتی

با وجود ارائه ی این خدمات ، روستاییان در مواقع بــــــیماری و حوادث ناشی از کار و زنان به هنگام زایمان ، ناچارند به درمانگاه شهر اردبیل مراجعه نمایند .

تاٌمین آب شرب :

در گذشته تاٌمین آب به سختی صورت می گرفت و اهالی ده  آب مورد نیاز روزانه خود را از حوضچه های کوچکی که به زبان محلی" بیلاق" خوانده می شود و یکی در قسمت بالای ده و دیگری در قسمت پایین ده قرار دارد ، تامین می نمودند . آنها باید روزانه به طور مکرر مسافت خانه تا حوضچه را طی نموده و آب را به وسیله ی ظروف و دبه های کوچک حمل می کردند که انجام این کار آنهم به طور پیاپی بسیار دشوار و خسته کننده بود. اما در حال حاضر با کمک جهاد سازندگی و باهمت شورای روستا ، روستاییان از نعمت آب لوله کشی شده برخوردار شده اند و تمامی خانه های روستا مجهز به لوله کشی آب هستند .

 54703986790699101304.jpg

حمام :

 مردم روستا قبل از برخورداری از آب لوله کشی در منازل خود ، برای استحمام از تنها حمام عمومی روستا استفاده می کردند .( تاریخ ساخت حمام به طور دقیق مشخص نیست ، اما به گفته ی قدمای روستا در سال 1337  ساخته شده است ) حمام به صورت خزینه ( یعنی یک حوض یا استخر بزرگ ) می باشد واز نفت به عنوان سوخت مورد نیازبرای گرم شدن آب آن استفاده  میشود. اداره ی آن به طور دوره ای مثلاٌ به صورت ماهانه توسط یکی از مردان روستا  انجام میگیرد . حمام به نوبت و در روزهای خاص در اختیار مردان و زنان روستا قرار میگیرد ، مثلاٌ روزهای زوج مخصوص خانمها و روزهای فرد مخصوص آقایان می باشد. اما در حال حاضر و طی چند سال اخیر با بهره مندشدن خانه های روستا از آب لوله کشی شده اکثر  اهالی روستا اقدام به ساختن حمام در منازل خود نموده اند که این موضوع به نوبه ی خود باعث گسترش رعایت بهداشت در روستا شده است ؛ چرا که قبل از این مردم روستا در استفاده از حمام عمومی در روزهای تعیین شده  دارای محدودیت بوده و از طرفی استفاده از حمام به طور مشترک باعث بیماریهای پوستی بین آنان می گردید.

دفع زباله :

دفع زباله در روستای مذکور به طور طبیعی صورت می گیرد . به این نحو که روستاییان زبـاله های خود را اگر حاصل از پس مانده های غذا باشد به مصرف دام و پرندگان خانگی و سگ و گربه میرسانند و یا این زباله ها درمحیط، به صورت طبیعی دفع شده و از بین میروند. سایر زباله ها نیز در مکانهای مختلف و دور از محل سکونت اهالی  در گودالهایی عمیق دفن می شوند .

امراض شایع در روستا :

مردم این روستا به دلیل کار و فعالیت روزانه و استفاده از آب و هوای خوب و مطـــــبوع کوهستانی و مصرف فراورده های طبیعی کمتر به بیماری مبتلا میشوند . از طرفی با فعالی


مطالب مشابه :


شجره نامه و نیاکان ابربکوهی ها

سایت روستای ابربکوه (اورابکی) اردبیل - شجره نامه و نیاکان ابربکوهی ها - ابربکوه دهکده کوچک




اثر جامع تالیفی با موضوع روستای ابربکوه -بخش اول

سایت روستای ابربکوه (اورابکی) اردبیل - اثر جامع تالیفی با موضوع روستای ابربکوه -بخش اول




سلام به مردم خوب و باصفای ابربکوه ( اورابکی) در سراسر ایران

سایت روستای ابربکوه (اورابکی) اردبیل - سلام به مردم خوب و باصفای ابربکوه ( اورابکی) در سراسر




عکس هایی از ابربکوه

سایت روستای ابربکوه (اورابکی) اردبیل - عکس هایی از ابربکوه - ابربکوه دهکده کوچک اردبیل




لطفا" برای تفریح و گردشگری به ابربکوه نیایید ! آسیب های گردشگران به طبیعت ابربکوه

سایت روستای ابربکوه (اورابکی) اردبیل - لطفا" برای تفریح و گردشگری به ابربکوه نیایید ! آسیب




آمار کشورهای بازدید کننده از سایت ابربکوه - کاربران خارج از کشور

سایت روستای ابربکوه (اورابکی) اردبیل - آمار کشورهای بازدید کننده از سایت ابربکوه - کاربران




برچسب :