مکان و فضا در جغرافیا

 

مكان - فضا و زمان در جغرافيا

 

مفهوم مكان

مكان 1 جاي خاصي است در سطح زمين كه بر عكس واژة موقعيت 2 مفهوم مجرد نداشته بلكه محدودة موقعيتي است با هويت و قابليت شناسايي كه ارزشهاي ويژه و معيني را با خود به همراه دارد . بنابراين هرگاه موقعيت حاوي اطلاعات معين و خاص باشد و هويت پيدا نمايد به مكان تبديل مي شود.

مكانها نمودهاي عيني داشته ، داراي چشم انداز و مشخصاتي هستند كه در طول زمان تغيير مي كنند.مكان مي تواند به صورتهاي مختلف تعريف شود براي نمونه بعنوان يك واحد از فضا مانند يك شهر يا يك روستا و يا بعنوان بخش خاصي از فضا كه بوسيلة انسان اشغال شده باشد مانند مكان سكونت و يا مكان گذران اوقات فراغت. هر مكان تجربيات و آموزه هاي خود را داشته و متمايز از مكانهاي ديگر است لذا افتراق مكانها به دليل تمركز ارزشها ، ديدگاهها و تجربه هاي مختلف امري قطعي تلقي مي شود(شكويي،276:1375).

از ديدگاه گروهي از جغرافيدانان انسانگرا ، مكان بعنوان بخشي از فضاي جغرافيايي كه از سوي فردي يا چيزي اشغال شده و در آن ارزشهاي حس شده تجلي مي يابند تعريف مي شود(جانستون ،9:1379).

در بررسيهاي جغرافيايي تاكيد اصلي محققان بر روي مكان جغرافيايي است كه در آن يك مكان براي نمونه يك روستا و يا يك شهراز لحاظ تغييرات شكلي و نقشي در طول زمان مورد مطالعه قرار مي گيرد.(بهفروز،15:1380).

بدين ترتيب همچنان كه شكل 1 نشان مي دهد مكانها بعنوان تركيبي از محيط طبيعي، انسان ساخت و مردم از ويژگيها و عناصر كاركردي ذيل برخوردارند:

1- هر مكان جغرافيايي داراي روحي است كه در چشم انداز آن مشخص مي شود.

2- مشخصات مكاني در طول زمان تغيير مي كنند.

3- ساختارهاي هر جامعه شكل دهندة ساخت مكاني آن جامعه محسوب مي شوند.

4- احساس و هويت پذيري مكاني منجر به شكل گيري تعلق مكاني است.

5- مكانها نمودهاي عيني دارند.

6- هر مكان داراي صفت مشخصي است كه بوسيلة عقايد و باورهاي اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي شكل مي گيرند.

7- مكانها موجوديت  تكاملي دارند.

8- تفاوتها و گوناگوني مكانها بسيار زياد است.

9- تكامل مكاني حاصل رقابت ميان مكانهاي جغرافيايي است.

10- مكانهاي جغرافيايي با ساير مكانها در شيوه هاي ساختار يافته عملكرد متقابل دارند.

محيط طبيعي

محيط انسان

ساخت

مردم

 

مكان

چشم انداز

تغييرات

ساختار

تعلق

نمود عيني

صفت مشخص

تكامل

تفاوتها

رقابت

تعامل


 

 

شكل 1: عوامل اصلي شناخت مكان و خصيصه هاي جغرافيايي آن

 

 

مفهوم فضا

فضا حجم مكاني و زماني مجموعه اي از تمامي فعاليتهاي است كه انسان در راه تسلط بر طبيعت و براي بقاء خود انجام مي دهد بعبارت ديگر منظور فضايي اقتصادي و اجتماعي است كه منعكس كنندة تمام هستي جوامع انساني است (معصومي اشكوري ،53:1370).

در جغرافيا مفهوم فضا به دو صورت فضاي مطلق و فضاي نسبي بكار برده مي شود. فضاي مطلق داراي كيفيت عيني ، مشخص و طبيعي است در صورتيكه فضاي نسبي بطور مداوم در اثر نيازهاي اجتماعي و اقتصادي و شرايط تكنولوژيك تغيير مي يابد.از ديدگاه علم فضايي ، مردم در فضاهاي نسبي زندگي مي كنند.بدين ترتيب فضاي فعاليت ، فضاي اجتماعي ، فضاي ساخته شده و فضاي عملكردي در محدودة فضاي نسبي جاي مي گيرند(شكويي،286:1375).

