فصل اول اقتصاد خرد :نظریه تقاضا

 فصل اول: تقاضا
 
  - مقدمه
- تعريف تقاضا
-       عوامل موثر بر تقاضا
-       جدول تقاضاي فردي
-       شكل منحني تقاضا
-       معادله تقاضا
-       تغيير در مقدار تقاضا
  - تغيير در تقاضا مقدمه:
يكي از مهمترين اركان علم اقتصاد نظريه تقاضا است كه بدون اين نظريه در حقيقت بخش بزرگي از اقتصاد بي مفهوم باقي خواهد ماند. فرض مي كنيم كه كالايي توليد شده در دست عرضه كننده قرار دارد اما تقاضايي وجود ندارد خود به خود تا چند دوره عمر اين كالا از جريان توليد خارج خواهد شد. در اين فصل سعي شده ابتدا تعريف تقاضا عنوان شود و بعد ازآن عواملي كه در جريان تقاضا بر اين نظريه اثر مي گذارند بيان شود. در ادامه، قانون تقاضا، شكل، معادله و برخي از تعاريف مهم كه در باب تقاضا وارد شده، بيان خواهد شد. درپايان سعي مي‎شود با تمرينات كافي ابهامات موجود اين فصل را براي خوانندگان گرامي تا حدودي از بين ببريم. تعريف تقاضا:
بسياري از افراد در جواب اين پرسش كه تقاضا چيست عنوان مي نمايند تقاضا همان نياز و خواسته افراد است، ولي بايد به اين دسته  افراد گوشزد نمود كه نيازهاي بشري نامحدود است. به عنوان مثال يك فرد كه از نظر درآمدي در حد متوسط است را در نظر بگيريد. آيا در ذهن او نيازهايي مانند داشتن ماشين، فراهم كردن زندگي مجلل، تملك خانه، سفرهاي خارجي و بسياري ديگر از اين نوع خواسته ها وجود ندارد اما رسيدن به اين موارد در حال حاضر براي اين فرد غير ممكن است. يا اين فرد درآمدش در حدي نيست كه بتواند آنها را خريداري نمايد و يا قيمت بازاري اين كالاها اجازه خريد را به فرد نمي‎دهد، لذا تمام نيازهاي وي  تبديل به تقاضا نمي شود. با توجه به محدوديتهاي موجود تنها بخشي از نيازها به تقاضا تيديل مي شود و از نظر رياضي مي توان بيان كرد تقاضا زير مجموعه نياز و خواسته است. و تا زماني كه نيازي وجود نداشته باشد و امكانات فرد نيز بسيج نشوند تقاضايي به وجود نمي‎آيد. جهت روشن شدن مطلب خريد يك كالا از سوپر ماركت را در ذهن خود مجسم نماييد، جهت تكميل شدن سفره صبحانه نياز به كره است. لذا در گام اول نياز مشخص گرديد،  به سوپر ماركت مراجعه مي نماييم. درآمدي كه به اين امر اختصاص داده ايم 1000 تومان است ولي كره 1100 تومان است. لذا اقدام به خريد نمي كنيم يا اين كه درآمد كافي داريم ولي قيمتي كه صاحب مغازه عنوان كرده بسيار بيشتر از قيمت متعارف در بازار است باز هم اقدام به خريد نخواهيم كرد. اما اگر تمام فاكتورها مهيا باشد جهت خوردن صبحانه اقدام به خريد كره خواهيم كرد. همين اقدام به خريد تقاضاي ما از كره خواهد بود. با اين مثالها مي توان تقاضا را به صورت زير تعريف كرد: «‌ مقدار كالايي كه در يك دوره زماني با توجه به قيمت آن كالا و ساير عوامل موثر شخص مايل و قادر به خريد باشد را تقاضا گوييم.» عوامل موثر بر تقاضا:
حال بايد ديد چه عواملي روي خريد شخص اثر مي گذارد و فرد را متمايل به خريد و تقاضا خواهند نمود. در اين قسمت به صورت فهرست وار اين عوامل را ليست خواهيم نمود.
1-  قيمت خود كالا
2-  درآمد شخص
3-  قيمت كالاهاي وابسته
4-  سليقه و ترجيحات
5-  تبليغات
6-   كيفيت كالا
7-  انتظارات در مورد قيمت هاي نسبي آينده
8-  جمعيت قانون تقاضا:
يكي از عواملي كه روي مقدار تقاضا شده از يك كالا اثر بسيار بزرگي دارد قيمت خود كالا است. به طوري كه اگر قيمت يك كالا تغيير كند مقدار تقاضا شده از كالا را تغيير مي دهد كه در رياضي اين مورد به صورت زير بيان مي شود:
مقدار تقاضا شده از يك كالا تابعي ار قيمت آن كالا مي باشد كه برخي از توابع مستقيم هستند يعني هرچه متغير مستقلي تغيير كند در همان جهت متغير وابسته نيز تغيير مي كتد و از طرفي برخي توابع غير مستقيم يا معكوس مي باشد به طوري كه اگر متغير مستقل تغيير كند متغير وابسته در جهت عكس آن تغيير خواهد كرد. به ط.ور ناخواسته افراد در صورتي كه قيمت يك كالا كاهش يابد در صورت ثابت بودن بقيه عوامل تمايل بيشتري براي خريد از آن كالا پيدا خواهد نمود.  و اين مورد به صورتي عموميت يافته كه تحت عنوان قانون از آن ياد مي كنند به طور خلاصه مي توان گفت قانون تقاضا را به صورت زير بيان نمود: « رابطه معكوس بين قيمت يك كالا و مقدار تقاضا شده از همان كالا وجود دارد به طوري كه اگر قيمت كالا افزايش يابد مقدار تقاضا شده از يك كالا كاهش خواهد يافت و بالعكس.» جدول تقاضاي فردي:
