زندگی نامه مرحومه دکترآذراندامی

آذر اندامي معلم ابتديي پزشک و پژوهشگر ايراني بود که در کوي ساغر سازان رشت زاده شد.او فرزند چهارم و تنها دختر خانواده بود. دوران ابتديي را دردبستان بانوان زادگاهش با يک سال جهش تحصيلي به پايان رساند . بارمسئوليت خانواده بيشتر به دوش مادرش بود.آذر هم مادر را در اين کارتنها نگذاشت و براي کمک به او معلم خصوصي خانه توانگران شد ودوزندگي و سوزن دوزي مي کرد و با اين حال توانست با تلاش به درس خواندن ادامه دهد. برادرش محمد اندامي مي گويد : " زمستان ها در يک اتاق کوچک دور يک چراغ نفتي گرد مي آمديم و هر کس کار خود را انجام مي داد. او نيز به مطالعه مي پرداخت. تابستان ها وضع کمي بهتر بود چون دست کم سقفي بزرگ تر بر سر داشتيم که همان آسمان بود. پس از گرفتن مدرک پايان سال نهم آموزش همگاني از دبيرستان فروغ رشت به سبب علاقه وافري که به پيشه معلمي ( آموزش گري ) داشت به دانش سراي مقدماتي رشت رفت تا بعدها بتواند معلم شود. در سال 1324 ه . ش از دانش سرا با نمره هاي عالي فارغ التحصيل شد. اما چون سنش براي استخدام در آموزش و پرورش کم بود يک سال به طور رايگان در دبستان هاي رشت درس داد و سال بعد يعني 1325 به طور رسمي به استخدام آموزش و پرورش در آمد. علاقه او به ادامه درس دادن سبب شد که در حين کار بتواند سرانجام در سال 1329 ديپلم طبيعي متوسطه آن زمان را بگيرد و در سال 1331 در کنکور دانشگاه تهران در رشته پزشکي شرکت کند و پذيرفته شود. او در حين درس خواندن و مطالعه در يکي از مدرسه هاي جنوب شهر تهران هم درس مي داد چون براي گذراندن زندگي به اين کار نياز داشت. در سال 1337 گواهي نامه دکتراي پزشکي را گرفت و بي درنگ به گذراندن دوره تخصصي در رشته زنان و مامايي پرداخت و نيز در سازمان حمايت مادران و نوزادان به کار مشغول شد. پس از پايان دوره تحصيلي از استخدام آموزش و پرورش بيرون آمد و به استخدام وزارت بهداشت آن زمان در آمد و در انستيتو پاستور مشغول به کار شد. خانم دکتر پور منصورکه در انستيتو پاستور تهران کار مي کند در باره او مي گويد :" زن زحمت کش و با اراده اي بود کسي بود که نه تنها خود را سرافرازکرد ، در اين انستيتو هم يک روز دست از تلاش و پژوهش بر نداشت و من زني يه پشتکار و همت او نديده ام." در همين زمان بود که طرح پژوهشي در زمينه باکتري شناسي عفونت هاي بيمارستاني را به انجام رساند و نتيجه آن را در مجله هاي معتبر پزشکي چاپ کرد در سال هايي که در ايران و کشورهاي منطقه وبا بسياري را مي کشت او با واکسن مرغوب به مبارزه اين بيماري پرداخت و افزون بر تامين نياز کشور آن را به کشور هاي همسايه روانه کرد و به همين سبب به معاونت بخش ميکروب شناسي سپس به رياست بخش وبا و ديفتري رسيد و به پاس کارها و تلاش شبانه روزي يک نشان علمي به او داده شد پس از مدتي با بهره گيري از بورس انستيتو به پاريس رفت و در سال 1346 گواهي نامه ميکروب شناسي گرفت و به ميهن خود بازگشت و دوره تخصصي آزمايش گاه باليني را در دانشگاه تهران ديد و در سال 1353 دانش نامه تخصصي علوم باليني را گرفت. چندين بار به کشورهاي فرانسه و بلژيک سفر کرد و حاصل اين سفر ها مقاله هاي علمي بود که در مجله هاي معتبر چاپ شد. در سال1357 بازنشسته شد در مهماني توديعي که در انستيتو به پاس بازنشستگي او انجام گرفت از او خواسته شد که سخن بگويد:" امروز اين لحظه از زمان را يکي از با شکوه ترين لحظه هاي زندگي خود مي دانم ... . زيرا به پندار من در اين عصر و زمانه که جهان تلاش و کوشش است اگر کسي بتواند سي سال خدمت مقرر دولتي خود را با کاميابي به پايان برساند و برابر قانون کشوري بازنشسته شود در پايان خدمت از سوي رياست محترم و همکاران اداري خود قدرداني شود خوش بخت خواهد بود. من از آغاز خدمت دولتي پاياني اين چنين آرزو مي کردم و چون به منظور رسيده ام خدا را شکر مي گويم و احساس شادي و غرور مي کنم ...". پس از بازنشستگي مسئول آزمايشگاه بيمارستان باهر بود. پس از مدتي در مطب همسر خود در تقاطع خيابان هفت چنار و حسام الدين (حسام السلطنه ) در جنوب شهر به مداواي بيماري هاي زنان و زايمان مشغول شد. در همين سال ها بود که اندک اندک بيماري در وجود او رخنه کرد و به تومور مغزي دچار شد. البته مي کوشيد ديگران زياد به اين مساله توجه نکنند اما اين وضعيت تا آن جا ادامه يافت که يک روز در مطب در حين معاينه يک بيمار تعادل خود را از دست داد و به زمين افتاد. پس از معاينه ها و آزمايش هاي فراوان پزشک ها به اين نتيجه رسيدند که بايد به کشور ديگري برود . اما طي مراحل قانوني اعزام به اندازه اي به درازا کشيد که ديگر کار از کار گذشت و متاسفانه در بيست و هشتم مرداد 1363 بر اثر آمبولي شش در گذشت. پيکر او را در بهشت زهراي تهران به خاک سپردند. روي سنگ ساده و رنگ و رو رفته آذر اندامي در بهشت زهراي تهران چنين نوشته شده است " راهش در اين سرا دانش و مهر و نيکي جايش در آن سرا فردوس برين جاودانه" . دکتر اندامي نه تنها در پهنه علم پژوهشگري کوشا بود بلکه در زندگي خانوادگي خويش هم همسري شايسته و مادري فداکار و نمونه بوده است. از او سه فرزند به يادگار مانده است. دختر بزرگ او دکتر در فيزيک زمين است که اکنون در مجله هاي ملي فرانسه مقاله هاي پژوهشي منتشر مي کند. پس از در گذشت او دخترش با کوشش و تلاش فراوان توانست نام مادرش را به انجمن بين المللي نجوم براي ثبت در سياره زهره پيشنهاد کرد و اين انجمن هم به پاس کارهاي علمي آذر آن را پذيرفت وآذر اندامي نخستين زن ايراني بود که نامش براي هميشه بر سياره زهره ثبت شد