در مقياس زمان فضا تركيبي از نقاط ثابت و متحرك است . هر گاه مقياس زمان تغيير نمايد آنچه زماني ثابت تلقي مي شده است به متحرك تبديل مي شود براي نمونه ممكن است روستايي مورد تخريب قرار گيرد و يا بار ديگر در مكان سابق خود ساخته نشود(دروئو،64:1371).

گروهي با عموميت بخشي به مفهوم فضا معتقدند فضاي جغرافيايي فضايي است كه دسترسي بدان براي انسانها ميسر است فضايي كه توسط بشريت و براي ادامة بقاي او مورد استفاده قرار مي گيرد.گرچه مكان هر نقطه را مي توان در فضا معين كرد ولي آنچه در اين ميان حايز اهميت است موقع اين نقطه در مجموعه اي است كه خود در آن قرار مي گيردو مناسباتي است كه با محيطهاي مختلف كه خود جزيي از آن است برقرار مي سازد.عناصر تشكيل دهندة فضاي جغرافيايي به نحوي نابرابر با يكديگر پيوند دارند. در اين فضا نظامي هويت مي يابد كه در آن عناصري از قلمرو محيط طبيعي با عناصر وابسته به قلمرو محيط انساني در ارتباط قرار مي گيرند (دولفوس،8:1369).

اگرچه فضا يك توليد مادي و در ارتباط با ساير عوامل مادي قرار مي گيرد اما به ميزان قابل توجهي مي تواند يك توليد ايدئولوژيكي ، سياسي و فرهنگي نيز به شمار آيد. در اين معنا هر فضا داراي درونمايه و ابعاد مختلفي است كه متاثر از عوامل مادي و غيرمادي در معرض تغيير و تحول قرار مي گيرد . درونمايه فضا شامل پديده هاي طبيعي ، ساختهاي انساني همانند شهرها ، روستاها ، راههاي ارتباطي و مزارع هستند كه محتواي طبيعي و انساني فضا را شكل مي دهند. اما هر فضاي جغرافيايي داراي ابعادي است كه از فاصله ، جهت و موقع نسبي شكل مي گيرد. درونماية هر فضا به همراه پراكندگي نابرابر پديده هاي طبيعي و انساني سبب تحرك در جامعه مي شود .بدين ترتيب تحرك مكاني و فضايي در جامعه تابعي از ابعاد فضا محسوب مي شود.براي مثال روستاييان داراي دسترسي به مراكز درماني ،تحرك مكاني و فضايي كمتري را نسبت به روستاييان فاقد دسترسي به اين مراكز دارا مي باشند. (شكويي،291:1375).

گروهي از انديشمندان ديدگاه فضايي ، فضا را مجموعه اي از كالبد و محتوي مي دانند بنابراين وقتي صفتي به فضا نسبت داده مي شود بنابرآنكه كالبد يا محتوي را در نظر داشته باشد حوزه يا قلمرو فضا را مشخص مي سازد. مثلاًً فضاي روستايي بنابر كالبد فيزيكي زوستا و در حيطة روستا قرار مي گيرد. مجموعة تجلي تلاش انسانها در پاسخگويي به نيازهايشان در جامعه ، رشد و توسعة فضايي را پديد مي آورد. الگوهاي سكونتي ، بناهاي ايجاد شده ، مراكز فعاليت ، سيستمهاي ارتباطي و بسياري ديگر از پديده ها از مظاهر توسعة فضايي محسوب مي شوند. فضا داراي دو بعد متفاوت است:

الف ) بعد خاص گرايانه   

اين بعد بازتاب مكان است و به فضاي متمايزي كه در درون آن روابط اجتماعي و اقتصادي نمايان مي شود مرتبط است. مكانها از واحد جامعه شناختي خرد يعني خانوار تا واحد جامعه شناختي كلان يعني كشور و نظام جهاني را در بر مي گيرند.

