متن نامه محرمانه جامعه اسلامی دانشجویان به رئیس دانشگاه بوعلی سینا

باز هم می خواهیم از عبارات تلخ؛ عدالت، توجه به محرومین و مستضعفین، کرسی های نقد و نظریه پردازی  و برخی مسائل  ناچیز از  ارزشی انقلاب  !!! که همه شان به همت مجموعه مدیریتی شما در دانشگاه  بدل به افسانه و قصه های هزار و یک شب شده اند، سخن برانیم.  قصد طرح دوباره موضوع را نداشتیم چرا که با توجه به برخورد های شما، دیگر نمی خواستیم تا خاطر جنابعالی را مکدر کنیم. چرا که بارها گفته ایم اما به عنوان مثال: <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

 

* از مشکلات هر روزه کارگران و نیرو های خدماتی دانشگاه، مشکلات استخدامی و پیمانی و قراردادی شان، از مشکلات معیشتی شان، از شرمندگی شان در مقابل چشمان خانواده هایشان، بار ها سخن گفته ایم  ، اما نتیجه ای نیافتیم . بار آخری که پیرامون دغدغه های این عزیزان که به فرموده امام (ره) صاحبان انقلابند، مطلبی را به خاطر مبارک گوشزد کردیم با پاسخی روبرو گشتیم که چون پتک بر فرق افکار و آمال و آرزو هامان فرود آمد.

آقای دکتر، آیا کارگران زحمت کش سلف سرویس چون به مانند حضرتعالی تحصیل کرده و صاحب کمالات و فضایل و علم و البته دارای مدرک،  نیستند از دایره انسانیت و حقوق و کرامت انسانی خارج می گردند؟

 

امام امت فرمودند: محرومان و مستضعفان صاحبان این انقلابند .آقای دکتر مگر فراموش کرده اید که بالای سر شما در دفتر ریاست عکس همین امام نصب است ؟

 

* آقای دکتر عدالت و رعایت قانون هم در دانشگاه به آرزویی دست نیافتنی بدل گشته:

آن هنگام که به سبب ارادت های بیش از حد قلبی حضرت عالی به مشاور جوان خود دانشگاه معاون دانشجویی خود را به عنوان قربانی تقدیم می کند و احکام تعلیق پی در پی برای ایشان تلیق می شود .آقای دکتر معنای عدالت این است ؟ آیا در قاموس علی(ع) و در مقابل عدالت او نزدیکترین افراد تا دور ترین آنان، تفاوتی داشتند ؟ آقای دکتر اگر معنای عدالت این عمل شما بود، دریغ و افسوس برای عقیل، برادر امام و عثمان بن حنیف، حاکم بصره و یار وفادار مولای متقیان، که با کوچکترین لغزش نا خواسته ای آهن گداخته و توبیخ مولا نثارشان گردید .

عدالت علی (ع) کجا و عدالت ...

 

* در جلسه پرسش پاسخ قلب هایمان می تپدید و نگران بودیم که مبادا شما مانند گذشته پای خون شهدا و مقام معظم رهبری را به میان بکشید و از آنان مایه بگذارید اما دیدیم که چه مایه ای هم نهادید . آیا نمی دانید عملکرد ضعیف و اشتباهات پی در پی شما  را به پای این دلسوزان انقلاب می نویسند ؟آنگاه که جنابعالی خود را منصوب وزیر می دانید و وزیر هم منصوب رئیس جمهور و حکم تنفیذ رئیس جمهور هم به امضای مقام رهبری رسیده است، پس طبق استدلال جنابعالی لابد  بد بودن غذای سلف دانشگاه ما به خاطر قصور مقام رهبری است !!!

آقای دکتر مشروعیت شما و نافذ بودن حکم شما و هر مسئول دیگری در نظام ، نه به سلسله مراتب فوق بلکه طبق فرموده مقام معظم رهبری( همانی که مدام از ایشان دم می زنید و به هنگام پاسخگویی پشت سر ایشان پنهان می گردید ) مشروعیت مسئول به عمل او در جهت عدالت و پاسداری از ارزش های اسلام و انقلاب است و بس .

آقای دکتر نقد های ما نه تنها به هیچ فرد و گروهی (در داخل و یا خارج دانشگاه)  ندارد بلکه صرفاً سخن و نظر خود ما هم نیست . انعکاس و پژواک فریاد ها و صدای اعتراضات خاموش دانشجویان درد مند این دانشگاه است همان هایی که شما خود را پدر آنان می خوانید .