مطالب مشابه :


شکست بازار چیست؟

دوزار بده بیا تو - شکست بازار چیست؟ - چرا نرخ ارز هر روز تغییر می کند؟ اصلاحات




جدیدترین طرح چادرهای مسافرتی +عکس

نرخ ارز-طلا-صرافی المپیک. نرخ ارز-طلا-دوزار. نرخ ارز-طلا-4




عکس هایی جالب از مردم کشوراتیوپی

نرخ ارز-طلا-صرافی المپیک. نرخ ارز-طلا-دوزار. نرخ ارز-طلا-4




رموز حرفه ای شدن در خرید عطر

نرخ ارز-طلا-صرافی المپیک. نرخ ارز-طلا-دوزار. نرخ ارز-طلا-4




درموردمکدونالدچه می دانید؟

نرخ ارز-طلا-صرافی المپیک. نرخ ارز-طلا-دوزار. نرخ ارز-طلا-4




یک نوع صدف خزنده

نرخ ارز-طلا-صرافی المپیک. نرخ ارز-طلا-دوزار. نرخ ارز-طلا-4




کشف فسیل هایی از اولین حیوانات زمین

نرخ ارز-طلا-صرافی المپیک. نرخ ارز-طلا-دوزار. نرخ ارز-طلا-4




زندگی نامه مرحومه دکترآذراندامی

نرخ ارز-طلا-صرافی المپیک. نرخ ارز-طلا-دوزار. نرخ ارز-طلا-4




برچسب :