ب) بعد رابطه اي

اين بعد بازتاب موقعيت يا محل محسوب مي شود يعني موقعيت يك ناحيه در مقايسه با موقعيت ساير نواحي كه به لحاظ مقياس فضايي مشابه يا متفاوت هستند. بعد اخير بازتاب مقايسه هاي اجتماعي و اقتصادي است نظير موقعيت ناحيه در اقتصاد سياسي ، فاصلة آن تا شهرهاي بزرگ و يا تراكم جمعيت .

جنبة رابطه اي فضا را مي توان در مفهوم جهاني شدن نيز مشاهده كرد يعني اينكه چگونه فرايندهاي جهاني در سطوح ملي و حلي قالبندي مي شوند و چگونه رخدادهاي محلي ممكن است از زنجيرة جهاني بالا روند.

از آنجاييكه مكانها در درون مكانهاي ديگر با مقياس هاي فضايي متفاوت قرار مي گيرند يعني خانوار در درون اجتماع ، اجتماع در درون كشور و كشور در درون نظام جهاني قرار گرفته است لذا فرايندهاي مربوط به يك مقياس فضايي فرايندهاي مربوط به مقياس ديگر را تحت تاُ ثير قرار مي دهند. 

فضا ، زمان و مكان

تجربيات انساني از فضا (Choros) ، مكان (Topos) و زمان (Chronos) عمدتاًً بصورت ناخودآگاه است.انسانها از طريق چشم اندازها ، تصاوير و يا نقشه ها تاُثير مي پذيرند و ياد مي گيرند تا عناصر بصري را در ساختاري فضايي – زودگذر سامان بخشند. ««توان1 1977 »» معتقد بود كه هر فعاليتي يك ««ساختار فضايي – زودگذر2»» را خلق مي كند.

به دليل اينكه در برنامه ريزي محققان با مجموعه اي از اهداف روبرو مي باشند، زمان و فضا امري بسيار مهم تلقي مي شوند.در اين معنا هدف هم معناي زود گذر و گذرا  و هم معناي فضايي را داراست.

زمان، كوشش مناسب و مورد نياز براي حصول به يك هدف مشخص است.براي مثال فاصله تنها يك مفهوم رياضي نيست بلكه بيان كنندة هزينه هاي جابجايي در امتداد يك مسير مشخص است كه بر پاية معيارهايي كه عمدتاًً متكي به زمان است سنجيده مي شود.حتي زمانيكه فاصله به عنوان يك واحد رياضي يعني واحد طول مطرح مي شود (براي مثال 2500 كيلومتر) ، تجربيات بشري نشان مي دهد كه انسان قادر است براي درك بهتر و مساعدت بيشتر به امر برنامه ريزي واحد فاصله را به زمان تبديل نمايد.

وقتي مجموعه اي از اهداف مورد توجه برنامه ريزان قرار مي گيرد عمدتاًً اين اهداف داراي جهت گيري آينده مي شوند، بنابراين زمان معمولاًً مشخص كنندة آينده است.بدين ترتيب زمان در فضا از اهميت بسزايي برخوردار مي شود. در برنامه ريزيهاي فضايي نيز اجتناب از پيامدهاي نامطلوب و غير برنامه ريزي شده بانگرش به فضا و كاركردهاي ويژه در طول زمان مورد تعقيب قرار مي گيرد.

 فضا ، مناسبات فضايي و تغييرات در فضا از اصول بنيادين علم جغرافيا ، محسوب مي شود.در جغرافيا خصوصيات منطقه اي ، همگرائيها و واگرائيها ، وابستگي ها ، رفتارها ، چگونگي توزيع ، الگوها و ساختارها در بارة سازمان موجود در فضا مورد تبيين قرار مي گيرند.