درقانون تقاضا كه در قسمت قبل از آن ياد شده دو پارامتر قيمت و مقدار به هم مربوط شده بودند در جدول تقاضا به گونه اي اين دو را كنار بكديگر قرار مي دهيم كه هر جفت آنها بك زوج مرتب قيمت و مقدار را تشكيل دهند. طرز قرارگرفتن اين دو نيز بايد به گونه اي باشد كه حتما در جهت عكس يكديگر تغيير نمايند( طبق قانون تقاضا) يعني يك ستون جدول  قيمت را نشان مي دهد مثلا در حال كاهش باشد، و ستون ديگر مقدار را نشان مي دهد در حال افزايش باشد. نمونه اي از جدول تقاضاي فردي را در قالب مثال زير تشكيل مي دهيم. فرض مي‎كنيم علي از خوردن آدامس لذت مي برد لذا پدر او درآمد كافي در اختيار علي قرار مي دهد تا آدامس بخرد. در اين صورت از علي سؤال مي شود كه در صورتي كه آدامس 100 تومان باشد او حاضر است چند آدامس بخرد و علي در جواب مي گويد فقط يك آدامس مي خرد. حال قيمت آدامس را كاهش مي دهيم مثلا 90 تومان، از علي همان سوال قبلي پرسيده مي شود جواب علي 2 آدامس است، در قيمت 80 تومان جواب 3 آدامس است. طبق قانون تقاضا هر چه قيمت آدامس را كاهش مي دهيم تمايل علي جهت خريد زيادتر مي شود. حال سوال و جوابها را در قالب جدول خلاصه مي نماييم. جهت سادگي كار از اين پس قيمت را p  و مقدار را با q نشان مي دهيم. لذا جدول تقاضاي آدامس براي علي به صورت زير نشان مي شود.
همان طور كه ملاحظه مي گردد ستون قيمت در حال كاهش و ستون مقدار در خال افزايش  است كه نشان دهنده رابطه معكوس بين قيمت و مقدار است. بين ترتيب در جدول تقاضا زوج هاي مرتب قيمت و مقدار در كنار يكديگر ليست شده اند هر زوج مرتب نشان دهنده يك نقطه در روي منحني نقاضا است.
تركيب
 منحني تقاضا:
در قسمت قبل عنوان شد كه هر زوج مرتب قيمت و مقدار يك تركيب را نشان مي دهند كه اين تركيب يك نقطه به وجود مي آورد. از به هم پيوستن نقاط در رياضيات شكل منحني مشخص مي گردد. لذا هر جدول تقاضا نشان دهنده يك منحني تقاضاي منحصر به فرد است.  به طور مثال مي توان  منحني تقاضاي آدامس براي علي را به صورت زير در يك نمودار نشان داد. در اقتصاد به صورت قراردادي روي محور عمودي قيمت كالا را نشان مي دهند و محور افقي نشان دهنده مقدار تقاضا از همان كالاست.
 بدين ترتيب ممنحني تقاضاي آدامس رسم مي گردد.
 در اقتصاد منحني تقاضا را با علامـت اقـتـصــادي
D نشان مي دهند. وجود كـالاهاي مـتـفـاوت داراي
 منحني متفاوت است. جهت شناسايي دركنار حرف D انديسي به كار برده مي شـود كـه نـوع كـالـا را بيان مي نمايد. لازم به تذكر است در صـورتـي كـه در محور عمودي قيمت آدامس باشد حنما در قسمت افقي بايد مقدار و تابع تقاضاي آدامس باشد پس نمي توان قيمت پفك و مقدار آدامس و تابع تقاضاي پنير وارد را روي يك منحني با هم نمايش داد.
ويژگي مهم منحني تقاضا شيب نزولي آن است. ودليل نزولي بودن قيمت منحني تقاضا به شرح زير است:
1-     اثر درآمدي
2-     اثر جانشيني
3-     نزولي بودن  مطلوبيت نهايي كه در فصل هاي بعدي هر كدام را به طور مفصل توضيح خواهيم داد. معادله تقاضا:
از نظر رياضي هرمنحني داراي يك معادله منحصر به فرد است. لذا هر جدول كه منحني را نشان مي دهد مي تواند داراي يك معادله مختص به خود نيز باشد. در مجموع معادلات تقاضا داراي شكل عمومي زير مي باشند:Qx=a-bPx  كه اين معادله نشان مي دهد مقدار تقاضا شده از يك كالا به طور معكوس با نسبت آن كالا در ارتباط است علامت منفي كه در اين معادله ديده مي شود ارتباط معكوس قيمت و مقدار را نشان مي دهد. به عنوان مثال معادلات زير نشان مي دهند، معادله تقاضاي كالاي نمونه مي باشند.
Qx=10-5Px                                                                                                              
Qy=2-1/2Px                                                                                                  
تمرين: با توجه به جدول تقاضاي نمونه مطلوبست شكل منحني تقاضا
                                   منحني تقاضاي جمعي(بازار)