آقای دکتر قصد اطناب کلام نداشتیم، غرض این بود که با تمام بی توجهی شما به انتقادات نیروهای ارزشی و اصولگرا و خیر خواه دانشگاه ( که اینک مورد بی مهری قرار گرفته اند و از درگاه پر مهر شما رئیس اصولگرا،  طرد شده اند چون که فقط چاپلوسی و بله قربان گفتن، بلد نبودند و نیستند و حاضر به معامله اصول خود با سیاسی کاری ها نیستند ) و عدم تلاش شما در حل معضلات و ایرادات اساسی دانشگاه ، باز هم عمل به وظیفه خود را فراموش نمی کنیم و در این راستا گزارشی با عنوان (( بررسی تطبیقی عملکرد مدیریت دانشگاه بوعلی سینا در برخی مسائل با شاخصه های اصولگرایی )) خدمت جنابعالی به پیوست تقدیم می شود .:

مقدمه:

پس از حماسه ی 3 تیر که منجر به پیروزی گفتمان انقلاب اسلامی در مقابل جریاناتی شد که لیبرال سرمایه داری نقطه ی مشترکشان بود، در دل مردم امیدهای تازه ای زنده شد و از دولت جدید انتظار تغییرات بنیادی در ساختار بروکراسی و مدیران و باند سالار؛ انتظار می رفت. دانشگاه ما نیز متأثر از دوره هشت ساله اصلاحات به شدت دچار بحران فرهنگی و اقتصادی و سیاسی شدیدی شده بود به طوری که به جرأت می توان گفت دانشگاه بوعلی سینا همدان به لابراتواری برای آزمایش اهداف مدعیان اصلاحات بدل شد.  با این وضع شاید دانشجویان بیش از همه منتظر و مشتاق تحول و بهبود شرایط دانشگاه بودند و چشم امید همگان به مدیریت جدیدی بود که با شعار اصول گرایی پا به عرصه مدیریت نهاده بود. مدیریتی که حضورش در عرصه مدیریت بعد از دوره حاکمیت اصلاح طلبان،  با شعارهای انقلابی متناسب با فضای 3 تیر،  باعث افزایش سطح انتظار شد و سبب گردید بسیاری خود را آماده مشاهده مدیریتی قاطع، اصول گرا آرمان خواه سازند.اینک بر آنیم تا بررسی از جنبه های گوناگون دانشگاه بوعلی سینا به عمل آوریم:

الف: فضای سیاسی دانشگاه و عمل به نظر مقام معظم رهبری درباره کرسی های نقد و نظریه پردازی و آزاد اندیشی:

ویژگی اساسی دانشجو در مقطع سنی جوان آرمانگرایی و عدالت خواهی است که پس از عبور دانشجو از مقاطع دبیرستان و جدایی از کنار خانواده با حضور در عرصه اجتماعی و علمی بزرگتری، خود را آشکار ساخته و فرصت تحلیل سیاسی، فکری و...  را به دانشجو می دهد. و به واقع در دانشگاه است که آینده سازان کشود بایستی با تقویت بنیه علمی، اعتقادی،فکری و سیاسی خود را برای اداره کشور و در اهتزار نگه داشتن پرچم نظام مقدس جمهوری اسلامی آماده سازند.  بر همین اساس مقام معظم رهبری تأکید ویژه ای بر وجود تحلیل سیاسی در میان دانشجویان دارند حتی اگر آن تحلیل اشتباه باشد و دقیقاً بر همین اساس بحث کرسی های نقد و نظریه پردازی را طرح فرمودند چنانچه شهید آوینی نیز می گویند: اسلام با بحثهای تئوریک و نظری و غلبه فکری دنیا را فتح خواهد کرد.

اما آنچه در دانشگاه بوعلی سینا انجام پذیرفته:

* ایجاد فضای بسته و خفقان آور، اجازه ندادن به برگزاری تریبون آزاد و بحث های دانشجویی که شاهد مثال آن مخالفت مناظره فعالین سیاسی دانشگاه در آذر 86 است که البته ریاست دانشگاه با شرایط صحبت نکردن حتی یک فکر مخالف با آن موافقت داشتند.

* برخورد با نشریات دانشجویی و بدعت تازه رئیس دانشگاه در شکایت کردن پی در پی از نشریات دانشجویی از جمله جاده، روزها، مستضعفین، و...  که به وضوح می توان دید دایره برخورد با نشریات دگر اندیش فراتر رفته و خط قرمز ریاست دانشگاه از اصول نظام و مبانی اعتقادی اسلامی به انتقاد از مدیران، تنزل یافته است.