توجه به مدلها جهت شناخت روند تغييرات در طي زمان نيازمند بهره گيري از اطلاعات و داده هايي است كه در طول زمان بطور گذرا مي گذرند. مدل مفهومي اوليه در بارة اطلاعات مقطعي در جغرافيا همانا      «« ماتريس فضا – زمان جغرافيايي 3»» است.همچنانكه شكل 2 نشان مي دهد ستونهاي ماتريس بيانگر مكانهاي جغرافيايي و رديفهاي آن خصوصيات مكانها را نشان مي دهند. درون بخشها و ميان ستونها و رديفها نيز به عنوان يك سلول مبين يك امر واقع شدة جغرافيايي است. تغييرات فضايي در طول زمان نيز بوسيلة تقاطع ها يا بخشهاي متقاطع نشان داده شده اند.

خصوصيات فضايي – زودگذر پديده هاي جغرافيايي را مي توان تحت پنج مولفة اصلي طبقه بندي نمود:

1.       خصوصيات داخلي ( غير مرتبط با ديگر پديده ها)

·        خصوصيات ايستا نظير شكل و جهت

·        حركت و جابجايي

 

2.       خصوصيات خارجي

·        موقعيت مكان

·        روابط و مناسبات غير رياضي

3.       خصوصيات گذرا

·        دورة زندگي (فاصلة زماني)

·        نظم و ترتيب

4.       خصوصيات رفتاري – متدولوژيكال

·        مقاومت در برابر تغييرات

·        احكام و قوانين

5.       خصوصيات كيفي

·        درجة جزئيات

·        اهميت نسبي (رتبه بندي)

 

شكل 2: ماتريس فضا – زمان جغرافيايي

 

 

خصوصيات

مكان

زمان حاضر

زمان 2
زمان 1

                                                                مكان جغرافيايي

 

Source:Marinous Kavouras,understanding and modeling spatial change,2004:p.4

 

از بارزترين ويژگيهاي هر يك از خصوصيات فوق قابليت تغيير آنان در گذار زمان است.براي مثال يك پديدة مشخص جغرافيايي ممكن است خصوصيات توصيفي داخلي خود را تغيير دهد، تغييرات معناداري در خصوص مقاومت در برابر تغييرات از خود نشان دهد، تغيير در وابستگي خود به ساير پديده هاي جغرافيايي بوجود آورد و يا تغيير در ميزان اهميت آن پديده و نيز در بيان جزئيات بوجود آورد. از جهتي ديگر همچنانكه شكل 3 نيز نشان مي دهد هر تغيير در خصوصيات پديده بر روي خصوصيات ديگر تاُثير مي گذارد (Kavouras,2004:2)  .

 

 

 

 

 

خصوصيات كيفي

خصوصيات داخلي

خصوصيات خارجي
خصوصيات رفتاري
خصوصيات گذرا

 

قلمرو فضا و زمان


شكل 3: طرح شماتيك از مولفه هاي اصلي مرتبط با تغيير فضايي -زودگذر

 

Source:Marinous Kavouras,understanding and modeling spatial change,2004:p.5

 

رويكرد فضايي به برنامه ريزي توسعه روستايي

رويكرد فضايي به توسعه كه تاُكيد آن بر سرزمين ها و قلمروها در پهنة جغرافيايي يك كشور متمركز است در سالهاي اخير بسيار متداول شده است. محققان IADB كتابي را تحت عنوان ««توسعة منطقه اي روستا1»» به چاپ رسانيده اند كه تمركز آن بر الگوهاي منطقه اي رشد و توسعة اقتصادي در درون مرزهاي ملي است. در اين رويكرد انواع مدلهاي توسعه در ارتباط با سرزمين ها مورد توجه است. بنظر مي رسد با توجه به تجربيات جهاني و سياستهاي توسعة روستايي بر پاية رويكرد سرزميني آيندة بسيار درخشاني با استفاده از رويكرد فضايي براي توسعة روستايي مطرح است. بررسي ادبيات جهاني مرتبط با برنامه ريزيها و تحليل هاي فضايي نشان مي دهد كه رويكرد فضايي به برنامه ريزي مي تواند به عنوان يك فرايند توان بهتري را براي ارائة كيفيت بهتر توسعه را فراهم آورد.