در قسمت قبل بيان شد كه  هر فرد مي تواند به تنهايي داراي يك جدول تقاضاي نمونه در مورد يك كالاي خاص در زمان معيني باشد كه مثال آن خريد آدامس توسط علي بود ولي اين تنها علي نيست كه خريدار آدامس مي باشد و عده بسيار زيادي هستند كه از خريد و خوردن آدامس لذت مي برند جمع اين افراد تقاضاي آدامس را در بازار در زمان مشخص به وجود مي آورند تقاضاي بازار از جمع افقي تك تك تقاضاي افراد بدست مي آيد. براي بدست آوردن معادله تقاضاي جمعي نيز بايد تمام تقاضاي افراد در بازار را مشخص كرد بعد اعداد ثابت را با هم جمع نمود و بعد از آن ضرايبp را نيز با هم جمع كرد، معادله بدست آمده معادله بازار است كه جهت تمرين معادله بازار در مثال بالا را بدست مي آوريم.
     عليQx=11-1/10Px
       مهدي    Qx=20-1/5Px      ÞQx=11+20+55-(1/10+1/5+1/2)Px
         حسام  Qx=55-1/2Px                   Qx=86-8/10Px
تمرين:مطلوب است تعيين تقاضاي جمعي و شكل منحني و تقاضاي جمعي.
                 Qx=20-2Px                            Qx=7-3 Px
                 Qx=3-1/2 Px                           Qx=5-5/2 Px
                 Qx=10-7/5 Px                        Qx=20-1/10 Px          
  تغيير در مقدار تقاضا و تغيير در تقاضا:
هر كدام از عوامل موثر بر تقاضا به گونه اي روي منحني تقاضا اثر گذاشته و باعث تغيير در خريد و تقاضاي مشخص مي گردد. مثلا در صورتي كه قيمت خود كالا تغيير نمايد طبق قانون تقاضا اثر عكس بر روي مقدار تقاضا شده از كالا خواهد داشت و يا اگر درآمد مشخص مصرف كننده تغيير كند به طريق ديگر روي خريد وي اثر مي گذارد ولي منحني تقاضا داراي دو محور قيمت كالا و مقدار خريد مي باشد و عواملي هم جون درآمد، قيمت ساير كالاهاي وابسته… روي هيچ محور نشان داده نشده درصورتي كه اين موارد هم حقيقتا روي تقاضا اثر مي گذارند بدين جهت دو تعريف مهم در اقتصاد وارد شده كه در زير هركدام را مورد بررسي قرار خواهيم داد. تغيير در مقدار تقاضا:
حالتي است كه فقط قيمت خود كالا تغيير كند و ساير عوامل موثر بر تقاضا همگي ثابت باشند براي تصور اين مورد موقعيتي را در نظر بگيريد كه در يك دوره زماني كوتاه درآمد- قيمت كالاها- انتظارات- سليقه و … براي شخص مصرف كننده ثابت باشند( كه دور از واقعيت نيز نمي باشد).  حال مصرف كننده طبق عادت قبلي امروز نيز وارد فروشگاه مي شود ولي با افزايش قيمت كالاي خاص خود مواجه مي شود كه طبق قانون تقاضا اين شخص مقدار خريد و تقاضاي خود را كاهش خواهد داد. چون اين مصرف كننده در قيمت بالاتر تمايل به خريد كمتر ار كالا را خواهد داشت در چنين شرايطي شخص بدون اين كه منحني تقاضايش جابجا شود فقط روي منحني تقاضاي خود به سمت بالا حركت خواهد كرد.
نقطه A جايي است كه شخص طبق عادت همه
 روزه اقدام به خريد كالا مي كرد كه قيمت PA
 و مقدار خريد روزانه نيز qA است ولي نقـطـه
B حالتي است كه در روز مورد نظر قيمت اين
 كالا تغيير مي كند پس بايد مقدار خريد وي بيشتر بهqB كاهش يابد. فاصله ‌qAqB را تغيير داد مقدار تقاضا گويند كه فقط به خاطر تغيير در قيمت خود كالا صورت گزفته است. تغيير در تقاضا:
حالتي است كه فقط يكي از عوامل موثر بر تقاضا غير از قيمت خود كالا تغيير كند و ديگر عوامل از جمله قيمت خود كالا هيچ تغيير نداشته باشد.
دوره زماني را در نظر بگيريد كه همگي عوامل موثر بر تقاضا ثابت هستند طبق روال قبلي اقدام به خريد كالا مي كند ولي امروز روزي كه سليقه شخص به خاطرتبليغ تلويزيوني تغيير كرده، در نظر بگيريد كه قيمت هنوز قيمت روزهاي قبلي است ولي تغيير سليقه باعث  تغيير در تقاضاي شخص از اين كالا شده است. در اين حالت منحني تقاضا جابجا مي شود. نقطه A وضعيت عادي شخص را نشان مي دهد، كه در قيمتpA خريد شخص به اندازهqA است. اما تبليغات روي خريد شخص
 اثر مي گذارد در صورتي كه هنوز هيچ تـغـيـيـر
 ديگري روي بقيه عوامل موثر بـر تـقـاضـا روي
نداده است. يعـني  قـيـمـت ديـروز و امـروز ايـن
 كالا ثابت است پس در قيمت pA  شـخـص خـريد