* تأخیر 4 ماهه در خصوص تصمیم گیری پیرامون تشکل جنبش عدالتخواه دانشجویی که صد البته عدم برگزاری جلسات هیئت نظارت دانشگاه بعنوان بالاترین مقام نظارت و سیاسی دانشگاه به جهت غیبت همیشگی یکی از اعضا که باعث عدم کارایی این هیأت نیز گردیده،  مزید بر علت شده است.

* تأسیس انجمن اسلامی مستقل و بسیج امکانات دانشگاه برای آن،  فقط جهت داشتن یک پایگاه دانشجویی برای ریاست دانشگاه و مدح و ثنای ریاست و البته حربه ای برای تخریب مدبران نا هماهنگ با ریاست و نیز اختلاف در میان تشکلهای اسلامی و ارزشی دانشگاه.

ب: فضای علمی، پژوهشی و آموزشی دانشگاه و عمل به جنبش نرم افزاری و تولید علم

احساس نیاز به تولید علم جهت بالندگی نرم افزاری و سخت افزاری کشور، نقد و نفی گزاره های غربی در علوم به ویژه علوم انسانی، عدم پذیرش بی چون و چرای نظریات غربی، تکیه بر داخل،  بومی سازی و پیوند علوم در دانشگاه با مشکلات بومی خودمان از جمله ی دلایل طرح جنبش نرم افزاری و تولید علم توسط مقام معظم رهبری بود.

اما آنچه که در دانشگاه بوعلی اتفاق افتاده است

* غفلت از عمق و مبادی طرح جنبش نرم افزاری: از این طرح و تولید علم صرفاً به شکل کمیتی مقالاتISI و افزایش چند درصدی تحقیق و پژوهش اکتفا گردیده که  بر اساس قانون استوار نیست، و به واقع ISI به بتی در سیستم دانشگاهی ما در آمده است که نه تنها دردی از درد های کشور را درمان نمی کند بلکه  روند مدرک گرایی را قوت می بخشد .

* کم رمقی در  فعالیت های پژوهشی مورد نیاز کشور و استان که می توان از نمونه آنها عدم کارایی بخش ارتباط با صنعت را در دانشگاه بیان نمود.  نبود نیروی کارشناس مؤثر در ارتقای فعالیت های پژوهشی و عدم حمایت از کارشناسان پژوهشگر در دانشگاه از دیگر اقدامات این معاونت در دو سال گذشته و قبل از آن بوده است.

* در بخش هیئت علمی نیز شاید بتوان به جرأت گفت متأسفانه هیچ عزمی جهت تقویت بنیه علمی و اعتقادی  هیئت علمی به شکل جذب نیروهای جوان با انگیزه و مذهبی در دانشگاه صورت نپذیرفته است، موضوعی که در بورسیه نمودن مشهود است و صف طویل بورسیه های برگشته و در حال برگشت، برای هیات علمی دانشگاه و سیاست های نادرست دو ساله گذشته در این خصوص این موضوع را به معضلی جدی برای دانشگاه تبدیل نموده و خواهد نمود.

با این توصیف و سیاست ها انتظار جذب هیات علمی ارزشی  همراه با علم را باید به فراموشی بسپاریم. از طرفی سیستم دوست محوری و سفارش پذیری در جذب جذب اساتید و بورس نمودن آنها و سیستم چانه زنی جهت ارتقا علمی اساتید و فرصت مطالعاتی و بودجه ی تحقیقاتی اکنون جای قانون محوری را در این بخش ها گرفته است .

ج: شایسته سالاری در بکار گیری نیرو ها

امید و آرزوی نیروهای ارزشی دانشجو و دانشگاه این بود که پس از 3 تیر، کسانی بر مسند قدرت در دانشگاه بنشینندکه به 16 سال فراغت مدیران از دردهای دانشجو، جدایی شان از بدنه ی زیر مجموعه، عدم دغدغه های مذهبی و عدم توجه محوری در برنامه ها پایان دهند.