بر مبناي تعاريف بعمل آمده ، برنامه ريزي فضايي در وراء ديدگاه سنتي برنامه ريزي كاربري اراضي قرار داشته و با رويكرد يكپارچه سازي سياستها براي حصول به توسعه و بهره برداري بهينه از زمين و فعاليتها تلاش مي نمايد. در اين معنا همانطور كه پروفسور «« متيو كارمونا1»» تصريح دارد برنامه ريزي فضايي از خصوصيات زير برخوردار است (Carmona,2004:2) :

·        چشم اندازي روشن براي آينده را ترسيم مي نمايد.

·        متمركز بر روي نتايج و پيامدها است.

·        در جستجوي مديريتي خلاقانه و پيشتازانه از طريق اجراي طرحهاي فضايي است.

·        نيازها و مسايل جوامع را در اولويت قرار داده و شيوه هاي رفع نيازها و مشكلات را پيشنهاد مي دهد

·        به منظور حصول به توسعة سرزميني ، يكپارچه سازي فعاليتها را به شكل گسترده مورد توجه قرار مي دهد.

·        و نيز يكپارچه سازي استراتژيها و برنامه ها را همچون استراتژي توسعة روستا – شهر و توسعة منطقه اي را مورد تاكيد قرار مي دهد.

همچنين پروفسور كارمونا  همانطور كه شكل 4 نشان مي دهد توجه به شش اصل كليدي را در تحليل هاي فضايي مورد تدقيق قرار مي دهد:

1.       برخورداري از ديدي عميق ، روشن ، مشخص و واقع گرايانه در اين زمينه كه نواحي چگونه توسعه و تغيير مي يابند.

2.       گستردگي دامنة فعاليتها در ورائ تمركز بر نظام كاربري اراضي به منظور تاُمين ساز و كارهايي جهت حصول به اهداف توسعة پايدار با تاُكيد بر مباحث اجتماعي ، اقتصادي و محيطي

3.       توجه به نيازها و مطالبات جوامع و خبرگان محلي از طريق رويكرد مشاركتي

4.       اعمال رويكرد يكپارچه در سياستگذاريها و برنامه ريزي ها

5.       ارائة رويكردي منعطف و تحت كنترل كه بتواند پاسخگوي نيازهاي جوامع باشد.

6.       تعيين سازو كارهاي واگذاري امور به قدرتهاي محلي

 

شكل4: اصول كليدي تحليل هاي فضايي

يكپارچه نگر

قابل واگذاري

عمقي

 نگر

گسترده نگر

 

پاسخگو

مشاركت جو


 

بدين ترتيب به دليل ماهيت ويژة رويكرد فضايي به توسعه در معناي اعم و توسعة روستايي بطور اخص آن تاكيد بر تحليل هاي فضايي در مسايل توسعة روستايي به دلايل زير اجتناب ناپذير تلقي مي شود:

1.       تبيين مفاهيمي چون قطب رشد ، مركز رشد و تحليل هاي پيچيدة صنعتي نيازمند رويكرد فضايي به مسايل توسعه روستايي است.

2.       تجميع اقتصادي و مفاهيم مرتبط با جغرافياي نوين اقتصادي رويكرد فضايي به مسايل توسعة روستايي را مي طلبد.

3.       تبيين مفاهيمي چون خوشه ها و بخش هاي بنيادي كه بيانگر ايجاد پيوند ميان رويكردهاي توسعه و نيز پيوندهاي پيشين و پسين ميان بخشهاي مختلف اقتصادي مي باشد لزوم توجه به تحليل هاي فضايي را اجتناب ناپذير مي نمايد.

4.       بطور ويژه توسعة روستايي توجه ذاتي به فضا دارد.

5.       در دهة اخير تمركز بر فضا بطور قابل توجهي توانسته در تحليل پرسشهاي مربوط به مسايل توسعة روستايي مساعدت نمايد.

6.       تعميمهاي جامعه شناختي مربوط به نواحي شهري را نمي توان كاملاًً بر محيط هاي روستايي منطبق نمود زيرا جمعيت روستايي به لحاظ سازماندهي فضايي ، هنجارها، ارزشهاي اجتماعي و بسياري از خصايص ديگر اساساًً با جمعيت شهري متفاوت است لذا تحليل هاي مكاني – فضايي مختص خود را مي طلبد.