 خود را به اندازه qA تغيير خواهد داد روي نقطه A منحني جديد تقاضا رسم خواهد شد كه نام آن Dx است چنانچه در شكل ملاحظه مي گردد منحني تقاضا به سمت راست جابجا شده است. qAqA را تغيير در تقاضا به خاطر تغيير در تبليغات گويند. هرگاه منحني تقاضا به سمت راست جابجا شود اين حالت را افزايش تقاضا و در صورتي كه منحني تقاضا به سمت چپ منتقل شود حالت را كاهش تقاضا گوييم.
در آخر اين نكته لازم به ذكر است كه در مورد اقتصاد به خاطر درك بهتر اثر هر كدام از عوامل موثر بر يك پديده فرض مي شود ساير عوامل موثر بر پديده همگي ثابت هستند.
با روشن شدن اين مطالب تغيير هر كدام از عوامل موثر بر تقاضا را با كشيدن شكل توضيح خواهيم داد.
1-    اثر تغيير در قيمت كالا:
طبق جدول تقاضا هر نقطه روي منحني موقعيت شخص را با قيمت و مقدار تقاضاي خاص از آن كالا نشان مي دهد. مـتيــن را در
 نظر مي گيريم كه قبل از تغيير قيمت و  بـودن
 عوامل همه عوامل در نقطه A اقدام به خريــد
 تنقلات مي كند  در قيمت pA مقدار خريد متين
 qA است ولي اگرقيمت كالا زياد شود او نقطه
B را روي منحني تقاضا اختيــار مي كنـد كـه
داراي قيمت pB و مقدار تقاضاي qB است در صورتي كه قيمت تنقلات كاهش يابد خريد متين افزايش خواهد يافت در قيمت pC مقدار خريد qC  است. اين حالت ها تغيير در مقدار تقاضا را نشان مي دهند كه متين بدون هر جابجايي منحني تقاضا فقط نقاط را روي همان منحني قبلي جابجا مي كند از A به B ياC . 2- درآمد شخص:
درصورتي كه درآمد افزايش يابد و ساير عوامل همگي ثابت باشند آيا تقاضاي شخص افزايش مي يابد يا كاهش؟
براي جواب دادن صحيح به اين سوال در قالب دو مثال موضوع را روشن مي نماييم.
مجيد را در نظر بگيريد كه درآمد كمي دارد. نان در سبد مصرفي او از اهميت بسزايي برخوردار است. مجيد همه روزه 5 عدد نان جهت سير كردن خانواده مي خرد. اما اين ماه موقعيت شغلي او تغيير كرده و درآمدش بسيار بيشتر از قبل شده است. او در مورد خريد نان چه تصميمي بايد بگيرد. آيا با زياد شدن درآمد نان بيشتري مي خرد، جواب خير است. در حال حاضر خريد خود را از نان كمتر كرده و در عوض برنج بيشتري را مي خرد. كالاهايي مانند نان كه با افزايش درآمد شخص تقاضاي خود را از آنها كمتر مي كند، كالاي پست ناميده مي شوند. افزايش درآمد و ثابت بودن  ساير عوامل را براي نان كه كالايي پست معرفي شد روي منحني مشاهده مي گردد. A موقعيت قبلي مجيد است كه در قيمت 10 تومان روزانه 5 عدد نان
 تقاضا مي كرد، B موقعيت جديد او بـعد از
 افزايش درآمدش است كه با همان قيمت 10
تومان تقاضاي او 2 عدد نان شده اسـت. به
 طور خلاصه در صورتي كه كالايي پســت
 باشد و درآمد شخص افزايش يابد منحـني
به سمت چپ و اگر درآمد كاهش يابد منحني به سمت راست جابجا مي گردد. حال تقاضا براي برنج را بررسي مي نماييم. قبل از افزايش درآمد مجيد در يك دوره زماني 4كيلو برنج تقاضا مي كرد اما با اقزايش درآمد در همان دوره زماني تقاضاي او به 6 كيلو افزايش يافته است. كالاهايي مانند برنج كه
 با افزايش درآمد تقاضا براي آنهـا افزايـش
پيدا مي كند اصطلاحا عادي يا نرمال ناميده
 مي شوند.منحني تقاضاي برنج را مشـاهده
 مي كنيد، موقعيت A حالتي است كه هنــوز
تغيير درآمد ايجاد نشده با قيمت 1000 تومان مجيد 4كيلو برنج تقاضا مي كند و وقتي كه درآمد او زياد شد در همان قيمت قبلي اكنون تقاضاي برنج او 6 كيلو شده است. ديده مي شود منحني تقاضاي برنج به سمت راست جابجا شده است. به طورخلاصه در صورتي كه كالايي عادي باشد و درآمد شخص افزايش پيدا كند منحني تقاضا به سمت راست و اگر درآمد كاهش يابد منحني تقاضا به سمت چپ منتقل مي گردد. 3- قيمت كالاهاي وابسته:
آيا اگر قيمت يك كالا تغيير كند باعث تغيير تقاضا براي كالاهاي ديگر خواهد شد؟ در بازار كالاهايي وجود دارد كه ازكاربرد تقريبا يكساني براي مصرف كننده برخوردار مي باشند يعني مصرف كننده از مصرف آنها تقريبا يك سطح لذت و مطلوبيت را مي برد لذا هر كدام از آنها را مصرف كند تفاوت زيادي براي شخص به وجود نمي آورد. مثلا ماكاروني با مارك هاي تجاري متفاوت و يا كره حيواني و گياهي و يا چاي و قهوه و… اين گونه كالاها در اصطلاح اقتصادي كالاهاي جانشين مي باشند. يعني مصرف كننده به راحتي مي تواند آنها را جانشين يكديگر بنمايد. حال فرايند تغيير قيمت قهوه و اثرگذاري آن روي چاي را روي نمودار مشاهده مي نماييم.
     