اما آنچه در دانشگاه بوعلی سینا اتفاق افتاده است

* عدم بکار گیری نیرو های جوان و با انگیزه، استفاده از مدیران پر سابقه که بعضاً نه تنها از مدیران دوره ی اصلاحات بوده بلکه از مدیران ضعیف آن دوره نیز قلمداد می شده اند و حتی برخی از آنها در آن دوران هم علی رغم اینکه

دید گاههای متناسب با اصلاح طلبان را داشتند اما به علت عدم تیز بینی و توانمندی یا بکار گرفته نشده بودند و یا کارهای کوچکی به آنها سپرده شده بود،  این در حالی است که ویژگی عمده این مدیران امروزی عدم اقتدار در مدیریت و بله قربان گو بودن و تلاش آنها جهت قرار گرفتن در هیأت علمی دانشگاه و استفاده از منافع مالی آن اشاره کرد.

* روند شیمی گرایی در مدیران که علاوه بر ریاست دانشگاه، معاونت پژوهشی، معاونت آموزشی و ریاست دانشکده شیمی بلکه حتی ریاست دانشکده ی علوم هم از اعضای این گروه می باشد، در حالی که در این دانشگاه بیش از هفت دانشکده و ده  ها رشته مختلف وجود دارد.

* انتصاب نیرو هایی که اصولا از درک گفتمان دولت نهم عاجزند و یا اینکه علنا مخالف گفتمان عدالتخواهی و اصولگرایی اند از دیگر اقدامات مدیر دانشگاه در دو ساله گذشته بوده است. نیرو هایی که نهایتاً به مانند مدیران سابق اندر خم یک کوچه ی مقالاتISI و ارتفاع دیوارهای پروژه های عمرانی و .....پای در گل مانده اند. و درک از فرصت تاریخی دولت نهم و حاکمیت جریان اصولگرایی، آرمانها و اهداف عاجزند و متأسفانه در انجام همان اصول مدیریتی عرفی خود نیز ناتوان هستند و انتظار مدیریت دینی و انقلابی از ایشان غیر ممکن است. ما در حال حاضر به اجرای صرفاً چند تقاضای روزمره که هر دولتی با هر دیدگاهی آن را اجرا می کرد دل خوش کرده و البته انتظار بیش از حد هم برای این کار ها باید بکشیم. آیا نباید ریاست دانشگاه این مجموعه ی کلان؛ فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی و ..... افق دیدی فراتر و درکی عمیق تر و آینده نگری آرمانگرایانه توام با شناخت وافعیت ها داشته باشد؟

* آنچه در این دوران دیده شد اگر نیروی ارزشی نیز به کار گرفته شده به محض یکبار مخالفت با دیدگاه ریاست دانشگاه نه تنها از کار کنار گذاشته شدند بلکه ریاست دانشگاه در جهت تخریب آنها از هیچ کوششی فرو گذار نکرده است، از این میان می توان به مدیر دفتر ریاست و روابط عمومی معاونت دانشجویی و مدیریت امور فرهنگی سابق دانشگاه اشاره کرد.

 

د: رابطه مدیریت با مجموعه تحت امرش:

در اندیشه ی امام و نگرش امام و نگرش اسلامی مدیر بار مسؤلیت بیشتری نسبت به دیگران را بایستی بر دوش کشد و صرف پست و مدیریت برای یک مدیر شأن ویژه ای فراتر از مجموعه ی زیر دست خود به وجود نمی آورد. ارتباط مدیر مجموعه ی زیر دست خود و ایجاد رابطه ی صمیمانه متقابل از وظایف مدیر است و نیز به فرموده ی مولای متقیان، مدیر وظیفه ارشاد و تربیت و اصلاح زیر دستان را برعهده دارد و زیر دستان وظیفه ی خیر خواهی و گوشزد نمودن خطایای وی را بر عهده دارند.

اما آنچه در دانشگاه بوعلی سینا در حال انجام است:

* فاصله مدیریت با دانشجویان و عدم حضور ایشان در میان دانشجویان و عدم آشنایی با مسائل و مشکلات و دغدغه های ایشان. امام علی (ع) به مالک می فرمایند: اگر دیدی مردم پشت سرت در مورد کارهایت پچ پچ می کنند همانجا باز گرد و به ایشان توضیح بده و اگر عذری داری بگو؛

ولیکن ریاست دانشگاه بوعلی سینا سالی یکبار به اجبار و اکراه در جلسات پرسش و پاسخ حضور می یابد که آنجا هم بدون هیچ پاسخ مستدلی با پنهان گشتن پشت سر مقام معظم رهبری و خون شهدا و مایه نهادن از ایشان در میان هیاهوها و جنجال دانشجویان جلسه را ترک می کند.