7.       اولويتي كه زماني به ساختار اقتصادي داده مي شد هم اكنون تعديل شده زيرا بدين نكته ادعان شده است كه عوامل ديگري نيز براي توسعة روستايي حائز اهميت هستند. اين عوامل توجه بيشتر به عامليت انساني و واگذاري قدرت به سطوح محلي است.

8.       بين رشته هاي مختلف مرتبط با روستا يك پيوند جوهري و نظري حاصل شده است بدين صورت كه رشته ها بطور فزاينده اي به جنبة فضايي تجديد ساختار روستا يي توجه نموده اند. تحليل چنين روندي از تجديد ساختار و باز ساخت روستايي بويژه در دورة جهاني شدن نيازمند درك وتحليل عيق ، گسترده و يكپارچه مسايل روستايي است.

برايند چنين رويكردي به برنامه ريزي توسعة روستايي بي ترديد تضمين كنندة كاهش عدم تعادلهاي منطقه اي از طريق كاهش شكاف ميان شهر و روستا ، بين بخشهاي مختلف اقتصادي و بين مناطق خواهد بود. 

 

عناصر اصلي تحليل فضايي

تحليل مكاني – فضايي مسايل توسعة روستايي يك مطالعة بين رشته اي است كه تمركز اصلي آن بر تعامل ميان مردم با محيط پيرامون است. در اين بين محيط به معناي اعم خود به عنوان فضاي عملكردي چون فضاي فعاليتهاي اجتماعي روزانه و نيز فعاليتهاي اقتصادي نظير كار ، زندگي ، اوقات فراغت و غيره تعريف مي شود. در تحليل هاي فضايي لازم است عناصر اصلي آن بطور دقيق به شرح زير مورد مطالعه قرار گيرند(Wageningen University,2004:1-2) :

 

·        فضاي مادي1

فضاي مادي توجه خود را به ويژگيها و كيفيت كالبدي فضا معطوف مي دارد.اين فضا بار معنايي محدود و مختصر نداشته بلكه بعنوان يك كليت ، مجموعه اي از شرايط و زمينه هاي شكل گرفته شده توسط فعاليتهاي انساني را در بر مي گيرد. در اين فضا عموماًً محيط انسان ساخت نظير ساختمانها ، راهها ، كانالها و نظاير آن مورد توجه قرار مي گيرند. تحليل مادي فضا از طريق پاره اي از موضوعات فضايي و داراي قابليت اندازه گيري چون اندازه ، نوع مواد و يا شكل صورت مي گيرد.براي مثال مسكن به عنوان فضاي مادي انسان ساخت مي تواند از طريق موضوعات فضايي مرتبط مورد تحليل قرار گيرد.

·        فضاي طبيعي2

فضاي طبيعي در ارتباط با چگونگي مداخلات انساني به سه طبقه قابل تقسيم است (دولفوس،42:1369):

1.       فضاي طبيعي بكر

اين فضا بيان مريي و واقعي طبيعت است كه به دليل موانع و تنگناهاي طبيعي براي فعاليتهاي عملكردي انسان نا مساعد بوده و لذا بطور نسبي دور از آثار مداخلة انسان است.

2.       فضاي طبيعي تغيير شكل يافته

بخشهايي از فضاهاي طبيعي به دليل مداخلات انساني بصورت تغيير شكل يافته تظاهر مي يابند.در اين فضاها تعادلي برهم خورده تا تعادلي ديگر برقرار شود و در حد فاصل ميان اين دو ، دگرگونيهايي كم و بيش سريعي اتفاق مي افتد كه مي تواند مخرب باشد. تخريب جنگلها و پوشش گياهي نمونه اي از فضاهاي طبيعي تغيير شكل يافته محسوب مي شوند.

3.       فضاهاي طبيعي آمايش يافته

اين فضاها در واقع بازتابي از يك كنش انديشيده ، انتظام يافته و مستمر در محيط طبيعي به حساب مي آيند. بدين معنا كه روند تغييرات از روي آگاهي و برنامه صورت پذيرفته (كنش انديشيده) ، اين كنش محصول عملكرد فردي نبوده بلكه نشاُت گرفته از عمل جامعه اي است (انتظام يافته) و بصورت مداوم و پيگير (مستمر) موجبات بروز تغيير محيط را فراهم مي آورد تا انسان بتواند به كسب فوائد ناشي از اين تغيير دست يابد. اين تغييرات برآيند برخورد محيط و سازماندهي فضا است.