قبل از تغيير قيمت مصرف‎كننده در موقعيتA در يك دوره زماني هم قهوه و هم چاي تقاضا مي كرد. فرض مي‎كنيم قيمت قهوه زياد شود بر طبق تقاضا شخص خريد خود را از قهوه كاهش مي دهد. دراين حالت شخص روي همان منحني تقاضاي قبلي به نقطه B نقل مكان خواهد كرد(بدون جابجايي منحني تقاضا) كه اين حالت را تغيير در مقدار تقاضا گويند. از طرفي چون قهوه و چاي دو كالاي جانشين هستند با كم كردن تقاضاي قهوه، شخص چاي بيشتري خريد خواهد كرد در نظر داشته باشيم تمام عوامل و حتي قيمت چايي ثابت است لذا با قيمت قبلي و تقاضاي بيشتر چاي منحني تقاضا به سمت راست متتقل شود و موقعيت جديد نقطهB مي باشد. به صورت خلاصه در صورتي كه دو كالا جانشين باشند و قيمت يكي از آنها افزايش يابد تقاضا براي ديگر افزايش مي يابد و منحني تقاضا در اين حالت به سمت راست جابجا مي گردد و بالعكس.
بعضي از كالاها در بازار وجود دارند كه شخص به تنهايي نمي تواند آنها را مصرف كند مثل پيچ ومهره- كره و مربا- اتومبيل و بنزين و… اين گونه كالاها در اصطلاح اقتصادي كالاهاي مكمل مي باشند يعني آنها كامل كننده يكديگر مي باشند و يكي بدون ديگري قابل مصرف نيست. جهت روشن شدن مطلب تغيير قيمت پيچ روي تقاضا براي مهره را با شكل توضيح مي دهيم.
 موقعيت A حالتي است كه هيج تغيير قيمتي صورت نگرفته و مصرف كننده از هر دو كالا مصرف مي كند ولي اگر قيمت پيچ افزايش يابد طبق قانون تقاضا مصرف كننده تقاضاي خود را از پيچ
كاهش خواهد داد.
    در اين حالت نقطه B روي همان منحني تقاضاي قبلي موقعيت جديد شخص خواهد بود. ولي چون مصرف كننده پيچ كمتري مي خرد قاعدتا  بايد مهره كمتري نيز تقاضا نمايد كه چون قيمت كهره هيچ تغييري نكرده است با همان قيمت قبلي تقاضا براي مهره كاهش پيدا كرده لذا منحني تقاضا به سمت چپ منتقل شده است.
به طور خلاصه در صورتي كه كالاها مكمل يكديگر باشند و قيمت يكي از آنها افزايش يابد تقاضا براي ديگري كاهش يافته و منحني تقاضا به سمت چپ منتقل خواهد شد و بالعكس. 4- سليقه و ترجيحات:
از جمله عواملي كه روي تقاضاي شخص اثر زيادي مي گذارد تغيير سليقه مصرف كننده است. تغيير سليقه و ذائقه مصرف كنندگان در يك دوره زماني مي تواند باعث هجوم و در دوره ديگر باعث عقب نشيني افراد موجود در بازار گردد.
تغيير مد نمونه بارز اين ادعاست. چنين حالتي با توجه به عدم تغييرقيمت باعث افزايش تقاضاي مصرف كنندگان خواهد شد. كفش
 با رنگ روشن را در نظر بگيريد، قبل از اين
 كه كالا به مد بازار تبديل  شود فقــط تعـداد
 اندكي خريدار داشت و در نقطه A بـا تـوجه
 به قيمت 2000 تومان 10 نفـر تقاضـا كنـنده
اين محصول بودند اما بعد از اين كه اين كالا به مد بازار تبديل شد با همان قيمت قبلي تعداد خريداران 100 نفر شد و منحني تقاضا به سمت راست نقل مكان كرد. ضمنا نكته قابل ذكر آن است كه تغيير سليقه حتما در جهت افزايش تقاضا عمل نخواهد كرد و گاهي اوقات منحني تقاضا را به سمت چپ نيز منتقل مي كند. 5- تبليغات:
يكي از فنوني كه كارايي خود را در بازاريابي به اثبات رسانده تبليغات است ودر عصر كنوني كه تجارت الكترونيك حرف اول را در بازار مي زند تبليغات مي تواند نقش خود را پيش ار پيش نشان دهد. تبليغات با اثرگذاري روي سليقه مصرف كننده باعث كشاندن مشتري به سمت يك كالاي خاص مي گردد. البته بايد توجه داشت تبليغات به طور غير مستقيم روي سليقه مصرف كننده اثر مي گذارد لذا دقيقا ماننده تغيير سليقه عمل كرده و باعث انتقال به سمت راست يا چپ منحني تقاضا مي گردد. 6-كيفيت كالا:
با توجه به درآمد پايين، قيمت بالاي كالاها و قدرت خريد اندك، افراد سعي مي كنند كالايي را خريداري نمايند كه كيفيت بالايي داشته ياشد كه در مدت زمان بيشتري بتوانند از اين كالا استفاده نمايند. بر اساس همين اصل كيفيت كالا مي تواند روي تقاضاي شخص مصرف كننده اثر داشته ياشد و منحني تقاضاي كالا را با توجه به عدم تغيير ساير عوامل به سمت راست منتقل نمايد درضمن بايد گفت در صورت از بين رفتن كيفيت انتقال منحني تقاضا به سمت چپ دور از ذهن نخواهد بود. 7- انتظارات در مورد قيمت هاي نسبي آينده:
قبل از بحث كلي در مورد اين عامل بايد قيمت نسبي را تعريف كرد. قيمت نسبي يعني قيمت يك كالاي خاص نسبت به قيمت ساير كالاها. در اين مورد مصرف كننده تغيير قيمت كالاي خاصي را نسبت به تغيير قيمت ساير كالاها تجزيه و تحليلي مي كند در صورتي كه انتظار داشته باشد در آينده قيمت اين كالا نسبت به ساير كالاها از افزايش بيشتري برخوردار باشد  در حال حاضر خريد خود را از آن كالا افزايش مي دهد. ذكر اين نكته لازم است در صورتي كه همه كالاها به يك نسبت تغيير قيمت دهند دليلي وجود ندارد مصرف كننده تقاضايش را در مورد كالاي خاص تغيي دهد. با ذكر يك مثال اين عامل را بيشتر توضيح مي دهيم. مصرف كنندگان اين انتظار را دارند كه در فصل تابستان قيمت كولر به علت افزايش تقاضا زياد خواهد شد. و اين افزايش قيمت به ساير كالاها چشم گيرتر است. لذا در فصل زمستان تقاضاي خود
 را از كولر افزايش خواهـنـد داد. بـديـن صـورت در
حال حاضر منحـني تقاضـا به سمت راسـت منـتـقـل
 خواهد شد عكس اين حالـت نـيـز زمـانـي اسـت كـه
 مصرف كننـدگان انتـظـار كاهـش قـيـمــت هـا را در
آينده داشته باشند كه در حال حاضر تقاضاي خود را كاهش داده و منحني به سمت چپ منتقل خواهد شد. 8- جمعيت
عامل آخر كه بيشتر در بلند مدت روي تقاضا اثر خواهد داشت جمعيت است. تغيير اين عامل با توجه به عدم تغيير ساير عوامل ذكر شده در بالا باعث تغيير تقاضا شده و منحني را به سمت راست درصورت افزايش جمعيت و به سمت چپ در صورت كاهش جمعيت منتقل خواهد نمود.
  تست‎هاي طبقه‎بندي شده فصل تقاضا
1-قانون تقاضا با شيب نزولي را مي توان در كداميك از قالبهاي زير توضيح داد.(مديريت-72)
الف) اثر درآمدي                                    ب) اثر جانشني
ج) هم اثر جانشيني و هم درآمدي               د) نه اثر جانشيني و نه اثر درآمدي
2-در صورتي دو كالا را جانشين گويند كه: (مديريت-73)
الف) با افزايش درآمد مصرف كننده، تقاضا براي هر دو كالا افزايش يابد.
ب) با افزايش قيمت يكي، تقاضا براي ديگري كاهش يابد.
ج) با افزايش قيمت هر دو، تقاضا آنها به يك اندازه تغيير كند.
د) با كاهش قيمت يكي، تقاضا براي ديگري كاهش يابد.
3-رابطه منفي تقاضا و قيمت كالا را كدام دليل تاييد مي‎كند.(مديريت-74)
الف) تغييرات معكوس بين قيمت كالا و مقدار مورد تقاضا.
ب) درآمد مصرف كننده و كشش قيمتي تقاضا.
ج) قانون مطلوبيت نهايي نزولي و اثر درآمدي و اثر جانشيني.
د) مطلوبيت كلي و بودجه شخصي
4- اگر L وM دو كالاي مكمل باشند افزايش در قيمت L منجر به: (مديريت-76)
الف) افزايش قيمت M مي‎شود.
ب) افزايش در مقدار فروش M مي‎شود.
ج) عدم تغيير در قيمت و مقدار فروشM مي‎شود.
د) كاهش در مقدار فروش M مي‎شود.
5-در صورتي كه انتظارات قيمت كالايي افزايش يابد، مقدار تقاضا براي كالا چگونه خواهد بود.( مديريت-77)
الف)افزايش خواهد يافت.                      ب) به صورت جانشين مطرح مي‎گردد.
ج) كاهش خواهد يافت.                         د) هيچگونه تغييري نمي‎كند.