* در کشوری که مردمی بودن رئیس جمهور آن در جمع های مختلف مورد توافق کلیه دلسوزان انقلاب از موافقان تا مخالفان می باشد، رئیس دانشگاه حتی حاضر به حضور در جمع های حداقلی نمی شود و آنچنان سر خوش از مدح ها و ثناهای تشکل خود ساخته خویش است و در حصار گزارش های اداری محبوس گردیده است که شکاف ایجاد شده بین خود و دانشجویان اعضای هیئت علمی و کارمندان را نمی تواند ببیند. شکافی که هر چند از قبل نیز وجود داشت، باعث عدم مقبولیت بیش از پیش ایشان در میان اقشار فوق الذکر گردیده است.  

ه: نگرش مدیریت اصولگرا به مقوله های فرهنگی

حیطه فرهنگ یک حیطه بسیار حساس و ظریف است که برخورد و پرداختن به آن نیاز به فکر خلاق و پویا و شناخت جامع از حیطه های فرهنگی دارد. پرداختن به این مقوله با توجه به نبود حتی تعریف جامعی از فرهنگ و گستره و حساسیت این مقوله با توجه به تفاوتهای افراد گوناگون و باورها و سنت های مختلف، کار پیچیده ای است.

و اما آنچه در دانشگاه بوعلی سینا در حال اجراست:

* عدم برخورد علمی و مو شکافانه با مسائل ظریف فرهنگی، پاک کردن صورت مسائل به جای حل آنها به عنوان مثال؛ به جای بررسی شرایط موسیقی در دانشگاه و سعی در کنترل و جهت دهی به فعالیت های موسیقیایی دانشگاه( که ما خود نیز از منتقدان عملکرد می باشیم)، کانون موسیقی از فعالیت معلق می گردد. مسئله ای که درباره تمامی کانون های هنری و فرهنگی و حتی انجمن های علمی نیز صدق می کند. متأسفانه تنها برداشت مدیران دانشگاه از مقوله فرهنگی تخطئه نمودن تفکرات و فعالیت ها و اندیشه های مخالف خودشان می باشند

* عدم تدوین طرحی جامع برای وضعیت فرهنگی دانشگاه؛ با گذشت 2 سال از دوره مدیریت اصولگرا همچنان جلسات شورای فرهنگی دانشگاه بی هیچ نتیجه به پایان می رسد . مسئله حجاب، مسئله برگزاری جشن های مبتذل در دانشگاه و .... همه و همه مواردی هستند که می توان با تدوین طرح جامع فرهنگی دانشگاه در کنترل قرار گیرند ولیکن برخوردهای مقطعی و حتی سیاسی با این مقولات باعث گردیده تا مثلاً برگزاری جشن ها بهانه ای باشد برای حذف برخی مدیران نا هماهنگ با ریاست دانشگاه ، البته ما خود را در این زمینه مسؤل می دانیم ولی با این وجود دیدگاهها در میان مسؤلین و عدم وجود نگاه کارشناسانه درآنها، بیان هر نوع راهکار و روشی را برای رفع مشکلات فرهنگی و تعمیق بخشیدن به فرهنگ دینی در دانشگاه را راهگشا نمی دانیم.

 

در پایان اشاره می کنیم آنجه که در تمامی عملکردها مشهود است عدم برخورد کارشناسانه با موضوعات  مختلف می باشد و حتی گاهی نیز مشاورانی در این عرصه بکار گرفته شده و می شوند که امیدی به خیر استفاده از آنها نیست و باید گفت شر مرسانید.


مطالب مشابه :


نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

نمونه متن تقدیم این پایان نامه را ضمن تشکر و سپاس و چه خرم علمی که از چشمه ی معارف




ایــــــــــــران، ســــــــرزمین زیبای من !

ایــــــــــــران، ســــــــرزمین زیبای زیبای من !تقدیم به علمی زبان و




انواع ویرایش:

غزل های زیبای (کتابنامه) که در آن ویراستار وارد حوزه‌ی تخصصی و علمی ویرایش متن می




متن نامه محرمانه جامعه اسلامی دانشجویان به رئیس دانشگاه بوعلی سینا

متن نامه محرمانه عنوان قربانی تقدیم می کند و احکام علمی نیز شاید بتوان




طرح درس:

دانش آموزان به چهار گروه تقسیم بندی می شوند و بر اساس آموخته های علمی نامه بیابند




برچسب :