·        فضاي اقتصادي3

فضاي اقتصادي حاصل كار و فعاليت انسان محسوب مي شود. در فضاي اقتصادي تعامل بين توليد ، توزيع و مصرف تجلي مي يابد تا در كانون آن نقشهاي متعدد اقتصادي متناسب با قابليتهاي مكاني و فضايي تكوين يابند. در اين معنا فضاهاي اقتصادي مبتني بر كشاورزي ، صنعت و خدمات شكل مي گيرند تا هر مكان بر اساس مزيتهاي نسبي خود فضايي متمايز از مكانهاي ديگر بوجود آورد.

 

·        فضاي اجتماعي1

عموماًً فضاي مادي در جهت خدمت به علايق و نيازهاي انساني بنيان نهاده شده اند. بنابراين براي توصيف و تحليل يك اجتماع محلي تنها تاكيد بر ويژگيهاي كالبدي و مادي آن كافي بنظر نمي رسد. تاُمين مسكن براي انسان به معناي جاي دادن آن در يك سرپناه براي زندگي ، دسترسي به راههاي ارتباطي براي رسيدن به محل كار و زندگي و نيز تاُمين فضاي سبز براي ارتقاء كيفيت فضايي و نظاير آن بعنوان فضاهاي مادي ضرورتاًً از فضاسازي اجتماعي تبعيت مي نمايند. اشياء و هويت مادي آنان در فضا همانند مراكز خريد، مدارس ، مراكز تفريحي و يا معيشتي همواره متكي به فعاليتهاي انساني هستند. نتيجة چنين امري تقسيم بندي و هويت يابي  فضايي است كه در قالب فضاهاي كسب و كار ، فضاهاي آموزشي و يا فضاهاي صنعتي هويت مي يابند.اين فضاها با مردم در ارتباط بوده و لذا با يك فضاي اجتماعي همراه مي باشند.

يك فضاي اجتماعي با كاربري مسكوني ممكن است به دليل وجود گروههاي قومي بصورت قطعه قطعه و يا يك فضاي مختص رفت و آمد ممكن است به مراكز خريد و فروش تقسيم شده باشد. بدين ترتيب فضاهاي اجتماعي خصوصيات خود را از طريق مرزهاي اجتماعي بدست مي آورند و در نهايت اينكه در ارتباط با زمان ، فضاي اجتماعي ممكن است تغيير نمايد. براي مثال روستاهاي با معيشت كشاورزي كه به دليل  مجاورت با شهرها جمعيت خود را از دست داده و هم اينك اراضي آنان توسط اقليتهاي قومي تصرف شده اند.

·        مرزها ، اتصالات و شبكه ها2

هر فضاي مادي از طريق مرزها محدود و مشخص مي شود. يك راه ارتباطي داراي نقطة آغاز و نقطة پاياني است. جدايي فضاها عمدتاًً توسط دروازه ها ، علائم و نشانه ها ، ديوارها و نظاير آن قابل رويت هستند. جدايي فيزيكي فضا منطبق با تقسيمات فضاي اجتماعي است. گاهي اين جدايي به اجبار بوسيلة موانع فيزيكي ايجاد مي شوند اما در بيشتر اوقات بصورت قوانين داخلي شناخته شده منبعث از كنترل اجتماعي مورد احترام قرار مي گيرند. با اين وجود فضاها مجموعه اي از اشياء و يا موضوعات منزو ي و جدا از يكديگر نيستند. بلكه از طريق شبكه ها ، اتصالات و گره هاي ارتباطي با يكديگر در ارتباط مي باشند. براي نمونه يك مرتع بخشي از يك مزرعه است كه خود بار ديگر مي تواند بخشي از نظام كشاورزي محسوب شود. به همين دليل فضاها هيچگاه جدا و منزوي از هم نبوده و نيستند.هر اتفاقي كه در جايي به وقوع مي پيوندد مرتبط با اتفاقي است كه در جاي ديگر اتفاق مي افتد. مفاهيمي نظير ساختار و الگوهاي فضايي براي تشريح چنين ارتباطاتي بكار برده مي شوند.