6- در صورتي كه قيمت كالايي پس از افزايش تقاضا كاهش يابد چه نتيجه‎ اي بدست مي‎آيد.( مديريت-77)
الف) اطلاعات ناقص است.                
ب) ساير عوامل تاثيرگذار بر تقاضا ثابت نبوده‎اند.           
ج) قانون عرضه و تقاضا كارايي مناسب را ندارند.
د) قيمت كالاهاي جانشين بايد افزايش يابند.
7-كدام متغير بر منحني تقاضا براي كالا اثر نمي‎گذارد.(مديريت-72)
الف) سليقه هاي مصرف كنندگان          ب) سطح درآمد مصرف كنندگان
ج) ميزان عرضه                                 د) ميزان جمعيت
8-اگر ساير شرايط را ثابت فرض كنيم در كدام يك از موارد زير منحني تقاضا براي پيكان به طرف راست ( به سمت بالا) منتقل خواهد شد.( مديريت-79)
الف) كاهش قيمت پيكان           
ب) پيشرفت و بهبود تكنولوژي ساخت اتومبيل پيكان
ج) افزايش قيمت بنزين
د) افزايش قيمت اتومبيل‎هاي وارداتي
9-اقتصاددانان وقتي به يك كالاي پست يا نرمال اشاره دارند، اشاره آنها به آثار:
(اقتصاد-75).
الف) يك افزايش در مقدار مصرف بر روي مطلوبيت كل است.
ب) يك افزايش در مقدار مصرف بر روي مطلوبيت نهايي است.
ج) يك تغيير در قيمت بر روي مقدار تقاضا است.
د) يك تغيير در درآمد بر روي مقدار تقاضا است.
10-فرض كنيد قيمت اتومبيلهاي با حجم موتور كوچك و قيمت بنزين همزمان افزايش يابد، تقاضا براي اتومبيلهاي با حجم موتور بزرگ چه تغييري خواهد كرد.(اقتصاد-70)
الف) افزايش مي يابد.                         ب) كاهش مي يابد.
ج) ثابت مي ماند.                              د) نامشخص است.
11-به فرض اين كه قيمت كالاي A كاهش يابد و تقاضا براي كالايB افزايش يابد
(اقتصاد-72)
الف) كالاي A  و B دو كالاي جانشين هستند.
ب) كالاي A  و B دو كالاي مكمل هستند.
ج)كالاي A كالاي پست مي باشد.
د) كالاي B كالاي پست مي باشد.
12- منحني تقاضا يك كالاي پست: (مديريت-70)
الف) شيب منفي دارد.                                           ب)شيب مثبت دارد.
ج) ممكن است شيب مثبت يا منفي داشته باشد.          ج) هيچكدام از موارد بالا
13- در صورت ثبات ساير شرايط چنانچه قيمت يكي از كالاهاي مكمل كاهش يابد تقاضا براي ديگري:(حسابداري-75)
الف) افزايش مي يابد.                                   ب) ثابت مي ماند.
ج) كاهش مي يابد.                                      د) مشخص نيست.
14- تابع تقاضا براي كالايي به صورتp=20-49 مي باشد. در چه قيمتي براي اين كالا تقاضا وجود ندارد.(حسابداري-75)
الف)20                  ب)10                  ج)80                      د)5
15- چنانچه كاهش تقاضا براي كالايي به علت اقزايش درآمد باشد،آن كالا يك كالاي(حسابداري-75)
الف) لوكس است     ب) پست است      ج) عادي است    د)مي تواند عادي و پست باشد
16-تغيير در مقدار تقاضا به سبب تغيير در چيست.(حسابداري-78)
الف) درآمد              ب) قيمت              ج) سليقه              د) جمعيت
17- اگر قيمت كالاي جانشين x  كاهش يابد، منحني تقاضا براي كالاx چه تغييري مي كند.
( حسابداري-81)
الف) به سمت چپ منتقل مي‎شود.              ب) به سمت راست منتقل مي شود.
ج) تغييري نمي كند.                                د) هرسه مورد امكان پذير است.
18- تابع تقاضاي كالاي x به صورت x=13+0.01m-0.4Px+0.05Py كه در آن m=100 و Px=10 وpy=20 است. مقدار تقاضاي كالاي x چه مقدار است.(حسابداري-82)
الف)11                ب)12                    ج)20                 د)ثابت مي‎ماند    
 


مطالب مشابه :


بررسی عوامل موثر بر قاچاق کالا و ارز و تاثیر آن بر اقتصاد ملی

مقدمه. پدیده قاچاق کالا در کشور ما ، علاوه بر آثار سوء اقتصادی به عنوان یک چالش اقتصادی و




عوامل موثر در تعیین نرخ طلا

عوامل موثر بر در حال حاضر، با توجه به تاثیرگذاری قابل‌توجه اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهانی




بررسی عوامل موثر بر انحراف برنامه‌ریزی توسعه در ایران از برنامه های سوم ...

1-عوامل موثر بر برنامه سوم و چهارم عمرانی قبل از انقلاب. برنامه سوم و چهارم نقطه عطف برنامه




عوامل موثر بر صادرات غیر نفتی متدولوژي ARDL

مقالات اقتصادی - عوامل موثر بر صادرات غیر نفتی متدولوژي ardl - مقالات و تجزیه تحلیل های اقتصاد




عوامل موثر بر جذب مشتری در بانک ها - دانلود

دانشجوی اقتصاد - عوامل موثر بر جذب مشتری در بانک ها - دانلود - اخبار روز ، مقالات و پایان نامه




جلسه سوم: عوامل موثر بر بهره وري تعاوني ها و استراتژيهاي ارتقاء بهره‌وري

اقتصاد ایران - جلسه سوم: عوامل موثر بر بهره وري تعاوني ها و استراتژيهاي ارتقاء بهره‌وري -




عوامل موثر در موفقیت اقتصادی

عوامل موثر سایت اقتصاد از این رو، آگاهی وشناخت اصول پایه ای و حیاتی تأثیر گذار بر




سخنرانی کامل دکتر درگاهی درباره"عوامل موثر بر بازار ارز" در جمع فعالان اقتصادی

سخنرانی کامل دکتر درگاهی درباره"عوامل موثر بر بازار موثر بر نرخ ارز در اقتصاد




فصل اول اقتصاد خرد :نظریه تقاضا

فصل اول: تقاضا - مقدمه - تعريف تقاضا - عوامل موثر بر تقاضا - جدول




عوامل مختلف موثر بر قیمت‌های مسکن:

در این مقاله بررسی می‌شود که نوسانات قیمت‌های مسکن در شش اقتصاد عوامل موثر بر




برچسب :