·        عملكرد و روية متداول فضايي3

عمل و روية فضايي در بر گيرندة اين مفهوم است كه فضا چگونه  مورد استفاده قرار مي گيرد و يا اينكه چه نوع فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي در فضا در حال انجام است. چه اتفاقي ، كجا ، چطور ، چه وقت و اينكه كدام مردم درگير اين اتفاق هستند از مهمترين سئوالاتي است كه در اين بخش مورد پرسش قرار مي گيرد.فضاها همواره در يك فرايند در حال تغيير بسر مي برند. در حال حاضر چشم اندازهاي روستايي در جهت تاُمين تقاضاهاي روبه  تزايد مصرفي مردم دائماُُ در حال تغيير هستند . براي نمونه ممكن است يك روستاي آرام به روستايي پر رفت و آمد براي جذب گردشگران تبديل شود. بطور كلي توسعة اقتصادي و اجتماعي ، تقاضاي جديدي را براي فضاها بوجود مي آورند. عملكردها و رويه هاي روزمرة انساني مي توانند از دو بعد مورد مطالعه قرار مي گيرند:

1- چگونه فضا بر رفتار مردم اثر مي گذارد؟

2- چگونه عملكردها و رويه هاي روزمرة فضايي ، خصيصه هاي فضا را دچار دگرگوني مي نمايد؟

 

 

 

 

 

شكل 5: عناصر اصلي تحليل فضايي

حكومت و سياستها

فضاي طبيعي

بازنمايي فضايي

فضاي اجتماعي ومادي

تجربة فضايي

فضاي عملكردي

فضاي اقتصادي

مرزها، شبكه ها و اتصالات


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



1 Place

2  Location

1-Tuan

2- Spatio-Temporal Stracture

3-Geographic Space-Time Matrrix

1-Rural Regional Development

2-Matthew Carmona

1-Material Space

2-Natural Space

3-Economic Space

1-Social Space

2-Boundries, Connections and Networks

3- Spatial Practice


مطالب مشابه :


مقاله: تحليل مكانيابي در آمايش دفاعي و پدافند غير عامل

پايگاه تخصصي پدافند غیر عامل - مقاله: تحليل مكانيابي در آمايش دفاعي و پدافند غير عامل -




مکان و فضا در جغرافیا

عناصر اصلي تحليل فضايي . اوقات فراغت و غيره تعريف مي شود. در تحليل هاي فضايي لازم است




جغرافیای شهری چیست؟

1- جغرافياي شهري روي «نظام فضايي» و بر اساس تعريف فوق پس لازم است كه در تحليل روابط




جلسه سیر اندیشه در معماری - جلسه چهارم

تعريف هويت اسلامي و بررسي 1- آثار بر جسته تمدن اسلامي و تحليل كالبدي فضايي و مفهومي




تازه های مقاله

تاثير فناوري هاي علمي بر توسعه و تحول حقوق بين الملل فضايي به تعريف و تحليل حقوق




سامانه هاي حمل و نقل فضايي؛(1)

شباهنگ - سامانه هاي حمل و نقل فضايي؛(1) - جهان از آن تو برای کشف , بر شما باد کشف جهان




توسعه روستايي چيست؟

بنا بر تعريف, تحليل ارتباطات فضايي, تحليل دسترسي‌ها (ارتباطات), تحليل شكاف عملكردي,




مرور مفاهيم و نظريات توسعه منطقه اي 1

بر اساس مباحث ارائه شده در تعريف و مفهوم به عبارت ديگر براي تجزيه و تحليل فضايي پديده




ساختمان اپرای سیدنی 1

تحليل فضايي ساختمان تعريف مسير مارپيچ : مسير حلقه ای راه رسيدن را طولانی تر می کند و




ماهيت و قلمرو علم جغرافيا

در تحليل فضايي تاكيد روي مكانها جغرافيا به عنوان علم فضايي تعريف جديدي را به




برچسب :